در این مقاله خصلتهای عقلانیت ارتباطی در حوزه عمومی ایرانی مورد مطالعه قرار می گیرند. این مقاله با استفاده از رویکرد هابرماس، عقلانیت ارتباطی را عامل توسعه یافتگی حوزه عمومی و تحول از زیست جهان سنتی به مدرن در نظر می گیرد. به همین منظور زیست جهان ایرانی به عنوان عامل موثر در تحول از سنت به مدرنیته در این مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
توضیح آنکه، مطالعه تاریخ تحولات اجتماعی ایران حاکی از آنست که زیست جهان روشنفکران، نخستین زیست جهانی است که امکان تفکر نقادانه در مورد موضوعات عمومی را در ایران فراهم کرده است. مقاله حاضر ضمن تاکید بر بینش ارتباطاتی، بر آن است که دستیابی به زیست جهان منسجم مدرن نیازمند افکار و اندیشه های مستقل و محققانه ای است که میان سنت ایرانی و مدرنیسم پل زده و به نوعی بر بومی گرایی علمی استوار باشد.
این مقاله همچنین نشان می دهد زیست جهان ایرانی، از ویژگیهایی برخوردار است که منحصر به جامعه ایرانی است و از این جهت برای طی کردن دوره گذار لازم است تا عوامل بسترساز مطابق با زیست جهان خود را برای دستیابی به مدرنیته ایرانی بازسازی کند. زیست جهان روشنفکری ایران در حال نقد موضوعات عمومی از مجرای نقد بسیاری از باورهای موجود در جامعه ایران است. به عبارت دیگر، زیست جهان روشنفکری ناشی از نقد زیست جهان سنتی است. با وجود اینکه ایدئولوژی و ایدئولوژی زدگی از مشخصات زیست جهان روشنفکری ایرانی است، اما تقدس زدایی اولین و عمده ترین خصلت عقلانیت ارتباطی در این زیست جهان است. مطالعه ما گسستگی و قدرت محور بودن را به عنوان خصایص دیگر عقلانیت ارتباطی نشان می دهد.
این مقاله تاثیر نگرش ها و باورهای مردان بر روی کاربرد روش های تنظیم خانواده توسط آنان در ایران بررسی می کند. دو فرضیه ارایه شده و مورد آزمون قرار می گیرند. بر طبق فرضیه مسوولیت تنظیم خانواده، این باور در مردان که زنان مسوول تنظیم خانواده هستند باعث کاهش احتمال مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده می شود. بر طبق فرضیه هنجار اجتماع، این باور مردان که اجتماع موافق مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده است باعث افزایش مشارکت آنان در فعالیت های تنظیم خانواده می شود. داده ها در سال 1376 در یک استان در جنوب ایران جمع آوری شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل هر دو فرضیه را تایید می کند و نیز نشان می دهد که گفتگو مابین زن و شوهر باعث افزایش احتمال کاربرد روش های تنظیم خانواده توسط مردان می شود.
امروزه حرکت ایده ها، سرمایه، مردم و بسیاری از اجزا و عناصر اجتماعی - فرهنگی و سایر عوامل که بر رفتارهای اجتماعی و شیوه های زندگی و الگوهای کنش تاثیرگذار بوده اند؛ سریع تر و گسترده تر از هر زمان و مکان و دوره ای از تاریخ، بشری شده است. جهانی شدن؛ دنیای معاصر بشری را بیش از پیش در ارتباطات و اطلاعات متقابل قرار داده است. جریان ترافیک در این شبکه جدید نه تنها سطوح جدیدی را سرعت بخشیده؛ بلکه جهت های حرکت را چندگانه کرده است. پویایی های جورواجور و نو، کانون مدل ها و اشکال تعلق و الگوهای تبادل زیادی را به وجود آورده است. در دنیای معاصر، فرایند دگرگونی ها و اتصال فرهنگ ها، نوعی تبدیل های جدیدی را صورت داده و الگوهای جدیدی را طرح ریزی کرده است که نه شکل اصیل و بنیادینی از یک حوزه ی فرهنگی را به صورت محض می توان دید و نه الگویی از تاثیرپذیری هایی که بر یک عرصه فرهنگی تاثیرگذار بوده است قابل مشاهده است. بنابراین، تلفیقی از دو گونه خاص که به ظهور پدیده جدیدی منجر شده است؛ دیده می شود. شهرهای ایران کانون همین پدیده های دو گونه خاص هستند که به فرهنگ کریوله شده تبدیل شده است. در این فرهنگ کریوله الگوی شهری جدید و متمایز را خواهیم داشت که با نوع و ساختار سنتی خود و با نوع و ساختی که از آن متاثر بوده است؛ تفاوت دارد؛ یعنی، نه آن است و نه این؛ بلکه نوع جدیدی که از آن به نام فرهنگ کریوله شهری ایران می توان نام برد.
قدرت توانایی دارنده آن برای واداشتن دیگران به تسلیم در برابر خواست خود به هر شکلی است. اقتدار، قدرت شروع است که مشروعیت خود را بر اساس دین، قانون، سنت و ... به دست می آورد. اقتدار ملی برآیند و ماحصل قدرت های اقتصادی، نظامی، فرهنگی، سیاسی، علمی و فناوری مشروع است. مساله مورد نظر، این است که مولفه های فرهنگی یا مولفه های قدرت فرهنگی به عنوان یکی از عناصر و عوامل اقتدار ملی کدام اند و نقش یا وظیفه نیروهای مسلح در این امر چیست. برای پاسخ گویی به این مساله باید مولفه های فرهنگی اقتدار ملی و نقش نیروهای مسلح در رابطه با مولفه های فرهنگی اقتدار ملی مشخص گردد. به این منظور داده های مورد نظر با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است و مهم ترین مولفه های اقتدار ملی، دینی، وحدت ملی و هویت ملی تعیین گردیده و پس از اخذ نظریه خبرگان، این مورد به عنوان مهم ترین متغیر تاثیرگذار بر اقتدار ملی مورد قبول واقع شده است. سرانجام با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قوانین مصوب، به تعیین نقش نیروهای مسلح در اقتدار ملی پرداختیم. نتیجه واصله حاکی است مهم ترین نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اساسنامه مربوطه در مولفه دین، نقش ارتش براساس قانون اساسی و قانون ارتش در مولفه هویت ملی و نقش نیروی انتظامی نیز در مولفه هویت ملی است.
"هدف این مقاله بررسی تاثیر عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر رضایت مندی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. در این پژوهش تلاش شده است تا از بعد روانشناسی اجتماعی، میزان و چگونگی رضایت مندی سیاسی دانشجویان و سازه های موثر بر آن شناسایی شود. برای انجام این پژوهش 384 نفر آزمودنی از میان دانشجویان شاغل به تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 79-80 به صورت تصادفی انتخاب و به پرسشنامه های تهیه شده پاسخ گفتند. داده های پژوهش حاضر که صرفا پیمایشی است، با بهره گیری از روش تحلیل همبستگی، تحلیل پراکنش، تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رضایت مندی سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در حد کم است. نتیجه تجزیه و تحلیل دو متغیره نشان می دهد که متغیرهای بیگانگی سیاسی، خانواده سیاسی، دوستان سیاسی، درجه مذهبی بودن و خاستگاه اجتماعی آزمودنی ها، با رضایت مندی سیاسی آنان ارتباطی معنادار دارد. در تحلیل رگرسیون، شش متغیر بیگانگی سیاسی، رضایت تحصیلی، درجه مذهبی بودن، میزان استفاده از رادیو، سطح سواد مادر و جنیست، پنجاه درصد از تغییرات رضایت مندی سیاسی را تبیین نموده اند. در مجموع، یافته های تحقیق نشان می دهد که رضایت مندی سیاسی پاسخگویان، بیش از هر عاملی با رابطه منفی، تحت تاثیر بیگانگی سیاسی آنان است و سپس با رابطه مثبت متاثر از رضایت تحصیلی و درجه مذهبی بودن آنان است.
"