فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رودباد جنب حاره ای به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای و کاهش ازن استراتسفری و همچنین گرمایش جهانی در حال گسترش به عرض های جغرافیایی بالاتر است و افزایش تغییرات آب و هوایی را در عرض های میانه داشته است. هدف از این مطالعه گسترش قطب سوی رودباد جنب حاره ای نیمکره شمالی از داده های بازتحلیل پیش بینی میان مدت هواسپهر اروپایی (ECMWF) نسخه (ERA5) با تفکیک مکانی 25/0*25/0 در تراز های 100-400 هکتوپاسکال و بازه زمانی 40 ساله (2018-1979) پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت میانگین ساختار عمودی رودباد جنب حاره ای نیمکره شمالی فصل تابستان در شمالی ترین عرض جغرافیایی قرار گرفته است؛ و از عرض های 41 درجه تا 45 درجه شمالی مشاهده شده است. در فصل زمستان به جنوبی ترین عرض های جغرافیایی جابه جا شده است و هسته سرعت رودباد جنب حاره در فصل زمستان از شدت بیشتری نسبت سایر فصل ها برخوردار است که هسته رودبادجنب حاره در تراز بین 400-100 هکتوپاسکال با سرعت بین 25 تا 45 متر در ثانیه در عرض های بین 20 تا 30 درجه شمالی مشاهده شده است. این تحقیق بیانگر این است که رودباد جنب حاره نیمکره شمالی دو دوره روند افزایشی را به عرض های جغرافیایی بالاتر در طی سالهای 1979 تا 1997 با 1 تا 2 درجه و همچنین از سال 1999 تا 2017 با 2 تا 3 درجه به عرض های بالاتر کشیده است. در نتیجه، افزایش خشکی و تغییرات آب و هوایی در آینده قابل پیش بینی است.
آشکارسازی لندفرم های کلان حوضه یزد – اردکان ( با رویکرد کمّی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
178 - 191
حوزههای تخصصی:
شناسایی لندفرم ها از مطالعات پایه ای در دانش ژئومورفولوژی است. اهمیّت شناسایی لندفرم ها به علت کاربرد آن ها در انواع برنامه ریزی های روستایی و شهری، برنامه ریزی آمایش و توریسم است. روش های چشمی در انتخاب بهترین ترکیب های باندی برای شناسایی لندفرم ها هم وقت گیر است و هم به علت ذهنیت گرایی و اعمال سلیقه های شخصی از دقت کافی در تشخیص حدود مرزی لندفرم ها و گاهاً نوع لندفرم ها برخوردار نیست. حل این مسئله از طریق کنکاش های رقومی در متن تصاویر قابل بررسی است. در این تحقیق از روش ترکیب آماری برای معرفی انواع حالات مختلف ترکیبات باندهای انعکاسی و از روش شاخص ترکیب بهینه باندی جهت انتخاب بهترین ترکیب باندی باهدف آشکارسازی لندفرم های کلان حوضه یزد اردکان در متن تصاویر سنجنده ETM+لندست از سری نسل هفتم استفاده شده است. نتایج حاصل از به کارگیری شاخص بهینه باندی در آشکارسازی لندفرم های کلان حوضه یزد اردکان نشان داده است که بهترین ترکیب باندی از بین بیست ترکیب مختلف باندهای طیفی سنجنده ETM+، ترکیب دو سه چهار با مقدار آماری 54.01 و نیز ترکیب یک دو چهار با مقدار آماری 54.02 است، به طوری که انواع دشت سرهای پخش سیلاب، اراضی مرتفع، اراضی کم ارتفاع و کویر یا شوره زارها و همچنین پدیمنت ها شناسایی شده اند.
پژوهشی بر ابرهای خزری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به شناسایی ابرهای خزری که مابین ساحل جنوبی دریای خزر و کوهستان البرز شکل می گیرد، پرداخته شد. به این منظور در طول دوره آماری 10 ساله (2020-2010) که ابرهای خزری 279 روز رخداد داشته اند، از داده های مشاهداتی، تصاویر سنجنده مودیس، داده های بازکاوی شده ERA5، NCEP/NCAR و مدل HYSPLIT استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابرهای خزری در فصل تابستان (1/16 روز) با داشتن بیشینه رخداد، تیپ غالب ابرهای تابستانه منطقه ای خزری می باشند که تحت شرایط خاص محیطی و اقلیم سینوپتیک حاکم بر منطقه شکل می گیرند. این ابرها اغلب به صورت ابرهای پایین از نوع ابرهای استراتوس و ابرهای میانی از نوع ابر آلتوکومولوس مشاهده می شوند. بیشینه سهم بارش های سالانه ابرهای خزری در منطقه بیش از 80 میلی متر بوده و بیشینه مقدار آن به ترتیب در فصل های تابستان و پاییز رخ می دهد. در این میان تأثیر مشترک پارامترهای ابر بر بارش ابرهای خزری 57 درصد می باشد. بررسی نقشه های همدیدی نشان داد که با استقرار هسته پرفشار در شمال دریای خزر شرایط مساعدی را برای جریان باد و انتقال رطوبت دریای خزر به سمت سواحل جنوبی فراهم کرده، به طوری که توده هوای مرطوب از طریق صعود اورگرافیکی منجر تشکیل ابر در منطقه می شود. مدل HYSPLIT انتقال رطوبت از روی دریای خزر به منطقه مطالعاتی را تأیید کرد.
شبیه سازی تأثیر تغییر مورفولوژِی محل تلاقی شبکه زهکشی بر الگوی فرسایش و رسوبگذاری رودخانه سیمینه رود همدان با استفاده از مدل عددی فلوئنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
112 - 129
حوزههای تخصصی:
به دلیل پیچیدگی های هیدرولیکی، بررسی محل تلاقی که از اجزا مهم مورفولوژیکی سیستم های رودخانه بوده از جنبه های رسوبگذاری، فرسایش و ملاحظات زیست محیطی دارای اهمیت زیادی است. با توجه به وجود محدودیت های آزمایشگاهی و عدم کاربرد مدل های سه بعدی در سطح گسترده، امکان بررسی جامع این پدیده تاکنون میسر نشده است. هدف از این تحقیق شبیه سازی تأثیر تغییر مورفولوژِی محل تلاقی شبکه زهکشی بر الگوی فرسایش و رسوب گذاری رودخانه سیمینه رود همدان با استفاده از مدل عددی فلوئنت است. نتایج شبیه-سازی مدل عددی نشان داد که به علت انحراف جریان در ساحل سمت چپ، ابتدا میکرو گردابه ها در ساحل سمت راست و در انتهای جریان ، میکرو گردابه ها با وسعت بزرگتری تشکیل می شود. بررسی تنش رینولدز 130 در محل تغییر مورفولوژی مقطع عرضی رودخانه، از همگرا به و اگرا نشان می دهد که به علت تغییر و افزایش سرعت جریان، تشکیل میکرو گردابه ها به سرعت و شدت بیشتر در ساحل سمت راست باعث انحراف جریان و افزایش رسوب گذاری در ساحل چپ و افزایش سرعت و فرسایش در ساحل راست رودخانه می شود. تداوم چنین فرایندی موجب تغییر در الگوی فرسایش و رسوب گذاری در بستر و کناره ها، تشکیل جزایر رسوبی، تحول در مسیر و مورفولوژی مقاطع عرضی رودخانه به شکل شریانی، و در نهایت انحراف و مئاندری شدن آن می شود. در حالی که در محل تلاقی همگرا به واگرا، به دلیل افزایش ناگهانی سرعت جریان و ثابت ماندن فشار در قسمت معبر تنگ شدگی تشکیل میکروبه گردابه ها بر خلاف مقاطع دیگر به صورت قرینه در دو ساحل سمت چپ و راست تشکیل می شود
پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره ای (مطالعه موردی: رودخانه هفت چشمه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سیستمی پویا بوده و برای رسیدن به تعادل بستر در مسیر خود برداشت، حمل، و رسوب گذاری می کنند. به همین دلیل، مشخصه های مورفولوژیک آن ها به طور پیوسته در طی زمان تغییر می کند. در این پژوهش از روش پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره برای بررسی عوامل مؤثر (شیب کناره، الگوی پیچانرودی، شیب طولی رودخانه، فرسایش خاک، پوشش گیاهی، فعالیت های انسانی، و تنش برشی نزدیک کرانه) در ناپایداری و فرسایش کناری رودخانه هفت چشمه در روستای رزجرد از توابع استان قزوین بخش رودبار الموت (معلم کلایه) و به طول تقریبی 11 کیلومتر استفاده شده است. با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصاویر گوگل ارث، و بازدیدهای میدانی، پارامترهای هر بازه بررسی شد و سپس پهنه بندی رودخانه از نظر مخاطره آمیزبودن آن به پنج منطقه خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، و خیلی کم تقسیم شد. نتایج نشان داد بیشتر بازه ها در رودخانه هفت چشمه از نظر حساسیت به فرسایش در وضعیت متوسط قرار دارند. اما در بازه های 8 و 9 به دلیل فعالیت انسانی زیاد در حریم رودخانه در طبقه متوسط تا زیاد از نظر مخاطره قرار گرفته اند. همچنین، در همه بازه ها به جز بازه 10 به دلیل حساسیت مواد کناره نسبت به فرسایش در طبقه متوسط تا زیاد قرار گرفته اند.
تحلیل فضایی روند تابش موج بلند خروجی زمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
573 - 595
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار و تغییر عناصر اقلیمی ب ه دلیل شناخت تغییرات آب و هوایی در سال های اخیر م ورد توج ه متخصصان حوزه اقلیم شناسی بوده است. روند از مؤلفه های بسیار مهم یک سری است و می تواند نشان دهنده سیر وضعیت اقلیمی هر منطقه باشد. در این پژوهش روند تغییرات هفده س ال تابش موج بلند خروجی زمین طی بازه زمانی 2003-2019 به کمک آزم ون ناپ ارامتری م ن- کن دال برای هر یاخته بررسی شد و نرخ تغییرات با استفاده از آزم ون تخم ین گ ر شیب سن به دست آمد. از روش آماره لکه های داغ (G) برای تهیه نقشه خوشه های سرد و گرم استفاده شد. نتایج به دست آمده در مقیاس سالیانه حاکی از نبود روند معنادار است، ولی ناهنجاری های ماهانه و فصلی کاملاً آشکار است. به طور کلی، روند غالب در بیشتر ماه های تابستان، پاییز، و زمستان در مناطق زیادی از کشور از جمله عرض های شمالی افزایشی است. با توجه به همبستگی که بین تابش موج بلند زمینی ثبت شده توسط سنجنده با میزان ابرناکی، گازهای گلخانه ای در جو، رطوبت، و نوع پوشش سطح زمین وجود دارد، افزایش تابش موج بلند زمینی در عرض های شمالی کشور را می توان به کاهش ابرناکی، تغییرات پوشش سطح، و متعاقباً کاهش بارندگی ارتباط داد و کاهش آن در مناطق جنوبی کشور را در اثر افزایش رطوبت ناشی از گرم شدن جو دانست.
مطالعه و تحلیل مکان گزینی نیروگاه های خورشیدی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین انرژی پایدار در دنیای امروزی امری ضروری است. از آنجا که معیارها و فاکتورهای مختلفی بر یافتن مکان مناسب نیروگاه خورشیدی تأثیر می گذارد، مقایسه مؤثر این معیارها با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) میسر است. همچنین، روش های هوش مصنوعی نظیر شبکه عصبی مصنوعی برای یافتن دقیق ترین مکان های مناسب می تواند سازنده باشد. در این پژوهش با به کارگیری روش بهترین- بدترین به عنوان یکی از تکنیک های MCDM و واردکردن نتایج آن در شبکه عصبی مصنوعی (ANN) جهت تعلیم شبکه اقدام به یافتن مناسب ترین مکان ها برای استقرار صفحات خورشیدی در استان آذربایجان شرقی به عنوان یک استان دارای ناهمواری های طبیعی نسبتاً زیاد شد. پس از تولید لایه تناسب اولیه با شبکه عصبی مصنوعی، با تولید لایه های محدودیت و اعمال آن ها روی نتایج به دست آمده از شبکه عصبی، مکان هایی که امکان اولیه را برای استقرار این صفحات نداشتند از نتایج اولیه حذف شدند. نتایج نهایی نشان داد که 1854206.25 هکتار از زمین های استان تناسب کمتر از 0.3 و 1460887.5 تناسبی بین 0.3 تا 0.5 را جهت استقرار نیروگاه خورشیدی دارند. همچنین، فقط 69762.5 هکتار از اراضی استان دارای تناسب بیش از 0.75 برای استقرار صفحات خورشیدی هستند.
نظریه دولت در دیدگاه ابن خلدون با تأکید بر جنبه های جغرافیایی و شهر سازی
حوزههای تخصصی:
موضوع، خاستگاه، اشکال و کارکرد دولت، در حوزه اندیشه اسلامی به طور جدی مورد توجه قرار داشته و هم از منظر فلسفه سیاسی و هم از بعد حقوقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ به طوری که این موضوع و مسئله حاکمیت را میتوان به صراحت در آیات فراوانی از قرآن کریم، و نیز کلمات علی ( ع) در نهج البلاغه، همچنین در متون کلامی و فقهی و تاریخی مسلمانان ملاحظه نمود. آرا و نظریات حکمائی چون فارابی، بوعلی سینا، غزّالی، خواجه نصیر طوسی و بویژه عبدالرحمن ابن خلدون در این زمینه بسیار واجد اهمیت و شایسته بررسی و تأمل است. در مقالهی حاضر تلاش به عمل آمده تا ضمن اشاراتی اجمالی به مفهوم دولت و حاکمیت در متون دینی و بخصوص قرآن کریم، به طور مشخص آراء و نظریات ابن خلدون در این خصوص مورد بررسی و نقادی قرار بگیرد.
بررسی ارتباط عوامل ژئومورفیک و تغییرات دیرینه تراز دریای خزر با الگوی استقرار محوطه های باستانی شرق استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دوره های باستانی، شرایط جغرافیایی هر منطقه، از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در تعیین الگوی استقرار سکونتگاه ها بوده و تغییرات محیطی، منجر به تغییر الگوهای استقراری نیز می گردیده است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تغییرات دیرینه تراز دریای خزر و همچنین نقش عوامل ژئومورفیک در الگوی استقرار محوطه های باستانی شرق استان مازندران می باشد. در ابتدا، نقشه ارتفاع، شیب و ژئومورفولوژی محدوده مورد مطالعه تهیه گردید و موقعیت نقاط باستانی (از دوره پارینه سنگی تا دوره اسلامی) فراوانی و تراکم آنها در هر یک از طبقات ارتفاعی، شیب و لندفرم های ژئومورفولوژیکی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج ضمن تایید تاثیر پذیری الگوی استقرار از عوامل ژئومورفیک محدوده ی مورد مطالعه نشان داد که در دوره های متفاوت، تاثیر عوامل فوق مورد مطالعه، بر مکان گرینی استقرارگاه ها، متفاوت بوده است. هچنین مطالعه لندفرم ها و پراکندگی نقاط باستانی مشخص نمود که مخروط افکنه ها، متراکم ترین لندفرم محسوب می شوند و متراکم ترین بازه ارتفاعی در محدوده مورد مطالعه، بازه ارتفاعی 0 تا 15 متر بوده که این بازه ارتفاعی دقیقا منطبق بر قاعده مخروط افکنه های موجود در منطقه می باشد. در مرحله بعد، با مطالعه پژوهش های انجام شده بر روی تغییرات سطح اساس دریای خزر طی هزاره های گذشته، ایجاد بانک اطلاعات از داده ها و سپس تطبیق زمان این نوسان ها با دوره های باستانی، تاثیر تغییرات خط ساحلی بر مکان گزینی سکونتگاه-های باستانی حوضه جنوب شرق دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که در برخی از دوره های باستانی الگوی استقرار به شدت تحت تاثیر پیش روی ها و پس روی های دریای خزر می باشد.
تحلیل آماری شکل ژئولوژیک نبکاهای بیابانهای ساحلی همجوار خلیج فارس به منظور تثبیت ماسه های روان و تغییرات کاربری نبکازارها (مطالعه ی موردی: هرمزگان، سیریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
176 - 196
حوزههای تخصصی:
ونه های گیاهی تشکیل دهنده نبکاها از عناصر مهمی اند که ماسه های روان را تثبیت نموده و قابلیت زنده مانی در زیر رسوبات بادی را دارند. این تحقیق با هدف تحلیل آماری خصوصیات ژئومورفولوژیک و تلماسه های رسوب نبکاها به منظور تثبیت ماسه های روان در منطقه سیریک استان هرمزگان انجام شد. در پژوهش حاضر، 3 منطقه، در هر منطقه 5 منطقه معرف و در هر منطقه معرف، 10 ترانسکت 1000 متری با فاصله 500 متر از یکدیگر و به طور عمود بر هم قرار داده و جمعا 241 نبکا برداشت شد. در هر نبکا، ارتفاع نبکا، طول نبکا و قاعده نبکا، قطر تاج پوشش، حجم نبکا، قطر قاعده نبکا و مساحت تثبیت ماسه نبکا اندازه گیری گردید. همچنین برای تعیین میزان تغییرات سطح نبکازارها در طول دوره 30 ساله نیز از تصاویر ماهواره لندست 8 سنجنده OLI مربوط به سال های 1990 و 2020 استفاده و با نرم افزار ENVI3/5 اقدام به تعیین نبکاهای منطقه و سایر کاربری های موجود شد. نتایج نشان داد بین متغیرها در سه منطقه مورد نظر اختلاف معنی دار در سطح 95 درصد وجود دارد. با افزایش ارتفاع گیاه در سیریک از 7/1 تا 2/2 متر، حجم تلماسه رسوب 15 تا 72 متر مکعب افزایش و در منطقه میشی نیز با افزایش ارتفاع گیاه از 65/1 تا 5/3 متر، حجم رسوب از 15 تا 45 متر مکعب افزایش داشته است.
استان کهگیلویه و بویراحمد در آیینه دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
بعد از هجوم سراسری ارتش عراق به سرزمین مقدس اسلامی، مردم انقلابی و مسلمان ایران که بخشی از کشور خود را در خطر دیدند از سراسر کشور به جبهه های نبرد هجوم آوردند و از همان روزهای اول سدی عظیم در مقابل ارتش مجهز عراق به وجود آوردند. مردم مسلمان علاوه بر اعزام جوانان خود به جبهه های نبرد با کمک های نقدی و غیرنقدی خود، بخشی از نیازمندی های جبهه های جنگ را به عهده گرفتند. صاحب نظران علوم سیاسی معتقدند حیات سیاسی اجتماعی هر جامعه، مرهون مشارکت فعال همه اعضای جامعه می باشد و توسعه اجتماعی منوط به بهره گیری از ظرفیت های بالقوه و بالفعل تمام اقشار نیروهای انسانی و مشارکت آگاهانه و متعهدانه آنان در تمام صحنه های اجتماعی است؛ اما همین نقش آفرینی و مشارکت، به نگرش اعضای جامعه نسبت به هویت و جایگاه آنان، پذیرش اجتماعی آنان جهت ایفای نقش، خودباوری آنان و فراهم بودن زمینه های مشارکت وابسته است.
شناسایی و بررسی خصوصیات مورفومتریک و خاک دولین ها در شمال ایران (مطالعه موردی: منطقه گرازبن از جنگل آزمایشی خیرود کنار، نوشهر مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولین ها فرورفتگی های شاخص مناطق کارستی شناخته می شوند و آب جاری در سطح زمین را از طریق این فرورفتگی ها به سیستم زهکشی زیرزمینی انتقال می دهند. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی مبتنی بر تکنیک مورفومتری است که هدف آن، شناسایی دولین ها، اندازه گیری ابعاد و تحلیل و توصیف شکل دولین ها در منطقه مورد مطالعه است. ویژگی های مورفومتری مثل طول, عرض و عمق دولین ها اندازه گیری شد و برای تشخیص میزان تراکم و طبقه بندی نوع شکل دولین ها از شاخص های مورفومتریک استفاده شده است. همچنین برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از سه قسمت بیرونی، دیواره و کف دولین ها در عمق 15 سانتی متری نمونه خاک برداشت شد و نمونه ها برای اندازه گیری پارامتر های بافت خاک، میزان آهک و PH در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن نشان دهنده تفاوت معنی داری بین پارامترهای بافت و آهک خاک در سه موقعیت متفاوت دولین ها است. نتایج بدست آمده از شاخص های مورفومتریک حاکی از توزیع نامنظم دولین ها در منطقه مورد مطالعه است محورهای طولی و عرضی دولین ها عدم تقارن خاصی را نشان می دهد و شکل دولین ها بیشتر نیمه مدور و بیضوی بوده و حفره های کف دولین به خوبی توسعه نیافته و در منطقه شاهد دولین های انحلالی هستیم. ارزیابی ویژگی های و تراکم بالا و انحلالی بودن دولین های منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه یافته بودن ژئومورفولوژی کارست منطقه گرازبن است.
ارزیابی و تحلیل مناطق کارستیک توسعه یافته و آسیب پذیر (مطالعه موردی: توده کارستیک خورین در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کارستیک به عنوان یکی از منابع مهم آبی پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارند. یکی از مناطقی که در معرض آسیب پذیری قرار دارد، توده کارستیک خورین در شمال استان کرمانشاه است، به همین در این تحقیق به شناسایی مناطق آسیب پذیر آن پرداخته شده است. این تحقیق در ۳ مرحله انجام شده است، در مرحله اول با استفاده از ۸ فاکتور (لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، اقلیم، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی) و مدل تلفیقی WLC و ANP به شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست در محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از مدل Paprika به شناسایی مناطق آسیب پذیر در محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. در مرحله سوم بر مبنای نتایج حاصله از دو مرحله اول، مناطقی که بیش تر در معرض آسیب قرار دارند، شناسایی شده است. ارزیابی نتایج حاصله از طریق مدل تلفیقی WLC و ANP بیانگر این است که مناطق مرکزی محدوده مطالعاتی با ۶/۶۸ کیلومترمربع، به دلیل نوع لیتولوژی، ارتفاع زیاد، نوع پوشش و میزان شیب، پتانسیل زیادی جهت توسعه منابع کارستیک دارد. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی میزان آسیب پذیری با استفاده از مدل Paprika نیز بیانگر این است که مناطق میانی محدوده با ۳/۳۵ کیلومترمربع، بیش ترین پتانسیل آسیب پذیری را دارد. در این تحقیق به منظور شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی، طبقات مستعد توسعه کارست که معرض آسیب پذیری خیلی زیادی قرار دارند، به عنوان مناطق آسیب پذیر شناسایی شده است که این مناطق دارای ۷/۲۲ کیلومترمربع وسعت هستند.
ارزیابی نرخ فرونشست دشت همدان-بهار و ارتباط آن با پارامترهای محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات پیش روی دشت های کشور، مخاطره فرونشست است. قرار گیری دشت همدان-بهار در منطقه نیمه خشک سبب شده تا این دشت در معرض مخاطره فرونشست باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی این مخاطره پرداخته شده است. در این تحقیق به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از روش های توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. داده های تحقیق شامل تصاویر راداری سنتنیل 1 (73 تصویر راداری در طی بازه زمانی ۱۶/۰۱/۲۰۱۵ تا ۱۴/۰۱/۲۰۲۰)، تصویر ماهواره ای لندست 8 (مربوط به تاریخ 13/06/ 2020 به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی منطقه)، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نقشه زمین شناسی 1:100000 و همچنین اطلاعات مربوط به چاه های پیزومتری منطقه است. ابزارهای تحقیق نیز شامل GMT، ENVI، ARCGIS و expert choice می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده، این دشت در طی دوره زمانی ۵ سال (از تاریخ ۱۶/۰۱/۲۰۱۵ تا ۱۴/۰۱/۲۰۲۰)، با ۲۸۱ میلی متر فرونشست مواجه شده است که بر اساس آن می توان گفت منطقه مورد مطالعه دارای میانگین ۵۶ میلی متر فرونشست سالانه است. همچنین نتایج پتانسیل سنجی مناطق مستعد وقوع فرونشست بیانگر این است که مناطق میانی محدوده مطالعاتی، شامل محدوده های شهری همدان، بهار، لالجین و صالح آباد به دلیل نوع کاربری، نوع لیتولوژی، شیب کم، قرار گرفتن در واحد دشت و مخروطه افکنه و همچنین افت زیاد منابع آب زیرزمینی در این مناطق، پتانسیل بالایی جهت وقوع و تشدید فرونشست در آینده دارد. با توجه به اینکه این مناطق در محاسبه فرونشست منطقه، دارای بالاترین میزان فرونشست بوده اند، بنابراین بین نتایج حاصله از تصاویر راداری و پهنه بندی، انطباق وجود دارد.
آب و هواشناسی انباشت و گدازش پوشش برف در ایران با بهره-گیری از داده های سنجنده مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
109 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کنونی واکاوی آب وهواشناسی انباشت و گدازش پوشش برف در ایران با بهره گیری از داده های سنجنده مودیس است. برای این منظور، داده های روزانه نسخه ششم پوشش برف سنجنده مودیس برای بازه زمانی 1/7/1380 تا 31/6/1397 در تفکیک مکانی 500×500 متر دریافت شد. در گام بعدی داده ها به تفکیک هر سال آبی پردازش و فرایند محاسبه زمان بندی انباشت و گدازش روزهای برف پوشان انجام پذیرفت. پردازش ها نشان می دهد آغاز فصل انباشت برف از روی بلندی های البرز و بلندی های شمال غرب کشور (رشته کوه های سبلان) از اوایل مهرماه آغاز می شود و به تدریج با سپری شدن فصل پاییز به ارتفاعات پایین تر گسترش می یابد. فصل انباشت برف بر روی رشته کوه های زاگرس از حدود دهه اول آبان ماه از ارتفاعات حدود 4000 متر آغاز می شود و به تدریج تا دهه اول آذرماه به ارتفاعات پایین تر (حدود 2200 متر) نیز کشیده می شود. طی ماه های آغاز انباشت برف در ایران، که دربردارنده ماه های مهر تا آذر است، ارتفاع برف مرز با آهنگ متوسط 54 متر در روز به پایین حرکت می کند؛ این در حالی است که طی ماه هایی که فرایند گدازش برف در آن رخ می دهد، یعنی ماه های دی تا شهریور، ارتفاع برف مرز با آهنگ متوسط 15 متر در روز به ارتفاعات بالاتر مهاجرت می کند.
مکان یابی پهنه های استقرار نیروگاه بادی مبتنی بر ارزیابی فضایی عوامل محیطی، مطالعه موردی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان مازندران در سال های اخیر نیاز بیش تری به انرژی پیدا کرده است. با توجه به قابلیت های این استان در تولید انرژی های نوین، شناخت پتانسیل های تولید انرژی پاک و مصرف آن، به خصوص انرژی بادی، بایستی در اولویت برنامه های مسئولان و محققان قرار گیرد. روش پژوهش این مطالعه توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از داده های مکانی و کمی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی و ارزیابی قابلیت پتانسیل فضایی انرژی بادی در گستره استان مازندران است. در ابتدا به منظور برآورد اولیه انرژی قابل حصول از جریان باد در استان مازندران و قابلیت سنجی فضایی انرژی بادی ، محاسبات لازم بر روی اطلاعات سمت و سرعت باد در یک بازه زمانی 12 ساله انجام گردید. در ادامه، بر اساس گروه کارشناسان خبره، مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، منابع علمی در این زمینه و اطلاعات موجود و در دسترس، چهار عامل اقلیمی، اقتصادی، محیطی - اجتماعی و توپوگرافی به عنوان مهم ترین شاخص ها جهت تعیین پهنه های مناسب برای استقرار نیروگاه های بادی در گستره استان مازندران انتخاب شده اند. این سه معیار شامل 21 زیرمعیار است که پس از وزن دهی، تعیین وزن معیار و همپوشانی، تهیه نقشه پهنه بندی نهایی با استفاده از دو مدل AHP و ANP تهیه شده است.
برآورد میزان فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و پارامترهای آب های زیرزمینی و کاربری اراضی (مطالعه موردی: دشت اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده فرونشست زمین به دلایل مختلف از جمله برداشت بیش از حد منابع آب زیرزمینی و تغییرات جوی سبب بروز مشکلات و معضلات فراوان در زمین های کشاورزی، جاده ها ، خطوط انتقال نیرو و انرژی شده است. در دهه اخیر فرونشست به عنوان یک مخاطره ژئومورفیک در بخش وسیعی از دشت های ایران از جمله دشت اردبیل در حال وقوع است. در این تحقیق به منظور ارزیابی فرونشست منطقه از روش تداخل سنجی راداری و تصاویر راداری سنتیل1استفاده شده است. به منظور پردازش اطلاعات نیز از نرم افزار SARSCAPE 5.2 استفاده شده است و میزان جابه جایی و فرونشست از تاریخ 2016 تا 2020 محاسبه شده است. این تکنیک با انجام بررسی و محاسبه میزان تغییرات فاز در دو تصویر باعث آشکارسازی تغییرات سطح زمین در بین دو بازه ی زمانی می شود. بطوری که نتایج حاصل فرونشست 5 ساله، 22 سانتی متر را نشان می دهد. در این مقاله علاوه بر برآورد میزان فرونشست، ارتباط افت سطح آب زیرزمینی با پدیده فرونشست سطح زمین نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد بیش ترین میزان پراکندگی فرونشست در حوالی چاه هایی که افت سطح آب به علت مصارف بالای کشاورزی داشته اند رخ داده است. همچنین با روش شی گرا نقشه کاربری اراضی منطقه استخراج و تاثیر آن بر فرونشست دشت اردبیل مورد بحث و بررسی قرار گرفت،که مقایسه نقشه فرونشست و کاربری اراضی نشان دهنده تطبیق پراکنش فرونشست با مناطق کشاورزی و مسکونی می باشد.
بررسی اثرات خشک سالی کشاورزی بر تراکم پوشش گیاهی با استفاده از سنجش از دور (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
395 - 408
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افت تراز سطح آب دریاچه ارومیه، بررسی میزان تغییرات آستانه های دمایی، رطوبتی، و تنش خشکی پوشش گیاهی را در منطقه ضرورتی اجتناب ناپذیر کرده است. در این تحقیق، که از نظر روش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، از داده های سنجنده MODIS به منظور بررسی رابطه فضایی NDVI-TS و NDVI-ΔTS برای استخراج زمان وقوع خشک سالی کشاورزی از ژوئن تا اکتبر سال های 2005 تا 2008 استفاده شده است تا شاخص های VTCI و WDI که قادر به شناسایی تنش خشکی در مقیاس منطقه ای اند استخراج شوند. نتیجه این تحقیق نشان داد که در هر دو شاخص وضعیت تنش خشکی در سال های 2007 و 2008 بیشتر بوده است. همچنین، براساس رابطه فضای NDVI-TS در همه سال های 2005 تا 2008 شیب بالایی فضای مثلثی برای لبه گرم منفی است؛ یعنی با افزایش NDVI میزان LST کاهش یافته است؛ درحالی که برای لبه سرد شیب مثبت است. همچنین، شیب به دست آمده از رابطه فضای NDVI-ΔTS برای خط خشک منفی است؛ یعنی خط خشک یا خط حداقل ETRیک همبستگی منفی با NDVIرا نشان می دهد. درحالی که برای خط مرطوب بالاخص در سال 2008 شیب مثبت بوده و در بقیه سال ها تغییر محسوسی دیده نمی شود. پژوهش حاضر نشان داد مقدار آستانه VTCI برای تنش خشکی در سال 2007 و 2008 شدید بوده است.
تأثیر آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج
حوزههای تخصصی:
این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و مداخله ای با پیش آزمون و پس آزمون هم راه ب ا گ روه کنت رل بود. جامعه آماری ای ن پ ژوهش را کلی ه زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج تش کیل دادن د که بر اس اس آم ار ارائه ش ده از طرف اداره کل زندان های استان کهگیلویه و بویراحمد تعداد آنها بین 30 تا 45 نف ر متغی ر ب وده اس ت ک ه پس از توض یح چگونگی و اهداف مطالعه و کسب رضایت آگاهانه، 25 نفر به روش نمونه گی ری در دسترس انتخاب و در طرح شرکت داده شدند. محتوای جلسه های آموزشی، برنام ه آم وزش تنظیم هیجانی بر اساس مدل گراس در س طح زن دان، طی ٨ جلسه یک ساعته برگزار گردید سپس داده های جم ع آوری ش ده ب ا اس تفاده از نرم افزار SPSS و آزم ون های آماری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی باعث کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج گردید بنابراین تنظیم و مدیریت هیجان با آم وزش های لازم، تصمیم گیری عقلایی و مهار تکانش گری را ب ه دنب ال دارد. ارزیابی مجدد، مهارت حل مسأله، ارتباط مؤثر و کارآمد و کنترل خشم ب ه عن وان راهبرده ای مثب ت و سازگارانه ای هستند که برای آحاد جامعه ب ا آموزش تنظیم هیجان میسر می گردد، بنابراین پیش نهاد می-شود این آموزش ها به عنوان بخشی از مهارت ه ای زندگی نه فقط برای زندانیان بلکه برای آحاد جامعه متناسب با سن، جنس و تحصیلات مورد نظر باش د و می تواند در اصلاح و توانمندی افرادنقش بالایی داشته باشد.
بررسی روند شاخص خشکی در ایستگاه های نوار شمالی ایران طی دوره 1982- 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگترین نگرانی های بشر در سال های اخیر، تاثیرات حاصل از تغییرات اقلیمی بر منابع طبیعی در سطوح محلی، منطقه ای و جهانی است. یکی از این اثرات، تغییر و روند در شاخص خشکی و دگرگونی شرایط هیدرواکولوژی مناطق می باشد. هدف این تحقیق بررسی روند شاخص خشکی(IA) در ایستگاه های نوار شمالی کشور طی دوره 2019-1982 است. برای محاسبه ی تبخیر پتانسیل روزانه از معادله پنمن استفاده شده و در نهایت با استفاده از پارامترهای بارش و تبخیر پتانسیل مقادیر شاخص خشکی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد در ایستگاه ها نوار شمالی ایران برای بازه زمانی 2019-1982 مقایر بارش با روند کاهش مواجه بوده است به طوری که در ایستگاه انزلی مقادیر بارش ها در دوره 2019-2012 حدود 300 میلی متر نسبت به دوره 10 ساله 1991-1982 کاهش داشته است. از طرف دیگر مقادیر دما نیز در ایستگاه های شمال کشور با افزایش مواجه بوده است. مقادیر افزایش دما در ایستگاه-های رشت، رامسر، گرگان، بابلسر و انزلی به ترتیب حدود 1، 7/1، 1/0، 9/1 و 5/1 درجه سانتی گراد بوده است. بررسی ها نشان داد شاخص خشکی در تمام ایستگاه های مورد مطالعه در دوره 2019-1982 دارای روند کاهشی است. بیشترین شیب کاهشی در بین ایستگاه های مورد مطالعه نیز مربوط به ایستگاه انزلی بوده است. روند شاخص خشکی در دوره 2019-2012 نسبت به دوره 10 ساله 1991-1982 در ایستگاه های رشت، رامسر، گرگان، بابلسر و انزلی به ترتیب 178/0-، 011/0-، 091/0-، 142/0- و 420/0- بوده است.