علی محمد حق شناس

علی محمد حق شناس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

نشانه شناسی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی القایی کارکرد القایی توان القایی القا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۹۹
نشانه های زبان شعر با بهره گیری از توان القایی حیرت انگیز ناشی از توان القایی زبان عادی و توان القایی منبعث از شگردهای هنری و انواع هنر مایه ها، از نشانه های زبان عادی فاصله می گیرند و کارکردی القایی می یابند.در نشانه شناسی القایی،نشانه های زبانی ، درنسبت تنگاتنگ با مصادیق خودو با انتزاع هنری و آفرینشگرانه مختصات معنایی انتزاع نشده از آنها ، خود درحکم دال هایی برای مدلول های قابل آفرینش شعری عمل می کنندو بدین سان دلالت زبانی را از دلات شعری، متمایز می دارند.نشانه های زبانی ، نشانه های آوایی، دلبخواهی یا نا انگیخته ، قراردادی و عهده دار امر ابلاغ پیام اند. در مقابل ، نشانه های شعری، نشانه هایی معنایی ، انگیخته ، غیر قراردادی و عهده دار امر القای پیام هستند.ملاحظات مصادیقی مبنای دال شعری، همانا حوزه تناسبات، انگیختگی ها، گریز ازقرار دادها، آفرینش های معانی برآمده از دل معانی دیگر یا معنای معطوف به معنا، القا و فراروی دال های شعری از نشانه های زبان ارتباطی است.القای شعری ، برعکس ابلاغ زبانی ، راه را بر مکاشفه و آفرینش سویه های غایب پیام و معناها و تعبیرهای ذهنی متلون و متموج درفضای پر ابهام ،پرمعنا و مه آلود و پراشارات و پر رمز و راز تصویر شده درشعر ، هموارمی سازدو شعر را به عرصه ای برای آفرینشگری خواننده تبدیل می کند.
۲.

ساختار هسته گروه فعلی در زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۱۶
در این مقاله، به بررسی ساختمان هسته گروه فعلی یعنی فعل در زبان فارسی معیار پرداخته می‌شود. منظور از زبان فارسی معیار، همان زبان رسمی کشور ایران است که زبان استاندة برقراری ارتباطات و تبادل اطلاّعات و زبان کتابت متنهای علمی درسی و دانشگاهی است. فعل ،اساسی‌ترین مقوله واژگانی زبان است. زیرا از یک سو آن را می‌توان مهمترین رکن جمله دانست که در بردارنده معنای اصلی جمله و عناصر اصلی صرفی، مثل مطابقت به لحاظ زمان، شخص و شمار است و از سوی دیگر ساختار موضوعی آن نشاندهنده بسیاری از ارکان اصلی جمله است. عناصری راکه درساختمان فعل در زبان فارسی معیار بکار می رود ،می توان به دو دسته تقسیم کرد: الف -جزء ثابت :ریشه فعلی، جزء ثابتی است که در تمامی صیغه ها و صورتهای فعلی دیده می شود. ب -اجزاء متغیّر: علاوه بر ریشه فعلی، اجزاء دیگری نیز درساختمان فعل بکار می روند که امکان انتخاب درمورد آنها وجود دارد. بطور مثال، در مورد زمان، سه امکان گذشته،حال و آینده؛ در مورد عنصر مطابقت به لحاظ شخص، سه امکان اوّل شخص، دوم شخص و سوم شخص وجود دارد. به لحاظ ساختواژی، افعال را می‌توان به دو دسته کُلّی تقسیم کرد: الف- افعال ساده که در ساختمان آنها تنها جزء فعلی بکار رفته است. ب- افعال مرکّب که در ساختمان آنها علاوه بر جزء فعلی ،حدّاقل از یک جزء غیر فعلی نیز استفاده شده است.
۳.

مولانا و حافظ؛ دو همدل یا دو همزبان؟

کلید واژه ها: استعاره صورت محتوی حافظ مولانا بینامتنیت مجاز مرسل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۳۸۸۱ تعداد دانلود : ۶۲۰۳
در این نوشته کوشیده ام پاسخی برای این سؤال پیدا کنم که: آیا در شعر حافظ هیچ نشانه ای دال بر اثرپذیری حافظ از شعر مولانا هست یا نه؟ در انجام این کار، خود را به دو دلیل ناگزیر از تفکیک حساب محتوای شعر این دو شاعر از حسابِ صورت آن یافته ام: یکی به دلیل سرشتِ تغییرگریز و ایستای معانی و مضامین در هر فرهنگ سنتی از جمله در فرهنگ ایران؛ و دیگری به دلیل ضرورت بهره گیری از دو پایگاه نظری متفاوت (یعنی نظریه بینامتنیت و نظریه استعاره و مجازِ مرسل)، به ترتیب، برای تحلیل محتوای شعر و تحلیل صورت آن. حاصل کوشش من این بوده است که، به لحاظ محتوی، تنها می توان نشان داد که میان این دو شاعر نوعی همدلیِ معطوف به هم فرهنگی وجود دارد و، به لحاظ صورت، شعرِ این دو هیچ شباهتی با یکدیگر ندارد؛ چه، اولاً شعر مولانا شعری صورت شکن است؛ حال آن که شعر حافظ شعری است سخت صورتگرا؛ ثانیاً شعر مولانا شعر سلوک در راستای محور همنشینی است؛ حال آن که شعر حافظ شعر عروج در راستای محور جانشینی است؛ و ثالثاً حافظ، به شهادت شعر او، از مولانا بیش از آن مضمون و صورت در جهت بهینه سازی وام نگرفته که از شاعران دیگر مضمون و صورت وام گرفته است.
۹.

آفاق شعر سعدی و حافظ: بحثی در سهولت و امتناع در شعر

کلید واژه ها: امتناع سعدی حافظ سهولت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۷۴۳ تعداد دانلود : ۹۴۹
موضوع مورد بحث در این مقاله افقها و فضاهای جغرافیایی و هندسیی است که از رهگذر اشعار سعدی و حافظ بر روی ما گشوده می شوند و ما به درون آنها راه مییابیم. فضاها و افقهایی مثلا، از نوع «بامداد، صحرا، صومعه، خیمه، گلزار و خانه». نویسنده با سنجش همین فضاها و افقهای موجود در اشعار سعدی و حافظ مقایسهای بین این دو شاعر برجسته شیرازی انجام داده و ساختار شعر سعدی را اصالتا ساختاری مجاز بنیاد و ساختار شعر حافظ را ساختاری استعاره بنیاد و دلیل آن را سرشت آسان یاب و سهلالحصول بودن شعر سعدی و طبیعت رازآمیز و پرابهام شعر حافظ میداند.
۱۳.

انواع روایی سنتی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت حماسه قصه مقامه افسانه انواع روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۲۹
ادبیات داستانی ایران بسیار گسترده و پربار است ‘ می توان در آن گونه های مختلف روایت را دید وهر یک از آنها را نیز لذت بخش یافت. بخش بزرگی از این داستانها را داستانهای سنتی تشکیل می دهد که با وجود گستردگی وتنوع زیاد‘ هنوزبه طور جدی گامی برای طبقه بندی آنها برداشته نشده است. کارهای انجام شده در این باره که در این جستار به آنها هم اشاره کرده ایم هنوز در مراحل ابتدایی است. این مبحث طبقه بندی داستا نهای سنتی را به عنوان یک پیشنهاد با نگاه به کارهایی که تا کنون انجام گرفته‘ به بحث می گذارد.
۱۴.

یاکوبسن، وجودی حاضر و غایب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۴۳
به جاست سخن را با این قول متناقض نما آغاز کنیم که شناخت آرا و نظریه های رومن یاکوبسن و طرح تصویری از شخصیت علمی و فرهنگی او کاری است هم آسان هم دشوار: آسان از این جهت که اولا، یاکوبسن آرا و نظریه های خود را، هر یک، در قالب مقاله یا گفتاری به ظاهر مستقل پیش می نهد و در نتیجه فهم آنها را مشروط به شرایط پیش داده چندانی نمی کند؛ ثانیا، یاکوبسن، به گقته ویچسلاف ایوانف، کلی ترین قضایا در قالب اصطلاحاتی عینی و ملموس و همراه با مثال هایی مشخص مطرح می سازد (Jakobson 1987, p. 10)؛ ثالثا، زبان او، باز به گفته ایوانف، زبانی روشن و مفهوم است (Ibid). پس بدیهی است که هر که حتی یک مقاله یا یک گفتار او را خوانده باشد، حتما به گوشه هایی از آرا او راه برده و به تصویری از شخصیت علمی او در ذهن خود رسیده است، و لذا می تواند درباره او در همان حدود سخن بگوید ...
۱۷.

اشتقاق فعل و تصریف آن در فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۳۸
فعل فارسی به عنوان نوعی از انواع کلمه پدیده ای صرفی است و ناگزیر میتواند ساخت درونی داشته باشد‘اعم از ساخت اشتقاقی و ساخت تصریفی. ساخت اشتقاقی فعل در فارسی بسیار محدود است و درآن تنها پنج الگوی ساختاری یافت میشود: الگوهای ساختاری ساده‘پیشوندی‘مرکب‘گروهواژی وناگذر.از این پنج الگو‘دوتای اول که سرشت صرفی دارند نازا هستند و سه تای دوم که سرشت نحوی دارند زایا مانده اند. این است که اشتقاق فعل در فارسی عمدتاً سرشتی نحوی پیدا کرده است و این به بروز انواع دشواری ها در زمینه فعل فارسی انجامیده است. ساخت تصریفی فعل در فارسی‘بسیار پیچیده است و از الگوهای ساختاری وصفی(یک صیغه)‘جهتی(دوصیغه معلوم ومجهول)‘مصدری(یک صیغه)‘زمانی(سه صیغه گذشته‘حال و آینده)‘وجهی (سه صیغه اخباری‘التزامی و امری)جنبه ای (چهارصیغه ساده یا استمراری‘ناقص یا کامل)شخصی وشماری(شش صیغه مرکب از سه شخص و هریک مفرد یا جمع) صورت بسته است . ازآنجا که این الگوهای ساختاری اساساً با هم عمل میکنند‘ ناگزیر تفکیک آنها از یکدیگر دشوار است؛ خاصه از آن رو که همگی نمود صوری ندارند. این است که توصیف فعل عملاً دشوار از کار درآمده است . رفع این دشواری از طریق توصیف پایگانی آنها میسر است . در چنان توصیفی میتوان به سه لایه اشتقاقی(ریشه‘ستاک و لزوم تعدی)و هفت لایه تصریفی به قرار بالا قائل شد و ساخت فعل را لایه به لایه از اشتقاق تا تصریف دنبال کرد. چنین طرحی بی گمان موجب ساده شدن توصیف فعل واژگانی در فارسی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان