نسرین باقری

نسرین باقری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی آزاد اسلامی، واحد رودهن، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی در بین دانش آموزان متوسطه

کلید واژه ها: آسیب شناسی شخصیت قلدری خودناتوان سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
زمینه و هدف: پدیده قلدری در مدارس از جمله مواردی است که می تواند امنیت دانش آموزان را تهدید کرده و به تبع آن موجب بروز مسائل آموزشی و تربیتی شود. هدف مطالعه حاضر آزمون مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت؛ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1400 بود که طبق استعلام از اداره آموزش و پرورش شهر تهران تعداد کل آن ها 145398 نفر بود؛ که بر اساس ملاک میشل (1993) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر پلستر (2011)، پرسشنامه قلدری اولیوس (1986) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری (PID-5-BF) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون مدل ساختاری نشان داد که ابعاد شخصیت با خودناتوان سازی و قلدری رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه بین خودناتوان سازی با قلدری نیز مثبت بود. نتایج اثرات میانجی نشان داد که خودناتوان سازی تحصیلی در روابط بین ابعاد شخصیت نابهنجار و قلدری نقش واسطه دارند. نتیجه گیری: نتایج در حالت کلی نشان دادند که مدل آزمون شده با مدل مفهومی دارای برازش مناسبی می باشد.
۲۲.

الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی

کلید واژه ها: اضطراب امتحان شخصیت شناختی فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آنها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1398- 1397 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 421 نفر بود. ابزار پژوهش شامل شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مکری (1989)؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین عامل روان رنجورخویی شخصیت (01/0>p، 492/0=β) و اضطراب امتحان مثبت و در سطح 01/0 معنادار است. همچنین ضریب مسیر کل بین عامل گشودگی شخصیت (01/0>p، 186/0=β) و اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین راهبردهای شناختی و اضطراب امتحان (05/0>p، 196/0-=β) از یک سو و ضریب مسیر بین راهبردهای فراشناختی و اضطراب امتحان (01/0>p، 231/0-=β) از سوی دیگر منفی و به ترتیب در سطوح 05/0 و 01/0 معنادار بود. اثر غیرمستقیم صفات وظیفه شناسی (01/0>p، 126/0-=β)، گشودگی (01/0>p، 121/0-=β) و برونگرایی (01/0>p، 079/0-=β) شخصیت بر اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار است. از سوی دیگر اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (01/0>p، 062/0=β) بر اضطراب امتحان مثبت و درسطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت می شود الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی قابل برازش است.
۲۳.

نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب رابطه والد- فرزند شناختی فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است و به عنوان تجربه ای ناخوشایند تجربه می شود و مانع رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموز میگردد. بنابراین شناسایی عواملی که می تواند مانع اضطراب امتحان شود از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود که از میان آن ها 330 نفر استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزند؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ادراک رابطه پدر- فرزند (001/0=P، 120/0-=β) و ادراک رابطه مادر- فرزند (001/0=P، 161/0-=β) به صورت غیرمستقیم با اضطراب امتحان رابطه دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران نقش میانجی داشت.
۲۴.

پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان

کلید واژه ها: رفتارهای پرخطر سبک های فرزندپروری سبک های هویت نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۴
گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و سبک های هویت برزونسکی (1989) بود. داده های پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک تعهد هویت، سبک هویت سردرگم و سبک فرزندپروری مستبدانه توان پیش بینی رفتارهای پرخطر را در نوجوانان دارند (0/05>P). نقش سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در شکل گیری رفتارهای پرخطر نوجوانان قابل توجه است.  
۲۵.

The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mindfulness Cognitive-Emotional Therapy Cognitive fusion Autoimmune Patients

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۴
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
۲۶.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیر منطقی و تصویر بدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای غیرمنطقی تصویر بدنی روان درمانی مثبت گرا طرح واره درمانی جراحی زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش حاضر مقایسه ای اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بود که در سال 1399 به مراکز جراحی های زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگذاری شدند. بر روی گروه اول روان درمانی مثبت گرا در 14جلسه 90 دقیقه ای و بر روی گروه دوم طرح واره درمانی در 12جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در محیط اسکایپ اجرا شد. شرکت کنندگان پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و تصویر بدنی کش (2004) را قبل و بعد از مداخله ها تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر روی باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی تاثیر معنی داری داشتند (001/0>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی در باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود ندارد (05/0<.(P نتایج به دست آمده بر استفاده بیشتر از این دو مداخله برای تغییر در متغیرهای روان شناختی دخیل در گرایش به جراحی های زیبایی اشاره دارد.
۲۷.

بررسی تأثیر دوره های آموزشی مدیریت استرس بر توسعه مهارت مدیریت استرس کارکنان یک مرکز صنایع نظامی

کلید واژه ها: آموزش مهارت مدیریت استرس صنایع نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۸
مقدمه: این پژوهش برای بررسی تأثیر دوره های آموزش مهارت های مدیریت بر توسعه مهارت مدیریت استرس کارکنان یک مرکز صنایع نظامی صورت گرفته است. روش: این پژوهش به لحاظ روش، تجربی و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. بدین منظور، جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان این مرکز تعیین شد و تعداد 132 نفر از کارشناسان و مدیران به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده در قالب یک گروه آزمون و یک گروه کنترل هرکدام به تعداد 66 نفر گمارش شده و با استفاده از روش پیش آزمون پس آزمون و با پرسشنامه استاندارد وتن و کمرون (1381) مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 6 جلسه آموزش 90 دقیقه ای مهارت های مدیریت استرس، شرکت داده شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده آزمون دو گروه پس از تحلیل توصیفی بااستفاده از روش تحلیل کوواریانس (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که دوره های آموزشی مدیریت استرس بر تقویت مهارت مدیریت استرس کارکنان تأثیر معنا دار نداشته و از بین مؤلفه های مهارت، تنها موجب توسعه معنا دار مؤلفه حذف عوامل استرس زا شده و بر دو مؤلفه توسعه راهبرد های پیش فعالانه باهدف انعطاف پذیری و توسعه راهبرد های واکنشی باهدف غلبه بر استرس کوتاه مدت، تأثیر معنا داری نشان نداد. بحث: عواملی همچون: ویژگی های خاص بستر تحقیق، خصوصاً محیط شبه نظامی و ملاحظات امنیتی، عدم نیازسنجی اصولی و علمی آموزشی کارکنان و مدیران و عدم به کارگیری فناوری ها و الگوهای نوین آموزش ضمن خدمت، موجب شد تا آموزش های ارائه شده از اثربخشی کافی برخوردار نشوند.
۲۸.

تدوین و اعتباریابی بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی برای زنان ساکن در مناطق حاشیه نشین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتباریابی بسته آموزشی مهارت های فردی زنان حاشیه نشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: امروزه با گسترش کلان شهرها و پیچیدگی های زندگی، مشکلات زندگی نیز روز به روز در حال افزایش است. مشکلاتی که مواجهه شدن با آنها نیاز به مهارت و توانایی دارد. هدف این پژوهش تدوین و اعتبار یابی بسته آموزش مهارت های فردی دختران و زنان جوان حاشیه نشین است. روش: بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی در این پژوهش براساس نظریه شناختی- رفتاری طراحی شده است. طراحی بسته در 4 مرحله ی مصاحبه با افراد مطلع، مرور متون، برگزاری جلسه هم اندیشی و تدوین بسته آموزشی، تعیین روایی محتوایی بسته آموزشی بود. در یک نشست تخصصی و با نظرخواهی از متخصصان، روایی محتوایی بسته با استفاده از ابزار شاخص روایی محتوایی و ضریب نسبی روایی محتوایی سنجیده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بسته آموزشی طراحی شده از اعتبار بالایی برخوردار می باشد. همچنین ضریب نسبی روایی محتوایی بسته برابر با 714/ 0 بدست آمد. بحث: بسته ی آموزشی به آموزش سه مهارت خودآگاهی، ارتباط موثر، تنظیم هیجان پرداخته تا بستری برای ورود و به کارگیری این مهارت ها در زندگی واقعی این اقشار، فراهم آورد.
۲۹.

شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری شادکامی نوجوانان نیازهای بنیادین روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۱
از دوره های مهم تاثیرگذار در رشد و سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی، دوران نوجوانی هر فردی است که شکل گیری شخصیت و هویت یابی در این دوره حساس شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری در نوجوانان بود. روش پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمامی نوجوانان دختر شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه تشکیل می دادند که 352 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (2002)، نیازهای بنیادین روان شناختی دسی و همکاران (2001) و سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد متغیر سازگاری توانسته است نقش میانجی را در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی با شادکامی ایفا کند. می توان نتیجه گرفت هنگامی که انگیزه ها و یا پاداش های درونی اثر تقویت شان بیشتر از انگیزه بیرونی باشد، اجرای نیازهای روانی آسان تر شده و تاثیر مثبتی بر سازگاری نوجوان می گذارد؛ چرا که سازگاری ازطریق مشوق ها و تقویت های درونی حاصل می شود و این گونه با ایجاد احساس درونی مثبت در نوجوان منجر به افزایش شادکامی در نوجوانان می شود؛ براین اساس بایستی با فراهم نمودن محیط سالم و پویا و متناسب با نیاز های فردی و شخصیتی هر نوجوان، نوید بهزیستی و شادکامی را در نوجوانان داد.
۳۰.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حل مسأله خودگویی سلامت روان حساسیت به طرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان