محمد نامی

محمد نامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تغییرات در شبکه استراحت مغزی در شرایط محرومیت از خواب با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محرومیت خواب کارکردهای شناختی اتصالات شبکه ای مغز تصویربرداری عملکردی حالت استراحت مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
مقدمه: خواب یک فرآیند ضروری برای حفظ تعادل همه اعضای بدن است. کم خوابی یک پدیده رایج در جوامع مدرن است، اما اثرات طولانی مدت آن بر عملکرد شناختی مغز کمتر مورد مطالعه علمی قرار گرفته است. علی رغم مطالعات انجام شده در زمینه اندازه گیری هوشیاری، هوشیاری و توجه، اجماع کمتری در مورد تأثیرات کم خوابی بر بسیاری از عملکردهای شناختی سطح بالا از جمله کارکردهای ادراک، حافظه و عملکردهای اجرایی وجود دارد. روش کار: در این مطالعه ما از داده های تصاویر تشدید مغناطیسی عملکردی حالت استراحت (rs-fMRI) جمع آوری شده توسط دانشگاه استکهلم جهت پروژه خواب استفاده نمودیم. این داده ها شامل تصاویر گرفته شده از افراد در دو حالت خواب کامل و محرومیت نسبی از خواب بود. جهت تحلیل تصاویر و مطالعه تفاوت های بین دو حالت، نرم افزار FSL را به کار بردیم. بدین منظور ابتدا با انجام آنالیز ICA بر روی تصاویر rs-fMRI، مولفه های مستقل مکانی به صورت گروهی استخراج گردیدند و در ادامه مولفه های به دست آمده به هفت شبکه مغزی معرفی شده در اطلس Yeo_7networks تخصیص داده شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، امکان مقایسه اتصالات درون شبکه ای برای 5 شبکه حالت استراحت وجود داشت که در شبکه های N1 و N5 تفاوت معناداری مشاهده شد. علاوه بر آن بررسی اتصالات بین شبکه ای نشان داد که ارتباط زوج شبکه های N2-N6 و N3-N7 در حالت کم خوابی و شرایط طبیعی اختلاف معناداری دارند. نتیجه گیری: وجود تفاوت آماری معنادار در اتصالات درون شبکه ای هر یک از شبکه های بینایی و لیمبیک در حالت کم خوابی و طبیعی را می توان ناشی از تاثیر کم خوابی بر کارکردهای شناختی حافظه و توجه برشمرد.
۲.

مطالعۀ رفتار اطلاع جویی کاربران از طریق ثبت امواج مغزی با کمک الکتروآنسفالوگرافی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
مطالعه ی رفتارکاربر بر اساس رویدادهایی که در مغز انسان و در مراحل مختلف رفتار اطلاع جویی رخ می دهد؛ علی رغم نوپایی روش شناختی، مورد استقبال پژوهشگران حوزه ی اطلاعات واقع شده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش مرور نظام مند، وضعیت پژوهش های انجام گرفته در عرصه ی رفتار اطلاع جویی از طریق مطالعه ی امواج مغزی بررسی شود و با شناسایی خلاء های پژوهشی، پیشنهادهایی برای پژوهش های پیش رو ارائه گردد. در این راستا، از ساختار مرور نظام مند کیتچنهام و چارترز (Kitchenham & Charters 2007) استفاده شده است. با اجرای جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی به زبان انگلیسی و فارسی، در نهایت 22 منبع انگلیسی و یک منبع فارسی در بازه ی زمانی سال های 2007 تا 2020 یافت شد. در بررسی متون، برخی از مفاهیمی که فصل مشترک پژوهش ها بودند، گروه بندی شده و مبنای دسته بندی موضوعی قرارگرفتند. با مرور پژوهش ها، مشخص شد که بررسی «وضعیت ذهنی کاربر» (10 پژوهش) و «فعالیت امواج مغزی در مراحل مختلف رفتار اطلاع جویی» (12 پژوهش)، رویکردهای غالب موضوعی می باشند. دو مؤلفه ی «بار شناختی» و «سبک شناختی» به عنوان عوامل تاثیرگذار بر وضعیت کاربر شناسایی شدند. «نوع رسانه ی جستجو»، «قالب نمایش اطلاعات» و «شیوه ی خواندن متن» به عنوان سه عامل تاثیرگذار بر ایجاد بار شناختی در هنگام جستجو و پردازش اطلاعات تعیین شدند. ازآنجایی که روش مورد بررسی در این پژوهش، امواج مغزی بود؛ با مطالعه ی پژوهش ها مشخص شد که به دلیل اهمیت حرکات چشم در زمان خواندن، و نقش جدایی ناپذیر آن در فرآیند جستجوی اطلاعات، داده های چشمی نیز دارای اهمیت می باشند. تحلیل امواج مغزی و اتساع مردمک چشم، از مهم ترین سنجه های مورد استفاده در مطالعه ی وضعیت کاربر هنگام جستجو، و «امواج آلفا و تتا» به عنوان شاخص اندازه گیری سطح بار شناختی در فرآیند اطلاع جویی شناخته شدند. همچنین، داده های حاصل از حرکات چشم در هنگام رفتارهای جستجو، و به موازات آن میزان دشواری تکالیف که کاربر در حین جستجو احساس می کند؛ با سبک شناختی کاربران دارای همبستگی بود و درنتیجه ی آن، مشخص شد که انواع مختلفی از رفتارهای اطلاع جویی قابل طبقه بندی و شناسایی است. مراحلی که فعالیت مغزی کاربران در فرآیند اطلاع جویی مورد مطالعه قرار گرفته اند؛ به ترتیب عبارت بودند از «کاوش و فرمول بندی پرسش»، «فرمول بندی دوباره پرسش و انتخاب آن»، «تصمیم گیری و قضاوت درباره ی ربط». نتایج پژوهش ها نشان از تفاوت فعالیت نواحی مختلف مغزی، تغییر سطح اتساع مردمک چشم و تغییر در بسامد «امواج آلفا و بتا» در این سه مرحله از جستجو داشت. پیشنهادهای مطرح برای پژوهش های آتی با کمک مطالعه ی امواج مغزی و دستگاه الکتروآنسفالوگرافی، عبارت بودند از: بررسی رابطه همبستگی میان سبک شناختی با ویژگی های مربوط به تکلیف و دانش زمینه ای در فرآیند رفتار اطلاع جویی، توسعه ی سامانه های شخصی سازی بازیابی اطلاعات با همکاری بیشتر میان متخصصان حوزه اطلاعات و علوم اعصاب، پژوهش در احساسات، خشم و خستگی هنگام رفتار اطلاع جویی با رویکرد مطالعه ی مغزی، استفاده از روش های اقتصادی و ابزارهای قابل حمل برای کاهش هزینه های پژوهشی، ایجاد زیرساخت هایی با هدف افزایش تعداد جامعه ی آماری، و طراحی تکالیف استاندارد در زمینه ی پژوهش های مغزی. از خلاءهای پژوهشی مطرح شده، می توان به نیاز به پژوهش بیشتر برای درک مفاهیم پیچیده ای مانند ربط از طریق تحلیل امواج مغزی در فرآیند اطلاع جویی، و مطالعه ی احساسات کاربر با رویکردهای تلفیقی اشاره نمود.
۳.

مقایسه توان شبیه سازی حرکتی کودکان نارساخوان با کودکان طبیعی هنگام پردازش افعال حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جسمی شدگی شبیه سازی حرکتی کودکان نارساخوان و طبیعی افعال حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۳۰۹
مقدمه: موضوع مهم در دستور ساخت مدار جسمی شده این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقشی اساسی در عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، درک زبان و شبیه سازی ذهنی دارند. طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب حرکتی منجر به فعال سازی مکانیسم های شناختی مسئول اجرای حرکت مشابه می شود و بنابراین بخش های حرکتی مشابه در مغز فعال می شوند. از این رو، سؤال مهمی که پیش می آید این است که تا چه حد نقص در مهارت حرکتی می تواند بر شبیه سازی حرکتی حین پردازش زبان اثرگذار باشد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع مقایسه ای بود. در این پژوهش 17 دانش آموز نارساخوان (5 دختر و 12 پسر) 8 تا 13 ساله از مراکز اختلال یادگیری شهر شیراز با داشتن معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و با همسالان طبیعی خود مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت انتخاب نمونه ها، از مصاحبه بالینی، مقیاس هوش وکسلر و آزمون ادراکی_حرکتی بندر گشتالت استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده از آزمون شبیه سازی حرکتی حاکی از تفاوتی معنادار میان نمرات پردازش افعال همخوان (001/0P<)، ناهمخوان با اجرای حرکت عضو مشابه (001/0P<) و ناهمخوان با اجرای حرکت عضو متفاوت (001/0P<) در دو گروه آزمایش و کنترل بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیان گر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفاء می کنند و نقص در مهارت حرکتی می تواند تاثیراتی منفی بر فعال سازی شبیه سازی حرکتی داشته باشد که این موضوع تاییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
۴.

مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت جسمی شده درک زبان شبیه سازی ادراکی کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن کودکان طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
۵.

بررسی و مقایسه مؤلفه های زبانی کودکان 7 تا 12 ساله فلج مغزی با کودکان سالم با تمرکز برنقشه های توپوگرافیک الکتروآنسفالوگرافی کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلج مغزی رشد زبان آسیب شناسی زبان و گفتار نقشه مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۳۲۰
  فلج مغزی یک اختلال حرکتی و وضعیتی است که در نتیجه یک ضایعه مغزی غیر پیش رونده ایجاد می شود و علائم آن به شکل آسیب های رشدی نمایان می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی الگوهای الکتروفیزیولوژیک برآمده از نوار مغزی کمّی حین انجام تکلیف زبانی و گفتاری و تحلیل مقایسه ای مؤلفه های کارکرد زبانی و الگوهای فضایی مشترک استخراج شده بین کودکان فلج مغزی و سالم است.  در این پژوهش، 17 کودک فلج مغزی و 40 کودک سالم با دامنه سنی 7 تا 12 سال بررسی شدند. به منظور ارزیابی خصوصیات زبانی این کودکان از جمله ویژگی های آوایی واجی، نحوی و معناشناسی از آزمون رشد زبان بهره گرفته شد و نیز برای بررسی الگوهای الکتروفیزیولوژیک از نظر دامنه و فرکانس امواج و همچنین میزان هم آوایی امواج در نواحی مختلف از نوار مغزی کمّی شانزده کاناله استفاده شد. علاوه بر این، ارزیابی و خروجی کیفی آزمون رشد زبان برای مشخص کردن حوزه های نیازمند به بهبود در دو گروه سالم و فلج مغزی به صورت غالب، گزارش شد. نتایج این پژوهش نشان داد کودکان فلج مغزی در زیر- مقیاس های آزمون رشد زبان در مقایسه با کودکان سالم مشکل درخورتوجهی داشتند. همچنین، مشاهده شد کودکان فلج مغزی در خرده آزمون تکمیل دستوری، پایین ترین نمره را کسب کردند. نقشه مغزی بر پایه الکتروآنسفالوگرافی کمّی نشان داد تفاوت قدرت ارتعاش امواج مختلف و میزان هم آوایی امواج در باندهای فرکانسی مختلف در حوزه نیازمند به بهبود، بین دو گروه از نظر آماری معنادار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان