فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳٬۱۳۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بررسی عوامل موثر بر عرضه صادرات در سیاست گذاری های تجاری، در این مطالعه تاثیر متغیرهای گوناگون از جمله یارانه بیمه های صادراتی بر عرضه صادرات محصولات کشاورزی بررسی شد. برای بررسی رابطه درازمدت و کوتاه مدت بین صادرات کشاورزی با دیگر متغیرها از رهیافت خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شد. داده های مورد نیاز نیز برای دوره 1362-1384 از منابع گوناگون مرکز آمار ایران گردآوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که بیمه صادراتی در درازمدت و کوتاه مدت دارای اثر مثبت و معنی داری بر صادرات محصولات کشاورزی است. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود برای افزایش صادرات محصولات کشاورزی از تسهیلات یارانه ای در برنامه های بیمه صادراتی این محصولات استفاده شود
انتقال قیمت در بازار قزل آلای پرورشی در استان فارس
حوزه های تخصصی:
آبزیان به عنوان یک منبع مفید غذایی تامین کننده ی پروتئین مصرفی مردم بوده و استان فارس از نظر توسعه ی آبزی پروری دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت انتقال قیمت در سطوح گوناگون بازار و ارتباط میان انتقال قیمت از سطح مزرعه به خرده فروش با کارایی نظام بازاریابی، همگرایی قیمت ها با روش دو مرحله ای انگل -گرنجر در این مطالعه بررسی شده است. نتایج نشان داد که قیمت ها در طول زمان با هم ارتباط داشته و به سمت تعادل بلندمدت می روند در این مطالعه با استفاده از داده های هفتگی سال های 1385 تا 1387 آزمون انتقال قیمت از سطح مزرعه به سطح خرده فروش با استفاده از مدل تصحیح خطای نامتقارن وان- کرامون انجام شد. آزمون علیت گرنجری هسیائو، رابطه ی یک سویه ای از قیمت های سر مزرعه به سمت قیمت های خرده فروشی را نشان داد. نتایج بدست آمده از برآورد الگوی انتقال قیمت، انتقال نامتقارن قیمت را در کوتاه مدت نشان می دهد که با محاسبه ی کشش های انتقال قیمت، افزایش در قیمت سر مزرعه تاثیری بزرگتر بر تغییر قیمت خرده فروشی دارد.
بررسی عوامل فردی و حرفه ای تاثیرگذار بر ادراک کشاورزان شهرستان کرج نسبت به مشکلات مدیریت آب کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر" بررسی عوامل فردی و حرفه ای تاثیرگذار بر ادراک کشاورزان شهرستان کرج نسبت به مشکلات مدیریت آب کشاورزی" بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 5297 نفر از کشاورزان شهرستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 142 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقه ای با انتساب متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید رشته های ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان آبیاری حوزه ستادی وزارتخانه های نیرو و کشاورزی تایید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب محاسبه شده(76/0=Α) حاکی از پایا بودن ابزار تحقیق بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان سابقه کار کشاورزی افراد مورد مطالعه و میزان مواجهه با مشکلات مدیریت آب رابطه منفی و معنی داری در سطح یک درصد (07/0 P=، 225/0R=-) وجود داشت. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون تی-استیودنت، بین گروههای مختلف شکل گرفته بر اساس متغیر استفاده از اعتبارات دولتی از نظر مواجه با مشکلات استحصال آب در سطح پنج درصد (033/0 P=، 46/4T=) و از نظر مواجه با مشکلات انتقال آب در سطح یک درصد (00/0P= ، 46/4T=) اختلاف معنی داری وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون F نیز بین کشاورزانی که از فناوری های مختلف برای بهرهبرداری از آب استفاده میکردند در سطح پنج درصد (033/0P=) اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس، بین افراد با مالکیت های مختلف منبع آبی در سطح یک درصد (000/0 P=، 546/27X2=) و بین گروه های با سطوح مختلف تحصیلی (026/0 P=، 300/11 X2=) ، فعال در نظام های مختلف بهره برداری از زمین(030/0 P=، 342/12 X2=)، استفاده کننده از روش های انتقال مختلف آب (008/0 P=، 355/11 X2=)از نظر مواجه با مشکلات مدیریت آب کشاورزی در سطح پنج درصد اختلاف معنی داری وجود داشت. طبق یافته ها چهار عامل آموزش، اعتبارات، فناوری و بهبود ساختار نظام های بهره برداری بر کاهش چالش های مدیریت آب کشاورزی بسیار تاثیرگذار هستند.
تعیین کننده های روش های مدیریتی علف های هرز در مزارع گندم استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل چندپاسخه (MCA) و بهره گیری از الگوی لاجیت، عوامل اقتصادی، اجتماعی، فنی و رفتاری موثر بر به کارگیری روش های مختلف مدیریت علف های هرز در مزارع گندم 180 نفر از کشاورزان استان خراسان رضوی در سال 1387 بررسی شود. نتایج نشان داد که متغیر درآمد سالانه کشاورز دارای تاثیر مثبت و معنادار در احتمال به کارگیری روش های کنترل شیمیایی، مکانیکی و تناوب زراعی برای مدیریت علف های هرز دارد. افزون بر این متغیرهای میزان تجربه کشاورز در کشت گندم، مالکیت مزرعه، میزان سطح زیرکشت گندم و درصد خسارت علف های هرز به محصول گندم تاثیر مثبت و معنادار و ویژگی چندساله بودن علف های هرز نیز تاثیر منفی و معناداری بر به کارگیری روش کنترل شیمیایی علف های هرز دارد. متغیرهای تعداد افراد خانوار، مبارزه در مرحله رشد رویشی علف های هرز، درصد خسارت علف های هرز و شاخص آگاهی از مقاومت به سموم شیمیایی تاثیر مثبت و معنادار و متغیرهای سن کشاورز و تعداد قطعه های مزارع گندم نیز تاثیر معنادار و منفی بر به کارگیری روش مکانیکی برای مدیریت علف های هرز دارد. همچنین تجربه کشت گندم، مالکیت مزرعه و میزان سطح زیرکشت گندم تاثیر مثبت و معناداری بر به کارگیری تناوب زراعی برای کنترل علف های هرز دارد. با توجه به یافته ها، تلاش سیاست گزاران بخش کشاورزی برای یاری بیشتر به کشاورزان در جهت به کارگیری روش های مدیریت علف های هرز در قالب دانش بومی به ویژه مدیریت تلفیقی علف های هرز و افزایش آگاهی کشاورزان در پیوند با روش های مدیریتی علف های هرز پیشنهاد شده است.
تعیین اندازه بهینه مزارع برنج استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در استفاده مطلوب از نهاده ها اندازه واحد تولیدی می باشد. با توجه به این که اندازه بهینه واحدهای تولیدی کشاورزی تحت تاثیر ویژگی ها و شرایط اقتصادی هر منطقه می باشد، مطالعات مربوط به تعیین اندازه واحدهای تولید کشاورزی باید به طور اختصاصی برای هر محصول و در هر منطقه صورت بگیرد. در مطالعه حاضر با استفاده از تابع هزینه ترانسلوگ اندازه مطلوب مزارع برنج استان گیلان که یکی از مستعدترین مناطق تولیدکننده برنج کشور است تعیین شد. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 280 کشاورز نمونه که به روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای انتخاب شده بودند، بدست آمد. نتایج بدست آمده حاکی از وجود بازده صعودی نسبت به مقیاس در کل استان و همچنین در هریک از شهرستان های منتخب می باشد. اندازه بهینه بدست آمده برای مزارع برنج استان 17/2 هکتار می باشد. این اندازه برای رشت 2/2، صومعه سرا 26/2، تالش 01/2، آستانه اشرفیه73/1 و رودسر 47/1 هکتار بدست آمد. در همه موارد اندازه های بهینه از متوسط سطح زیرکشت موجود مزارع در منطقه بزرگتر می باشند. تشویق برنجکاران به تشکیل تعاونی ها و تغییر مدیریت مزارع از حالت خرده مالکی به مدیریت های یکپارچه از جمله پیشنهادات این تحقیق می باشد.
نقش تعاونی های روستایی در کاهش هزینه های مبادله ی دریافت تسهیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش تعاونیها در کاهش هزینههای دریافت تسهیلات مالی برای خانوارهای روستایی است. برای این منظور، نخست اجزای هزینههای مبادلهی دریافت تسهیلات قرضالحسنه به تفکیک موسسههای وامدهنده (بانکها، صندوقهای قرضالحسنه و تعاونیها) برآورد و بررسی شد. در مرحلهی بعد، هزینهی کل دریافت تسهیلات محاسبه و بین بانکها، صندوقهای قرضالحسنه و تعاونیها مقایسه شده است. سپس با استفاده از روش نرخ بازده داخلی، هزینههای مبادلهی برآورد شده به نرخ درصدی هزینهی مبادله تبدیل شد. دادههای استفاده شده از طریق مصاحبه و تکمیل 480 پرسشنامه در سال 1384 با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای از استانهای مازندران، خراسان رضوی، لرستان و آذربایجان شرقی جمعآوری شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که متوسط هزینهی مبادلهی دریافت یک واحد (فقره) تسهیلات قرضالحسنه از تعاونیها برابر 97000 ریال و در قیاس با سایر موسسههای مقدار قابل توجهی پایینتر است. نسبت هزینهی مبادلهی دریافت تسهیلات به کل مبلغ وام نیز برای تعاونیها برابر 8 درصد است و در مقایسه با بانکها و صندوقهای قرضالحسنه کمتر است. در مجموع میتوان گفت تعاونیهای روستایی میتوانند نقش مهمی در کاهش هزینههای مبادلهی دریافت تسهیلات داشته باشند و دسترسی کشاورزان به تسهیلات را آسان کنند.
تعیین مزیت های رقابتی بخش کشاورزی در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است که با استفاده از روش تحلیل تغییر- سهم آن دسته از محصولات مختلف زراعی و باغی که استان خراسان شمالی در زمینه تولید آنها دارای مزیت رقابتی است، مشخص گردد. برای رسیدن به هدف مورد نظر از آمار و اطلاعات رسمی منتشر شده توسط نهادهای دولتی در یک فاصله زمانی ده ساله ( سالهای 1374 و 1384) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که استان خراسان شمالی در تولید محصولاتی مانند پیاز، خربزه، گوجه فرنگی و انگور، دارای مزیت رقابتی است. همچنین در تحقیق حاضر با استفاده از نظرات کارشناسان مربوطه و بر اساس بکارگیری روش دلفی، پتانسیل های بالقوه برای محصولاتی که در حال حاضر در استان در سطح وسیع کشت نمی شود، تعیین گردید. نتایج بدست آمده از روش دلفی نیز نشان داد که استان خراسان شمالی می تواند در زمینه تولید محصولات زراعی مانند نباتات علوفه ای، سبزیجات برگی، کلزا ، آفتابگردان و کنجد و محصولات باغی آلبالو، شلیل، شفتالو، زعفران و گیاهان دارویی از مزیت رقابتی برخوردار باشد.
تحلیل عوامل بازدارنده توسعه کشتهای گلخانهای (مطالعه موردی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشتهای گلخانهای با توجه به فراهم نمودن شرایط مصنوعی تولید و با خنثی کردن عوامل محیطی اهمیت ویژهای در پیشبرد فرآیندهای توسعه کشاورزی دارند. بدیهی است برنامهریزی مناسب در جهت توسعه این نظام تولیدی با توجه به شرایط ویژه آن نیازمند شناخت عوامل و محدودیتهایی است که بازدارنده توسعه کشت هستند. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف کلی بررسی عوامل و محدودیتهای توسعه کشتهای گلخانهای در استان اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی است، که به روش پیمایشی انجام گرفته و از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمعآوری دادههای مورد نیاز استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیقق شامل کلیه گلخانهداران استان اصفهان بود (361 واحد گلخانهای) که تا پایان سال 1381 موفق به اخذ پروانه بهرهبرداری شده بودند، که از بین آنها و بر مبنای فرمول کوکران 120 واحد برای نمونهگیری از 10 شهرستان استان که دارای بیش از 10 واحد گلخانه بودند انتخاب شد. روایی ابزار تحقیق بر اساس دیدگاه کارشناسان و متخصصان باغبانی، ترویج و توسعه کشاورزی و گلخانهداران باتجربه تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق نیز بر پایه آلفای کرونباخ برای پنج بخش پرسشنامه به ترتیب 73/0، 91/0، 86/0، 77/0 و 81/0 بدست آمد. دادههای گردآوری شده با نرم افزار SPSSو Excel تحت ویندوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. گویههای مربوط به عوامل و محدودیتهای تاثیرگذار بر توسعه کشتهای گلخانهای در پنج بخش عوامل اقتصادی، حمایتهای دولتی، قوانین اداری، عوامل زیربنایی، عوامل اقلیمی و عوامل فنی بر پایه ضریب تغییرات اولویتبندی شدند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که چهار عامل حمایتی، زیربنایی، قوانین اداری و عوامل اقتصادی مجموعاً 67/66 درصد واریانس عوامل بازدارنده توسعه کشتهای گلخانهای در استان اصفهان را تبیین میکنند.
بررسی وضعیت بازاررسانی محصول توت فرنگی در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محصول توت فرنگی به عنوان یکی از محصولات اصلی باغی استان کردستان از دست کم دو دهه ی قبل همواره مورد توجه تولید کنندگان محصولات باغی استان و سیاست گزاران استان و کشور قرار گرفته است. مقاله ی کنونی به بررسی مسایل و مشکلات بازاررسانی محصول توت فرنگی در دو دهه ی 70 و 80 می پردازد و در سه مقطع زمانی 75، 78 و 1385 براساس روش نمونه گیری سیستماتیک به ترتیب بر 112، 243 و 80 نمونه انتخاب و از طریق تکمیل پرسش نامه داده های لازم گردآوری شده است. نتایج داده ها نشان می دهد که حاشیه ی خرده فروشی در سال های مطالعه (1375، 1378 و 1385) به ترتیب 480، 562، 8 و 1940 ریال (محصول درجه یک) و 2270 ریال (محصول درجه 2)، حاشیه ی عمده 440، 25/998، 1000 ریال (محصول درجه یک) و 1410 ریال (محصول درجه 2) و حاشیه ی کلی بازار 920، 1561، 2940 (محصول درجه 1) و 3220 (محصول درجه 2) بوده است. درصد هزینه ی بازاریابی برای سه دوره ی مطالعه به ترتیب بالغ بر 5/53، 5/43 و 2/37 (محصول درجه 1) و 41/50 (محصول درجه 2) بوده است. تابع ضایعات برآورد شده نشان می دهد که متغیرهای فاصله از زمان برداشت، وزن جعبه، فاصله از میدان بار و مدت زمان ماندن محصول در واحد فروش بر میزان ضایعات اثر مستقیم و معناداری داشته اند. میزان ضایعات برآورد شده در سال 1375 بالغ بر 16.89 درصد و برای سال 1378 بالغ بر 19 درصد برآورد شده است. تغییر شیوه ی بسته بندی براساس داده های سال 1375 و 1378 نشان می دهد که طرح یاد شده دارای توجیه اقتصادی است و براساس نتایج به دست آمده از توابع ضایعات محصول توت فرنگی برای سال های گفته شده، در صورت اجرای آن به وسیله ی بهره برداران سود واحدها به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. افزایش سود براساس داده های سال های یاد شده به ترتیب بالغ بر 2104062 هزار ریال و 7810062 هزار ریال برآورد شده است.
بهینه سازی الگوی کشت با استفاده از برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز: مطالعه ی موردی شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، کاربرد مدل برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز در تعیین الگوی بهینه ی کشت کشاورزان شهرستان نیشابور است. برای این منظور، 6 آرمان فازی شامل کمینه کردن مصرف آب، کود شیمیایی، ماشین آلات، بیشینه کردن بازده برنامه ای، اشتغال نیروی کار و تولید در قالب شش سناریوی وزنی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که در بیش تر سناریوها، 3 آرمان اول به طور کامل برآورده می شود و نیازی به اختصاص مقادیر حد تغییرات مجاز به آن ها وجود ندارد. مقایسه ی الگوی کشت موجود با الگوهای کشت به دست آمده از سناریوهای مختلف بیانگر آن است که برای دست یابی به آرمان های بالا، سطح زیرکشت محصولات ذرت دانه ای و سیب زمینی نسبت به وضعیت موجود بایستی افزایش و گندم و جو کاهش یابد. افزون بر آن، استفاده از تابع فاصله ی اقلیدسی نشان داد که سناریوهای 3 و 6 که هر دو به الگوی کشت مشابهی منجر می شوند دارای کم ترین فاصله نسبت به نقطه ی ایده آل هستند و بیش تر از سناریوهای دیگر به تامین هدف ها فوق نزدیک هستند. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، پیش نهادهایی ارایه شده است.
بررسى اثرات بیمه محصولات کشاورزى در کاهش ریسک و نابرابرى درآمدى بهره برداران: مطالعه موردى در استان فارس
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کارایی نظام کنونی بیمه ی کشاورزی در کاهش ریسک گریزی ، نا برابری درآمدی کشاورزان و عامل های مؤثر بر پذیرش بیمه ی محصولات کشاورزی و بر گرایش بهره برداران به مخاطره بررسی شده است . داده های مورد نیاز این مطالعه از پرسشنامه های 170 بهره بردار گندمکار بیمه شده و بیمه نشده ی شهرستان فسا ، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده ، انتخاب شده بودند ، استخراج گردید. روحیه ی کشاورزان در برخورد با مخاطرات و تاثیر بیمه بر ایجاد برابری درآمدی در گروههای بیمه شده و بیمه نشده ، به ترتیب ، با استفاده از روش معادل قطعی محتمل برابر و تعیین "ضریب جینی" مشخص گردید . افزون بر آن ، تابع تقاضای بیمه ی بهره برداران با استفاده از "روش گودوین" برآورد شد و عامل های مؤثر بر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برآورد درجه ی ریسک گریزی بهره برداران عضو نمونه مورد مطالعه نشان داد که بیمه بر چگونگی نگرش کشاورزان به مخاطره تاثیر گذاشته و موجب کاهش سطح ریسک گریزی آنها شده است . افزون بر آن، محاسبه و مقایسه ی ضرایب جینی نمایانگر تاثیر مثبت بیمه ی محصولات کشاورزی بر کاهش نابرابری بهره برداران کشاورزی است . تخمین تابع تقاضا نشان داد که سطح زیرکشت گندم ، نسبت غرامت به حق بیمه ، درجه ی ریسک گریزی ، تحصیلات ، تجربه ، سن و مالکیت مزرعه بر تقاضای بیمه تاثیر مثبت دارد . در نهایت ، بررسی عامل های مؤثر بر گرایش بهره برداران به مخاطره در نمونه ی مورد مطالعه نشان داد که کار تمام وقت افراد خانوار ، روش آبیاری مورد استفاده ، بیمه محصولات کشاورزی ، اعتبارات و مالکیت زمین بر گرایش آنان به مخاطره تاثیر مثبت دارد.
بررسی مزیت نسبی تولید پسته در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان کرمان، رتبه اول را در تولید و سطح زیر کشت پسته در کشور دارد. در پژوهش حاضر، به منظور بررسی مزیت نسبی و آثار سیاستی در تولید پسته استان کرمان، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، تعداد 162 نمونه در سال 1388 جمع آوری گردید. برای تعیین مزیت نسبی، از ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که استان کرمان در تولید و صادرات پسته، مزیت نسبی دارد. همچنین دولت از بازار نهاده های محصول حمایت می کند، ولی به حمایت از بازار فروش محصول نمی پردازد. در ضمن، نتایج محاسبهها نشان میدهند که مجموع آثار مداخله دولت در بازار محصول و نهاده، به زیان تولیدکننده است. نتایج محاسبات، مؤید این موضوع است که تولید و صادرات پسته، در شرایط رقابت آزاد، سودآور است.
بررسى عامل هاى مؤثر بر صادرات خاویار ایران
حوزه های تخصصی:
خاویار یکی ازمهمترین محصولات صادراتی دربخش شیلات کشور به شمار می آید . در این پژوهش به منظور مطالعه ی عامل های مؤثر بر صادرات خاویار ایران ، نخست تابع عرضه ی صادرات برای دوره ی زمانی 1385-1370برآورد و سپس میزان نا پایداری درآمد صادراتی و نرخ رشد مرکب صادرات خاویار کشور توسط مدل روند نمایی محاسبه و در پایان با استفاده از روش سهم ثابت بازار ، عملکرد صادرات خاویار ایران با میانگین جهانی آن مقایسه شده است . داده ها و آمار مورد نیاز برای این مطالعه به صورت سری زمانی و ازشرکت مادر تخصصی ایران ، اداره ی بازرگانی ، اداره ی کل شیلات مازندران، اداره ی امور ماهیان خاویاری مازندران ، بانک مرکزی و سایر سازمان های وابسته جمع آوری شده است . نتایج بدست آمده ازبررسی تابع عرضه ی صادرات نشان می دهد که میان متغیرهای تولید داخلی و نرخ ارز با میزان صادرات خاویار رابطه ای مثبت ومعنی دار وجود دارد ، درحالی که بین قیمت جهانی خاویار و میزان صادرات آن رابطه ای معکوس و معنی دار وجود دارد. نرخ رشد تولید و صادرات خاویار در طول دوره ، منفی و نرخ رشد قیمت جهانی خاویار مثبت است . اثرتجارت جهانی نیز بیشترین سهم را درکاهش صادرات داشته است . نتایج بدست آمده نشان می دهد که علت اصلی ناپایداری درآمد صادراتی به عرضه ی آن مربوط می شود . بنابراین ، بایستی با نظارت و کنترل ویژه بر زیستگاهها و صیدگاههای این ماهیان ، با پدیده ی قاچاق که سهم زیادی در کاهش میزان تولید دارد ، مبارزه شود . همچنین می توان با روی آوردن به پرورش ماهیان خاویاری و تقویت این بخش و صادر کردن خاویار پرورشی ، تا حدودی این کاهش در تولید و صادرات و در پی آن کاهش درآمد صادرتی ناشی از آنها را جبران کرد.