ویراستاری، یکی از ضروریترین مراحل پیش از چاپ هر نوشته است. علیرغم پژوهشهای فراوان در زمینه ویراستاری، هنوز جایگاه این رشته از علم، به عنوان یک تخصص، آنچنان که باید تبیین نشده و آگاهی عمومی از آن اندک است. اهداف نگارنده در این تحقیق عبارت است از: الف) آشنا کردن خواننده با پیچیدگیهای ویراستاری ب) اثبات این که ویراستاری نیز به ماننده سایر حوزههای علمی، خود یک تخصص است و لذا باید نگرشی درخور به آن داشت. ج) پرتوافکنی بر جنبههایی از ویراستاری که برای آحاد نسل نو مبهم است. در همین ارتباط حد و مرز ویراستاری، رسالت ویراستار و ویژگیهای یک ویراستار موفق بیان میشود. طی این تحقیق، از دو قسم ویرایش سخن به میان میآید. ویرایشهای سطح نخست، لغزشهایی را در بر میگیرد که از نظر همه گویشوران زبان، خطا و تصحیح آنها ضروری است. ویرایشهای سطح دوم، در برگیرنده نکات ذوقی و زیباشناختی است و همگی، جنبه پیشنهادی دارد که پذیرش آنها به عهده نویسنده است. پرهیز از افراط و تفریط در ویراستاری و استفاده مطلوب از زبان که نقشی حساس در موفقیت ویراستار دارد از دیگر نکات مورد بحث در این تحقیق است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت ویراستاری در ایران ارائه میشود.
داستان های پسامدرن معمولاً با بحث هایی بازیگوشانه درباره خودِ زبان و کنش داستان نویسی درصدد سلب اقتدار از «فراروایت» هستند. فراروایت نظامی دلالتی- معرفتی است که مدعی کشف معنای نهایی یا درک حقیقت است و می کوشد سلطه خود را بر ساختار دلالتی همه متون از جمله ادبیات بگستراند. ادبیات پسامدرن برای مقابله با این سلطه، هر گونه نظمی را که مایه قوام فراروایت هاست، در تمامی سطوحِ متن از جمله سطح دیداری به بازی می گیرد. در کنار بازی های نامتعارف سطح لفظی یا معنایی، هنجارشکنی های سطح دیداری این متون آن قدر زیاد است که می توان آنها را جزء ویژگی های سبکی به حساب آورد. یکی از اشکال هنجارشکنی که کاربرد خودآگاهانه آن خواننده را دچار تعلیق می کند، کاربرد نامتعارف علائم ویرایشی است. در این مقاله، هنجارشکنی های علائم ویرایشی در داستان های پسامدرن فارسی، با تأکید بر آثار بیست و شش تن از نویسندگان دهه های هفتاد و هشتاد بررسی می شود.
کوشش برای رفع نواقص خط فارسی جهت نگارش آواهای زبان از دیرباز بویژه در دوران اخیر مورد توجه صاحبنظران و علاقه مندان بوده است.لیکن، عیلرغم توفیق نسبی بعضی از راه حلها، هیچ کدام از جامعیت و منطق ریاضی برخوردار نبوده اند. در این زمینه بعضی پا فرا نهاده و پیشنهاد جایگزینی خط انگلیسی با کمی تغییر را به جای خط فارسی نموده اند.(نظیر راه حل ارائه شده در کتاب "ایران دبیره یا خط جهانی"، 1345 ) اگرچه تحقق چنین اندیشه ای مورد استقبال قرار نگرفت ولی در عمل، خط انگلیسی از سوی غالب مجامع علمی ایران برای نگارش آواهای زبان فارسی پذیرفته شده است.