فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
گیاهان، یکی از مهم ترین اجزای اکوسیستم هستند که تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار می گیرند. به طوری که مطالعه تولید خالص اولیه، یکی از مهم ترین موضوعات در بوم شناسی به حساب می آید. مهمترین هدف این تحقیق مدل سازی توزیع مکانی و زمانی تولید خالص اولیه (مدل CASA) و تاثیر تابش موثر نور خورشید (LUE) و همچنین اندازه گیری تخریب اراضی با شاخص تاثیر بارندگی ( RUE ) در مراتع نیمه استپی استان اصفهان است. برای انجام این مطالعه، تصاویر - NDVI ۱۶ روزه مودیس، داده های هواشناسی، نقشه پوشش اراضی و داده های زمینی به کار گرفته شد و نتایج نشان داد که نرخ NPP از ماه مارس (C/m2/mo 44/11) تا ماه می (C/m2/mo/07/41) افزایش داشته است، در حالیکه سیر نزولی را از اوایل ماه ژوئن (C/m2/mo 2/2) به دلیل خشکی خاک نشان می دهد. اقلیم، تیپ گیاهی و وضعیت مرتع نقش مهمی درNPP سالیانه داشتند، لذا بیشترین و کمترین NPP به ترتیب در Astragalus- Daphnae 85/38 gC/m2 y-1) 85/38 ) و Artemisia sieberi – Scariola gC/m2 y-1) 4 ) همراه با حداکثر ( g C (MJ)-1 13/0) و حداقل تاثیر تابش موثر نور خورشید g C (MJ)-1) LUE 005/0 ) مشاهده شد. مقدار (RUE)، در مراتع تخریب یافته کاهش داشت. علاوه بر این از همبستگی بین داده های زمینی و مدل CASA در اقلیم نیمه خشک گرم و مراتع تخریب یافته، کاسته شد. بنابراین توجه به وضعیت مرتع، تیپ گیاهی و اقلیم در پایش NPP و مدیریت مراتع ضروری است.
ارزیابی دورسنجی اثرات کاربری اراضی بر گرادیان دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر لندست: مطالعه موردی: حوضه آبخیز خارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 106
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی بر گرادیان دمای سطح زمین تاثیر گذارند در این میان یکی از عوامل متاثر از فعالیت های انسانی تغییرات کاربری اراضی است که می-تواند منجر به تغییرات دمایی سطح زمین شود. تغییرات دمایی سطح زمین کلیمای طبیعی منطقه را متاثر می سازد لذا درک تغییرات و بیلان آن در شناخت اثرات غیر مستقیم دخالت انسان در اکوسیستم ها و مدیریت آن ضروری است. تحقیق حاضر بررسی کاربری اراضی، خصوصیات دمای سطح زمین در هر کاربری و همچنین همبستگی بین تغییرات دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) است. در این مطالعه به منطور بررسی کاربری اراضی، دمای سطح زمین و NDVI از تصاویر ماهواره لندست 5 (TM) در 1990، 2010 و ETM7 2000 و 8OLI برای 2017 استفاده شد. کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نطارت شده بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار دمای سطح زمین در هر کاربری متفاوت و بیشترین مقدار آن در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین در اراضی باغی مشاهده شد. تفاوت دمای سطح در میان مناطق مسکونی و دارای پوشش گیاهی در سال های 1990، 2000، 2010 و 2017 به ترتیب 58/3 ، 27/2، 02/3 و12/2 درجه سانتیگراد بود. همچنین تفاوت دما بین مناطق دارای خاک لخت و دارای پوشش گیاهی در این چهار دوره به ترتیب به 3/3 ، 8/0، 08/1 و 38/2 درجه سانتیگراد بود. در این پژوهش رابطه بین NDVI و دمای سطح زمین نشان دهنده همبستگی منفی بود، به طوری که مناطق با NDVI کم نسبت به مناطق با NDVI بالا دمای بیشتری داشتند. رابطه بین تغییرات پوشش گیاهی با تغییرات دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر همبستگی معنی داری (R=0.63) وجود دارد. بنابراین می توان بیان داشت که کاربری های اراضی با پوشش گیاهی بیشتر دمای کمتری نسبت به کاربری با پوشش کمتر دارند.
برآورد و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای وGIS (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنه بندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعه چای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع و نظر کارشناسان، عوامل مؤثر بر فرسایش خاک از قبیل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، بارندگی سالانه و خاک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ضرایب استخراج شده در فرآیند تحلیل شبکه، نقشه پهنه بندی فرسایش خاک تهیه و در پنج کلاس، فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم، باز طبقه بندی شد. نتایج این تحقیق نشان داد کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد، در مجموع 12/37 درصد از مساحت منطقه که 56/118 کیلومترمربع را شامل می شود، در بر می گیرد. همچنین در بخش های جنوبی و مرکزی حوضه، مقدار فرسایش خاک زیاد است، این مناطق شرایط بحرانی و حادی را از نظر فرسایش نشان می دهند و با توجه به احداث و آبگیری سد قلعه چای، می بایست در اولویت اجرای برنامه های حفاظت خاک و آبخیزداری قرار گیرند.
موقعیت یابی مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مدل AHP و منطق فازی در محیط GIS (نمونه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
72 - 82
حوزه های تخصصی:
توسعه روزافزون شهرها باعث بروز مشکلات بسیار جدی در زندگی روزمره بشر می شود. از سویی نمی توان توسعه شهری را محدود ساخت بلکه باید آن را متناسب با نیازهای امروز و فردای بشر آماده نمود، به گونه ای که از وارد آمدن آسیب به محیط زیست جلوگیری شود. در ای ن پ ژوهش س عی ش ده اس ت ب ا شناس ایی ویژگ ی ه ای محیط ی، خصوص اً ویژگ ی ه ای ژئومورفول وژیکی و ارزی ابی آن، مک ان ه ای بهین ه ب رای توس عه ش هری شهرکرد مش خص ش ود. بدین منظور از 13 ش اخص اس تفاده گردید و ب ا اس تفاده از تلفی ق دو م دل منط ق ف ازی و AHP ابت دا ه ر ک دام از لای ه ه ا در مح یط نرم افزار ArcGIS ف ازی ش دند و بع د از ض رب وزن لایه ه ای حاص ل از AHP در ه ر ک دام از لای ه ه ا، عملگ رهای ض رب، جم ع ف ازی و گام ای ف ازی اجرا شد. در نهای ت گام ای بهین ه در ArcGIS ب ه 5ک لاس تناس ب تقس یم بن دی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/16درص د منطق ه م ورد مطالع ه در ک لاس بسیار مناسب ق رار دارد و 9 درص د از منطق ه در ک لاس بسیار نامناسب ق رار م ی گی رد. نقشه حاصل از مدل مذکور نواحی با احتمال گسترش ف ضایی برمبن ای روند گذشته را مشخص نموده و نواحی مناسب برای گسترش آتی را نیز ارائه ک رده است. ب ر این مبنا نواحی شرقی، شمالی و جنوب شرقی شهر شهرکرد مناسب ترین نواحی برای گسترش آتی شهر می باشند.
مقایسه دقت روش های ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی در تهیه نقشه کاربری اراضی و محصولات زراعی، با استفاده از تصاویر چندزمانه سنتینل-2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های پوشش/کاربری اراضی، برای پایش تغییرات عوارض و برنامه ریزی صحیح، هرساله مورد نیاز مدیران حوزه کشاورزی، منابع طبیعی و زیست محیطی است. روش برداشت میدانی با جی پی اس (GPS) و نقشه برداری زمینی مستلزم صرف زمان و هزینه های بسیار است. بنابراین، اغلب از تصاویر ماهواره ای، که دارای پوشش سراسری و توالی برداشت، هزینه کم و اطلاعات به هنگام اند، استفاده می شود تا نقشه های پوشش/کاربری زمین به دست آید. تهیه نقشه دقیق با روش مناسب روز موضوعی کلیدی است. طی سال های اخیر، استفاده از تصاویر ماهواره ای جدید و روش های نوین طبقه بندی، به ویژه یادگیری ماشین، رشد فزاینده ای داشته و کارآیی آنها در تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی بسیار موفقیت آمیز بوده است. یکی دیگر از مزایای تصاویر ماهواره ای برداشت های متوالی است و براساس آن، می توان از تغییرات پوشش گیاهی در طول زمان، برای تفکیک نوع پوشش، استفاده کرد. ماهواره سنتینل-2، با امتیاز پیکسل 10متری، یکی از ابزارهای مناسب برای تفکیک نوع پوشش محسوب می شود. در این تحقیق، برای تفکیک انواع کاربری اراضی و محصولات زراعی دشت سنجابی روانسر، از تصاویر چندزمانه سنتینل-2 و روش های طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی استفاده و دقت آنها با یکدیگر مقایسه شد. بدین منظور، پس از نمونه برداری، تحلیل مؤلفه های اصلی برای چهار تاریخ دوره رشد محصولات اجرا شد و باندهای PC 1 ، PC 2 و PC 3 تصاویر با هم ترکیب شدند. دو روش روی ترکیب باند های PC 1 ، PC 2 و PC 3 تصاویر و نمونه های تعلیمی اعمال شدند. ارزیابی دقت ها نشان داد ماشین بردار پشتیبان، با صحت کلی 91.36% و ضریب کاپای 0.8927، نقشه کاربری اراضی و محصولات دقیق تری، در قیاس با روش جنگل تصادفی، تولید می کند.
واکاوی موانع برداشت/ دیدبانی سپیدایی آبی فام در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سپیدایی از ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧیﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زیﺴﺖ ﻣﺤیﻄی و آب و ﻫﻮایی به شمار می رود؛ ازاین رو، بررسی رفتار زمانی و مکانی آن می تواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. ﺳﻨﺠﻨﺪه مودیس سپیدایی ﺳﻄﺢ زﻣیﻦ را به طور ﻣﺴﺘﻤﺮ، در ﻣﻘیﺎﺳی ﺟﻬﺎﻧی و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻣکﺎﻧی مناسب ﺗﻮﻟیﺪ و در دسترس پژوهشگران ﻗﺮار داده است. در این پژوهش، برای واکاوی موانع برداشت/ دیدبانی سپیدایی ایران زمین، نخست داده های روزانه سپیدایی سنجنده مودیس در محدوده ایران، در بازه زمانی 1/1/1379 تا 10/10/1397 و به مدت 6867 روز، از تارنمای مودیس استخراج شد. پس از موزاییک کردن کاشی ها، فراوانی بلندمدت دیدبانی های سپیدایی ایران زمین برای هریک از فصل های سال جداگانه محاسبه شد. یافته ها نشان داد که عوامل محدودکننده دیدِ ماهواره، در زمان ها و مکان های گوناگون، متفاوت است؛ به طوری که در فصل تابستان، به ویژه در کرانه های دریای عمان، رطوبت نقش محدودکننده دارد. درحالی که در فصل زمستان، به خصوص در رشته کوه های البرز و زاگرس، ابرناکی عامل محدودکننده به حساب می آید. گذشته از عوامل رطوبت و ابرناکی، ریزگردها نیز عامل محدودکننده برداشت سپیدایی شناخته می شوند. بررسی های انجام شده روی 394 ایستگاه زمینی اثبات کرد، در زمانی که ماهواره نتوانسته است سپیدایی را اندازه گیری کند، در بیش از 70% موارد، عوامل یادشده گزارش شده است.
مقایسه کارایی شاخص های گیاهی و آنالیز ترکیب طیفی در تهیة نقشة پوشش گیاهی مراتع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسة کارایی شاخص های گیاهی به عنوان روش های پیکسلی، و آنالیز ترکیب طیفی (SMA) به عنوان روش تحت پیکسلی در پهنه بندی پوشش گیاهی مراتع منطقه سمیرم استان اصفهان انجام یافته است. ابتدا پیش پردازش های هندسی و رادیومتریک بر تصویر لندست TM سال 1388 اعمال گردید. سپس رابطة همبستگی بین درصد تاج پوشش گیاهی اندازه گیری شده که با روش قدم نقطه در 30 سایت نمونه برداری اندازه گیری شده بود، در مطالعات میدانی با 4 گروه شاخص گیاهی شامل NDVI، PD54، SBI، GVI و STVI-1 و روش SMA در سه گروه مختلف پوشش گیاهی 25-0 درصد، 50-25 درصد و <50% در محیط نرم افزار SPSS16 ارزیابی شد. در گروه با درصد پوشش گیاهی اندک (25-0 درصد) SMA در مقایسه با شاخص های گیاهی بیشترین کارایی را نشان داد (05/0P< و 52/0=2R). با افزایش پوشش گیاهی، کارایی شاخص های گیاهی افزایش یافت و در گروه با بیش از 50 درصد پوشش گیاهی، تمام شاخص های گیاهی همبستگی بالاتری در مقایسه با SMA با داده های زمینی داشتند. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که در مناطق با درصد پوشش گیاهی متوسط به بالا روش های ساده برپایة پیکسل از جمله NDVI ابزارهای مناسب تری برای ارزیابی پوشش گیاهی هستند و روش تحت پیکسل SMA در مناطق با پوشش گیاهی کم کارآمدتر است. در تحقیق حاضر روش SMA به عنوان جایگزین شاخص های گیاهی در ارزیابی وضعیت پوشش گیاهی فقیر محیط های خشک و نیمه خشک کشور پیشنهاد می شود.
تهیة نقشة دگرسانی در سامانة اپی ترمال مطرآباد، جنوب استان خراسان رضویبا استفاده از داده های دورسنجی سنجندة ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سامانة اپی ترمال مطرآباد واقع در 30 کیلومتری جنوب غرب بجستان در مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی حدواسط تا اسیدی واقع شده است. کانی سازی به صورت رگه ها، رگچه های نامنظم و برش های گرمابی نمایان می شود. دگرسانی گرمابی در اطراف رگه ها شکل می گیرد و شامل مجموعه های سیلیسی (5<متری رگه ها)، سریسیتی (10< متری رگه ها)، پروپیلیتی (50-30<متری رگه ها) و رسی است. در این مقاله، توزیع مکانی مجموعه های دگرسانی گرمابی با استفاده از داده های سنجندة آستر بررسی شده است. برای این منظور، روش های مختلف پردازش تصاویر از قبیل ترکیب رنگی کاذب، نسبت گیری باندی، آنالیز مؤلفه اصلی و طبقه بندی تصاویر آزمون شده اند. ترکیب رنگی 864 (RGB) و ترکیب نسبتی (5/4، 8/4، 9/4) برای شناسایی مناطق دگرسانی مناسب تشخیص داده شدند. تفکیک مجموعه های دگرسانی و تهیة نقشة دگرسانی برپایة روش طبقه بندی نظارت شده انجام شده است. تلفیق یافته های زمین شناسی، کانی شناسی و دورسنجی نشانگر قابلیت روش نسبت گیری باندی و آنالیز مؤلفه اصلی در شناسایی مجموعه های دگرسانی منطقة مطالعه شده است.
ارائه روشی ابتکاری بر پایه الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه مسائل تخصیص خدمات و مراکز خدماتی با ظرفیت مشخصی برای متقاضیان، مطالعات کمی صورت گرفته است و اکثر راه حل های ارائه شده برای این نوع مسائل، محاسباتی پیچیده دارند. برای حل این مشکل، روش های ابتکاری متناسب با شرایط مسئله شکل گرفته اند. همچنین در بیشتر کاربردها و مسائل تخصیص، بخش مهمی از اطلاعات و تحلیل ها جنبه مکانی دارد، ولی پژوهشگران تحقیق در عملیات و مدیریت که در این زمینه مطالعه بیشتری دارند، معمولاً به این موضوع کمتر توجه کرده اند. تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی را می توان در مسائل تخصیص های ظرفیت دار طبقه بندی کرد که اهمیت زیادی در مدیریت بحران زلزله دارند. از این رو، تکوین روشی مناسب برای بهینه سازی تخصیص مصدومان به مراکز درمانی اثر مهمی در کاهش زمان امداد رسانی و درنتیجه، کاهش صدمات جانی دارد. در این مقاله، ارائه روشی ابتکاری بر پایه الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی عملیات تخصیص مصدومان زلزله به مراکز درمانی، با استفاده از قابلیت های سامانه اطلاعات مکانی (GIS) توضیح داده می شود. به منظور بررسی کارایی الگوریتم طراحی شده، دو روش متفاوت برای تعداد و نحوه پراکندگی مکانی مصدومان زلزله برای منطقه مطالعه شده درنظر گرفته شد. مشکل دیگری که در پیاده سازی روش طراحی شده به آن توجه شده است، تأثیر میزان جمعیت اولیه الگوریتم ژنتیک در نحوه حل مسئله و زمان حل آن بود. با بررسی نتایج به دست آمده می توان گفت ساختار طراحی شده توانایی لازم برای حل این نوع مسائل را با انتخاب میزان جمعیت اولیه مناسب دارد.
بررسی کارایی شاخص های پوشش گیاهی در تحلیل خشکسالی کشاورزی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در حوزه آبخیز کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که ممکن است در هر اقلیمی رخ دهد. در دهه های اخیر کشور ایران به به طور پیاپی تحت تأثیر خشکسالی های شدید و گسترده قرار داشته و آثار زیانباری بر بخش های مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی، محیط زیست و منابع آب کشور تحمیل کرده است. امروزه برای شناسایی و تحلیل خشکسالی های کشاورزی از شاخص های پوشش گیاهی که به کمک فن آوری سنجش از دور بدست می آیند استفاده می شود. بر این اساس، هدف از این پژوهش بررسی کارایی شاخص های پوشش گیاهی NDVI ، EVI و VCI در شناسایی و تحلیل خشکسالی کشاورزی در حوزه آبخیز کرخه می باشد. برای محاسبه این نمایه ها تصاویر سنجنده مودیس) ماهواره Terra، محصولMOD13A2 ) طی مدت 17 سال در دوره آماری 2000-2017 استفاده شد. دقت نمایه های یاد شده با شاخص ZSI محاسبه شده در 11 ایستگاه باران سنجی واقع در حوضه کرخه برای دوره آماری 1379-1396 مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس مقادیر NDVI، EVI و VCI محاسبه شده، کمترین و بیشترین مقدار پوشش گیاهی به ترتیب در سال های 1379 و 1380 مشاهده شد. اما بررسی ZSI نشان داد که از سال 1379 تا 1387 اکثر ایستگاه ها با خشکسالی مواجه بوده اند و شدیدترین خشکسالی در سال 1387 رخ داده است. از سال 1389 تا انتهای دوره در اکثر ایستگاه ها شرایط نسبتاً نرمال مشاهده شد. بنابراین طبق نتایج بدست آمده همزمانی خشکسالی هواشناسی و کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد و نباید انتظار داشت که با افزایش بارندگی، NDVI، EVI و VCI نیز ترسالی و افزایش پوشش گیاهی را نشان دهند.
آنالیز مقایسه ای بازیابی شاخص سطح برگ با استفاده از روش های یادگیری ماشین مبتنی بر داده های ابرطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متغیرهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی پوشش گیاهی، به منزله متغیرهای ورودی، برای مدل های متفاوت چرخه کربن، آب، انرژی و مدل های اقلیمی و کشاورزی دقیق نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از مهم ترین متغیرهای مربوط به تاج پوشش گیاه، که کاربردهای فراوانی در مدل سازی های گوناگون خاک و گیاه و اتمسفر دارد، شاخص سطح برگ (LAI) است. روش های گوناگونی برای بازیابی LAI از تصاویر ابرطیفی به کار رفته اند که، از میان آنها، روش های ناپارامتریک غیرخطی یادگیری ماشین بسیار مورد توجه قرار گرفته اند زیرا، در مواجهه با داده های دارای ابعاد زیاد، انعطاف پذیرند. بااین حال، در مطالعات پیشین، به بررسی عملکرد روش های یادگیری ماشین در بازیابی مقادیر LAI در مقادیر حاشیه ای (مقادیر خارج از دامنه نمونه گیری زمینی) و قابلیت این روش ها در تهیه نقشه متغیر توجه چندانی نشده است. در این تحقیق، عملکرد چهار روش پرکاربرد یادگیری ماشین شامل رگرسیون بردار پشتیبان، فرایند گاوسی، شبکه عصبی مصنوعی و جنگل تصادفی در بازیابی LAI از تصویر ابرطیفی ماهواره کریس پروبا بررسی شده است. نتایج نشان داد که، به رغم کارآیی هر چهار روش در بازیابی مقادیر LAI برای دامنه مقادیر اندازه گیری شده زمینی با RMSE بهتر از 0.5 و خطای نسبی کمتر از 10%، روش های فرایند گاوسی و رگرسیون بردار پشتیبان صحت بالاتری در مقایسه با سایر روش ها دارند. باوجوداین، عملکرد روش شبکه عصبی مصنوعی، در تخمین LAIهای دارای مقادیر حاشیه ای، بهتر از دیگر روش هاست و نقشه تهیه شده با این روش و تابع یادگیری GDA تطابق بیشتری با نقشه NDVI و تصویر ابرطیفی منطقه دارد.
سنجش عینی معیار های محیطی تاثیرگذار بر فعالیت های فیزیکی شهروندان، با بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی، نمونه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت فیزیکی، یکی از مهمترین جنبه های زندگی است که مزایای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سلامتی بسیاری را با خود به همراه دارد. با توجه به اهمیت فضای عمومی شهرها در وقوع این فعالیت ها، موضوع توسعه محیط مصنوعی، به عنوان چارچوبی که بتواند فعالیت های فیزیکی را ترویج دهد، به یکی از مسائل مطرح در گفتمان شهرسازی تبدیل شده است. پژوهش حاضر، با هدف سنجش عینی کیفیت های تاثیرگذار محیطی بر فعالیت های فیزیکی ساکنان، در چهار محدوده منتخب، به شعاع 500 متر از بافت های چهارگانه شهر سنندج، انجام شده است. با مروری بر پژوهش های پیشین، مولفه های تاثیرگذار محیطی بر این فعالیت ها شناسایی و داده های مربوط به هریک از آنها با استفاده از لایه های شبکه معابر و کاربری اراضی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه و در فرمول ارزیابی مربوط به هر معیار، جاگذاری شده اند. ارزیابی های فوق، به صورت ترکیبی و در شاخص های اسمارتراک و شاخص قابلیت پیاده مداری، مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس با مقایسه تطبیقی نتایج حاصل از شاخص های یاد شده، محدوده های مورد بررسی به لحاظ پیاده مداری دسته بندی شده اند؛ داده های مربوط به فعالیت های فیزیکی 421 نفر از ساکنان نیز با استفاده از پرسشنامه، جمع آوری شده و در نرم افزار SPSS و از طریق آزمون واریانس، میانگین آنها محاسبه، سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون، ارتباط بین آنها با کیفیت های پیاده مداری محیط بررسی شده است. نتایج حاصل از این تحقیق، نشان دهنده اثرات بالقوه کیفیت های محیط بر فعالیت های فیزیکی ساکنان است.
ارزیابی تغییرات عملکرد و ردپای آب محصول ذرت با مدل گیاهی AquaCrop-GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد پتانسیل تولید هر گیاه تابعی از شرایط اقلیمی، پتانسیل های ژنتیکی گیاه و دیگر عوامل گوناگون محیطی و مدیریتی است. ارزیابی توانمندی مناطق، در به فعلیت رساندن پتانسیل های ژنتیکی گیاهان، از نکات مهم برنامه ریزی های کلان در کشاورزی به حساب می آید. با توجه به جایگاه استان قزوین در تولید محصول ذرت و اهمیت کشت این محصول در استان، برآورد هرچه دقیق تر میزان عملکرد این محصول استراتژیک بسیار ضرورت دارد. در همین زمینه، با مطالعه یک دوره داده برداری یازده ساله، عملکرد محصول ذرت با مدل گیاهی جدید AquaCrop-GIS برآورد شد. پهنه بندی شاخص های کلیدی محصول از طریق مدل در سطح استان شبیه سازی شد. با بررسی نتایج این پارامترهای کلیدی، مشخص شد ایستگاه های مطالعاتی قزوین و معلم کلایه با میزان تبخیر و تعرق مرجع کمتر دارای بهره وری آب بیشتری است. در ادامه با استفاده از عملکرد محاسباتی، اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول در محدوده ایستگاه های مطالعاتی تخمین زده شد. با بررسی معادلات رگرسیونی میان اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول با عملکرد محصول در هر ایستگاه، مشخص شد روابط ردپای آب آبی با عملکرد به نسبت دیگر اجزای ردپای آب درمورد تمامی ایستگاه ها، از میزان ضریب تعیین (43/0= R 2 ، 51/0= R 2 ، 43/0= R 2 ، 77/0= R 2 و 79/0 = R 2 به ترتیب درمورد ایستگاه های قزوین، آوج، معلم کلایه، تاکستان و بویین زهرا) و سطح معنی داری برخوردار است. به طورکلی ضریب تعیین این روابط در ایستگاه بویین زهرا با 88/0= R 2 ، 79/0= R 2 ، 56/0= R 2 و 53/0= R 2 به ترتیب برای ردپای آب سبز، آبی، خاکستری و ردپای آب نسبت به سایر ایستگاه ها، بیشتر برآورد شد؛ به این معنی که کاهش عملکرد در این ایستگاه تأثیر بسزایی بر افزایش ردپای آب کل محصول داشت.
مکانیابی مراکز اقامتی گردشگری با استفاده از مدل ANP-VIKOR (مطالعه موردی شهرستان رودسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
26-36
حوزه های تخصصی:
از راهبردهای توسعه پایدار، توسعه فعالیتهای گردشگری می باشد. تعیین ارزش های گردشگری و استعدادهای طبیعی منطقه به همراه برنامه ریزی صحیح میتواند منجر به توسعه درآمدهای اقتصادی از طریق گردشگری گردد. یکی از مهم ترین راهکارهای بهرهمندی از منابع طبیعی و انسانی و بهرهبرداری علمی، بدون آسیب زدن به محیط زیست، مکانیابی بهینه اماکن تفریحی و اقامتی می باشد. شهرستان رودسر به دلیل موقعیت گردشگری، جاذبههای طبیعی و تاریخی به عنوان یکی از مکانهای مهم گردشگری شناخته شده است که جهت رضایتمندی این گردشگران متناسب با هر قشر و طبقهای در هر زمانی از سال تسهیلات و خدمات لازم جهت اسکان گردشگران مهیا باشد که در صورت رضایت مشتریان امکان سفر دوباره به شهر و اقامت مجدد در هتل وجود دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی است.در این تحقیق سعی میگردد با استفاده از مدل ANP-VIKOR مراکز اقامتی گردشگری در شهرستان رودسر مکانیابی گردد. مدل ANP-VIKOR ح التی تعم یم یافت ه از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اس ت و مجموعه معیارهایی هستند که برای مقایسه تعاملهایی که ممک ن است در شبکه وجود داشته باشد، استفاده می شوند. در فرآیند مکانیابی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، بعد از تعیین سطوح سلسله مراتب شامل هدف، معیار، زیرمعیار و گزینهها، مقایسه زوجی بین مجموعهها برای وزندهی انجام میگیرد. در عین وزندهی به مجموعهها، تجزیه و تحلیل سازگاری قضاوتها نیز صورت میگیرد. در روش پیشنهادی با شناسایی متغیرها، تشکیل ماتریس، نرمال سازی لایهها، بدست آوردن وزن معیارها و اعمال وزن لایه ها، تعیین ایدهآل مثبت و منفی و محاسبه مقدار به مکانیابی هتلها پرداخته شد. نتایج نشان داد مهم-ترین معیار مکانیابی هتلها ارتفاع از سطح دریا و کمترین وزن هم متعلق به معیار انتقال نیرو است.
بررسی توانمندی های مثلث ژئوتوریسمی شهرستان دهلران در استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
55 - 69
حوزه های تخصصی:
گردشگری از آن دسته از صنایع است که درآمد ها و عواید بیشماری برای جوامع بدنبال دارد. پس از دگرگون شدن تقاضاها در دهه ی 90 و پاگذاشتن به قرن 21، اشکال دیگری از گردشگری جانشین گردشگری انبوه مرسوم شدند. زمین گردشگری یا ژئوتوریسم یکی از آن اشکال است که بر شناخت اشکال و فرآیند های زمین شناختی تمرکز دارد. توجه به این بخش از گردشگری بدلیل رقابتی شدن مقاصد گردشگری روز به روز بیشتر می شود. شهرستان دهلران در استان ایلام از جمله این مقاصد است که ژئوسایت های منحصر بفردی بنام غار خفاش، چشمه های آبگرم و چشمه های قیر دارد. موقعیت ویژه مکانی آنها دهلران را از دیگر مقاصد مشابه متمایز می کند. تاکید این مقاله بر نزدیکی این ژئوسایت ها به هم در قالب یک مثلث و بررسی فواصل و توانمندی های حاصل از این مزیت است. این مطالعه از حیث هدف کاربردی بوده و با رویکردی «توصیفی- تحلیلی» سعی در واکاوی توانمندی های حاصله از ژئوسایت های گردشگری در این شهرستان دارد. اطلاعات مورد نیاز آن برای تحلیل، از منابع به روز و تخصصی و همچنین وب سایت های رسمی بدست آمده است. یافته ها نشان می دهند که با توجه به مسافت های نزدیک و کم نظیر بودن ژئوسایت ها، سرمایه گذاری در این جاذبه ها توجیه پذیر بوده و پتانسیلی بسیار قوی در جهت جذب گردشگر و متخصصان دارند. در انتها با بررسی نتایج پژوهش و در نظر گرفتن شرایط جغرافیایی-مکانی منطقه پیشنهادهای سازنده ای برای توسعه ی ژئوتوریسم در استان ایلام داده شده است.
توسعة خودکاره های سلولی برمبنای نظریة فازی برای مدل سازی توسعة شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول 10 سال اخیر، خودکاره های سلولیبه صورت گسترده ای در شبیه سازی پدیده های مکانی مورد توجه و استفاده قرار گرفته اند. با این حال، به دلیل ماهیت قطعی و توجه نکردن به عدم قطعیت در خودکاره های سلولی کلاسیک، محدودیت های گوناگونی برای شبیه سازی این گونه پدیده ها به وجود آمده است. در پژوهش حاضر، خودکاره های سلولی کلاسیک ازطریق تلفیق آن با نظریة فازی معرفی شده اند. در این تحقیق، قوانین انتقال به صورت فازی بیان شده و بر مبنای آن مدل خودکاره های سلولی فازی ارائه شده است. مدل مذکور به منظور شبیه سازی فرایند توسعة شهری اصفهان در طول سال های 1990 تا 2009 به کار گرفته شده است. کلید واژه ها : خودکارة سلولی، نظریة مجموعة فازی، توسعة شهری، ماتریس خطا.
پهنه بندی اراضی گندم دیم با استفاده از تصاویر مادیس و لندست (مطالعه موردی: شهرستان اهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روش های سنجش از دور در پهنه بندی اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در مقیاس گسترده مکانی و زمانی، به صورت جایگزین شیوه های پرهزینه و زمان بر جمع آوری آمار میدانی، در حال گسترش است. تا کنون، روش هایی برای شناسایی اراضی زراعی، با استفاده از تصاویر سنجنده های اپتیک و راداری، مطرح شده است. برخی از این روش ها، با تأکید بر فرایندهای حذف پیکسل های ابری، مناسب اقلیم مرطوب با روزهای متعدد ابرناکی هستند و برخی دیگر، به دلیل روش به کاررفته در آنها به منظور ترکیب تصاویر هر دو سیستم اپتیک و راداری، پیچیده گی های خاص خود را دارند. در این میان، روش های مبتنی بر استفاده از ویژگی های منحصربه فرد سری زمانی شاخص گیاهی هریک از محصولات زراعی فرایند نسبتاً ساده تری در پهنه بندی اراضی زراعی دارد. هدف از این پژوهش بهبود یکی از روش های مطرح شده برای تفکیک اراضی زیر کشت گندم دیم است که در آن از الگوریتم حذف گام به گام پیکسل های غیرگندم و تصاویر سنجنده مادیس استفاده شده بود. برای بهبود الگوریتم مذکور، طی فرایندی، از قدرت تفکیک زمانی تصاویر سنجنده مادیس و قدرت تفکیک مکانی تصاویر ماهواره لندست8 بهره گرفته شد. فرایند جدید، ضمن رفع نقاط ضعف الگوریتم سابق در تشخیص مراتع و اراضی غیرگندم از اراضی گندم دیم، به خصوص در پیکسل های ناهمگن، موجب افزایش دقت این الگوریتم در پهنه بندی اراضی گندم دیم شد؛ به طوری که روش مطرح شده توانست با مقادیر صحت کلی، شاخص کاپا و F1 به ترتیب برابر با 92.5%، 0.67 و 0.71، با دقت قابل قبولی، سطوح زیر کشت گندم دیم را تفکیک کند.
تناظریابی مستقل از افاین تصاویر ماهواره ای با استفاده از شبکة عصبی هاپفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تناظریابی از موضوعات چالش برانگیز در سنجش از دور و فتوگرامتری به شمار می آید. این فرایند به منظور طبقه بندی چندطیفی، مانیتورینگ محیط، بازرسی تغییرات، موزاییک کردن تصاویر و نظایر اینها کاربرد وسیعی در سنجش از دور دارد. روش های زیادی برای تناظریابی ارائه شده اند، که یکی از آنها تناظریابی سراسری با استفاده از شبکه عصبی هاپفیلد است. مهم ترین تحقیقات انجام شده در این روش در حوزة شناسایی هدف و مربوط به تصاویر برد کوتاه است، و تاکنون روی تصاویر هوایی و ماهواره ای پیاده سازی نشده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر پیاده سازی روش تناظریابی با استفاده از شبکه عصبی هاپفیلد روی انواع تصاویر هوایی و ماهواره ای است. برای انجام تناظریابی مستقل از افاین، از شبکه عصبی هاپفیلد مرتبه 4 استفاده می شود و نتایج عملی روی دو جفت تصویر ماهواره ای بیانگر کارایی بالای این روش است.
ارزیابی استخراج ارتفاع درختان مناطق جنگلی برمبنای تداخل سنجی پلاریمتری راداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی توانمندی استخراج پارامترهای جنگلی همچون ارتفاع درختان با تکنیک های تداخل سنجی راداری با روزنة ترکیبی است. هدف عمده از تصاویر پلاریمتری راداری، در کاربردهای جنگلی، جداسازی مراکز فاز ناشی از توپوگرافی سطح زمین و تاج درختان است. یکی از روش های بسیار مرسوم در این زمینه به کارگیری ساختار دولایه ای مبتنی بر مدل پرکاربرد پراکنش حجمی نامنظم روی سطوح (RVOG) است. این مدل در یک دستگاه معادلات غیرخطی پارامترهای گوناگون — مانند توپوگرافی زمین، ارتفاع درخت، ضریب میرایی موج و نسبت دامنه — پراکنش سطحی به حجمی را تخمین می زند. با این حال به دلیل وابستگی شدید نتایج مدل به مقادیر اولیة مجهولات و به دلیل زمان بربودن و پیچیدگی حل دستگاه غیرخطی برای تمامی سلول های تصویر، بیشتر اوقات مسئله براساس فرضیات خاصی در ارتباط با مدل های پراکنش حل می شود. با وجود این، نتایج این روش ها نیز تحت تأثیر فرضیات قرار می گیرند و غالباً نمی توانند منجر به تعیین مناسب پارامترها شوند. ازاین رو برای حل مسائل پیش رو در این مقاله، با درنظرگرفتن ساختار دولایه ای جنگل، روشی مدل مبنا در تعیین توپوگرافی سطح زمین و ارتفاع درختان مطرح می شود. روش در نظر گرفته شده بدون هیچ پیش فرضی در ارتباط با پارامترهای مجهول، سعی در تخمین بهینة آنها دارد و یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل کارآیی بهتری از دو روش مرسوم مدل معکوس و SPIRIT دارد؛ به طوری که شاخص RMSE تخمین ارتفاع درختان از مقدار 26/13 و 41/11 متر به ترتیب در روش مدل معکوس و SPIRIT به مقدار 34/7 متر در روش عرضه شده کاهش یافته است.
ارزیابی و مدیریت ریسک اماکن ورزشی مرتبط با پهنه بندی آلودگی هوا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
34 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و مدیریت ریسک اماکن ورزشی مرتبط با پهنه بندی آلودگی هوا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)می باشد . این تحقیق به لحاظ زمان اجرا از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها از نوع کاربردی است و به لحاظ تجزیه و تحلیل از نوع توصیفی – تحلیلی و نیز تطبیقی است. در این مطالعه اماکن ورزشی شمال غرب شهر تهران به صورت کل شمار بررسی گردید. به منظور درون یابی داده ها، از روش کریجینگ استفاده شد.پس از برآورد میانگین غلظت داده های آلاینده ها، با استفاده از روش کریجینگ توسط نرم افزار ArcGIS برای تمامی ایستگاهها پهنه بندی انجام گردید. مبنای سنجش میزان آلاینده ها، براساس شاخص کیفیت هوا (AQI)، تنظیم گردید. یافته ها نشان داد که شاخص کیفیت هوا در سرتاسر محدوده مطالعاتی دارای وضعیت سالم بوده ولیکن هیچ منطقه ایی از مناطق مطالعاتی پاک (50-0) گزارش نشده است.بررسی آلاینده ها نشان داد که پراکنش آلاینده ها از الگوی متوازنی تبعیت نمی کند .در ارتباط با ارزیابی ریسک با استفاده از روش ویلیام فاین رتبه ریسک 1۵۰ بوده که نشانگر وضعیت اضطراری و «سطح ریسک متوسط» است و لازم است تا توجهات لازم در اسرع وقت صورت گیرد.توسعه شهرها، تراکم جمعیت و منابع متحرک دودزا که عمدتا مصرف سوخت آنها فسیلی است از مهمترین موارد آلاینده هستند . بنابراین برای کاهش آلودگی هوای بایست ساخت وسازهای شهری، طراحی شبکه ها و محورهای ارتباطی را مورد توجه قرار داد.