فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
فرسایش بادی یکی از فرایندهای مؤثر شکل ساز در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. هرگونه برنامه ریزی جهت کنترل و تثبیت ماسه های روان مستلزم شناخت ویژگی های باد و سپس جهات نقل وانتقال آن ها در هر منطقه است. بدیهی است جهت حرکت ماسه های روان تابع جهت وزش باد و حجم نقل وانتقال ماسه ها به سرعت و تداوم وزش باد یک منطقه وابسته می باشد. در این پژوهش منشأ وجهت نقل وانتقال ماسه های بادی منطقه اردستان در شمال شرقی کاشان موردبررسی قرارگرفته است. علاوه بر این شناخت نقاط برداشت، روند تغییرات زمانی تپه های ماسه ای طی یک دوره سی ساله اهداف دیگر این تحقیق را تشکیل داده اند. به منظور انجام این بررسی آمار باد، داده های میدانی، اطلاعات عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و همچنین اطلاعات حاصل از انجام کارهای آزمایشگاهی(مورفومتری، مورفوسکوپی) داده ها و ابزارهای اصلی این پژوهش را تشکیل داده اند. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزارهای GRADISTATv4.0و, GIS9 ,WRPLOT view به عنوان ابزارهای مفهومی استفاده شده است. برای انجام کارهای میدانی نیز نقاط نمونه برداری بر روی نقشه تعیین و با استفاده از GPS موقعیت آن ها در روی زمین تطبیق داده شده و داده ها به آزمایشگاه منتقل و مورد تجزیه تحلیل قرارگرفته است. در این راستا از بینوکلر برای تعیین ضرایب سایش دانه های نمونه برداری شده استفاده شده و با توجه به درصد ماتی یا شفافیت آن ها، منشأ فرسایش آبی یا بادی دانه ها استخراج شده است. درنهایت با استفاده از نرم افزارهای مذکور نقشه های کاربری اراضی، زمین شناسی، شیب و سطوح ارتفاعی منطقه تهیه و با داده های حاصل از کارهای آزمایشگاهی تلفیق شده است. نتایج نشان می دهد که غالب نمونه ها از عمدتاً مخروط افکنه های حاشیه جنوبی چاله منشأ گرفته و جهات غالب نقل وانتقال آن ها نیز به سوی شمال شرق و سپس مشرق می باشد. بدیهی است برای هرگونه برنامه ریزی به منظور بهره برداری و تثبیت ماسه ها باید منشأ و جهات غالب نقل وانتقال آن ها مدنظر قرارداد.
تحلیل کمی تأثیر لیتولوژی و تکتونیک بر نیمرخ طولی رودخانه مطالعه موردی: رودخانه اوجان چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمرخ طولی رودخانه یافته های با ارزشی را در مورد تحول و تغییرات محیط های رودخانه ای در طول زمان در پی داشته است. در مقاله حاضر به بررسی تأثیر لیتولوژی و تکتونیک بر روی نیمرخ طولی رودخانه اوجان چای پرداخته شده است. این رودخانه به طولkm35/77و جزء سیستم زهکشی آجی چای می باشد.اطلاعات پایه جهت انجام کار،نقشه 1:100000 زمین شناسی شهرستان بستان آباد، نقشه های توپوگرافی حوضه و نرم افزارArc GIS9.3می باشد. برای ارزیابی حوضه به لحاظ تکتونیکی از شاخص های تکتونیکی SL , V, Af, IC و منحنی بی بعد(H/HO –L/L0) استفاده شده است. در این مطالعه حوضه اوجان چای به ده زیر حوضه تقسیم شد. برای تمامی زیر حوضه ها شاخص های تکتونیکی موردمحاسبه قرار گرفت.در بخش دوم کار با استفاده از ترسیم نیمرخ طولی زیر حوضه ها و انطباق سازند های زمین شناسی و گسل های موجود به بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر عدم یکنواختی و ناپایداری نیمرخ رودخانه پرداخته شد. داده های شاخص های تکتونیک به همراه نقشه شیب تهیه شده برای حوضه بدین صورت ارزیابی شد، که فعالیت زیر حوضه های 1،2،3 به دلیل قرا گیری در دامنه کوهستان سهند بیشتر متأثر از شیب می باشد. فعالیت زیر حوضه های 6 و 7 مربوط به گسل تبریز می باشد. بنابراین همبستگی برقرارشده بین شیب حوضه و شاخص های V و AF به ترتیب مقدار 4/0 و 39/0 به دست آمد.در ارتباط با تأثیر عوامل لیتولوژی و تکتونیک بر نیمرخ طولی در زیر حوضه های 2،3،5،7 هر دو عامل لیتولوژی و تکتونیک مؤثر بودند. زیر حوضه 6 به لحاظ تکتونیکی فعال ترین زیر حوضه ارزیابی شد. در این زیر حوضه عامل برتر غیریکنواختی نیمرخ طولی عبور گسل تبریز از بخش میانی حوضه و گسل های فرعی دیگر می باشد. درواقع ارتباط بین تکتونیک و لیتولوژی بر روی نیمرخ طولی به صورت اثر معکوس ارزیابی می گردد.
برآورد فرسایش و رسوب سالانه با استفاده از مدل EPM و GIS (مطالعه موردی: حوزه زیدشت، طالقان)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
39 - 55
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز کشور، فقدان داده های آماری جهت برآورد دقیق میزان فرسایش و رسوب است. بدین منظور استفاده از روش های تجربی کارآمد الزامی است. هدف از تحقیق حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب حوضه ی زیدشت با استفاده از مدل تجربی EPM و نرم افزار GIS و کارایی این سیستم در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز و در نهایت کاهش حجم رسوبات در سطح حوضه و پشت سدها می باشد. فرسایش سازندهای سنگی و ورود حجم عظیمی از رسوبات به دریاچه سد طالقان، بر اهمیت و لزوم مطالعه ی چگونگی تولید و حمل رسوبات در حوضه آبخیز زیدشت می افزاید. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه ی آبخیز زیدشت از نظر فرسایش و تولید رسوب در وضعیت متوسط قرار داشته و میزان ضریب شدت فرسایش آن 69/0Z= است. همچنین با طبقه بندی کلاس شدت فرسایش معلوم شد که حوضه ی مورد نظر در 2 کلاس شدید و متوسط قرار دارد و میزان فرسایش و رسوب در آن به حدی است که اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک ضرورت و اولویت دارد. بیشترین و کمترین میزان ضریب شدت فرسایش به ترتیب در زیرحوضه های Dint2 و D1 بوده است که دلیل آن، وجود سازند (گل سنگ و مارن و نهشته های گراولی) Ngm و Q1g و کاربری کشاورزی و باغات در شیب های تند و بدون پوشش گیاهی زیر درختان در زیرحوضه Dint2 و وجود سازند مقاوم (توف اسیدی و گدازه بازی) Ekv, Ekta و کاربری مرتع خوب در D1 می باشد.
بررسی بافت، رخساره های رسوبی و روند ریزشوندگی رسوبات در رودخانه ی فاروب رومان (شمال شرق نیشابور)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵
119 - 140
حوزه های تخصصی:
رودخانه ی فاروب رومان با طولی نزدیک به ۱۹ کیلومتر در شمال شرق نیشابور قرار دارد و جزو رودخانه های دائمی است. این پژوهش با هدف بررسی رسوبات این رودخانه از جهت بافت، رخساره و روند ریزشوندگی آنها انجام یافته است. ابتدا به منظور بررسی پارامترهای رسوبی، تعداد ۵۵ نمونه رسوب از کانال اصلی برداشت شد. سپس با آنالیز و محاسبه ی جورشدگی، کج شدگی و کشیدگی آنها، جورشدگی بین بد تا بسیار بد، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن تا متوسط به دست آمد. این رودخانه دارای بار بستر گراولی است و چهار ناپیوستگی رسوبی و پنج پیوستگی رسوبی در آن تشخیص داده شده است. فرم بیشتر دانه های این رودخانه در محدوده ی بسیار تیغه ای قرار دارد و بیشتر رسوبات آن در محدوده ی گراول هستند. بررسی رخساره های این رودخانه نشان می دهد که در رودخانه ی مذکور سه دسته رخساره، شامل رخساره های گراولی (Gci ,Gmm ,Gmg ,Gh) و ماسه ای (Sh) و گلی (Fm) وجود دارد. رخساره های موجود در چهار عنصر ساختاری کانال (CH)، جریان گراویته ای (SG)، بار گراولی و اشکال لایه ای (GB) و رسوبات ریز خارج از کانال (FF) شکل گرفته اند. بر اساس نتایج حاصل، مدل رسوبی رودخانه فاروب رومان، رودخانه ای بریده بریده با بار بستر گراولی است.
ارزیابی کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت مهربان با استفاده از روشهای GQI و FGQI
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
79 - 98
حوزه های تخصصی:
دشت مهربان در شرق استان آذربایجان شرقی واقع شده است. در این دشت، آب زیرزمینی تنها منبع تأمین کننده آب شرب ساکنان است. در این منطقه سنگ کف آبخوان و بلندی های اطراف آن عمدتاً از رسوبات مربوط به دوره نئوژن شامل مارن های گچ دار و نمک دار، ماسه، سیلت- مارن، کنگلومرا و آهک تشکیل یافته است. این دشت در مقایسه با دیگر دشت های استان آذربایجان شرقی از نظر کمیت و کیفیت منابع آب از بحرانی ترین مناطق به حساب می آید. به طوری که چندین روستای پر جمعیت این دشت آب شرب خود را از آب شیرین کن نصب شده در روستای اربطان، دریافت م ی دارند، لذا پایش و ارزیابی کیفیت آن بسیار با اهمیت است. روش های متداول ب ررسی کیفیت آب زیرزمینی برای مصارف شرب، مانند دیاگرام شولر، امکان ارزیابی آب ها با در نظر گرفتن پارامترهای شیمیایی به صورت منفرد و در یک نقطه آبخوان را فراهم می کنند. از شاخص های مهم دیگر برای ارزیابی و پهنه بندی کیفیت آب های زیرزمینی، روش های شاخص کیفی آب زیرزمینی (GQI) و فازی- شاخص کیفی آب زیرزمینی (FGQI) است. هدف از این مطالعه، به n style="font-family: Times New Roman;"> کار بردن روش های FGQI, GQI در ارزیابی کیفیت آب زی رزمینی دشت مهربان، بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت ج هانی (WHO) و اس تاندارد تحقیقات صنعتی ایران (ISIRI) است. ب دین منظور از ده پارامتر ش یمیایی مؤثر (,F-,NO2-3, Ca2+, Mg2+ ,Na+, Cl-, SO42-, TDS K+,HCO-3) که فراوانی زیادی در آب زیرزمینی دارند، استفاده و با استانداردهایISIRI, WHO مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بر اساس شاخص های GQI و FGQI آب های زیرزمینی منطقه مورد مطالعه از نظر کیفیت، بین رده های کاملاً نامطلوب تا مناسب قرار می گیرند.
مدل سازی مکانی مناطق تغذیه آبخوان های کارستی با استفاده از مدل KARSTLOP(مطالعه موردی: آبخوان کارستی خورین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به علت ماهیت پیچیده مناطق کارستی، مبحث تغذیه در آبخوان های کارستی امری پیچیده بوده و تعریف تغذیه در شرایط مطلق امکان پذیر نیست. مناطق تغذیه، میزان و توزیع فضایی تغذیه در آبخوان های کارستی، بستگی به عواملی چون ژئومورفولوژی کارست و میزان توسعه آن، اقلیم، شیب، پوشش گیاهی، خاک و عوامل زمین شناسی دارد. آبخوان کارستی خورین در استان کرمانشاه، نقش مهمی در شکل گیری و استمرار حیات جوامع انسانی اطراف خود و اکوسیستم تالاب هشیلان دارد. هدف از پژوهش، مدل سازی مناطق تغذیه آبخوان خورین با استفاده از مدل KARSTLOP می باشد. بررسی نقشه پهنه بندی آبخوان خورین نشان می دهد که ۶۱% از مساحت آبخوان دارای میزان تغذیه بیش از ۷۰% بوده و ۸۸% از مساحت آبخوان، دارای تغذیه بیش از ۵۰% می باشد. این امر حاکی از میزان نفوذپذیری بالای آبخوان خورین است. تطابق نقشه پهنه بندی نهایی با نقشه ژئومورفولوژی کارست سطحی آبخوان، حاکی از نقش اصلی ژئومورفولوژی کارست در توزیع مکانی مقادیر تغذیه در آبخوان خورین می باشد. مناطق با میزان تغذیه بیش از ۷۰% منطبق بر نواحی توسعه یافته کارستی رأس کوهستان می باشد. ضخامت کم خاک، پوشش گیاهی نسبتاً تنک، تکتونیزه بودن منطقه، رخنمون سازند کربناته بیستون از دیگر عوامل مؤثر در میزان تغذیه بالای کوه خورین می باشند. بالا بودن میزان تغذیه و توزیع مکانی مناطق تغذیه آبخوان نشان می دهد که آبخوان در برابر انتشار آلودگی آسیب پذیر بوده و نیازمند برنامه های حفاظتی و مدیریتی جهت آلودگی با مدنظر قرار دادن نقشه پهنه بندی تغذیه و نقشه ژئومورفولوژی کارست سطحی می باشد.
تنگناهای ژئومورفولوژیک توسعه کالبدی شهر جوانرود با استفاده از مدل Fuzzy Logic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اندازه شهرها گسترش پیدا کنند برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی زیادتر می شود. لذا اهمیت شناخت ویژگیهای محیط های طبیعی جهت تشخیص نقاط مناسب برای ایجاد بناها از مناطق نامساعد معلوم می شود. هدف از این پژوهش علاوه بر بررسی توسعه شهر جوانرود، با توجه به عوامل طبیعی و ژئومورفولوژیکی در سه دوره گذشته، تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهر در منطقه مورد مطالعه می باشد. به همین منظور در گام اول نه معیار مؤثر در توسعه شهر در نظر گرفته و با استفاده از مدل AHP / Fuzzy Logic ، ابتدا معیارهای مذکور وزن دهی و هر کدام از لایه ها در محیط نرم افزارGIS از طریق برنامه نویسی توابع فازی بین طیف صفر تا یک فازی شدند. در نهایت عملگر گامای فازی 7/0 بر روی آنها اجرا و نقشة حاصله در 5 کلاس تهیه گردید. نتایج نشان می دهد، شهر در دوره اول توسعه بیشترین رشد بر روی عوارض ژئومورفولوژیکی داشته است. همچنین در راستای توسعه آتی شهر، مناسبترین مکانها بیشتر در محدوده شمالغربی شهر با مساحتی برابر34/1 درصد کل منطقه می باشد که پراکندگی فضایی این اراضی نشان می دهد بخش اعظم منطقه دارای تناسب خیلی کم برای توسعه شهر می باشد.
بررسی همدیدی روزهای بسیار آلوده درشهرمشهد مورد مطالعه: 13و14نوامبر2007(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور تحلیل همدیدی روزهای بسیار آلوده در13و14 نوامبر ۲۰۰۷ از یک روش تحلیل همدیدی ترکیبی استفاده شد. در پژوهش حاضر، چهار دسته داده، شامل داده های آلودگی ثبت شده در ایستگاه های سنجش آلودگی هوا، داده های رقومی جوی، داده های ایستگاه جو بالا و خروجی های مدلHYSPLIT مورد استفاده قرار گرفت. داده های آلودگی هوا از سازمان حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، داده های جوی از مرکز ملی پیش بینی محیطی/مرکز ملی پژوهش جو(NCEP/NCAR) و داده های جو بالای ایستگاه مشهد از دانشگاه وایومینگ تهیه شد. ردیابی ذرات معلق نیز با بهره گیری از نسخه آنلاین مدل لاگرانژینیHYSPLIT و با استفاده از روش ردیابی پسگرد به انجام رسید. نتایج تحلیل همدیدی بیانگر آن است که روزهای بسیار آلوده 13و14نوامبر2007در شهر مشهد در قالب الگوی پرفشار مهاجرقابل طبقه بندی است .در الگوی پرفشار مهاجر،عبور امواج غربی از روی منطقه، استقرار پشته ای قوی در محدوده رشته کوه های اورال و دریای خزر را در پی دارد که با یک اریب شرق سو شکل گیری مرکز گردش واچرخندی را در حدفاصل دریای خزر تا بخش های شمالی خراسان در ترازهای زیرین موجب می گردد.دراین الگو شاهد شکل گیری همزمان چند لایه کم ضخامت وارونگی در زیر تراز 400 هکتوپاسکال هستیم
مطالعه ی هواشناختی پدیده ی گرمباد در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ی گرمباد یکی از پدیده های میان مقیاسی است که الگوهای بزرگ مقیاس میدان های فشاری، نقش مهمی در ایجاد و کنترل آن دارد. در مناطق شمالی کشور شرایط برای رخداد این پدیده فراهم بوده و آثار قابل ملاحظه ای به جا می گذارد. این پدیده با بادهای شدید گرم و خشک همراه است که باعث افزایش قابل ملاحظه ی دما، کاهش نم نسبی و افت و تغییر دیگر فراسنج های هواشناختی شده و پیامدهای مختلفی از جمله آتش سوزی جنگل ها و مراتع در این نواحی می گردد. در این مطالعه با استفاده از داده ها و نقشه های هواشناسی طیّ دوره 2008-2000 برای ایستگاه های رشت، انزلی و آستارا یدیده گرمباد بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد این پدیده در ماه های سرد سال رخ داده و در ماه های دسامبر و ژانویه بیشترین فراوانی را دارد، از نظر توزیع مکانی در رشت بیشترین بسامد و شدت را دارا می باشد. در همه ی حالت های مطالعه شده، استقرار سامانه ی پرفشار در جنوب البرز و سامانه ی کم فشار در نواحی جنوبی دریای مازندران از عوامل اصلی رخداد گرمباد در گیلان است. این شرایط با پشته ی ارتفاعی سرد و ناوه ی ارتفاعی گرم ترازهای پایین وردسپهر به ترتیب در جنوب و شمال البرز همراهی می شود. گرادیان افقی فشاری بین دو سامانه ی پرفشار و کم فشار، سبب واداشت هوای سرد کوهستان به سمت شمال می گردد که پس از عبور رشته کوه، به علت سنگینی هوای سرد، فرونشین شده و با حرکت به سمت ارتفاعات پایین تر ضمن گرم شدن، شتاب می گردد. سازوکار رخداد این پدیده در استان گیلان ویژگی منحصر به فردی داشته، بطوری که استقرار هوای سرد بر روی ارتفاعات بلند البرز و نواحی جنوبی آن، همراه با گرادیان فشار بین نواحی جنوبی و شمالی البرز و وجود دره ی سفیدرود سبب شده تا ساز و کار پدیده ی گرمباد در گیلان، ترکیبی از فرونشینی هوا و باد دره ای[1] است.
بررسی تاثیرات سطح آب دریاچه ارومیه بر بیواکولوژی منطقه شمال غرب ایران با استفاده از داده های دور سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تاثیرات حاصله از پتانسیل ها و تغییرات زیست محیطی مانند، تغییرات شدید آب و هوایی، کاهش میزان بارندگی از جمله مباحث مهم و پایه در برنامه ریزی های اکولوژیکی، شهری و اقتصادی می باشد. از مهمترین این تغییرات در دهه های اخیر که سبب نواسانات و تغییرات خطوط ساحلی و از همه مهمتر باعث افزایش پهنه های نمکی در منطقه شمال غرب ایران شده کاهش سطح آب دریاچه ارومیه می باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیرات تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بر بیو کلیما اکولوژی مناطق اطراف این دریاچه تکتونیکی می باشد، برای نیل به این هدف مشاهدات و برداشت های میدانی همگام با تصاویر ماهواره ای چند طیفی ماهواره لندست (1989-2011), سنجنده های(TM ، ETM+)، مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بدست آمده در بازه زمانی 23 ساله، نشانگر کاهش ارتفاع سطح آب دریاچه بین 6 الی 40/7 متر می باشد. و تقریبا حدود 350000 هکتار از مساحت آبی دریاچه ارومیه و نیز 19000 هکتار از پوشش گیاهی منطقه کاسته و به همان میزان بر میزان ماسه های نمکی و نمک زار ها افزوده شده است. نتایج حاصل مبین این واقعیت است که سطح آب دریاچه ارومیه شدیداً رو به کاهش می باشد غلظت بالای نمک موجود در آب دریاچه باعث از بین رفتن چرخه های غذایی متنوعی از جمله جلبک های سبز و باعث کاهش شدید تراکم آرتمیا شده و محیط دریاچه برای پذیرش پرندگان آبزی به شدت کاهش یافته است. پدیده یوتریفکیاسیون و کمبود جریان های ورودی تقریباً تمامی تالاب های اقماری را تحت تاثیر قرار داده است. جزایر موجود در دریاچه ارومیه، که زمانی زیستگاه تولید مثل فلامینگوها، پلیکانهای سفید و پستانداران بومی منحصر به فرد بوده است با تهدیدی جدی روبرو شده است، از جمله این پستانداران ساکن این جزایر که در معرض خطر انقراض هستند، می توان به گوزن زرد و قوچ ارمنی اشاره کرد.
نقش تکتونیک در مورفولوژی، تقطیع و تکامل مخروط افکنه موغار ( شمال اردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروطه افکنه ها از بارزترین پدیده های ژئو مورفولوژی جریانی هستند که بیشتر در جبهه کوهستانها و کوهپایه ها ی مناطق خشک و نیمه خشک یافت می شوند. این اشکال متاثر از تغییرات اقلیم و حرکات تکتونیک می باشند. وقوع رویدادهای تکتونیکی واکنش مخروطه افکنه را در پی داشته که برخی از این واکنش ها بصورت تقطیع مخروطه افکنه و جابه جایی دیپوسنتز روی مخروط ها ظاهر می شوند. منطقه مورد مطالعه در شمال اصفهان و شمال غرب اردستان واقع شده است . هدف از این پژوهش شناسایی مخروط افکنه موغار و بررسی نقش عوامل موثر در تقطیع و تکامل آن با استفاده از شاخص های ژئو مورفیک، شواهد ژئو مورفولوژیک متاثر از تکتونیک فعال و بازدید های میدانی می باشد . نتایج حاصله حاکی از آن است که مخروط افکنه موغار تحت تاثیر حرکات تکتو نیکی قرار گرفته که منجر به جابه جایی کانون های واگر و مراکز تجمع رسوب، تقطیع و توالی مخروط و ایجاد مخروط افکنه جدیدی در بخش پایین دست مخروط فعلی گردیده است با تداوم فرآیند های فرسایشی مخروط جدید وسعت یافته و مخروط افکنه فعلی به دو بخش مجزای شمالی و جنوبی تقسیم خواهد شد
محاسبه تبخیر و تعرق زعفران با روش پنمن مونتیث و نیازآبی آن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش بهره وری آب یکی از راه کارهای مدیریت مصرف آب دربخش کشاورزی و افزایش بازده مصرف آن می باشد.برای بهبود بهره وری مصرف آب در شبکه های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر و تعرق امری ضروری است که به کمک آن می توان مدیریت مصرف آب در کشاورزی را بهبود بخشید.در این تحقیق عناصر اقلیمی دما، بارش و رطوبت نسبی روزانه در دوره آماری 1993-2008 میلادی با برنامه calculate.xlsx در نرم افزارexcel محاسبه شده و مقدار تبخیرو تعرق روزانه با روش پنمن مونتیث، نیاز آبی و بارش درفصول مختلف رشد گیاه زعفران مشخص گردید.نتایج نشان داد ایستگاه های غرب و جنوب غرب استان دمای لازم برای کسب درجه-روز گیاه به دست نمی آید. با توجه به اینکه نامین دمای مورد نیاز گیاه،اولین عامل رشد زعفران می باشد،این ایستگاه ها برای کشت زعفران مناسب نیستند.فصول رشد زعفران از اکتبر(مهر) تا (اردیبهشت) است. در دوره رشد زعفران،در ایستگاه اردستان با528/1میلی متر بیشترین نیاز آبی و ایستگاه کاشان با 279میلی متر کمترین نیاز آبی اندازه گیری شده است.در ایستگاه اردستان با 407میلی متر بیشترین مقدار آبیاری سالانه و در ایستگاه گلپایگان107میلی متر کمترین مقدار آبیاری سالانه محاسبه شده است
تحلیل آماری، ترمودینامیکی و همدیدی پدیده تگرگ در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تگرگ یکی از بلایای جوی خطرناک است که اغلب همراه با طوفان های تندری بوده و از ناپایداری جو باروکلینیک در مقیاس سینوپتیک ناشی می شود. به منظور تحلیل آماری، ترمودینامیکی و همدیدی پدیده تگرگ در استان لرستان داده های مربوط به کد پدیده تگرگ از بانک اطلاعات هواشناسی استان در طول دوره آماری 1378-1392 استخراج گردید. به منظور درک توزیع مکانی و زمانی آن با استفاده از نرم افزار Arc GIS رخداد آن پهنه بندی و مناطق مستعدتر وقوع آن شناسایی شد. سپس رخدادها با توجه به وضعیت غالب سینوپتیکی به دو خوشه ناپایداری همرفتی- حرارتی که بیشتر در فصل گرم رخ می دهد و خوشه کم فشار جبهه ای که بیشتر در فصل سرد و زمان حاکمیت بادهای غربی و تسلط سیستم های جبهه ای رخ می دهد، تقسیم شدند. برخی از ویژگی های دینامیکی رخدادهای سرد و گرم استخراج و مورد مقایسه قرار گرفت، نتایج نشان داد که بر اساس شاخص های دینامیکی مقادیر ناپایداری در خوشه گرم نسبت به دوره سرد بیشتر است. ویژگی های همدیدی مربوط به یک رخداد سرد و یک رخداد گرم در سطوح زمین، 500 و 700 هکتوپاسکال و همچنین نقشه همدمای سطح زمین و 500 هکتوپاسکال و نقشه های امگا که بیان کننده میزان ناپایداری هستند در روز رخداد تگرگ مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج به دست آمده نشان داد که میزان ناپایداری در رخداد گرم بیشتر از سرد بوده است. شناسایی سیستم های ناپایدار مولد تگرگ و مناطق مستعد رخداد آن می تواند از طریق کاهش خسارات ناشی از آن منجر به توسعه پایدار در برنامه ریزی های منطقه ای شود.
استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره و سنجش از دور در محیط GIS برای بررسی مناطق حساس به وقوع سیلاب درحوضه لیقوان چای
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
61 - 80
حوزه های تخصصی:
سیل به عنوان مخرب ترین پدیده طبیعی در ایران، همه ساله تلفات جانی و خسارات مالی بسیاری در نقاط مختلف کشور به بار می آورد. هدف از تحقیق حاضر تعیین مناطق حساس به وقوع سیلاب در حوضه آبریز لیقوان چای می باشد. برای این منظور با توجه به عوامل مؤثر در وقوع سیل، لایه های اطلاعاتی منطقه اعم از شیب، فاصله از آبراهه، گروه هیدرولوژیکی خاک، شماره منحنی، ارتفاع رواناب، لیتولوژی، کاربری و پوشش اراضی، تراکم آبراهه، ضریب گراویلیوس در هر یک از 23 زیرحوضه موجود با توجه به بررسی نقشه ها، گزارش ها، تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی تهیه گردید. تمامی لایه های اطلاعاتی با توجه به میزان تأثیرگذاری معیارهای مذکور و زیرمعیارهای آن ها با نظر کارشناسی وزن دهی گردید. جهت وزن دهی به معیارها از روش سلسله مراتبی و برای وزن دهی به زیرمعیارها، فازی سازی صورت گرفت. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره و روش ترکیب خطی وزن دار (WLC) پهنه بندی خطر وقوع سیل در پنج کلاس استخراج گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که 28 درصد از مساحت کل حوضهدر کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد واقع شده است و از لحاظ مکانی این پهنه ها تقریباً در ورودی محدوده شهر تبریز قرار دارند. با توجه به این که هر سال به دلیل وقوع سیل در مناطق ورودی شهر تبریز آسیب ها و خسارت های جانی و مالی زیادی وارد می شود لازم است اقدامات اساسی در بالادست حوضه به ویژه در مناطق با پهنه سیل خیزی بالا صورت گیرد. این اقدامات را می توان در راستای اجرای برنامه های مدیریت جامع حوضه آبریز، مدیریت ریسک سیل و آبخیزداری برنامه ریزی نمود به گونه ای که در دراز مدت علاوه بر بهبود وضعیت پوشش گیاهی در سطح حوضه، منجر به کاهش آسیب های جانی و مالی وارده گردد.
پهنه بندی خطر وقوع سیلاب با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه (مطالعه موردی: حوضه آب خیز خیاو چای)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
99 - 120
حوزه های تخصصی:
سیلاب یکی از رایج ترین مخاطرات طبیعی جهان قلمداد می شود که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سراسر جهان می گردد. از این رو توسعه مدل های پهنه بندی و پیش بینی وقوع سیلاب جهت اتخاذ تصمیمات بهینه پیش از وقوع سیلاب و پس از آن و نیز مدیریت آن بسیار مهم و ضروری می باشد. هدف از این پژوهش، تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب، در حوضه رودخانه خیاو چای با استفاده از مدل تحلیل شبکه می باشد. جهت اجرای این مدل در منطقه از داده های مختلفی همچون بارش، کاربری زمین، خصوصیات مورفولوژیک دامنه ها مثل تحدب و تعقر، همگرایی و واگرایی دامنه ها ، شیب دامنه ها، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از رودخانه های اصلی و تراکم شبکه زهکشی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت می باشد بیش از 15 درصد از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است، این سطوح اغلب شیب کمتر از 35 درصد، با درصد پوشش گیاهی کم، سطوح همگرا با پروفیل مقعر، نواحی پست و حاشیه رودخانه ها را تشکیل می دهند. تحلی ل وزن های نهایی منتج از مدل ANP ، نشان می دهد که در رابطه با خطر وقوع سیلاب، عامل شیب با مقدار (99/0) و عامل سنگ شناسی با مقدار 822/0 با توجه به کنترل زیادی که بر میزان و چگونگی نفوذ و تخلیه رواناب از سطح حوضه دارن د، از بیش ترین می زان اهمیت و تأثیر برخوردار هستند و شاخص SPI با 226/0 و شاخص STI با 065/0 نسبت ب ه عوام ل دیگ ر دارای اهمیت کمتری هستند.
پهنه بندی پتانسیل سیل گیری با استفاده ازمدل منطق فازی در محیط GIS (مطالعه موردی حوضه رودخانه خیاوچای مشکین شهر)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
121 - 135
حوزه های تخصصی:
حوضه خیاوچای در استان اردبیل و از زیرشاخه های رودخانه قره سو می باشد. رودخانه اصلی این حوضه خیاوچای نام دارد که از ارتفاعات سبلان (هزار میخ، آیی قاری، دلی آلی، جنوار داغی) سرچشمه می گیرد و سرتاسر دره موئیل را طی نموده و به رودخانه قره سو از زیر حوضه های روخانه ارس می ریزد. با توجه به این که شهر مشکین شهر در پایین دست این حوضه قرار گرفته است و در هر لحظه با خطر سیلاب این حوضه مواجه است، لزوم توجه به خطر سیلاب این حوضه بیش از پیش امری ضروری می باشد. در این پژوهش به پهنه بندی پتانسیل سیل گیری حوضه خیاوچای مشکین شهر با استفاده از مدل منطق فازی پرداخته شده است. برای این منظور از 8 پارامتر شامل : تراکم پوشش گیاهی – تراکم زهکشی- فاصله از آبراهه- لیتولوژی- کاربری اراضی- بارش- ارتفاع و شیب استفاده شده است. در این مدل ابتدا تمامی لایه ها با فرمت رستر وارد نرم افزار Arc GIS گردید، سپس فازی سازی معیارها با توجه به توابع مورد نظر صورت گرفته و در مرحله بعد با استفاده از عملگرهای مختلف مدل فازی، اقدام به پهنه بندی سیل گیری حوضه مورد نظر گردید. نتیجه تحقق نشان داد که دره ها، خط القعرها با دامنه های مقعر و مناطق پایین دست مؤثرترین سطح سیل گیری حوضه می باشند. در پایان استفاده از نتایج این پژوهش می تواند کمک شایانی در کاهش خسارات جانی و مالی ساکنان پایین دست حوضه کرده، همچنین می تواند پیش زمینه ای برای انجام مطالعات بعدی در رابطه با مخاطرات طبیعی باشد.
شناسایی روابط فضایی روزهای گرم فراگیر در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حالات دمایی، دماهای بالا و رخداد روزهای گرم است. مطالعه رفتار مکانی روزهای گرم به لحاظ شناخت قوانین حاکم بر این حالت مهم دما، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر تلاش شد تا روزهای گرم فراگیر ایران به روش آماری شناسایی و توزیع فضایی آن ها تحلیل شوند. به این منظور از پایگاه داده شبکه ای دمای بیشینه کشور که حاصل میان یابی مشاهدات روزانه از ابتدای سال 1340 تا انتهای سال 1386 است، بهره برده ایم. در نتیجه واکاوی انجام شده، 1539 روزِ گرم فراگیر شناسایی گردید. بیش ترین فراوانی روزهای گرم در ماه های فروردین، بهمن و دی می باشد. با هدف شناسایی الگوی پراکنش و روابط فضاییِ روزهای گرم فراگیر در پهنه کشور از آماره مورنِ کلی ، مورن محلی و نمایه گتیس- اُرد جی استار استفاده شد. الگوی فضایی برازندهِ روزهایِ گرم فراگیر ایران یک الگوی خوشه ای است که معنی داری آن در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می گردد. خوشه های فراوانی روزهای گرم در مرکز ایران و خوشه های متوسط دما در حواشی کشور رخ داده اند. با این وجود نواحی تؤأم با بیشینه بسامد روزهای گرم، منطبق با نواحی بیشینه دمای روزهای گرم نیستند. عموماً نواحی دمایی زیر اثر رطوبت، عرض جغرافیایی و ارتفاع می باشند. گرم ترین نواحی تؤأم با روزهای گرم در جنوب و جنوب شرق کشور و نقاط کمینه تؤأم با روزهای گرم در بلندی ها و نواحی شمال غربی کشور جای دارند.
تعیین الگوریتم بهینه برای پهنه بندی یخبندان های بهاره و پاییزه در استان کردستان با استفاده از تصاویر NOAA-AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یخبندان پدیده زیان بار اقلیمی است که فعالیت های مختلف انسانی و فرایندهای زیستی را تحت تأثیر قرار می دهد. تصاویر ماهواره ای به دلیل پیوستگی و تکرار پذیری داد ه های آن، روش مناسبی برای بررسی یخبندان است. در این پژوهش با استفاده از تصاویرNOAA-AVHRR به تعیین الگوریتم بهینه برای شناسایی و استخراج پهنه های یخبندان بهاره و پاییزه در استان کردستان در سال های 2001 تا 2010 پرداخته شده است. پس از تعیین روزهای یخبندان در هفت ایستگاه هواشناسی منطقه، 24 تصویر گذر شبانه برای بررسی دما و صد تصویر گذر روزانه برای محاسبة شاخص NDVI و قابلیت انتشار انتخاب و ارزیابی شد. برای محاسبة دمای سطح زمین، باندهای حرارتی چهارم و پنجم تصاویر گذر شبانه در سه الگوریتم پرایس، کول و اولیویری به کار گرفته شد. براساس نتایج، الگوریتم کول در برآورد دمای سطح زمین به دلیل خطای کمتر و نیز همبستگی های قوی و معنی دار در مقایسه با دماهای مشاهداتی، عملکرد بهتری نسبت به دیگر الگوریتم ها داشت. بنابراین، این الگوریتم در تهیه نقشه های نهایی پهنه بندی یخبندان استان کردستان استفاده شد. نگاه کلی به نقشه ها، تأثیر مهم ارتفاعات را بر وقوع یخبندان های شبانه در منطقه -هم از نظر شدت و هم از نظر گسترش- به خوبی نشان می دهد.
پیش بینی نیاز سرمایش استان فارس با کاربست داده های EH5OM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی مصرفی نه تنها خود تولیدکنندة گازهای گلخانه ای است؛ بلکه میزان مصرف آن جهت گرمایش و سرمایش محیط نیز تحت تأثیر تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی ناشی از گازهای گلخانه ای است. هدف از این پژوهش پیش بینی نیاز سرمایش استان فارس در دهه های آینده است. این پژوهش با استفاده از داده های گردش کلی جوّ EH5OM واکاوی شد. داده ها تحت سناریو A1Bکمیتة بین المللی تغییر اقلیم و با تفکیک 75/1 درجة طولی و عرضی اجرا شده اند. با مدل ریزمقیاس نمایی RegCM4، داده های میانگین دمای روزانه به تفکیک 27/0 × 27/0 درجة طول و عرض جغرافیایی که حدوداً نقاطی با ابعاد 30 × 30 کیلومتر مساحت استان را پوشش می دهند تبدیل شدند. جهت محاسبة فراسنج سرمایش نیز از آستانة دمایی 9/23 درجة سانتی گراد استفاده شد. سرانجام میانگین ماهانة درجة ساعت سرمایش در ماتریسی به ابعاد 13140 ×12 محاسبه و نقشه های آن ترسیم گردید؛در مرحلة بعد رابطة عرض، ارتفاع و طول جغرافیایی با درجة روز سرمایش نیز محاسبه و نگاره های آن ترسیم شد. بیشترین نیاز سرمایش در بخش های جنوبی استان در ماه های ژوئن و ژولای به ترتیب با نیاز سرمایش 4200 و 3800 درجه ساعت بیشینه را در استان دارا می باشند. کم ترین میزان نیاز این فراسنج نیز در نوار شمالی به ویژه شهرستان آباده نمایان است. وجود روند مثبت و افزایشی دما در فصل بهار، به ویژه در ماه های می و ژوئن در بیشتر نقاط استان، گرم شدن هوا را در این فصل نسبت به تابستان گویاست که نوید دهندة استفادة بیش از حد از وسایل سرمازا در آینده در فصل بهار است. بیشترین ضریب همبستگی نیاز سرمایش با عرض جغرافیایی را ماه می به میزان 878/0 درصد داراست. نقش عرض جغرافیایی بیش از طول در تغییرات میزان نیاز سرمایش استان می باشد.
آلومتری مؤلفه های مورفومتری برخان های جنوب شرق کویر حاج علی قلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت محیط یکی از شاخه های ژئومورفولوژی کاربردی است که فرایندهای کنترل کنندة مخاطرات محیط را در بر گرفته و بیان کنندة عملکرد ژئومورفولوژیست ها در تبیین تأثیر احتیاطی انسان روی چشم اندازی ژئومورفیک است. در این زمینه، انسان سعی می کند محیط خود را با روش هایی مدیریت کند که برایش سودمند است. یکی از مهم ترین مسائل مدیریتی مناطق خشک و نیمه خشک، شناخت و به کارگیری اصول محیطی حاکم بر رفتار تپه های برخانی است. هدف از این پژوهش، تعیین نوع رابطه، نسبت های طلایی و آلومتری بین مؤلفه های مورفومتری برخان های جنوب شرق کویر حاج علی قلی به منظور شناخت اصول مدیریتی حاکم بر رفتار آنهاست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا مهم ترین مؤلفه های مورفومتری 52 برخان به روش نمونه برداری طولی اندازه گیری میدانی شد. سپس با ارزیابی آنها از طریق آزمون های آماری و ریاضی، به رابطه سنجی و تعیین آلومتری برخان های پژوهش مبادرت شد. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان می دهد که بیشینة ارتباط معنا دار خطی، بین طول و ارتفاع برخان با ضریب تبیین 945/0 و انحراف معیار خطای برآورد 889/0 وجود دارد. نتایج رابطه سنجی و آلومتری نیز به شرح رابطه های آماری و ریاضی گزارش شده در این پژوهش است که این معادله ها امکان محاسبة به نسبت دقیق و سریع مؤلفه های مورفومتری برخان های این پژوهش را فراهم ساخته، مبین آلومتری آنهاست.