عباس محمدیان

عباس محمدیان

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

بررسی کارکرد تبلیغات محیطی در فضاهای شهری و تأثیر آن بر ارتقاء تاب آوری اجتماعی در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تبلیغات محیط شهری تاب آوری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
تاب آوری اجتماعی، امروزه در توسعه و مدیریت شهری نقش مهمی دارد. این نوع تاب آوری تحت تاثیر شرایط و شاخص های مختلفی است که تبلیغات محیط شهری می تواند یکی از مهمترین آنها محسوب شود؛ چرا که تبلیغات از نظر بصری و ذهنی شرایط متفاوتی را برای شهروندان به وجود می آورد. در این تحقیق هدف، بررسی اثرات و کارکرد تبلیغات محیطی شهری بر ارتقاء تاب آوری اجتماعی در شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر داده های میدانی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده که در سطح جامعه آماری(8694000 نفر) در مناطق مختلف جمع آوری شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 384 نفر تعیین شد. روایی ساختاری و محتوایی ابزار تایید و همچنین پایایی نیز با آلفای کرونباخ بالای 70/0 تایید شد.  نتیجه نشان داد که کارکرد تبلیغات محیط شهری بر تاب آوری اجتماعی مثبت است. بگونه ای که تبلیغات محیط شهری بیشترین تاثیرگذاری را بر تاب آوری اجتماعی از طریق بهبود اطلاع رسانی به شهروندان با میزان برابر با 601/0؛ بهبود برند آگاهی شهروندان با میزان 580/0 و کاهش هزینه های شهروندان، با 541/0 نشان می دهند. نتیجه همچنین نشان داد که با توجه به وضعیت نامناسب تاب آوری اجتماعی در شهر تهران، آگاه سازی انسان شهری با آموزش؛ تبلیغات محیطی سالم؛ ارتقاء قدرت سازماندهی تبلیغات؛ توانمندسازی مقابله با خطر و آسیب پذیری و حکمرانی خوب با سیاستگذاری مطلوب، 5 شاخص موثر در ارتقاء جامعه تاب آور با توجه تبلیغات محیط شهری محسوب می شوند.
۲.

نقش رویکرد بن مایه شناسی در تعیین نوع ادبی روایت های داستانی (مطالعۀ موردی: داراب نامه، قران حبشی و مسیب نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوع ادبی بن مایه شناسی حماسه ابوطاهر طرسوسی روایت های داستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود. دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود.
۳.

بررسی تطبیقی شبکۀ مفهومی و عناصر روایی دو رمان ژانر جنگ: وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژانر جنگ بررسی تطبیقی شبکه مفهومی وداع با اسلحه زمین سوخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسنده ایرانی و آمریکایی هستند که آیینه شفافِ نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکه مفهومی، عناصرساختاری و روایی آن ها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت می کند. به رغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائه هنرمندانه رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درون مایه های آن ها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونه بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبه ای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.
۴.

خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش خوانش زبان صناعی مثنوی «نی نامه»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در «نی نامه» مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در «نی نامه» طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با «بشنو»؛ 2) مرتبط با «نی». گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به «شنیدن» ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از «از خودتهی شدن»، هروله روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
۵.

بازشناختِ فرایند استعاره سازی در لایه «بلاغی» سبک غزل اجتماعی معاصر و کارکردهای ایدئولوژیکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک لایه بلاغی استعاره ایدئولوژی غزل اجتماعی معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف مقاله حاضر، بررسی فرایند استعاره سازی در لایه بلاغی سبک غزل اجتماعی معاصر و بررسی کارکردهای ایدیولوژیکی این فرایند است تا بتوان از این رهگذر، به الگوی مسلط ساخت استعاره در این گونه ادبی دست یافت؛ همچنین این مقاله در پی آن است، با خوانش و تحلیل نمونه ها در حیطه جامعه آماری مورد نظر، کاربرد این شگرد بلاغی را ازمنظر نقش و کارکردهای آن بر مبنای نگاه ایدئولوژیکی شاعران، تحلیل و تبیین کند. بررسی ها نشان می دهد که غالب استعاره های به کار رفته در این سروده ها، از نوع استعاره های مصرّحه مجرّده است. بنای خلق استعاره ها در وهله نخست بر تجسّم گرایی است و بیش از همه بر پایه جاندارانگاری و با تمرکز بر گیاه انگاری و جانورانگاری ساخته شده اند و شاعران بر مبنای مشابهتی که میان مبانی فکری و باورهای ذهنی خود با پدیده مورد نظر یافته اند، اقدام به ساخت استعاره کرده اند. از منظر نقش وکارکرد نیز بزرگ نمایی، تمجید و ستایش یا کوچک نمایی و اکراه و تحقیرِ مصادیق این استعاره ها، از مهم ترین مبانی فکری و ایدئولوژیکی شاعران این گونه ادبی است.
۶.

نگاه کهن الگو گرایانه به آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کهن الگو آیینه روح خون عجایب المخلوقات گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۵۷۵
کهن الگوها یادگارهای هزاران ساله و میراثی همگانی هستند که در طول قرن ها نسل به نسل انتقال یافته اند. نیاکان ایرانی ما، همچون مردمان سراسر دنیا، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند . یکی از این الگوهای جمعی آیینه است که برای مردمان باستان، تنها ابزار دیدن چهره نبوده؛ بلکه با روح، زندگی، آینده، ماوراء، جادوگری و غیب گویی مرتبط می شده است. با بررسی اسطوره های جهان و کتاب عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه، می بینیم که آیینه، گاه واسطی میان زمین و آسمان و گاه حقیقت گویی آگاه به اسرار است. روح با آیینه مرتبط است. گاه آیینه دریچه پرواز روح است، گاه روح در آن تجلّی می یابد. می دانیم حیات و حرکت آدمی به روح وابسته است. خون نیز در تن آدمی جریان زندگی را ممکن می سازد و از دیدگاه مردمان کهن، حاوی روح و جان موجودات است. مردمان باستان اهمیّت این ماده حیاتی را درک کرده و به هر شیوه تلاش می کرده اند مانع از دست رفتن آن و در نتیجه آسیب رسیدن به روح و زندگی شان شوند. همین عوامل سبب شده در ارتباط با خون، تابوها و سنّت های گاه باورنکردنی ای نیز رعایت کنند و یا به مقرّراتی خاص پایبندشوند. آیینه-روح و خون در عجایب المخلوقات و گرشاسب نامه نمود و پیوندی آشکار دارند و در قالب هایی چون؛ کهن الگوی سایه، پیرخردمند، ناخودآگاه، نیروی خورشیدی، بازتاب جهان هستی، روح زندگی، واسط زمین و آسمان، کهن الگوهای مونث و زنانه و... آشکار می شوند. شناخت و شناساندن بهتر کهن الگوها و ناخودآگاهی منجر به شناخت درست تر ما از انسان ها، دریافت حقیقت بسیاری از رفتارهای کهن، ارتباط بهتر با نیمه پنهان وجودمان می شود و دریچه ای نو به دنیای گذشتگان و آثار ادبی می گشاید.
۷.

مقایسه دو مکتب تأویلی صوفیانه در زمینه آیه «تأویل» (مطالعه موردی: مصنّفات عین القضات همدانی و کشف الاسرار میبدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عین القضات همدانی ابوالفضل میبدی آیه تأویل راسخان در علم آیات محکم و متشابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۴۴۶
مبنای اصلی نوشتار حاضر، درباره برخی از نکات مربوط به آیه تأویل (آل عمران(3)/7) است با تکیه بر دیدگاه های دو نویسنده اهل تصوّف و عرفان، عین القضات همدانی و رشیدالدین میبدی است. این دو متفکّر اسلامی را باید به عنوان نمایندگان دو جریان اندیشه تأویل گرا در نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری قمری دانست. هدف کلی ما، شناخت دریافت های ذوقی و عارفانه و تبیین تفکّرات تأویل گرایانه عارفان، بخصوص عین القضات و میبدی، نسبت به متن قرآن کریم است. این پژوهش در روش گردآوری اطّلاعات، از منابع کتابخانه ای بهره گرفته و سپس به صورت کیفی به تحلیل داده ها با روش استدلایی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که عین القضات دانش راسخان را برای تأویل آیات متشابه در کنار دانش الهی می پذیرد. او هرچند مدعی آن نیست که به تأویل همه متشابهات، دست یافته، به طور ضمنی، از خود به عنوان یکی از مصادیق راسخان یاد می کند. درصورتی که میبدی با نگاه تفسیری و متشرعانه، به آیه تأویل می نگرد و بر این باور است که دانش تأویل متشابهات تنها مختص خداوند است؛ اما به طور مطلق هم مخالف تأویل نیست. در کشف الاسرار، با دو رویکرد تأویلی نکوهیده و پسندیده مواجه هستیم. تأویلاتی که از جاده شریعت و کتاب و سنّت عدول کند، نکوهیده و در غیر آن، پسندیده و مطلوب است. آن چه از دیدگاه هر دو متفکّر تأویلگرا باید به عنوان وجوه اشتراک مدّ نظر قرار داد، آن است که هر دو بی هیچ تردیدی، ایمان و سرسپردگی محض و تسلیم و اعتقاد قلبی راسخان را در برابر متشابهات قرآن کریم لازم می دانند.
۸.

نویافته های داستان سیاوش در خلال روایت کُردی الماس خان کندوله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی سیاوش نامه روایت کُردی الماس خان کندوله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۶ تعداد دانلود : ۶۲۰
شکوه و گیرایی داستان های شاهنامه فردوسی موجب شده تا همواره مورد توجه شاعران محلی باشد. شاعران کُردزبان نیز از این قاعده جدا نیستند و بارها به ترجمه یا بازآفرینی داستان های شاهنامه پرداخته اند. یکی از نمونه های این تأثیرپذیری، منظومه سیاوش نامه اثر ارزش مند الماس خان کندوله ای به زبان کردی گورانی است که به پی روی از داستان سیاوش سروده شده است. شاعر کُرد کوشیده است تا از ترجمه و تقلید محض دوری کند و به فکر خلاقیت ادبی هم باشد. جهت نیل به این هدف، داستان سیاوش را با تفصیل و ذکر جزئیاتی بیش تر بیان کرده است تا منظومه ای دیگر بیافریند؛ به همین دلیل نسبت به داستان سیاوش در شاهنامه، روابط علت و معلولی دقیق تر و طرح و پیرنگی مستحکم تر در آن دیده می شود؛ از این رو می تواند هم چون کلیدی در حلّ برخی از ابهامات داستان سیاوش در شاهنامه بسیار راه گشا باشد و به پاره ای از پرسش هایی که تاکنون درباره این داستان بی جواب مانده اند، پاسخی درخور دهد. نگارندگان این مقاله کوشیده اند تا ضمن معرفی الماس خان کندوله ای، احوال و آثار او، با روش تطبیقی تحلیلی، نقاط اختلاف سیاوش نامه کردی و داستان سیاوش در شاهنامه را از نظر روایت، محتوا و رخ دادهای داستان واکاوی کنند و برای برخی از کنش ها و وقایع داستانی، تحلیل های اسطوره شناختی شایسته ای ارائه دهند.
۹.

بررسی صفت عارفانه ذکر بر پایه مراتب سه گانه سیر و سلوک (تفرقه، فنا، بقا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذکر تحول و تبدل صفت فرق فنا بقا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
این پژوهش به تحلیل صفت عارفانه ذکر در برخی از مهم ترین آثار برجسته عرفانی تا قرن هفتم هجری می پردازد. بنیان این پژوهش بر اساس تحلیل ذکر از منظر مراتب سیر و سلوک عرفانی است. این بررسی که با روشی توصیفی_ تحلیلی نگارش یافته، نشان می دهد که صفت ذکر در سخن برخی از عارفان، در هر یک از مراتب سه گانه سلوک، رویکرد متفاوتی داشته و دچار تحوّل و تبدّل محتوایی شده است. چنان که در مرتبه نخست سلوک که مقام فرق است، ویژگی ایجابی و کوشش مدارانه دارد. در این ساحت سالک سعی در اتّصاف به ذکر و لوازم آن دارد. در مرتبه دوم که مقام فنا است، جذبه الهی سالک را از وجود مجازی و همه صفاتش فانی می سازد، از این رو ذکر در عارف، خصوصیتی سلبی و تنزیهی یافته، کوشش او زایل و اتّصافش به ذکر ترک می شود. اما در مرتبه سوم یعنی مقام بقا، عارف مظهر اسما و صفات الهی می گردد، بر این اساس ذکر در عارف پس از سلب، مجدداً به شکل ایجابی، امّا تحوّل یافته نمود می یابد. نتیجه این بررسی نشان می دهد که با وجود این که سخنان بیشتر عارفان از ذکر، با ویژگی های مرتبه فرق مطابقت دارد؛ اما سخنان عدّه ای از آنان از ذکر؛ علاوه بر مرتبه فرق، بر خصوصیات و احکام مرتبه فنا و نیز مرتبه بقا هم پوشانی دارد.
۱۰.

مقایسه نگرش وزیرانه نظام الملک و دید گاه دبیرانه بیهقی در باب اهمّیت جایگاه قضاوت در حکومت سیاسی بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواجه نظام الملک بیهقی تحلیل گفتمان انتقادی قضاوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
یکی از اساسی ترین وظیفه های هر حکومتی فصل خصومت و رفع عامل نزاع بین آحاد یک جامعه مدنی و تحقق عدالت اجتماعی است که این امر با وجود محاکم دادگستری، دیوان قضایی مستقل و حضور قاضیانی «مزکّی ومعدّل از هر دستی» میسر می شود. به اعتقاد تمامی اندیشمندان وجود عدالت و مساوات در هر روزگاری و در هر جایگاهی یک ضرورت است. در این پژوهش دو حکایت با موضوع یکسان از کتاب «سیاست نامه» و «تاریخ بیهقی» در نظر گرفته شده و برای تحلیل گفتمانیِ آن ها از رویکرد نورمن فرکلاف به عنوان نظریه پرداز اصلی استفاده شده است. با تحلیل گفتمان انتقادی و بر پایه مدل های سه گانه فرکلاف به توصیف، تفسیر و تبیین نمونه داده های متنی دو اثر پرداخته شده است تا تقابل دیدگاه وزیرانه خواجه نظام الملک توسی و نظرگاه دبیرانه ابوالفضل بیهقی در باب امر مهم قضاوت تحلیل و تبیین شود. خواجه با توجّه به مقام سیاسی خویش قضاوت را در بسیاری از مواقع حق صاحبان قدرت می داند؛ قدرتی که خود آگاه یا ناخود آگاه دیدگاه های خویش را در لایه های زیرین زبان پنهان کرده است که در آن فرو-دستان هیچ جایگاهی ندارند. در تقابل با این نگرش بیهقی به عنوان یک مورّخ و دبیر از میان قشر متوسط مردم جامعه با همه وابستگی به دربار غزنه سعی می کند در باب قضاوت، جایگاه مردم عامه، فرودست و متظلّم را در لایه های پنهانی زبان خویش به نمایش در آورد.
۱۱.

بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۶۱۲
میرچا الیاده، در جایگاه پدیدارشناس و اسطوره پژوه دینی، با تأکید بر تأویل دینی - تاریخی، هرمنوتیک را بهترین شیوه برای کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اساطیر، نمادها و آیین ها می داند. یکی از وجوه بررسی شده او در پیوند با آیین شمن ها، جنبه عرفانی آن است. در این پژوهش تلاش شده است باتوجّه به دیدگاههای تکثّرگرایانه میرچا الیاده در اسطوره شناسی، پدیدارشناسی دینی، مطالعه دینی مبتنی بر هرمنوتیک، باور به دین به مثابه تجربه امر قدسی، زمان و مکان قدسی واسطوره به منزله روایت کننده تاریخ قدسی، با نگاهی تطبیقی، به بررسی عرفانیّات تمهیداتعین القضات همدانی بپردازد و ازاین رو، نگرش های الیاده، صرفاً به مثابه رهیافتی در تحلیل نگره های عرفانی عین القضات استفاده می شود. تمهیداتعین القضات همدانی ازجمله متون ارزشمند عرفانی است که در آن، هدف غایی، رسیدن به مرتبه انسان مذهبی/ کامل و دست یافتن به زمان و امر قدسی است که در قالب کرامت رخ می نماید. درحقیقت انسان در ازل صاحب زمان قدسی بوده است؛ امّا در فرایند دنیوی، این مفهوم را از دست داده و به انسان تاریخی تبدیل شده است. نگارندگان با کاربرد چارچوب فکری الیاده در شواهد مستخرج از کتاب تمهیدات، بر این باورند که ﺑﺴیﺎری از اﻧﺪیﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻄﻮره ای، ریﺸﻪ در اﻋﺼﺎری ﺑﺴیﺎر دور و ﻋﺎداﺗی ﺑﺲ کﻬﻦ دارﻧﺪ کﻪ در ﮔﺬر ﻫﺰاره ﻫﺎ ﺗﻐییﺮ ﺷکﻞ داده و کﺎرکﺮدی دگرﮔﻮنه یﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ؛ اﻣّﺎ ﻫﻨﻮز ﻣﻮﺟﻮدیّﺖ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ کﺮده اند و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﺪّس و ﺿﺮورت ﺷﺎن، ﺗکﺮار می شوند. در این اثر، علاوه بر شرح چگونگی آفرینش جهان هستی و انسان و نیز چرایی آفرینش و اهداف آن، روایت های ناب و تجربه های عرفانی فراوانی آمده است. دراین مقاله کوشیده می شود به تحلیل تمهیدات عین القضات همدانی از دریچه پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک و با نگاهی تطبیقی در حوزه های عرفان، فلسفه و دین پژوهی پرداخته شود.
۱۲.

تحلیل تحول و تبدل صفت عارفانه حیا بر اساس مراتب سه گانه سِیروسلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بقا تحول صفت صفت عارفانه حیا فرق فنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۶۶۰
در این پژوهش، صفت عارفانه حیا در برخی از مهم ترین آثار برجسته عرفانی تا قرن نهم هجری تحلیل می شود. بنیان این پژوهش بر اساس تحلیل حیا از منظر مراتب سِیروسلوک عرفانی است. این بررسی که با روشی توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، نشان می دهد که صفت حیا در سخن برخی از عارفان، در هریک از مراتب سه گانه سلوک، رویکرد متفاوتی داشته و دچار تحول و تبدل محتوایی شده است. چنان که در مرتبه نخست سلوک که مقام فرق است، ویژگی ایجابی و کوشش مدارانه دارد. سالک در این ساحت سعی در اتصاف به حیا و لوازم آن دارد. در مرتبه دوم که مقام فنا است، جذبه الهی سالک را از وجود مجازی و همه صفاتش فانی می سازد، لذا حیا در عارف خصوصیتی سلبی و تنزیهی می یابد، کوشش او زایل و اتصافش به حیا ترک می شود؛ اما در مرتبه سوم، یعنی مقام بقا، عارف مظهر اسما و صفات الهی می شود. ازاین رو، حیا در عارف پس از سلب، مجدداً به شکل ایجابی، اما تحول یافته نمود می یابد. نتیجه این بررسی نشان می دهد با وجود اینکه سخنان بیشتر عارفان درباره حیا با ویژگی های مرتبه فرق مطابقت دارد؛ اما سخنان عده ای از آنان از حیا، علاوه بر مرتبه فرق، بر خصوصیات و احکام مرتبه فنا و نیز مرتبه بقا هم پوشانی دارد.
۱۳.

اولویت بندی عوامل دینی موثر بر رفتار و نگرش کاربران فضای مجازی به کمک فرایند تحلیل شبکه ای ANP

کلید واژه ها: عوامل دینی فضای مجازی فرایند تحلیل شبکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۹۱
هدف از پژوهش حاضر الویت بندی عوامل دینی موثر بر رفتار و نگرش کاربران فضای مجازی در ایران می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، خبرگان آشنا با مبحث که شامل اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوط به حوزه رسانه و دین می باشند، هستند. تعداد نمونه 10 نفر از خبرگان هستند که در این تحقیق مورد پرسش از طریق پرسشنامه زوجی و طیف 1 تا 9 مورد پرسش قرار گرفتند. برای بررسی روایی ابزار اندازه گیری یا همان پرسشنامه زوجی، از روایی محتوا استفاده شد و پرسشنامه در اختیار اساتید و خبرگان قرار گرفت تا صحت معیارها و زیرمعیارها مورد تایید قرار گیرد. در نمونه گیری هدفمند پژوهش حاضر، از نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شده است، بدین معنا که تعداد محدودی از افراد دارای اطلاعات مناسب برای پاسخگویی به سوالات تحقیق بوده اند. افراد خبره نیز در این پژوهش افرادی بودند که حداقل سابقه 10 سال کار و یا پژوهش در زمینه دین و رسانه را داشته اند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد. از نرم افزار Super Decision و فرایند تحلیل شبکه ای ANP جهت الویت بندی معیارها استفاده شد. نتایج نشان داد معیار فرهنگ مذهبی خانواده با وزن 0.417 دارای بیشترین اهمیت در میان معیارهای دینی موثر بر نگرشی و رفتاری کاربران فضای مجازی می باشد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد پس از معیار فرهنگ مذهبی خانواده، معیارهای آموزه های دینی فرد و معیار الگوهای دینی-رفتاری دارای بیشترین اهمیت می باشند.
۱۴.

رویکردهای قرآنی احمد جام در تعلیم و تربیت با تأکید برکتاب مفتاح النّجات

کلید واژه ها: مفتاح النّجات قرآن کریم احمدجام تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۹۷
پژوهش حاضر به بررسی رویکردهای قرآنی احمد جام نامقی(440-536) در تعلیم و تربیت با توجه به کتاب مفتاح النّجات اختصاص دارد. این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی می کوشد با نگاهی تازه به معرفی جنبه دیگر این اثر کهن عرفانی بپردازد. کاربرد فراوان آیات قرآن در متن، حکایت از انس و پیوند ناگسستنی احمد جام به قرآن کریم و مفاهیم آن دارد. این مقاله بر آن است تا پس از ذکر آموزه های دینی و تعلیم و تربیتی مورد نظر احمد جام به بیان تعابیر و رویکردهای قرآنی شیخ در مورد نکات مربوط بپردازد. برآیند تحقیق نشان می دهد که نویسنده در این اثر بر آن است تا پندها و مواعظ تربیتی خود را با استناد به معارف و آموزه های قرآنی و دینی به طریقی سهل و ساده و به دور از اصطلاحات و تعابیر عرفانی، که برای گروهی خاص قابل درک است، به مخاطب القا کند، ضمن آن که گاه به تفسیرهای خاصی از آیات می پردازد که حاوی تأملات خود اوست و بدین صورت اندیشه های خود را در لفاف همین آموزه های فرهنگی و تعالیم دینی به مخاطب القا می کند، چنان که گاه گویی او را وادار به پذیرش سخن خود می نماید. از دیگر ویژگی های این پژوهش توجه به نوع نگرش احمد جام در امر به معروف و نهی از منکر است. وی بر خلاف نگرشی که در برخی پژوهش ها در امر به معروف و نهی از منکر سخت گیر و ستیهنده معرفی شده، در این اثر با تکیه بر آیات توبه و بشارت، مخاطب را به بازگشت خالصانه به سوی خداوند ترغیب می کند. این در حالی است که بر مدعیان طریقت و بدعت گذاران در دین، به شدت می تازد.
۱۵.

ضرورت تصحیح دوباره دیوان حکیم حاج ملّا هادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاج ملا هادی سبزواری دیوان اشعار تصحیح دوباره نسخ خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۸۸۲
حکیم حاج ملا هادی سبزواری متخلّص به «اسرار»، فیلسوف بنام قرن 13 در سال 1212 هجری در سبزوار چشم به جهان گشود. او ازجمله حکیمانی است که در عصر خود مراتبی را در حکمت نظری و عملی کسب کرد. در شهود و عرفان به مرحله ای عالی دست یافت و در عالم عرفان و معرفت خوش درخشید. آثار فراوانی در فلسفه و حکمت تألیف و تصنیف کرده است و نیز دیوان شعری از خود به جای گذاشت که دربردارنده نکته های ظریف و زیبای عرفانی، فلسفی، حکمت و وجد و شور و حال است. دیوان اشعار او تاکنون چند بار به چاپ رسیده، اما هیچ یک با معیارهای علمی تصحیح انجام نشده است؛ درواقع در هیچ یک از این چاپ ها، روش کار مشخص نیست و بر خواننده و پژوهشگر مبهم است که مصحّحان براساس کدام نسخه یا نسخ، کار تصحیح را انجام داده اند؛ بعضی از این چاپ ها (همانند چاپ حسن امین) نیز کاملاً ذوقی است. نگارندگان در این مقاله که تصحیح را بر مبنای نسخه اساس انجام داده اند، برآن اند تا مطابق سه دست نویس یکی از آنها نسخه ای نویافته است چاپ های دیوان را بررسی کنند و نواقص و نارسایی های هرکدام را نشان دهند. نویسندگان می کوشند تا اثبات کنند آنچه تاکنون با نام تصحیح دیوان حاج ملّا هادی سبزواری چاپ شده است، درخور اعتماد نیست؛ زیرا اشکالات فراوانی دارد که در متن به آن اشاره می شود؛ درنتیجه لزوم تصحیح دوباره دیوان گریزناپذیر است. بدیهی است با تصحیح و چاپ دوباره این اثر، متنی منقّح و نزدیک به متن منظور شاعر، در اختیار خوانندگان و پژوهشگران قرار خواهد گرفت.
۱۶.

جنبه های عارفانه حیا در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیا شرم مولوی غزلیات عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۹
حیا از صفات بسیار مهم و برجسته در فرهنگ و اخلاق دینی و نیز یکی از اوصاف درخور و پر اهمیت در مباحث عرفانی است که اطلاق آن هم بر حق - تعالی - و هم بر انسان جایز می باشد. به جهت جایگاه والایی که این صفت در تعالی روحی و معرفت الهی دارد، بسیار مورد توجه عارفان قرار گرفته است. در این پژوهش که با روشی توصیفی تحلیلی تدوین یافته، ضمن بررسی حیا و شرم در قرآن و سنّت و نگرش های مختلف عرفانی، به بررسی جنبه های عارفانه حیا از منظر مولوی با تکیه بر غزلیاتش پرداخته شده است. این بررسی نشان می دهد که با وجود تأکیدی که عارفان پیشین بر رعایت حیا درهمه مراحل سلوک دارند و برخی آن را ازاحوال مقربان می دانند؛ اما مفهوم و دریافت مولوی از این موضوع کاملا با دیگران متفاوت است. وی حیا را در ساحت عشق که از نظر او و سایر عارفان نهایت قرب الهی است؛ گاه لازم نمی شمارد.
۱۷.

الگوهای نامگذاری و ساختار عنوان ها در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای نامگذاری متون عرفانی عوامل درون متنی عوامل برون متنی نقش های عنوان آسیب شناسی عنوان ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۶۱۹
برای شناخت موقعیت و جایگاه متن و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوان انتخاب شده، یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی اولیه و نقد و تحلیل متن است؛ ازاین رو دلالت «عنوان به متن» و «متن به عنوان» بیشتر یک دلالت دوسویه است؛ البته گاه این دلالت دوسویه به سبب وجود عوامل فرامتنی در عنوان ها خدشه دار می شود؛ ازاین رو شناخت اصول و الگوهای حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله الگوهای به کاررفته در نامگذاری کتاب های نظم و نثر عرفانی را از جنبه های مختلف بررسی و تحلیل می کند؛ البته با تأکید بر این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی ازقبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل است. در این مقاله با انتخاب حدود صد اثر نظم و نثر عرفانی به شناخت الگوهای حاکم بر نامگذاری آثار عرفانی ازنظر زبانی، بلاغی و معنایی و عوامل مؤثر در این نامگذاری ها پرداخته شود. براساس یافته های این پژوهش، ترکیب های اضافیْ الگوی ساختار زبانی غالب است؛ زیرا برای بیان استعاری که بیشترین کاربرد را در این متون دارد مناسب است؛ همچنین عوامل درون متنی و محتوایی بیشترین تأثیر را در انتخاب عنوان داشته است. گفتنی است استفاده از واژگانی با بار عاطفی و ایدئولوژیک، استفاده از اصطلاحات مربوط به فرهنگ و آیین های پیش از اسلام نیز جایگاهی ویژه در متون عرفانی دارد. در پایان به نقش های عنوان در متون عرفانی و آسیب شناسی اشکالات موجود در انتخاب عنوان ها اشاره شده است.
۱۸.

از بلاغت در عنوان تا عنوان بلیغ: بررسی کاربست بلاغت در عناوین متون نظم و نثرکهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت عنوان بلاغی نامگذاری زیبایی شناسی عنوان آسیب شناسی عناوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزله دروازه ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالتها در عناوینی که با استفاده از فنون ادبی شکل گرفته اند، یکی از اهداف این پژوهش است. در این مقاله به بررسی و تحلیل فنون و صنایع ادبی به کار رفته در نامگذاری کتابهای نظم و نثر کهن فارسی پرداخته می-شود. و مشخص می گردد در موارد زیادی کاربست جنبه زیبایی شناسی و بلاغی عنوان، یکی از دغدغه های اصلی صاحبان آثار بوده است و این امر با انگیزه های مختلف و اَشکال متفاوت در عنوان بازتاب داشته است. در این مقاله با انتخاب نمونه هایی از صنایع ادبی به کاررفته در عنوان ها، با نگاه انتقادی به ارزش گذاری آنها می پردازیم تا از این رهگذر به لایه های بلاغی پنهان در برخی عناوین پی ببریم. همچنین به آسیب های ناشی از توجه صرف به کاربرد بلاغت در عنوان بدون توجه به جنبه های دلالت و ارتباط عنوان با متن، اشاره می کنیم و این که بلاغت را در خدمت عنوان قرارگرفته است و یا عنوان در خدمت بلاغت بوده است؛ از نظر به کارگیری جنبه های بلاغی در عنوان به ارتباط نوع متن و گونه بلاغت به کار رفته در عنوان و الگو های بلاغی پُربسامد در نامگذاری هر یک از این آثار پرداخته ایم.
۱۹.

نقد کهن الگوی مادرمثالی در گرشاسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد کهن الگویی ناخودآگاه روان شناسی یونگ مادرمثالی گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۸۰۳
مادرمثالی، از قدیمی ترین کهن الگوهای جهان و مفهومی بسیار گسترده است که از نخستین دوره های حیات بشر تا به امروز در ذهن و روح آدمی حضوری پررنگ داشته و منجر به خلق اسطوره های مشابهی در همه فرهنگ ها و سرزمین ها شده است. طبعاً نیاکان ایرانی ما، به عنوان جزیی از یک کُلّ گسترده، ناخودآگاه با کهن الگوها در ارتباط بوده اند. بررسی و آشکار کردن مادرمثالی در اثرِ کهنِ گرشاسب نامه ، ما را در شناخت بیشتر دنیای گذشتگان و روح و ذهن نیاکانمان یاری خواهدکرد. در گرشاسب نامه ، بیشترین نمود مادرمثالی را در عناصراربعه، به ویژه خاک و آب می بینیم. برخی موجودات و رویدادهای کتاب و کارکرد آن ها نیز بیانگر وجوهی از مادرمثالی هستند. در این پژوهش، خواهیم کوشید تا آشکار کنیم که مادرمثالی، در چه قالب ها و چهره هایی نمایان می شود؟ این چهره ها و قالب ها در گرشاسب نامه کدامند؟ هریک از چهره ها و قالب ها نشان دهنده کدام جنبه وجودی مثبت یا منفی مادرمثالی است؟
۲۰.

کارکرد لایة ایدئولوژیک در برجسته سازی سبکی غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شناسی لایه ای لایه ایدئولوژیک غزل اجتماعی معاصر لایه های واژگانی نحوی و بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
هر اثر ادبی بسته به نوع گفتمان خود، بیان گر جهان بینی، عقاید، باورها و انگاره های ذهنی پدیدآورندة خویش است. یکی از روش های دست یابی به ایدئولوژی حاکم بر ذهن و زبان پدیدآورندگان آثار، بررسی متون بر اساس الگوهای مطرح شده در دیدگاه های انتقادی است. سبک شناسی ایدئولوژی به عنوان روشی کارآمد در پژوهش های سبک شناختی، پژوهشگر را در واکاوی ایدئولوژی آفرینندة متن یاری می رساند. هدف مقالة حاضر که به شیوة توصیفی- تحلیلی و روش استقرایی، با استناد به منابع کتابخانه ای فراهم آمده، بررسی مبانی ایدئولوژیک شاعران غزل اجتماعی معاصر با تکیه بر اصول سبک شناسی لایه ای است که در سه لایة واژگانی، نحوی و بلاغی صورت می گیرد. نگارندگان در این پژوهش، علاوه بر شناسایی باورهای مرکزی شاعران غزل اجتماعی معاصر، که منجر به تمایز آن از غزل اجتماعی گذشتگان می شود، در پی پاسخگویی به این پرسش اند که نمود ایدئولوژی در کدام یک از لایه های مذکور صریح تر است؟ نتایج، حاکی از آن است که بیشترین بازتاب ایدئولوژی به ترتیب مربوط به لایه های واژگانی و بلاغی است و لایة نحوی غزل اجتماعی معاصر در بازتاب ایدئولوژی ها، به نسبت، صراحت کمتری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان