بشیر جم

بشیر جم

مدرک تحصیلی: استادیار زبان شناسی، دانشگاه شهرکرد، چهارمحال و بختیاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

مقایسة تلفظ شناسة سوم شخص مفرد در لهجه های محاوره ای معیار و اصفهانی در چارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: لهجة اصفهانی نظریه بهینگی شناسة سوم شخص مفرد حذف پایانی بالا رفتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۴۵۴
شناسة سوم شخص مفرد، یعنی /-ad/ در لهجة محاوره ای معیار به صورت [e] و در لهجة اصفهانی به صورت [ed] تلفظ می شود. تلفظ معیار نتیجة حذف همخوان /d/ و تبدیل واکة /a/ به [e]است. ولی در لهجة اصفهانی همخوان /d/ حذف نمی شود، بلکه فقط واکة /a/ به [e] تبدیل می شود. همچنین، در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی اگرآخرین واج فعل واکة /A/ باشد همخوان /d/ حذف نمی شود، واکة/a/ نیز به واکة [e] تبدیل نمی شود، بلکه حذف می شود. در نتیجه، شناسة سوم شخص مفرد به صورت [d] تلفظ می شود. هدف این مقاله این است که دلایل تلفظ شناسة سوم شخص مفرد به این سه صورت مختلف، در چارچوب نظریه بهینگی (Vide. Prince & Smolensky, 1993/ 2004) از طریق دست یابی به رتبه بندهای در برگیرنده از محدودیت های مختلف مورد تحلیل و تبیین قرار بگیرد. در این پژوهش پیش از ورود به مباحث نظریة بهینگی استدلال می شود که حذف همخوان /d/ زمینه چین تبدیل واکة /a/ به [e]در لهجة محاوره ای معیار است. همچنین، استدلال می شود که اگر چه تبدیل واکة /a/ به [e]در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی رخ می دهد، دو محدودیت نشانداری مختلف عامل رخداد این فرآیند در هر یک از این دو لهجه هستند. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
۲۲.

پیرامون کسره اضافه و تکیه در تلفظ نام و نام خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تکیه واژه بست پی بست کسره اضافه نام کوچک نام خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۶۲۱
یکی از کاربردهای کسره اضافه که طبق جستجو های نگارنده تاکنون به آن پرداخته نشده است، چسبیدن آن به نام کوچک هنگام تلفظ نام و نام خانوادگی است. به رغم این که کسره اضافه به هر اسمی در ساخت های اضافی یا وصفی می چسبد، به هر نام کوچکی افزوده نمی شود. براساس مطالعات قبلی، تکیة اسم بر هجای آخر واقع می شود. بنابراین، این گونه برداشت می شود که چون نام و نام خانوادگی از مقوله اسم اند، تکیه آنها نیز لزوماً بر هجای آخر قرار می گیرد. ولی در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که تکیه نام و نام خانوادگی در مواردی بر هجای آخر قرار نمی گیرد. الگوی تکیه نام و نام خانوادگی و موارد افزودن و حذف کسره اضافه به نام کوچک به هم مرتبط اند و تابع محدودیت های زبان شناختی و فرازبان شناختی گوناگونی هستند. این موارد یک به یک در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
۲۳.

بررسی تبدیل واکه // به واکه [a] یا [o]در لهجه فردوس در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افراشتگی گردی زدایی پیشین شدگی لهجه فردوس نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۷ تعداد دانلود : ۵۹۷
بررسی دقیق انواع داده ها در لهجه شهر فردوس نشان داد که واکه پسین/A/ در هجای اول واژه های دوهجایی و هجای دوم واژه های سه هجایی طی فرایند «پیشین شدگی» به واکه [- پسین] و کشیده [a] تبدیل می شود. ولی این فرایند در هجای آخر واژه ها رخ نمی دهد. عامل این تبدیل محدودیت نشان داری *[A] و علت عدم رخداد آن در هجای آخرِ واژه ها تسلط محدودیت پایاییِ ضد این تبدیل بر محدودیت نشان داری *[A] است. همچنین، مشخص شد که واکه /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی /m/ به واکه [o] تبدیل می شود. از سویی دیگر، واکه /A/ در بافت پیش از همخوان خیشومی/n/، در هجای ماقبل آخرِ واژه های چندهجایی به واکه [a] و در واژه های تک هجایی و هجای آخر واژه های چندهجایی به واکه [o] تبدیل می شود. افزون بر این، همخوان /n/ در واژه های تک هجایی و هجای آخر واژه های چندهجایی حذف می شود. محدودیت نشان داری *[A]N عامل تبدیل واکه /A/ به واکه [o] در بافت پیش از همخوان های /m/و/n/ است. این محدودیت توالیِ واکه [A] و همخوان خیشومی را مجاز نمی شمارد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین دلایل رخداد و دلایل عدم رخداد تبدیل واکه // به واکه [a] یا [o]در بافت های گوناگون در لهجه فردوس در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004/1993) از طریق دست یابی به رتبه بندهای دربرگیرنده از محدودیت های مختلف است.
۲۴.

چگونگی تشکیل ترکیب های عطفی و تمایز آنها ازگروه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گروه نحوی ترکیب عطفی ترکیب متوازن تکیه اصلی ثبات درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۳۸
چگونگی تشکیل ترکیب های عطفی و تمایز آنها ازگروه های نحوی * بشیر جم چکیده درباره کلمات مرکب در زبان فارسی پژوهش های بسیاری صورت پذیرفته است ولی در مورد ترکیب های عطفی که گونه ای از کلمات مرکب هستند، فقط در برخی از منابع نکاتی به صورت گذرا بیان شده است. ترکیب عطفی ساختی متشکل از دو واژه تلفظ می گردد، [O] وجود دارد. این نشانه همپایگی یا حرف ربط که به صورت واکه « و» است که بین دو واژه عنصر پیوندی ممکن است در اثر بسامد بالای کاربرد یا به منظور برطرف کردن التقای واکه ها در برخی ترکیب ها حذف شود. از این دست اشاره کرد. هدف اصلی این مقاله تبیین و دسته بندی « بساز بفروش » و « دل وجرأت » ،« زد وخورد » می توان به ترکیب های قرار بگیرند. یافته های این « و» عواملی است که مشخص می کنند در ترکیب های عطفی چه نوع واژه ها یی باید پیش و پس از پژوهش حاکی از آن است که عوامل مختلف آوایی، ساختواژی، نحوی، معنایی و کاربردشناختی در تعیین آرایش واژه های این نوع ترکیب ها نقش دارند. طبق آمار ارائه شده در این پژوهش، مهمترین نقش را عوامل آوایی ایفا می کنند. این عوامل در قالب قاعده ها و گرایش ها دسته بندی شده، مورد تحلیل قرارگرفته اند. هدف دیگر این پژوهش که در واقع زمینه ساز هدف اصلی است، دست یافتن به معیاری مناسب برای بازشناختن ترکیب های عطفی از گروه های نحوی است. مسلماً ابتدا باید ترکیب بودن این ساخ تهای همپایه اثبات شود تا بتوان چگونگی تشکیل آنها را مورد تحلیل قرارداد. واژه های کلیدی: ترکیب عطفی، ترکیب متوازن، گروه نحوی، تکی ه اصلی، ثبات درونی.
۲۵.

An Optimality-Theoretic Account of Dissimilation in Persian(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۰۶
This paper provides an Optimality-Theoretic account of dissimilation in standard Persian as well as some other accents and dialects of Persian. As such, this work starts by introducing Optimality Theory (henceforth OT) and its basic concepts and then it investigates dissimilation in this framework. It argues for the superiority of OT over derivational approaches regarding a case in which both dissimilation and assimilation, with no clear feeding order, are involved.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان