رمضان علی تبار فیروزجایی

رمضان علی تبار فیروزجایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

تبیینی از مختصات علوم انسانی اسلامی بر پایه قلمرو موضوعی-معرفتی آن (با تأکید بر آیات قرآن کریم)

کلید واژه ها: علوم انسانی قلمرو معرفتی موضوع علوم انسانی توحیدمحوری توسعه یابندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۰
موضوع علوم انسانی در یک معنای کلی، انسان، جامعه و رفتار فردی و اجتماعی آن می باشد و در معنای خاص و دقیق تر در منظومه فکری اسلام و با رویکرد قرآنی، عبارت است از: «کنش ها» و «واکنش های» انسان؛ اعم از کنش های ظاهری یا باطنی؛ مُلکی یا ملکوتی، جوارحی یا جوانحی؛ فردی یا اجتماعی و امثال آن. بر پایه این معنا، شبکه روابط و کنش های انسانی را می توان حداقل در چهار دسته رابطه انسان با خود، با خدا، با دیگر انسان ها (و جامعه) و با جهان (طبیعت و زیست)، ترسیم نمود. این تلقی از موضوع علوم انسانی اسلامی و قلمرو آن، نتایج زیادی در تحول و تولید این علوم دارد. مقاله حاضر می کوشد با روش عقلی و نقلی و بر اساس شبکه روابط یادشده، نتایج مبنای یادشده را در ماهیت و مختصات (کمیت و کیفیت) علوم انسانی اسلامی نشان دهد. برخی یافته های پژوهش حاضر عبارتند از: توحیدمحوری در شبکه کنش ها و روابط انسانی؛ تنوع مفاهیم و مسائل علوم انسانی اسلامی، تنوع رشته های علوم انسانی اسلامی، توسعه یابندگی رشته های علوم انسانی اسلامی، تنوع و تکثر منابع معرفتی و تنوع کارکردی علوم انسانی اسلامی.
۲.

منطق و ساختار توجیه در گزاره های علوم انسانی اسلامی (با تأکید بر معیار قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی اسلامی صدق توجیه مطابقت مبناگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
از مهم ترین مسائل معرفت شناسی علوم انسانی (اسلامی)، مسأله معیارهای ثبوتی و اثباتی حجیت در سطح گزاره ها به ویژه ساختار و فرایند توجیه آنها است. گزاره های علوم انسانی، به دو دسته توصیفی و توصیه ای تقسیم می شوند. پژوهش حاضر نشان داده است: در سطح ثبوتی، واقع نمایی گزاره های توصیفی، در مطابقت آن ها با واقع و نفس الامر است؛ اما واقع نمایی گزاره های توصیه ای (ازجمله اعتباریات)، قدری متفاوت است؛ زیرا اعتباریات، تابع احتیاجات حیاتی و عوامل محیطی بشر بوده و به تبع سیر تکاملی زندگی اجتماعی، متغیراند؛ لذا برخی با پذیرش ناواقع نمایی در این حوزه، قائل به نسبیت شده اند، زیرا معتقدند اعتبار گزاره های اعتباری در علوم انسانی، وابسته به خواست و قرارداد جامعه است؛ در حالی که گزاره های اعتباری نیز دارای نفس الامراند و نفس الامر هر چیزی به حسب خودش است. همچنین معیار اثباتی حجیت گزاره های علوم انسانی و شیوه توجیه آنها عمدتاً بر مدار نظریه ابتناء (مبناگرایی) است. پژوهش حاضر می کوشد با روش عقلی و با بهره گیری از برخی آیات قرآن کریم، مسأله معیار صدق و ساختار توجیه انواع گزاره های علوم انسانی را نشان دهد.
۳.

تحلیلی بر رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی: با تأکید بر واقع نمایی قضایای ارزشی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علوم انسانی ارزش ارزش شناسی واقع نمایی رئالیسم ارزش شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۲۳
از مسائل مهم در حوزه علم َشناسی، ارزش باری علوم، به ویژه علوم انسانی است. با پذیرش این اصل، مسئله رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی مطرح می شود. در این زمینه، رویکردهای مختلفی در غرب و جهان اسلام وجود دارد. برخی مکاتب فلسفی، نظیر پوزیتیویست ها بر پایه اصل بی معنایی ارزش ها و بی طرفی علم، از اساس منکر ارزش باری علم شده و آن را ناقض عینیت و کاشفیت علم می دانند. در مقابل، طرفداران پارادایم تفسیری و انتقادی، محدودنمودن ارزش ها را در علم، غیرممکن می دانند و معتقدند، علوم، مملو از ارزش های مختلف است. آنان به جهت اینکه نتوانستند از رئالیسم معرفت شناختی و ارزش شناختی دفاع کنند؛ با  نسبیت گرایی معرفت شناختی مواجه شدند؛ اما بر اساس اندیشه اسلامی، ضمن پذیرش اصل ارزش باری علم و تبیین آن، می توان از واقع نمایی و عینیت، به ویژه رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی، دفاع نمود. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی، بر اساس منظومه فکری اسلام، به رئالیسم ارزش شناختی در علوم انسانی اسلامی بپردازد. از یافته های مقاله حاضر، واقع نمایی ارزش شناختی علوم انسانی و به تبع آن، برخی نتایج معرفت شناختی و روش شناختی نظیر ثبات و جاودانگی ارزش های پایه، نقش تسهیل گری ارزش ها در فرایند علم و تعیین منابع معرفتی است.
۴.

A Schema for the Islamic Epistemological System

کلید واژه ها: System system-generation Epistemology epistemology system Islamic methodology

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۴۹
Today, ‘system-generation’ in the sphere of religious sciences and teachings as well as other basic affairs is among the important and critical issues now seriously considered by the elite. In regard with religious sciences and knowledge, one can achieve perfection, comprehensiveness, and good epistemic logical structure (moving from generalities and foundations to specifics and results) when the findings of those spheres are formulated in the form of an ‘intellectual system’ or ‘behavioral system’ like a general system with specified goals, enjoying coherent constituents and interactive and related components. One of the philosophical and religious sciences of great importance with a basic role in other religious sciences and an accumulated background in the works and texts of earlier, later and contemporary Muslim philosophers is ‘(Islamic) epistemology’. The present study claims that it can offer a systemic image of Islamic epistemology. Thus, it has tried to offer a schema for ‘the System of Islamic epistemology’ and explain its nature, components and features in short, based on the process of Islamic system-generation. According to the present study, the theoretical framework and the main axes of the discussions on formulating an Islamic epistemological system can be suggested to be as follows: concepts and definitions, features and characteristics, status and importance, goals and ends, foundations and presuppositions, components and constituents, method and sources, usage and efficiency. In addition, for instance, the authors of the present article consider the usage of the System of Islamic epistemology in the ‘Islamic methodology’. The research method in this study is substantially a rational one, and it has used library sources in data collection.
۵.

یافته های روش شناختی علوم انسانی مطلوب بر پایه معرفت شناسی اسلامی (با تأکید بر آرای علامه مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: معرفت شناسی روش شناسی علوم انسانی منبع شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۴
یکی از اساسی ترین محور در تولید علوم انسانی، روش شناسی آن است. بیشتر مسائل روش شناختی، به صورت مستقیم، ریشه در دانش های بالادستی نظیر معرفت شناسی دارد؛ بنا بر این، روش شناسی علوم انسانی، بیشتر از معرفت شناسی، تغذیه می کند. گرانیگاه معرفت شناسی علوم انسانی عبارت است از: ماهیت شناسی گزاره های علوم انسانی، منبع شناسی علوم انسانی و مسأله اعتبارسنجی آن. پاسخ این مسائل، وابسته به نوع پارادایم فکری، متفاوت است و هر کدام نیز نتایج روش شناختی خاصی دارند. روش شناسی علوم انسانی رایج، ریشه در رویکردها و گرایش های فکری به ویژه معرفت شناسی در غرب است؛ اما بر اساس دستگاه فکری اسلام، نتایج رو ش شناختی دیگری حاصل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد با روش تحلیل عقلی-فلسفی، ابتدا به صورت اجمالی، به نتایج روش شناختی علوم انسانی رایج بر شالوده معرفت شناسی در پارادایم های غالب، اشاره نماید و در ادامه، یافته های روش شناختی علوم انسانی اسلامی بر پایه معرفت شناسی اسلامی در منظومه فکری علامه مصباح یزدی، تبیین کند. تبیین سازکار تأثیر معرفت شناسی در روش شناسی علوم انسانی اسلامی، از یافته های این مقاله است.
۶.

هویت مندی و جهت داری فلسفه دین و معیارها و شاخص های اسلامی بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه دین جهت داری فلسفه دین اسلامی فلسفه قاره ای و تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
یکی از مسائل مهم در حوزه علم شناسی، جهت داری و هویت مندی علوم است. مراد از جهت داری علم، داشتن اوصافی نظیر دینی، اسلامی، یهودی، مسیحی، سکولار و الحادی است. این مسئله درباره تمامی علوم از فلسفه مطلق به مثابه انتزاعی ترین آن تا فلسفه های مضاف، علوم انضمامی و کاربردی صادق است. فلسفه دین به عنوان یکی از فلسفه های مضاف نیز از این قاعده مستثنا نبوده و می تواند جهت دار و هویت مند باشد. عوامل مختلفی به مثابه شاخص در هویت بخشی و جهت داری فلسفه دین نقش دارند. برخی از عوامل از سنخ نظری و معرفتی اند و برخی نیز از سنخ غیر معرفتی. عوامل معرفتی عبارت اند از: نگرش ها، جهان بینی ها، فلسفه، پارادایم ها و مبادی و مبانی، موضوع، مسائل، منابع، روش و غایت. عوامل غیر معرفتی اموری نظیر انگیزه ها، نیازها، گرایش ها، بستر و فضای فرهنگی و اقتضائات اجتماعی را شامل می شود. مقاله حاضر می کوشد با روش فلسفی و عقلی، ضمن طرح جهت داری فلسفه دین، معیارها، عوامل و شاخص های جهت داری آن را نشان دهد. از نتایج و یافته های این مقاله، امکان و ضرورت فلسفه دین اسلامی به رغم وجود برخی ویژگی ها، نظیر داشتن دغدغه و سؤال جهانی و مشترک، عدم تفاوت ملحد و متدین در تفکر فلسفی درباره دین و عدم دغدغه در دفاع از عقاید دینی می باشد.
۷.

نقش فلسفه دین در هویت بخشی به علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه دین علوم انسانی هویت بخشی سکولار دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۰
یکی از مسائل مهم در حوزه علم شناسی، جهت داری و هویت مندی علوم است. دینی یا غیردینی بودن علوم، ناظر به همین ویژگی است. این مسئله درباره تمامی علوم، از فلسفه به مثابه انتزاعی ترین آن تا علوم انضمامی و کاربردی صادق است. علوم انسانی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و می تواند وصف و هویت دینی یا سکولار داشته باشد. عوامل مختلفی (معرفتی و غیر معرفتی) در هویت بخشی این علوم نقش دارند که مبادی و زیرساخت های نظری از جمله آن می باشند. یکی از مهم ترین زیرساخت های نظری، مبانی دین شناختی اند. نوع نگاه به ماهیت دین، گستره و غایت دین، منشأ دین و نظایر آن، در دینی یا سکولاربودن علوم انسانی تأثیر جدی دارد. مبانی دین شناختی، محصول دین شناسی فلسفی یا فلسفه دین می باشد. فلسفه دین به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در دینی یا سکولاربودن علوم انسانی نقش دارد. این مسئله درباره علوم انسانی مدرن و فلسفه دین موجود کاملاً مشهود است. از یافته های مهم مقاله حاضر، اصل جهت مندی فلسفه دین و نقش آن در هویت بخشی علوم انسانی است؛ از این رو این مقاله می کوشد با روش فلسفی تحلیلی، ضمن طرح جهت داری علوم به ویژه فلسفه دین، سهم و نقش جهت بخشی آن را در هویت دینی یا سکولاری علوم انسانی نشان دهد.
۸.

مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر مکتب صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی - اسلامی مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای مکتب صدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۳
در زمینه مطالعات میان رشته ای، مسائل متعددی جای طرح دارند؛ از جمله چیستی، اهمیت و ضرورت، روش شناسی و روش اجرایی آن. اما در کنار این مباحث، مسئله اصلی تری هست که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن، مبانی بینشی و فلسفی حاکم بر مطالعات میان رشته ای است. فلسفه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در علوم، به ویژه دانش های بینارشته ای نقش ایفا می کند. با توجه به اینکه هر مکتب و پاردایم فلسفی، در مطالعات میان رشته ای تأثیر جدی دارد، آیا در مطالعات بینارشته ای به ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز با تکیه بر مبانی فلسفی صدرایی می توان نگرش لازم را برای انجام دادن این مطالعات به دست آورد؟ در مقاله حاضر در صددیم که با روش تحلیلی و فلسفی، ضمن معرفی مطالعات بینارشته ای و تفاوت آن با دیگر روش های مطالعاتی، ابتدا به نقش مستقیم فلسفه در برخی دانش های بینارشته ای اشاره شود و در ادامه امتداد مبانی صدرایی را در مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی نشان دهیم. از یافته های مقاله حاضر، قابلیت نظام فلسفی صدرایی به مثابه چارچوب نظری برای پشتیبانی مطالعات بینارشته ای در علوم انسانی اسلامی است.
۹.

دین و الهیات جهانی در منظومه فکری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات جهانی فلسفه دین دین جهانی معیار مبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۲۳
الهیات جهانی از کلان مسائل فلسفه دین به دنبال اصول و ارزش های مشترک الهیاتی است تا بر اساس آن در راستای تحقق گفت وگوی میان پیروان ادیان به نیازهای مشترک الهیاتی آنان پاسخ بگوید. طرح این مسئله در جهان غرب، نظریه های مختلفی را به همراه داشته است که از جمله آن می توان نظریه «کثرت گرایی دینی»، نظریه «وحدت متعالی ادیان»، نظریه «شمول گرایی افراطی» و.... نام برد؛ اما بر اساس آموزه های اسلام می توان تبیینی از دین جهان شمول و به تبع آن الهیات جهانی ارائه داد که ضمن پذیرش جهان شمولی، عقلانیت آن، آسیب های نسبیت گرایی و کثرت گرایی دینی را به دنبال نداشته باشد؛ بنابراین الهیات جهانی در منظومه فکری اسلام، دارای منطق خاصی است که ضمن ابتنا بر مبانی و زیرساخت های نظری، دارای معیارها و ملاک های خاصی است که تضمین کننده وجه الهیاتی و جهان شمولی آن خواهد بود. معیارهای الهیات جهانی عبارت اند از الهی بودن، جهان شمولی، جامعیت و جاودانگی و مبانی الهیات جهانی نیز در محورهای هستی شناختی، معرفت شناختی، انسان شناختی، دین شناختی و... قابل طبقه بندی هستند. با توجه به معیارهای یادشده و مبانی و زیرساخت های آن می توان درباره سازوکار و مکانیسم تعامل و گفت وگو با پیروان دیگر ادیان نیز داوری نمود؛ ازاین رو مقاله حاضر می کوشد با روش عقلی و نقلی، ضمن طرح معیارها و مبانی الهیات جهانی به راهکارهای عملی تعامل با پیروان دیگر ادیان، به مثابه برایند این الهیات بپردازد.
۱۰.

ماهیت امور انسانی اجتماعی و امتداد آن در روش شناسی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امور اجتماعی علوم انسانی پارادایم روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۰۲
زیرساخت های نظری، نقش تعیین کننده ای در هویت علوم، به ویژه در روش شناسی آن، دارند. این مسئله درباره علوم انسانی نیز صادق است. مبانی علوم انسانی به چند دسته تقسیم می شود که زیرساخت های انسان- جامعه شناختی از جمله آن است و از میان مبانی جامعه شناختی، نوع نگاه در باب ماهیت امور انسانی اجتماعی، به مثابه مبنای نظری، نقش تعیین کننده ای در روش شناسی علوم انسانی خواهد داشت. سه پارادایم غالب علوم انسانی، با توجه به نوع تلقی ای که از انسان، جامعه و امور اجتماعی دارند، روش شناسی خاصی را در این حوزه رقم می زنند. در مقابل، بر اساس منظومه فکری اسلام، نگاه دیگری به ماهیت و هویت جامعه و امور اجتماعی وجود دارد که ضمن تفاوت اساسی با پارادایم های یادشده، برآیند و امتدادهایش را می توان در روش شناسی علوم انسانی اسلامی نشان داد. در این مقاله می کوشیم با روش تحلیل عقلی، ضمن بررسی انتقادی دیدگاه های پارادایم های سه گانه درباره ماهیت امور اجتماعی، به دلالت های روش شناختی این مبنا در علوم انسانی، بر اساس منظومه فکری اسلام، بپردازیم.
۱۱.

هویت «منطق علوم انسانی اسلامی» و مسائل پیرامونی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علوم انسانی اسلامی روش روش شناسی منطق علوم انسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۴۹۸
«منطق علوم انسانی اسلامی» به مثابه دستگاه روشی، دارای مباحث و مسائل درونی و بیرونی فراوانی است. مسائل درونی آن، ناظر به مباحث روش و قواعد روشی است و مسائل بیرونی و پیرامونی آن، از سنخ فلسفه مضاف می باشد. این مسائل عبارت اند از: هستی شناسی و چیستی شناسی آن دانش (منطق علوم انسانی)، غرض و غایت، موضوع، قلمرو و... . این نوع مباحث از مسائل و اجزاء دانش به شمار نمی رود؛ بلکه از سنخ مسائل پیشینی و فلسفی اند که به نوعی شناسنامه آن نیز به شمار می رود؛ لذا از لحاظ اهمیت و اولویت زمانی، بر سایر مسائل درونی این حوزه، برتری و تقدم دارد. این مقاله، به عناصر رکنی و غیررکنی «منطق علوم انسانی اسلامی»، نظیر چیستی منطق علوم انسانی (هویت معرفتی)، امکان، موضوع، ساختار معرفتی، اهمیت و ضرورت، غایت، نسبت و مناسبات آن با علوم و حوزه های معرفتی مرتبط (پیش نیازها، هم نیازها و پس نیازها) می پردازد که هم نما و شمایی کلی از آن ارائه می دهد و هم به مثابه دستگاه روش گانی و چارچوب نظری است که با تکمیل آن، این قابلیت را دارد که مبنای تحقیقات بعدی در این زمینه قرار گیرد
۱۲.

نقد نگره تفکیکی در تبیین باور فطری به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فطرت باور فطری معرف قلبی علم حضوری توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۰
از باور فطری به خدا، تقریرها و تفسیرهای متعددی ارائه شده است. یکی از این تقریرها، تفسیر باور فطری به معرفت قلبی است که نه از سنخ علم حضوری و شهودی است و نه از سنخ علم حصولی؛ بلکه معرفتی است که خداوند در جان و قلب انسان به ودیعه گذاشته شده و صنع او می باشد. این تقریر که توسط طرفداران رویکرد تفکیکی ارائه شده است، از لحاظ مبانی، محتوا و روش با ایرادهای مختلفی نظیر تعطیل عقل از شناخت حصولی خداوند، انکار علم حضوری به خدا و نظایر آن مواجه است و درنهایت نمی تواند معیاری برای توجیه باور فطری به خدا ارائه دهد. در مقاله حاضر سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین و بررسی انتقادی این دیدگاه، به ارائه دیدگاه مختار بپردازد. در تقریر مطلوب، باور فطری به خدا به معنای باور قلبی و از سنخ علم حضوری خواهد بود. در علم حضوری به دلیل اینکه علم عین واقع است ، خطا در آن راه ندارد و در مقام اثبات و توجیه نیز «خودموجه» می باشد.
۱۳.

موضوع شناسی علوم انسانی و اقتضائات روش شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علوم انسانی موضوع علوم انسانی کنش انسانی روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۴۳۲
یکی از مسایل مهم و اصلی در علوم انسانی، روش شناسی آن است. عوامل و متغیرهای مختلفی در روش شناسی نقش دارند که از جمله آن، موضوع علوم انسانی و نوع تلقی از آن است. موضوع علوم انسانی در یک معنای کلی، انسان و جامعه و در معنای دقیق تر عبارت است از کنش انسانی. نوع تلقی از انسان و کنش های وی در مکاتب علمی- نظیر پارادایم های سه گانه در علوم انسانی- متفاوت بوده و بر اساس آن، به روش شناسی متفاوتی نایل شدند. کنش انسانی به مثابه موضوع علوم انسانی دارای مختصات و ویژگی های مختلفی اند که آن را از موضوع دیگرعلوم به ویژه علوم طبیعی متمایز می سازد. این ویژگی ها عبارت اند از: آگاهانه بودن، ارادی بودن، هدفمند بودن، معناداربودن، اعتباری بودن و... که وجود هر کدام به گونه ای در روش شناسی علم نقش داشته و درمجموع در علوم انسانی نیز اقتضای روشی خاصی خواهد داشت. مقالله حاضر با روش اسناد و مدارکی در گردآوری داده ها و روش عقلی در تحلیل اطلاعات، زمینه را برای نظریه پردازی در روش شناسی علوم انسانی فراهم می سازد؛ ازاین رو سعی می شود ضمن معرفی انسان علوم انسانی و روش شناخت آن، به ویژگی های کنش انسانی و اقتضایات روش شناختی آن در علوم انسانی بپردازد. مقالله حاضر برگرفته از طرح تحقیقی «معیار دینی بودن علوم انسانی» (از نگارنده مقالله) مربوط به صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور (INSF) Iran National Science Foundation به شماره 91004340  می باشد.
۱۴.

مبانی انسان شناختی تصرفات بشر (با تأکید بر مهندسی ژنتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان مبانی انسان شناختی مهندسی ژنتیک فاعلیت انسان مسئولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۷۴۴
انسان موجودی است که می تواند در طبیعت و خلقت تصرفاتی داشته باشد. تصرفات وی، انواع و انحاء گوناگون دارد که از جمله آن، دخل و تصرف در ژن موجود زنده است. این کار ذیل دانش مهندسی ژنتیک صورت می پذیرد. مهندسی ژنتیک به مجموعه روش هایی گفته می شود که با انتقال ژن از ماده وراثتی (مولکول دی.ان.ای) که حامل ژن های جدید یا ترکیبی نو از ژن هاست، به سلول میزبان، تغییراتی در ژن میزبان می دهد، به گونه ای که میزبان هم واجد ویژگی های وراثتی مورد نظر می شود و هم می تواند این ویژگی ها را به نسل بعد منتقل کند. کار این دانش در حقیقت نوعی دخل و تصرف در طبیعت و خلقت یا دست کاری حیات می باشد. مهندسی ژنتیک از این زاویه، با انواع ابهامات و چالش ها (فلسفی، کلامی، فقهی، حقوقی، اخلاقی و ...) مواجه است که پرداختن به آنها نیازمند مبانی و زیرساخت های مختلفی است که ازجمله مهم ترین آن، مبانی انسان شناختی می باشد. مسئله انسان و انسان شناسی از سه منظر با مهندسی ژنتیک و مسئله تراریخته (محصول مهندسی ژنتیک) در ارتباط است: یکی انسان به عنوان فاعل و عامل تصرف؛ دوم انسان به مثابه بخشی از موضوع مهندسی ژنتیک (موضوع تصرف) و جنبه سوم، انسان به عنوان مصرف کننده محصولات تراریخته. با توجه به نسبت و مناسبات انسان شناسی و مهندسی ژنتیک، دراین باره سؤالات مختلفی مطرح است؛ ازجمله اینکه دخالت ها و تصرفات بشر در طبیعت و خلقت از چه سنخی است؟ قلمرو تصرفات بشر تا کجاست و چه پیامدهایی (تکوینی و غیر تکوینی) دارد؟ آیا تغییرات یا اصلاح ژن انسانی، در ابعاد دیگر انسانی نظیر ذهن، شناخت، صفات نفسانی، فطرت و رفتارها نیز اثرگذار است؟ در مقاله حاضر سعی شده با توجه به مبانی انسان شناختی دینی، به مسائل یادشده پاسخ داده شود.
۱۵.

منزلت عقل متعالی (نقش عقل در ساحات مختلف دین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل دین معرفت دینی عقل معاش عقل متعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۷۰
از مسائل مهم در دین پژوهی و فلسفه دین، جایگاه و منزلت عقل در فهم دین است. سؤالات مختلفی در این زمینه مطرح می شود که عقل چه نقش و منزلتی در فهم دین و تحقق معرفت دینی دارد؟ آیا نقش و کارکرد آن تنها از سنخ ابزار فهم دین از سایر منابع است یا اینکه در کنار سایر منابع معرفتی دین، از جایگاه منبعیت نیز برخوردار است؟ در اندیشه غربی به ویژه مسیحیت، پاسخ های مختلفی در این باب داده شده است که با توجه به عنوان مقاله، از طرح آنها صرف نظر می کنیم. در اندیشه اسلامی چند دیدگاه مختلف مطرح است که از جمله آنها می توان به تفکر ظاهرگرایی، عقل گرایی اعتزالی و عقل متعالی (تفکر شیعی) اشاره کرد. ظاهرگرایان؛ اعم از اهل حدیث از اهل تسنن و اخباریون از شیعه بر ظواهر دینی جمود دارند و مخالف هر گونه تدبر عقلی در دین هستند. عقل گرایان اعتزالی (اعم از معتزله قدیم و جدید) معتقدند که عقل در فهم و درک تمامی معارف دینی تواناست. عقل گرایی اعتدالی (عقل شیعی یا عقل متعالی) به هماهنگی بین عقل و شریعت و عقل و نقل تأکید دارد و برای عقل در ساحات مختلف دین، هم نقش ابزاری قائل است و هم نقش و کارکرد منبعی. در مقاله حاضر می کوشیم به منزلت عقل (ابزاریت و منبعیت آن) در هر یک از ساحات مختلف دین (عقاید، احکام، اخلاق و ...) بپردازیم.
۱۶.

مبانی و معیارهای دینی بودن علم از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین علم دینی مبانی معیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
در باب معیار و مؤلفه های دینی بودن علم، دیدگاهها و تلقی های مختلفی مطرح است که یکی از آنها، نظریه آیت الله جوادی آملی است. هدف: هدف مقاله حاضر، طرح مبانی و معیارهای دینی بودن علم از منظر آیت الله جوادی آملی و نقد و بررسی آن است. روش : منطق مقاله، بر دو رویکرد روش شناختی استوار است: به لحاظ جمع آوری اطلاعات، از روش اسناد و مدارکی(کتابخانه ای) و به لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، از روش عقلی- تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته ها: در تلقی و رویکرد آیت الله جوادی آملی، دو معیار کلی در باب دینی بودن علم وجود دارد: معیار نخست اینکه، هر گونه ادراکات و علومی که مطابق با واقع باشد، دینی خواهد بود؛ زیرا هر علمی که به بررسی فعل و قول خداوند و همچنین بررسی قول و فعل معصوم بپردازد، علم دینی است. بر این اساس، تمامی علوم حتی علوم انسانی و طبیعی را می توان در زمره علم دینی برشمرد. اما بر اساس معیار دیگر، علم فی نفسه، نه دینی است و نه سکولار؛ بلکه دینی بودن یا سکولاربودن علوم به فلسفه مطلق برمی گردد. نتیجه گیری: دو معیار یادشده، مبتنی بر مبانی خاصی است؛ اعم از مبانی دین شناختی و علم شناختی. این مبانی و معیارها، دارای برایند و نتایج مختلفی در باب علم دینی است که برخی از آنها، از ابهامات و ایرادات این نظریه به حساب می آید؛ اما در عین حال، نظریه یادشده از قوی ترین و جامع ترین نظریه ها در این باب است
۱۷.

معیار علم دینی با تأکید بر علوم انسانی اسلامی (از منظر علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین علم دینی علوم انسانی اسلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۵۷۸ تعداد دانلود : ۷۷۶
«معیار علم دینی» عنوانی است که در این مقاله، مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت. در این زمینه دیدگاه ها و روی کردهای مختلفی مطرح است که دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی از جمله آن می باشد. دینی بودن علم را می توان در عناصر و مؤلفه های مختلفی نظیر مبانی، موضوع، مسائل، روش، هدف و... جست وجو نمود. این ملاک ها را می توان در اضلاع سه گانه علم، عالم و معلوم ترسیم نمود. اضلاع مرتبط با عالِم و معلوم، از سنخ عناصر بیرونی و غیررکنی اند و علم به عنوان ضلع درونی و هسته مرکزی، خود دارای عناصر رکنی و غیررکنی است و هر کدام از این عناصر، نقش و سهم خاصی در تعیین هویت علم- از لحاظ دینی یا غیردینی بودن- دارند. مقاله حاضر می کوشد عناصر و مؤلفه های یادشده را از منظر علامه طباطبایی بررسی کند.
۱۸.

روش شناسی علوم انسانی اسلامی (مختصات، بایستگی ها و ویژگی ها)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: روش شناسی روش تحقیق علوم انسانی اسلامی روش شناسی علوم انسانی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۴ تعداد دانلود : ۵۸۱
روش شناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهم ترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگی هایی است؟ برخی از ویژگی ها و بایسته های روش علوم انسانی اسلامی عبارت اند از: منظومه ای بودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطاف پذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیم پذیری و... که مقاله حاضر می کوشد ویژگی های یادشده را بررسی کند.
۱۹.

بررسی تطبیقی فلسفه فقه با دیگر فلسفه های مضاف همگن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فلسفه فلسفه مضاف فلسفه فقه فلسفه حقوق فلسفه دین فلسفه معرفت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۴۷۱
مقاله حاضر سعی دارد، ضمن بیان چیستی و تعریف «فلسفه فقه»، به رابطه آن با دیگر فلسفه های مضافِ مرتبط و همگن نظیر فلسفه دین و فلسفه معرفت دینی بپردازد. فلسفه فقه به عنوان یکی از فلسفه های مضاف به مطالعه عقلانی و فلسفی درباره دانش فقه می پردازد و از این منظر که دانش فقه یکی از ساحت ها و رشته های معرفت دینی است، فلسفه فقه ارتباط وثیقی با فلسفه معرفت دینی دارد و ذیل آن تعریف خواهد شد. توجه شود که، از طرفی، فلسفه معرفت دینی یکی از محورهای کلان در فلسفه دین قلمداد می شود و، از طرفی دیگر، نسبت و مناسبات فلسفه فقه با فلسفه دین نیز مشخص خواهد شد. ازاین رو، با نشان دادن نسبت و مناسبات فلسفه فقه با فلسفه دین و فلسفه معرفت دینی، رابطه فلسفه فقه با فلسفه مضاف به سایر معارف دینی و همچنین منزلت و جایگاه هر یک در این منظومه معلوم خواهد شد. برآیند  نسبت سنجی دانش های یادشده تعیینِ رابطه هایی نظیر عام یا خاص بودن، زیربنا یا روبنا بودن، و تولیدی یا مصرفی بودن است. برخی از این دانش ها، ضمن اینکه نسبت به «مضاف الیه»ِ خود نقش اساسی و مبنایی دارند، نسبت به دیگر دانش های همگن روبنا، مصرف کننده و تغذیه کننده اند و برخی فلسفه های مضاف، به دلیل پیشینی و عام بودن، نسبت به دیگر فلسفه های مضاف نقش زیرساختی دارند. با تعیین نقش و جایگاه هر یک، می توان درباره انتظارات خود از این گونه دانش ها داوری نمود. در غیر این صورت، فلسفه های مضاف، به ویژه فلسفه های یادشده، صرفاً یک امر انتزاعی و غیرکارآمد بوده، هیچ گونه تحولی در مضاف الیه خود ایجاد نخواهد کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان