صادق حسنی مقدم

صادق حسنی مقدم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

ساختاردهی سیستمی عوامل مؤثر بر چابکی در فرآیندهای کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت فرآیندهای کسب وکار چابکی تحقیق در عملیات نرم مدل سازی ساختاری تفسیری فرآیند رتبه بندی تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
مقدمه و اهداف: امروزه سازمان ها تغییرات و بحران های پیچیده و غیرقابل پیش بینی را پیرامون خود تجربه می کنند. در این شرایط به منظور دستیابی به نوآوری و شرایط بهینه در محیط های پیچیده، رفتن به سمت راه حل های منعطف و چابک ضروری به نظر می رسد که یکی از زمینه های بهبود این مسئله در رابطه با مفهوم مدیریت فرآیندهای کسب وکار، پرداختن به حوزه چابکی فرایندهای کسب وکار و در شرایط پیچیده و پویا است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، ساختاردهی سیستمی به مسئله چابکی در فرآیندهای کسب وکار است که یکی از مهم ترین الزامات آن، استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم در راستای ساختاردهی سیستمی به مسئله است.روش ها: در این پژوهش ابتدا با استفاده از گام های تکنیک فراترکیب و سپس به کمک ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، 18 نفر از خبرگان که از استادان دانشگاه و صاحب نظران فعال در حوزه مدیریت فرآیندها و همچنین افرادی که دارای سوابق تجربی در حوزه های مرتبط با بهبود نظامات و فرآیندهای کاری در سازمان های مختلف بودند، انتخاب شدند که انتخاب آن ها از طریق روش غیرتصادفی هدفمند و به روش گلوله برفی صورت گرفت. در گام بعدی پژوهش برای تبیین الگوی ارتباطات مدیریت فرآیندهای سازمانی چابک از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده که با ابزار پرسشنامه داده های مرتبط جمع آوری شدند. درنهایت داده های مده از طریق پرسشنامه به روش فرآیند رتبه بندی تفسیری (IRP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: مبتنی بر پاسخ به سؤال های مطرح شده در این پژوهش، ابتدا پس از طی مراحل فراترکیب و تکمیل داده های موردنیاز از طریق تعامل با خبرگان، چارچوبی کلی از تعداد 17 متغیر اصلی به دست آمد. مؤلفه های چارچوب اصلی پیشنهادی شامل فرهنگ متناسب، رهبری فرایندها، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان به عنوان عوامل توانمندسازهای سیستم، قابلیت استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، قابلیت سازگاری پویا، قدرت یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی به عنوان قابلیت ها و توانمندی های سیستم، کنترل و پایش مستمر فرایندها، مدیریت کیفیت فرایند، یکپارچه سازی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان و کارآمدسازی اجزای چرخه عمر مدیریت فرایند به عنوان کنش ها و اقدامات اساسی و درنهایت ارتقای شاخص های کمّی و کیفی به عنوان پیامد سیستم هستند. در ادامه با توجه به چارچوب مفهومی ISM شاخص های توانمندساز و توانمندی در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. در گام بعدی از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، شاخص ها اولویت بندی شدند. با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش و بر اساس ISM مؤلفه ی زیرساخت فناوری، به عنوان یک توانمندساز مهم در بالاترین سطح در نظر گرفته شد. طبق این تحلیل، فناوری اطلاعات با نفوذی که بر همه متغیرها از جمله فرهنگ فرآیندی، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان دارد، باعث تقویت روحیه یادگیری و تحول، کار گروهی و مشارکتی در سازمان و ایجاد زمینه رشد مستمر کارکنان را فراهم می آورد؛ همچنین با توجه به یافته های فرایند رتبه بندی تفسیری، رهبری فرآیندها در اولویت اول قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان متغیر مهمی در درون سیستم چابکی فرایندهای کسب وکار باید مدنظر قرار گیرد. از طرفی با توجه به متغیرهای عملکردی برون سیستمی مورد انتظار از پیاده سازی سیستم چابکی در مدیریت فرآیندها، مؤلفه رهبری فرآیندها بر اساس تمامی متغیرهای عملکردی مورد انتظار (به جز کسب مزیت رقابتی) بر توانمندساز زیرساخت فناوری تسلط دارد؛ بنابراین سازمان هایی که خواهان چابک سازی در سیستم مدیریت فرآیندهای خود هستند، باید در مرتبه اول به ویژگی های رهبری در فرآیندها توجه داشته باشند. پس از آن، نتایج نشان داد که درک و شناخت محیطی، نیروی انسانی آگاه و شایسته، بُعد یادگیرندگی سازمان، ساختارهای اقتضایی و متناسب، حاکمیت، استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، زیرساخت فناوری، سازگاری پویا، فرهنگ و پایداری خلاق به ترتیب در اولویت های بعدی باید مدنظر قرار گیرند.
۲.

چارچوبی برای مدیریت فرایندهای کاری چابک مبتنی بر مفهوم "لبه ی آشوب"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی مدیریت فرایندهای کسب و کار مدیریت فرایندهای چابک لبه ی آشوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف از این مطالعه ارائه ی مدلی جامع از چابک سازی مدیریت فرایندهای کسب و کار با بهره گیری از مفهوم "لبه ی آشوب" در سازمان می باشد که از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش گردید اجزا مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا به وسیله ی آن بتوان در یک محیط پیچیده به منظور رسیدن به چابکی در مدیریت فرایندها، تعادل بین نظم درونی مدیریت فرایندها و بی نظمی ناشی از پویایی محیطی حفظ شود. پس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه(273 کد باز)، محوری(17 کد) و 5 کد گزینشی با ضریب پایایی به میزان 7/77، مدل مفهومی که از پارادایم استراوی و کوربین الگوبرداری شد، ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان داد که شرایط علی مدل شامل: فرهنگ متناسب، حکمرانی فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و درک و شناخت محیطی، عوامل مداخله گر شامل: کنترل و پایش مستمر فرایندها، رهبری، بسترها مشتمل بر استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، ساختار و سازمان، پایداری خلاق در مرز آشوب، سازگاری پویا، یادگیرندگی سازمانی و راهبردهای مورد نیاز در مدل، مدیریت کیفیت فرایندها یکپارچگی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان وکارآمدسازی اجزای چرخه ی عمر را در برمی گیرند که در نهایت بکارگیری آن ها، ارتقا و بهبود شاخص های عملکردی کمی و کیفی را بدنبال خواهند داشت.
۳.

آسیب شناسی شیوه های انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی مدیران بازرگانی انتخاب انتصاب شرکت دولتی مدل سه شاخگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف اصلی پژوهش حاضر، آسیب شناسی شیوه های انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور بوده که جهت تحقق این مهم از الگوی آسیب شناسی سه شاخگی؛ از روش تحقیق ترکیبی و جهت گردآوری داده های کیفی و کمی به ترتیب از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بهره برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: (1) غلبه فضای سیاسی و وابستگی انتخاب مدیران بازرگانی به جریانات سیاسی و (2) دخالت شخصیت> های حقیقی و حقوقی غیرمرتبط در فرایند انتخاب مدیران، از جمله مهم ترین آسیب های محیطی در فرایند انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور بوده است. همچنین (1) اجرای سلیقه ای دستورالعمل ها و آیین نامه ها در انتصاب مدیران بازرگانی، (2) انتخاب افراد مطیع و (3) اولویت داشتن افراد همسو یا همانند در فرایند انتخاب شدن، مهم ترین آسیب های رفتاری بوده است. علاوه بر این (1) عدم استفاده از الگوی علمی و مدون در انتصاب مدیران، (2) دقیق و جامع نبودن شاخص های سنجش توانایی های افراد جهت تصدی پست های مدیریت بازرگانی مانند تسلط بر قوانین بازرگانی و گمرکی و (3) عدم انطباق و همخوانی بین تخصص افراد انتصاب شده با تخصص بازرگانی، به عنوان مهم ترین آسیب های ساختاری در فرایند انتصاب مدیران بازرگانی در شرکت های دولتی کشور شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب های ساختاری در فرایند انتصاب مدیران از یک سو میزان تأثیرپذیری سازمان از آسیب های محیطی را افزایش می دهد و از سوی دیگر وقوع آسیب های رفتاری را در این حوزه تسهیل و تسریع می کند.
۴.

چابک سازی مدیریت فرایندهای سازمانی مبتنی بر تئوری سیستم های انطباقی پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت فرایندهای سازمانی چابکی سیستم های پیچیده انطباقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
هدف: امروزه بسیاری از سازمان ها به این نتیجه دست پیدا کرده اند که در دنیای واقعی، پیاده سازی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی، بیشتر آن ها را به سمت ساختارهای رسمی برده است و در واقع، توان واکنش مؤثر و چابک به تغییرات را به ویژه در نظام های پیچیده کاهش داده و حتی، اجرای آن را با اختلال مواجه کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهش پیش رو، ارائه چارچوبی از چابک سازی مدیریت فرایندهای سازمانی با بهره گیری از مفاهیم نظریه «سیستم های پیچیده انطباقی» در سازمان است. روش: برای دستیابی به هدف یاد شده، در گام نخست، از طریق ابزار مصاحبه با ۱۸ نفر از خبرگان، تلاش شد که اجزای مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا از این طریق بتوان انطباق پذیری و چابکی سیستم مدیریت فرایندهای سازمانی را بهبود بخشید. در گام دوم پژوهش، به منظور تبیین ارتباطات سیستمی مدیریت فرایندهای سازمانی چابک، از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل یافته ها و استخراج کدهای اولیه از متن مصاحبه ها، در گام نخست، داده ها در چهار مقوله کلی آمادگی و زیرساخت های اولیه، پاسخ گویی، یادگیری و رشد شاخص های عملکردی با ضریب پایایی به میزان ۷/۷۷ دسته بندی شدند. در مرحله بعدی، از طریق تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی و ارتباطات درون سیستمی تعیین شد. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های چارچوب پیشنهادی عبارت اند از: ۱. آمادگی: شامل فرهنگ متناسب، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان؛ ۲. پاسخ گویی: مشتمل بر مؤلفه های استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، سازگاری پویا و رهبری فرایندها؛ ۳. یادگیری: متشکل از یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی؛ ۴. رشد و بهبود شاخص های عملکردی: شامل شاخص های کمی و کیفی. همچنین با توجه به چارچوب مفهومی ISM این متغیرها در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زیرساخت فناوری اطلاعات، مهم ترین مؤلفه در چابکی مدیریت فرایندهای کسب وکار شناخته شد. همچنین بر اساس تحلیل های صورت گرفته، قدرت نفوذ و وابستگی در طبقه چهار، یعنی مستقل قرار گرفت. در واقع، تقویت زیرساخت فناوری می تواند با نفوذ در فرهنگ فرایندمحوری، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان، باعث شود که روحیه یادگیری و تحول و کار تیمی و مشارکتی در سازمان تقویت شود و بستری برای رشد مستمر کارکنان فراهم آید که در نهایت، پیامدهایی همچون مزیت رقابتی، سودآوری، ایجاد ارزش برای جامعه و... را به دنبال دارد. افزون بر این، در میان متغیرهای مربوطه در بالاترین سطح (سطح ۴) دو مؤلفه قابلیت تولید استراتژی مبتنی بر بداهه و همچنین، قابلیت حفظ و نگهداری سازمان در لبه بی نظمی (پایداری خلاق) در طبقه متغیرهای وابسته قرار گرفت که اصلاح متغیرهای هدف یا نتیجه در سیستم نام گذاری شد. با توجه به نتایج، ادعا می شود که در صورت توجه به سایر مؤلفه های سیستم، می توان انتظار داشت که سازمان ها به این دو قابلیت مهم با ذکر ویژگی هایی که از این دو بیان شد، دست پیدا کنند و بتوانند در محیط های پیچیده و پویا به نحو مقتضی اثرگذار باشند.
۵.

تعامل نوآوری باز با ظرفیت جذب، رهبری و فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکت های دانش بنیان: تحلیل یک مدل میانجی تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ یادگیری سازمانی نوآوری باز ظرفیت جذب رهبری توانمندساز شرکت های دانش بنیان مثلث بندی متدولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۳۶۰
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر رهبری توانمندساز بر نوآوری باز با در نظر گرفتن فرهنگ یادگیری سازمانی و تعدیل گری ظرفیت جذب بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه استاندارد نقش بندی و تابش (2018) می باشد که پس از سنجش روایی (همگرا، واگرا و اکتشافی) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 131 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های دانش بنیان استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان، انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS7» اجرا شد. یافته هایی تحقیق نشان داد، بیشترین ضریب مسیر (β=0.79) و ضریب تعیین (R2=0.63) مربوط به مسیر رهبری توانمندساز به فرهنگ یادگیری سازمانی بوده است، همچنین فرهنگ یادگیری سازمانی به طور کامل، رابطه بین رهبری توانمندساز و نوآوری باز داخلی (VAF=0.64) و خارجی (VAF=0.69) را میانجی گری نموده است.
۶.

کاربست رویکرد فراتئوری در نقد و بررسی کتب مدیریت اسلامی (مورد مطالعه: کتاب مدیریت اسلامی، تالیف سید علی اکبر افجه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
در سال های اخیر به دلایل مختلفی از جمله مطرح شدن مدیریت در غرب به عنوان یک دانش مستقل و نیز به دلیل ضرورت های اجتماعی جوامع اسلامی برای بهره گیری از مدیریت اسلامی در اداره جامعه و سازمان ها، برخی از دانشمندان اسلامی کوشیده اند کتاب هایی را با محتوای مدیریت اسلامی با در نظرگرفتن پیش فرض های نظریه ای گوناگون، تألیف نمایند که در این راستا یکی از کتاب های ارزشمند در این زمینه، کتاب "مدیریت اسلامی" افجه ای می باشد. در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی کتاب حاضر و با بیان نوع نگاه ها به مدیریت اسلامی و همچنین نگاه های فرانظریه ای متفاوت به مدیریت اسلامی، به نقد شکلی، نظری و محتوایی، از طریق کاربرد تکنیک فراتئوری و استفاده از روش تحلیل محتوای اثر، به این کتاب پرداخته شده و در پایان پیشنهاد گردیده، ضمن ویراستاری فنی و ادبی اثر مورد نظر، به غنای محتوای کتاب توجه بیشتر شود و موضوع تکلیف گرایی در فصول مربوط به برنامه ریزی و نظارت و کنترل مورد بحث قرار گیرد.
۷.

بازخوانی مفاهیم سازمان در نگاه پست مدرنیسم: فراتئوری پست مدرنیسم

کلید واژه ها: پست مدرنیسم نظریه سازمان و مدیریت فراتئوری هستی شناسی معرفت شناسی انسان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۰۶
امروزه ضرورت پرداختن به موضوع تحول در علوم انسانی بر کسی پوشیده نسیت در این میان حجم قابل توجهی از موضوعات علوم انسانی مربوط به نظریات مدیریتی است و کاربرد اصطلاح معروف جنگل نظریات حکایت از فراوانی و تنوع مباحث نظری در این رشته دارد. لذا آنچه در این میان مهم است ایجاد نگاهی فراتئوری به مکاتب مطرح و اثرگذار در این رشته و زمینه علمی می باشد که در این مطالعه به طور مبسوط به یکی از این مکاتب مهم، یعنی پست مدرنیسم با رویکرد فراتئوریک پرداخته شد. بر این اساس در این پژوهش با توجه به تعریف و تشریح روش مورد مطالعه (فراتئوری) و تببین گام های اجرایی آن، ضمن پرداختن به دو ریشه و زمینه ی تاریخی مکتب پست مدرنیسم و اندیشمندان مرتبط با آن یعنی انتقادی ها و فراساختارگراها در ادامه به با توجه به محورهای اصلی چارچوب فراتئوری که مبتنی بر مبانی هستی شناسی، معرفت شناختی و انسان شناسی می باشد، واکاوی این نظریات انجام گرفت.
۸.

ارائه الگوی اندیشه ورزی با محوریت دیدگاه های مقام معظم رهبری: رویکرد آمیخته (نمونه پژوهش: دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی اندیشه ورزی دیدگاه های مقام معظم رهبری انجمن خبرگی تصمیم گیری گروهی روش آمیخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۱ تعداد دانلود : ۵۵۹
هدف اصلی پژوهش، ارائه الگوی اندیشه ورزی با محوریت دیدگاه های مقام معظم رهبری می باشد. برای نیل به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده ها در دو مرحله (کیفی و کمّی) جمع آوری شد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، از طریق مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، مؤلفه های کلیدی اندیشه ورزی در قالب 85 مفهوم کلیدی، 15 زیر معیار و 5 معیار شناسایی گردید. در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی، تعداد 20 نفر از پانلیست ها، پس از چهار راند، در مورد مؤلفه های اندیشه ورزی به اتفاق نظر دست یافتند و مدل تحقیق ارائه گردید و اعتبار بخش کیفی نیز، از طریق ضریب هماهنگی کندال (k=0.89) مورد تأیید قرار گرفت. بر مبنای یافته های حاصل از مرحله کیفی، پرسش نامه بخش کمّی طراحی شد که پس از سنجش روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) و همچنین روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی)، پایایی آن با روش آلفای کرونباخ، مقدار آن 93/0 برآورد شد و از طریق مشارکت 108 نفر از پژوهشگران دانشگاه جامع امام حسین (ع) که با روش نمونه گیری تصادفی 84 نفر از آن ها انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمّی، از طریق نرم افزار «SPSS» و همچنین «Lisrel» اجرا شد. یافته های پژوهش، ارائه الگوی اندیشه ورزی می باشد که شامل معیارهایی از قبیل: راهبرد، مبانی اندیشه ورزی، دیدگاه اسلام، گفتمان رهبری و پیامدهای اندیشه ورزی است، که بیشترین امتیاز فریدمن مربوط به مبانی اندیشه ورزی با مقدار 44.72 و کمترین امتیاز مربوط به راهبرد ها با امتیاز 40.65 می باشد؛ بر همین اساس، می توان به این نتیجه دست یافت، که در صورت توجه سازمان ها به پارادایم اندیشه ورزی، می توان شاهد ظهور سازمان هایی با ویژگی های دانش آفرینی و یادگیرنده بودن باشیم.
۹.

طراحی و تبیین الگوی نهاد تمدنساز، مبتنی بر تحلیل محتوای بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری تحلیل محتوای کیفی گروه کانونی نهاد تمدنساز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۵۸
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را می توان به عنوان یک سند چشم انداز دقیق، مبتنی بر آرمانهای اسلامی و نقشه راهی برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی دانست که با مطالعه دقیق آن، می توان الگوی مدونی را برای یک نهاد اسلامی و با نگاه تمدنی استخراج کرد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی نهاد تمدنساز، مبتنی بر تحلیل محتوای متن بیانیه گام دوم انقلاب و براساس روش تحلیل محتوای کیفی است که در گام اول، متن بیانیه توسط پژوهشگر به صورت دقیق و مداوم مطالعه، و با روش تحلیل محتوای کیفی آن، مؤلفه ها و مقوله های مرتبط با متغیر اصلی استخراج و دسته بندی، و در گام دوم با استفاده از روش گروه کانونی متغیرها به صورت الگوی مفهومی ترسیم شد و اعتباربخشی آن نیز صورت پذیرفت. مؤلفه های این الگو شامل پیشایندها و شرایط علی، اصول و اقتضائات، آسیبها و موانع و راهبردها است که از متن مورد نظر استخراج شد. در موضوع این مطالعه، اصول و اقتضائات شامل بسترهای تحول و تعالی نهادی، معنویت و ویژگیهای سرمایه انسانی همتراز است. در این مسیر موانع و آسیب های بیرونی و درونی شناسایی شد و در نهایت بیان راهبردهاست که ناظر به سؤال «چه باید کرد؟!»، و جزء تجویزی الگو است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان