محبوبه مباشری

محبوبه مباشری

مدرک تحصیلی: دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

تحلیل گفتمان انتقادی تمهیدات عین القضات همدانی (با رویکرد نورمن فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متون عرفانی تمهیدات تحلیل گفتمان انتقادی عین القضات همدانی نورمن فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۳
 «تمهیدات»، مهم ترین اثر عین القضات همدانی، عارف آزاداندیشِ عصر سلجوقی و یکی از معروف ترین آثار عرفان اسلامی است که در پژوهش حاضر با رویکرد «تحلیل گفتمان انتقادی» نورمن فرکلاف بررسی شده است. هدف این پژوهش، پاسخ به چند پرسش است؛ از جمله اینکه نظم گفتمانی ایرانِ عصر سلجوقی در «تمهیدات» چگونه بازتولید شده است؟ کردارهای گفتمانیِ تمهیدات، بازتاب کدام یک از کردارهای اجتماعی است؟ و راهکار عین القضات برای برون رفت از گفتمان سلطه و تعصب روزگار سلجوقی چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که نظم اجتماعی عصر سلجوقی که مبتنی بر سلطه حاکمان سیاسی بر مردم، علمای دینی بر پیروان و مشایخ صوفیه بر مریدان و بیانگر انواع طبقه بندی اجتماعی است، در تمهیدات با بهره گیری از «نام دهی» مشارکان بازتاب یافته است. عین القضات با استفاده از دو ژانر از پیش موجودِ «تفسیر قرآن» و «وعظ» که دو کنش فرهنگی و اجتماعی جداگانه به شمار می رفتند، ضمن القای باورهای خویش به مخاطبان، در تقابل با گفتمان های موجود، پادگفتمان ایجاد کرده و حتی از جایگاه منتقد اجتماعی و ایده پرداز، برای برون رفت از گفتمان سلطه، خشونت و مذهب گرایی متعصبانه روزگار خویش، ایده جدیدِ معرفت و «عشق» را مطرح کرده است. کاربرد جمله های خبری، الگوهای ویژه امری و پرسشیِ تمهیدات، نشان می دهد که در این تقابلِ گفتمانی، جایگاه عین القضات از موضع اقتدار است؛ اقتدار معرفتی در برابر اقتدار سلطه و اقتدار عشق در برابر اقتدار تعصب و خشونت. این ویژگی ها تمهیدات را از جایگاه تعلیمی و تفسیری فراتر می برد و حتی برای آن رسالت اجتماعی نیز قائل می شود.
۲.

استعاره مفهومی عشق در طریقت نامه عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی عشق طریقت نامه عماد فقیه کرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۵۷
استعاره مفهومی از مقوله های بنیادی زبان شناسی شناختی است. مقوله زبانی که صرفاً مربوط به واژه ها نیست، بلکه از فرآیندهای تفکر انسان است و زبان را از حد شگردی بلاغی به سطح وسیله ای برای اندیشه عمیق تر و شناخت والا می رساند. با توجه به اینکه شیوه حرکت و سیر تعالی در آموزه های عرفانی به زبان رمز است و عرفان قلمرو هنری زبان در معنای یک نظام اشاری است و از آنجا که در نظریه شناختی، استعاره به عنوان پدیده ای در کلیت زبان حضور جهت دهنده دارد به این معنی که یک حوزه مفهومی براساس حوزه مفهومی دیگر شناخته می شود، این استعاره در اشعار عرفانی راه پیدا کرده است. عماد فقیه کرمانی از عارفان قرن هشتم در طریقت نامه که آن را در 10 باب و هر باب را در 10 فصل در آداب سیر و سلوک و وظایف سالکان و مقامات و احوال عارفان سروده، کمال محبت به حق تعالی را عشق می داند. در این پژوهش ابتدا گزارشی از زندگی عمادالدین فقیه کرمانی، طریقت نامه، استعاره مفهومی داده شده و در آخر به بررسی استعاره مفهومی عشق در طریقت نامه پرداخته شده است. از آنجا که استعاره مفهومی دارای دو حرکت از مبدأ به مقصد است بر این اساس دارای سه بار معنایی مثبت، منفی و خنثی می شود. نتیجه پژوهش این است که عماد از دو طریق «انتقال معنا» و «تغییر معنا»، توانسته معناهای تازه ای به عشق داده و با ایجاد تعلیق در معنای واژه ها، خواننده را در گرفتن معنا و تعابیر گسترده تر آزاد بگذارد.
۳.

منشأ قرآنی استعاره مفهومی آفرینش در زُبده الحقایق نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آفرینش استعاره مفهومی زُبده الحقایق عزیزالدین نسفی قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
آفرینش، مقوله مهمی در جهان بینی های گوناگون ازجمله دیدگاه های مرتبط با عرفان و تصوف است. این اهمیت، موجب به کارگیری انواع هنر و آرایش زبانی، در تبیین و تفهیم آفرینش در آثار عرفانی و تعلیمی شده است. سرچشمه بسیاری از تصاویر به کار رفته در آثار صوفیه را می توان در قرآن جست وجو کرد. نسفی از مفسران قرآن است. وی با توسل به آیات قرآن، موضوعات عرفانی، بخصوص آفرینش جهان و انسان را در نوشته هایش، به شکلی روشن و ملموس بیان می کند. در این مقاله، استعاره های آفرینش در زُبده الحقایق نسفی در چارچوب نظریه ی استعاره مفهومی، با روش تحلیلی- توصیفی بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بسیاری از استعاره های مفهومی آفرینش، در این اثر، ریشه در آیات قرآنی دارند و نسفی با شیوه خاص خود در تأویل و تفسیر آیات، از آن ها بهره جسته و برای توضیح آفرینش تعبیرات مختلفی به کار گرفته است. این استعاره ها در قالب مفاهیمی چون نور، روح، سفر، گیاه، درخت، مرکّب بازتاب یافته و همگی مفهوم حرکت را در خود دارند و با هدف تشریح آفرینش به عنوان یک حرکت هدفدار به کار رفته اند که در ذیل کلان استعاره «آفرینش، سفر است» می گنجند.
۴.

استعاره های مفهومی خشم در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان خاقانی استعاره مفهومی مجاز عواطف خشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۴
استعاره از مهم ترین ابزارهای انتقال زبان از کاربرد حقیقی به کاربرد مجازی و ادبی آن است. از طرفی امروزه استعاره در غرب دیگر خاص شعر و ادبیات و ابزاری برای آراستن کلام نیست؛ بلکه استعاره ها به حوزه اندیشه و شناخت واردشده و از چشم اندازهای مختلف در بسیاری از علوم به کار گرفته شده است. در حوزه شعر نیز کاربرد استعاره در عواطف بشری همواره موردتوجه بوده است؛ چراکه عواطف انسان همواره به عنوان یک حوزه مبدأ در ساختارپردازی استعاری مفاهیم متنوع در اغلب زبان ها به کار گرفته می شوند و از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره می برند. خاقانی، ازجمله شاعرانی است که در بهره گیری از استعارات بدیع و تازه در شمار خلاق ترین شعرای فارسی گوی قرار دارد. هدف مقاله حاضر بررسی کاربرد و فراوانی نگاشت نام های مفهومی در شعر خاقانی با رویکرد مجاز مفهومی یا استعاره مفهومی و تحلیل داده های شعر خاقانی می باشد و با بررسی در حوزه عاطفه خشم می توان به این نتیجه رسید که حدود 160 بیت، مربوط به عاطفه خشم و مترادفات آن است. البته سه حوزه مبدأ «تغییر حالت»، «تغییر نگاه» و «بی تابی» را می توان در یک حوزه مبدأ تغییر فیزیکی گنجاند. درنهایت حوزه مبدأ «خشم درخط شدن است» و «خشم طیره شدن است» پربسامدترین حوزه مبدأ برای مفهوم سازی خشم در دیوان خاقانی است.
۵.

نقد «زیبایی شناسی منفی» در رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی منفی صنعت فرهنگ آدورنو مارکوزه آذر شهدخت پرویز و دیگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
مبحث «زیبایی شناسی انتقادی» مکتب فرانکفورت، نگره های انتقادی هنر را بررسی می کند تا آشکار سازد که بروز مفهوم آزادی در جامعه سرمایه داری با موانع متعددی روبه روست؛ موانعی که در اشکال مختلف اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، هنر، فرهنگ و رسانه های جمعی وجود دارد و طی فرایندی سازمان یافته، موجب ظهور جامعه ای مصرف زده می شود. در این میان، «زیبایی شناسی منفی» به تحلیل مظاهر مصرفی غرب می پردازد تا ابعاد خردستیز یک جامعه «تک ساحتی» را به پرسش بکشد. سرانجام، پدیده ای به نام «صنعت فرهنگ» از دل این اندیشه ها سر برمی آورد و برای فریفتن افراد از انواع رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی و مصرفی استفاده می کند. بدین ترتیب، هوش و حواس مصرف کننده در تصرف این ابزارها قرار گرفته و هرگونه اراده و آگاهی از وی سلب می شود. رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از مرجان شیرمحمدی، تصویری از همین جهان مصرفی است که انسان ها را به رقابت در مصرف وامی دارد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، تبیین می کند که شیءوارگی و مصرف زدگی، شخصیت های این اثر را به سوژه هایی در جهانی مملو از ابژه های مصرفی تبدیل کرده و نفوذ «صنعت فرهنگ» در جهان سلطه، موجب شده است شکافی عمیق بین فرهنگ خودی و غیرخودی ایجاد شود. ازاین رو، با بهره گیری از مفاهیمی همچون مصرف زدگی، انباشتگی و وفور، می توان به نقد ابعاد «زیبایی شناسی منفی» در هویت کاذب شخصیت های داستان پرداخت.
۶.

تحلیل ساختاری همایون نامه عماد فقیه کرمانی با رویکرد تقابل های دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقابل های دوگانه ساختارگرایی عمادفقیه کرمانی همایون نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۵
نظریه پردازان از آغاز با توجه به اصل موجودیت آثار ادبی و ساختار لفظی مستقل آن، به بررسی حیات آثار ادبی از منظرهای گوناگون پرداخته اند. در این میان، ساختارگرایان به عملکرد اجزاء و عناصر و سازمان یافتگی آن ها در تشکیل یک اثر، به منظور کشف شباهت ها و تقابل ها، توجه ویژه ای داشته اند. چون فهم یک اثر هنری به یافتن درک درست واژه ها و مطالعۀ نظام زبان آن وابسته است و شعر، عرصۀ مناسبی برای ظهور این تقابل هاست تا از رهگذر این ویژگی اندیشۀ شاعر نمایان شود، این پژوهش بر آن است تا به روش تحلیل کیفی ضمن معرفی اجمالی عمادفقیه کرمانی، عارف قرن هشتم، به بررسی مثنوی همایون نامه با محوریت تقابل های دوگانه بپردازد. چون نوشتار، بازتاب اندیشه های فرد است، با توجه به تقابل های متن به اندیشۀ عماد راه می یابیم و به شناخت بیشتر همایون نامه دست پیدا می کنیم. برایند این پژوهش نشان می دهد که هفت نوع تقابل (مدرج، مکمل، دوسویه، جهتی، واژگانی، معنایی و شخصیتی) در همایون نامه با قالب های دستوری اسم، صفت و فعل وجود دارد. در این میان، چهار تقابل، شاه/ درویش، شاه/ فقیر، شاه/ گدا و شاه/ رعیت بیشترین بسامد را در همایون نامه دارد. این تقابل ها نشان دهندۀ تفکر عارفانۀ عماد و توجه او به منزل فقر و دنیاگریزی است، تا آن جا که فقر با فنای فی الله نزد او یک منزل است. همچنین بازگوکنندۀ دیدگاه عرفانی تعلیمی عماد است تا از این طریق، راه حقیقت را از مسیر طریقت به سالکان بیاموزد. این نتیجه درآمدی برای نشان دادن ظرفیت های مختلف خوانش های متفاوت متن است.    
۷.

مناظرات پروین اعتصامی از منظر سیاسی – اجتماعی بر اساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل انتقادی گفتمان فرانقش فرکلاف مناظرات پروین اعتصامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۴۱۸
تحلیلِ گفتمان - که با بررسی و پیوندِ میانِ متن و عوامل اجتماعی و بیرونیِ آن سر و کار دارد- به واسطه زبان، دستور و بافتِ متن، می تواند شرایط اجتماعی و فرهنگی را نمایان سازد. با تلفیقِ الگوی فرکلاف و زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به خوبی می توان، ایدئولوژی، قدرت و بافتِ اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی را بازنمایی کرد. به همین منظور، در پژوهشِ حاضر، برای تبیینِ بهتر ِشرایط فرهنگی و اجتماعیِ روزگارِ پروینِ اعتصامی، هفت مناظره وی، با تمرکز بر فرآیندِ افعال و ویژگی های دستوری مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله اصلی پژوهش آن است که چگونه ساختارِ اجتماعیِ روزگارِ پروین اعتصامی در مناظره های وی بازتاب یافته است. همچنین، گفتمانِ غالب، قدرت های موجود و ایدئولوژی حاکم بر مناظره ها کدام اند. این پژوهش بر آن است پیوند میانِ ساختارِ متنِ مناظره ها، ایدئولوژی ها و قدرت های حاکم آن زمان را شناسایی کند تا بتواند تأثیر و پیوندِ دوسویه متن و شرایطِ اجتماعی مربوط به آن را تبیین کند. با واکاوی این هفت مناظره، یافته هایی به دست آمد؛ نظام سیاسی- اجتماعی دو پایه اصلی دارد که حکومت و عوامل وابسته به حکومت در رأس آن قرار می گیرند و رعیت در مرتبه فرودست و زیرِ سلطه حکام قرار دارد. از دیدگاه پروین اعتصامی، ایدئولوژی که سبب به وجود آمدن این سلطه نابرابر شده است، ایدئولوژی های مذهبی است. همچنین، مشارک رعیت به دلیل نبودِ آگاهی، زیرِ سلطه مشارکین حکومتی قرار می گیرد. این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای نگاشته شده است.
۸.

تحلیل مجموعه اشعار ایرانی ولیمیر خلبنیکوف، فوتوریست روس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۲۸۷
هدف از پژوهش حاضر نشان دادن قدرت نفوذ فرهنگ و ادب ایران بر سرزمینی دیگر است. وِلیمیر خِلِبنیکوف (1922-1884)، فوتوریست روس، از آن دسته شاعرانی بود که فرهنگ و ادب ایران را بسیار می ستود و تحت تأثیر آن قرار داشت. او از جمله شاعران روس بود که شانس حضور در ایران را پیدا کرد و در زمان قیام میرزا کوچک خان همراه با نیروهای ارتش سرخ به بهانه کمک به جنگلی ها وارد گیلان شد و توانست از نزدیک با ایران آشنا شود. شرق گرایی یکی از بارزترین وجوه اشعار اوست که در پژوهش حاضر تنها به بررسی مضامین ایرانی مجموعه اشعار شش جلدی وی خواهیم پرداخت. بازآفرینی مضامین ایرانی با جلوه ای تازه در اشعارش، شعر خلبنیکوف را زیبا و بدیع جلوه داده است. با وجود آن که تأثیر ایران بر وی تنها به ابعاد ادبی و اسطوره ای ایران منتهی نمی شود و بسیار فراتر از آن، در ابعاد فرهنگی، مذهبی، تاریخی و جغرافیای زیستی و طبیعی نیز قابل بررسی است، اما محققان ایرانی بسیار اندک به آثار وی پرداخته اند. بررسی اشعار خلبنیکوف حاکی از عشق وی به حکیم گنجه است و بازتاب اشعار نظامی و همچنین اسطوره های شاهنامه نیز بر آثار او قابل مشاهده است. همچنین بررسی مضامین اشعار ایرانی او نشان می دهد که شعر او از جوهره ای انسانی برخوردار است که بر حول ایده وحدت جهانی می چرخد.
۹.

بررسی ریشه های ایرانی و روابط بینامتنی در داستان «خلیل» اثر لئانید لئوناف نویسنده روسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط بینامتنی «خلیل» لئانید لئوناف ادبیات کلاسیک ایران ادبیات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۱
پژوهش حاضر به بررسیروابط موروثی و بینامتنی داستان «خلیل» اثر لئانید لئوناف نویسنده سده بیست روسیه پرداخته است. این اثر تحت تأثیر آثار ادبیات عرفانی و کلاسیک ایران و با فضایی شرقی و ایرانی خلق شده است؛ بنابراین برای دستیابی به این هدف، ابتدا به توضیح بینامتنیت و چگونگی تلاقی متون در آثار خواهیم پرداخت و سپس اثر «خلیل» را به عنوان یکی از آثارمنعکس کننده این نظریه بررسی خواهیم کرد. الگوی اولیه (پروتوتیپ)، قهرمان (خلیل) از پادشاهان ایرانی دوره تیموری است و الگوی زمان ی مکانی (کرونوتوپ) داستان نیز مربوط به ایران باستان است. فضای شرقی داستان از طریق استفاده از تعداد زیادی از واژه های فارسی در متن، پرداختن به شخصیت اثر با ویژگی قهرمانان ادبی ایرانی و همچنین ساختار ظاهری و سبک زبانی مشابه آثار ایرانی به خواننده القاء می شود. این داستان با روایت های عرفانی، اسطوره ای و عامیانه از حیث مضمون و ساختار، دارای قرابت های معنایی و ساختاری است و مضامین، مفاهیم و بن مایه های آن از حکایت های گوناگون اقتباس شده است و هر یک بر قسمتی از داستان تأثیر نهاده است. در پایان به روش تحلیل ی تطبیقی نشان خواهیم داد که لئوناف تا چه میزان در آفرینش داستانی ویژه با گفتمانی چند سویه و تلفیق شده با سنت های روایی شرقی موفق بوده است.
۱۰.

بررسی تطبیقی استعاره مفهومیِ "عشق، جنگ است" در مفهوم سازیِ "فنا" در دیوان شمس و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن دیوان شمس استعاره مفهومی عشق فنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۴۹۰
مطالعات زبان شناسیِ شناختی می گوید بشر بدون استعاره مفهومی توانایی اندیشیدن ندارد. به کمکِ استعاره مفهومی، می توان با افکار اهل زبان بیشترآشنا شد. باتوجه به شیوه تفکر بشر، انسان برای بیان امور معنوی و انتزاعی، به مصداق های مادی نیازمندست. ادبیات فارسی که دوره ای گزارشگر حالات عرفانی بوده، برای مفهومی کردنِ بسیاری از این حالات، از حوزه های مادی استفاده کرده است. یکی از این امورِ معنوی «فنا» است که با حوزه عینیِ«جنگ» مفهوم سازی شده است. عرفان در ادب فارسی بسیار به حوزه جنگ تشبیه شده است؛ می توان گفت طرحِ جنگ و خونریزی در ژانر حماسی، به نوعی در ژانر عرفانی انعکاس یافته و در شعر فارسی به ویژه در دوره اسلامی به یک سنت ادبی تبدیل شده و مضامینِ عرفانی ماندگاریِ را نمایان کرد؛ به گونه ای که با درک استعاره مفهومیِ «عشق، جنگ است»، فهم برخی مفاهیم ماورایی درعرفان، از طریق زیراستعاره هایی مانند «عرفان، جنگ است»، آسان تر خواهد بود. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤالاتست که استعاره نامبرده، چگونه در غزلیات مولانا شکل گرفته و نیز این مفهوم سازی تا چه اندازه تحت تاثیر سازوکار شناختی قرآن بوده است. این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی پس از اﺳﺘﺨﺮاج ﺧﺮده اﺳﺘﻌﺎره ﻫﺎی ﻣﻔﻬﻮمی در غزلیات شمس و تطبیق یافته ها با آیات و تحلیل محتوی، با رویکرد «نظریه معاصر استعاره» به سؤالات بالا پاسخ می دهد. طبق ﺗﺤﻠیﻞ استعاره «عشق، جنگ است» نشان داده که این استعاره مؤید این زیر استعاره است: «عشق، فنا (وصل) است». شواهد شعری در این پژوهش از صد و ده غزل از دیوان شمس و سوره های مدنی است. نتایج حاکی از آن است که با حذف این استعاره از شعر فارسی (به ویژه در سبک عراقی)، متون عرفانی، بسیار بی مایه خواهد شد.      
۱۱.

تحلیل ساختاری رساله العشق های منثور با تکیه بر مضامین غنایی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نثر عرفانی انواع ادبی سوانح العشاق عبهرالعاشقین لمعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۵۲۵
نثرهای عرفانی، ازنظر شمول، حوزه های متفاوتی را، چه ازنظر موضوع و محتوا و چه ازنظر سبک، ساختار، زبان و اسلوب بیان، دربرمی گیرند و نمی توان همه آنها را در یک مجموعه و ذیل یک نوع ادبی (ژانر) معرفی کرد. اطلاق عنوان کلی «نثرهای عرفانی» به این آثار ما را از هویت واقعی آنها دور می کند. بسیاری از نثرهای عرفانی، درعین تعلق داشتن به حوزه عرفان، ویژگی هایی دارند که آنها را از دیگر متون عرفانی متمایز می سازد. در جستار حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با تکیه بر موضوع کلیدی «عشق»، آثار عرفانی، اعم از کتاب و رساله (رسائل عشقی منثور) مطالعه شده و ضمن پرداختن به ویژگی های مشترک آنها، منطبق با ویژگی ها و معیارهایی که به دست آمده است، آثار یادشده زیرمجموعه یک نوع ادبی دیگر (ژانر)، به مثابه «نثرهای عرفانی غنایی» معرفی شده است. هدف جستار حاضر، تقسیم عرفان به عرفان عابدانه و عاشقانه نیست، بلکه مقصود این است که آثار عرفانی با توجه شیوه بیان، ساختار، زبان، صور خیال و موضوع به گونه ای که نمایان کننده هویت واقعی آن آثار باشد مطالعه شود. حاصل مطالعه نشان داد که سه مؤلفه اساسی 1. نثربودن و مباحث مرتبط با آن (تلفیق سنت مکتوب و سنت گفتار و تأویل پذیری) 2. عرفانی بودن و مصادیق آن (معرفت شناسی و هستی شناسی، بی قاعدگی، عشق، حسن و جمال و تأثیرپذیری از آثار متقدم) 3. عاشقانه و غنایی بودن و اسباب شاعرانگی (موسیقی، صور خیال و استفاده از منطق شعر) ویژگی های اساسی و مشترکِ این نوع ادبی است.
۱۲.

مفهوم سازی عشق در غزلیات شمس و بررسی ارتباط آن با مضامین قرآنی از دیدگاه معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن غزلیات شمس استعاره مفهومی عشق کوچش.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۵ تعداد دانلود : ۵۶۲
زبان دین کانون شکل گیری بسیاری از استعاره ها و راهیابی آن به ادبیات است. ادبیات به ویژه ادبیات عرفانی، از مفاهیم دین و مفهوم سازی های قرآنی تأثیر پذیرفته است. این مقاله باتوجه به استعاره های مفهومی، مفهوم سازی عشق را در شعر مولانا و تأثیر آن را از قرآن بررسی می کند. استعاره مفهومی یکی ازمهم ترین مباحث زبان شناسی شناختی است. با نظریه استعاره مفهومی می توان جنبه های بینامتنیت شعر مولانا با قرآن را از زاویه ای شناختی بررسی کرد. هدف این پژوهش، بررسی میزان تأثیرپذیری مولانا از قرآن در مفهوم سازی عشق است که با تطبیق مفهوم انتزاعی عشق در غزلیات شمس و قرآن به شیوه تحلیلی توصیفی به انجام می رسد. به همین سبب همه استعاره های عشق در سی غزل از غزلیات شمس و نیز بسیاری از آیات قرآنی با مفهوم محبت استخراج شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که مولانا در غزلیات از چه استعاره هایی برای مفهوم سازی عشق استفاده کرده و تا چه حد از استعاره های قرآنی بهره برده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که در هر دو اثر، استعاره کلان «خداوند معشوق است» وجود دارد. در گفتمان ادبی  شعریِ شمس، چهار استعاره «عشق کلید است»، «عشق سفر است»، «عشق گیاه است» و «عشق سلطنت است» شناخته شد. حوزه های مبدأ نامبرده و نوع نگاشت ها بیانگر تأثیر عمیق قرآن بر زبان غزلیات شمس است.
۱۳.

ساختار روایت در سه روایت از پیر چنگی با تأکید بر دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت اسرارالتوحید مثنوی معنوی ژرار ژنت مصیبت نامه پیر چنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۵۴
این پژوهش مؤلفه های روایی (زمان دستوری، وجه، صدا) را از دیدگاه ژرار ژنت، در سه روایت از داستان پیر چنگی بررسی می کند. حکایت پیر چنگی، نخستین بار در اسرارالتوحیدروایت می شود؛ پس از آن عطار نیشابوری و مولانا آن را با اندک تغییری بازگو می کنند. در این گفتار وجوه تمایز این سه روایت بیان می شود. حکایت پیر چنگی با نام مولانا مشهور شده است. شیوه روایت گری و نوع روایت این داستان، در اسرارالتوحیدمتفاوت است. منوّر از سازوکارهای روایت در سطحی بالاتر از دو روایت دیگر بهره می برد. تفاوت های روایی حکایت اسرارالتوحیدبا دو حکایت دیگر عبارت است از: ترتیب روایت در این حکایت به شکل خطی نیست. نویسنده با رجوع به گذشته، داستان را روایت می کند؛ اما دو روایت دیگر کاملاً به شکل لحظه ای و خطی روایت می شود. فاصله، محصول حضور راوی در روایت است. فاصله در این روایت نسبتاً زیاد است؛ اما در دو روایت دیگر کمترین فاصله مشاهده می شود. دیدگاه در این روایت کانون درونی (Internally-Focalized) و از نوع «کانون درونی بازنمود همگن» است؛ اما دو حکایت دیگر کانون ندارد و از نوع «بازنمود ناهمگن» است. راوی حکایت اسرارالتوحیدداخل روایت خود است. راوی از شخصیت های فرعی به شمار می آید؛ یعنی همگن (Homodiegetic) است؛ اما راوی حکایت مولانا و عطار هر دو خارج از روایت خود هستند.
۱۴.

اصول مکتب عرفانی ابن عربی در مثنوی محیط اعظم (تأثیر ساختار صوری و محتوایی فصوص الحکم بر محیط اعظم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحدت وجود ابن عربی فصوص الحکم بیدل دهلوی محیط اعظم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۹۸۲ تعداد دانلود : ۵۲۱
ابن عربی از شخصیت های مهم عرفان اسلامی است که نظریاتش مکتب و رویکرد خاصی را در بینش عرفانی پدید آورد. آرای وی در میان اشعار عرفانی ظهور بسیار داشته است. در این مقاله، خاستگاه آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظماز بیدل دهلوی بررسی شده است. با توجه به مباحثی که شیخ اکبر مطرح کرده، به نظر می رسد در تصنیف این مثنوی توجه خاصی به این اثر شده است. در این پژوهش، تناظر مورد نظر میان فصوص الحکمو مثنوی محیط اعظمبا ذکر قراینی که در صورت ظاهری این مثنوی و مضامین عرفانی آن آمده ، بررسی شده است. در این میان علاوه بر صورت بندی، تعبیرات و اصطلاحات، آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظمنظر مذکور را تأیید می کند؛ بحث سریان وجود حق در همة هستی- که در مکتب ابن عربی وحدت وجود خوانده شده- و مراتب این ظهور و ویژگی های آن ازجمله مضامین عرفانی طرح شده در مثنوی یادشده است که برخاسته از بنیان های مکتب فکری ابن عربی است. این مقاله با ارائة شواهد مربوط، اثرپذیری بیدل دهلوی از فصوص الحکمرا در ساختار صوری و محتوایی مثنوی محیط اعظمتأیید می کند.
۱۵.

روایتگری خشم و ترس در حکایت هایی از کلیله و دمنه و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایتگری ترس و خشم کلیله ودمنه گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۶ تعداد دانلود : ۸۲۸
روایت پردازی شیوه ای کامل در خلق متون ادبی به ویژه آثار تعلیمی است. کلیله ودمنهو گلستاندر جایگاه دو اثر شاخص ادبیات تعلیمی از همین شیوه برای بیان مفاهیم بهره جسته اند. پژوهش حاضر به بررسی روایتگری ترس و خشم در حکایت هایی از این دو اثر پرداخته است که کنشگران انسانی دارند. در مقاله حاضر شیوه تجلی ترس و خشم و نحوه روایت پردازی با بررسی زبان روایت، شیوه کنش و بیان کنشگرانی که دو هیجان را نشان می دهند و نیز انگیزه ها و نتایج حاصل از دو کنش بررسی شده است. تفاوت هایی در زبان روایت، طبقه اجتماعی و جنسیت کنشگران و کنش پذیران و... در دو اثر مشاهده می شود که حاصل تفاوت دیدگاه دو نویسنده، هدف تألیف و خاستگاه متفاوت داستان هاست.
۱۶.

صورت های احسن «خود» در واقعه های روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود واقعه روزبهان پیر کشف الاسرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۹ تعداد دانلود : ۵۶۹
کشف الاسرار دربردارندة مشاهدات روزبهان از عالم ملکوت است. عرفا در حالتی بین خواب و بیداری که به آن واقعه می گویند به رویت غیب می رسند. کشف و تحلیل زبان واقعه با توجه به حالت روان شناختی آن ها، نیازمند شناخت روان است. آن چه عارف در درون خود می جوید و سفری که از خود آغاز و باز به خود ختم می کند منجر به کشف ساحتی می شود که امروزه ناخودآگاه نامیده می شود. از نظر یونگ مکاشفه پرده برداشتن از اعماق نفس انسانی است و اساساً یک حالت روان شناسی است. ناهشیاری و شهود ناگهانی در خیال بافی های کهن الگویی شباهت بسیار به حالت واقعه دارد.روزبهان در واقعه ها مرتبه و حقیقت درون را در کسوت خیال مشاهده می کند. او سیر درون را به گذار در«سرزمین های ناشناخته»تعبیرمی کند.مهم ترین تصاویر کهن الگویی در مشاهدات وی «خود»و«پیر» است. وی پیوسته به حدیث«رأیت ربّی فی أحسن صورته»ارجاع می دهد. درمکاشفات وی صورت های احسن خود یا رب شخصی در هیأت مظاهر حسی از جمله اشکال نور، ماندالا، جواهرات و...از خزانه خیال پدیدارمی شوند. تجلی قدرتمند خود در مرتبه وحدانیت باعث کم رنگ شدن سایه و برجستگی پیر شده است. وحدت زادة مرتبه عشق در سلوک است. در این مرتبه خداوند صفات متعالی و جمال خود را بر سالک می پوشاند و کل هستی در صفت زیبایی خدا متجلی می شوند. کلید واژه:روزبهان، کشف الاسرار، واقعه، خود، پیر.
۱۷.

تحلیل شناختی تصویر «آهو» در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی شیر دیوان شمس استعاره مفهومی آهو صحرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۸ تعداد دانلود : ۸۸۹
قلمرو معنایی تصویر «آهو» در غزل های مولوی قلمرو گسترده ای است. این تصویر، تصویر همان آهوی سنت ادبی نیست که به واژه هایی چون نافه و مُشک و تتار ختم شود بلکه در پسِ این استعاره، لایه های معنایی عمیق و ساحت های جدید عرفانی نهفته است. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر و بر اساس دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی ساخت گرا، کارکردهای استعاری آهو و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی صحرا، شیر، شکار، ابراهیم ادهم و جز آن در غزل های مولوی تبیین می شود. تصویر آهو در اشعار مولوی شأن و منزلتی یافته که پیش از آن نداشته است؛ آهو در غزل های مولوی عروج معنایی می یابد و همان نقشی را به عهده می گیرد که هدهد در منطق الطیر دارد، بل بیشتر و فراتر از آن. از رهگذر بررسی استعاره آهو در دیوان شمس در می یابیم آهو کلان استعاره ای از خداوند و پس از آن، استعاره هایی از خود مولوی، شمس، صلاح الدین، پیر، سالک، معشوق، عاشق، ابدال، روح و جان و معانی است.
۱۸.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۸
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۲۰.

بررسی و تحلیل «فرایند تفرد» در غزلیات سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان غزل سنایی فرایند تفرد تکامل روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
«فرایند تفرد»، عاملی روانی است که رشد ذهنی و انکشاف درونی و ناخودآگاهانه ی بشر را در طول حیات او به تصویر می کشد و حتی هنگام رسیدن فرد به نقطه ی کمال و باروری، بر نحوه ی اتخاذ تصمیمات ارادی او تأثیر می گذارد. این فرایند روانکاوانه به عنوان محور مرکزی شخصیت فردی، راهنمای درونی و حتی مرشد ناخودآگاه ذهن محسوب می شود و با گذر زمان، تفکر وی را به تکامل می رساند. باید در نظر داشت که غزلیات سنایی بازتابی از مفهوم شعر ناب (pure poetry) و سیری ناخودآگاهانه از اندیشه های شاعر است که به اوج جوشش و جلا میرسد؛ بنابراین با بررسی سیر تکامل روانی در غزل سنایی، به این نکته میرسیم که اندیشه های عرفانی موجود در آن ها حالات دلالتمندی از این فرایند روحی- روانی را به تصویر میکشد. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی، میزان تأثیر قالب غزل و مفاهیم عرفانی را در تکامل روانی این حکیم و شاعر برجسته آشکار سازد. از این رو به نظر میرسد که کاربرد چندمنظوره ی مفاهیم و زبان شطح آمیز، درونیسازی کهن الگوی «پیر دانا»، استحاله ی مفهوم آنیما در برخی غزل ها و تأثیر همه جانبه ی دین و عرفان در روان شاعر از عوامل مهمی است که روان وی را مرحله به مرحله به مرز تکامل نزدیک میسازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان