فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
شناخت عوامل زمینه ساز هویت مشترک در مناطق مهاجرپذیر جهت پیشگیری از چندگانگی هویتی و تعارض فرهنگی ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر انواع سه گانه سرمایه اجتماعی پیوندی، فراگیر و ارتباطی بر برساخت هویت اجتماعی و ملی مهاجرین است. جامعه آماری افراد 15-45 سال هستند که به شهر «شاهین شهر»، از شهرهای مهاجرپذیر اصفهان، مهاجرت کرده اند و از بین آنها 150 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد، به رغم بالا بودن میزان مشارکت و اعتماد در شبکه های پیوندی در برابر سایر شبکه ها (با میانگین 2/4)، تنها سرمایه اجتماعی ارتباطی، یعنی روابط افراد با سطوح متفاوت قدرت، 23درصد از واریانس هویت اجتماعی و 41درصد از واریانس هویت ملی را تبیین می کند. بنابراین، عامل اصلی زمینه ساز هویت مشترک و وفاق جمعی، فراتر رفتن از شبکه های محدود خانوادگی و خویشاوندی است. این نتایج با وضعیت شبکه های اجتماعی در کشورهای در حال توسعه همخوانی دارد؛ در این کشورها ارتباط مفید و مستمر افراد با شبکه های دولتی در از بین بردن ازخود بیگانگی و پایبندی به ارزش های مشترک ملی مؤثر است.
بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس تعلق ملی به عنوان یکی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، واژه ای کلیدی در فرهنگ ملی است. هرگونه تعریف از جامعه با پذیرش احساس تعلق و تعهد انجام می شود و جامعه تا اندازه ای به این علت وجود دارد که مردم، احساس مثبتی درباره آن دارند. احساس تعلق ملی، یکی از امور مهم هر جامعه ای قلمداد می شود و شناخت درست آن و آگاهی کامل مسئولان و مجریان امر، درباره عوامل اجتماعی مؤثر بر آن می تواند گام مؤثری برای شناخت مسائل موجود در جامعه باشد. مقاله حاضر رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و تعلق ملی در بین شهروندان شهر یزد را بررسی کرده است. جامعه آماری پژوهش، تمام شهروندان 15 تا 65 ساله شهر یزد هستند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عرفی شدن، مصرف گرایی، و شبکه های اجتماعی مجازی با تعلق ملی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، اما رابطه سن و ترجیحات ارزشی با تعلق ملی، مستقیم و معنادار بوده است. در معادله رگرسیون، متغیرهای مستقل توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تعلق ملی را تبیین کنند. بیشترین اثرگذاری بر روی متغیر وابسته (تعلق ملی) به ترتیب متعلق به متغیر عرفی شدن، سن، ترجیحات ارزشی، و مصرف گرایی بوده است.
مطالعه وضعیت کمی تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز
جایگاه مشارکت های مردمی در طرح های توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
تحولات فراوانی که در نظام جهانی خصوصا در دهه اخیر، به وقوع پیوسته، بیانگر این واقعیت است که با پیشرفت وسایل ارتباطی جمعی و کارایی فزاینده و روزافزون رسانه های گروهی، سرعت و کیفیت تحولات در دنیای امروز بسیار افزایش یافته است. به اذعان بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان، دگرگونی نظام های مختلف و تقسیم بندی های جهانی در سال های اخیر دارای مشخصات ویژه ای است که از جمله آنها می توان از نقش فزاینده مردم در صحنه اداره امور جوامع، سخن به میان آورد...
کیفیت کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری سنندج و پیوندهای محله ای شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت کالبدی و اجتماعی محله ها با پیوندهای محله ای شهروندان سنندجی می پردازد.
بدین منظور، ابتدا ابعاد فضاهای شهری مشخص شدند؛ سپس با تعریف پیوندهای همسایگی، رابطه بین فضاهای شهری و پیوندهای محله ای تحت مطالعه قرار گرفت که مشخص گردید آنچه در طراحی کالبدی و جانمایی واحدهای همسایگی دخیل است، اهداف اجتماعی ای چون تعامل همسایه ها، ایجاد حس جمعی، هویت همسایگی و تعادل اجتماعی می باشد. در یک تقسیم بندی براساس تشابه افراد مبتنی بر یک یا چند معیار می توان شهر را به محله هایی تقسیم نمود و یک محدوده مشخص برای هریک از محله ها در نظر گرفت و برای ساکنان هر محله هویتی تعریف کرد بر این اساس داده های این مقاله توسط پرسشنامه، از 360 پاسخگو ساکن شش محله شهر سنندج، در قالب سه خوشه محله گردآوری شده و برای تحلیل داده ها، از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین ابعاد کالبدی و اجتماعی فضاهای شهری با پیوندهای محله ای شهروندان رابطه معناداری وجود دارد؛ دلالت های کاربردی این تحقیق توجه بیشتر مدیران شهری و انتظامی به سازمان یافتگی کالبدی و اجتماعی در محله است. بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده، نماهای ساختمان و معابر عمومی؛ تقویت خدمات عمومی و بهبود فضاهای سبز، نشیمن گاه ها و احداث مراکز تفریحی می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت پیوندهای محله ای داشته باشد.
ارزیابی اثربخشی گرافیک محیطی در ارتقای سطح فرهنگی جامعه با رویکرد ترغیب محور مطالعه موردی: ارتقای فرهنگ تفکیک پسماند بین دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ هر جامعه نشانه میزان رشد و تعالی معنوی آن جامعه است. بر همین اساس گرافیک محیطی به منزلة شاخه ای جدید از هنرهای کاربردی در کنار کاربردهای متنوعی که دارد، از طریق ایجاد ارتباط تصویری در فضاهای عمومی به ارتقای سطح نگرش افراد می پردازد. اما عوامل زیادی چون همزمانی احتمالی سایر رسانه های جمعی و همچنین مشکلات ارزیابی بازخوردها، موجب عدم اطمینان از میزان خالص اثربخشی این رسانة هنری در میان سایرین شده است. اما به راستی میزان اثربخشی گرافیک محیطی در کمک به ارتقای فرهنگ جامعه یا حل نمونه ای از یک مشکل فرهنگی، از نظر کمی چه مقدار است؟
پژوهش حاضر سعی کرده است از طریق روش های میدانی، ضمن محدود کردن سایر عوامل مؤثر بر رفتار(چون ترغیب، تشویق های کلامی و...) و با ارسال پیام تنها به گروه هدف، میزان تغییر رفتار آن ها را قبل و بعد از اجرای یک کمپین گرافیک محیطی با موضوع تبلیغ فرهنگی از نظرکمی ارزیابی کند. بر همین اساس شیوه نیمه آزمایشی با مطالعه موردی ارتقای فرهنگ تفکیک پسماند در بین دانش آموزان پایة چهارم، پنجم و ششم دبستان، مبنای کار شد. پس از انتخاب تصادفی نمونه آماری با 230 نفر دانش آموز و 14 نفر پرسنل، چند استند محیطی متناسب با موضوع، طراحی، اجرا و در مدرسه نصب شد. برای ارزیابی بازخوردها نیز از دو روش استفاده شد: 1. اندازه گیری حجم پسماندهای ریخته شده در سطل های بازیافت، قبل و بعد از نصب استندها (متغیر مستقل) بر مبنای شیوة سری های زمانی. 2. توزیع پرسش نامه قبل و بعد از نصب استندها (پیش آزمون و پس آزمون) برای ارزیابی میزان اثربخشی طرح بر متغیرهای وابستة آگاهی، ترغیب، بهبود رفتار و تناسب طرح.
نتایج پژوهش فوق علاوه بر اثبات اثر ترغیبی گرافیک محیطی در مسائل فرهنگی، نشان داد که حجم پسماندهای تفکیک شده بعد از اجرای این متغیر مستقل، با افزایش بیش از صددرصدی روبه رو بوده است. همچنین تحلیل پرسش نامة دانش آموزان و معلمان، در قالب نمودارهایی به نمایش در آمد که تغییرات معنا داری را در هر یک از متغیرها نشان می دهد.
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی پایدار محلی (مورد مطالعه: محله ی نارمک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسست در ساختار فضایی اجتماعی شهرها در روند برنامه های توسعه ای حاضر، رشد فزاینده شهرنشینی و تغییر در ماهیت و پیچیدگی مسائل شهری، موجب ناکارآمدی برنامه ریزی و مدیریت شهری در مقیاس کلان شده است. این امر ضرورت توجه به سطوح پایین تر و داشتن نگاه از پایین به بالا را به منظور حل پایدار مسائل شهری، بیش از پیش آشکار ساخته است. در این راستا توجه به سرمایه های اجتماعی به عنوان دارایی که در میان اجتماعات این سکونتگاه ها جاری است، راه حلی مناسب برای دستیابی به مؤلفه های توسعه ی پایدار این محلات به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر تبیین توسعه ی پایدار محلی و مؤلفه های آن و تأثیر سرمایه ی اجتماعی به عنوان رویکرد دارایی مبنا در دستیابی به پایداری در سطح محله ی نارمک تهران است. روش شناسی تحقیق، رویکرد کمی تحلیلی است. در بخش مبانی نظری و ادبیات موضوع از روش اسن ادی استف اده گردید و از روش های میدانی و پیمایشی مانند تهیه ی پرسش نامه استفاده شده است. برای برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ نفر از ساکنان محله ی نارمک با استفاده از نمونه گیری تصادفی برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. فرضیه ی تحقیق بر این استوار است که بین سرمایه ی اجتماعی موجود در اجتماعات محلی و توسعه ی پایدار محلی ارتباط معناداری وجود دارد. شاخص های مورد بررسی از مطالعات و تجربیات داخلی و خارجی استخراج گردید و با روش پیمایش و تحلیل پرسشنامه در محله ی نارمک شهر تهران مورد سنجش قرار گرفته است. برای تعیین ارتباط بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار از آزمون همبستگی پیرسون بین مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر این امر است که مقدار ضریب پیرسون در بین تمامی مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار بیش از ۹۲/۰ است. که این امر بیانگر رابطه ی مثبت و معناداری میان مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی است.
آسیب شناسی شهروندی زیست محیطی با تأکید بر بی تفاوتی زیست محیطی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات اجتماعی از مفهومی چون بی تفاوتی به عنوان یکی از آسیب های مهم در شهروندی یاد شده است که مانعی در راه مشارکت سیاسی و اجتماعی و توسعه ی ملی است. از این رو بی تفاوتی زیست محیطی، یکی از مسائل مهم در حوزه ی شهروندی زیست محیطی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی بر بی تفاوتی زیست محیطی در میان شهروندان شهر یزد است. بدین منظور، این تحقیق به شیوه ی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه ی آماری مورد مطالعه، کلیه ی افراد بالای 18 سال ساکن یزد و حجم نمونه ی 390 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب گردید. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش، نظریه ی تلفیقی پاول استرن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بی تفاوتی زیست محیطی شهروندان یزد در حد متوسط رو به پایین است. بی تفاوتی زیست محیطی با نگرش زیست محیطی و دانش زیست محیطی، احساس مسؤولیت، هنجار اجتماعی و عادت به رفتارهای زیست محیطی رابطه ی معناداری دارد و با افزایش این متغیرها، بی تفاوتی زیست محیطی کاهش می یابد و متغیر نگرش زیست محیطی بیش از سایرین بر بی تفاوتی تأثیرگذار است. نتیجه تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانستند 29 درصد از تغییرات بی تفاوتی زیست محیطی را تبیین کنند.
شهروندی بوم شناختی و هوش معنوی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر زیانبار فعالیت های انسان بر جهان طبیعی نگرانی های عمومی فراوانی به همراه داشته، به طوریکه، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از شهروندی تحت عنوان شهروندی بوم شناختی شده است. شهروندی بوم شناختی بر مسئوولیت پذیری داوطلبانه و متعهدانه شهروندان در ارتباط با جهان طبیعی بنا شده است. در این پژوهش، ارتباط شهروندی بوم شناختی با هوش معنوی با استفاده از روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از دیدگاه های بوم شناسی انسانی، پارادایم بوم شناختی جدید و بوم شناسی ژرف استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، وضعیت شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است و در طیف 6 گزینه ای لیکرت، در بین گزینه های 4 و 5 قرار می گیرد. همچنین در میان ابعاد 11 گانه شهروندی بوم شناختی، همه ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار هستند اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. همچنین، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین هوش معنوی و مولفه های آن با شهروندی بوم شناختی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد (363/0r=). نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد که از میان ابعاد چهارگانه هوش معنوی، دو بعد ""جامع نگری و بعد اعتقادی"" و ""سجایای اخلاقی"" توانسته اند 5/27 درصد واریانس مربوط به شهروندی بوم شناختی را تببین کنند.
عوامل ﻣﺆثر بر ارتقای کیفیت محیط پیاده راههای شهرهای ایرانی- اسلامی (مورد مطالعه: پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ شهرسازی ایرانی – اسلامی مولفه های وحدت، تعادل، توازن، زیبایی، همزیستی انسان با طبیعت و توسعه پایدار شهری همواره مورد توجه بوده است. یکی از ویژگی ها و اهداف شهر آرمانی ایرانی _ اسلامی حضور انسان و تعاملات اجتماعی فرهنگی آن در محیط های شهری از جمله پیاده راههای شهری بوده که نقش مهمی در سرزندگی شهرها داشته است. پژوهش حاضر در پی دستیابی به چگونگی ساماندهی کاربری های محور پیاده راه میدان امام حسین (ع) و هفده شهریور به منظور ارتقای کیفیت محیط شهری است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری 442 نفر از کسبه شاغل محدوده پیاده راه است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با بهره گیری از فن ترکیبی SWOT و AHP است. یافته های پژوهش با توجه به ماتریس به دست آمده نشان می دهد که در حال حاضر وجود کاربری های خاص از جمله مسجد امام حسین (ع)، ساختمان شهرداری منطقه 12 و بافت تاریخی با وزن 178/0 و موقعیت اقتصادی شامل بازارچه های واقع در حواشی میدان امام حسین (ع) و بازارچه شهرستانی در محدوده با وزن 166/0 به رونق پیاده راه کمک می کنند، اما کاربری های فوق نمی توانند پویایی کل فضای پیاده سازی را منجر شوند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل اقتصادی، حمل و نقل و دسترسی و توسعه فعالیت های اجتماعی _ فرهنگی به عنوان مهم ترین عوامل ﻣﺆثر در رونق پیاده راه مورد مطالعه می باشند. مهم ترین استراتژی ارتقای کیفیت عملکردی پیاده راه، توجه به نقش اقتصادی و در مراحل بعد نحوه دسترسی و نقش اجتماعی آن است؛ بنابراین جهت پویایی فضای پیاده راه باید به تجمیع و ترکیب بعضی از کاربری ها و تغییر آنها به کاربری های تجاری و خدماتی جاذب سفر ازجمله کاربری های فرهنگی، آموزشی، اداری، گردشگری، رفاهی و غیره پرداخته شود.
نوسازی شهری
مقایسه تطبیقی مفاهیم «مکان» و «خارج از مکان» در توسعه اجتماعی شهر از دیدگاه روانشناسی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکان هاست. اما در این میان «خارج از مکان» ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسش هایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکان ها و خارج از آن ها مطرح می شود؛ به گونه ای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار می گیرند. آیا فقط «مکان» ها رونق دارند یا «خارج از مکان ها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟ در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم به ظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط به طور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیت ها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آن ها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس می شود در «خارج از مکان ها» نیز بروز می یابند. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته می شود، تا معیار های تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیار ها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر به کار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان» ها در شهر گاهی به اندازه«مکان» ها مهم و پر رونق اند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج نشان می دهد تلاش برای حذف پدیده های «خارج از مکان» در شهر ها امری صددرصد مثبت به شمار نمی رود. واژه های کلیدی: مکان، خارج از مکان، شهر، فضای شهری، روانشناسی محیطی.
سنجش نگرش زنان شهر یزد درباره ی آپارتمان نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آپارتمان نشینی مانند بسیاری از دیگر مظاهر شهرنشینی، بیش از آنکه از دل جامعه ی ما جوشیده باشد از غرب اقتباس شده است. گسترش روزافزون این پدیده می تواند پیامد های مثبت و منفی زیادی به همراه داشته باشد. در جامعه ی ما چون زنان معمولاً کمتر از مردان شاغلند و بیشتر در محیط خانه و آپارتمان هستند، بنابراین تجربه ی زندگی در این محیط ها باعث شکل گیری نگرش خاصی نسبت به آپارتمان نشینی در ذهن آنها می گردد. از آنجا که نگرش ها می توانند روی رفتار، سلامت روانی و ذهنی افراد، روابط اجتماعی، استحکام خانواده و دیگر ابعاد زندگی تأثیرگذار باشند، بنابراین با توجه به این تأثیرات بررسی نگرش نسبت به آپارتمان نشینی دارای اهمیت است. روش این تحقیق پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری دومرحله ای که درمرحله اول خوشه ای ودرمرحله دوم درداخل خوشه های انتخابی به روش سیتماتیک زنان انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند از ۳۸۴ نفر از زنان متأهل شهر یزد گردآوری شده است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که میانگین نگرش زنان شهریزد نسبت به آپارتمان نشینی، از حد متوسط پایین تر است. وزنان آپارتمان نشین در مقایسه با زنان ویلایی نشین، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند. همچنین، زنان غیر بومی در مقایسه با زنان بومی، نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند.واین تفاوت ها ازنظر آماری معنادار است. و زنان شاغل نیز در مقایسه با زنان غیر شاغل نگرش مثبت تری نسبت به آپارتمان نشینی دارند اما این تفاوت ازنظر آماری معنادارنیست. از سویی دیگر، بین متغیرهای سن و بعد خانوار و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. در حالیکه بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و نگرش نسبت به آپارتمان نشینی رابطه معناداری وجود ندارد.
تحلیل جامعه شناختی نقش عوامل ساختاری در شکاف بین نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تهدیدهای زیست محیطی، از مهم ترین مشکلات انسان قرن بیست ویکم به شمار می روند؛ به طوری که افکار عمومی معطوف این مسئله شده اند و در سطح جهانی، حساسیت بسیاری در این زمینه به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عوامل ساختاری- اجتماعی بر شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی انجام گرفته است. جامعة آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهر کرمانشاه است. با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 410 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد و داده های آن، از طریق پرسشنامه گردآوری شدند. مطابق یافته ها، علی رغم پایین بودن میانگین متغیرهای واسطه ای (الزام هنجاری، امکانات و دانش زیست محیطی)، میانگین نگرش و رفتارهای زیست محیطی شهروندان، متوسط روبه بالاست. آزمون فرضیه ها نشان می دهد این متغیرها بخشی از واریانس شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند. به عبارتی، با افزایش سطح متغیرهای فوق، میزان شکاف بین نگرش و رفتار زیست محیطی کاهش می یابد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان می دهد متغیرهای مستقل پژوهش 13/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. در یک نتیجه کلی می توان گفت عوامل فوق درواقع، سیاست های کاهش این شکاف را تقویت می کنند و رفتارهای زیست محیطی مسئولانه را ترویج می دهند.
تبیین یک الگوی هویتی ترکیبیِ شهری در جهت پیشرفت و توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود که ابتدا تبیین نظری بر اساس قرار دادن مقوله شهر در چارچوب فرآیند عمومی جهانی شدن انجام بگیرد و درک جدیدی که نسبت به فرهنگ و اولویت آن در برابر رویکردهای فناورانه- اقتصادی به توسعه وجود دارد بیان شود. سپس، شهر اسلامی - ایرانی در سه دوره متفاوت تاریخ ایران، یعنی ورود مدرنیته (مشروطه)، شکل گیری مدرنیته بر اساس الگوی غربی (دوره پهلوی)، و سرانجام بازتعریف مدرنیته مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین ورود ما به نظام جهانی (دوره پسا انقلابی) بررسی و رویکردهای شکلی و صورت گرا برای تبیین این الگو نقد خواهد شد. و سرانجام تلاش می شود الگوی شهری که شاید بتواند آینده ای بهتر و هماهنگ تر را برای شهروندان ما به وجود بیاورد، بر اساس مشخص کردن گروهی از مهم ترین مؤلفه های کنونی جامعه ایران و راهبردهایی برای مدیریت آن ها بر اساس اصل تفاوت و نه تلاش برای یکسان سازی و از میان بردن تکثر، عرضه شود.
تبیین سناریوهای مشارکت جویانه و دمکراتیک نهادی در ساختار نظام حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حکمروایی مناطق کلا نشهری» رویکردی نوظهور در اداره و برنامه ریزی شایسته، اثربخش، مردم سالارانه تمامی عناصر جامعه شهری در یک منطقه کلانشهری قلمداد می شود. در غیاب این رهیافت یکپارچه نگر، منطقه کلا نشهری تهران به عنوان شاخص ترین و بزرگ ترین منطقه کلا نشهری در ایران؛ از جمله مناطق وسیع، پراهمیتو درعین حال فاقد ساختارهای یک نظام حکمروایی شایسته، واجد ساختار مدیریتی یکپارچه، جاذب مشارکت شهروندی و تمرکززدا، عملاً نتوانسته است ظرفیت های فراوان جذب مشارکت کارآمد، مؤثر و مردم سالارانه شهروندان و نقش آفرینی نهادهای برخواسته از آرا و دیدگاه های آنها در این منطقه را زیر چتر یکپارچه سیاستگذاری و اجرا گرد هم آورد و عملا به منطقه ای بالای تفرق روزافزون سیاسی و سیاستی بدل شده است. این پژوهش با رویکرد تحلیل، توصیفی و تجویزی ضمن بررسی چالش های رویه ای و محتوایی سازوکارهای غیرمشارکت جویانه موجود در عرصه حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران، چهار سناریو در قالب یک پیشنهاد فرایندمحور ارائه شده است که در آن ابتدا روش انتخاب غیرمستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و روش انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری مورد تأکید قرار گرفته و پس از ایجاد بسترهای سیاسی و اجتماعی، روش انتخاب مستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری پیشنهاد شده است.
شهر
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی: