آخرین رمان لف نیکلایویج تالستوى "رستاخیز" یک اثر فلسفى، عقیدتى و اجتماعى است که نویسنده مدت ده سال روى آن کار کرده است. رمان "رستاخیز" اثرى انتقادى شدید درباره شرح حال قهرمان اصلى دمیترى ایوانویج نخلودف است که با توصیف شخصیت او نویسنده مسائل عقیدتى و اجتماعى سالهاى 90-80 قرن 19 روسیه را براى خواننده به تصویر مى کشد. مقاله إبتدا به تاریخچه شکلگیرى رمان که موضوع آن برگرفته از یک جریان واقعى دادگاهى است و همچنین به علت انتخاب نام رستاخیز براى اثر که با وصف طبیعت آغاز شده است مى پردازد. در ادامه ضمن مقایسه شخصیت قهرمان اصلى اثر با قهرمانهاى رمانهاى "جنگ و صلح"،" آنا کارنینا"، "حاجى مرإد" و" "خوشبختى" خانوادگى " به چگونگى تکامل روحى نخلودف که هدف غائى خود را رسیدن به کمالات انسانى و مبناى سعادت را زیستن براى دیگرى و عشق به همنوع قرار داده بود پرداخته مى شود.
نهضت رمانتیک در انگلستان در سال 1798 از طریق نشر کتاب ترانه های غنایی، کار مشترک وردزورث و کلریچ، موجودیت خود را اعلام کرد. رمانتیک های انگلیسی گر چه در زبان اشتراک داشتند اما در ملیت مشترک نبودند و کسانی که راه را برای این نهضت آماده و هموار کردند از قبیل تامس گری، رابرت برنز، ویلیام کوپر، ویلیام بلیک، برادران کالینز و ... به دوره پیش رمانتیک تعلق داشتند. هنرمندان عصر رمانتیک انگلستان داوری های قرن هجدهم درباره ادبیات قرون وسطی و عصر الیزابت را به کلی رد کردند و به همراه آن نظر عصر نسبیت به خویشتن دگرگون شد. منتقدان و هنرمندان این دوره، چون هزلیت و لمب و ...، رو به گذشته بردند اما آن را احیا نکردند بلکه از آن مطالب جدیدی بیرون کشیدند و به توصیف عهدی جدید و روح و بینش نو پرداختند. دوره رمانتیک عصر استقلال فردی بود که نویسندگان جبهه سیاسی واحدی نداشتند و اختلاف آرا و تمایلاتشان زیاد بود. آنان فرزندان زمان خویش بودند و این مقاله نیز به بررسی این دوره از ادبیات درخشان انگلستان و برخی از چهره ها و آثار شاخص آن دوره می پردازد.