اساسی ترین زمینه های تحول در زبان و ادب ایران پس از اسلام، در قرن ششم با قدرت یافتن سلجوقیان شکل گرفته است. از جمله پیامدهای تحولات سیاسی- اجتماعی عصر یاد شده، گسترش جغرافیایی شعر، تحول در زبان، فکر و صور خیال و در یک کلمه، تغییر و تحول در سبک بوده است. دشواری و دیریابی شعر قرن ششم از جمله ویژگی های سبکی این دوره به شمار می رود.شعر انوری، نمونه ای از دشوارگویی در آن دوره است. شروح کهنی چون شرح شادی آبادی، شرح ابوالحسن فراهانی و کوشش های اخیر و مرحوم مدرس رضوی و استاد ارجمند شهیدی، شواهدی بر این مدعاست.نگارنده برآن است تا در این مقاله، نکته ای را از دیوان این شاعر خراسانی شرح کند قرن ششم هجری به دلایل بسیار، از جمله قدرت یافتن سلجوقیان، مطرح شدن عراق در برابر خراسان، راه یابی زبان دری به عراق و آذربایجان و درآمیختن با دیگر لهجه ها، انتقال مجالس و محافل ادبی به این منطقه و ... در تاریخ ادبیات ایران قابل توجه و بررسی است.
مسئله مرگ همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده و هرکسی قصد داشته در این زمینه به حقایقی دست پیدا کند و یا به دنبال توجیهاتی برای پذیرش این درد درمان ناپذیر باشد. بسیاری از حکما، عرفا و متشرّعان مسلمان، در این باب به بیان نظرات و تحقیقات خود پرداخته اند؛ یکی از آنان که در این موضوع، هم چون سایر موضوعات، داد سخن داده است، سنایی غزنوی است. در این پژوهش، برای تبیین عقاید عرفانی، دینی و حکیمانه سنایی، با استفاده از حدیقه الحقیقه، دیوان و نیز مثنوی های وی، ابتدا مطالبی از قبیل: تعریف، شمول و فواید مرگ مطرح و ضمن ارائه تصویری نامحبوب از دنیا، از آن به عنوان مزرعه و آزمایشگاه منزل آخرت یاد شده است؛ سپس برای تکمیل اثبات جاودانگی آدمی، مباحثی نظیر: نسبی بودن پدیده مرگ و نیز ضرورت آن در نظام احسن با تکیه بر قرآن و حدیث ذکر شده است. نتیجه آن که مرگ پایان حیات آدمی نیست؛ بلکه تحولی رو به رشد و در جهت کمال است که او را در مسیر دستیابی به سعادت ها و کمالات اُخروی قرار می دهد؛ مجموعه این عوامل سبب می گردد که یقینی به مرگ حاصل شود که ممکن است زندگی محدود دنیوی را در نزد انسان، کم ارزش تر از زندگی جاوید آخرت جلوه دهد.