محمدرضا ثروتی

محمدرضا ثروتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۴ مورد.
۱.

تحلیل ارتباط تغییرات خط ساحلی و کاربری اراضی در قالب سلول های ساحلی، مطالعه موردی تالش تا انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری ساحلی سلول ساحلی انطباق خط ساحلی کرانه غربی خزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
بی توجهی نسبت به فرسایش ساحلی موجب وقوع مخاطره می شود. این مخاطره به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و تأسیسات ساحلی تأثیرگذار است. پژوهش های دیرینه شناسی مؤید افت وخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوتی تا چند ده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوتی ازجمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانه ها، خورها و یا پیشرفتگی های آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسه ای و شنی است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی – مکانی تغییرات کاربری اراضی در طول 45 سال به تحلیل تغییرات ساحل ماسه ای و انطباق آن در ساحل موردمطالعه در قالب سلول های ساحلی پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از نرم افزارهای SAGA و ENVI داده های کاربری اراضی سال های 1975 و 2020 و سپس با نرم افزار IDRISI تغییرات کاربری اراضی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که 9 /68 کیلومتر از بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل ناپایداری بوده اند که بیشترین نواحی ساحلی فرسایش از نوع انسانی (تغییرات کاربری اراضی) داشته اند، که شامل سلول های 10 و 3 می باشند. همچنین فرسایش سلول های ناپایدار 5، 6 و 1 از نوع فرسایش طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) و فرسایش سلول های ناپایدار 9 و 2 از نوع فرسایش طبیعی – انسانی می باشند. 24 کیلومتر باقیمانده بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل پایداری بوده اند. در این میان، بیشترین بخش های ساحلی، فرسایش از نوع طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) داشته اند. این بخش ها عمدتاً دو سلول 7 و 8 را دربر می گیرند. همین طور سلول 4 نیز در گروه سواحل پایدار با فرسایش از نوع طبیعی – انسانی قرار می گیرد.
۲.

تحلیل تغییرات خط ساحلی کرانۀ غربی دریای خزر در قالب سلول های ساحلی (تالش تا انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری ساحلی سلول ساحلی کرانه غربی خزر DSAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۳
پژوهش های دیرینه شناسی مؤید افت وخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوت تا چندده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوت از جمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانه ها، خورها، یا پیشرفتگی های آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسه ای و شنی است. عموماً شیب پس کرانه بسیار اندک است. این عوامل شرایط مساعدی را برای غرقاب شدن زمین ها در زمان افزایش سطح تراز آب دریا یا بالا آمدن سطح پیزومتری آبخوان های ساحلی فراهم می کند. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی مکانی به بررسی تغییرات خطوط ساحلی تالش تا انزلی در طول 45 سال در قالب سلول های ساحلی پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از نرم افزارهای Arc GIS خطوط ساحلی سال های 1975 و 1997 و 2020 و سپس با استفاده از نرم افزار DSAS میزان تغییرات خط ساحلی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که تغییرات خط ساحلی در محدوده تحت بررسی کاملاً تحت تأثیر تغییرات سطح آب دریای خزر قرار داشته است؛ طوری که 77 درصد از خط ساحلی دچار پَس روی بیش از 30 متر شده است. در این میان فعالیت های انسانی نیز تا حدودی مانعِ ناپایداری خط ساحلی در اثر تغییرات سطح آب دریای خزر شده است.
۳.

توسعه پایدارشهری با تاکید بر مخاطرات و محدودیت های ژئومورفولوژیکی طبیعی شهر مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: GIS توسعه شهری بجنورد مخاطرات طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
تعیین جهات مناسب برای توسعه شهری از جمله دغدغه های برنامه ریزان شهری بوده است. ژئومورفولوژیست ها نیز یکی از راهکارها دخالت خود در برنامه ریزی شهری را تعیین جهات توسعه شهر بر اساس یافته های ژئومورفولوژیک می دانند. توسعه فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است. توسعه شهرها در مناطق نیمه کوهستانی مانند بجنورد به دلیل محدودیت های ژئومورفولوژیکی و ناپایداری دامنه ها از حساسیت بالائی برخوردار است.این مخاطرات به دلیل غیر منتظره ی خود، در بیشتر موارد خسارت جانی ومالی بسیاری بر جای می گذارد. زلزله مخاطرات محیطی می باشدکه وقوع آنها باعث تلفات وخسارت های زیادی می شود زلزله ها با توجه به(دوره بازگشت) احتمال وقوع آنها وجود دارد. از این رو تشخیص مناطق مستعد زلزله وزمین لغزش، برای به کارگیری روش های پیشگیری یا مقابله با ناپایداری مناطق به منظور کاهش خطر و ریسک حاصل از آنها، بسیار اهمیت دارد. هدف از این مطالعه،مکان یابی شهرها با تاکید بر محدودیت های ژئومورفولوژیکی است. به این منظور، ابتدا از میان مهم ترین عوامل مؤثر برزلزله 6عامل مقدار شیب، جهت شیب، جنس مصالح زمین شناسی، فاصله از گسل، شتاب زمین لرزه و میزان بارندگی که تهیه داده های شان برای همه شهرستان و شهر بجنورد امکان پذیر بود، بر پایه قضاوت مهندسی در محیط GISکلاسه بندی شدند. وسپس نقشه پهنه بندی خطر احتمال زلزله در محیط GISتهیه شد. بنابراین نقشه خطر زمین وزلزله به طراحان و مهندسان در جهت انتخاب مکان یابی مناسب برای اجرای طرح های توسعه پایدار شهری کمک بزرگی می کند که مکان یابی مناسب برای اجرای توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن محدودیت ها و برنامه ریزی و مدیریت آن ممکن نخواهد بود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که این استان بیشترین تهدید را از لحاظ محدودیت های ژئومورفولوژیکی زلزله را دارد.
۴.

منشأیابی رسوبات بادی بر اساس ردیاب های ژئوشیمیایی به روش انگشت نگاری رسوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی رخساره های ژئومورفولوژی انگشت نگاری رسوبی ماسه زار جلالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۰
اثرات مخرب فرسایش بادی بر محیط زیست و فعالیت های انسانی سبب شده است تا شناسایی و کمّی نمودن منابع رسوبات بادی به عنوان موضوعی مهم برای برنامه ریزان باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به منشأیابی رسوبات بادی در ماسه زار جلالی پرداخته شده است. برای دست یابی بدین منظور بعد از ترسیم نقشه ی رخساره های ژئومورفولوژی منطقه ی موردمطالعه با استفاده از بازدیدهای میدانی و تصاویر گوگل ارث در نرم افزار ArcMap < /span>، تعداد 43 نمونه از رسوبات منطقه در رخساره های مختلف ژئومورفولوژی برداشت شد. سپس با استفاده از آزمایش های ژئوشیمیایی و XRF حجم عناصر موجود در هر نمونه رسوب مشخص شد. عملیات نرمال سازی و آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) در نرم افزار SPSS انجام گرفت و پس از مشخص شدن ردیاب های ژئوشیمیایی با استفاده از افزونه ی Solver در نرم افزار اکسل، معادله ی انگشت نگاری رسوبی بر روی عناصر ردیاب در منطقه ی موردمطالعه به منظور تعیین سهم نسبی رخساره های ژئومورفولوژی در ایجاد رسوبات بادی اعمال گردید. بر اساس نتایج حاصل، بیش ترین سهم منابع رسوب مربوط به رخساره ی رسی لیمونی بوده است؛ به طوری که 60 درصد از رسوبات مربوط به این رخساره بوده است که 2/2 درصد از مساحت منطقه را شامل می شوند. بعد از رخساره ی رسی لیمونی، بیش ترین سهم مربوط به رخساره های پف کرده بوده است. رخساره های پف کرده با 8/36 درصد از مساحت منطقه ، 36 درصد از منابع رسوب را شامل می شوند. با توجه به موارد مذکور، مناطقی که دارای پوشش گیاهی متراکم بوده، کم ترین سهم را در تولید رسوبات بادی داشته است و رخساره ی رسی لیمونی که فاقد پوشش گیاهی و دارای عناصر ریزدانه بوده، بالاترین سهم تولید رسوب را دارا بوده است؛ بنابراین لازم است تا در مورد تثبیت آن ها اقدامات لازم صورت گیرد.
۵.

پایش تغییرات خط ساحلی کرانه های جنوب خاوری دریای خزر از 1356 تا 1396(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دریای خزر تراز دریا خط ساحلی پیشروی پس روی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
خط ساحلی یکی از لندفرم های مناطق ساحلی است که از تغییرات بسیار شتابانی برخوردار است. موقعیت خط ساحلی همواره تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسانی درحال تغییر است. بنابراین، اندازه گیری سریع و دقیق تغییرات آن برای مدیریت ساحلی، پژوهش در زمینه تغییرات تراز دریا، حفاظت از محیط ساحلی و توسعه پایدار ساحلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر، پایش تغییرات خط ساحلی کرانه های جنوب خاوری دریای خزر تحت تاثیر نوسانات تراز دریا طی دوره 1396-1356 خورشیدی است. دراین راستا، از مجموعه تصاویر ماهواره لندست سری سنجنده های MSS, TM, ETM+ & OLI ، Google Earth ، نقشه های توپوگرافی و بازدیدهای میدانی به شیوه تحلیلی- توصیفی استفاده شده است. پس از انجام تصحیحات احتمالی لازم برروی تصاویر، ترکیب و ادغام باندها با همدیگر، مناسب ترین ترکیب باندی برای آشکارسازی خط ساحلی انتخاب گردید. سپس باتوجه به میزان تغییرات کرانه های منطقه، 7 سلول ساحلی در منطقه تعریف شد. سپس، موقعیت خط ساحلی از طریق ردگیری موقعیت خط داغاب از طریق روش تفکیک چشمی و طیفی استخراج شده و به صورت لایه های رقومی در پایگاه داده وارد گردیدند. تمامی این مراحل در نرم افزارهای ERDAS و ArcGIS انجام شده است. تغییرات رخ داده در دو بازه زمانی، از 1375-1356 و 1396-1375 پایش شده اند. یافته ها نشان می دهند طی دوره نخست، فرسایش فرایند غالب منطقه بوده است. کمترین میزان فرسایش حدود 46/2 کیلومترمربع در محدوده LC2 و بیشترین میزان آن حدود 80/168 کیلومترمربع در محدوده LC5 بوده و تنها حدود 0915/0 کیلومترمربع رسوب گذاری در محدوده LC1 رخ داده است. اما طی دوره دوم، فرایند غالب منطقه رسوب گذاری بوده است. کمترین و بیشترین میزان رسوب گذاری به ترتیب حدود 40/1 کیلومترمربع در محدوده LC2 و حدود 55/72 کیلومترمربع در محدوده LC5 بوده است. طی این دوره تنها حدود 68/0 کیلومترمربع فرسایش در محدوده LC1 رخ داده است.
۶.

تبیین تاثیر توسعه ژئوتوریسم و ایجاد ژئوپارک با تاکید بر شاخص های گردشگری پایدار (مطالعه موردی: منطقه درفک و دیلمان استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۴
ژئوتوریسم از جمله مفاهیم جدید در ادبیات جغرافیایی و گردشگری است که بر تعیین مکان های ویژه ی گردشگری ازمنظر زمین شناسی و ژئومورفولوژی تأکید می کند. محوریت مطالعاتی در این شاخه ی علمی، تعیین مکان های ویژه ی گردشگری و ترکیب نمودن آن با مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژیکی به منظور دست یابی به توسعه پایدار گردشگری است. در این میان طرح ایجاد ژئوپارکها از سوی سازمان یونسکو با هدف حفاظت از میراث های زمین شناختی، با برنامه های مدیریتی خاص خود از بعد علمی ارائه شد. بنابراین می توان چنین عنوان نمود که رویکرد توسعه پایدار و نظام گرا، یکی از ضرورت های مدیریت موثر در عصر حاضر برای توسعه صنعت گردشگری در سطح جهان است. در این راستا هدف اصلی تحقیق بررسی تاثیر توسعه ژئوتوریسم و ایجاد ژئوپارک بر شاخص های گردشگری پایدار بود. روش پژوهش همبستگی و همچنین روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع روش نمونه گیری قضاوتی هدفنمند و تعداد نمونه مورد مطالعه شامل 66 نفر از کارشناسان ارشد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در استان گیلان بودند. پس از جمع آوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد، جهت ارزیابی روابط بین متغیرها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد و به طور کلی کلیه تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS و PLS انجام شد. نتیجه فرضیه های تحقیق حاکی از تاثیر ژئوتوریسم و ژئوپارک بر شاخص های گردشگری پایدار در ابعاد مختلف )اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تکنولوژیکی و اکولوژیکی) داشت.
۷.

ارزیابی میزان فعالیت گنبدهای نمکی منطقه لارستان با استفاده از شاخص های تکتونیکی و روش سری زمانیSBAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گنبدهای نمکی شاخص های تکتونیکی SBAS لارستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۴۴۱
گنبدهای نمکی بعنوان یکی از رخدادهای مهم زمین ریخت شناسی ضمن بالاآمدن با حوادث مهمی همراه هستند که مطالعه آن ها می تواند در درک رخدادهای مانند دیاپیریسم، عملکرد ساختاری، تشکیل مخروط افکنه ها مارا یاری دهد. علاوه بر این، گنبدها دارای اهمیت های مختلف اقتصادی، گردشگری، علمی و ... هستند که ارزیابی فعالیت های آن ها در برنامه-ریزی ها و فعالیت های مختلف علمی بسیار حائز اهمیت است. در این تحقیق پس از شناسایی و مورفومتری گنبدهای نمکی منطقه لارستان، با استفاده از ۹ شاخص دایره واری (C)، شاخص برافراشتگی (Bh)، شاخص کشیدگی (Bs)، شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi) و مساحت زیر منحنی هیپسومتری (y)، شاخص نسبت انشعاب (BR)، شاخص میانگین طول آبراهه درجه 1 (LN1)، شاخص تراکم زهکشی (Dd) و شاخص فرکانس آبراهه (Fs) به ارزیابی وضعیت فعالیت گنبد ها پرداخته شده است و سپس با استفاده از ۲۷ تصویر راداری (از تاریخ ۱۴/۱۰/۲۰۱۴ تا ۲۷/۱۰/۲۰۱۶) و روش سری زمانی SBAS، میزان جابجایی عمودی منطقه محاسبه شده است. نتایج حاصله بیانگر این است که در میزان جابجایی عمودی منطقه علاوه بر حرکت گنبدهای نمکی، عوامل تکتونیکی، فرسایش و فرونشست نیز تاثیرگذار بوده است. در واقع نتایج محاسبه شاخص ها حاکی از فعال بودن برخی از گنبدهای نمکی است و نتایج حاصل از روش سری زمانی SBAS نیز بیانگر جابجایی عمودی منطقه و فعال بودن منطقه از نظر تکتونیکی است. اما با توجه به اینکه بعضی از گنبدها نمکی از جمله گنبد چهال که در محاسبه شاخص ها دارای امتیاز بالایی بوده ولی در نتیجه حاصله از طریق سری زمانی SBAS در محدوده فرونشست قرار داشته است،
۸.

تحلیل ژئومتری گنبدهای نمکی با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژی نمونه مطالعه: گنبدهای نمکی منطقه لار فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک ژئومورفولوژی شاخص ژئومورفیک گنبد نمکی فعالیت تکتونیکی گسلش زاگرس جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
استخراج شاخص های ژئومورفیکی با استفاده از مدل های ارتفاع رقومی در محیط GIS طی دو دهه گذشته، روشی سریع و دقیق در تحلیل لندفرم ها بوده است؛ به طوری که از این شاخص ها برای ارزیابی سریع فعالیت های تکتونیکی اخیر در ناحیه ای خاص استفاده شده است. در این مطالعه، زمین ساخت فعال گنبدهای نمکی جنوب شرقی زاگرس در منطقه لار فارس با اندازه گیری شاخص انتگرال هیپسومتری (Hi)، برافراشتگی (Bh)، شاخص دایره واری (Rc)، کشیدگی (Bs)، تراکم زهکشی (Dd)، نسبت انشعاب (Rb)، شاخص میانگین طول آبراهه درجه یک (LN1)، فرکانس آبراهه (Fs)، نسبت عرض به طول مخروط (W/L) و زاویه جاروب (S) ارزیابی شد. نخست با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی، اطلاعات توپوگرافی منطقه پژوهش استخراج شد. پس از محاسبه شاخص ها در گنبدهای نمکی این نتیجه به دست آمد که بیشترین ضریب همبستگی بین پارامتر انتگرال هیپسومتری و مساحت گنبد است و این امر نشان می دهد شاخص هیپسومتری، شاخصی کارآمد برای طبقه بندی گنبدها ازنظر جوانی و پیری است. میانگین طول آبراهه درجه یک نیز، شاخصی مناسب برای تقسیم بندی گنبدها ازنظر جوانی و پیری است. شاخص تراکم زهکشی و نسبت انشعابات، فرکانس زهکشی، شاخص های مخروط افکنه های اطراف گنبدها نظیر زاویه جاروب، نسبت عرض به طول و شیب، رابطه معناداری با شاخص هیپسومتری ندارند؛ دلیل این امر، ساختار پیچیده گنبدهای نمکی و حرکت آنهاست.
۹.

پهنه بندی سطوح مناسب تغذیه ی مصنوعی آبخوان های دشت سبزاب و گتوند با استفاده از مدل فازی و تطبیق آن با مخروطه افکنه های منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخروط افکنه تغذیه ی مصنوعی دشت گتوند و سبزاب مدل فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
مخروط افکنه ها از عوارض متنوع ژئومورفولوژیکی است که به دلیل تخلخل زیاد از جنبه ی تشکیل و تغذیه ی طبیعی سفره های آب زیرزمینی اهمیت فراوانی دارند و گسترش تمدن ها و مناطق مسکونی را در حاشیه ی خود با بهره برداری از این منابع آبی به وسیله ی حفر قنات و چاه به دنبال داشته است. از سوی دیگر برداشت بی رویه از این سفره های آب زیرزمینی، باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی شده است. تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها به روش پخش سیلاب راهکاری است که با آن می توان سطح ایستابی آب زیرزمینی را افزایش و روند افت سطح آن را کاهش داد. در این پژوهش با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل فازی، مناسب ترین عرصه های تغذیه ی مصنوعی در دشت سبزاب و گتوند شناسایی و میزان انطباق آنها با مخروطه افکنه ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، ابتدا نقشه ی عوامل مؤثر در تغذیه ی مصنوعی شامل- شیب، نفوذپذیری، هدایت الکتریکی، ضخامت آبرفت، قابلیت انتقال، تراکم زهکشی - در محیط GIS آماده سازی و با استفاده از تابع عضویت خطی فازی شده و با استفاده از عملگرهای اشتراک، جمع، ضرب و گاما با همدیگر تلفیق و نقشه ی نهایی تهیه گردید. نتایج این تحقیق نشان داد، اراضی منطقه در چهار طبقه تناسب بالا تا نامناسب از جهت تغذیه ی مصنوعی به روش پخش سیلاب هستند و مناطق با تناسب بالا غالباً در پایین دست سازند زمین شناسی کنگلومرای بختیاری بوده و سطح مخروط افکنه دارای انطباق متوسط 83 درصدی در عملگرهای مختلف فازی با طبقات تناسب بالا جهت تغذیه ی مصنوعی می باشد که نشان دهنده ی اهمیت این لندفرم ژئومورفولوژی از جهت تغذیه ی مصنوعی سفره ی آب زیرزمینی می باشد.
۱۰.

ساماندهی مسیل شهری فرحزاد در شمال کلان شهر تهران از دیدگاه ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ساماندهی مسیل شهری مسیل فرحزاد ارزیابی ژئومورفولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۲ تعداد دانلود : ۸۴۳
توسعه بی رویه شهر تهران، طی نیم قرن گذشته علاوه بر نابودی بخش هایی از بافت تاریخی و منسجم و نیز فرسوده کردن سرمایه های فرهنگی و میراث تاریخی بازمانده، باعث از بین رفتن بخش بزرگی از میراث طبیعی از جمله مسیل ها شده است . مسیل فرحزاد یکی از این مسیل ها در شمال کلان شهر تهران می باشد . با ساماندهی مسیل ها، منظر شهری، محدوده های گردش گاهی و تفریحی و نیز حفاظت از محیط زیست و چشم انداز توسعه پایدار شهری تحقق می یابد . در مناطق شهری، آحاد جامعه نقش مهمی را در ساماندهی مسیل ها ایفاء می کنند . این پژوهش با هدف ارزیابی تناسب ساماندهی مسیل شهری فرحزاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی نظیر خاک، شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، جهت شیب دامنه، فرازا، پوشش گیاهی و بارش انجام شده است . پژوهش بر پایه روش توصیفی - تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از نرم افزار GIS و نیز مدل تحلیل سلسله مراتبی در قالب نرم افزار Expert choice انجام گرفته و طی آن نقشه تناسب ساماندهی مسیل های شهری براساس فاکتورهای ژئومورفولوژیکی پیشنهاد شده است . یافته های این پژوهش نشان می دهند که بیشترین مساحت مسیل ساماندهی شده از لحاظ درنظر گرفتن فاکتورهای ژئومورفولوژیکی در وضعیت تناسب بسیار کم و کم (44 درصد ) قرار دارد . همچنین، درصد مساحت منطقه نیز دارای وضعیت تناسب بسیارزیاد و زیاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی جهت ساماندهی بوده است . همچنین آنالیز تصاویر ماهواره ای لندست +ETM طی سال های 2005 و 2010 ( پیش و پس از ساماندهی ) و مقایسه آنها مشخص نمود که پوشش گیاهی مسیل فرحزاد پس از ساماندهی نسبت به سال های پیش از ساماندهی 26 درصد افزایش یافته است .
۱۱.

بررسی تغییرات خط ساحلی کرانه های جنوب خاوری دریای خزر طی دوره زمانی 2015-1987(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسوب گذاری تغییرات خط ساحلی جنوب خاوری دریای خزر بندر امیرآباد بندر صدرا (نکاء)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۳ تعداد دانلود : ۶۳۱
مناطق ساحلی، محیط های پویا و تاثیرپذیری هستند که پیوسته خود را با اثر فرایندها و پارامترهای مورفوژنز دریایی از جمله کشندها، جریان های دریایی و امواج، فصول و دگرگونی های آب وهوایی سازگار می سازند. تغییر و تحول سریع خطوط ساحلی و سیماهای مورفولوژیکی یکی از ویژگی های مهم این مناطق به ویژه در اطراف بنادر و دیگر سازه های انسان ساخت می باشد. پایش تغییرات منطقه ساحلی و حفاظت از آن بخش بسیار مهم و حیاتی در برنامه مدیریت یکپارچه منطقه ساحلی به منظور دست یابی به توسعه پایدار است. خطوط ساحلی از پویاترین سیماهای سطح کره زمین به شمار می آیند. بنابراین، تهیه نقشه خطوط ساحلی و میزان تغییرات آن جهت برنامه ریزی و استفاده بهینه از سواحل امری بسیار ضروری است. منطقه مورد بررسی در این پژوهش کرانه های جنوب خاوری دریای خزر در اطراف بنادر امیرآباد و صدرا (نکاء) را دربرمی گیرد. در این پژوهش، به منظور پایش تغییرات خط ساحلی، از تصاویر ماهواره ای Landsat سری سنجنده های TM & ETM+ (5، 7 و 8) برای سال های 1987، 2001 و 2015 استفاده شده است. به منظور تعیین میزان تغییرات و جابجایی مکانی خط ساحلی در منطقه مورد مطالعه، ابتدا بهترین ترکیب باندی و تک باندی جهت استخراج خط ساحلی انتخاب گردید. سپس، جابجایی خط ساحلی را بر روی تصاویر مربوط به سال 1987، 2001 و 2015 در هشت نقطه و با رعایت فاصله 2000 متر اندازه گیری گردید. در ادامه، میزان رسوب گذاری و فرسایش در منطقه نیز محاسبه شد. یافته های پژوهش نشانگر آن می باشند که خط ساحلی طی دو دوره مورد بررسی یعنی از سال 1987 تا 2001 و از سال 2001 تا 2015 در بیشتر نقاط به سوی دریا پیشروی نموده و تنها در بخش های خاوری بنادر امیرآباد و صدرا (نکاء) دچار فرسایش شده است. بیشترین مقدار پیشروی و پسروی خط ساحلی از سال 2001-1987 به ترتیب 450 و 68 متر بوده است. درحالی که این مقادیر طی 2015-2001 به ترتیب برابر با 311 و 112 متر بوده است. همچنین، در مجموع میزان رسوب گذاری و فرسایش انجام شده در کرانه های منطقه از سال 2015-1987 حدود 69/5 کیلومتر مربع و 53/0 کیلومتر مربع بوده است.
۱۲.

ارزیابی فعالیت های نوزمین ساختی با استفاده از شاخص های ژئومورفیک ( مطالعه موردی : شمال غرب تاقدیس کبیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان ایلام شاخص های ژئومورفیک نو زمین ساخت تاقدیس کبیرکوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۲ تعداد دانلود : ۴۶۲
تاقدیس کبیر کوه یکی از مهم ترین ارتفاعات زاگرس چین خورده بوده و بررسی سابقه لرزه خیزی و همچنین شواهد ژئومورفولوژیکی حاکی از ادامه حرکات نو زمین ساخت در این منطقه می باشد. با توجه به واقع شدن منطقه در زون زاگرس به عنوان لرزه خیزترین زون ساختمانی کشور و ادامه حرکات زمین ساختی در آن ،ارزیابی فعالیت های نوزمین ساختی جهت شناخت این نوع فعالیت ها در منطقه ضروری می باشد. هدف از این پژوهش ارزیابی فعالیت های نوزمین ساختی تاقدیس کبیر کوه با استفاده از شاخص های ژئومورفیک می باشد. در این راستا از شاخص های ژئومورفیک، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، شاخص منحنی هیپسومتریک(Hc)، شاخص سینوسیته جبهه کوهستان(Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (Sl)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af) و شاخص واحد(Iat) استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که منطقه موردمطالعه ازلحاظ فعالیت نو زمین ساخت به سه بخش جنوب شرقی با فعالیت نو زمین ساخت شدید، دامنه غربی و قسمت هایی از دامنه شرقی با فعالیت نوزمین ساختی متوسط و بخش سوم که در منطقه پراکندگی دارد، با فعالیت نوزمین ساختی کم تقسیم می شود. مقادیر شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی حاکی از فعال بودن حرکات نوزمین ساختی در بخش های از منطقه است. تنوع لیتولوژیکی، وقوع زمین لغزش ها و دره های کارستی بر میزان کمی شاخص های ژئومورفیک مؤثر بوده و درنهایت می توان گفت که حرکات نوزمین ساختی در قسمت های مختلف منطقه دارای شدت و ضعف بوده و در کل منطقه داری حرکات نو زمین ساخت متوسط می باشد.
۱۳.

برآورد عیار اقتصادی – توریستی ژئومورفوسایت های جزیره قشم و واکاوی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان با روش ارزش گذاری مشروط (CVM)

تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۲
ارزش گذاری اقتصادی به عنوان ابزاری برای تمایز میان «استفاده ناکارآمد ازکالاها وخدمات زیست محیطی» و «پی بردن به ارزش واقعی این منابع در فرآیند تصمیم سازی» در مدیریت زیست محیطی است. هدف از این مقاله برآورد عیار اقتصادی-توریستی ژئومورفوسایت های موجود در ژئوپارک قشم و تعیین میزان و عوامل موثر بر تمایل به پرداخت بازدید کنندگان برای بهره مندی از قابلیت های توریستی این پدیده های زمین شناختی بوده است. تحلیل عیار توریستی این پدیده های زمین شناختی می تواند نقش مهمی در رفع کاستی ها و نارسایی ها، پیش بینی نیازها و مدیریت کارآمد در راستای پیشبرد اهداف توسعه گردشگری در جزیره قشم داشته باشد. تحلیل عوامل موثر بر تمایل به پرداخت گردشگران، با استفاده از الگوی لوجیت (Logit) انجام گرفته و بر اساس روش حداکثر درست نمایی، شاخص های این مدل تعیین شده اند. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با بازدیدکنندگان از ژئوپارک قشم جمع آوری شده است. این داده ها در برگیرنده اطلاعات اقتصادی و اجتماعی گردشگران و داده های مورد نیاز برای تابع تمایل به پرداخت شامل میزان تحصیلات، شغل، جنس و سن پاسخ دهندگان، درآمد، فاصله، بعد خانوار، تمایلات زیست محیطی، امکانات رفاهی و بهداشتی و قیمتپیشنهادی بوده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حدود 88 درصد افراد مورد بررسی، حاضر به پرداخت مبلغی برای استفاده توریستی از ژئوپارک جزیره قشم بوده اند. متوسط تمایل به پرداخت گردشگران برای هر بازدید 8341.39 ریال و ارزش توریستی سالانه این ژئومورفوسایت ها 41706950000 ریال برآورد گردیده است. همچنین متغیرهای تحصیلات، بعد خانوار، درآمد، فاصله، تمایلات زیست محیطی، میزان رضایت و قیمت پیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد داشته و حائز اهمیت آماری هستند.
۱۴.

مطالعه ژئومورفولوژی (مرفوتکتونیک) بخش میانی طاقدیس کبیرکوه ایلام (محدوده بین پشته اریشت تا امامزاده شاه محمد کوه نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک تاقدیس کبیرکوه شاخص های مورفو تکتونیک لند فرم ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۸ تعداد دانلود : ۵۵۶
اندازه گیری های کمی به ژئومورفولوژیست ها این امکان را می دهد که لندفرم های مختلف را بررسی و شاخص های ژئوموریک را محاسبه کنند. ازجمله مهم ترین عوارضی که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس هستند رودخانه ها، شبکه های زهکشی و عوارض توپوگرافی می باشند. حوضه ی آبخیز طاقدیس کبیرکوه در زاگرس میانی، در محدوده ی جغرافیایی استان ایلام واقع شده است که شواهد ژئومورفولوژیکی در این حوضه نشان از فعالیت نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر دارد. در این مطالعه به منظور ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی اخیر در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه، تعداد 30 حوضه آبریز به همراه طولانی ترین مسیر احتمالی عبور رودخانه آن ها در محیط ArcGIS10.1 ، استخراج گردیده و سپس شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی رود (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی (T)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf) و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص سینوسیته کانال رودخانه (S) مورداندازه گیری قرارگرفته اند. درنهایت، با تلفیق شاخص های مزبور، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در این بخش از تاقدیس مزبور ارائه گردید. بر این اساس در 28 زیر حوضه منطقه، سطح فعالیت تکتونیکی با شدت متوسط تا بالا عمل می کند. نتایج به دست آمده از این روش با شواهد صحرایی و ژئومورفولوژیکی مانند تغییرات شدید در نیمرخ طولی رودخانه ها، پیشانی های مستقیم کوهستان، تنگه ها، عدم تقارن شبکه زهکشی، سطوح مثلثی، دره های V شکل ، شیب های تند، زمین لغزش ها و همچنین گزارش مرکز لرزه نگاری کشور مبنی بر ثبت بیش از 1000 زمین لرزه در سال 1393 در این محدوده همخوانی خوبی داشته و بیانگر فعالیت نئوتکتونیکی در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه می باشد.
۱۵.

بازسازی برف مرزهای کواترنر پایانی در محدوده سایت ریگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خط برف دائمی یخچال خط تعادل آب و یخ کواترنر پایانی ریگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۴ تعداد دانلود : ۶۸۰
قلمروهای یخچالی سایت ریگ در جنوب استان چهارمحال بختیاری با هدف ردیابی شواهد فعالیت های یخچالی، تعیین برف مرزها، بازسازی شرایط رطوبتی و دمایی گذشته، تعیین خط تعادل آب و یخ کواترنر پایانی و بررسی وجود رابطه میان پراکندگی سیرک ها با جهات ناهمواری ها مورد مطالعه قرار گرفت. از روش های درون یابی در بازسازی داده های اقلیمی و هیدرولوژیکی و نیز از روش مطالعه کف سیرک پورتر و روش رایت در تعیین برف مرز گذشته استفاده شد. نتایج بدست آمده از روش پورتر، ارتفاع 2812 و همچنین روش رایت، ارتفاع 2836 متری را به عنوان برف مرز گذشته نشان می دهد. همچنین خط تعادل آب و یخ بدست آمده در ارتفاع 2109 متری قرار دارد. نتایج نشان دهنده ی شکل گیری حدود 89/32 درصد از سیرک ها در دامنه های رو به قطب و 66/25 درصد دیگر در دامنه های رو به استوا می باشد.
۱۶.

نقش متغیرهای ژئومورفیکی رودخانه ای در مخاطرات سیلاب شهرهای کوهستانی (مطالعه موردی: شهر طرقبه، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفیکی رودخانه ای مخاطره سیلاب شهرهای کوهستانی طرقبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
واحدهای ژئومورفیکی از اجزاء سیستم رودخانه ای محسوب می شوند، به طوری که در بسیاری موارد فرآیندهای ژئومورفیکی باعث بروز مخاطرات محیطی از جمله سیلاب می گردند. در این مقاله شهر طرقبه و حوضه آبخیز آن از لحاظ مخاطرات ناشی از فرآیندهای ژئومورفیکی رودخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. شهر طرقبه به عنوان منطقه نمونه بین المللی گردشگری در فاصله 20 کیلومتری کلان شهر مشهد، در خروجی حوضه به شدت تحت تأثیر متغیرهای ژئومورفیکی بالادست حوضه می باشد که در سیل خیزی شهر نیز موثر است. روش تحقیق به صورت تجربی- تحلیلی بوده و برای شناخت رفتار حوضه ی مورد مطالعه، ابتدا متغیرهای ژئومورفیکی رودخانه ای و فاکتورهای موثر در مخاطره سیلاب منطقه شامل؛ لیتولوژی، طبقات ارتفاعی، شیب، کاربری اراضی، بارش، پوشش گیاهی، تراکم زهکشی، فاصله از آبراهه، ضریب شکل، جهت شیب و خاک انتخاب شدند. سپس با تهیه لایه های مورد نیاز ، اولویت بندی و تعیین روابط بین این متغیرها با آسیب پذیری از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با کمک نرم افزار Expert Choice انجام گرفت. پهنه های بحرانی به لحاظ مخاطره سیلاب عمدتأ در محدوده تراکم روستاها، فضاهای تفرجی و ییلاقی، کاربری های گردشگری و شبکه دسترسی به کلان شهر مشهد می باشد. نکته حائز اهمیت این که عوامل انسان ساخت مانند تعرض مناطق مسکونی و تأسیسات شهری به حریم اصلی رودخانه و آبراهه ها، عدم رعایت اصول مهندسی در طراحی برخی سازه ها مانند ابعاد نامناسب پل ها بر روی رودخانه نیز عامل تشدید کننده مخاطرات سیلاب در منطقه هستند. تسطیح و تراس بندی دامنه ها به منظور ساخت و سازها نه تنها موجب به هم خوردن تعادل دامنه ها شده بلکه موجب افزایش وزن بار دامنه ها، بار جامد و شدت سیل خیزی نیز شده است. به طورکلی آسیب های ناشی از حرکات توده ای و سیلابی در محدوده شهر طرقبه تشدید گردیده است.  
۱۷.

شناخت عوامل مؤثر بر پراکنش و رخداد فروچاله ها در منطقه ی گازورخانی کرمانشاه با استفاده از رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رگرسیون لجستیک مورفومتری فروچاله گازورخانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۷۸ تعداد دانلود : ۶۱۸
در پژوهش حاضر، عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها به همراه مورفومتری آنها با تکیه برفروچاله ها مطالعه شده است. فروچاله ها اشکال غالب منطقه گازورخانی کرمانشاه را تشکیل می دهند. اولین قدم در شناخت و چگونگی گسترش پدیده کارست و به ویژه عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها در منطقه ی مورد مطالعه مورفومتری (ریخت سنجی) آنهاست. در این پژوهش طیّ بازدید میدانی، آنالیز نقشه های توپوگرافی رقومی 1:25000 و مدل رقومی ارتفاعی (Dem 10 m)، تعداد 200 فروچاله در منطقه شناسایی و پارامترهای مختلف فروچاله ها شامل: عمق، مساحت، محور اصلی و فرعی، جهت گیری محور اصلی و گسل، شاخص پیتینگ (میزان حفره حفره بودن) و نقشه ی تراکم اندازه گیری شد. فروچاله ها از نظر شکل ظاهری از نوع ساده، مرکب و پیچیده هستند. نتایج نشان داد در شیب بالاتر از 20 درجه فروچاله ای مشاهده نشد. نتایج تحلیل لجستیک نشان دادند که پراهمیت ترین متغیّرها در وقوع فروچاله ها به ترتیب گسل، ارتفاع و بارش هستند.
۱۸.

بررسی نقش مناظر ژئومورفولوژیکی و پتانسیل های ژئوتوریستی استان مرزی ایلام با استفاده از داده های مکانی، در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه پایدار استان ایلام ژئوتوریسم مناظر ژئومورفولوژیکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اکوتوریسم
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۵۱۵
کشور پهناور ایران شرایط جغرافیایی متنوعی دارد به طوری که از 13 اقلیم شناخته شده در جهان، 11 نوع آن را دارا می باشد. این امر باعث شده تا از لحاظ زیست محیطی، طبیعت گردی، تفریحی و اقتصادی توانایی های زیادی داشته باشد.زیر بنای توریستی هر منطقه طبیعت آن است و ژئوتوریسم به عنوان کیی از بخش های آن در سال های اخیر در جهان رشد چشمگیر و قابل توجهی داشته و در توسعه منطقه ای تأثیر زیادی گذاشته است. بازدید از مناظر ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی یکی از جنبه های اصلی ژئوتوریسم را تشکیل می دهد. استان ایلام با مساحت 19086 کیلومتر مربع در بین 31 درجه و 58 دقیقه تا 34 درجه و 15 دقیقه پهنای شمالی از خط استوا و 45 درجه و 24 دقیقه تا 48 درجه و 10 دقیقه درازای خاوری از نیمروز گرینویچ قرار گرفته است. این استان با دارا بودن جاذبه های ژئوتوریستی، ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی مانند کو ه ها، غارها، رودخانه ها، آبشارها و چشمه ها، یکی از مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم محسوب می شود. در این راستا، توجه به ظرفیت های طبیعی، حفاظت، معرفی و بهره گیری از جاذبه های ژئوتوریسمی می تواند در توسعه پایدار استان نقش مهمی داشته باشد، ضمن این که می تواند در حل مشکلاتی مانند بی کاری و ایجاد اشتغال در سطح استان نیز مؤثر واقع گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای، میدانی، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نقشه ها و تصاویر ماهواره ای ویژگی های ژئوتوریستی استان ایلام را بررسی می نماید.
۱۹.

آستانه های ژئومورفولوژیکی آبکند زایی در حوضه آبریزکچیک، شمال شرق استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لس آستانه ژئومورفولوژی آبکندزایی حوضه آبریز کچیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۸۷۶
آبکندزایی فرآیندی پیچیده است که به وسیله بسیاری از عوامل کنترل می شود و وابسته به آستانه هایی است که زمینه ایجاد آن را فراهم کرده اند. تبیین و ابداع مدل مناسب برای پیش بینی مکانی شکل گیری و گسترش آبکندزایی و مشخص کردن آستانه های ژئومورفولوژیکی موثر بر آن و نیز پهنه بندی این فرآیند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس در این پژوهش با استفاده از منابع موجود، در حوضه آبریز کچیک در شمال شرق استان گلستان با مساحت 8/3598 هکتار، با حضور در منطقه 35 آبکند نمونه انتخاب شد. مشخصات کمی و مورفومتری آنها یادداشت گردید. پس از بررسی تصاویر ماهواره ای و نقشه های پایه، در محیط GIS برای 9 عامل ژئومورفولوژی موثر در آبکندزایی نقشه تولید گردید و سهم و میزان هر آبکند از هر عامل ژئومورفولوژی از نقشه های تولیدی بدست آمد. سپس نقشه های تولیدی به دو سطح درگیر آبکند و غیر درگیر تبدیل گردید. در پایان با تولید جدول مربوطه برای هر عامل و هم پوشانی نقشه ها، نقشه نهایی و آستانه ها مشخص گردید. نتایج این پژوهش نشان داد کلیه عوامل ژئومورفولوژی به میزان دامنه اثرگذاری و آستانه های شان در شکل گیری و گسترش آبکند در منطقه مشارکت دارند.
۲۰.

بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک برای توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محدودیت ژئومورفولوژیک توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
عوارض و پدیده های طبیعی در مکان گزینی، پراکندگی، حوزه ی نفوذ، توسعه ی فیزیکی، و مورفولوژی شهری تاثیر بسزایی دارند. روند رشد شهر نشینی در ایران در پی تحولات اجتماعی و اقتصادی دهه های قبل، بدون تناسب با ظرفیت ها و امکانات طبیعی، پیامد های ناخوشایندی را در فضای کالبدی- زیستی درون شهری به وجود آورده است. با توجه به این موارد، هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه و مکان یابی مناسب آن در توسعه ی آینده می باشد. برای رسیدن به این هدف از نقشه ی توپوگرافی، زمین شناسی، زمین لغزش، کاربری اراضی، داده های سازمان هواشناسی، منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی بهره گرفته شده است. با استفاده از مدل رقوم ارتفاع(DEM)1:25000 سازمان نقشه برداری کشور اطلاعات مربوط به شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی منطقه مورد مطالعه به دست آمده است، سپس بر اساس مدل فازی در نرم افزار ARC GIS اقدام به پهنه بندی زمین برای توسعه ی فیزیکی شهر کرمانشاه بر پایه عوامل طبیعی و انسانی (طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، گسل، سیل، زمین لغزش، شدت فرسایش، کاربری اراضی و مناطق حفاظتی چهارگانه، خطوط انتقال نیرو، مناطق نظامی) شده است. در نقشه نهایی حاصل از ضرب فازی، سه محدوده به دست آمده است. محدوده ی نامناسب با مساحتی 51617 هکتار، منطقه ی متوسط با مساحت 1372 هکتار و منطقه ی مناسب با مساحت 1126 هکتار می باشد. عمده مناطق مناسب منطقه در قسمت های بالاتر از رودخانه ی قره سو در قسمت غرب محدوده در مسیر جاده کرمانشاه به سنندج شروع و تا شرق محدوده به صورت خطی ادامه پیدا کرده است. محدوده ی دیگر در قسمت جنوب غرب در مسیر جاده جوانرود- کرمانشاه قراردارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان