بدیعالزمان فروزانفر که در جایگاه یکی از برجستهترین محققان و استادان زبان و ادبیات فارسی به عنوان پژوهشگر بیملال آثار مولانا جلالالدین رومی شناخته شده است، بخشی از مطالعات خود را به نقد ادبی اختصاص داده بود و بیهیچ گزافهای باید او را از پیشگامان نقد ادبی در ادبیات معاصر فارسی به شمار آورد. در میان این آثار، کتاب سخن و سخنوران دارای ارزش و اعتبار خاصی است و با توجه به آن که اثر مذکور نخستین پژوهش مدون دانشگاهی در تحلیل انتقادی شعر کهن فارسی و به اعتباری اولین تاریخ ادبیات تحلیلی و انتقادی در زبان فارسی به شمار میرود، پرداختن به ارزشهای انتقادی آن میتواند بخشی از تاریخ نقد ادبی در ایران را ترسیم کند. این اثر که آمیزهای از پژوهش و ذوق ادبی را در خود جمع دارد، نشان میدهد که چگونه استاد زنده یاد ما در حالی که هنوز بسیاری از آثار شعری و دیوانهای کهن تنها به شکل نسخ خطی قابل استفاده بود و بسیاری از معاصرانش کار نقد را با مباحث خشک لغوی و انشاپردازی در آمیخته بودند، بابی تازه در برابر مشتاقان و محققان ادبیات فارسی گشود و ذهن آنان را به ضرورت تصحیح و چاپ انتقادی این آثار متوجه ساخت. شکل انتخاب شاعران مورد بحث در سخن و سخنوران، به عنوان شاعران صاحب سبک و جریان ساز و گزینش نمونههایی از سرودههای آنان در این اثر، سبب شد تا سخن و سخنوران را نخستین نمونه گزیدهپردازی در ادبیات فارسی نیز به شمار آورند. در نهایت، باید پذیرفت که این اثر ارجمند از نخستین سرمشقهای بررسی انتقادی در شعر کهن فارسی و الگویی برای نسل بعد بوده است.
نقشبند آفرینش، ملک و ملکوت و خاک و افلاک را با تمام شگفتیها و تنوع و تکثـرش و حتی آدم صفی الله را طفیل شاه بیت غزلِ دیوان هستی قرار داد.
رهپویان وادی حقیقت نبوی با پیروی از گفتار و سیره او –که منبعث از سرچشمه وحی است- سعادت و کمال خود را رقم می زنند و به موجودیت خود معنی می بخشند.
هنرمندان بویژه سخنوران سخته و سخن سنج، با ارادتی خالصانه و عاشقانه بدان محمودِ حق روی می آورند و از دریای خرد و معالی او مرواریدهای معرفت گرفته، دُرهای معانی سُفته، کلام خود را بدانها می آرایند و از پرتو این گهرهای رخشان هدایت روان خود را روشن و آثار خویش را مانا و پویا می سازند.
از میان سرایندگان نامدار، خاقانی-که بحق «حسان عجم» لقبش داده اند- در این باب بیش از دیگران اقبال داشته است؛ این چابکسوار پیشتاز سمند سخن، گوی ستایشگریِ برگزیده حق را در میدان مدیحه سرایی از همگنان در ربوده و به دربرده است.
او توانسته است هنرمندانه با خیالپردازیهای نغز و تصویر آفرینی های بدیع بالفظ و معانی بشکوه، هنر و فضیلت رسول مهر را بنمایاند و به شعر خود مقبولیت و اعتبار بیشتر بخشد.
پژوهنده در این تحقیق بر آن است که به بررسی ابعاد مضامین و مفاهیمِ برخاسته از هنر و اندیشه و خامه خاقانی در ستایش ابعاد هنری مختارِ حق بپردازد و با استناد به شواهد و مصادیق شعری حق مطلب را ادا کند.
سنایی غزنوی از شاعرانی است که با جهان بینی حکیمانه و دیدگاه عارفانه خود درباره خلقت عالم و نقد نظریه های عرضه شده در این مفهوم، گام در عرصه سخنوری نهاده است. بیتردید شناخت جهان بینی وی ما را در دریافت اندیشه های دینی و اجتماعی و درک مفاهیم شاعرانه وی یاری میکند.
در این نوشته ضمن اشاره به دیدگاه ها و مکتب ها و نحله های فکری و اجتماعی از جمله اندیشه های زردشت، مانی، مزدک، ارسطو (Aristotle)، افلاطون (Plato) و باور های خردورزانه ابن سینا، فارابی و ناصرخسرو، به بیان نظریه سنایی پرداخته شده و با توجه به آثار وی، دیدگاه او در این موضوع کاویده شده و با دیگر نظریه ها به سنجش در آمده است.