فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش اتحادیه شرکت های تعاونی مصرف فرهنگیان استان آذربایجان شرقی در تامین نیاز شرکت های تعاونی
سیاست اجتماعی، توسعه اجتماعی و نهادهای غیر رسمی
حوزه های تخصصی:
وسعه اجتماعی فرایند ایجاد دگرگونیهای بنیادی در ساختارها و روابط اجتماعی به منظور تحقق اهداف ادغام اجتماعی، انسجام اجتماعی و پاسخگو کردن کارگزاران و سازمانهای صاحب قدرت و مسئول در برابر صاحبان حق است. در عین حال سیاست اجتماعی مکانیزمی است برای دخالت دولت در حوزه رفاه اجتماعی مشخصه اصلی این فرایند، ارتقای شاخص های انسانی، اقتصادی و اجتماعی جامعه است. به قرینه مفاهیم و روشهای مطرح در ادبیات توسعه اقتصادی، در مبحث توسعه اجتماعی نیز می توان از کنشگران اصلی و فرعی، نهادهای محمل و پشتوانه های فرایند توسعه و نیز ساختارهای مشوق یا مانع آن سخن گفت. هر چند به لحاظ تاریخی تاکنون دولت به عنوان کنشگر اصلی توسعه اجتماعی شناخته می شد، اما به تدریج عرصه جدیدی در ادبیات توسعه اجتماعی گشوده شده که از جمله می توان به عرصه "نهادهای غیر رسمی" اشاره کرد. فرضیه اصلی ادبیات جدید توسعه اجتماعی آن است که نهادهای غیر رسمی، به مثابه حاملان اصلی سرمایه اجتماعی، بالقوه می توانند ظرفیت چشمگیری برای ارتقای سطح توسعه اجتماعی از خود بروز دهند. معرفی این نهادها، چگونگی بازسازی توسعه ای آنها و نیز مروری بر چند تجربه بین المللی، موضوع این مقاله است.
الگوسازی تفاوتهای منطقهای از دیدگاه توسعه منطقهای روششناسی و کاربردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در زمینه برنامهریزی و توسعه منطقهای، تفاوت مناطق در ابعاد مختلف است. وجود تفاوتهای منطقهای و اهمیت آن در نظریههای اقتصاد منطقهای باعث توجه خاص نظریهپردازان منطقهای به علل وآثار تفاوتهای مزبور شده است. در این مقاله با تأکید بر ضرورت توجه به ماهیت تفاوتهای منطقهای، مبانی نظری و روشهای تکشیل اگلوهای ارزیابی این تفاوتها مورد بررسی قرار گرفته است. در این راه با تشریح عمدهترین نظریههای مربوط به تفاوتهای منطقهای (شامل نریه دوگانگی اقتصادی، نظریه قطبی شدن، نظریه همگرایی منطقهای و ضرورت توجه به چارچوبهای تحلیلی تعادل فضایی)، الگوهای مختلف در زمینه بررسی تفاوتهای منطقهای و عدم توجه به حوزه تفاوتهای منطقهای، با عدم کارایی توزیع منطقهای فعالیتها مواجه میباشد.
"قومیت نابرابری آموزشی وتحولات جمعیتی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مساله هویت و ابعاد مختلف آن دراستان سیستان و بلوچستان می پردازد. در این مقاله با استفاده از داده های گردآوری شده در چهارشهر استان سیستان و بلوچستان، تحولات جمعیتی استان در پرتو نگرش های اجتماعی بررسی می شود. داده های مورد استفاده، از نمونهای به حجم 3913 نفر از ساکنان چهار شهر زاهدان، خاش، چابهار و زابل گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که دو شیوه نگرش نسبت به هنجارهای خانوادگی وجود دارد. در یک سو هنجارهای خانوادگی با تاکید بر ارزشهای جمع گرایانه، تشکیل خانواده در سنین پایین و اهمیت نقش بزرگترها و در سوی دیگر، هنجارهای جدید خانوادگی با گرایشهای فرد گرایانه، تشکیل خانواده در سنین بالاتر و گرایش نسبی به برابری در خانواده قرار دارد. این دو الگوی زندگی با تحصیلات و تمایل به مهاجرت نیز مرتبط هستند.
مددکارى اجتماعى و چالش هاى جامعه در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
" دنیاى امروز بى تردید از ویژگى هاى خاصى برخودار است که برخى از عمده ترین آن ها عبارتند از:
تغییرات پرشتاب، جابه جایى شدید در قدرت، پیچیدگى فزاینده برنامه ها، تنوع و ناپایدارى محصولات، کثرت الگوهاى توسعه، رقابت روزافزون و تغییرات مستمر در نظام هاى مدیریتى.
این موارد باعث شده اند تا گروه هاى انسانى و نهادهاى مختلف به ویژه در جوامع در حال توسعه، با چالش هاى فراوانى روبه رو شوند. مددکاران اجتماعى مى توانند در تعامل با دست آوردها و فرصت هاى مرتبط با این چالش ها و کاهش آسیب هاى ناشى از آن، نقش هاى مؤثرى بر عهده گیرند. آن ها قادرند با بهره گیرى از دانش و مهارت هاى مددکارى در سطوح فردى، گروهى و جامعه اى، در تغییر نگرش، ایجاد و احیاى فرهنگ مشارکت و همگرایى، مهندسى اجتماعى، بحران زدایى و توانبخشى اجتماعى حضور تعیین کننده اى داشته باشند. در این مقاله سعى شده است به مواردى از چالش هاى جوامع در حال توسعه و کارکرد مددکاران اجتماعى در این خصوص اشاره شود.
"
توسعه اجتماعی و اقتصادی: دو روی یک سکه؟
حوزه های تخصصی:
"اکثر کشورهای در حال توسعه بر ایجاد رفاه اجتماعی و بهبود استانداردهای زندگی مردم خود مصرند. در نتیجه، مسئله ای که برنامه ریزان و سیاستگذاران این کشورها با آن مواجه می شوند این است که چگونه می توان منافع اجتماعی مردم را بدون عقب نگهداشتن رشد اقتصادی تامین کرد؟ در این بین، سوالی که مطرح می شود این است که آیا هر کشور بایستی در بهبود توسعه اجتماعی، که با شاخصهای اجتماعی سنجیده می شود، بکوشد یا صرفا بر رشد اقتصادی متمرکز شود و تامین نیازهای اساسی عموم را به تاخیر اندازد؟
موضوعی که این مقاله به بررسی آن می پردازد رابطه توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی است، با تکیه بر مباحث زیر:
الف) آیا می توان بین این دو رابطه ای قائل شد یا این دو مقوله جدا از هم پیش می روند؟
ب) در صورت وجود رابطه، آیا این رابطه تقدمی - تاخری و از نوع علی است؟
ج) آیا نوع رابطه آنها از جنس متقابل و مکمل است؟ و آیا چنین رابطه ای می تواند منفی نیز باشد؟
مقاله حاضر، با قایل شدن به وجود رابطه بین توسعه اجتماعی و اقتصادی، آن هم از نوع اخیر، این دو را دو روی یک سکه می داند؛ از این رو، می کوشد ابعاد این ارتباط را شفافتر سازد؛ و برای تداوم رابطه مثبت بین آنها، از رویکردی واحد و جامع به توسعه دفاع کند."
عوامل اصلى در فرآیند توسعه پایدار: مردم، منابع، فضاها و نقش مشارکت مردمى در آن
حوزه های تخصصی:
" توسعه پایدار که امروزه یکى از موضوعات اصلى مورد بحث محافل توسعه و برنامه ریزى است، خود، برآیند انگاره هاى مختلف توسعه است. در عین حال از این مفهوم نیز مانند خود مفهوم توسعه، برداشت هاى گوناگونى شده است. نکته مشترک تمامى این انگاره ها پایدارى و رسیدن به فرآیندى از توسعه است که بتواند پایا و بادوام باشد. لازمه پایدارى تعادل است؛ به عبارت دیگر، روى دیگر سکه پایدارى، تعادل است؛ زیرا یک سیستم نامتعادل، ناپایدار نیز خواهد بود و برعکس. تفاوت در انگاره هاى مختلف در تعمیم مفهوم تعادل و پایدارى است که گروهى به تعادل در رابطه انسان و محیط زیست طبیعى اکتفا مى نمایند و گروهى آن را به تمامى شئون زندگى انسانى، یعنى رابطه انسان با محیط و انسان با انسان و جوامع تعمیم مى دهند.
در توسعه پایدار انسانى، پایدارى در تمامى ابعاد اقتصادى، اجتماعى و زیست محیطى مورد تاکید قرار مى گیرد و عقیده بر این است که بدون پایدارى و ایجاد تعادل و توازن در تمامى ابعاد جامعه نمى توان به یک توسعه بادوام دست یافت. به منظور نیل به این هدف، توسعه به سان سیستمى نگریسته مى شود که عناصر اصلى آن، مردم، منابع و سرزمین به شمار مى روند و ترکیب مطلوب این عناصر برمبناى مشارکت و در قالب یک ساختار اجتماعى، اقتصادى و فضایى مناسب به معناى دست یابى به توسعه خواهد بود.
براى رسیدن به الگوى توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها و توزیع عادلانه آن، مشارکت مردم به عنوان عامل اصلى و محورى به شمار مى رود که تلفیق و ترکیب عناصر اصلى در جریان توسعه و به فعلیت در آوردن آن ها را بر عهده دارد. بر این اساس، در این مقاله ضمن طرح و بیان مفهوم توسعه پایدار و توسعه پایدار انسانى،
به عوامل تهدید کننده توسعه از جمله، بحران هاى فقر، نابرابرى هاى اجتماعى، اقتصادى و زیست محیطى در سطح جوامع و سکونتگاه ها اشاره شده و با تبیین نقش و جایگاه عناصر اصلى توسعه، مشارکت مردمى به عنوان عاملى اصلى ترکیب این عناصر مورد توجه قرار گرفته است.
"
مباحث کاربردی/ سیاست اجتماعی، توسعه اجتماعی و ضرورت آن در ایران (نقد و بررسی سند کپنهاک)
حوزه های تخصصی:
"توسعه اجتماعی امروزه در ذهن صاحب نظران مسایل اجتماعی، مفهومی پیچیده، مبهم و در عین حال متفاوت است؛ به گونه ای که این ابهام هم در مطالعات اندیشمندان غیر ایرانی و هم در متون و مقالات منتشر شده جامعه شناسان ایران به چشم می خورد. بررسی سند منتشر شده از سوی اجلاس جهانی توسعه اجتماعی مشهور به سند کپنهاگ تا حدودی این مشکل را حل کرده و به این ترتیب، حدود و ثغور مشخصی برای توسعه اجتماعی ارائه داده است. بررسی روند تحولات اجتماعی در جامعه ایران خصوصا طی دو دهه اخیر نشان دهنده روند رو به تزاید بحرانهای اجتماعی است. شناخت و برسی زمینه های تاریخی بروز بحرانهای اجتماعی در ایران، کوششی است برای فراهم آوردن پاسخی به این سوال که اولا علت ناکامی جنبشهای اجتماعی در ایران کدام است و ثانیا موانع اساسی تحقق توسعه اجتماعی آن چیست؟ به رغم روند فوق، امروزه توسعه اجتماعی در ایران ضرورتی اجتناب ناپذیر است که باید بر پایه دو راهبرد اساسی و محوری یعنی شهروند مداری و پایداری محقق گردد.
"
مباحث نظری/ مشارکت اجتماعی کودکان
حوزه های تخصصی:
"مشارکت را می توان فرایند سهیم شدن در تصمیمهای اثر گذار بر زندگی دانست. هر چند این مفهوم را کم و بیش اندیشمندان قرون گذشته طرح و به کار برده اند، اما تا به امروز در کاربردهای مختلف، ابعاد تازه تری را به خود اختصاص داده است. یکی از ابعاد نوین، مشارکت اجتماعی کودکان است که در دهه های اخیر با استناد به کنوانسیون حقوق کودک مطرح شده است. این مهم را می توان با هدف گسترش و توسعه توانمندیها و پذیرش مسوولیت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و در پیوند با شهروندی مورد توجه قرار دارد. آموزش بر محور حقوق و مسوولیتهای شهروندی گام نسبتا جدیدی به سوی مشارکت اجتماعی کودکان تلقی شده است که همراه با برنامه ها و طرحهای مشارکتی زمینه را برای توسعه جامعه فراهم خواهد کرد. در این مقاله، تلاش شده است تا به استناد به رهیافتهای نظری و مطالعات تجربی پیوند مشارکت و شهروندی مطرح و در چارچوب الگویی بر دو بعد آموزش و تجربه تاکید شود . فرض اصلی بر این قرار دارد که جامعه ایران نیازمند تحولی اندیشمندانه در خصوص نگرش به مشارکت کودکان و ارایه و تکامل انواع راه حل های مشارکتی است، تا از این طریق هر کودک راه های ایفای نقش مسوولانه را کشف کند.
"
سیاست اجتماعی و خانواده
حوزه های تخصصی:
"خانواده مهمترین منبع تامین امنیت و سلامت برای افراد جامعه و در عین حال عمده ترین عرصه ایجاد انواع مشکلات اجتماعی است. در این مقاله روند تغییرات سیاست گزاری های اجتماعی در زمینه ارائه خدمات به خانواده بررسی شده است. از این گذشته با مروری بر برخی مشکلات خانوادگی از جمله خشونت علیه زنان و کودکان، سیاستهای اجتماعی در این موارد نیز ارایه شده و مورد بحث قرار گرفته اند.
"
مروری بر دیدگاهها، باورها و عملکرد یونیسف در مورد مشارکت کودکان
حوزه های تخصصی:
"در جوامع و قبایل سنتی توجه ویژه ای به آغاز دوره نوجوانی وجود داشت. این دوره به منزله پیش دوره بزرگسالی شامل پذیرفتن تعهدها، مسوولیت ها و اختیارات ویژه خود بود، و با مراسم خاص انجام می شد که به رسمیت شناختن نقش نوجوانان را در جامعه اعلام می داشت این رسم باستانی به مرور زمان به فراموشی سپرده شد، و احیای آن به وسطه ارزش سرمایه گذاری جامعه بر نسل توسط یونیسف در سپتامبر 2002 به رسمیت شناخته شد. بحث کلی یونیسف آن است که ساختن جامعه جهانی، و دنیایی بر اساس آرامش و صلح بدون توجه به عقاید، دیدگاه ها، و تجربیات کودکان و نوجوانان به ویژه حول و حوش مقوله هایی که موثر بر زندگی خودشان است بی معناست. به همین دلیل اعضا و همکاران یونیسف بحث های گسترده و در عین حال ویژه ای درباره علت شناسی، اپیدمیولوژی، باورها و نگرش های پیشین، حال و آینده جهانی بر مشارکت کودکان نوجوانان دارند.
"
بررسی سیر تکوین اندیشه برنامه ریزی و توسعه در ایران (قسمت اول)
حوزه های تخصصی:
"ریشه بحث توسعه را (در قالب مفاهیم تجدد طلبی و نوسازی و اصلاحات در دوران جدید)، باید از زمان جنگ های ایران و روس و دیدگاه های دولتمردانی مانند: عباس میرزا و قائم مقام فراهانی و سپس دوره صدارت میرزا تقی خان امیر کبیر و اصلاحات آن زمان جستجو کنیم. بنابر این اندیشه جدید و آغاز جنبش آزادی خواهی، تجدد و پیشرفت و حکومت قانون، از آن زمان شکل گرفت و به طور کلی سه رویکرد فکری به موازات یکدیگر- گاه با تلفیق و هماهنگی (آغاز جنبش) و گاه جدایی و مقابله - پیرامون سه محور فکری و سیاسی به وجود آمد:
الف) محور فکر تجدد طلبی و ازادی خواهی و برقراری حکومت مردمی بر مبنای هویت ملی (فرهنگ ملی)
ب) محور فکری احیای اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی و وحدت ملل اسلامی بر مبنای نو اندیشی دینی
ج) محور فکری تلفیق اندیشه ها و ارزش های ملی، دینی و جدید بر مبنای عمل گرایی، ترقی و نوسازی
مقاله حاضر ضمن بررسی تاریخچه و روند تفکر برنامه ریزی در ایران، نقش سه محور فکری فوق الذکر را در این روند مورد بحث قرار می دهد و از خلال آن، جریان های فکری موثر در برنامه ریزی را در ایران توضیح می دهد.
"
مقالات ویژه: بنیادهای موازی دولت و چالش توسعه در ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی تحلیل های کلان توسعه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران بررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی معاصر
جهانی شدن؛ آمیزه ای از نظام و آشفتگی
حوزه های تخصصی: