فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
۶۴۲.

تخمین تابش خالص روزانه حوضه آبریز دریاچه ارومیه در شرایط آسمان صاف با کاربرد داده های سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارومیه تابش خالص مدل هندسی مودیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۲۰
تخمین تابش خالص روزانه در مدیریت منابع آب، به ویژه در برآورد میزان تبخیر و تعرق، کاربرد گسترده ای دارد. در این پژوهش از مدل رقومی ارتفاع سنجنده ASTER داده های ماهواره ای سنجنده MODIS و یک مدل هندسی (مبتنی بر شیب و جهت) در تهیه نقشه های تابش خالص روزانه (Rn) در حوضه آبریز دریاچه ارومیه استفاده شد. در تخمین مؤلفه های تابش از محصولات مختلف سنجنده MODIS شامل آلبدو، ضریب گسیلندگی زمین و اتمسفر، دمای سطح زمین و هوا استفاده شد. به دلیل وسعت زیاد حوضه، مؤلفه های تابش فقط برای چهار تاریخ در شرایط آسمان صاف تهیه شد. برای اعتبارسنجی نتایج، از داده های تابش طول موج کوتاه ایستگاه های سینوپتیک ارومیه و تبریز استفاده شد و معیارهای خطای RMSE و MAE به ترتیب برابر با 29/30 و 19 وات بر مترمربع به دست آمد. مقادیر تابش خالص طول موج بلند روزانه (Rnl) با روش چهارزمانه مشاهدات دمای سطح زمین برآورد شد. به دلیل فقدان داده های مشاهده ای تابش طول موج بلند، از روش فائو (پنمن) برای تولید مقادیر Rnl در ایستگاه های سینوپتیک ارومیه، تبریز، بناب، مراغه، و سهند استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر تابش طول موج کوتاه 24ساعته ورودی در پیکسل های هموار و شیب دار دارای اختلاف زیادی است.
۶۴۴.

مدل سازی مؤلفه های مورفومتری دولین ها و ارائه شاخص بعد فرکتال در مطالعه گسل های مناطق کارستی (مطالعه موردی: مناطق کارستی بین پرآو و شاهو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولین مورفومتری آنالیز رگرسیون بعد فرکتال معادله Number - Size

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۷۰
دولین یکی از لندفرم های شاخص مناطق کارستی است که در اثر عوامل و فرآیندهای گوناگونی شکل می گیرد. مطالعه مورفومتریک این عوارض علاوه بر اینکه یک تحلیل کمی از محیط های کارستی را فراهم می کند، بلکه مقایسه پارامترهای متنوع دولین ها ممکن است منجر به طرح فرضیاتی در مورد نحوه تکامل آن ها شود. هدف از این پژوهش تجزیه وتحلیل کمّی مؤلفه های مورفومتری دولین ها جهت مدل سازی و ارائه شاخص بعد فرکتال گسل ها برای ارزیابی فعالیت گسل ها در مناطق کارستی بین پرآو و شاهو است. در این راستا از روش های ژئومورفومتری، CCLs، شمارش جعبه ای هاسدورف و تکنیک های آنالیز رگرسیون استفاده شده است تا امکان تحلیل رگرسیون، مدل سازی و حل تابع لگاریتمی Number – Size فراهم شود. نتایج آنالیز رگرسیون خطی تک متغیره نشان دهنده این است که مؤلفه های محیط با قطر بزرگ، قطر کوچک با محیط، قطر بزرگ با مساحت، مساحت با محیط و عمق با مساحت به ترتیب با ضرایب تبیین 93/0، 86/0، 85/0، 83/0 و 668/0 از بیشترین میزان همبستگی معنی دار برخوردارند. همچنین حداکثر ارتباط معنی داری برای روابط درجه 2 و 3 در سطح معنی داری 99/0، بین مؤلفه های مساحت و محیط با ضرایب تبیین 940/0 و 945/0 و خطای برآورد 05/0 و  04/0 وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره خطی نیز مؤید ارتباط معنی دار عمق با پارامترهای شیب، قطر کوچک و مساحت با ضریب تبیین 834/0 و خطای برآورد 85/7 است. تخمین بعد فرکتال در مناطق مورد مطالعه مؤید آن است که منطقه شاهو و پرآو به ترتیب با مقادیر 24/1 و 15/1 دارای بیشینه و کمینه ابعاد فرکتالی گسل ها می باشند. در واقع ارزیابی میزان فعالیت گسل ها به وسیله هندسه فرکتال نشان داد که معادله Number – Size و شاخص بعد فرکتال روشی مناسب جهت ارزیابی گسل ها در مناطق کارستی می باشند.
۶۴۵.

ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از فرایند سلسله مراتبی (AHP) ،تحلیل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و مطالعات میدانی با رویکرد کاهش ریسک(مطالعه موردی: محور جاده هراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لغزش ریزش مطالعه میدانی روش تحلیل سلسله مراتبی روش تحلیل شبکه عصبی مصنوعی کاهش ریسک جاده هراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۵۰
شناسائی پهنه های حساس متاثر از لغزش و ریزش مهم ترین بخش در تهیه نقشه زمین لغزش و ریزش می باشد. مطالعه حاضر در محور جاده هراز حدفاصل بین امامزاده هاشم و شهرستان آمل که از محور های پرتردد و پرخطر ایران می باشد انجام پذیرفت. در این پژوهش از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و فرآیند سلسله مراتبی (AHP) به منظور ارزیابی و مقایسه با وضع موجود و معرفی مدل مناسب استفاده شده است. همچنین وضعیت موجود منطقه به صورت میدانی پایش شده و مناطق متاثر از پدیده های ریزش و لغزش ثبت گردیده است. سطح بندی نقاط از نظر میزان خطر، تعداد نقاط از نظر عوامل خطرآفرین و اشتراک عوامل مخاطره آمیز در نقاط ثبت شده، مرحله دیگری از مطالعه میدانی می باشد که با رویکرد کاهش ریسک انجام پذیرفت. از نقشه های رقومی ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از راه به عنوان لایه های اطلاعاتی استفاده شد. در مطالعات میدانی 261 نقطه حادثه خیز متاثر از لغزش و ریزش ثبت گردید. با در نظر گرفتن تعداد نقاط برداشت شده و آمار اشتراک مخاطرات موجود در آن ها و همچنین سطح بندی نقاط این نتیجه بدست آمد که تمامی نقاط ثبت شده با خطر احتمالی ریزش مواجه است. لازم به ذکر است 191 مورد از نقاط ثبت شده با سطح پر خطر تشخیص داده شد. بیشترین خطر در رابطه با اشتراک مخاطرات مربوط به ریزش و روآناب بدست آمد. با توجه به این که 88 مورد از نقاط ثبت شده مرتبط با پدیده لغزش می باشد، در صورت رخداد، این مورد بیشترین تاثیر را از نظر میزان آسیب خواهد داشت. در نهایت نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که روش شبکه عصبی مصنوعی با وضع موجود مطابقت بیشتری داشته  است.  خطای بدست آمده از روش شبکه عصبی مصنوعی 8 درصد بوده و این میزان، قابل قبول بودن تحلیل های انجام شده را نشان می دهد و این روش می تواند در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
۶۴۶.

مدل سازی تخمین میزان رسوب رودخانه به کمک روش شبکه عصبی مصنوعی (نمونه موردی: رودخانه گلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلرود شبکه عصبی تخمین رسوب رگرسیون خطی MLP RBF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۳۳۳
رسوبات رودخانه ای به دو صورت منتقل میشوند: یا این مواد درون جریان آب غوطه ور هستند و همراه با آب در حرکت می باشند که به آنها مواد رسوبی معلق گفته میشود و میزان مواد رسوبی معلق را که در واحد زمان از یک مقطع رودخانه عبور کند، بار معلق مینامند، یا اینکه به یکی از صور لغزش، غلتیدن، پرش حرکت مینمایند که به آنها بار بستر می گویند. شبکه عصبی مصنوعی روشی است که بر پایه شبیه سازی عملکرد مغز انسان ب رای ح ل م سایل متنوع ارایه و از لایه های نرون ورودی، خروجی و میانی و وزنهای مربوط به مقادیر ورودی و بایاس و تابع تحریک تشکیل شده است. منطقه مورد مطالعه در این پژوهش حوضه آبریز رودخانه گِلِرود است. این منطقه در شهرستان بروجرد، در استان لرستان در غرب ایران واقع شده است، پژوهش حاضرازنوع کاربردی ست. بدین صورت که، ابتدا مشخصات زیرحوضه های این رودخانه استخراج شده است این مشخصات شامل مشخصات فیزیکی زیرحوضه ها از جمله مساحت، محیط و طول آبراهه ها و مشخصات مربوط به دبی رودخانه و میزان رسوب آن است. در ادامه با روش های رگرسیون خطی چند متغیره، شبکه عصبی پیش خور چندلایه (MLP) و شبکه عصبی برپایه تابع شعاعی (RBF) به مدل سازی تخمین رسوب پرداخته شده است.پس از محاسبه شاخص هایRMSE وMAE با توجه به این امر که هرچقدر میزان این شاخص ها کمتر باشد مقدار پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیکتر است بنابراین باتوجه به شواهد حاصله مدل شبکه عصبی مصنوعیMLP دقت بهتری را نسبت به دو مدل دیگر در تخمین میزان رسوب منطقه نشان میدهد. از سوی دیگر با توجه به مقدار شاخصR2 که برای سه مدل محاسبه شده است دقت تخمین مدل به مقدار 0.409 برای مدلMLP محاسبه شده است، مقدارR2 برای این مدل برابر 0.88 است. پس از مدل شبکه عصبی مصنوعیMLP، مدل شبکه مصنوعیRBF نتایج بهتری ارائه می دهد. در این مدل مقدارR2 برابر است با 0.4 که نشان دهنده دقت تخمین حدود نصف مدلMLP است. و در رتبه سوم نیز مدل رگرسیون خطی چند متغیره با مقدارR2 برابر با 0.3 قرار دارد.مدل رگرسیون خطی نیز به علت این امر که تنها روابط خطی بین متغیر ها را در نظر می گیرد دارد بیشترین میزان خطا است.
۶۴۷.

ارزیابی حساسیت به سیل حوضه آبخیز تالار با استفاده از مدل نسبت فراوانی احتمالاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت به سیل سامانه اطلاعات جغرافیایی استعداد سیل نسبت فراوانی حوضه تالار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۶ تعداد دانلود : ۴۲۴
سیل می تواند تأثیر مخربی بر حوضه های آبخیز و زندگی انسان داشته باشد، بنابراین برای مدیریت سیل نیاز به آگاهی از وضعیت مناطق سیل گیر می باشد. این تحقیق جهت ارزیابی حساسیت به سیل حوضه آبخیز تالار با وسعت 2067 کیلومتر مربع انجام شده است. بدین منظور از فراسنج های طبقات ارتفاعی، شیب زمین، انحنای زمین، شاخص رطوبت توپوگرافی، قدرت رود، میانگین بارندگی، فاصله از رودخانه، گروه هیدرولوژیکی خاک، حداکثر عمق خاک و کاربری اراضی استفاده شد. نقشه های رقومی کلیه فراسنج ها با استفاده از نرم افزارهای مربوطه تهیه شدند و در نهایت به فرمت رستری تبدیل شدند. در گام بعدی با توجه به سیلاب های قبلی رخ  داده در منطقه مطالعاتی موقعیت جغرافیایی 135 نقطه سیل گیر در منطقه تعیین شد. این مجموعه نقاط به صورت تصادفی به گروه هایی متشکل از 93 نقطه  برای واسنجی و 42 نقطه برای اعتبار سنجی تقسیم شدند. سپس  با تجزیه و تحلیل های مقایسه ای بین موقعیت رخداد سیلاب های قبلی و فراسنج های محیطی مؤثر بر وقوع سیلاب ها، وزن تأثیر هر کلاس از فراسنج ها به دست آمد. در نهایت نقشه احتمال سیل منطقه مورد مطالعه توسط روش نسبت فراوانی تهیه شد. بر اساس نقشه استعداد سیل گیری، حساسیت به سیل حوضه آبخیز تالار به صورت 5 کلاس با حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم نشان داده شد. نتایج نشان داد روش نسبت فرآوانی با دقت 80 درصد از قابلیت بالایی  در شناسایی مناطق حساس به وقوع سیل در حوزه آبخیز تالار برخوردار می باشد.
۶۴۸.

تحلیل پایداری کرانه رود با استفاده از تکنیک های ارزیابی سریع ژئومورفیک، مطالعه موردی: رودخانه سیمره در محدوده شهرستان دره شهر استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش کرانه رود ارزیابی سریع ژئومورفیک س‍ی‍م‍ره ایلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۹۰
فرسایش کرانه رود اثرات ژئومورفیک متعددی بر کانال رود شامل تخریب کناره رودخانه، تغییر مسیر رود، افزایش ورود رسوبات به جریان، رسوب گذاری در رودخانه و غیره ایجاد نموده و می تواند به عنوان یک مخاطره برای فعالیت های انسانی محسوب گردد. در این مقاله پایداری و ناپایداری کرانه رود با استفاده از روش های ارزیابی سریع ژئومورفیک (RGA) در قسمت هایی از رودخانه سیمره (در شهرستان دره شهر، استان ایلام) مورد بررسی قرار گرفت. رودخانه سیمره در محدوده مورد مطالعه به 13 بازه تقسیم بندی شد و با نقشه برداری از مقاطع عرضی نمونه و عملیات میدانی شاخص های پایداری و ناپایداری کرانه رود ارزیابی شدند. روش شاخص پایداری کانال رود (CSI) و شاخص پتانسیل فرسایش کرانه رود اکلاهما- اوزاراک (OSPEI) برای مطالعه فرسایش کرانه رود مورداستفاده قرار گرفتند. بر اساس روش CSI همه بازه های مورد مطالعه دارای ناپایداری متوسط بوده اند و شاخص های فروسایی بستر، فرسایش کناره، شواهد حرکات توده ای و مدل تکاملی رود مهم ترین عوامل تأثیرگذار در تعیین میزان پایداری و ناپایداری کرانه رود ارزیابی شدند. در روش OSEPI، 86 درصد بازه ها دارای ناپایداری متوسط و 14 درصد بازه ها در حالت ناپایدار ارزیابی شدند. در این روش،  شاخص های ارتفاع کرانه، رسوبات منفصل کرانه، شواهد فرسایش کرانه و پوشش گیاهی حاشیه رود به عنوان مهم ترین عوامل در میزان ناپایداری کناره رود تعیین شدند. امتیازات به دست آمده از هر دو روش رابطه مثبت و نسبتاً خوبی ( R2 = 0.71) داشته اند. نتایج امتیازدهی شاخص ها و امتیازات نسبی عوامل در ناپایداری کرانه رود نشان می دهد که روش OSEPI شاخص های مناسب تری را ارائه نموده و تقسیم بندی توصیفی آن بهتر از روش CSI قابلیت تفکیک دارد.
۶۴۹.

بررسی اثرهای اقتصادی تغییرات کاربری و پوشش اراضی از طریق روش های سنجش از دور و مطالعات پیمایشی اطراف بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد ساکنان بهبهان تغییرات کاربری سنجش از دور کاربری اراضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۸۹
استفاده از سنجش از دور و داده های سامانه های اطلاعات جغرافیایی در کاهش هزینه، کوتاه کردن زمان، و افزایش جزئیات و دقت اطلاعات تغییرات کاربری اراضی بسیار مؤثر است. در این مطالعه از تصاویر ماهواره ای سال های 1991 (TM) و 2016 (OLI) منطقه بهبهان استفاده شده است. پس از پردازش و تصحیح هندسی و تصحیح اتمسفری و طبقه بندی داده ها، به تهیه نقشه های کاربری اراضی منطقه اقدام شد. پس از شناسایی تغییرات کاربری اراضی، اثرهای مستقیم اقتصادی این تغییرات کاربری در ساکنان منطقه مشخص شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد سطح اراضی جنگلی، مرتعی، و آبی کاهش داشته و اراضی کشاورزی و مسکونی و اراضی رهاشده افزایش یافته است. کاهش 4/536 هکتاری کاربری جنگل و نخلستان معادل کاهش 204/958/064/25 ارزش ریالی کاربری و کاهش 21/4299 هکتاری مرتع باعث کاهش ارزش ریالی 800/462/923/2 شده است. افزایش سطح کاربری کشاورزی باعث افزایش 000/000/390/825 ریالی درآمد شده است و در نهایت در پایه زمانی مورد مطالعه ارزش ریالی تغییرات کاربری اراضی و پوشش با افزایش 813/039/864/449/194 ریالی روبه رو بوده است. با بررسی اثرهای این تغییرات کاربری مشخص شد که این تغییرات کاربری در اقتصاد ساکنان منطقه اثر مستقیم دارد.
۶۵۰.

بررسی تاثیرپذیری ویژگیهای هیدروژئومورفولوژی حوضه آبخیز سد گلستان2 از تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم عدم قطعیت بیلان آبی کمبود و مازاد آبی حوزه ی آبریز سد 2 گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
بررسی هیدروژئومورفولوژی و پایش و پیش یابی بیلان آب در حوضه های آبخیز می تواند گامی مهم در آمایش سرزمین و دسترسی به توسعه ی پایدار باشد. لذا مطالعه ی حاضر با توجه به مدل بیلان آبی تورنت وایت، مازاد و کمبود آب در دسترس حوضه ی آبریز سد گلستان2 را برای دو دوره ی پایه(1350 تا 1390) و آینده(1391 تا 1428) با استفاده از نتایج مدل گردش عمومی GISS و دو سناریوی تغییر اقلیم RCP4.5 و  RCP8.5مورد واکاوی قرار داده است. نتایج این تحقیق گویای میانگین دمای پایه ی حوضه به میزان 12.51 درجه سانتیگراد بوده که با توجه به سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5  بترتیب میانگین سالانه ی دما به مقادیر 16.60 و 16.96 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت. در ادامه خروجیها برای تغییرات مولفه ی بارش، گویای روند کاهشی آن برای هر دو دوره ی مطالعاتی پایه و شبیه سازی شده می باشد، بطوری که برای دوره ی پایه، شیب کاهشی بارش معادل 41- میلیمتر و برای RCP4.5 و RCP8.5 بترتیب شامل 9- و 18- میلیمتر در هر دهه خواهد بود. در نهایت خروجیهای تحقیق حاضر نشان می دهند که با توجه به میانگین درازمدت دوره ی پایه، میانگین کمبود آبی 505- میلیمتر و مازاد آبی 61 میلیمتر بوده، حال آنکه با توجه به گرمایش جهانی بر مبنای سناریوی RCP4.5، میانگین سالانه ی کمبود آبی 694- میلیمتر و مازاد آبی آن 2 میلیمتر می باشد. اما در خصوص واکاوی نتایج RCP8.5 بترتیب میانگین سالانه کمبود و مازاد آبی حوضه با مقادیر 715- و 1 میلیمتر شبیه سازی شده اند. بنابراین انتظار می رود که با توجه به تغییرات اقلیمی آینده، حوضه ی آبریز سد گلستان2 دچار تنش کم آبی شدید گردد که این نیازمند اعمال مدیریت ریسک در تخصیص منابع آبی برای فعالیتهای مختلف جامعه ی مورد نظر بوده تا چالشهای آبی پیش روی به بحران آبی مبدل نگردد.
۶۵۱.

تحلیل ژئومورفیکی رده-آرایه ای ریز شبکه آبراهه های پدید آمده در بستر خشک شده دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه آبراهه دریاچه ارومیه تکامل رده-آرایه ای ژئومورفولوژی جریانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۲۴
کاهش تراز آب دریاچه ارومیه در سال های اخیر سبب شده که اراضی بخش هایی از بستر آن خشک شده و فرایندهای ژئومورفیکی به درون بستر آن گسترش یابد. در این پژوهش با هدف بررسی شبکه آبراهه های پدید آمده در بستر خشک شده دریاچه ارومیه، از مدل تحلیل رده-آرایه ای استفاده شده است. به این منظور داده های وکتوری شبکه آبراهه های به دست آمده از تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزار MapViewer با استفاده از روش استرالر رده بندی شده و نمودار فراداده های رده و تعداد آبراهه های رده ۱ تا ۶ در نرم افزارهای Grapher و Curvexpert ترسیم گردید. با توجه به نتایج میان فراداده های رده و تعداد آبراهه های رده های 1 تا ۶ همبستگی نمائی برقرار بوده و ضریب تعیین میان این دو متغیر در نیمه راست پهنه پژوهش برابر 982/0 و در نیمه چپ 975/0 است و با توجه به بیشتر بودن ضریب همبستگی و تعیین رده و تعداد آبراهه ها در نیمه راست، روند تکامل ریخت شناختی آبراهه ای تندتر از نیمه چپ است. همچنین همبستگی میان رده و میانگین درازای آبراهه های هر دو نیمه از نوع معکوس مربع است و ضریب تعیین میان رده و میانگین درازای آبراهه ها در دو نیمه تقریباً برابر بوده و حدود 98/0 می باشد. تفاوت میانگین درازای آبراهه ها در این دو نیمه در روند شتاب افزایشی-کاهشی آن است، به گونه ای که روند شتاب افزایش و کاهش میانگین درازای آبراهه ها در نیمه چپ شدیدتر از نیمه راست می باشد.
۶۵۲.

تخمین دمای هوا بر اساس پارامترهای محیطی با استفاده از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمای هوا دمای سطح زمین کاربری اراضی مدلهای تخمین دمای هوا رگرسیون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۷۴۴
هدف این مطالعه تخمین دمای هوای میانگین ماهانه با استفاده ازداده های دمای سطح زمین، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی، عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب و کاربری اراضی در دوره زمانی 2015-2001 است. علیرغم برخی تشابهات فضایی بین الگوهای فضایی دمای هوا و دمای سطح زمین، این دو متغیر تغییرپذیری کاملا متفاوتی دارند بطوریکه ضریب تغییرپذیری دمای هوا چهار برابر دمای سطح زمین به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل حاکی از این است که در زمستان ارتفاع نقش کلیدی را در توزیع پراکندگی اختلافات دمای سطح زمین ودمای هوا دارد، در حالیکه در دیگر فصول نقش شیب و پوشش گیاهی مشخص تر است. پس از مشخص کردن الگوهای فضایی دمای سطح زمین و دمای هوا، اقدام به تخمین دمای هوا از طریق مدل های رگرسیون با وضوح فضایی 0.125 درجه گردید. پایین ترین مقدار خطا در ماه های نوامبر و دسامبر با ضریب تبیین 70 درصد و خطای استاندارد 1 درجه سانتیگراد به دست آمد. همچنین حداکثر خطا در فاصله ماه های می تا آگوست با ضریب تبیین 59 تا 63 درصد و خطای استاندارد 1.6 درجه سانتیگراد محاسبه گردید که در سطوح 0.05 معنی دار هستند. به علاوه نتایج حاصل از ارزیابی هر ماه نشان داد که تخمین دمای هوا در ماه های سرد (نوامبر، دسامبر، ژانویه، و فوریه و مارس) دارای دقت بیشتری است. با در نظر گرفتن کاربری های مختلف، بالاترین ضریب تبیین به مناطق آبی و شهری با ضریب تبیین 96 تا 99 درصد در ماه های گرم و پایین ترین ضریب تبیین به جنگل مخلوط و علفزار با ضریب تبیین 15 تا 36 درصد در ماه های سرد مربوط است.
۶۵۳.

ارزیابی دقت خروجی مدل های منطقه ای آب و هوا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران ریزمقیاس نمایی مدل منطقه ای آب و هوا CORDEX

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۳۵۸
بررسی تغییرات منطقه ای آب و هوا به منظور سازگاری و ارائه خط مشی های تعدیلی در سطح ملی یکی از موضوعات مهم در مطالعه تغییر اقلیم است. هدف از این پژوهش بررسی دقت خروجی مدل های منطقه ای آب و هوا در پروژه ریزمقیاس نمایی هماهنگ منطقه ای (CORDEX) در ایران است. بدین منظور، خروجی های بارش و دمای کمینه و بیشینه برای سه RCM در دو محدوده CORDEX شامل شمال افریقا- خاورمیانه (MNA) با قدرت تفکیک 25 و 50 کیلومتر و جنوب آسیا (WAS) با قدرت تفکیک 50 کیلومتر از پایگاه داده ESGF و داده های ایستگاه های همدیدی به عنوان داده مشاهداتی جهت ارزیابی خروجی مدل ها از سازمان هواشناسی کشور طی دوره زمانی 1990 2005 دریافت شد. سپس، نزدیک ترین ایستگاه به یاخته متناظرش شناسایی شد و با روش های میانگین خطا، همبستگی پیرسن، و RMSE مقایسه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که به طورکلی مدل های موجود در پروژه CORDEX برای بارش همبستگی زیادی با داده های مشاهداتی نداشتند؛ ولی مقدار خطا و RMSE در مدل RCA4-MNA0.22 کمتر از سایر مدل ها بود. همچنین، در ارتباط با دمای بیشینه و کمینه به ترتیب مدل های HadRM3P و RegCM4.1 در محدوده جنوب آسیا برآورد نسبتاً درستی داشتند و در بیشتر نواحی کشور همبستگی بالا و خطایی کمتر از یک درجه سلسیوس را با داده های مشاهداتی نشان دادند.
۶۵۴.

شناخت دقت پایگاه داده ماهواره ای بارش PERSIANN-CDR در شبیه سازی رواناب مدل SWAT بر روی پهنه حوضه دریاچه مهارلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش ماهواره ای دریاچه مهارلو مدل SWAT هیدرولوژی PERSIANN-CDR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۵۰۲
همواره دسترسی آسان به داده های پایه اقلیمی و قابل اطمینان بودن آن ها در نقاط مختلف جهان از چالش های اساسی پژوهشگران بوده است. بدین منظور، پایگاه های اقلیمی مختلفی نظیر مشاهداتی واکاوی شده و محصولات ماهواره ای ایجاد شده اند. در این پژوهش از پایگاه داد ه بارش ماهواره ای PERSIANN-CDR به منظور برآورد رواناب با مدل نیمه توزیعی هیدرولوژیکی SWAT بر روی پهنه حوضه دریاچه مهارلو استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ضریب همبستگی مقادیر رواناب برآوردشده حاصل از این پایگاه داد ه ماهواره ای با مقادیر رواناب حاصل از داده های مشاهده ای ایستگاهی حدود 6/0 است. شاخص کارایی نش- ساتکلیف و ضریب تبیین در برآورد رواناب با داده های مشاهداتی هر دو به طور متوسط 6/0 و با داده های ماهواره ای به ترتیب 5/0 و 1/0 به دست آمد. بر پایه یافته های این پژوهش، می توان گفت که اگرچه مقادیر رواناب برآوردشده از مقادیر بارش پایگاه داد ه ماهواره ای PERSIANN-CDR هماهنگی زمانی بسیار خوبی با داده های مشاهده ای از خود نشان می دهند، از آنجا که این پایگاه داده مقادیر بارش را به طور متوسط 70 میلی متر کمتر از مقادیر واقعی مشاهده ای نشان می دهد، کارایی بالایی در برآورد رواناب بر روی این گستره از ایران زمین از خود نشان نمی دهد.
۶۵۵.

ارتباط تناوب آخرین فوران های دماوند و توالی دریاچه های سدی گدازه ای طی کواترنری پسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دماوند دریاچه سدی پادگانه دریاچه ای دیرینه ژئومورفولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۴۵۴
یکی از عوامل زمین ساختی که نقش قابل توجهی در شکل زایی دارد آتشفشانها و مواد مذاب ناشی از آن ها است. فوران های آتشفشانی  باعث دگرشکلی مورفولوژی و ایجاد ساختمان لندفرمی جدید می شود. آتشفشان دماوند به عنوان یک عارضه ساختمانی  با فوران های متوالی خود طی کواترنری تغییرات قابل توجهی را در پیرامون خود ایجاد نموده است. در این پژوهش، نقش آخرین گدازه های دماوند در ایجاد دریاچه های سدی مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف روش تحلیلی و بازسازی زمانی تغییرات  به کار گرفته شده اند. تکنیک کار مقایسه مورفومتری پادگانه های دریاچه ای و سدهای گدازه ای به سه روش مقایسه ارتفاع و ضخامت رسوبات آبرفتی، تعیین حدود گسترش رسوبات دریاچه ایی و باز یابی آخرین حد ارتفاعی گدازه های مشرف به دره ها استوار است. دریاچه هراز در ارتفاع 2550متری و با مساحت 04/52 کیلومتر مربع، دریاچه لار در ارتفاع 2580متری با مساحت79/68  و دریاچه دلیچای در ارتفاع 3780 متری از سطح دریا و با مساحت 25 کیلومتر مربع قرار گرفته اند.  این سه دریاچه به صورت تقریبا همزمان شکل گرفته اند. جریان های گدازه ای این سه دریاچه را از هم جدا و به صورت متوالی کنار هم قرار داده اند. دریاچه ها از طریق تندآب ها با هم مرتبط بوده که منجر به تشکیل مجرای فعلی شده است.
۶۵۶.

تأثیرات ناشی از ساختار رسوبی مخروط افکنه ها بر ویژگی های مکانیکی و مهندسی خاک (مخروط افکنه های چیتگر و کن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کن چیتگر مخروط افکنه آزمون نفوذ استاندارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۹۴۵۹
مخروط افکنه ها یکی از مناسب ترین مناطق برای ایجاد سکونتگاه های شهری هستند بنابراین توسعه پروژه های عمرانی بر سطح آنها اجتناب ناپذیر است. مخروط افکنه های کن و چیتگر در جنوب بلندی های البرز و در شمال غرب تهران قرار گرفته اند و در این پژوهش سعی شده تا رسوبات این بخش از تهران با نگاه سیستمی و با توجه به نوع رسوبات و همچنین فرم و فرایندهایی که مختص این محیط است بررسی و ساختارهای رسوبی آن مانند: گردشدگی، نسبت پهنی، ضریب شکل و کرویت در هر دو مخروط مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرند و در نهایت در جنبه کاربردی خود همبستگی بین فاکتورهای رسوبی مؤثر بر مقاومت خاک آنالیز و مهمترین فاکتور رسوبی تاثیر گذار بر مقاومت خاک تعیین گردد. برای مقایسه شکل و اندازه رسوبات، طی بازدیدهای میدانی تعداد 24 نقطه نمونه برداری از قسمت های بالایی تا انتهایی هر دو مخروط افکنه انتخاب و مختصات آنها با دستگاه GPS ثبت و از هر یک از ترانشه ها بصورت لایه به لایه نمونه برداری انجام گردید. بر پایه بررسی ها و نتایج آزمایشگاهی همچنین تحلیل داده های فوق توسط نرم افزارهای اکسل، گردیستات و فری هند مشخص گردید که مخروط افکنه چیتگر در اندازه دانه از الگوی نمایی کاهش به سمت پایین پیروری می کند درصورتی که در  مخروط افکنه کن این الگو تا قسمت میانی روند کاهشی را نشان میدهد ولی در قسمت انتهایی به دلیل تداخل با رسوبات مخروط افکنه کرج این نظم بهم می خورد. مقایسه فرم رسوبات نشان داد که گردشدگی و کرویت دانه ها در هر دو مخروط به دلیل طی مسافت طولانی از بالا به پایین روند افزایشی را نشان می دهد. آنالیز همبستگی بین خصوصیات اندازه و شکل رسوبات با نتایج آزمون نفوذ استاندارد (SPT) ثابت کرد که فاکتور متوسط قطر ذرات و گردشدگی بیشترین همبستگی را در عمق های مختلف با مقاومت خاک دارند که اولی مثبت و مستقیم و دومی منفی و غیر مستقیم است.  
۶۵۷.

پهنه بندی مناطق مناسب برای احداث پیست اسکی با رویکرد گردشگری ورزشی (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان چهارمحال و بختیاری پهنه بندی پیست اسکی گردشگری ورزشی مناطق مستعد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۶۷۱
گردشگری اسکی یکی از شاخه های گردشگری ورزش های زمستانی است که، از دیدگاه جهانی، به یک صنعت تبدیل شده است؛ اما، در حال حاضر، با تبعات ناشی از تغییر اقلیم و گرمایش جهانی به خطر افتاده است. در چنین شرایطی، برنامه های گردشگری ورزشی باید در جهت انتخاب مناسب ترین مکان برای احداث پیست های اسکی باشد که از لحاظ میزان برف گیری و سایر فراسنج های مورد نیاز با کمترین مشکل مواجه شود. راه حل مناسب در پهنه بندی، انتخاب، و تعیین مکان های مناسب احداثِ تأسیسات ورزش های زمستانی و پیست های اسکی استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بنابراین، هدف از اجرای پژوهش حاضر پهنه بندی مناطق مستعد احداث پیست اسکی با رویکرد گردشگری ورزشی در استان چهارمحال و بختیاری است. این پژوهش از نوع کاربردی است و شاخص های به کاررفته عبارت است از: میزان بارش، روزهای برفی و یخبندان، شیب، راه های ارتباطی، تراکم راه های ارتباطی، فاصله از راه های ارتباطی، ارتفاع، طبقات شیب، جهت شیب، سرعت باد غالب، پوشش گیاهی، تراکم مراکز شهری و روستایی، فاصله از مراکز شهری و روستایی و اماکن، سالن، پیست و مراکز ورزشی. پس از وزن دهی و محاسبه وزن نهایی، هر یک از مؤلفه ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی وارد نرم افزار ArcGIS شد و در ترکیب با روش ارزیابی، توان اکولوژیک مناطق مستعد احداث پیست اسکی تعیین گردید. نتایج نشان داد حدود 77/802 کیلومتر مربع (93/4درصد) از سطح استان چهارمحال و بختیاری پتانسیل احداث پیست اسکی را دارد که بخش وسیعی از آن در شهرستان کوهرنگ گسترده شده است. پیست اسکی چلگرد، معروف ترین پیست فعال استان، در پهنه شناسایی شده واقع شده است.
۶۵۸.

ارزیابی وضعیت سیل خیزی و سیل گیری حوضه آبریز لیقوان چای با استفاده از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پتانسیل سیل خیزی پهنه بندی ANP منطق فازی لیقوان چای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۳۹۶
امروزه سیل به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی شناخته شده در طبیعت است. کشور ایران به دلیل برخورداری از شرایط طبیعی مساعد برای سیل خیزی در زمره کشورهای حادثه خیز از نظر وقوع این مخاطره است. هدف اصلی این پژوهش تعیین پهنه های سیل خیز و سیل گیر حوضه لیقوان چای تبریز است. جهت انجام این کار از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی به همراه 12 پارامتر طبیعی استفاده شده است. بر اساس مدل فرآیند تحلیل شبکه برای سیل خیزی، معیارهای شیب(187/0)، جنس سازند(125/0) و برای سیل گیری نیز پارامترهای شیب(229/0)، انحنای پلان (2/0) بیشترین ضریب تأثیر را داشته اند. بر اساس نتایج، بخش های جنوبی حوضه با قرارگیری در پهنه هایی با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد، به عنوان سیل خیزترین بخش های حوضه معرفی شده اند. این مناطق به خاطر سنگ بستر آتشفشانی، نفوذپذیری پایین، شیب زیاد، دریافت بارش بیشتر و تراکم شبکه آبراهه بالا قابلیت تولید روآناب بالایی را دارا هستند و از این نظر در کلاس طبقات با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد قرار گرفته اند. از نظر سیل گیری نیمه شمالی حوضه بیشترین پتانسیل سیل گیری را دارد. این مناطق عمدتاً زمین های اطراف رودخانه های اصلی، زمین های پست و هموار بخش خروجی حوضه را در بر می گیرند. از نظر تقسیمات واحدهای اراضی این مناطق عمدتاً به عنوان زمین هایی با پستی و بلندی کم و شیب نسبی کمتر از 10 درصد می باشند که اغلب نواحی حاشیه ای رودخانه ها، تراس های قدیمی و جدید را در بر می گیرند. این مناطق با ویژگی هایی همچون شیب کم، ارتفاع نسبی پایین، فاصله کم از رودخانه و انحنای پلان و پروفیل مقعر مشخص شده اند.
۶۵۹.

ارزیابی کارایی مدل سری CMIP5 در شبیه سازی و پیش بینی پارامترهای اقلیمی بارندگی، دما و سرعت باد (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی آماری سری CMIP5 روند تغییرات CanESM2 SDSM

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۷۱۸
ایران جزو کشورهایی است که ضریب تأثیرپذیری آن از تغییرات اقلیمی بالاست. امروزه، تغییرات پارامترهای اقلیمی به وسیله مدل های گردش کلی جو بررسی می شود. نسخه های گوناگونی از این مدل ها منتشر شده است؛ آخرین نسخه آن مدل های سری CMIP5 است. مدل های CMIP5، که در گزارش پنجم ارزیابی تغییر اقلیم (AR5) استفاده شده اند، از عدم قطعیت پایین تر و وضوح بیشتری نسبت به مدل های قبل برخوردارند. در این مطالعه، تغییرات پارامترهای اقلیمی بارندگی، دمای متوسط، و سرعت باد حداکثر به وسیله مدل CanESM2 به عنوان یکی از مدل های مورداستفاده در تهیه گزارش پنجم ارزیابی تحت سه سناریوی RCP و براساس روش ریزمقیاس نمایی SDSM بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بارندگی طبق سناریوهای RCP2.6 و RCP 8.5 به ترتیب 28/62 و 69 میلی متر خواهد بود که نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب 18/9 و 2/17درصد افزایش و براساس سناریوی RCP 4.5، 39/58 میلی متر بوده است که نسبت به دوره مشاهداتی 81/0 درصد کاهش خواهد داشت. میانگین دمای متوسط طبق سناریوهای RCP2.6، RCP4.5، و RCP8.5 به ترتیب 59/20، 03/21، و 10/22 درجه سانتی گراد خواهد بود که نسبت به دوره مشاهداتی به ترتیب 5/4، 7/6، و 8/12 درصد افزایش دارد. همچنین، سرعت حداکثر باد تحت سناریوهای RCP2.6، RCP4.5، و RCP8.5 به ترتیب 9/4، 4/4، و 3/5 درصد نسبت به دوره مشاهداتی افزایش خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان