فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه، علم سنجش از دور به طور گسترده ای در علوم مرتبط با زمین به کار می رود. یکی از این شاخه ها شناسایی، تحقیق و تفسیر ساختارهای سطح زمین است. مطالعه سیستم های شکستگی ، شناخت هندسه و نحوه گسترش مکانی آن ها، می تواند به توسعه میادین نفتی، کمک قابل توجهی کند. در این تحقیق، با استفاده از داده های ماهواره ای Landsat 8، الگوریتم STA و تکنیک های پردازش سنجش از دور، تجزیه و تحلیل هندسی ساختارهای سطحی میدان نفتی سیاه مکان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس، دمای سطح زمین(LST)، با روش دفتر علوم لندست برای محدوده میدان نفتی محاسبه شده، در نهایت به بررسی ارتباط توزیع شکستگی های سطحی با الگوی توزیع دمای سطحی محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که شکستگی های موازی سطح محوری (SA) و برشی (SO1) که به ترتیب، دارای روند N-S و NW-SE هستند، بیشترین فراوانی را دارند. براساس نقشه چگالی ، تراکم خطواره ها در نواحی میانی، متمایل به جنوب شرقی میدان، دارای بیشترین مقدار است. از آنجایی که منابع زیرزمینی در امتداد خطواره های تکتونیکی نزدیک سطح قرار دارند، این ساختار ها در تصاویر ماهواره ای خنک تر و تاریک تر از مناطق اطراف دیده می شوند. خطواره های ساختاری با نقشه دمای سطحی، انطباق نشان می دهد؛ به طوری که خطواره ها، اغلب در مناطق با دمای سطحی متوسط و متوسط به پایین قرار گرفته اند. از این رو، دماهای کمتر با محدوده های دارای تراکم شکستگی بالا مطابقت نشان می دهند.
پایش جزایر حرارتی شهری با رویکرد تکاملی فرکتال ویژه (FNEA) (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جزیره حرارتی، نتیجه آب و هوای شهری و یکی از چالش های مهم زیست محیطی در قرن بیست و یکم است. هدف از این پژوهش، ارزیابی توأمان عوارض بیوفیزیکی و دمای سطح زمین با رویکرد تکاملی فرکتال ویژه (FNEA)، به منظور استخراج جزیره حرارتی شهری در تهران است. نخست، با استفاده از تصاویر سنجنده TIRS ماهواره لندست 8، در ماه اوت سالهای 2013، 2014 و 2015 مقادیر دمای سطح زمین (LST) محاسبه و جزایر حرارتی شهری با اتخاذ رویکرد تکاملی فرکتال ویژه (FNEA) استخراج شد. همچنین به منظور ارزیابی نقش عوامل بیوفیزیکی در شکل گیری جزایر حرارتی شهری، شاخص های BI، MNDWI، NDBI ،NDVI، SAVI و UI محاسبه و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین پوشش گیاهی و جزایر حرارتی شهری، همبستگی خطی منفی وجود دارد. همچنین یک رابطه مثبت قوی، بین سطح غیر قابل نفوذ با جزایر حرارتی شهری در کلان شهر تهران به دست آمد. جزایر حرارتی کلان شهر تهران با رویکرد FNEA به 5 دسته جزایر حرارتی سرد، سرد درجه دوم، مناطق حرارتی متوسط، جزایر حرارتی گرم درجه دوم و جزایر حرارتی گرم دسته بندی شدند که به طور متوسط جزایر حرارتی گرم، 95 کیلومترمربع و جزایر حرارتی سرد 73 کیلومترمربع از کل مساحت کلان شهر تهران را به خود اختصاص داده اند. مهم ترین کانون های حرارتی شناسایی شده نیز به ترتیب در 1- منطقه 21 به جهت تمرکز شدید اکثر کارخانه ها، کارگاه های صنعتی و انبارها؛ 2- منطقه 9 به دلیل قرارگیری فرودگاه مهرآباد، پایانه های حمل ونقل مسافری و گذرگاه اصلی دسترسی؛ 3- منطقه 22 و شمال منطقه 19 به جهت تمرکز زمین های لم یزرع و 4- منطقه 13 (زمین های بدون پوشش اطراف فرودگاه سابق دوشان تپه) و مناطق جنوبی تهران (به دلیل وجود کارگاه های آموزشی و صنعتی) قرارگرفته اند.
برآورد ضریب محصولات کشاورزی کشت و صنعت مغان و مطالعه رابطه تبخیر-تعرق با راندمان تولید محصولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمبود روزافزون منابع آب تجدیدپذیر در کشور، برآورد نیاز آبی مزارع را به یکی از اولویت های مهم مدیریت آب در کشاورزی تبدیل نموده است. نیاز آبی مزارع توسط مولفه های اقلیمی منطقه کنترل می شود و برابر است با تبخیر-تعرق مرجع که با یک ضریب ویژ ه (بسته به نوع محصول و منطقه جغرافیایی کاشت) اصلاح می گردد. در تحقیق حاضر، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8، ضریب محصولات عمده کشاورزی منطقه کشت و صنعت مغان از دو روش برآورد و مقایسه شده است. روش نخست بر مبنای اندازه گیری تبخیر- تعرق مزارع و روش دوم بر مبنای اندازه گیری شاخص گیاهی NDVI است. مقایسه این دو روش برای پنج محصول عمده منطقه نشان داد که مقدار خطای جذر میانگین مربعات قابل قبول (کمتر از 28/0) است. در ادامه، برای برآورد نیاز آبی محصولات، از ضریب محصول تولید شده بر مبنای تبخیر- تعرق استفاده شد. نیاز آبی محصولات با شش متد برآورد شد: ترکیب دو روش برآورد تبخیر- تعرق واقعی و سه روش برآورد تبخیر- تعرق مرجع. از میان آنها، متد متریک- پنمن مونتیث برای برآورد نیاز آبیاری بکارگرفته شد. تخمین نیاز آبیاری مستلزم کسرکردن بارش موثر از نیاز آبی است. برای برآورد بارش موثر، پس از بررسی چهار روش متداول، روش فائو برای شیب های کم ترجیح داده شد. نیاز آبیاری محصولات منطقه کشت و صنعت مغان بر از حداقل 270 میلی متر (برای جو دیم) تا حداکثر 1500 میلی متر (برای باغ زیتون) برآورد شده است. . بررسی آماری اندازه گیری ها سه ساله وجود یک همبستگی را بین میزان عملکرد محصول و میزان تبخیر- تعرق مزارع آشکار کرد. همچنین مشخص شد که عملکرد محصولات با شاخص های طیفی گیاه نیز دارای رابطه معنی دار است. هدف نخست تحقیق حاضر، برآورد ضرایب محلی محصولات کشاورزی منطقه مغان است؛ هدف دوم، بررسی رابطه مندی ضریب محصولات کشاورزی و شاخص های طیفی آنها به منظور تخمین ضریب محصولات بصورت مستقیم از این شاخص هاست.
بهینه سازی ضرایب منطقه ای فرمول تجربی فولر با برنامه ریزی خطی و الگوریتم ژنتیک در حوزه های فاقد آمار به کمک داده های مکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برای محاسبه دبی اوج سیلاب در حوضه های فاقد آمار یکی از روش های مورد استفاده، روش های تجربی است. از روش-های تجربی که در این تحقیق استفاده شده است، روش فولر بوده که محاسن آن نسبت به سایر روش های تجربی ارائه دوره های مختلف سیلاب می باشد. در این تحقیق، مقایسه تکنیک های بهینه سازی برنامه ریزی خطی و الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی ضرایب فرمول تجربی فولر بترتیب در محیط برنامه نویسی اکسل و متلب برای حوضه های منتخب منطقه هدف قرار داده شده است. بدین منظور آمار دبی حداکثر 24 ساعته 9 ایستگاه موجود در استان آذربایجان غربی با طول دوره آماری 21 سال مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نتایج برتری روش الگوریتم ژنتیک و سپس برنامه ریزی خطی را نشان داد. همچنین نتایج نشان می دهد که استفاده از روش های جستجوی هوشمند عملکرد روش های مرسوم را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشد.
مدل سازی تخریب مراتع نیمه استپی استان اصفهان با استفاده از تصاویر مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیاهان، یکی از مهم ترین اجزای اکوسیستم هستند که تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار می گیرند. به طوری که مطالعه تولید خالص اولیه، یکی از مهم ترین موضوعات در بوم شناسی به حساب می آید. مهمترین هدف این تحقیق مدل سازی توزیع مکانی و زمانی تولید خالص اولیه (مدل CASA) و تاثیر تابش موثر نور خورشید (LUE) و همچنین اندازه گیری تخریب اراضی با شاخص تاثیر بارندگی ( RUE ) در مراتع نیمه استپی استان اصفهان است. برای انجام این مطالعه، تصاویر - NDVI ۱۶ روزه مودیس، داده های هواشناسی، نقشه پوشش اراضی و داده های زمینی به کار گرفته شد و نتایج نشان داد که نرخ NPP از ماه مارس (C/m2/mo 44/11) تا ماه می (C/m2/mo/07/41) افزایش داشته است، در حالیکه سیر نزولی را از اوایل ماه ژوئن (C/m2/mo 2/2) به دلیل خشکی خاک نشان می دهد. اقلیم، تیپ گیاهی و وضعیت مرتع نقش مهمی درNPP سالیانه داشتند، لذا بیشترین و کمترین NPP به ترتیب در Astragalus- Daphnae 85/38 gC/m2 y-1) 85/38 ) و Artemisia sieberi – Scariola gC/m2 y-1) 4 ) همراه با حداکثر ( g C (MJ)-1 13/0) و حداقل تاثیر تابش موثر نور خورشید g C (MJ)-1) LUE 005/0 ) مشاهده شد. مقدار (RUE)، در مراتع تخریب یافته کاهش داشت. علاوه بر این از همبستگی بین داده های زمینی و مدل CASA در اقلیم نیمه خشک گرم و مراتع تخریب یافته، کاسته شد. بنابراین توجه به وضعیت مرتع، تیپ گیاهی و اقلیم در پایش NPP و مدیریت مراتع ضروری است.
شناسایی و بررسی روند تغییرات کاربری پوشش گیاهی با استفاده از مدل های شبکه عصبی زمانمند و CA با بهره گیری از تکنیک های GIS و RS (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت استان گلستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
50-71
حوزه های تخصصی:
پایش تغییرات کاربری اراضی در بسیاری از فعالیت های برنامه ریزی و مدیریت شهری دارای اهمیت می باشد. بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی چهره ی زمین همواره دستخوش تغییر می شود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. هدف از این تحقیق، ارزیابی و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی بالاخص کاربری پوشش گیاهی در منطقه اوغان از توابع شهرستان مینودشت استان گلستان در بازه ی زمانی30 ساله با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم های اطلاعات مکانی و نرم افزارهای MATLAB، ARCGIS و ENVI می باشد. بدین منظور از تصاویر سال های 1987، 1993، 1998، 2000، 2003، 2008، 2013، 2015و2017 میلادی سنجنده ETM ماهواره لندست استفاده شده است و پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، برای پایش تغییرات زمانی کاربری پوشش گیاهی، شاخص پوشش گیاهی(NDVI) در نرم افزار متلب برای هر 9 بازه زمانی محاسبه شدند. سپس با استفاده از تصاویر شاخص های محاسبه شده 7 سال اول و مدل شبکه عصبی زمانمند(سری زمانی)، تصاویر سال هشتم و نهم پیش بینی و بدست آمد و در ادامه با محاسبه خطای RMSE بین تصاویر خروجی مدل با تصاویر واقعی، مدل مذکور اعتبارسنجی گردید. نتایج نشان می دهند که مدل با میانگین RMSE تقریباً 0.13 برای NDVI عملکرد بسیار خوبی داشته است. همچنین از مدل CA جهت پیش بینی روند تغییرات پوشش گیاهی استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که وسعت پوشش گیاهی در دو سال آخر یعنی سال-های پیش بینی شده 2015 و 2017 توسط مدل شبکه عصبی روند صعودی داشته و منطقه مورد مطالعه سرسبزتر شده است.
تغییرات کاربری فضاهای سبز شهر کرمان، با استفاده از سری زمانی تصاویر لندست (2018 – 2000)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انفجار جمعیت و توسعه شهرها در قرن اخیر باعث ایجاد مشکلات فراوانی از جمله نابودی اراضی کشاورزی و فضای سبز که موضوع مورد بحث ما در پژوهش حاضر می باشد، گردیده است. شهر کرمان در سال های اخیر رشدی شتابان را در عرصه توسعه فیزیکی شهر به خود دیده است که بازتاب مستقیم آن از میان رفتن فضاهای سبز داخل و پیرامون شهر می باشد. با کمک تصاویر لندست و مقایسه نقشه های کاربری اراضی مشخص می گردد که این روند در فاصله زمانی سال های 2000 تا 2018 میلادی به سرعت در حال افزایش بوده است. در این تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق مشاهدات میدانی و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست بوده است. جهت انجام تحلیل های آماری و بصری از نرم افزار های ENVI، ArcGIS و Google Earth بهره گرفته شده است. بر روی تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ENVI، با استفاده از دستور Radiometric Calibration تصحیح رادیومتریک و سپس بوسیله دستور FLAASH Atmospheric Correction به منظور به حداقل رساندن خطا، تصحیح اتمسفری انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طی سال های مذکور، نزدیک به 11 درصد، از سهم اراضی کشاورزی و بایر کاسته شده است و در مقابل سهم اراضی ساخته شده به همین مقدار افزایش داشته است. لذا می توان پیشنهاداتی را از جمله استفاده از توسعه میان افزا برای حفظت از اراضی کشاورزی، تکمیل کمربند سبز شهر کرمان توسط شهرداری، ساخت و ساز در اراضی بایر موجود در منطقه 2 شهری کرمان، جلوگیری از سوداگری زمین و رعایت کامل ضوابط طرح های جامع و تفصیلی به ویژه در مورد فضاهای سبز شهری؛ مطرح کرد.
ارزیابی تناسب اراضی مبتنی بر روش های تصمیم گیری چند معیاره مکانی جهت استقرار نیروگاه های بادی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین تناسب اراضی، برای استقرار توربین های بادی به منظور بهره برداری مناسب از پتانسیل های موجود و بالقوه انرژی بادی، به عنوان یکی از منابع انرژی تجدید پذیر، در مناطق مختلف کشور دارای اهمیت است. تعیین مناطق با تناسب بالا جهت استقرار توربین های بادی تأثیر زیادی در کارایی تجهیزات و وسایل تولید برق بادی دارد. تاکنون تحقیقات صورت گرفته در منطقه خراسان رضوی، تنها به تحلیل آماری داده های سرعت و جهت باد بسنده کرده و معیارهای مکانی تأثیرگذار در محل احداث نیروگاه بادی را کمتر مدنظر قرار داده است. این تحقیق به دنبال تحلیل تناسب اراضی، برای احداث نیروگاه بادی با استفاده از معیارهای محیطی (شامل شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از مناطق حفاظت شده)، فنی (شامل متوسط سرعت باد، پیوستگی باد و تراکم باد) و اقتصادی (شامل فاصله از شهر، فاصله از روستا، فاصله از فرودگاه، فاصله از منابع طبیعی و فاصله از جاده) و با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ANP، ANP-DEMATEL و ANP-OWA است. هدف، ارزیابی نتایج هر یک از مدل ها و تولید نقشه تناسب اراضی برای احداث نیروگاه بادی در سناریوهای مختلف تصمیم گیری است. بر این اساس، ابتدا با استفاده از توابع تحلیلی سامانه اطلاعات مکانی، کل محدوده برای هر یک از معیارها پهنه بندی شده و سپس نقشه تناسب اراضی با استفاده از هر یک از روش های تصمیم گیری چندمعیاره ذکرشده، تولید و با یکدیگر مقایسه شده اند. با بررسی نقشه های تناسب اراضی مشخص شد که در سناریوهای مختلف تصمیم گیری، ناحیه جنوب شرقی استان دارای بیشترین پتانسیل برای احداث نیروگاه بادی است. نتایج این تحقیق، ابزار مناسبی برای تصمیم گیری درباره انتخاب مکان مناسب، به منظور احداث نیروگاه بادی در اختیار این صنعت قرار می دهد.
مدیریت ظرفیت شبکه ریلی بر مبنای پارامترهای تأثیرگذار مکانی و عملیاتی با رویکرد سرویس گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرفیت حمل بار و مسافر در یک شبکه ریلی، تابعی از پارامترهای مختلف است. با توجه به هزینه بسیار بالای احداث خطوط ریلی، استفاده بهینه از ظرفیت شبکه ریلی می تواند کمک شایانی به ارتقاء سطح بهره برداری شبکه کند. بنابراین هدف از این پژوهش، محاسبه مکان مند ظرفیت شبکه ریلی کشور، بر مبنای پارامترهای تأثیرگذار است. در این مقاله، با استفاده از داده های سیر و حرکتی قطارها، اقدام به طراحی و تولید نرم افزار مکان مند محاسبه ظرفیت خطوط شد؛ سپس خروجی های حاصل، با داده های روزانه و برخط عملکرد قطارهای باری ارزیابی و مقایسه شد. در ادامه، میزان استفاده از ظرفیت هر مسیر و میزان ظرفیت باقی مانده در هر بلاک و مسیر نیز مشخص شد. بر اساس تحلیل ها، کمیت ظرفیت در مسیرهای منتخب دو خطه مسافری سمنان-شاهرود، تک خطه باری یزد-بافق و تک خطه ترکیبی اراک-دورود به ترتیب 2.6 برای مسیر رفت و 2.9 برای برگشت، 13.6 و 12.7 زوج قطار محاسبه شدند. با توجه به روال فعلی محاسبات، محاسبه برخط، با اتصال به پایگاه داده های مرتبط، انجام محاسبات مکان مند و امکان تبادل وب سرویس مکانی با نرم افزارهای مختلف، می تواند باعث افزایش سرعت و دقت در محاسبه ظرفیت شبکه ریلی شود. از طرفی، در معادله محاسبه ظرفیت (معادله اسکات) که در ایران استفاده می شود، تاکنون مرسوم بوده است ضریب تعدیل قطار مسافری توسط متخصصان سیر و حرکت تعیین شود، در حالی که در این مقاله، از آنجا که اطلاعات هر مسیر، قابل دسترس است، این ضریب از نسبت تعداد قطارهای مسافری به حداکثر تعداد آن در طول دوره مورد نظر محاسبه می شود. ضریب به دست آمده، با ضریب تعیین شده توسط کارشناسان، مقایسه شده و نتیجه قابل قبول بود. در نهایت با دسترسی به خروجی ها در محیط GIS، راهکارهای مدیریتی جهت استفاده بهینه از ظرفیت باقیمانده، ارتقاء ظرفیت بخش هایی از شبکه و رفع گلوگاه های شبکه ریلی پیشنهاد شد.
تحلیل فضایی و مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی کلانشهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
83 - 99
حوزه های تخصصی:
موجودیت شهرها عموماً با سرویس دهی و ارائه خدمات به ساکنان در محدوده قانونی و حریم شهرها آمیخته است و ایستگاه های آتشنشانی به عنوان مکان هایی برای استقرار و انتظار خودروهای آتشنشانی و نجات ، از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که، انتخاب بهترین مکان با دیدگاه فضایی برای ایجاد این مراکز ضروری می باشد. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی ایستگاه های موجود در شهر اصفهان و مکان گزینی بهینه مراکز آتش نشانی در کلانشهر اصفهان می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی است. در گام نخست مجموعه عوامل موثر بر مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از آیین کار ضوابط مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهری مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و سایر تحقیقات معتبر شناسایی و تدوین شده است. در این پژوهش از روش تحلیل شبکه فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها و زیر معیارها استفاده شده است و هم پوشانی نهایی نقشه ها بصورت وزنی می باشد. از نظر کارشناسان بیشترین وزن به معیار فاصله از شریان های اصلی و فاصله از گره های ترافیکی تعلق دارد. نتایج نهایی این پژوهش نشان می دهد که، از بیست و چهار ایستگاه آتش نشانی شهر اصفهان، دوازده ایستگاه شهر اصفهان در پهنه های مناسب احداث شده است ، ده ایستگاه آتشنشانی شهر اصفهان در مکان های نامناسب احداث شده است و ایستگاه های شماره 23 و 24 در مناسب ترین مکان ایجاد شده است. با توجه به تراکم مناطق و درصد حوادث آتش سوزی در مناطق شهر اصفهان، نقاط انتخاب شده الویت بندی شده است نتایج نهایی الویت بندی نشان می دهد که، در مناطق هشت و ده شهر اصفهان نیاز به ایجاد ایستگاه های اتشنشانی بیش از سایر مناطق می باشد.
امکان سنجی پیاده سازی قابلیت بازنمائی مکانی منابع با استفاده از مولفه های سامانه اطلاعات جغرافیایی در کتابخانه های عمومی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
87 - 110
حوزه های تخصصی:
با توجه به تحولات فن آوری، ضروری است پیش بینی های لازم جهت دسترسی به منابع از راه دور درکتابخانه ها مورد توجه قرار گیرد. این امر در خصوص کتابخانه های عمومی با توجه به رسالت آنها از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی پیاده سازی قابلیت بازنمائی مکانی منابع با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی درکتابخانه های عمومی استان گیلان انجام گرفت. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کتابخانه های عمومی نهادی استان گیلان به تعداد 81 باب بود. جامعه آماری شامل مدیران کتابخانه ها(81 نفر) واعضا کتابخانه ها(67970 نفر) بودند. روش نمونه گیری برای مدیران و کتابداران از نوع سرشماری و برای اعضاء تصادفی طبقه ای نظام مند بود. حجم نمونه برای مدیران برابر با جامعه آماری و برای اعضا با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر مشخص شد. ابزار پژوهش سه نوع پرسشنامه(اثر بخشی، کارایی و آسایش) محقق ساخته بود. اعتبار پرسشنامه ها با رجوع به متخصصان درحوزه سامانه های اطلاعات جغرافیایی اخذ گردید. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه اثربخشی= 71/0، آسایش=73/0 و کارایی 88/0 بود. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار اس.پی. اس. اس انجام شد. یافته ها نشان داد که بین شرایط موجود و مورد انتظار در مؤلفه اثربخشی (933/0) و کارائی (460/0)تفاوت معنی دار نیست اما درمؤلفه های آسایش (000/0 ) تفاوت معنی دار است. پس کتابخانه های مورد بررسی از نظر امکانات اثربخش و نیز کارایی فناوری مورد نظر مشکلی نداشته و در صورت طراحی نرم افزار مناسب کاربران می -توانند نسبت به بازیابی مکانی منابع کتابخانه از راه دور اقدام کنند.
بررسی شاخص های کالبدی مسکن در توسعه سکونتگاه های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (مطالعه موردی شهر سمنان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
53 - 69
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع شهر ها باعث پیدایش مسایل و معظلاتی در تعیین محل استقرار عناصر کالبدی- فضایی شهرها گردیده است. امروزه بیشتر کشورهای جهان، به دلیل توسعه بی سابقه شهرنشینی، با چالش های بیش ماری در زمین ه م دیریت ش هری روب رو هستند. این امر، مدیران شهری را مجبور ساخته تا از فناوری های جدید به منظور بهبود برنامه ری زی، طراح ی، م دیریت، اداره، نگه داری و کاهش هزینه های شهری استفاده نمایند. در این مقاله با استفاده از شاخص های مسکن به بررسی وضعیت مسکن شهر سمنان پرداختیم. وضعیت مطلوب مسکن در نواحی مختلف یکی از شاخص های توسعه در کشورهای جهان محسوب می شود. پژوهش حاضرشاخص های منتخب شهر سمنان (ارزش منطقه ای زمین، درصد جمعیت باسواد، میزان دسترسی به خدمات مسکونی، تراکم جمعیت، کیفیت ساختمان، قدمت ساختمان، نحوه تصرف، اسکلت ساختمانی، الگوی مسکن، نوع مصالح نمای ساختمان، عرض معبر، تعداد طبقات ساختمان، تراکم ساختمانی) با رویکرد کیفیت مسکن شهری از طریق روش ارزیابی چند معیاره به منظور استخراج شاخص نهایی کیفیت مکان در محیط سیستم اطلاعات مکانی با هم تلفیق شده است. نتایج نشان می دهد 8 درصد نامناسب، 37 درصد مناسب، 39 درصد مناسب تر و 14 درصد مناطق مورد مطالعه از نظر کیفیت مسکن خیلی مناسب هستند.
موقعیت یابی مناسب جهت توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مدل AHP و منطق فازی در محیط GIS (نمونه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
72 - 82
حوزه های تخصصی:
توسعه روزافزون شهرها باعث بروز مشکلات بسیار جدی در زندگی روزمره بشر می شود. از سویی نمی توان توسعه شهری را محدود ساخت بلکه باید آن را متناسب با نیازهای امروز و فردای بشر آماده نمود، به گونه ای که از وارد آمدن آسیب به محیط زیست جلوگیری شود. در ای ن پ ژوهش س عی ش ده اس ت ب ا شناس ایی ویژگ ی ه ای محیط ی، خصوص اً ویژگ ی ه ای ژئومورفول وژیکی و ارزی ابی آن، مک ان ه ای بهین ه ب رای توس عه ش هری شهرکرد مش خص ش ود. بدین منظور از 13 ش اخص اس تفاده گردید و ب ا اس تفاده از تلفی ق دو م دل منط ق ف ازی و AHP ابت دا ه ر ک دام از لای ه ه ا در مح یط نرم افزار ArcGIS ف ازی ش دند و بع د از ض رب وزن لایه ه ای حاص ل از AHP در ه ر ک دام از لای ه ه ا، عملگ رهای ض رب، جم ع ف ازی و گام ای ف ازی اجرا شد. در نهای ت گام ای بهین ه در ArcGIS ب ه 5ک لاس تناس ب تقس یم بن دی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/16درص د منطق ه م ورد مطالع ه در ک لاس بسیار مناسب ق رار دارد و 9 درص د از منطق ه در ک لاس بسیار نامناسب ق رار م ی گی رد. نقشه حاصل از مدل مذکور نواحی با احتمال گسترش ف ضایی برمبن ای روند گذشته را مشخص نموده و نواحی مناسب برای گسترش آتی را نیز ارائه ک رده است. ب ر این مبنا نواحی شرقی، شمالی و جنوب شرقی شهر شهرکرد مناسب ترین نواحی برای گسترش آتی شهر می باشند.
شناسایی اهداف در تصاویر سنجش ازدوری با قدرت تفکیک بالا با استفاده از روش های یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوارض موجود در تصاویر، یکی از مسائل اساسی در حوضه تفسیر تصاویر به ویژه در تصاویر سنجش از دوری، به شمار می آید. یکی از روش های کارآمد و به روز در این زمینه، به کارگیری شیوه های یادگیری عمیق، جهت استخراج و تفسیر است. یک عارضه، مجموعه ای از الگوهای منحصربه فرد است که با عوارض مجاور خود متفاوت است، این تفاوت معمولاً در یک یا چند ویژگی به طور هم زمان اتفاق می افتد که می توان به تفاوت در شکل، رنگ و درجه خاکستری اشاره نمود. در این راستا، روش یادگیری عمیق با توانایی تحلیل مفاهیم انتزاعی سطح بالا، می تواند انتخاب مناسبی در این زمینه باشد. در روش پیشنهادی، ابتدا یک پایگاه داده مطابق با شرایط محیطی و جغرافیایی کشور از برخی از فرودگاه های ایران تشکیل شد. سپس با استفاده از شبکه های عصبی کانولوشنی به تولید مدل یادگیرنده بهینه اقدام شد. برای این کار، در قسمت پردازش داده های خام در کنار استفاده از روش انتقال آموزشی، بردارهایی جهت دسته بندی عوارض موردنظر استخراج و به یک مدل ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی کننده، تحویل داده می شوند. در ادامه، مقادیر خروجی با مقادیر به دست آمده از تصویر آزمایشی برای هر عارضه، مقایسه و در یک روند تکرارشونده تحلیل و جهت تطابق ساختاری بررسی می شوند. نتایج استخراج شده از اعمال مدل پیشنهادی بر روی چند سری داده آزمایشی، ارزیابی و با روش های مشابه مقایسه شد که درنهایت با مقادیر 21/98 درصد برای معیار Precision و 1/99 درصد برای معیار F1-Measure، قادر به شناسایی عوارض هدف است
ارائه الگوی مناسب جهت بهینه سازی مصرف انرژی و دستیابی به منطقه زیست پذیر با استفاده ازGIS(مطالعه موردی : منطقه 6 تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲
70 - 86
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز دنیای پیشرفت و مدیرنیته بشمار می آید به گونه ای که اغلب شهرها در حال روان سازی مسیر در جهت نیل به توسعه پایدار و شهر هوشمند هستند.در این دسته از شهرها شش فاکتور اصلی همچون حمکروائی ،اقتصاد ،مردم هوشمند،حمل و نقل ،محیط زیست و در نهایت زندگی هوشمند، اهمیت و نقش بسزائی را ایفا می نماید .از این رو واضح و مبرهن است که مبحث انرژی بر همه این شاخص ها می تواند اثر بگذارد و اثر بپذیرد.کلانشهر تهران نیز با توجه به وسعت و جمعیت خود و به واسطه پایتخت سیاسی و اداری بودن در پی قدم گذاری در این مسیر برآمده و منطقه 6 آن نیز به علت مرکزیت اداری، دارای اهمیت زیادی در بخش انرژی مسکونی -تجاری و حوزه حمل و نقل بشمار می آید که این خود مهمترین دغدغه اصلی پژوهشگر بوده و وی را بر آن داشته تا با مطالعه دقیق بتواند راه های دستیابی به انرژی های پایدار راشناسائی و الگوی مناسبی ارائه دهد.در باب روش تحقیق می بایست اشاره نمائیم که که متغییر ها در پژوهش حاضر به صورت کمی و کیفی قابلیت بررسی داشته اندو به دوصورت مستقل و وابسته مورد مطالعه قرار گرفته اند که در این بین برخی کنترل کننده و برخی تعدیل کننده هستند که برای دستیابی به این مهم از بستر نرم افزارGISاستفاده نموده و نتایج حاکی از این است که منطقه شش شهر تهران با توجه به وسعت دارای جمعیت ثابت کمتری نسبت به جمعیت متحرک بوده و همین امر مصرف انرژی را در بخش اداری و تجاری افزایش داده است، در بخش حمل و نقل نیز در طول روز با افزایش آلاینده ها و در شب با کاهش آن مواجه می باشیم که با استفاده از الگوی ارائه شده و آموزش های مربوطه لازم می توان آن را تحت کنترل درآورد.
ارزیابی دورسنجی اثرات کاربری اراضی بر گرادیان دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر لندست: مطالعه موردی: حوضه آبخیز خارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 106
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی بر گرادیان دمای سطح زمین تاثیر گذارند در این میان یکی از عوامل متاثر از فعالیت های انسانی تغییرات کاربری اراضی است که می-تواند منجر به تغییرات دمایی سطح زمین شود. تغییرات دمایی سطح زمین کلیمای طبیعی منطقه را متاثر می سازد لذا درک تغییرات و بیلان آن در شناخت اثرات غیر مستقیم دخالت انسان در اکوسیستم ها و مدیریت آن ضروری است. تحقیق حاضر بررسی کاربری اراضی، خصوصیات دمای سطح زمین در هر کاربری و همچنین همبستگی بین تغییرات دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) است. در این مطالعه به منطور بررسی کاربری اراضی، دمای سطح زمین و NDVI از تصاویر ماهواره لندست 5 (TM) در 1990، 2010 و ETM7 2000 و 8OLI برای 2017 استفاده شد. کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نطارت شده بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار دمای سطح زمین در هر کاربری متفاوت و بیشترین مقدار آن در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین در اراضی باغی مشاهده شد. تفاوت دمای سطح در میان مناطق مسکونی و دارای پوشش گیاهی در سال های 1990، 2000، 2010 و 2017 به ترتیب 58/3 ، 27/2، 02/3 و12/2 درجه سانتیگراد بود. همچنین تفاوت دما بین مناطق دارای خاک لخت و دارای پوشش گیاهی در این چهار دوره به ترتیب به 3/3 ، 8/0، 08/1 و 38/2 درجه سانتیگراد بود. در این پژوهش رابطه بین NDVI و دمای سطح زمین نشان دهنده همبستگی منفی بود، به طوری که مناطق با NDVI کم نسبت به مناطق با NDVI بالا دمای بیشتری داشتند. رابطه بین تغییرات پوشش گیاهی با تغییرات دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر همبستگی معنی داری (R=0.63) وجود دارد. بنابراین می توان بیان داشت که کاربری های اراضی با پوشش گیاهی بیشتر دمای کمتری نسبت به کاربری با پوشش کمتر دارند.
بررسی اثرات احداث سد در توسعه فیزیکی و تغییرات مناطق بالا دست و پایین دست سد با استفاده از سنجش از دور(مطالعه موردی : سد 15 خرداد قم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
27 - 46
حوزه های تخصصی:
تاکنون مطالعات زیادی در زمینه شناسایی و آشکارسازی تغییرات پوشش وکاربری اراضی انجام گرفته است. پایش بهینه های پوشش زمین از ضرورت های اجتناب ناپذیر در مدیریت منابع طبیعی است. باتوجه به شواهد و آثار تغییر اقلیم در منطقه و روند کاهشی و افزایشی برخی از پوشش ها و کاربری ها می تواند در اولویت بندی راهکارهای حفاظتی و پهنه بندی عرصه ها موثر باشد. برای رسیدن به توسعه پایدار می بایست فاکتورهایی مانند منابع زمینی، محیط، جمعیت، اقتصاد و اجتماع را درنظر داشت. هر نوع توسعه با هردرجه ای از کمیت یا کیفیت، آثار زیست محیطی ویژه ای را به دنبال دارد(1). سدسازی با گذر زمان تغییراتی در پوشش- کاربری اراضی در محدوده ی سدها به وجود آورده است که در این پژوهش هدف ما آشکارسازی این تغییرات است. لذا برای آشکارسازی تغییرات پوشش - کاربردی منطقه بالا دست و پایین دست سد 15 خرداد در فاصله زمانی 1990- 2019 ابتدا با استفاده از تصاویر Googel Earth به بررسی تغییرات به شکل بصری پرداخته، سپس با استفاده از تصاویر لندست 5(تصویر سال 1990) قبل از احداث سد و لندست 8(تصویر سال 2019) بعد از احداث و آبگیری سد با استفاده از نرم افزار ENVI به بررسی آشکارسازی تغییرات به صورت بصری و خودکار پرداخته و نتایج حاصل از بررسی تغییرات تصاویر به شکل خودکار و طبقه بندی در دو کلاس تغییر کرده و تغییر نکرده به دقت 86.38% بدست آمد و بر اساس طبقه بندی در سه کلاس تغییر نکرده و تغییر کرده (افزایش یافته و کاهش یافته) به دقت 85.51% دست یافته است.
پیش بینی احتمال وجود محوطه های باستانی پیش ازتاریخ، از دوره مس و سنگ تا عصر آهن با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک در محیط GIS، مطالعه موردی: دشت هرسین- بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردآوری داده ها و ثبت محوطه های باستانی در باستان شناسی با روش بررسی میدانی، هزینه بر بوده و نیاز به نیروی انسانی و صرف وقت بسیار دارد. بر این اساس، استفاده از روش هایی که بتواند بدون نیاز به مشاهده مستقیم، احتمال وجود محوطه های باستانی را پیش بینی کند، نقش چشم گیری در صرفه جویی در زمان و هزینه های بررسی های میدانی باستان شناختی خواهد داشت. مسئله اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان توانایی مدل رگرسیون لجستیک در پیش بینی پراکندگی محوطه های باستانی دشت هرسین- بیستون است. متغیرهای پیش بینی کننده برای این پژوهش شامل متغیرهای محیطیِ شیب، ارتفاع، فاصله تا رودخانه، پوشش گیاهی و متغیرهای فرهنگیِ فاصله تا شهرهای امروزی، تراکم روستاهای امروزی و فاصله تا جاده های اصلی می شوند و متغیر وابسته، متراکم ترین پهنه به لحاظ وجود محوطه های باستانی پیش از تاریخ است. نتایج نشان داد که مدل رگرسیون لجستیک در پیش بینی پراکندگی محوطه های باستانی در دشت هرسین- بیستون در دوره های مختلف موفق بوده است. همچنین معرفی پهنه های پرتراکم به لحاظ وجود محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته به مدل در مناطقی که به لحاظ ریخت شناختی، دشت محسوب می شوند، کارآمد تر از معرفی صرفاً نقاط GPS محوطه های باستانی است و به ترتیب متغیر فرهنگیِ تراکم روستاها در عصر مس وسنگ، تراکم روستاها، فاصله تا شهرها و فاصله از جاده های اصلی کنونی در عصر مفرغ، فاصله از شهرهای کنونی و فاصله از جاده های اصلی کنونی در عصر آهن، بیشترین تأثیر را در پیش بینی پراکندگی محوطه های باستانی داشته است.
کاربرد مدل برنامه ریزی محیطی تغییر مکان – سهم در شناسایی مزیتهای رقابتی و ساختاری رشته فعالیتهای بیمه ایی در شرکت بیمه خصوصی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنعت بیمه در اقتصاد جایگاه بسیا ویژه ای دارد و شرکت های بیمه از نهادهای مهم در بازار سرمایه اند . فعالیتهای بیمه ای به عنوان یکی از ارکان مهم برای توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود و اثر گذاری محسوسی در توسعه و رشد مناسبات اقتصادی و اجتماعی کشور به عهده دارد. در اقتصاد ایران،رشد صنعت بیمه از دغدغه های اصلی سیاست گذاران اقتصادی است. در شرایط حاضر، از جمله راه حل های مفید در این راستا، ایجاد وگسترش رشته فعالیت های بیمه ایی از طریق افزایش سرمایه گذاری در رشته فعالیت های مولد حق بیمه تولیدی بر حسب مزیت نسبی شرکت بیمه در مناطق مختلف می باشد. مدل تغییر مکان = سهم، یکی از مدل های مهم و کارآمد جهت تجزیه و تحلیل برنامه ریزی منطقه ای میباشد. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد که یکی از جنبه های مهم برای بستر سازی و بهبود عملکرد شعب شرکت بیمه خصوصی از طریق شناخت مزیت های هر یک از شعب بپردازد.در این تحقیق داده های موجود با استفاده از نرم افزار SPSS پردازش شد و در نهایت ضریب مکانی رشته فعالیت های بیمه ای شعب مختلف محاسبه و در نهایت کاربرد مدل در شناسایی مزیتهای رقابتی و ساختاری مورد آزمون قرار گرفت .
برآورد و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای وGIS (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنه بندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعه چای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع و نظر کارشناسان، عوامل مؤثر بر فرسایش خاک از قبیل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، بارندگی سالانه و خاک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ضرایب استخراج شده در فرآیند تحلیل شبکه، نقشه پهنه بندی فرسایش خاک تهیه و در پنج کلاس، فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم، باز طبقه بندی شد. نتایج این تحقیق نشان داد کلاس های خطر زیاد و بسیار زیاد، در مجموع 12/37 درصد از مساحت منطقه که 56/118 کیلومترمربع را شامل می شود، در بر می گیرد. همچنین در بخش های جنوبی و مرکزی حوضه، مقدار فرسایش خاک زیاد است، این مناطق شرایط بحرانی و حادی را از نظر فرسایش نشان می دهند و با توجه به احداث و آبگیری سد قلعه چای، می بایست در اولویت اجرای برنامه های حفاظت خاک و آبخیزداری قرار گیرند.