فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئلة مورد بحث در این مقالهنسبت بینرفتارگراییمعرفت شناختی و پلورالیسم معرفتی یا نسبی گرایی است. آیا می توان از طرفی به رفتارگرایی اعتقاد داشت، و نظریة بازنمایی را کنارگذاشت، اما از طرف دیگر پلورالیسم معرفتی را انکار کرد و پذیرفت که حقیقت یا صدق نقش کلیدی و مهمی در فهم ما دربارة جهان و دیگر اذهان ایفا می کند؟ در این مقاله سعی بر این است که پاسخ مثبت دونالد دیویدسون به این سؤال مورد بررسی قرار گیرد و نظر انتقادی او به رویکرد ریچارد رورتی، که برای حقیقت هیچ جایگاه فلسفی قائل نیست، مطرح گردد.
صدق؛ حقیقت، گستره و چگونگی مطابقت (با تمرکز بر دیدگاه برگزیده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزون بر معیار صدق، تبیین و تحلیل حقیقت آن نیز در عصر حاضر در سطحی گسترده در معرفت شناسی، کانون توجه قرار گرفته و نظریه های گوناگونی درباره آن ارائه شده است. در این مقاله با تمرکز بر دیدگاه برگزیده درباره نظریه مطابقی صدق و به منظور شرح آن، از میان انبوه مباحث، ابتدا صدق خبری (کلامی) و صدق مُخبری را بررسی می کنیم. در ادامه به قلمرو یا گستره صدق می پردازیم و درباره اختصاص صدق یا کذب به قضایا و اتصاف ناپذیری علوم حضوری و عدم اتصاف تصورات یا مفاهیم به آنها بحث می کنیم. در پایان، پس از بیان ارکان سه گانه صدق در نظریه مطابقی صدق، چگونگی تحقق نسبت مطابقت را از نگاه خود تبیین می کنیم.
سازوکار اثبات عقلانیت باور دینی در اندیشه لیندا زگزبسکی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
باورها همواره معجونی از پندارها و خرافات با حقایق و راستی ها بوده اند و بشر همواره این دغدغه را داشته تا اعتقادات خود را با در دست داشتن معیارهایی بپیراید. معرفت شناسان با ارائه ملاک هایی درصدد راستی آزمایی باورها برآمده و سازوکاری برای این امر ترسیم کرده اند. باورهای دینی به دلیل گستره و اهمیت زیاد آنها و نیز ماورایی بودن شان محور اختلاف فراوانی شده اند؛ نظام های معرفتی ای مانند قرینه گرایی و وثاقت گرایی ارزش معرفتی این باورها را سنجیده اند. زگزبسکی، با درانداختن ساختاری فضیلت گرا و با ابداع برخی از اصول کلی، نگاهی نو به ارزش عقلانی باورهای دینی دارد. وی، نخست،رویه های رایج در معرفت شناسی دینی را نقد می کند و، سپس، با استفاده از دو ویژگی «فطری بودن» و «فراگیری» عقل سه اصل عقلانیت ارائه می کند و باورها را براساس آنها می سنجد. در نگاه او، باورهای دینی توان برآوردن این معیارها را دارند. این مقاله به بررسی رویکردهای سلبی و ایجابی وی در این زمینه می پردازد.
نقد و بررسى تحلیل معرفت از منظر کیث لرر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیث لرر که سرشناس ترین مدافع کنونى انسجام گروى در توجیه است، با اشاره به معانى سه گانه شناخت در زبان انگلیسى و تعیین معناى سوم، یعنى تصدیق برخى اطلاعات به منزله معرفت موردنظر در معرفت شناسى، این تحلیل لغوى را بسنده نمى داند؛ ازاین رو به تحلیل فلسفى حقیقت شناخت پرداخته، برخلاف دیدگاه رایج در معرفت شناسى مغرب زمین، افزون بر سه عنصرِ باور، صدق و توجیه، عنصر چهارمى را با عنوان الغاناپذیرى در کار مى آورد. وى حقیقت صدق را علامت زدایى دانسته، به جاى شرط باور نیز شرط پذیرش به هدف احراز حقیقت و اجتناب از خطا را قرار مى دهد. سپس مقصود از توجیه را داشتن دلیل و شواهد کافى براى پذیرش اعلام مى کند و سرانجام براى فرار از اشکال مشهور گتیه، شرط الغاناپذیرى را به مؤلفه هاى سه گانه شناخت مى افزاید. به اعتقاد نگارنده، عناصر چهارگانه تحلیل لرر اشکالاتى دارند، از جمله اینکه تفسیر صدق به علامت زدایى ناتمام است. در شرط پذیرش نیز میان تصدیق قلبى و تصدیق ذهنى خلط شده است. در شرط توجیه نیز ابهاماتى در کلام لرر مى توان یافت.
بررسی و نقد معرفت شناسی دینی برند بلانشارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برند بلانشارد، یکی از فیلسوفان معاصر است که شهرت او، بیش از همه مرهون آرای او در حوزة معرفت شناسی دینی است. وی، به طور جدّی از عقل گرایی و بیّنه گرایی در معرفت شناسی دینی دفاع می کند و در این راستا، ایمان گرایی را مورد نقد جدّی قرار می دهد. او عقلانی بودن را مشخصة اصلی همة اقسام باورها، شامل باورهای دینی، می داند. با این حال، بلانشارد در نظام ایدئالیستی خود جایی برای مفهوم مبدأ عالم باز می کند؛ مفهومی که با برداشت سنتی و رسمی ادیان از مفهوم خدا قابل جمع نیست. در این مقاله نشان داده شده که بیّنه گرایی بلانشارد، در مواردی بسیار افراطی است و با جریان غالب در دورة معاصر چندان هم خوانی ندارد. وی مدعیاتی را مطرح می کند که امروزه قابل بحث است؛ از جمله معتقد است که در قرن بیستم، غلبة نگاه علمی باعث شده تا نگاه دینی (در معنای سنتی آن) میدان را به حریف واگذار کند.
تحقیق انتقادی «شیء فی نفسه» در نظریه ی معرفت کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسران کانت با توجه به مکتوبات وی درباره ی «شیء فی نفسه» دو تفسیر کاملاً متفاوت ارائه کرده اند. تفسیر اول «شیء فی نفسه» را مثبت تلقی کرده، آن را «موجود» می داند و «علت» پدیدار به شمار می آورد. تفسیر دوم، «شیء فی نفسه» را منفی تلقی کرده، پدیدارها را تنها موجوداتِ ممکن می انگارد.
این مقاله ضمن بررسی سخنان کانت و مفسران وی در این باره، روشن می سازد که این دو تفسیر با یکدیگر متناقض اند و لاجرم باید یکی از آن ها را پذیرفت. سپس نشان می دهد که هر دو تفسیر با مشکلاتی مواجه اند که از عهده ی حل آن ها برنمی آیند. پس از آن، مبتنی بر اصولِ منطقی، ناکارآمدیِ راه حلی را که جامع بین دو تفسیر است نشان می دهد. نتیجه این که: نظریه ی معرفت کانت اساساً حاوی تناقضی است که بیانگرِ عدم صحت ساختاری و محتواییِ آن است.
بررسی رویکرد علوم شناختی در مطالعة دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم شناختی رویکردی است که با نگاهی میان رشته ای، مجموعه ای از روش های مطالعاتی را در مطالعة ساختار و قوای شناختی آدمیان به کار می گیرد و به بررسی روند تغییرات و تکامل های آن در تاریخ و نیز در طول حیات هر فرد می پردازد. قابلیت هایی که این علوم می توانند به دین پژوهی معاصر بیافزایند، می تواند گسترده و قابل توجّه باشد. به طور خلاصه می توان گفت مطالعة ساختارهای شناختی ای که با توجّه به دست آوردهایعلوم شناختی برای بازنمایی و کسب مفاهیم دینی لازم بوده است و نیز اعمال و آیین هایی که این ساختارهای شناختی را در مجموعة شناختی انسان ها نهادینه کرده اند، موضوع اصلی در رویکرد علوم شناختی به مطالعة دین است. در این مقاله، پس از معرفی علوم شناختی در کلیّت خود، به پیش فرض های فلسفی هم خوان با آن پرداخته شده و تلاش گردیده تا با بررسی زیرحوزه هایی که علوم شناختی در مطالعة دین به کار می گیرند، چشم اندازی عمومی از این رویکرد به دست داده شود. این بررسی، بسته به سهم هر یک از زیرحوزه های مربوط و نیز شدّت بداعت آن ها صورت گرفته است. می توان گفت که انسان شناسی شناختی دین و روا ن شناسی شناختی دین در این علوم، به ترتیب سهم اول و دوم را در تحقیقات انجام شده داشته اند و نسبت به رویکردهای دیگر این علوم، مثل علوم اعصاب شناختی دین، نقش سازنده تری ایفا کرده اند.
از امکان مفاهمه تا اثبات معرفت:استدلال دیویدسن علیه شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکاکیت عبارت است از امکان این فرض که بیش تر گزاره هایی که آن ها را صادق می دانیم درواقع کاذب باشند. این فرض در تاریخ فلسفه از طریق استدلال هایی مانند استدلال رؤیای دکارت، استدلال شیطان شریر، و مغز در خمره مطرح شده است. دیویدسن در تعدادی از مقالاتش کوشیده است تا با طرح ایدة تفسیر ریشه ای نشان دهد که امکان مفاهمه و ارتباط زبانی، شکاکیت را منتفی می کند. به اعتقاد او، طبیعت زبان و باور که همراه و مستلزم یک دیگرند تضمین کنندة ارتباط میان باورهای گوینده، باورهای مفسر، و جهان خارج است و این ارتباط صدق عمده باورهای ما را تأمین می کند. دیویدسن در گام نخست، توافق گوینده و مفسر بر صدق را اثبات می کند و در گام دوم از طریق استدلال های مفسر همه دان و تفسیر ریشه ای نشان می دهد توافق گوینده و مفسر مطابق با جهان خارج است. این مقاله استدلال نخست را ناتمام می داند، اما از استدلال دوم در مقابل اشکالات وارد شده به آن دفاع می کند.
افراد بین جهانى یا افراد محدود به جهان نگاهى به نظریه همتاهاى لویس و پاسخ پلنتینگا به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از پرسش هاى ذیل مسئله جهان هاى ممکن آن است که آیا یک فرد در بیش از یک جهان وجود دارد؟ گروهى مانند دیوید لویس وجود فرد در بیش از یک جهان ممکن را انکار کرده و در مقابل گروه دیگرى مانند آلوین پلنتینگا به افراد بین جهانى قایل شده اند. در این مقاله ابتدا رویکرد لویس مبنى بر انکار فرد بین جهانى طرح و نظریه همتا به مثابه نظریه بدیل تشریح مى شود. بر اساس نظریه همتا گرچه هر فرد تنها در یک جهان ممکن وجود دارد، در سایر جهان هاى ممکن داراى همتاست. در مقابل بر اساس نظریه پلنتینگا هر فرد مى تواند در بیش از یک جهان ممکن وجود داشته باشد؛ بنابراین سخن پلنتینگا مستلزم آن است که یک فرد باید داراى صفاتى ذاتى باشد تا منجر به تمایز او در هر جهان شود. در بخش آخر مقاله نشان داده مى شود که مسئله ذات فردى قابل بازگشت به مسئله تشخص در نزد فیلسوفان مسلمان است و از آنجاکه در تحلیل نهایى تشخص جز به وجود نیست، انگاره ذات فردى که مبتنى بر تخصیص کلى به کلى است پذیرفتنى نخواهد بود.
الگویی دربارة چگونگی ارجاع معرفتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امکان معرفت و چیستی آن در معرفت شناسی فیلسوفان صدرایی و کارتزین ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
در میان مباحث معرفت شناسی معاصر، دو مسئله امکان معرفت و چیستی آن، از جمله مباحث مهم به شمار می آیند. فیلسوفان حکمت متعالیه و فیلسوفان دکارتی، هر دو به امکان معرفت حقیقی اذعان دارند. همچنین آنها معرفت حقیقی را تعریف، و آن را به اقسام متفاوتی تقسیم می کنند. شکاکیت، تقسیم علم به حصولی و حضوری، سخن از تصور و تصدیق و اقسام آن و استفاده ایشان از منطق و به ویژه بحث قیاس و مباحث پیرامون آن، به منزله روش رسیدن به معرفت، از دیگر مباحث مهم در مقایسه معرفت شناسی این دو گروه در باب مسئله امکان و چیستی معرفت است.
رئالیسم درونی: جایگزین پاتنم برای رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیلاری پاتنم که زمانی خود از نمایندگان و مدافعان برجسته رئالیسم علمی و متافیزیکی به شمار می رفت، در اواسط دهه 1970م. به یکی از مخالفان سرسخت رئالیسم متافیزیکی مبدّل شد. او تعدادی استدلال را علیه ابعاد صدقی و هستی شناختی رئالیسم متافیزیکی طرح کرد و پس از کنار گذاشتن کامل آن، یک نظام فکری جدید موسوم به «رئالیسم درونی» را به عنوان جایگزین پیشنهاد کرد. ایراد اصلی پاتنم بر بُعد صدقی رئالیسم متافیزیکی این بود که به موجب این فلسفه، همواره یک شکاف پر ناشدنی میان صدق یک گزاره و توجیهات معرفتی ما برای آن گزاره در میان خواهد بود. از نظر هستی شناختی نیز نقد اصلی وی بر رئالیسم متافیزیکی این است که جهان در نگاه این موضع فلسفی از اشیاء «از قبل آماده» تشکیل یافته است. پاتنم از این رو مخالف هر دوی اینهاست که طبق نظر او از طرفی صدق را نمی توان چیزی جز توجیه ایده آل در نظر گرفت و از طرف دیگر چنین نیست که جهان از اشیاء از قبل آماده تشکیل یافته باشد؛ بلکه این ما هستیم که آن را با نظام های مفهومی گوناگونی که اتخاذ می کنیم، به انحاء خاص به اشیاء مختلف تقسیم می کنیم. در واقع از نظر پاتنم فرض هر گونه «منظر بیرونی»، خواه در مورد صدق و خواه در مورد هستی شناسی، بی معنی است. این مقاله پس از معرفی و نقد و بررسی استدلال های پاتنم در رد رئالیسم متافیزیکی، به تبیین، بحث و بررسی اجزاء و عناصر اصلی و سازنده رئالیسم درونی می پردازد. نتیجه بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که گذشته از اینکه ایرادات پاتنم علیه رئالیسم متافیزیکی از اعتبار و قوّت لازم برخوردار نیست، جایگزین پیشنهادی وی (رئالیسم درونی) نیز، علاوه بر گردآوری برخی عناصر ناهماهنگ و بعضاً غیر شهودی در خود، با اشکالات جدّی دست به گریبان است. تلقی مختار رئالیسم درونی از صدق نمی تواند به هدف اعلامی خود، یعنی از میان برداشتن شکاف عمیق میان صدق یک اظهار و آگاهی ما از آن، نائل آید. مدعیات هستی شناختی رئالیسم درونی نیز در واقع نه نتیجه معتبر و حقیقی تز نسبیت مفهومی، که تکیه گاه اصلی پاتنم در این خصوص به حساب می آید، بلکه بیشتر حاصل خلط مباحث زبان شناختی با مباحث هستی شناختی است.
در دفاع از مبناگروی بررسی اشکالات کیث لرر بر مبناگروی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونه استراوسن میان معرفت شناسی، هستی شناسی و منطق وحدت ایجاد می کند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرخشی نو در معرفت شناسی غربی در باب شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی تاریخ فلسفه، مسئلة علم ما به جهان خارج یکی از موضوعات مورد توجه شکاکان بوده و مشهورترین تقریر این قسم از شکاکیت را رنه دکارت بیان کرده است. در دهه های اخیر رویکرد نوظهوری با عنوان برونی گرایی در معرفت شناسی مطرح شده است و به نظر می رسد برای پاسخ به این مسئله قابلیت های چشم گیری دارد. شاخص ترین نظریة توجیه و شناخت پرورده شده در قالب این رویکرد به نظریة اعتمادگرایی فرایندی موسوم است. در مقالة حاضر، نشان داده شده است که این نظریه، به دلیل طرح معیارهای نسبتاً سهل گیرانه برای معرفت و اجتناب از الزامات دشوار دکارتی، چشم انداز نسبتاً جدیدی برای حل معضل دکارتی در مقابل دیدگان ما می گستراند.