فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۲۸ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۸ شماره ۲۲
تبیین تئوری اجتماعی آل احمد در رمان نفرین زمین
حوزه های تخصصی:
رمان نفرین زمین از نظر انعکاس آرا و پیشگویی های اجتماعی و مخالفت آل احمد با تجدد، مهم ترین اثر داستانی او است. در این رمان، همت او بیش از اینکه مقصور خلق اثری داستانی باشد، منحصر به ارائه تحلیلی اجتماعی از عصر خود و هشدار از وقوع تجدد است که از دیدگاه او آفت هایی بنیان کن در پی دارد. در این اثر، پدیدة اصلاحات ارضی در زنجیرة یک تئوری قابل استنباط و بررسی است. از این رو و همچنین به دلیل وفور مضامین اجتماعی، آن را با برخی از مدل های تبیین در علوم اجتماعی تطبیق دادیم تا جایگاه بینش اجتماعی این روشنفکرِ مطرح و صاحب قلم که آثارش هنوز هم خواننده و طرفدار دارد، در عرصة نظریه پردازی اجتماعی بیش از پیش روشن شود. حاصل این تطبیق آن است که تئوری وی فقط با یک مدل تبیین قابل تطبیق نیست، بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد. تمام نظریات اجتماعی او صائب و قابل دفاع نبوده و برخی با ضعف های اساسی مواجه است.
کارکردهای دانشگاه از نظر مقام معظم رهبری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای دانشگاه از نظر مقام معظم رهبری در نظام آموزش عالی است. نحوه جمع آوری داده ها در آن با مطالعه اسنادی از طریق بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری طی سال های 1393-1380و پرسشنامه محقق ساخته و ارائه آن در میان اعضای هیئت علمی (490 نفری) و با نمونه (215 نفری) دانشگاه ارومیه به انجام رسید. روایی ابزار با توجه به نظر متخصصان و پایای آن با آلفای کرانباخ (91/0) مناسب گزارش شد. به منظور تلخیص و دسته بندی داده های از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده و نتایج تحلیل عاملی سه عامل پژوهش، آموزش و خدمات را شناسایی کرده است. همچنین در رویکرد تحلیلی توصیفی سه راهبرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اقتصاد دانش بنیان و کارآفرینی ارائه شدند.
کشاکش آراء در جامعه شناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۹
رابطه علم و فنّاوری از منظر سیاست گذاری، آموزش مهندسی و حوزه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم و فنّاوری در جهان امروز دارای نقشی کلیدی در اکثر حوزه هاست. این نقش به ویژه در سه حوزه سیاست گذاری، آموزش مهندسی و فضای عمومی از اهمیت بسیار برخوردار است. از این رو چیستی و چگونگی رابطه بین آنها اهمیت فراوانی دارد. در باور عمومی غالب رابطه این دو بدین صورت تعریف می شود که فنّاوری همان علم کاربردی است. هدف ما در این نوشته بررسی و نقد این باور از طریق استدلالات نظری و تجربی است. نشان داده می شود که این خوانش از رابطه علم و فنّاوری درست و دقیق نیست و نیازمند بازبینی و بازتعریف است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای حالات بدیل رابطه بین علم و فنّاوری مطرح می گردد.
مناسبات عاملیت و ساختار از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با نگاهی متفاوت از نگاه های غالب اروپامحور، آثار یکی از تراث علمی ایران اسلامی یعنی علامه جعفریe را بررسی و چارچوبی نظام یافته از تلقی ایشان درباره مسئله رابطه ساختار و عاملیت را ساخته و پرداخته کند. این مسئله به عنوان یکی از مهم ترین مسائل کلان جامعه شناسی، در حوزه هستی شناسی اجتماعی قابل بحث است. در این مقاله برای اکتشاف، ساختاربندی و بسط نظریه علامه جعفری به آثار به جا مانده از ایشان رجوع و تلاش شده با نگاهی جامع به تمامی این آثار، دلالت های جامعه شناختی وابسته به این مسئله را استخراج و نظریه صائب ایشان را که به صورت پراکنده در آثار وی وجود دارد تبیین کند. این پژوهش در مقام تحلیل، رویکرد توصیفی−تحلیلی دارد.
به نظر می رسد علامه جعفری درباره مسئله ساختار −عاملیت نگاهی دوگانه دارد. به این معنا که حکمی کلی در مورد عاملان و تمامی ساختارها ابراز نمی کند؛ بلکه معتقد است که هر فرد با یک طبیعت اولیه و خارج از زنجیره عوامل جبری پا به این جهان می گذارد. این مختصات اولیه می تواند هویتی خاص برای فرد به دنبال داشته باشد و به وی نوعی استقلال شخصیت اعطا کند. از سوی دیگر فرد به عنوان یک کنشگر اجتماعی در خلأ رشد نمی کند؛ بلکه پس از ورود به این جهان تحت تأثیر عوامل طبیعی، محیطی و ساختارهای از پیش شکل گرفته اجتماعی و حتی غرایز شخصی و خودِ طبیعی اش قرار خواهد گرفت. نوع حیات فرد و چگونگی مواجهه او با این منابع تأثیرگذار، تعیین کننده اصالت کنش فرد یا اصالت ساختارهای اجتماعی در مورد اوست.
پویایی بخشی به نظریه گفتمان در مسائل اجتماعی ایران از طریق کاربست ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه گفتمانِ لاکلا و موفه یک نظریه شاخص در زمینه ساخت و پیشبرد گفتمان محسوب می شود که در آن، روابط و عناصر موجود در یک گفتمان و چگونگی هژمون شدن مسائل در جامعه به روشنی بیان شده است. با این وجود، استفاده از این نظریه به دلیل ماهیت و خاستگاه سیاسی آن، در زمینه مسائل اجتماعی از پویایی و تحرک لازم برخوردار نیست. از همین رو کاربست آن در زمینه های اجتماعی، نیازمند برخی مداخلات است. تصور اجتماعی، یکی از مفاهیم بنیادینی است که با توجه به عناصر تشکیل دهنده آن، نقش تعیین کننده ای در تغییرات اجتماعی و میزان و کیفیت تحرک یک جامعه دارد و به دلیل پیوند خوردن با برخی از مفاهیم از قبیل گفتمان، بازنمایی اجتماعی، اسطوره، ساخت اجتماعی واقعیت و آیین، می تواند به بازشناسی لایه های درونی جریان هایی که منجر به تغییرات اجتماعی در یک جامعه می شوند، بیانجامد. این مقوله در میان ملت هایی که از تاریخ، فرهنگ و اسطوره های نظری عمیقی در مراودات اجتماعی خود بهره می برند و یا ارتباطات آیینی نقش مهمی در ذهنیت بخشی به زندگی آنها ایفا می کند، عینی تر و از قابلیت بالاتری جهت استفاده در ترویج گفتمان برخوردار است. این پژوهش بر اساس بخشی از یافته ها و مقولات به دست آمده از فرایند مصاحبه با دوازده نفر از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون قابلیت ارتباطات آیینی جهت کاربست آن در ترویج مفاهیم توسعه، صورت گرفته و قصد دارد با هدف ایجاد پویایی بیشتر در نظریه گفتمان، کاربست این نظریه در امور اجتماعی نظیر توسعه را از این طریق تسهیل نماید.
روشنفکر و جام شوکرانش
منبع:
گزارش دی ۱۳۷۷ شماره ۹۵
تفسیر مدرنیته
تأملی نظری در باب موانع توسعه فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه عوامل تحریف کننده فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قاره آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویه داده های مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیین کننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است از: 1) درونی شدن ارزش های مردسالارانه در حکومت و تقویت فقه ایستا که زنان را به یک سوژه منفعل سیاسی مبدل کرده است؛ 2) استعمار غرب و سلطه فمینیسم سکولار که مانع استقلال هویت فمینیسم در کشورهای اسلامی شده است. در چنین شرایطی تقویت و ترویج فمینیسمِ هرمنوتیک ضرورت دارد که مبتنی بر بر تفسیر زنانه بومی است. نتایج این مطالعه نشان داد؛ در شرایطی که شکاف جنسیتی (توسعه و توانمندسازی جنسیتی) در جامعه افزایش یابد، آزادی های سیاسی و حقوق مدنی زنان کاهش یابد شود و همزمان یا اصول فقهی در ارتباط با مسائل زنان ایستا باشد یا جامعه تحت استعمار گفتمان فمینیسم سکولار باشد، زمینه تعامل با مبانی فمینیسم اسلامی در جامعه کاهش می یابد. با توجه به این شاخص ها، در گروهی از کشورهای اسلامی-آسیایی فقه ایستا و در موارد دیگر، قدرت عملگری استعمار مهمترین عوامل تحریف فمینیسم اسلامی به شمار می روند. اگرچه فمینیسم برای مولد بودن نیازمند حفظ پیوندهای بین المللی است، اما تا زمانی که از استعمار گفتمان غرب رها نشود و با توجه به معیارهای فقه پویا مورد بازاندیشی قرار نگیرد، نمی تواند اصالت خود را به عنوان یک اندیشه رهایی بخش بومی در راستای به رسمیت شناسی حقوق زنان مسلمان نقش مؤثری ایفا کند.