فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۵٬۵۵۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 102
حوزه های تخصصی:
موسیقی به عنوان یک عنصر اصلی در شکل گیری و ساختار شعر، پیوند تنگاتنگی با عاطفه و خیال شاعر و اغراض وی دارد. شاعرِ توانمند با بهره گیری از دانش زبانی و نیز با گزینش موسیقی متناسب با عاطفه خود، ارزش ادبی و میزان تأثیرگذاری شعر خود را افزایش می دهد؛ از این رو می توان گفت لایه های آوایی شعر به خوبی معنا، تخیّل و عاطفه نهفته در شعر را به مخاطب منتقل می کند و باعث انسجام و هماهنگی معنوی در شعر می شود. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، پس از نگاهی به زندگی «علی فوده» (1982-1946م) شاعر معاصر فلسطین و بیان دیدگاه های ناقدان ادبی در باب موسیقی شعر و اقسام آن، رابطه میان سطوح موسیقایی شعر با عاطفه و اغراض این شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» واکاوی شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش، تناسب کامل موسیقایی سروده مورد بحث با مضامین و عواطف شاعرانه حاکم بر آن است که خود را در سطوح سه گانه موسیقی بیرونی، کناری و درونی نشان می دهد.
بررسی تحلیلی "یادگارزریران"ازجنبه تعزیه شناختی
حوزه های تخصصی:
"یادگارزریران" کتابی حماسی ازدوران ایران باستان است که دراصل به صورت منظوم نگاشته شده ومتعلق به روزگارپارتیان است.این کتاب شرحی است درباره جنگ دینی گشتاسب ، پادشاه ایرانیان - که به دین زرتشت گرویده است- با ارجاسب پادشاه هیونان)خیونان) ، که درآن از پهلوانیهای زریر وپسرش بستوروهمچنین از رشادتهای گرامی کرد پسرجاماسب ونیز اسفندیار پسر گشتاسب سخن رفته است . کتاب مذکور ازجمله آثار منظوم ، بادرون مایه ای مذهبی وقالبی حماسی است که گرچه ازروزگارساسانیان به جامانده، اما در اصل برپایه نوشته ای کهن واصیل ازروزگارپارتیان شکل گرفته است.ازآنجاکه دوجنبه "حماسی "و"مذهبی "داستان یادگارزریران، ازمشخصات اصلی این روایت به شمارمی رودوهم به دلیل قدمت زمانی آن، برخی براین عقیده اندکه این کتاب ریشه تاریخی نمایش سنتی ایرانی یاهمان تعزیه است. تحقیق حاضربرآن است تابا تحلیل وبررسی دقیق ترعناصری که دریک تعزیه ویایک روایت نمایشی ازاین نوع وجود دارد به ویژگیهای تعزیه شناختی متن باستانی یادگارزریران، به عنوان قدیمی ترین گونه ی نمایش تعزیه ازاین نوع درایران، بپردازد. روش تحقیق دراین پژوهش ، ازنظرهدف بنیادی وازجهت ماهیت وروش ، توصیفی وتحلیلی بوده وشیوه گردآوری اطلاعات نیز،اسنادی وبرپایه منابع مکتوب استوارمی باشد.
ادبیات پایداری در «ایرج و هوبره»، آخرین منظومه غنایی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
145 - 170
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایداری که دیرینگی اش ایستادگی و مبارزه بشر در مواجهه با بیداد است در دوره های مختلف ادبیات فارسی در آثار منظوم و منثور نمود یافته است. در ادبیات معاصر ایران، وقایع انقلاب اسلامی به ویژه جنگ تحمیلی، زمینه مناسبی برای بررسی تخصصی آن فراهم نموده است. پژوهش حاضر، مؤلفه های ادبیات پایداری در منظومه «ایرج و هوبره» آخرین منظومه غنایی ادبیات کلاسیک فارسی سروده قاسم لاربن را با روش توصیفی تحلیلی می کاود. یافته های تحقیق نشان می دهد بسامد ادبیات پایداری در منظومه با 11 مؤلفه شناسایی شده، 9/26 % است. این مؤلفه ها عبارتند از: نمادهای ملی، گرامی داشت وطن، پاسداری از وطن، تقدّم عشق آرمانی، بیان رشادت ها، اصطلاحات نظامی، صحنه پردازی جنگ، عملکرد دشمن، شهادت ایرج، نقش خانواده و جاودانگی شهید. با توجه به سرایش منظومه در بحبوحه جنگ تحمیلی، صحنه پردازی جنگ و کاربرد اصطلاحات نظامی بیشتر از دیگر مؤلفه ها بسامد یافته است. نکته قابل توجه آن است که با وجود غالب بودن جنبه غنایی منظومه، لاربن تنها به یک یا دو مؤلفه خاص از ادبیات پایداری بسنده نکرده است؛ بلکه وجوه مختلف آن را در منظومه گنجانده و «حماسه عشق و جنگ» را زیبا و دلنشین به تصویر کشیده است.
تاریخ سرایش منظومه حماسی «جهان گیرنامه» قاسم مادح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تبیین و تشریح مجموعة حماسة ملی ایران، نداشتن آگاهی دقیق از تاریخ سرایش و نام سرایندة اغلب منظومه های حماسی پس از شاهنامه، از مهم ترین چالش های پیشِ روی پژوهش گران این حوزه است که سکوت معنادار تذکره ها در این باب نیز بر این مشکل دامن می زند. تنها معادلات سبک شناسی، زبان شناسی و برخی اشارات بینامتنی است ک ه باب گمان زَد را در این زمینه گشوده ن گه داشت ه است. منظومه حماسی جهان گیرنامه نیز از همین دست است. با وجود این که سرایندة آن در ابیات پایانی، خود را قاسم مادح و محل نظم اثر را هرات معرفی می کن د، اما تاریخ نظم اثر هم چنان از سوی پژوهش گران محل تردید و گمانه زنیست، اما نگارنده بر آن است که سرایندة جهان گیرنامه در آخرین بیت این منظومه، علاوه بر مکان، زمان سرایش اثر را نیز در قالب ماده تاریخ بیان کرده است و 1077 ه.ق را سال بنظم کشی دن آن اعلام می کند. بررسی شواهد و قرائن زبانی، تاریخی و ادبی، تعلّق این منظومه را به نیمة دوم قرن یازدهم تأیید می کند.
قصه شناسی فلک نازنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
39 - 54
حوزه های تخصصی:
فلک نازنامه، منظومه ای عامیانه و عاشقانه در عشق آفتاب، دختر شاه خاور به فلک ناز، پسر عزیز مصر، است که پس از دشواری های فراوان به هم می رسند. این مثنوی از چنان شهرتی در میان مردم برخوردار بوده که جزو کتاب های مکتب خانه به شمار می رفته است. علاوه بر این، درگذشته و هم اکنون نیز در میان ایلات و عشایر به عنوان شاهنامه فلک ناز خوانده می شود. سراینده این منظومه شاعری به نام ملا تسکین شیرازی است. ویژگی های سبکی بسیاری از منظومه های سنتی و عامیانه را در این منظومه می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان نیمه ادبی است و اصطلاحات و عبارات عامیانه فراوانی در آن دیده می شود. روابط علی و معلولی داستان ضعیف است و زاویه دید داستان، سوم شخص و روای، دانای کل است. زمان وقوع داستان مبهم، نامعین و فرضی است. مکان ها برخی واقعی و برخی نیمه واقعی هستند. شخصیت های داستان به جز دو تن همگی ایستا هستند و شخصیت تیپ شده ای در داستان مشاهده نمی شود؛ همه آنها همچون قصه های سنتی تک بعدی اند. بلاغت داستان بیشتر در حوزه وصف ها و اغراق هاست و بن مایه های مهم منظومه های عامیانه و عاشقانه در داستان مشاهده می شود. ساختار روایی وریخت شناسی داستان براساس روش پراپ اما با کارکردهایی متفاوت انطباق دارد. بدین ترتیب، در این مقاله علاوه بر پرداختن به وجوه مختلف قصه شناسی فلک نازنامه، به کمک روش ساختارگرای پراپ به تجزیه و تحلیل ساختاری عناصر قصه می پردازیم.
تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوه نقدی تازه را بر پایه تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایه عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطه آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطه عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوه مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی ها، سبب گشودن عقده متن می شود. داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونه بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به ویژه نگارگری از دریچه تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده اند.
هویّت جهادی در دو رمان دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
177 - 202
حوزه های تخصصی:
هویت جهادی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی، مفهومی تازه و بکر و در عرصه تنازعات بین المللی و منطقه ای از کاربردی ترین مفاهیمی است که استفاده می شود.این هویت در مسائل ادبی نیز به ویژه رمان، جا بازکرده است؛ به گونه ای که در دهه های اخیر بیشتر مضمون های رمان دفاع مقدّس را به خود اختصاص داده است. مسئله حائز اهمیت، این است که فرهنگ هویت جهادی در این ژانر چه دستاوردهایی را به مخاطب منتقل می سازد؟ هویت جهادی از ضروری ترین نیازهای یک جامعه مستقل است که در صورت تحقق، تعرض علیه آن کشور، فرضیه ای بی ثمر خواهد بود. پژوهش حاضر بر آن است که شاخصه های فرهنگ هویت جهادی را در دو رمان «نخل های بی سر» و «زمین سوخته» با استفاده از روش گفتمان ارنستو لاکلاو (Laclau,E) تحلیل محتوا کند. در این روش، پیوند محکم مؤلفه هایی چون شجاعت، مقاومت، ایثار و روحیه شهادت طلبی- که از باورهای دینی و مذهبی در روح و جان او نهادینه شده است- به خواننده نشان داده می شود. ضرورت و اهمّیت چنین پژوهشی می تواند ضمن انعکاس باورهای غیر خردمندانه شخصیت های منفی، مخاطب را با سبک زندگی و فرهنگ جهادی خردمندانه رزمندگان نیز، بیشتر آشنا سازد. یافته های این پژوهش، بر اساس متن رمان نشان می دهد که با توجه به روحیه شخصیت برجسته (charisma) و مثبت داستانی که ضد تجاوزگری است، دستاورد رمان ها، پایداری در مقابل دشمن بعثی و بازپس گیری سرزمین ها و شهرهای اشغالی و ایجاد امنیت و استقلال کشور بوده است و از همین رو، ذهن مخاطب را برای دفاع از مرزهای ایران اسلامی در جامعه کنونی آماده ساخته است.
تحلیل داستان رستم و سهراب در شاهنامه و پویانماییِ کیانوش دالوند بر اساس الگوی اقتباسِ ریچارد کریوولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
191 - 223
حوزه های تخصصی:
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذّابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اُپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تأمل برانگیزترین داستان های شاهنامه است ک ه در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در ب راب ر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ۱۳۹۲ است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما ن وپاست و نی از ب ه زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگانِ این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
خویش کاری و ناخویش کاریِ شاهانِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار بزرگ ادب پارسی است که با اجتماع، حکومت و سیاست زمان خود ارتباطی تنگاتنگ دارد. نوع حکومت در شاهنامه پادشاهی و بنیاد و اصول آن بر گرفته از اندیشه ایران شهری است. پایه و اساس حاکمیّت درشاهنامه، پادشاه است و تزلزل او، ویرانی کل حکومت و قلمرو آن محسوب می شود. ایران شهر آرمانی فردوسی نیز نمود حکومتی با پادشاهی دادگر، خردمند و فره مند است. فردوسی در شاهنامه علاوه بر داشتن نگاه جهانی و آرمانی، با نگاهی آسیب شناسانه، آفت های قدرت و ناخویش کاری شاهان را همانند فروگذاشتن خردورزی، دادگ ری و شکیبایی که در نهایت ب ه خروج از قانون اشه می انجامد، تبیین کرده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوهتوصیفی و تحلیل محتوا و با بهره گیری ازمتن شاهنامه فردوسی به انجام رسیده است، علاوه بر خویش کاری شاهان و حکومت در شاهنامه، با نگاه آسیب شناسی قدرت، به نقد و تحلیل داستان جمشید- به عنوان نخستین الگوی یک پادشاه خویش کار و ناخویش کار- پرداخته اند و به نتایجی چند دست یافته اند، از جمله این که هسته اصلی خویش کاری را فره مندی تشکیل می دهد و شاه فره مند شاهی خردمند و دادگراست. خویش کاری شاهان باید برگرفته از پادشاه و نظام آفرینش باشد و ن اخویش ک اری شاه ن ه ت نها موجب آسیب رساندن به اساس شاهی و حاکمیت و ملت؛ بل که نوعی بی احترامی به آفرینش و در نهایت موجب آشفتگی و ویرانی کشور می گردد.
بررسی تلمیح در شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تلمیح یکی از آرایه های فنون و بلاغت ادبی است که شاعر یا نویسنده توسط آن در نهایت ایجاز، به داستان، حدیث، آیه، باور قدیمی یا ضرب المثلی اشاره می کند و از این طریق ضمن بیان مراد دل واندیشه خود از نکات بیان شده در آیات واحادیث ودیگر موارد که تلمیحاً در بین مردم رایج بوده در راستای تایید و تاکید اندیشه خود بهره می گیرد تا به گیرایی و زیبایی شعر یا نوشته خود بیفزاید. امیرخسرو دهلوی از شاعران قرن هفتم مانند دیگر شاعران برای زیبایی و گیرایی شعرش از ابزارهای مختلفی بهره برده است که از آن جمله می توان به صنعت تلمیح اشاره نمود. پژوهش حاضر به بررسی این صنعت در مثنوی شیرین و خسرو پرداخته که اولین منظومه عاشقانه امیرخسرو است و آن را در چهار هزارو صد و بیست و چهار بیت و بر بحر هزج مسدس مقصور سروده است. امید است که این بررسی جایگاه والای این اثر را در حیطه صنعت تلمیح نشان دهد.
استعاره شناختی عشق در" کاش حرفی بزنی" از مصطفی رحماندوست (بر اساس نظریه جورج لیکاف و مارک جانسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
203 - 226
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی، برای اولین بار در آراء دو زبانشناس معروف، "جورج لیکاف" و" مارک جانسون" مطرح شد. طبق این نظریه، اساسا ذهن انسان برای درک هر مفهوم انتزاعی، به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی به شکل استعاری عمل می کند. یکی از مفاهیم انتزاعی که انسان از ابتدای زندگی قادر به درک آن می باشد، مفهوم عشق است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم عشق درکتاب"کاش حرفی بزنی" با کدام تجربه های حوزه های مبدأ بیان شده است؟ بنابر تحلیل های انجام شده، شاعر با شناخت صحیح از ویژگی ها و نیازها و تجربیات دوره نوجوانی، اقدام به انتخاب حوزه های مفهومی آشنا و قابل درک برای مخاطب خویش نموده است. عشق به خدا، والدین و عشق های انسانی از موضوعات مطرح شده در این اثرند. علاوه بر آن، رحماندوست با گزینش حوزه های مبدأ هستی شاختی مربوط به عناصر طبیعت و همچنین مصنوعات دست بشر با ویژگی های ارتباطی مثبت، عشق را موضوعی آرامش بخش و لطیف معرفی کرده است. شاعر پیام موجود در اثرش را با نشان دادن دو مقوله (خیر و شر) در سرشت انسان، و تصویر انسانیِ متناسب با یک استعاره کلی پیش روی او نهاده است.
تأثیر رذایل اخلاقی بر اختلالات نظام معرفتی با تکیه بر داستان های بلعم باعورا، برصیصا، هاروت و ماروت از مثنوی المعنویه الخفیه گلشنی بردعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی المعنویه الخفیه اثر شیخ ابراهیم بن محمد گلشنی بردعی (830 940ق) به تقلید از مثنوی معنوی مولانا سروده شده و حاوی نکات عرفانی، اخلاقی، حکمی و تعبیرات و تأویلات فراوان است. در این مقاله کوشش می شود تا تأثیر رذایل اخلاقی بر اختلالات نظام معرفتی، با استفاده از سه داستان معروف بلعم باعورا، برصیصا و هاروت و ماروت در این مثنوی بررسی شود. اگرچه این سه داستان حدود هفت هزار بیت از این مثنوی سی وپنج هزار بیتی را شامل می شود، گلشنی بردعی عصاره اندیشه و جهان بینی خود را در این سه داستان و حکایات و تمثیلات در خلال آن بیان داشته است. هدف این پژوهش بررسی موانع سیروسلوک، پرتگاه های پیش روی عارف، چگونگی پیروی از نفس و نحوه رسوخ رذایل اخلاقی در درون انسان است که سبب می شود نفس حقایق الهی را وارونه جلوه دهد و نتیجه آن چیزی نیست جز آلودگی و ارتکاب به گناهان و جرایم نابخشودنی عرفایی بزرگ و در نهایت مسخ آنان. نگارندگان با ذکر شواهد متن، دیدگاه گلشنی بردعی درباره چگونگی غفلت و پیروی از هوای نفس را بیان داشته و مسیر کشیده شدن پرده گمراهی بر بصیرت عارف و اختلال واقع نگری سالک در عمل را با شواهد متن و جدول تبین کرده ا ند. در این مقاله، درباره تأثیر مستقیم نفس، هوا، زن بارگی، شهرت طلبی، غفلت، حماقت، عقلانیت و بصیرت، زبان درازی و بی ادبی نسبت به خداوند و قضا و قدر سخن به میان آمده و زن پرستی و شهرت طلبی، بزرگ ترین آفت وارونه سازی حقیقت و مصداق عینی پیروی از نفس امّاره بیان شده است.
بررسی ساختار و محتوای آستانه سرایی در منظومه های فارسی تا قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرسوم است شاعر قبل از شروع متن اصلی منظومه ، بخش هایی را به عنوان آستانه منظومه می آورد که حکم دروازه ورود به متن اصلی دارد. این سنت قدمتی دیرین دارد و در کهن ترین آثار ایرانی همچون اوستا و کتیبه های هخامنشی و منظومه های پهلوی دیده می شود و در منظومه های دری نیز استمرار یافته است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی 19 منظومه فارسی تا قرن ششم، در پی آن است که نشان دهد مقدمه ها از نظر محتوا و ساختار شامل چه مواردی است؟ آیا می توان سیر و تطوری برای آن در نظر گرفت؟ مقدمه های منظومه های مورد بررسی در سه دسته دارای مقدمه های عمومی(یازده مورد)، تخصصی(پنج مورد) و بدون مقدمه(سه مورد) جای می گیرد. در مقدمه هایی اختصاصی، شاعر به اقتضای موضوع اثر، آستانه ای متناسب با آن برای ورود به متن اصلی سامان می دهد. مقدمه های عمومی که از رایج ترین مقدمه هاست، شامل مباحثی چون تحمیدیه، نعت رسول(ص) و صحابه، معراج نامه، آفرینش، بخش آزاد وصفی، مدح ممدوح، سبب تالیف کتاب(اشاره به پیشینه و نقد آنها، دشواری کار، دلیل سرایش) و بستر نهایی است. فردوسی را می توان پیشرو مقدمه سرایی عمومی دانست و بعد از وی مقدمه به مرور تحولاتی همچون بسط اجزای مقدمه، افزودن مقدمه منثور یا بخش های دیگری همچون معراج نامه را داشته است.
تحلیل کارکرد تعلیمی خوشه های تصویری در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
161 - 187
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از تصویر در متون تعلیمی صوفیانه عموماً یا برای تزیین است یا به سبب تفهیم. نجم الدین رازی در مرصاد العباد به هر دو سبب از تصویرسازی بهره برده، اما هدف اصلی او ملموس سازی مفاهیم عرفانی است. به این منظور، نویسنده از شگردهای مختلفی استفاده کرده و از جمله کوشیده است با استفاده از اضافه های تشبیهی مرتبط، خوشه های تصویری روشن و ملموسی برای تبیین مفاهیم عمدتاً پیچیده عرفانی عرضه کند. دقت در این متن تعلیمی روشن می سازد که نویسنده به خوشه های تصویری خاصی گرایش داشته است. مسئله این تحقیق چرایی تکرار خوشه های تصویری خاص در مرصادالعباد و ترتیب بسامد هر یک از آن هاست. نتایج تحقیق نشان می دهد کارکرد تعلیمیِ خوشه های تصویری با استفاده از تصویرسازی مبتنی بر زیست جهان مخاطبان و تناسب مضمون و تصویر شکل گرفته است. نجم رازی از تصویرسازی در حوزه های زندگی روزمره ایرانی، حکومت، کشاورزی، سفر، آموزش و کتابت، طبیعت، داستان پیامبران و تصاویر مربوط به پرندگان، برای تسهیل آموزش مضامین عرفانی استفاده کرده است. همچنین تناسب خوشه های تصویری با موضوع، دیگر شگرد تعلیمی اوست. وی از تصاویر مرتبط با «سفر» برای تبیین مضمون سلوک از تصاویر «زراعت و کشاورزی»، برای تبیین مفاهیم مرتبط با هستی شناسی از تصاویر مربوط با آموزش و کتابت، برای بیان مفاهیمی چون تبعیت از پیر (آموزگار) و خلقت (انشاء) و از تصاویر مربوط به پرندگان و پرواز برای مضمون اسارت روح انسانی و لزوم بازگشت آن استفاده کرده است. وی از این طریق، علاوه بر توانایی ادبی، هنر خود را در امر آموزش نیز نشان داده است.
مقایسه ساختاری عاشقانه های زرین قبانامه و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تقسیم بندی انواع ادبی اگرچه بعضی متون در زمره ادب حماسی قرار می گیرند، امّا گاه از جنبه های غنایی نیز خالی نیستند و چه بسا بخش های غنایی این گونه آثار در کلیت داستان، نقشی کلیدی دارند؛ مانند داستان های عاشقانه شاهنامه فردوسی که بر اساس نظر محققان، ساختاری ویژه و متفاوت با داستان های عاشقانه غیر حماسی دارد. در این تحقیق با روش تحلیل سنجشی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، ویژگی ها و ساختار داستان های عاشقانه زرین قبانامه که در واقع نوعی داستان شهسواری و پهلوانی است، با موارد مشابه در شاهنامه فردوسی، مقایسه می شود تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که با وجود تشابهات احتمالی، چه تفاوت هایی در ساختار این گونه داستان ها وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های عاشقانه زرین قبا نامه، اگرچه در موضوع شروع داستان با شکار، دیگرتباری معشوق و استقلال دختر در تصمیم گیری برای ازدواج، با عاشقانه های شاهنامه شباهت هایی دارد، اما در نحوه آشنایی و عاشقی، شخصیت یاریگر، اظهار خاکساری و ... با آن متفاوت است که شاید به دلیل تفاوت بنیادین داستان های حماسی و داستان های عیاری و پهلوانی باشد.
بازخوانی شخصیت های داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیف
منبع:
مطالعات داستانی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
109 - 125
حوزه های تخصصی:
بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیفچکیدهاین مقاله درصدد است تا شخصیتهای رمان "النهایات" و نحوه شخصیت پردازی نویسنده را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان برای دستیابی به این هدف از روش آمیخته کیفی- کمی استفاده کرده اند؛ نخست به روش کیفی، داده ها توصیف شده و سپس بر اساس بسامد داده ها، نمودارهایی ترسیم شده است. نویسندگان در نهایت به این نتیجه رسیده اند که بیشتر شخصیت ها، پویا و جامع هستند و رمزی و نمادین بودن شخصیّت ها سبب جذابیت و پیچیدگی رمان شده است. همچنین شیوه شخصیت پردازی در رمان بیشتر به شکل غیر مستقیم است.کلیدواژه ها: رمان، عبدالرحمن منیف، النهایات، شخصیت، شخصیت پردازی.بازخوانی شخصیتهای داستانی در رمان "النهایات" از عبدالرحمن منیفچکیدهاین مقاله درصدد است تا شخصیتهای رمان "النهایات" و نحوه شخصیت پردازی نویسنده را از ابعاد مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان برای دستیابی به این هدف از روش آمیخته کیفی- کمی استفاده کرده اند؛ نخست به روش کیفی، داده ها توصیف شده و سپس بر اساس بسامد داده ها، نمودارهایی ترسیم شده است. نویسندگان در نهایت به این نتیجه رسیده اند که بیشتر شخصیت ها، پویا و جامع هستند و رمزی و نمادین بودن شخصیّت ها سبب جذابیت و پیچیدگی رمان شده است. همچنین شیوه شخصیت پردازی در رمان بیشتر به شکل غیر مستقیم است.کلیدواژه ها: رمان، عبدالرحمن منیف، النهایات، شخصیت، شخصیت پردازی.
تعارض میان فردی در داستان «لهراسپ و گشتاسپ» با تکیه بر نظریات علم مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
219 - 238
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای برقراری ارتباط و تعامل با هم دیگر ناگزیر از داشتن رفتارها و اعمالی هستند که تفاوت های ذاتی و بعضاً اکتسابی این رفتارها، تعارضات میان آن ها را اجتناب ناپذیر می سازد. تعارض از تقابل دو خواسته و گاه دو فکر بروز می کند؛ بدین معنی که دو یا چند نفر از افراد به دلیل اختلاف در نیازها، خواسته ها، اهداف و ارزش ها در مقابل یک دیگر قرار می گیرند. ازاین رو تفاوت ها، خطرات و انگیزه های متمایز از یک دیگر در افراد، بافت سازمانی را از تعارض های سازمانی اجتناب ناپذیر می کند. «مدیریت تعارض» یکی از روی کردهای مهم رفتار سازمانی درصدد کنترل و کاهش این تعارضات است. ادبیات نمود رفتارهای متقابل آدمی است. تعارض ها و تناقض ها در آثار ادبی رخ می نمایند و گاه راه کارهای مدیریت این تعارضات نیز در قالب داستان و حکایت بیان می شود. شاهنامه فردوسی به عنوان اثری گران سنگ و بی بدیل حماسی، اگر در چند خصیصه بارز خلاصه شود مسلماً مهم ترین خصیصه اش «تضاد و کشمکش» و تبعات مثبت و منفی حاصل از آن خواهد بود که به عنوان بن مایه ای ژرف بر سراسر داستان های این اثر هنری، سایه افکنده است. در این مقاله توصیفی تحلیلی، سعی شده است تعارضات میان فردی داستان گشتاسپ و لهراسپ تحلیل شود. هدفِ نویسندگان در این تحقیق، نشان دادن دیدگاه های درخور توجه و برجسته فردوسی و ارائه راه کار و شیوه های مبتنی بر کنترل و حل تضادها و تعارضات میان فردی پیش آمده در شرایط گوناگون است که می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.
بررسی نمود ادبیات تعلیمی در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
161 - 180
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران معاصر، اخوان ثالث جزء چهره هایی است که از دیگر آفرینشگران ادبی معاصر متمایز است. آثار او حلقه پیوند شعر سنتی با شعر مدرن ایران است. پژوهش های صورت گرفته درباره اشعار اخوان ثالث، اغلب معطوف به جنبه های نمادگرایانه و گرایش های ملی و حماسی آثار اوست و از دریچه ادبیات تعلیمی به اشعار او کمتر نگریسته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که جلوه های ادبیات تعلیمی، در اشعار اخوان بررسی شود. به همین منظور با راهبرد توصیفی، به نمود ادبیات تعلیمی در چهار مجموعه ارغنون ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ، سال دیگر ای دوست ای همسایه و زمستان پرداخته شده است. هدف این پژوهش ارائه نمونه هایی از ادبیات تعلیمی در این مجموعه ها، بررسی فراوانی و دسته بندی آن هاست. به طور کلی، نمودهای تعلیمی در اشعار این مجموعه ها در حیطه فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
تحرک اجتماعی در رمان فارسی از سال 1300 تا 1350 شمسی (مطالعه در چهار رمان نمونه)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح تحرک اجتماعی (Social Mobility) به جابه جایی افراد از پایگاهی اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر اطلاق می شود. این تحرک به دو شیوه عمودی و افقی اتفاق می افتد. پرسش اصلی این پژوهش بازتاب چگونگی تحرک طبقات اجتماعی در رمان فارسی در دوران مورد بحث است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با در نظر گرفتن نمونه های موفق رمان های این دوره بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از سال های1300تا 1325 شمسی، طبقه اجتماعی اشراف و کارمندان و طبقه اداری و شهرنشین در رمان فارسی بیشترین بازتاب را داشته است. در این دوره انتقاد از فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی ناسالم، از مهم ترین مسائل طرح شده در رمان هاست. طبقه متوسط در حال شکل گیری و تحرک اجتماعی بیشتر از نوع تحرک عمودی است. از سال های 1325 تا 1350ش. طبقه اجتماعی متوسط شهرنشین و به ویژه طبقه محروم روستانشین، کارگران و دهقانان در رمان بیشتر بازتاب داشته است. در این دوره، تحرک اجتماعی اغلب در میان طبقات متوسط و محروم و از نوع تحرک افقی است، یعنی جابه جایی در مشاغل فرودست مثل تبدیل روستایی و کشاورز بی زمین به حاشیه نشین شهری را شاهد هستیم. مسئله استفاده تکنیکی از تجدد در سطح صنعتی مانند استفاده از ابزارهایی چون ماشین و تراکتور و در سطح فرهنگی مانند استفاده از کفش، کلاه و لباس فرنگی بدون زیرساخت مناسب و فرهنگ مصرف آن، تبعاتی در ایجاد فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی به وجود آورد که در رمان های این دوره بازتاب یافته و تحلیل شده است.
تحلیل رجز های شاهنامه بر پایه ی نظریه ی روان شناختی نیازهای هِنری موری
حوزه های تخصصی:
رجز در لغت به معنی مباهات، فخرفروشی و لاف زنی است. در اصطلاحِ حماسه نیز به گفت وگوی دو پهلوان گفته می شود که با زبانی تهاجمی به خودستایی، بیان افتخارات خود و تحقیر دشمن می پردازد. مطمئناً دست یابی به تمامی فضاهای روانی حاکم در رجزها ، فقط با تکیه بر معنای ظاهری واژگان آن بدون دخالت دیگر علوم امکان پذیر نیست. امروزه رویکردهای بینا رشته ای در سیاست گذاری های علمی، آموزشی و پژوهشی مورد توجه و اشتیاق عمومی قرار گرفته است. در این میان تأثیر علم روان شناسی برای درک بهتر متون ادبی ، غیرقابل انکار است. نقد روان شناسانه توانسته حوزه ی وسیع و کاملا ناشناخته ای را در ادبیات مورد بررسی قرار دهد. این نوع نقد می تواند ابزاری دقیق و کامل برای خوانش واژگانی باشد که در اثر، نوشته نشده و مدّ نظر نویسنده بوده است. یکی از مؤلفه های نقد روانشناسانه در متون ادبی، «فهرست نیازها»ی «هنری موری» است. بررسی شخصیّت، از مهم ترین مفاهیم ارائه شده در این فهرست به شمار می آید. در این تحلیل می توان تأثیر مستقیم بار روانی واژگان به کار رفته در رجزها را بر ادامه ی نبرد پهلوانان به روشنی مشاهده کرده. این کار با تکیه بر نیاز به پرخاشگری، خویشتن پایی، تحقیرگریزی، عمل متقابل، احترام و خواری طلبی نموده شده است. نوشتار حاضر برآن است تا بر پایه ی فعالیّت های بینا رشته ای ضمن بررسی روان شناختی رجزهای شاهنامه بر اساس فهرست نیازهای موری، تأثیرات روانی ناشی از رجزخوانی را در نبردهای تن به تن، به تصویر بکشد.