فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
تحلیل نگرش گروه های سیاسی درون حاکمیت به نقش مردم در نظام سیاسی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، تحلیل نگرش گروه های سیاسی درون حاکمیت به نقش مردم در نظام سیاسی است. سؤال تحقیق عبارت است از: فرهنگ سیاسی گروههای سیاسی حاکم چگونه است؟ استدالال نظری تحقیق ناظر بر نظریههای فرهنگ سیاسی است. فرضیههای این مقاله با روشهای کمّی و کیفی آزمون شدهاند. نتایج تجربی موجود دلالت بر آن دارد نگرش سیاسی گروههای سیاسی از دورة اول انتخابات ریاست جمهوری تا انتخابات دورة نهم از نگرشی تکلیفگرا به نگرش حق گرایانه تغییر یافته اند. این تغییر نگرش از دورة هفتم انتخابات ریاست جمهوری به بعد کاملاً محسوس است.
بررسی تجربی ارتباط سطوح دینداری با رفتار انتخاباتی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
رابطة دینداری و رفتار انتخاباتی به عنوان سؤال اصلی این تحقیق، پس از مشاهدة نتایج متناقض برخی تحقیقات در این باره مطرح شد. در این تحقیق اثر میزان دینداری بر رفتار انتخاباتی در دو سطح گرایش و مشارکت تحلیل شده است. براساس مروری بر پیشینة نظری و تجربی تحقیق، دو فرضیه مطرح شده که فشردة آن ها بدین شرح است: دینداری قوی به مشارکت بیشتر و رأی دادن به اصول گرایان منجر می شود و دینداری ضعیف به مشارکت کمتر و رأی دادن به اصلاح طلبان می انجامد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه است. جمعیت تحقیق، دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس است و از میان آن ها 376 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی به عنوان نمونة آماری تحقیق انتخاب شده اند.
در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی همچون میانگین و جدول های توزیع فراوانی و نیز روش های تحلیلی مانند آزمون تی، تحلیل رگرسیون خطی و لجستیک استفاده شده است. نتایج تحقیق هر دو فرضیه را تأیید می کند. میزان دینداری اثر معناداری بر رفتار انتخاباتی (گرایش رأی دهی و میزان مشارکت افراد در انتخابات) دارد؛ به این صورت که میزان دینداری بیشتر به رأی دادن به اصول گرایان و مشارکت بالاتر در انتخابات منجر می شود و دینداری کمتر نیز موجب رأی دادن به اصلاح طلبان و مشارکت کمتر در انتخابات می شود.
فوکو و امر سیاسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۹
بررسی جایگاه و نقش زنان خاورمیانه در مشارکت سیاسی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در سطح ملی و جهانی زن در کشورهای عربی و اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
مشارکت عامه ی مردم در امور سیاسی که خود ناشی از تمایل مشارکت جویانه ی آنان نسبت به نظام سیاسی است، یکی از نتایج و دستاوردهای مراحل پیشرفته ی دموکراسی است، بنابراین مشارکت را می توان یکی از معیارهای موفقیت توسعه ی فراگیر بشمار آورد. زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی موجود در جوامع بشری که خود یکی از مهم ترین منابع توسعه اند، نقشی به سزا در توسعه ی جوامع انسانی ایفا می کنند. مردان تاکنون نخواسته اند و یا نتوانسته اند از منافع زنان به گونه ی کافی حمایت نمایند. در نتیجه مشارکت زنان در همه ی فعالیت های اجتماعی، مانند عرصه ی سیاست ضروری است، به گونه ای که می توان گفت نقش اقلیت داشتن زنان در امور سیاسی موجب عقیم ماندن دموکراسی در جامعه می شود. گزارش توسعه ی انسانی سازمان ملل متحد که رتبه ی کشورهای گوناگون جهان را در امر توسعه ی انسانی مشخص می کند، در آخرین گزارش خود در سال 2009 اقدام به تهیه ی گزارشی از اقدام های کشورهای تحت مطالعه پیرامون میزان پایبندی و اهتمام دولت ها در زمینه ی تحقق اهداف برنامه های «توانمند سازی جنسیتی» نموده است که در این جدول به میزان مشارکت و دخالت زنان در سیاست توجهی ویژه شده است. در این پژوهش که به صورت تحلیلی ـ توصیفی صورت گرفته است، پژوهشگران در پی یافتن پاسخی برای پایین بودن میزان مشارکت سیاسی زنان در منطقه ی خاورمیانه هستند و به همین منظور با بررسی تطبیقی جایگاه کشورهای منطقه در رتبه بندی دموکراسی جهانی و میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان منطقه، سعی در شناسایی دلایل این موضوع دارند که در نهایت، با دسته بندی موانع مشارکت سیاسی زنان، به موانع سیاسی، فرهنگی، آموزشی و همچنین موانع فیزیولوژیکی به نتیجه گیری از مباحث طرح شده پرداخته خواهد شد
گفت و گو: ریشه یابی پیدایش و تحولات بعدی سازمان مجاهدین خلق اولین تلاش ها و نتایجی فراتر از انتظار (10)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
برآمده از مردم، برای مردم (بررسی اجمالی آرا و اندیشه های مرحوم امام خمینی در مورد مردم و حکومت)
تبیین جامعه شناختی شکل گیری دولت مطلقه مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این پرسش های اساسی است که چرا دولت در دوره پهلوی اول ساختاری متفاوت از دوره قاجار پیدا کرد. چه عوامل ساختاری ترتیب نهادی دولت را دگرگون کرد و آن را به سمت ساختاری جدید (دولت مطلقه مدرن) حرکت داد. علت این دگرگونی ساختاری چه و سازوکار آن چگونه بود. در این مقاله، برای پاسخ گویی به پرسش های یاد شده با استناد به ادبیات مربوط به دولت مدرن و با قرار دادن دولت مدرن در مقابل امپراتوری ایده آل، گونه ای از دولت مدرن ارائه می شود. پس از آن، با اتخاذ رویکردی ساختاری ظهور دولت مدرن در ایران در پرتو تحولات ساختاری ناشی از ادغام ایران در نظام جهانی در دوره قاجار، تبیین می شود. نتایج نشان می دهد که ادغام ایران در نظام جهانی در دوره قاجار فشار ساختاری در جهت نوسازی دولت وارد می کرد. اما به دلیل ناتوانی قاجارها در نوسازی، انقلاب مشروطه به وقوع پیوست. از این نظر انقلاب مشروطه سرآغاز شکل گیری دولت مدرن در جامعه ایران بود. از آن جا که دولت های مدرن عموماً در قالب دولت های مطلقه ظهور می یابند و با گسترش توان نظامی و اداری دولت، بنیان های دولت مدرن را پی ریزی می کنند، دولت مشروطه به دلیل فقدان توان نظامی و اداری لازم شکست خورد. ناکامی دولت یاد شده منجر به بروز هرج و مرج در سال های بعد شد که اتفاقاً زمینه اجتماعی به قدرت رسیدن رضاخان را با حمایت انگلستان، که قدرتی کانونی در نظام جهانی بود، فراهم ساخت. دولت جدید با اتخاذ سیاست ها و اقداماتی سعی در مدرن سازی دولت کرد؛ اقداماتی که قدرت و توان نظامی دولت را افزایش می داد؛ حکام محلی و سایر منابع اقتدار را که در ساخت شبه امپراتوری دولت قاجار میان قدرت مرکزی و توده مردم واسطه و حایل بودند از میان برمی¬داشت؛ منجر به بروز توسعه حاکمیت و بلامنازع شدن قدرت دولت در قلمرو سرزمینی ایران می شد؛ واحدهای اجتماعی را به هم مرتبط می ساخت و نوعی یکپارچگی در سطوح مختلف جامعه به وجود می¬آورد؛ چارچوب ایرانی بودن را مشخص و نوعی هویت همگون و همسان در جامعه ایرانی ایجاد می کرد. با چنین اقداماتی ساختار دولت از دولت قبل متمایز و زمینه برای شکل گیری دولت مطلقه مدرن فراهم شد. شرایط ساختاری جامعه ایران نیز چنین فرآیندی را امکان پذیر می ساخت.
تاثیر مؤلفه های هویت ایرانی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازیِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومی جهان است که با بهکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزش های انسانی به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر میگذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیدهای اجتماعی و مرتبط با مؤلفه های محیطی است که به نسبت سایر ابزارهای سیاست خارجی، بیشترین تاثیرپذیری را از مؤلفه های هویت ملی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی چگونگی و میزان تاثیر مبانی و اجزای هویت ایرانی بر کارکرد قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و تعیین مؤثرترین آنهاست. در این راستا، نوشتار حاضر با بهره گیری از رهیافت «سازهگرایی» برای درک رابطه میان هویت ایرانی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، روشی توصیفی داشته و مبتنی بر استدلال و تحلیل است. چنانچه یافته های تحقیق نشان میدهد، در میان مؤلفه های هویت ملی، هویت جدید ایرانی که بر اساس شاخصها و معیارهای حقوقی و انسانی و در عین حال اسلامی در قالب الگوی «مردمسالاری دینی» تعریف میشود، بیشترین تاثیر را بر افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران دارد. بنابراین، تقویت این بخش از هویت ایرانی، اثربخشیِ بیشتر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را در جهان و بهویژه در میان ملل مسلمان به دنبال خواهد داشت.
"
روشنفکران ایرانی و مسئله هویت در آیینه بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تاثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده شود که چگونه نظریههای متعدد هویتیِ روشنفکران ایرانی، تحت تاثیر بحران زمانه روشنفکران بوده است. چهار الگوی هویتی پدیدآمده در خلال بحرانهای مختلف عبارتند از:
1. الگوی هویتی باستانی بهدستآمده از بحران عقبماندگی
2. الگوی هویتی اسلامی ناشی از بحران انحطاط و گسست معرفت از اندیشه قدسی
3. الگوی هویتی چندگانه منتج از بحران ایدئولوژیگرایی و انعطافناپذیر دانستن فرهنگها و تمدنها
4. الگوی ایرانشهریِ متولدشده از بحران فراموشی جدال قدما و متاخرین و غوطهور شدن در نزاع سنت و مدرنیته.
"