تاریخ جهان در قرن بیستم شاهد جنبشهای قومی دسته جمعی متعددی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بوده است. برای نمونه می توان حکومتهای دمکراتیک و دیکتاتوری از قبیل کانادا، بریتانیا، اسپانیا، هند، سودان، نیجریه، آفریقای جنوبی و اندونزی را نام برد.
بررسی گرایش ایران به سوی شرق (مشخصاً روسیه) و اتخاذ ""سیاست شرقی"" در پی افزایش تنش میان ایران و آمریکا در سال های آغازین دهه 1990 میلادی است. در این مقاله ضمن توضیح و تشریح تغییرات سیاسی-اقتصادی جهان پس از فروپاشی شوروی و ترسیم وضعیت مبادلات اقتصادی-سیاسی جهان و با این استدلال که در این زمان جهان از نقظه نظر قدرت سیاسی تک قطبی، از نقطه نظر قدرت نظامی دوقطبی( آمریکا و فدراسیون روسیه) و از نقظه نظر اقتصادی سه قطبی شده است براهمیت نقش اتحادیه اروپا و ژاپن در کنار آمریکا و فرادستی آمریکا در این رابطه تأکید می گذارد.نویسنده در نتیجه بحث هایش تمایل ایران به سوی ""شرق"" و اتخاذ ""سیاست شرق"" را به دلیل نقشی که دیگر قطب های اقتصادی می توانند در توسعه صنعتی کشور ایفا کنند موافق منافع ملی ایران نمی داند.