فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۷۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات بستر و ویژگی های ژئومورفولوژیکی رودخانه ی گیلان غرب در سال های 1344 تا 1381(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیستم های رودخانه ای به شدّت به تغییرات زمین ساخت حسّاس هستند و در واکنش به حرکات زمین ساختی، دچار تغییراتی در ویژگی های ژئومورفولوژیکی بستر و تغییرات بستر خود می شوند. این تغییرات موجب پیدایش آثار مخرّبی روی زمین های کشاورزی، نواحی مسکونی و سازه های اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش رودخانه ی گیلان غرب به طول 20 کیلومتر از لحاظ آثار نوزمین ساخت مورد بررسی قرار می گیرد. با استفاده از عکس هایی هوایی سال 1344، تصاویر ماهواره ای TM سال 1365 و تصاویر IRS سال 1381 مسیر رودخانه، در سه دوره ی زمانی در محیط نرم افزارArcGIS رقومی شده و تغییرات بستر، تعداد مئاندرها و تغییرات طول رودخانه در این سه دوره محاسبه شده است. در ادامه برای اثبات تأثیر فعّالیّت های نوزمین ساختی، شاخص های ژئومورفیک SL و S محاسبه شد و نیمرخ طولی رودخانه مورد تحلیل قرار گرفت. درنهایت با بازدیدهای میدانی از منطقه، شواهد ژئومورفولوژیکی آثار نوزمین ساخت بر رودخانه ی گیلان غرب شناسایی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که طیّ دوره ی زمانی 37 ساله، نوزمین ساخت عامل اصلی تغییرات رودخانه ی گیلان غرب بوده است. به دلیل شدّت فعّالیّت های نوزمین ساختی، میزان تغییرات رخ داده در رودخانه طیّ دوره ی زمانی 1365 تا 1381 شدیدتر از دوره ی زمانی 1344 تا 1365 بوده است و این امر توسّط جابه جای بیشتر بستر، تغییرات تعداد مئاندرها، طول رودخانه و میزان حدّاکثر جابه جایی رخ داده در این دوره و همچنین مقادیر کمّی شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیک و تفسیر نیمرخ طولی رودخانه تأیید می شود. الگوی رودخانه در قسمت های کم شیب تر از نوع مئاندری و در مناطق پرشیب تر از نوع الگوی شریانی است.
بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی یخچالی کواترنری در ارتفاعات شمال شرق ایران (مطالعه موردی: رشته کوه بینالود )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد تا با بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی یخچال های کواترنر در ارتفاعات بینالود، تعداد و محدوده پراکندگی سیرک های یخچالی و همچنین برف مرز آخرین دوره یخچالی را در ارتفاعات بینالود تعیین کند. بدین منظور با استفاده از تفسیر نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:50000 و تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی 1:20000 منطقه، موقعیت شواهد یخچالی ازجمله سیرک ها بررسی و در مرحله بعد با انجام بازدید میدانی موقعیت آن ها شناسایی گردید. در گام بعدی با استفاده از دو روش رایت و پورتر حد برف مرز آخرین دوره یخچالی محاسبه گردید. همچنین در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی ایستگاه های هواشناسی و سینوپتیک موجود در منطقه و به کمک رابطه سنجی بین دما، بارش، ارتفاع و همچنین با در نظر گرفتن ارتفاع خط برف، نقشه های هم دما و هم باران حوضه در شرایط کنونی و در کواترنر بازسازی و ترسیم گردید. نتایج نشان می دهد افزون بر 39 سیرک بزرگ و کوچک بر روی ارتفاعات بینالود شکل گرفته اند که بین ارتفاع 2100 تا 3380 متری توزیع شده اند. تراکم سیرک ها در ارتفاع 2350 تا 2500متر بیش از بقیه ارتفاعات است به طوری که حدود50 درصد آن ها در این ارتفاع تمرکزیافته اند. همچنین حداقل دمای متوسط سالانه بینالود در زمان حاکمیت یخچال ها برابر8/5- درجه سانتی گراد در ارتفاع 3308 متری و حداکثر دمای متوسط سالانه منطقه برابر با 5/9 درجه سانتی گراد در ارتفاع 870 متری بوده است. مقایسه نقشه هم دمای فعلی و گذشته منطقه حاکی از آن است که رشته کوه بینالود در کواترنر حدود 8/8 درجه سانتی گراد نسبت به زمان فعلی سردتر بوده است. نقشه هم بارش منطقه در کواترنر حاکی از آن است که حداقل بارش در آن زمان برابر با 369 میلی متر در پست ترین نقطه و حداکثر مقدار بارش برابر با 832 میلی متر در مرتفع ترین بخش بوده است.
بررسی تأثیر عوامل توپوگرافی بر تنوع مکانی بارش ایستگاههای منطقه اردبیل
حوزه های تخصصی:
تحلیل شاخصهای مورفومتری دریاچه های میان کوهی زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بستر دریاچه های قدیمی با داشتن رسوبات ریزدانه و خاک حاصلخیز مکان مناسبی برای فعالیت های گستر د ه کشاورزی و صنعتی می باشد. بستر دریاچه ی قدیمی خرم آباد نیز مکان مناسبی برای انجام این فعالیت هاست. به همین دلیل آگاهی از حدود دقیق و تحلیل شاخص های مورفومتری دریاچه مذکور برای برنامه ریزی محیطی دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد. بستر این دریاچه در محدوده زاگرس چین خورده، استان لرستان، شهرستان خرم آباد و در دشت مرکزی (کرگاه) قرار دارد. اثبات دریاچه در منطقه مورد مطالعه و تحلیل شاخص های مورفو متری آن هدف اصلی این پژوهش است. برای این کار با استفاده از نقشه های توپوگرافی منطقه به مقیاس 50000/1 و انطباق آنها با مدل رقومی ارتفاعی (نقشه مدل رقومی ارتفاع ی [1] ایران) و نقشه آبراهه های ایران ، منحنی میزان 1200 متر به عنوان آخرین حد گسترش دریاچه و رسوبات آن تعیین گردید و از اندازه گیری های زمینی، سیستم موقعیت یابی جهانی [2] برای کنترل دقیق حدود دریاچه استفاده شده است. از سامانه اطلاعات جغرافیایی 3/9 [3] برای محاسبه شیب بستر دریاچه، برش، تهیه و تولید نقشه های جدید، ترسیم منحنی های هم ژرفا و تخمین عمق حداکثر دریاچه استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق این دریاچه در کواترنر تشکیل و دارای وسعتی در حدود 75 کیلومتر مربع، عمق حداکثر 75 متر، عمق متوسط 26/32 متر ، نسبت عمق متوسط به عمق حداکثر 43/0، حجم 7/2419 میلیون متر مکعب، طول خط ساحلی11/55 کیلومتر، درجه تکامل خط ساحلی 80/1 بوده است.
پدیده زمین شناسی غار آبی سهولان
حوزه های تخصصی:
نقش فرآیندهای دینامیک بیرونی در مرفوژنز کوهستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوّع، ویژگی ذاتی سرزمین ما است .مطالعات ژئومرفولوژی با علّتیابی تنوّع در محیط طبیعی، امکان بهرهبرداری بهینه و منطقی آنرا فراهم میآورد و با شناسائی مناطق پایدار و ناپایدار در ارتباط با نوع فعّالیّت، آن را در خدمت انسان قرار میدهد . بررسی فرآیند های فعّال در مرفوژنز ارتفاعات تالش، محور اصلی این تحقیق بشمار میرود. کوهستانی بودن منطقه، شیب تند دامنهها، گسل های فعّال، میانگین بالای بارندگی، نوسان دمایی در ارتفاعات، پوشش غنی گیاهان و رودخانههای دائمی از ویژگیهای طبیعی منطقة مورد مطالعه محسوب میشود. با توجّه به فرآیندهای فرسایش و محدودة عملکردی آنها، کوهستان تالش به دو طبقة مجاور یخچالی در ارتفاع بیش از 2000 متر با برتری اعمال مکانیکی و غلبة مرفوژنز به پدوژنز، و طبقة جنگل از مرز تحتانی طبقة مجاور یخچالی تا پای دامنه، با برتری فرآیندهای فیزیکوشیمیائی و غلبة پدوژنز به مرفوژنر تقسیم میشود . زمین لغزش چشمگیرترین پدیدة ژئومرفولوژیکی این بخش از کشور است که بهدلیل سوء مدیریّت و رفتار ناآگاهانة انسان، محیط حسّاس و ناپایدار کوهستان را بهشدّت تحت تاثیر قرار میدهد و نهایتاً عامل زیانهای طبیعی و اقتصادی در منطقه میشود. سیستم فرسایش رودخانهای، سیستم فعّال مرفوژنز کوهستان و مهمترین عامل حمل رسوبات است. رودخانههای جوان در عمق درّههای v شکل بهشدّت خصلت کاوشی دارند و با حمل مقادیر معتنابهی رسوب از پای دامنهها، چشم انداز ساحلی را میسازند
دوران چهارم جدید ومزولیتیک آخر
حوزه های تخصصی:
دوران چهارم جدید ومزولیتیک آخر در استان کرمان ایران شناسایی فلات ایران در دوران چهارم زمین شناسی ‘ هنوز درمراحل ابتدایی است تنها آگاهی نسبتا صحیحی که از وضع فلات ایران در این دوران حاصل است. مربوط به یخچالهای امروزی و آخرین دوره یخبندان سلسله جبال البرز و سلسله جبال زاگرس است. ونیز اطلاع کمی درباره مرفولوژی رسوبات دروان چهارم در چاله های کویری وکویر بزرگ و بیابان لوت در دست است. بررسهاییکه در منابع مختلف راجع به مناطق وسیع کوهستانی و دوران چهارم به چشم می خورد نادر وناچیز است. تقریبا آثار موجودات زنده ‘ اعم از جانوری وگیاهی و ابزار مربوط به دوره نئولیتیک‘ بسیار کم است. و اگر اطلاع دانشمندان در این موارد وسیع می بود‘ امکان شناخت چگونگی آب وهوا ونیز تاریخ ایران در دوران چهارم ‘ به طور موثق میسر می شد. عدم اطلاع دانشمندان نسبت به این موارد‘ نگارنده را بر انگیخت تا ضمن انجام کارهای تحقیقاتی خود در جمهوری فدرال آلمان‘ مشاهدات خود را در کوه های مرتفع غربی لوت‘ مربوط به دوران چهارم‘ در معرض اطلاع علاقمندان قرار دهد.
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
ویژگی های ژئومورفومتری دریاچه دیرینه سدی لغزشی سیمره و اثرات ژئومورفولوژیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل دریاچه های سد ی لغزشی از گسترده ترین فرآیندهای ژئومورفیک در مناطق کوهستانی جهان است. ارزیابی کمی ویژگی های ژئومورفومتری این دریاچه ها به منظور مطالعه رفتار و آثار ژئومورفولوژیک آن ها امری ضروری است. دریاچه قدیمی سیمره درنتیجه زمین لغزش بزرگ سیمره در زاگرس چین خورده (کبیر کوه) در هولوسن ایجادشده است. روش مطالعه مبتنی بر تفسیر عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و مدل های رقومی ارتفاع و بازدید میدانی به منظور اندازه گیری پارامترهای ژئومورمومتری در سه مقطع سد لغزشی، دریاچه سدی و حوضه زهکشی بالادست می باشد. نتایج نشان می دهد که سد لغزشی سیمره با حجم بیش از 40 میلیارد مترمکعب بزرگ ترین سد لغزش جهان بوده است. شاخص انسداد بی بعد با مقدار 33/2 نشان دهنده پایداری این سد لغزشی می باشد. عمق دریاچه قدیمی سیمره بیش از 200 متر و طول آن 40 کیلومتر بوده است. اندازه گیری های حجم آبی (45 میلیارد مترمکعب) و حجم رسوبی ( 23 میلیارد مترمکعب) دوره پایداری دریاچه ای را به ترتیب 8/19 و 5/1913 سال نشان می دهد. تفاوت این دو بیانگر رسوب گذاری این حجم رسوب دریاچه در طی چند مرحله می باشد. سد لغزشی سیمره چند مرحله با انسداد مسیر رود سیمره منجر به تشکیل محیط دریاچه ای شده است. درنتیجه این فرایند توپوگرافی، مورفولوژی و زمین شناسی دره رودخانه ای به طور گسترده ای کرده شده است.
بررسی ریشه یی نامگذاری کانی ها
حوزه های تخصصی:
بازسازی برف مرزهای کواترنر پایانی در محدوده سایت ریگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمروهای یخچالی سایت ریگ در جنوب استان چهارمحال بختیاری با هدف ردیابی شواهد فعالیت های یخچالی، تعیین برف مرزها، بازسازی شرایط رطوبتی و دمایی گذشته، تعیین خط تعادل آب و یخ کواترنر پایانی و بررسی وجود رابطه میان پراکندگی سیرک ها با جهات ناهمواری ها مورد مطالعه قرار گرفت. از روش های درون یابی در بازسازی داده های اقلیمی و هیدرولوژیکی و نیز از روش مطالعه کف سیرک پورتر و روش رایت در تعیین برف مرز گذشته استفاده شد. نتایج بدست آمده از روش پورتر، ارتفاع 2812 و همچنین روش رایت، ارتفاع 2836 متری را به عنوان برف مرز گذشته نشان می دهد. همچنین خط تعادل آب و یخ بدست آمده در ارتفاع 2109 متری قرار دارد. نتایج نشان دهنده ی شکل گیری حدود 89/32 درصد از سیرک ها در دامنه های رو به قطب و 66/25 درصد دیگر در دامنه های رو به استوا می باشد.
شناسایی و تحلیل اشکال ژئومورفولوژیکی مرتبط با تحوّل گنبدهای نمکی (مطالعه ی موردی: گنبد نمکی کرسیا دشت داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از لندفرم ها و چشم اندازهای جالب در طبیعت، گنبدهای نمکی هستند. این پدیده ویژگی های منحصربه فردی دارد و از نقطه نظر ژئومورفولوژی این عارضه از اهمّیّت شایانی برخوردار است. گنبدهای نمکی با رخنه ی توده های نمک در پوش سنگ رسوبی و رساندن خود به سطح زمین تشکیل شده اند. این عمل بر اثر چگالی کمتری که سنگ نمک از پوش سنگ خود دارد و همچنین به دلیل نیروهای تکتونیکی و خاصیّت ویسکوپلاستیکی نمک انجام می گیرد. گنبد نمکی کرسیا، ازجمله ی این لندفرم ها بوده که در جنوب شرقی استان فارس و شمال دشت داراب واقع شده است. این گنبد نمکی در گذر زمان با تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی دچار تغییراتی شده است. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، روش پیمایشی و تحلیلی به بررسی این اشکال پرداخته شود. نتایج نشان داد که اشکال ژئومورفولوژیکی جالبی، ازجمله مخروط افکنه نمکی، خزش نمکی، چشمه ی نمکی، رودخانه ی نمکی و اشکال گل کلمی در اطراف گنبد نمکی کرسیا به وجود آمده است. در بین این اشکال، مخروط نمکی بیشترین وسعت را به خود اختصاص داده است. گنبد نمکی کرسیا با داشتن چندین پدیده ی ژئومورفولوژیکی، از ارزش علمی آموزشی و زمین گردشگری برخوردار است.
آشکارسازی تغییرات حوضه کویر میقان با استفاده از تصاویر ETM+, TM ,MSS و داده های اقلیمی در دوره 2011-1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خطر بیابان زایی و رشد کویر یکی از موضوعات مهم در مقیاس محلی و جهانی بوده که می تواند ناشی از نتایج تغییرات اقلیمی و ضعف در مدیریت صحیح محیط باشد. در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به عنوان وسیله ای کارآمد برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی و همچنین تصاویر, TM, MSS ETM+ماهواره ی لندست مربوط به سال های1973، 1985، 2000 و 2011 ، روند تغییرات اقلیمی و تغییرات اراضیِ کویر میقان مورد بررسی قرار گرفته است. از پارامترهای اقلیمی برای بررسی تغییرات اقلیمی و از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی برای بدست آوردن شدت تغییرات ایجاد شده، استفاده شد. تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزارARC GIS10 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت(MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند. نتایج بررسی نشان داد که به تبع تغییرات اقلیمی(کاهش بارش و افزایش دما) شدت تغییرات فازی برای دوره 85-1973 معادل84843/0، برای دوره2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره زمانی2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ کویری، در طول سه دوره فوق؛ به ترتیب 9/15، 6/8 و 9/9 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره ی 38 ساله، از 8/123 به 4/158 کیلومتر مربع رسیده است. روند گسترش متوسط سالانه کویر0.9052کیلومتر مربع، و میزان همبستگی بین کاهش بارش و افزایش کویر 998/0- بوده است.
شبیه سازی دینامیک امواج و انتقال ماسه در سواحل دریای خزر (محدوده خلیج گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماسه های ساحلی، عموماً منشأ رودخانه ای داشته و تحت تأثیر دینامیک امواج و حرکات آب دریا، در طول خط ساحلی توزیع می شوند. رودخانه های سفیدرود، هراز، بابلرود، تجن و گرگانرود، سهم عمده ای در تدارک رسوب به دریای خزر در سواحل خزر جنوبی دارند. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش، بخش جنوب شرق دریای خزر، در محدوده خلیج گرگان با بیش از 60 کیلومتر طول است. هدف از این پژوهش بررسی راستای امواج غالب و نحوه تولید جریان در امتداد ساحل است که درنهایت بر توزیع ذرات ماسه در طول خط ساحلی مؤثر است. برای دست یابی به این هدف، از داده های باد امواج و نیز نقشه های توپوگرافی و عمق سنجی که ابزار و داده های اصلی پژوهش به شمار می روند، استفاده شده است. با بهره مندی از داده های باد و امواج، به ترتیب گلبادها و گل موج های محدوده پژوهش ترسیم و با توجه به راستا و فراوانی امواج، مدل سازی امواج در نرم افزار مایک 21 انجام شد. در ادامه، داده های امواج برای تولید مدل جریان های موازی ساحل در منطقه شکست مورد استفاده قرار گرفتند و درنهایت، مدل سازی انتقال ماسه در خط ساحلی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان می دهد که راستای غالب امواج از جهات شمال غرب، موجب توزیع و جابه جایی ماسه ها به سمت شرق شده است. توسعه و عریض شدن زبانه ماسه ای میانکاله به سمت شرق و ایجاد خلیج گرگان در پشت زبانه ماسه ای مذکور با برایند تولید و توزیع رسوب در راستای غرب به شرق، در مدل نرم افزاری مایک 21 برازش نشان می دهد.
بررسی فرسایش خندقی در حوضه آبریز دیره با استفاده از شاخص های اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری خندق ها همواره با فرسایش و تغییر شکل ظاهری زمین همراه است و سبب تولید میزان قابل توجهی رسوب، تخریب اراضی، جاده ها، شبکه های آبیاری و پرشدن سدها می گردد. یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار در بوجود آمدن خندق ها شرایط اقلیمی منطقه است. مقاله حاضر به منظور بررسی وضعیت خندق زایی و فرسایش خندقی در حوضه آبریز رودخانه دیره شهرستان گیلان غرب به عنوان یکی از مراکز عمده تولید کشاورزی در استان کرمانشاه انجام گرفته است. در این راستا از از 5 شاخص اقلیمی بهره گرفته شده است. این 5 شاخص عبارتند از ضریب هیدروترمال، ضریب Ws یا مقدار رطوبت موجود در سازندها، مدل سپاسخواه، مدل آرنولدوز و مدل دوم فورنیه. نتایج محاسبه شده ضریب هیدروترمال و Ws نشان می دهد دارای حساسیت بالا و استعداد بسیار قوی برای خندق زایی است. همچنین میانگین محاسبات سه مدل بعدی که جهت برآورد میزان رسوب تولید شده با استفاده از فاکتورهای اقلیمی صورت پذیرفت نشان داد که میزان فرسایش برای کل حوضه مورد مطالعه 24818/27 تن می باشد که نقشی قابل توجه در خندق زایی دارد.
مقایسه مدل ارزیابی اراضی ایرانی فائو و مدل پارامتریک ژئومورفولوژیکی برای تعیین قابلیت اراضی برای کشت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب نوع استفاده از اراضی، همواره بخشی از سیر تکاملی جوامع انسانی را تشکیل داده است. بدین معنا که با تکامل تدریجی جوامع انسانی، در نوع نیازهای آنها نیز تغییر ایجاد شده است و درنتیجه جوامع مختلف، به لزوم تغییر در نحوه استفاده از اراضی پی برده اند. بر این اساس مدل ها و روش های متعددی برای تعیین قابلیت اراضی در دنیا ابداع شد که از لحاظ شاخص ها و داده های به کار رفته متفاوت هستند. هدف از این مطالعه، تعیین قابلیت کیفی کشت آبی اراضی منطقه هرمزآباد بر مبنای دو روش طبقه بندی اراضی چند منظوره فائو (FAO) و روش پارامتریک مبتنی بر شاخص های ژئومورفولوژیکی بر پایه مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است؛ و در نهایت پیشنهاد مدل مناسب و مقرون به صرفه چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ زمانی برای مناطق مشابه می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نقشه های خروجی از دو مدل دارای 86 درصد همپوشانی در کلاس های محدودیت مشابه می باشند. با توجه به اینکه مدل فائو چه از نظر زمان و چه از نظر اقتصادی هزینه های بالایی را برای تعیین قابلیت ایجاد می کند، می توان از مدل پارامتریک با توجه به سهولت انجام کار با آن برای مناطق مشابه اقدام به تعیین قابلیت اراضی نمود.
سد طالقان از دیدگاه لرزه زمینساخت
حوزه های تخصصی:
اکتشافات ژئوفیزیکی
حوزه های تخصصی: