در تذکره ها، کتاب های تاریخ ادبیات، فهرست ها و سایر مراجع به دلیل گستردگی و پراکندگی موضوعی، گاه مطالبی نقل می شود که نمی توان به درستی همه ی آن ها اطمینان داشت؛ یکی از آن موارد، انتساب آثار نسبتاً زیادی به ده نامه هاست. این وضعیت گاه نیز حاصل پیش داوری های غیر تحقیقی و اعتماد بدون مراجعه به اصل آثار است که برخی محققان مرتکب شده اند و به اندک نشانه ای مانند شباهت نام یا اشاره ی صرفاً واژگانی و نه اصطلاحی، یا صرف یادکرد شخصی و مشاهده در کتابی، حکم به تعلّق اثری به نوع خاصی داده اند؛ به طوری که 23 منظومه به نام ده نامه در این آثار ثبت شده است که نیمی از آن ها واقعاً ده نامه نیستند.
پرسش های تحقیق نوشته ی حاضر، گرد این موارد هستند که نظریه های انواع ادبی چه مطالبی را بررسی می کنند؟ چه ملاک ها و ابزارهایی بیشتر به کار تشخیص انواع ادبی می آیند؟ آیا همه ی آثاری که نام ده نامه بر آن ها نهاده شده است، ده نامه هستند؟
در پایان، پس از حذف 11 اثر که منسوب به ده نامه اند، 12 اثر باقی می ماند که از این تعداد 7 منظومه کاملاً با معیارهای تعیین کننده ی ژانر ده نامه همخوان هستند که عبارتند از: منطق العشاق اوحدی مراغه ای، محبت نامه ی ابن نصوح، عشاق نامه ی عبید زاکانی، تحفه العشاق رکن صائن سمنانی، روح العاشقین شاه شجاع، روضه المحبین ابن عماد و محبوب القلوب حریری. 3 اثر الحاقی به ژانر ده نامه نیز وجود دارد که عبارتند از: عشاق نامه ی عراقی، صحبت نامه ی همام تبریزی و سی نامه ی امیرحسینی هروی. اما 2 اثری که بدون بررسی باقی ماندند، روضه العاشقین عزیز بخاری و عشرت نامه هستند.
محاکات کلمة کلیدی در بوطیقای فلسفی است که عنصر جوهری شعر را تشکیل می دهد. مفهوم این کلمه از زمانی که در نوشتارهای ارسطو مطرح شده تا آن زمان که از طریق متّی بن یونس قنّائی وارد حوزة اسلامی شده و تا زمانی که از زیر دست فلاسفة مسلمان عبور کرده ، پیوسته در حال تغییر بوده است. مقالة حاضر، در صدد است مفهوم کلمه را از طریق بررسی پدیدار شناسانه در نوشتارهای فلسفی حوزة اسلامی بررسی نماید. منابع تحقیق از ترجمة اثر ارسطو توسط متّی بن یونس قُنّائی شروع میشود و به ترتیب به رساله های شعری فارابی، ابن سینا، بغدادی، ابن رشد، خواجه نصیر طوسی و حازم قرطاجنی می رسد. محورهای اصلی بحث در این مقاله عبارت است از: قلمرو معنوی محاکات، وجود تمایز و اشتراک محاکات در هنرها، محاکات در شعر، انواع محاکات شعری، اهداف محاکات شعری، محاکات شعری و قیاسات منطقی، محاکات شعری و صورت های بلاغی، محاکات و مسأله وجود، محاکات شعری و هدف تربیتی ـ اخلاقی شعر. در هر مورد به ترتیب تاریخی، نظریّات چهره های فوق را بررسی کرده ایم. قرطاجنی فیلسوف نیست، امّا از آن جا که نظریّاتش تحت تأثیر ابن سینا و فارابی قرار دارد و در پایان دورة تدوین بوطیقای فلسفی ـ اسلامی ایستاده، اثر او را هم در زمرة این تحقیق گنجاندیم.