سمیرا نجف وند

سمیرا نجف وند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

پایش پدیده فرونشست دشت ها بر مبنای الگوریتم خودکار SNAP2STAMPS به روش تداخل سنجی راداری (PSI) (مطالعه موردی: دشت مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست زمین روش تداخل سنجی راداری (PSI) دشت مرند الگوریتم خودکار snap2stamps

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 999 تعداد دانلود : 95
در این تحقیق برای اولین بار به منظور خودکار سازی فرآیند پردازش و تحلیل فرونشست دشت مرند از تصاویر ماهواره ای راداری سنتینل-1 توسط پکیج SNAP2StaMPS استفاده شده است. در سال های اخیر توسعه ناهمگون اراضی کشاورزی و برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی دشت مرند در استان آذربایجان شرقی موجب بروز پدید فرونشست زمین در سطح این دشت شده است. لوله زایی میله چاه های منطقه، شکاف های افقی در سطح این دشت، حکایت از رخداد فرونشست سطح زمین دارد. در این تحقیق برای تعیین نرخ جابجایی در جهت خط دید ماهواره، از الگوریتم پردازشی تداخل سنجی خودکار بین نرم افزار SNAP و StaMPS استفاده شد. نتایج فن تداخل سنجی PSI بروی 133 تصویر سنتینل-1 در مدار Descending ماهواره Sentinel-1، حاکی از نرخ جابجایی سالانه زمین برای دشت مرند از سال های 2016، 2017، 2018، 2019 و 2020 به ترتیب 7/13-، 12-، 2/15-،3/12 – و 1/13 سانتی متر دارد. جهت صحت سنجی نتایج، مقایسه میزان فرونشست حاصل از پردازش تداخل سنجی با میزان افت سطح آب های زیرزمینی در محدوده مطالعاتی از طریق روش تحلیل هیدروگراف واحد انجام شد. نتایج نشان می دهد که میزان افت سطح آب و نتایج حاصل از تحلیل هیدروگراف چاه های مشاهده ای منطقه، با نتایج حاصل نقشه های سری زمانی حاصل از تداخل سنجی تطابق دارند؛ بنابراین، از روش خودکار ارائه شده در این پژوهش می توان جهت پایش فرونشست زمین استفاده کرد.
۲.

پتانسیل سنجی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در شهرستان پاوه با استفاده از روش منطق Fuzzy

کلید واژه ها: حرکات دامنه ای زمین لغزش شهرستان پاوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 715 تعداد دانلود : 727
کشور ایران به واسطه شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی از تنوع محیطی و آب و هوایی بالایی برخوردار است. این تنوع در کنار ایجاد مزیت های نسبی فراوان، افزایش پتانسیل مخاطرات طبیعی مختلفی را موجب شده است. زمین لغزش یکی از پدیده های طبیعی است که در بسیاری از نقاط جهان به وقوع می پیوندد و اغلب وقوع آن در مکانهایی که بشر اسکان دارد و به فعالیت میپردازد، خسارات مالی و جانی زیادی به همراه داشته است. ارزیابی پتانسیل وقوع پدیده زمین لغزش در مناطقی که به دلیل وضعیت جغرافیایی و سازه های انسانی مستعد لغزش می باشند ضروری می نماید. این پدیده در مناطق کوهستانی پتانسیل بیش تری برای وقوع دارد به همین دلیل نواحی کوهستانی غرب کشور از نظر وقوع زمین لغزش بسیار مستعد هستند. در این تحقیق سعی بر آن شده است تا با استفاده از مدل منطق فازی مناطق مستعد لغزش در منطقه موردمطالعه شناسایی شوند. به منظور بررسی و پهنه بندی مناطق مساعد برای وقوع زمین لغزش از پارامترهای ژئومورفولوژی، زمین شناسی و انسانی استفاده شده است. روش کار به گونه ای است که ابتدا لایه های اطلاعاتی تهیه و سپس با استفاده از نظر کارشناسان به صورت فازی شده و قابل مقایسه در آمده اند. در نهایت هرکدام از لایه ها در نرم افزار ARC GIS با استفاده از دستور Raster calculator با استفاده از منطق فازی با هم تلفیق شده اند و نقشه نهایی حاصل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که شهر پاوه به دلیل وجود خطوط گسلی، شبکه رودخانه، راه ارتباطی و شیب زیاد داری پتانسیل بالایی در جهت وقوع لغزش هستند. همچنین بخش های عمده ای از مناطق جنوب و جنوب غربی شهرستان نیز پتانسیل بالایی جهت حرکات لغزشی دارند. مجموعه-ای از عوامل فوق بیانگر پتانسیل منطقه جهت وقوع حرکات دامنه ای به خصوص لغزش است.
۳.

مکان یابی مناطق مستعد توسعه فیزیکی شهری با استفاده از روشهای OWA و ANP (مطالعه موردی: شهر بیجار)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی بیجار توسعه شهری ANP OWA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 970 تعداد دانلود : 937
امروزه بسیاری از نواحی شهری کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سبب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آن ها شده اند و این روند موجب حرکت به سمت پیرامون و تغییر کاربری اراضی شده است. توسعه ی فیزیکی شهر، فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهت های عمودی و افقی از حیث کمی و کیفی افزایش می یابد. با توجه به قرارگیری شهر بیجار در یک منطقه کوهستانی و وجود نواحی کوهستانی از جمله نقاره کوب و کوه نسار در محدوده شهری این شهر، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده است تا نواحی مستعد جهت اهداف توسعه شهری با استفاده از روش های میانگین گیری وزن دار ترتیبی و تحلیل شبکه ای صورت گیرد. به منظور پتانسیل سنجی منطقه موردمطالعه از معیارهای ژئومورفولوژیکی، زمین شناسی و انسانی استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از تهیه لایه های اطلاعاتی در محیط ARCGIS، لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار IDRISI شده است و کار پهنه بندی در این نرم افزار صورت گرفته است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) لایه های اطلاعاتی وزن دهی شده اند و سپس با استفاده از روش میانگین گیری وزن دار ترتیبی (OWA) باهم تلفیق شده اند و در نتیجه مناطق مستعد جهت اهداف توسعه شهری بر مبنای مدل تلفیقی ANP و OWA در سه کلاس طبقه بندی شده اند. طبق نتایج ، کلاس مناسب شامل قسمت های شمال و شمال غربی محدوده مطالعاتی و منطبق بر جاده بیجار-زنجان و همچنین جاده بیجار-سنندج می باشد که به دلیل شیب کم، موقعیت ارتباطی مناسب، کاربری مناسب و فاصله از خط گسل دارای تناسب بالایی جهت اهداف مورد نظر هستند. اما کلاس نامناسب اغلب منطبق بر ارتفاعات و مناطق پرشیب و همچنین حریم رودخانه و خطوط گسل قرار دارند که بخش عمده ای از مناطق جنوبی محدوده مطالعاتی را دربرگرفته است.
۴.

ساماندهی مسیل شهری فرحزاد در شمال کلان شهر تهران از دیدگاه ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ساماندهی مسیل شهری مسیل فرحزاد ارزیابی ژئومورفولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 12 تعداد دانلود : 655
توسعه بی رویه شهر تهران، طی نیم قرن گذشته علاوه بر نابودی بخش هایی از بافت تاریخی و منسجم و نیز فرسوده کردن سرمایه های فرهنگی و میراث تاریخی بازمانده، باعث از بین رفتن بخش بزرگی از میراث طبیعی از جمله مسیل ها شده است . مسیل فرحزاد یکی از این مسیل ها در شمال کلان شهر تهران می باشد . با ساماندهی مسیل ها، منظر شهری، محدوده های گردش گاهی و تفریحی و نیز حفاظت از محیط زیست و چشم انداز توسعه پایدار شهری تحقق می یابد . در مناطق شهری، آحاد جامعه نقش مهمی را در ساماندهی مسیل ها ایفاء می کنند . این پژوهش با هدف ارزیابی تناسب ساماندهی مسیل شهری فرحزاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی نظیر خاک، شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، جهت شیب دامنه، فرازا، پوشش گیاهی و بارش انجام شده است . پژوهش بر پایه روش توصیفی - تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از نرم افزار GIS و نیز مدل تحلیل سلسله مراتبی در قالب نرم افزار Expert choice انجام گرفته و طی آن نقشه تناسب ساماندهی مسیل های شهری براساس فاکتورهای ژئومورفولوژیکی پیشنهاد شده است . یافته های این پژوهش نشان می دهند که بیشترین مساحت مسیل ساماندهی شده از لحاظ درنظر گرفتن فاکتورهای ژئومورفولوژیکی در وضعیت تناسب بسیار کم و کم (44 درصد ) قرار دارد . همچنین، درصد مساحت منطقه نیز دارای وضعیت تناسب بسیارزیاد و زیاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی جهت ساماندهی بوده است . همچنین آنالیز تصاویر ماهواره ای لندست +ETM طی سال های 2005 و 2010 ( پیش و پس از ساماندهی ) و مقایسه آنها مشخص نمود که پوشش گیاهی مسیل فرحزاد پس از ساماندهی نسبت به سال های پیش از ساماندهی 26 درصد افزایش یافته است .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان