محمدحسین رامشت

محمدحسین رامشت

مدرک تحصیلی: استاد ژئومورفولوژی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه ریزی، دانشگاه اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۵ مورد.
۶۱.

هویت مکان و ادراک آن با رویکرد ژئوسیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت محیط زیست الگو هویت مکان ژئوسیستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۵ تعداد دانلود : ۱۶۹۶
پرسش اینکه ما کی هستیم متوقف بر پرسش ما کجا هستیم است. موقعیت و جایگاه سکونت انسانی در مکان امکانپذیر است. هر مکانی هویت وجودی قابل درکی دارد و این درک به عنوان مرجع و لنگرگاههای ثابت برای هویت های مختلف انسانی اعم از تاریخی و اجتماعی ضروری است. درک ژئوسیستمی مکان به لحاظ هستی شناختی، معنی بخش اجزاء ذاتی پدیده های قرار گرفته در درون آن به صورت یک کل منسجم است. به لحاظ شناخت شناسی، هویت مکانی عبارت از فهم و تبیین الگوها و قانونمندیهای ساختاری-عملکردی منظم و مشخص در یک مقیاس فضایی است که با تغییر مقیاس فضایی و زمانی نظم و بی نظمی در آن پیدا و پنهان می شود. این الگوها با فرایند ها و فرم ها رابطه ای دیالکتیکی داشته و نسبت به هم در زمان تحول می یابند. در درک مکان با رویکرد ژئوسیستمی، پاسخدهی مکان به تغییرات اقلیمی و تکتونیکی، و بروز چگونگی این پاسخدهی و اثرات آن در برهمکنش اجزاء داخلی و ساختار آنها جهت خودتنظیمی برای رسیدن به تعادل های پایدار و فراپایدار به شکل الگوهای منظم اما پیچیده مورد توجه است. در این وضعیت گره گاههای زیستی برای الگوهای سکونت گاهی مبتنی بر توانشان انتخاب و به شکل ارگانیکی و متأثر از ویژگی های هندسه ی طبیعی تکامل پیدا می کنند. این مکانها هویت منحصر به فردی پیدا کرده و دارای اصالت هویت می شوند. مهمتر اینکه هویت بخش جوامع انسانی در قالب نژادها، زبانها، مذهب ها، ملتها و سرزمین ها در طی تاریخ می گردند. در این پژوهش، رویکرد جغرافیای پدیدار شناسانه برای درک ماهیت پیدایش و تحولات تاریخی مکان، تعادل دینامیکی آن به عنوان مقوم هویت های اجتماعی و تاریخی و به ویژه الگوهای سکونتگاهی گذشته مورد توجه است. بدین ترتیب، درک عینی مکان جایگزین درک ذهنی آن شده است. محوریت توجه، از این رو، وجود الگوهای پدیدار مکان جهت زیست انسانی و درک این الگوها برای ایجاد حس تعلق مکانی است. در واقع، مکانیسم یا مکانیسم هایی که در آن مکان به شکل ادراکی در آمده و هویت بخش انسانی است مورد مطالعه واقع می شود. به عبارت دیگر، ویژگیهای ذاتی یک مکان به مثابه یک واحد و جوهره ی مکانی، با داشتن تمایزات و تشابهات با سایر مکانها وشکل بخشی این مکان خاص به هویت تاریخی انسان به لحاظ ژنتیکی، اجتماعی، فرهنگی و به طور کلی تمدنی به صورت پویا بررسی می شود.
۶۲.

بررسی میزان گسترش تپه های ماسه ای شرق جاسک در بازه ی زمانی (1383 - 1369) با استفاده از GISو RS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی سنجش از دور تپه های ماسه ای سواحل عمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۶ تعداد دانلود : ۷۴۶
منطقه ی مورد مطالعه در شرق جاسک واقع شده و از واحدهای رسوبی محیط بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریایی کم عمق تشکیل شده است و مهم ترین اثر متقابل این عوامل تشکیل تپه های ماسه ای است. تپه های منطقه ی مورد مطالعه دارای ماهیت تغییرپذیر بوده و شاهد تحولات زیادی شامل تشکیل تپه های جدید، فرسایش و حمل رسوبات می باشد. هدف از این تحقیق بررسی میزان گسترش محدوده تپه های ساحلی در محدوده ی مطالعاتی بوده است. همچنین در این تحقیق علاوه بر عکس های هوایی سال های 70- 1369 و تصاویر ماهواره ای IRSهندی 2003 منطقه ساحلی شرق جاسک، از اطلاعات پایه، پیمایش میدانی و روش های RS وG.I.S استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مساحت تپه های ماسه ای در محدوده ی زمانی مورد مطالعه افزایشی معادل 10.169کیلومتر مربع داشته است.
۶۳.

بازسازی الگوی تغییرات برودتی و رطوبتی منطقة قروه در فاز اقل کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازسازی قروه تغییرات برودتی و رطوبتی فاز اقل کواترنر سیستم مورفوژنتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۴۹۳
مسأله شناخت قلمرو اقلیمی و تغییرات آن درکواترنر برای ژئومورفولوژیست ها اهمیت به سزایی دارد. زیرا این تغییرات از عوامل اصلی شکل زایی کنونی زمین است؛ به طوری که سبب تغییراتی در حوزة عملکرد سیستم های شکل زا، سطح کرایوسفر، ارتفاع مرز برف دائمی، زبانه های یخچالی، مرز رویش و نظام های هیدرولوژیکی شده است. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، بهره برداری صحیح از منابع، حفظ محیط زیست، کاهش میزان خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی، بدون انجام این مطالعات مشکلاتی در پی خواهد داشت. تغییرات اقلیمی، به ویژه در فاز اقل(1) کواترنر، تأثیر قابل توجهی بر رفتار رودخانه ای، حجم و ذخیرة منابع آبی و کانون-های یخ ساز این منطقه داشته است. از آنجایی که پارامترهای اقلیمی دما و بارش به تغییر اقلیم حساس می باشند، بررسی روند زمانی و شواهد یخچالی در چنین متغیرهایی یکی از شاخص ترین ابزارها در بازسازی الگوی تغییرات اقلیمی و سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل کواترنر است. روش های مورد استفاده در این تحقیق، میدانی، کمّی آماری و کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های فرمیک روی نقشه های توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی Dem و نرم افزارهای Global Mapper،Surfer استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش های ذکر شده آثار سیرک های یخچالی و خط برف دائمی در فاز اقل کواترنر به روش رایت تعیین شد. سپس نقشه های هم دما و هم بارش کنونی ترسیم و با ایجاد رابطة خطی، شرایط برودتی و رطوبتی منطقه در فاز اقل بازسازی شد. آنومالی های برودتی و رطوبتی منطقه در زمان حال و فاز اقل مشخص شد. با تحلیل میزان برف باری گذشته و زمان لازم برای حرکت زبانة یخی ارتفاع خط تعادل آب و یخ و مرز برف دائمی در منطقه شناسایی شد. در نهایت، سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل و فعلی بازسازی شد.
۶۴.

اولویت گذاری کانون های گردشگری دشت ابراهیم آباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوتوریسم ژئوپارک لندفرم دشت ابراهیم آباد یزد روش پرالونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۷ تعداد دانلود : ۶۷۲
طرح رابطه ای مسائل ژئومورفولوژیک با توریسم از جمله حیطه های مطالعاتی بین رشته ای مطرح در سال های اخیر است. با برقراری چنین ارتباطی ،مکان های توریستی ژئومورفولوژیکی به صورت اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی تعریف می شود که بنابر درک انسان از عوامل تأثیر گذار زمین شناسی ، ژئومورفولوژیکی، تاریخی و اجتماعی این مکان ها، ارزش زیبا شناختی ، علمی، فرهنگی – تاریخی و یا اجتماعی - اقتصادی پیدا می کنند. در این پژوهش سعی بر آن است تا روش های اولویت گذاری ورتبه بندی Classification ) ( در اراضی و بخصوص اراضی که آمادگی آمایش در جهت پتانسیل های توریستی دارد، مورد بررسی قرار گیرد . بر این اساس لندفرم های ژئومورفولوژیکی ( attract point )منطقه دشت ابراهیم آباد یزد شناسایی شده و وضعیت توانمندی ها و پتانسیل های ژئومورفولوژیکی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای تشریح لندفرم های ژئومورفولوژیکی دشت ابراهیم آباد ابتدا استفاده از تصاویر ماهواره ای و روش تحلیل سیستم های ارضی نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و داده های حاصل از بازدید های میدانی استفاده شده است و میزان توانمندی ها و پتانسیل های ژئومورفولوژیکی این لندفرم ها بر اساس روش پرالونگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که مکان های مطرح شده قابلیت یک مکان توریستی ژئومورفولوژیک را داراست ومی توان آن ها را جزو منابع طبیعی وگردشگری منطقه به شمار آورد،بر همین اساس ارزش این مکان ها عمدتا به دلیل بالا بودن ارزش علمی آن هاست . این لندفرم ها بر اساس امتیاز دهی در روش پرالونگ رتبه بندی شده اند. ارائه نگاهی جدید به منطقه مهریز و دشت ابراهیم آباد وواحد های ژئومورفولوژیکی وتعریف آن ها درقالبی از مفاهیم ژئوتوریسمی مهمترین دستاورد این پژوهش می باشدکه مستلزم پیگیری از طرف محققین وکارشناسان است.
۶۵.

محدودیّت ها و قابلیت های فرآیندهای ژئومورفیک در توسعه و برنامه ریزی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۶
ویژگی های ژئومورفیک و توپوگرافیک یک مکان جغرافیایی نه تنها در پراکندگی و یا تجمع فعالیت های انسانی مؤثر است، بلکه در نهایت یکی از عوامل مؤثر در شکل و سیمای فیزیکی ساخت های فضایی نیز به-شمار می آید. به علاوه برنامه ریزی های زیربنایی شهر به دور از تأثیرات شرایط توپوگرافی نبوده ونیست، زیرا توپوگرافی محل و جهت گیری ناهمواری ها در مسائلی نظیر ساخت وساز شهری و یا در ارگانیسم جابه جایی جمعیت شهر و غیره نقش انکارناپذیری دارد. بنابراین مهم ترین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر فرآیندهای ژئومورفیک در مکان گزینی و توسعه شهرخرم آباد بوده است. برای ارزیابی و اولویت گذاری مناطق جهت توسعه و سکونت از مدل تاپسیس استفاده شد. در این روش ابتدا لزوم طبقه بندی مناطق ضرورت پیدا می کند. برای این منظور روش تحلیل سیستم های ارضی به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش تاپسیس کارایی بالایی در اولویت گذاری و رتبه بندی مناطق جهت سکونت دارد. به گونه ای که منطقه فلوویال یا رودخانه ای توانست رتبه اول را به خود اختصاص دهد و واحد ارضی تپه های کمالوند در شمال منطقه (B)، دشت های میان کوهی (C)، تپه های جنوب منطقه (B1)، واحدهای دامنه ای (D)، واحد پلویال یا دشت سیلابی (P) و کوه های اطراف (A) به ترتیب اولویت های بعدی را برای توسعه و سکونت شهری کسب کردند. در ادامه فرآیند تاپسیس براساس روش اقلیدسی و منطق فازی مشخص شد که خطرات احتمالی (D) بیشترین تأثیرگذاری را در اولویت بندی مناطق جهت سکونت و توسعه شهر داشته و معیارهای سطح آب زیرزمینی (P)، دسترسی به نرون های منطقه (R)، همواری و ناهمواری (N) و در نهایت شیب (Ø) به ترتیب در اولویت های بعدی قرار می گیرند.
۶۶.

سیر تحولات نظریه سوبسیدانس از داروین تا دورن کامپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی سوبسیدانس دوال گرجوال (استدراج) یونیفورمی تاریانیسم (همبستگی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۵۲۷
عوامل پرشماری در سیر تحول نظریه پردازی مؤثر است و گاه به شیوه های گوناگونی تبیین و تشریح شده است، ازجمله این ایده ها، می توان به سوبسیدانس، یکی از رخدادهای ژئومورفولوژیکی اشاره کرد که دچار چنین دگرگونی مفهومی در بستر زمان شده است. قدر مسلم آن است که واژه سوبسیدانس در نشست های علمی، نه تنها به منزله یک پدیده، بلکه بار مفهومی یک نظریه را همواره همراه داشته است. این نظریه از آغاز طرحِ داروین در سال 1839 تا کنون، تحولات مفهومی و معنایی خاصی را پشت سر گذارده است. پژوهش حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است، با تأکید بر تحلیل مفهومی مکتوبات پانزده نفر از صاحب نظران و کاربران اصلی این واژه، تلاش دارد از تحلیل متن این مکتوبات، روند تحولات نظریه سوبسیدانس و تغییر دیدگاه های پیرامون آن را طبقه بندی و ارزیابی کند. از مجموعه این نوشتار می توان چنین نتیجه گرفت: یک) نخستین بار داروین در سال 1839 این مفهوم را در حوزه رسوب شناسی و ژئومورفولوژی به کار گرفت و مکتب استدراج و مفهوم همبستگی یونیفورمی تاریانیسم را از بُعد نظری پشتیبانی کرد؛ دو) واژه سوبسیدانس دارای بار مفهومی در حوزه نظری است و نباید آن را به منزله یک پدیده ژئومورفولوژیک صرف مطرح کرد.
۶۷.

پهنه بندی حوضه آبخیز بیاضیه به منظور تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی با استفاده از روش AHP و تکنیک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: AHP پهنه بندی تغذیه مصنوعی بیاضه تکنیک GIS حوضه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۱۲۹۳ تعداد دانلود : ۶۶۴
ایران سرزمینی است خشک با نزولات جوی بسیار کم به­طوری­که میانگین بارش آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در سـطح دنیاست. امروزه با افزایش جمعیت کشور و به تبع آن افزایش تقاضا برای مواد غذایی بهره­برداری از منابع آب، بویژه مابع آب زیرزمینی بسیار بیشتر از گذشته شده است بطوری که این میزان مصرف بیشتر از میزان تغذیه منابع آب زیر زمینی می­باشد، به سخن دیگر ورودی منبع از خروجی آن کمتر شده است لذا می­بایست این کمبود منابع آب زیر زمینی جبران گردد. هدف از این پژوهش پهنه­بندی حوضه آبخیز بیاضیه مـی­باشد. فرایند تحلیل سلسله­مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک­ها و جامع­ترین سیستم­های طراحی شده برای تصمیم­گیری با معیارهای چندگانه است. این تکنیک امکان فرموله کردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله­مراتب فراهم می­سازد و همچنین امکان در نظر گرفتـن معیارهای مـختلف کمی و کـیفی را در مسأله فراهم می­آورد. برای اطمینان حصول نتیجه نهایی، لایه پتانسیل منطقه مطالعاتی به سه روشRaster Calculator، Weighed Overlay و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان می­دهد که در بین سه روش فوق­الذکر روش Raster Calculator حداکثر پهنه را به طبقه پتانسیل بالا و در مقابل روش Weighed Overlay حداقل پهنه را به طبقه پتانسیل بالا اختصاص داده است. اما روش Weighted Sum حدفاصل بین دو روش قبلی است و نتایج حاصل از آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. در این میان پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه و منطبق بر مناطقی می­باشدکه دارای بیشترین میزان تراکم آبراهه می­باشد و پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات که دارای کمترین میزان نفوذ و شیب زیاد می­باشد و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع می­باشد که این مناطق دارای رسوبات تبخیری و گـچی بوده و مـیزان درجه حرارت در آن زیاد مـی­باشد. نتـایج حاصل از این پژوهش می­تواند در مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی مثمر ثمر بوده و همچنین در طرح­های بهره­برداری بهینه از منابع آب منطقه و جلوگیری از بهره­کشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
۶۸.

مکانیابی دفن پسماند جامد شهری با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیابی مدل AHP شهرستان کوهدشت پسماند جامد تکنیک GIS

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۸۵۲ تعداد دانلود : ۷۷۴
در دهه های اخیر رشد بی رویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاری­های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، به­طوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زباله­های جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین یافتن محل مناسب برای این مهم از اهداف اصلی و اولیه طرح­های توسعه شهری جهت نیل به توسعه پایدار می­باشد. بخش مرکزی شهرستان کوهدشت، با تولید روزانه 110 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکانیابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی در این زمینه روبرو است. هدف از این پژوهش مکانیابی محل مناسب دفن زباله در شهرستان کوهدشت با استفاده از تحلیل پارامترهای انسانی، زیست محیطی، هیدرولوژیکی، زمین­شناسی و ژئومورفولوژی منطقه از طریق مدل AHP و تکنیک GIS می­باشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چنـدگانه است، زیرا امکـان فرموله کـردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله مراتبـی فراهم مـی سازد. نتایج نشان می­دهدکه پهنه­های دفن زباله در شهرستان کوهدشت را می­توان به پنج کلاس طبقه­بندی نمود. در این میان پهنه­های بسیارمناسب و مناسب به ترتیب با مساحت 18/205 و 319/198 کیلومترمربع بالاترین ارجحیت را جهت دفن پسماند دارا بوده و در مجموع با داشتن 14/10 درصد مساحت کل محدوده شهرستان در اولویت نخست طرح­های دفن پسماند قرار می­گیرند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدیریت سیستمی محیط زیست شهری و همچنین در طرح­های دفع بهینه پسماندهای جامد شهری منطقه مطالعاتی مثمر ثمر خواهد بود.
۶۹.

بررسی عملکرد فرایندهای یخچالی با استفاده از تحلیل آماری قطر سنگ های سرگردان (مطالعه ی موردی: روستای اسلامیه (فراشاه)، شهرستان تفت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یخچال سنگ سرگردان زمین شکل تفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۴۷۰
این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش های کمّی و مدل های آماری به این پرسش پاسخ دهد که آیا فرایندی غیر از فرایندهای یخچالی، این چشم انداز رابه وجود آورده است؟ با توجه به نتایج پژوهش حاضر، وجود اختلاف معنادار بین میانگین قطر ذرّه های زبانه های یخچالی، مؤید تفاوت معنادار در توان هر زبانه است، به گونه ای که نتایج آزمون دانکن زبانه ها را به سه گروه مختلف تقسیم بندی می کند. گروه اول شامل زبانه های 3، 4 و 5، گروه دوم شامل زبانه های 1، 3 و 5 و گروه سوم شامل زبانه های 1 و 2 است. با توجه به اندازه ی میانگین قطر سنگ ها در گروه سوم، می توان نتیجه گرفت نیروی فرایند یخچالی در زبانه های گروه سوم بیشتر از دو گروه دیگر بوده است. همچنین آزمون مقایسه ی میانگین ها، آثار پنج زبانه ی یخچالی موجود در منطقه را در سه گروه قرار می دهد یعنی اینکه بر پنج زبانه ی موجود در منطقه،سه وضعیت حاکم بوده است. از سوی دیگر، عدم وجود اختلاف معنادار بین مقاطع، حاکی از یکنواخت بودن میانگین قطر سنگ هاست؛ یعنی هیچ اختلاف معناداری بین قطر سنگ ها در مقاطع مختلف به فواصل مختلف در طول بلوک ها (زبانه های یخچالی) وجود ندارد. یعنی اینکه هیچ گونه جورشدگی روی سنگ ها اتفاق نیفتاده است که بتواند آرایش تصادفی حاصل از فرایند یخچالی را تغییر دهد. پس با قطعیت می توان اظهار داشت که پس از وقوع فرایند حاصل از ذوب یخ،فرایندی بزرگتر از فرایند یخچالی رخ نداده است. بنابراین فرضیه ی رخ دادن سیلاب های بزرگ بعد از دوره های یخچالی در منطقه ی مورد مطالعه، قطعی نیست.
۷۰.

ارگودیسیتی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل ارگودیک آنالوگ تغییرات پیش رونده تحول چشم انداز ژئومورفولوژی نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۴۵
یکی از مفاهیم بنیادین در ژئومورفولوژی که بسیاری از نظریه پردازی ها و مدل سازی ها بر اساس آن استوار شده است، مفهوم زمان است. موضوع مدل سازی های تاریخی همواره یکی از دغدغه های محققان به ویژه ژئومورفولوژیست ها بوده است. مفاهیمی چون تغییرات پیشرونده ،پروگروسیونیسم یونیفورمی تاریانیسم ، آلومتری ، دورجغرافیایی ، ارگودیسیتی و... همه از مفاهیم و مدل هایی هستند که سعی در بیان نحوه ی تحولات ارضی در بستر زمان دارند ولی مبنای کار همه ی آن ها بر مفهوم نجومی زمان استوار نیست. در این میان زمان و رابطه ی آن با توالی پدیده ها موضوع اصلی تحلیل در این زمینه است. مشکل اصلی یک ژئوموفورفولوژیست آن است که معمولاً زمان کافی برای مشاهده ی چگونگی پیدایش چشم اندازها را در اختیار ندارد. این بدین معنی است که بیان دقیق چگونگی ارتباط میان مشاهدات صورت گرفته در طیّ دوره های چندماهه یا چند ساله و تکامل چشم اندازها در طول هزاران سال یا بیشتر امری دشوار است. تلاش های زیادی در جهت رفع این مشکل صورت گرفته است ویکی از این ترفندها جایگزینی فضا و زمان است. بخشی از مفهوم ارگودیسیتی در ژئومورفولوژی معطوف به چنین موضوعی است. با توجه به آنکه چنین مفهومی در ادبیات ژئومورفولوژی بویژه ایران مغفول مانده است لذا در این مقاله که برگرفته از یک طرح نظری در دانشگاه اصفهان بوده است سعی شده ضمن ارائه ی دقیقی از معنا و مفهوم این واژه در ژئومورفولوژی کاربرد آن در مباحث زمین ریخت شناسی تبیین گردد. این مهم با ایجاد فضای مینیاتوری از یک حوضه ی آبریز و ایجاد بارش مصنوعی تحقق یافت و در واقع ردیابی تغییرات یک صحنه طبیعی در مقیاس میکرو سبب شد که الگوی تحول در چنین مدلی ارزیابی گردد .
۷۱.

کاربرد شاخص های ارزیابی تکتونیک جنبا در برآورد وضعیت تکتونیکی (بخش علیای زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی تکتونیک جنبا زاینده رود شاخص های مورفومتریک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۱۷
با توچه به اینکه کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیزی آلپ- هیمالیا قرار دارد و هر چند یک بار شاهد زلزله های مخرب ویرانگری همانند زلزله های بم و طارم و غیره در کشورمان میباشیم، بررسی وضعیت تکتونیک فعال (جنبا) که از جمله عوامل ایجاد و بروز زمین لغزه ها میباشند و ارزیابی تهدیدات و خسارات بروز این فعالیت ها در شهرها از اهمیت بالایی برخوردار است. رودخانه زاینده رود، بزرگترین و مهم ترین رودخانه دائمی ایران مرکزی است که سد عظیم زاینده رود بر روی آن بسته شده است. بخش علیای رودخانه، در شمال شرق استان چهارمحال و بختیاری و غرب استان اصفهان در مختصات طول جغرافیایی 50 درجه و 45 دقیقه تا 50 درجه و 53 دقیقه و 50 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 30 دقیقه و 45 ثانیه تا 32 درجه و 45 دقیقه و 50 ثانیه شمالی قرار گرفته است. این منطقه از نظر زمین شناسی بخشی از زون سنندج- سیرجان میباشد. در این پژوهش با استفاده از شاخص های مورفومتریک کمّی از قبیل منحنی هیپسومتری (بیبعد) حوضه های آبریز، انتگرال منحنی هیپسومتری حوضه های آبریز، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، نسبت "" V "" عدم تقارن آبراهه ها، شاخص گرادیان- طول رودخانه، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی، فعالیت های تکتونیکی و فرایشی در دره ی طولی رودخانه زاینده رود و دره های عرضی سواحل سمت راست و چپ در مساحتی حدود 400 کیلومتر مربع مطالعه گردید. بررسی این شاخص ها نشان داد که دره اصلی (طولی) رودخانه از نظر شاخص های ""Vf "" و نسبت "" V "" نیمه فعال، دره های فرعی در سواحل سمت راست و چپ رودخانه از لحاظ شاخص های ""Vf "" و نسبت "" V "" فعال و نیمه فعال قرار داشت. همچنین نتایج مؤید این مطلب بود که منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ شاخص ""SL "" در وضعیت غیرفعال بوده و از نظر شاخص عدم تقارن آبراهه ها در حوضه های آبریز، سمت چپ رودخانه نسبت به سمت راست از فعالیت بیشتری برخوردار است. از لحاظ شاخص تقارن توپوگرافی عرضی "" T ""، شمال حوضه از جنوب آن فعال تر ولی درکل از شدت زیادی برخوردار نیست و از نظر دو شاخص منحنی بی بعد و انتگرال منحنی بی بعد، می توان گفت منطقه مورد مطالعه در حالت بالغ مایل به پیر قرار دارد. بررسی و ارزیابی نتایج حاصل از تلفیق کلیه شاخص ها، منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ نئوتکونیک در وضعیت نیمه فعال متمایل به غیر فعال قرار دارد.
۷۲.

بررسی تاثیر پراکنش مکانی بر روی خصوصیات ژئومتری ریپل مارک ها (منطقه مورد مطالعه: دشت نگار بردسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۳
وقتی باد روی بسترهای ماسه ای می وزد ماسه ها در جهت وزش باد جابه جا می شوند و ریپل های ماسه ای را به وجود می آورند. در این پژوهش ضمن بررسی و مطالعه ریپل ها در منطقه ی نگار بردسیر، اختلافات موجود بین خصوصیات مورفومتری ریپل ها در سه موقعیت مکانی متفاوت، یعنی در پناه پوشش گیاهی ، در پناه تپه های طبیعی و در سطوح هموار به صورت کمّی اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. فاکتورهای مورفومتری مورد مقایسه ریپل ها شامل طول موج و ارتفاع موج می باشد. نتایج آنالیز واریانس، اختلاف معنی داری بین پارامترهای طول موج و ارتفاع موج ریپل ها در موقعیت های مختلف نشان می دهد. در سطح احتمال خطای کم تر از 1 درصد (01/0›α) نتایج آزمون مقایسه میانگین ها برای هر یک از عوامل ذکر شده، ریپل ها را در سه گروه متمایز تفکیک می کند. گروه اول شامل ریپل های در پناه پوشش گیاهی، گروه دوم شامل ریپل های باد پناه تپه های طبیعی و گروه سوم شامل ریپل های سطوح هموار می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت الگوی ریپل های ماسه ای به وسیله ی شرایط محیطی که آن ها را شکل داده است به شدت کنترل می شود. واژگان کلیدی ارتفاع موج ، بردسیر، ریپل مارک، ژئومتری، طول موج، مورفومتری
۷۳.

دوالیتی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی فرونشست دوالیتی حرکات پوسته ای دشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۸ تعداد دانلود : ۶۳۵
در طبیعت پدیده های مختلف و به نسبت جدایی وجود دارند که می توانند با یکدیگر در ارتباط باشند . در بسیاری از موارد ، ارتباط این پدیده ها با عنوان همبستگی بیان می شود و با روش های ریاضی نیز میزان این روابط سنجش می شود . از میان آنها، زوج پدیده هایی یافت می شوند که روابط خاصّی با یکدیگر دارند، ولی نمی توان این روابط را باعنوان همبستگی مطرح کرد، بلکه ویژگی ارتباط آنها باهم سبب شده با عنوان دوال مطرح شوند. دوالیتی به تشریح چنین ارتباطی می پردازد که قرینگی، عکس هم عمل کردن و بیان پاره ای از نسبت ها را می توان ازجمله ویژگی های آن تلقّی کرد. به طورکلّی دوالیتی بیانگر تباین دو پدیده یا به معنی هماهنگی منظّمی از دو قسمت متضاد یا مکمّل از یک کل است که با یکدیگر در ارتباطی خاص هستند. منظور از دوالیتی (زوجیّت) در ژئومورفولوژی پدیده ی خاصّی است که با پدیده ای ثانوی زوج شده و اگرچه می توان ماهیّتی مستقل و جدا برای آنها منظور داشت، ولی پیوندی خاص بین آنها برقرار است، به طوری که رفتار یکی را باید در ارتباط با پدیده ی دیگر بیان کرد. این مقاله که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است، تلاش دارد با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و با بررسی پدیده ی فرونشست زمین در چند دشت ایران، مفهوم دوالیتی را بیان کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، اوّل اینکه برداشت مازاد از آبهای زیرزمینی، دلیل تامّه ی پدیده ی فرونشست نیست و دوم، پدیده ی فرونشست در دشت های ایران، معلول دوالیتی در تحرّکات پوسته ای بین دشت ها و کوهستان های مجاور آنهاست.
۷۵.

تکتونیک جنبا، انسان، مدنیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک جنبا ساختار سلسله مراتبی مدنیت امکانات زیستی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا گروه های ویژه بحث های نظری و روش شناسانه
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۶۷۹
در بیست وپنج سال گذشته فهم ما از مفهوم تکتونیک جنبا بسیار کامل تر شده است. همین امر پژوهشگران را با سؤال بسیار مهمّی روبه رو کرده است و آن اینکه درکل، تکتونیک فعّال پوسته در مناطق قارّه ای چه تأثیری بر جوامع انسانی گذاشته و می گذارد. مروری بر آثار منتشره مبین دو دیدگاه غالب در تحلیل میان تکتونیک فعّال با انسان و مدنیّت ها است. گروهی همجواری سکونتگاه ها با گسل های لرزه زا را بهانه قرار داده و با تأکید بر فجایع رخ داده در طول تاریخ، تلاش در نشان دادن ویژگی های مرگبار این پدیده ی طبیعی دارند. گروه دوم به حضور توأم گسل ها و آب اشاره داشته و هم زمانی خطر حیات را در حواشی گسل های فعّال یادآور شده، مجموعه عواملی مستقل از لرزه خیزی را مورد توجّه قرار داده اند و تکتونیک را عاملی بسیار با اهمّیّت در سیر تکاملی نوع بشر و مدنیّت ها دانسته و شکل گیری و قوام تمدّن های کلان را ناشی از آن دانسته اند. این مقاله تلاش دارد تا با مرور بر مهم ترین آثار منتشره در این زمینه، به معرّفی و تحلیل دیدگاه ها بپردازد. روش به کار رفته در این پژوهش کتابخانه ای و تحلیل محتوا بوده و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با در نظر گرفتن عامل زمان، می توان فهم بهتری از رویکرد دوم داشت. در این تحلیل ارتباط میان سطوح مختلف بوم شناختی با انواع حرکات تکتونیکی مورد توجّه قرار گرفته و همخوانی جالبی میان ساختار سلسله مراتبی کمربندهای چین خورده با ساختار تمدّن های کلان در چهار سطح، مدّنظر قرار گرفته است. بر این اساس کوچک ترین اجتماعات انسانی در مقیاس محلّی، در حاشیه ی گسل های فعّال شکل گرفته اند، در عین حال در مقیاسی کلان ، تمدّن های جهان باستان در حاشیه ی کمربند چین خورده و بسیار جنبا (آلپ هیمالیا) در بازه ی زمانی ده هزار ساله ظهور و افول کرده اند.
۷۶.

ارزیابی دقت و صحت شاخص های ژئومورفولوژیکی با استفاده از داده های ژئودینامیکی( مطالعه موردی : حوضه آبریز جاجرود در شمال شرق تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی داده های ژئودینامیکی نو زمین ساخت حوضه آبریز جاجرود شاخص های ژئومورفولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
حوضه آبریز جاجرود به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی کشور در شمال شرق استان تهران واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی مشاء – فشم به طول تقریبی ۱۷۰ کیلومتر و گسل شمال تهران به طول ۷۵ کیلومتر و گسل های فرعی متعدد، نشان دهنده ظهور پدیده های مهم زمین ساختی در این منطقه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نو زمین ساخت در این حوضه با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی و ارزیابی صحت و دقت نتایج حاصل از این شاخص ها با استفاده از داده های ژئودینامیکی است. برای دستیابی به این هدف از هفت شاخص ژئومورفولوژیکی: عدم تقارن حوضه زهکشی ( AF )، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره ( VF )، شکل حوضه ( Bs )، تقارن توپوگرافی عرضی ( T )، منحنی هیپسومتری حوضه ( Hc )، پیچ و خم رود ( S ) و گرادیان طولی رود ( SL ) و همچنین داده های ژئودینامیکی ایستگاه دائمی GPS حوضه، به عنوان ابزارهای اصلی پژوهش بهره گرفته شده است. داده های مورد استفاده در ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژیکی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و تصاویر راداری بوده و در تحلیل داده ها و تهیه نقشه های مربوطه از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار9.3 ArcGis استفاده شده است، داده های ژئودینامیکی حوضه نیز از بانک مشاهدات ایستگاه های دائمی GPS اداره کل نقشه برداری زمینی سازمان نقشه برداری ایران تهیه و با استفاده از نرم افزار GLOBK پردازش شد. نتایج حاصل از شاخص های ژئومورفولوژیکی و داده های ژئودینامیکی حاکی از آن است که حوضه مورد مطالعه این پژوهش از نظر نو زمین ساختی فعال، اما میزان فعالیت حرکات نو زمین ساخت در همه جا یکسان نبوده و مناطق بالادست حوضه از این لحاظ فعال تر است.
۷۷.

توزیع فضایی منابع و معادن در سطوح ارضی گلپایگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۰ تعداد دانلود : ۹۰۳
شهرستان گلپایگان و منطقه اطراف آن به دلیل قرار گرفتن در زون سنندج - سیرجان و همچنین رسوبات رودخانهای دوران چهارم زمینشناسی بیشتر شامل سنگهای دگرگونی و برونزدهای تودههای آذرین ناشی از عملکرد نیروهای درونی است. وجود این برونزدها باعث ایجاد ذخایر معدنی متنوع در این شهرستان مانند معادن سرب و روی صالح پیغمبر، سنگ چینی گدار سرخ، مرمریت کنجدجان، گچ حاج غاراو... شده است. این معادن از نظر اقتصادی برای مردم این شهرستان حائز اهمیت است و با توجه به این شرایط گلپایگان و منطقه آن از نظر پتانسیلهای معدنی قوی است و لذا میتواند نقش مؤثری در توسعه منطقهای داشته باشد. در این تحقیق سعی شده که نقش ژئومورفولوژی را به عنوان یکی از شاخههای مهم علم جغرافیا بررسی نمائیم. ژئومورفولوژی، از یک سو واحدها و فرمهایی مانند پستی و بلندیها شامل کوه، دشت... را مورد مطالعه قرار میدهد، و از سوی دیگر فرآیندهای درونی و بیرونی را که موجب تشکیل این واحدهای زمین ساختی میشود، بررسی مینماید. این واحدها که از دوران اول زمینشناسی تا عصر حاضر مدام تحت تاثیر عوامل مختلف فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی تغییر شکل دادهاند، تا به شکل امروزی خود درآمدهاند به عنوان یکی از منابع با ارزش طبیعی برای بشر محسوب میشوند و در نواحی مختلف جغرافیایی براساس خصوصیات زمینشناسی و ژئومورفولوژیکی پراکنده شدهاند. متد بررسی و تحلیل در این مقاله متکی برسیستم اطلاعات جغرافیایی و روش توصیفی میباشد که با استفاده از مشاهدات میدانی و استفاده از نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی منطقه به تلفیق جنس رسوبات منطقه و معادن موجود براساس سطوح ارضی محدب، مقعر، مستوی بر روی نقشههای توپوگرافی میپردازیم و مشخص میکنیم که هر کدام از سطوح ارضی (محدب، مقعر، مستوی) چه نوع معادن و کانسارهایی را در خود جای دادهاند و توزیع فضایی معادن براساس سطوح ارضی چگونه است، و با تهیه نقشه فرآیندهای معدنی و کانسارسازی به ارزیابی توان محیطی منطقه میپردازیم.
۷۸.

تاثیرات سیستم های شکل زای اقلیمی بر زمین لغزش های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش چاله حرارتی چاله برودتی چاله رطوبتی سیتسم شکل زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۱ تعداد دانلود : ۷۴۱
زمین لغزش یکی از بلایای طبیعی است که رخداد آن مشروط به کارکرد عوامل دیگر است. این پدیده مانند سایر بلایای زمینی از نظر طبیعی بلیه نیست، بلکه از جمله فرآیندهای لازم جهت تحولات ناهمواری های زمین به شمار می رود که حضور انسان در پیرامون این رخداد آن را به صورت بلانشان می دهد. معمولاً در مطالعه ی زمین لغزه ها عواملی مانند جنس اراضی، ریزش های جوی، تغییر گرادیان شیب، زمین لرزه، فوران آتشفشانی، نوسانات آب زیرزمینی و علل انسانی در قالب مدل های مختلف مورد بررسی قرار می گیرند. اگر چه عوامل فوق می-توانند سهم عمده ای در بروز این پدیده داشته باشند ولی شرط لازم وکافی برای تکوین چنین پدیده هایی زمینه ی تاریخی بستر اراضی است که فرآیندهای شکل زای خاصی را تجربه کرده اند. درمورد توزیع و پراکندگی لغزش ها و علل وقوع آنها درایران نیز مطالعات جامعی انجام گرفته است. در این مقاله وقوع این پدیده از جنبه ی دیگری مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است رابطه ی مکانیسم های شکل زا و تاثیری که این پدیده در تحریک ناپایداری ها داشته است برملا شود به طوری که می توان نتیجه گرفت که توزیع این پدیده معطوف به رخدادهای اقلیمی از یک سو و فرآیندهای شکل زای تاریخی از سوی دیگر است. بر اساس یکی از روش های پهنه بندی زمین ریختی- اقلیمی، ایران را می توان به چهار ناحیه ی متفاوت برودتی، حرارتی، رطوبتی و حرارتی- رطوبتی طبقه بندی نمود که هر یک از این نواحی دارای ویژگی های ژئومرفیک خاصی است و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر وقوع زمین لغزش ها دارند. به منظور بررسی این تاثیرات با استفاده از نرم افزار 9.3Arc GIS نقشه ی پراکندگی زمین لغزش های اصلی کشور از یک سو و سیستم های شکل زا از سوی دیگر تهیه و با تحلیل مکانی این دو مجموعه ی رابطه ی مجاورتی آنها با استفاده از روش های آماری- مکانی، ارزیابی شده است. نتایج این تحقیقات نشان داد که 92 درصد از زمین لغزش ها در چاله های برودتی و رطوبتی وتنها حدود 8 درصد درچاله های حرارتی به وقوع پیوسته اند، همچنین تراکم لغزش ها در مرز ترمودینامیکی چاله های برودتی- حرارتی و رطوبتی- برودتی بیشتر است.
۷۹.

مدیریت بحران در جهت تعدیل خسارت های حاصل از زلزله در استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: تمرکز و تراکم جمعیت و افزایش بارگذاری های اقتصادی بر بستر استان تهران منجر به پذیرش نقش ها و عملکردهای متعدد شده است. یکی از مهم ترین موضوعاتی که تهران با آن دست به گریبان است موضوع حوادث طبیعی از جمله زلزله است. هدف این پژوهش، شناسایی مناطق آسیب پذیر، تهیه نقشه آسیب پذیری نقاط مختلف استان بر حسب درجات آسیب پذیری است. روش ها: در این تحقیق، ارتباط بین شاخص های اقتصادی- اجتماعی با عوامل مؤثر در آسیب پذیری استان تهران در برابر زلزله مورد تحلیل قرار گرفت. در این بررسی از قابلیت ها و تکنیک های تحلیلی نرم افزار GIS در لایه های مختلف استفاده شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد که استان تهران دارای پتانسیل بالایی برای زلزله است و با توجه به قانون بازگشت پذیری و تکرار بلایای طبیعی، امکان رخداد زلزله برای استان تهران بسیار زیاد و قابل پیش بینی است و گروه های آسیب پذیر و نقاط بحرانی از لحاظ کالبدی درست منطبق بر نقاط اشغال شده به وسیله اقشار پایین جامعه است. نتیجه گیری: اقدامات صحیح درخصوص توانمند سازی در برابر زلزله کمک شایانی در رابطه با تعدیل خسارت های حاصل از زلزله در استان تهران می کند. با توجه به ویژگی های کالبدی- فضایی و استراتژیک بودن استان تهران، باید به توانمند سازی مدیریت بحران در برابر بلایای طبیعی توجه ویژه کرد.
۸۰.

مقایسه کارآیی مدل های شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون برای پیش بینی بار رسوب جریان مطالعه موردی حوضه آبخیز سمندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه عصبی مصنوعی ژئومورفولوژی مدل سازی سیلاب مدل رگرسیونی بار رسوب پیش­بینی رودخانه سمندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۷۲۳
یک سیستم رودخانه­ای یک سیستم بازاست که از درگیر شدن ارتباطات مختلف و پیچیده شکل می گیرد. خصوصیات ذاتی حوضه ها از یک سو و عوامل خارجی از سوی دیگر رفتارهای رودخانه را متاثر می سازد.وجود ارتباطات متقابل متعدد از جمله ارتباطات جریان ورسوب حمل شده وتاثیر عوامل ژئومورفولوژی حوضه و مدل سازی آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این مطالعه دونوع شبکه عصبی مصنوعی ژئومورفولوژیکی و غیر ژئومورفولوژیکی برای پیش بینی بار رسوب جریان رودخانه سمندگان طراحی گردید و نتایج آن با دو نوع مدل رگرسیونی ژئومورفولوژیکی و غیر ژئومورفولوژیکی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج طراحی شبکه های عصبی مبین کارآیی خوب شبکه های چند لایه ی پرسپترون با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا است. نتایج نشان داد که شبکه عصبی ژئومورفولوژیکی با ضریب تبیین 862/0 و مجذور میانگین مربعات خطای 815/1 در مقایسه شبکه عصبی غیر ژئومورفولوژیکی با ضریب تبیین 827/0و معیار خطای031/2 میزان رسوب جریان را بهتر پیش­بینی می کند. نتایج ارزیابی مدل های رگرسیونی مبین عملکرد ضعیف­تر آن ها در مقایسه با روش شبکه عصبی مصنوعی است به طوری که ضریب تبیین مدل رگرسیونی ساده غیر ژئومورفولوژیکی 759/0و معیار خطای 395/2 و ضریب تبیین مدل رگرسیونی ژئومورفولوژیکی برابر 811/0 با معیار خطای معادل 142/2 است. همچنین از مقایسه نتایج مدل های مختلف چنین استنباط می شود زمانی که پارامترهای ژئومورفولوژیکی نظیر شاخص ناهمواری، شاخص گردی و شاخص تراکم زهکشی در مدل سازی وارد شوند نتایج ارزیابی آن ها مناسب­تر می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان