آثار ادبی از لحاظ موضوعی به دسته های مختلفی تقسیم میشوند که از آن جمله اند: انواع حماسی، تعلیمی، نمایشی و غنایی. مقوله درخواست وتقاضا که از زیرشاخه های ادبیات غنایی محسوب میشود، در شعر شاعران از دوره های آغازین شعر فارسی تا دوره معاصر به صورت های گوناگون جلوه نموده است. به طور کلی، انواع تقاضا و درخواست ها را میتوان به دو دسته کلی تقاضاهای مادی و غیرمادی تقسیم کرد که شاعران به شیوه های متفاوت نسبت به طرح آن اقدام کرده اند. در پژوهش حاضر، این موضوع در اشعار کمالالدین اسماعیل اصفهانی- یکی از شاعران بزرگ سبک عراقی، بررسی و تحلیل شده است. در این زمینه سعی شده است تا همه اشعار شاعر در دیوانش مطالعه و انواع درخواست و تقاضاهای مادی و غیرمادی او استخراج و بررسی و تحلیل گردد و از این رهگذر نشان داده شده است که نزدیک به سه چهارم درخواست های شاعر را تقاضاهای مادی دربرمی گیرد که بیانگر وضعیت دشوار زندگی و معیشت وی است.
در این مقاله، درباره موضوع های مشترکی که در آثار ابوعبدالله رودکی و جفری چاوسر وجود دارد، جداگانه از طریق مقارنه و گاه توارد تحقیق شده است.هر دو شاعر در روزگار نسبتا ناآرامی به سر می بردند ولی در محیطی که کار می کردند، آرامش نسبی داشتند و به همین دلیل در شعرشان وجوه شادی و نشاط فراوان یافت می شود.از موضوع های دیگری که دو شاعر به آن توجه داشته اند، «مرگ» است.رودکی و چاوسر بر شاعران پس از خود تاثیرهای زیادی گذاشته اند.حوزه تاثیر رودکی حتی تا روزگار معاصر ادامه یافته ولی اوج تاثیر چاوسر تا حدود سیصد سال بیشتر نیست.هر دو شاعر مرثیه می سرایند و مرثیه های آنها تاثیرگذار بوده است.از وجوه افتراق این دو شخصیت، زبان آنها است.زبان رودکی پس از هزار سال برای فارسی زبانان مفهوم است ولی زبان چاوسر چنین نیست و باید برای نسل امروز ترجمه شود. دیگر اینکه رودکی از خود جوشیده و از پیشینیان بهره نبرده، در صورتی که چاوسر به طور یقین تحت تاثیر شخصیت های پیش از خود، چون پترارک، بوکاچو و دانته بوده است.چکیده عربی:یلقی هذا المقال الضوء علی الموضوعات المشترکة الموجودة فی نتاجات أبی عبدالله رودکی، وجیفری تشوسر. وذلک لأن کلا الشاعرین عاشا فترة لم تکن تخلو من الاضطرابات؛ غیر أنهما کانا یتمتعان بنوع من الهدوء فی بیئتهما، ما أدی إلی کثرة وجوه السرور، والنشاط فی شعرهما.والموت یعتبر من الموضوعات المشترکة بین الشاعرین، کما أنهما ینظران إلی الموت بنظرة واحدة إلی حدّ ما؛ بالإضافة إلی الصبغة الفلسفیة الموجودة فی نتاجاتهما عند الحدیث عن الموت. وکلا الشاعرین یتطرقان مضمون المراثی، وهی ذات تأثیر. کما قصد کلاهما بلاط الأمراء، وعاشا معتمدین علی الصلات التی حصلا علیها.