عصمت دانش

عصمت دانش

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۵ مورد از کل ۴۵ مورد.
۴۱.

رابطه سبک های یادگیری و خودکارآمدی دانشجویان گروه های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارامدی دانشجویان سبک یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۰۸
هدف پژوهش تعیین رابطه بین سبک های یادگیری و خودکارامدی دانشجویان گروه های تحصیلی علوم انسانی، فنی-مهندسی و علوم پایه بود. روش: روش پژوهش علّی-مقایسه ای و همبستگی و جامعه آماری شامل 0767 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 89- 88 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی از میان آن ها 364 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (1999) و خودکارآمدی عمومی شرر (1982) بود. یافته ها: یافته ها نشان داد دانشجویان علوم انسانی سبک یادگیری انطباق یابنده، دانشجویان فنی- مهندسی سبک همگرا و دانشجویان علوم پایه سبک جذب کننده داشتند. رابطه خودکارامدی و گروه تحصیلی و جنس معنادار بود. خودکارامدی دانشجویان فنی-مهندسی نسبت به گروههای علوم انسانی و علوم پایه و دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر بالاتر بود. تفاوتی در سبک یادگیری دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد. نتیجه گیری: برای ایجاد یا افزایش خودکارامدی دانشجویان لازم است آنها از سبک های یادگیری هر رشته تحصیلی و مشاغل مرتبط با آن آگاهی یابند تا بتوانند از نظر تحصیلی و شغلی موفق باشند. همچنین باید تدابیری اتخاذ کرد تا سبکها و روشهای تدریس استادان در دانشگاه متناسب با سبک یادگیری خاص هر رشته تحصیلی باشد تا آموزش مطلوب تحقق یابد و دانشجویان بتوانند مبانی رشته تخصصی خود را یاد بگیرند و از دانش خود به طور کاربردی استفاده کنند تا خود را افرادی کارآمد بدانند.
۴۲.

رابطه بین سبک های فرزند پروری ادراک شده با مشکلات تصمیم-گیری شغلی در دانشجویان دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سبک های فرزند پروری ادراک شده تصمیم گیری شغلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های فرزند پروری ادارک شده و مشکلات تصمیم گیری شغلی دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 90-1389 دانشگاه شهید بهشتی بود. با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 375 دانشجو انتخاب ولی به علت ناقص بودن 15 پرسشنامه کنار گذاشته شد و در نهایت 360 پرسشنامه تحلیل شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های تصمیم گیری شغلی گاتی (1996) و سبک های فرزند پروری مایر (1965) استفاده شد. برای تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد با سبک فرزند پروری ادارک شده ی سهل گیر و مقتدر در مقایسه با افراد با سبک فرزند پروری ادارک شده ی مستبد و سهل انگار از مشکلات تصمیم گیری شغلی کمتری بر خوردارند و تفاوت معناداری بین افراد بین سبک فرزند پروری سهل انگار و مستبد وجود ندارد. همچنین متغیر بعد فرزند پروری محبت- طرد را می توان به عنوان پیش بین ترین بعد سبک فرزند پروری در مشکلات تصمیم گیری شغلی قلمداد کرد. نتیجه گیری: شیوه تربیتی حمایتی والدین در میزان مشکلات تصمیم گیری شغلی نقش دارد. فرزندانی که والدین آنها والدین حمایت گری هستند، بیشتر متمایل به شیوه تربیتی مقتدرانه هستند و از مشکلات تصمیم گیری شغلی کمتری رنج می برند.
۴۳.

اثربخشی هیپنوتیزم درمانگری شناختی بر کاهش تنیدگی ادراک شده بیماران دچار مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیپنوتیزم درمانگری شناختی تنیدگی ادارک شده تنیدگی ادراک شده مثبت تنیدگی ادراک شده منفی مالتیپل اسکلروزیس (ام اس)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۴۳۵
زمینه: مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده و مزمن مغز و نخاع می باشد که موجب بروز نشانه های مرضی گسترده ای شامل حرکات عضلانی، تعادل و بینایی و اختلالات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و تنیدگی می گردد و اثرات مهمی بر زندگی این بیماران می گذارد. اما آیا هیپنوتیزم درمانگری شناختی می تواند تنیدگی این بیماران را کاهش دهد وکیفیت زندگی آنها را بهبود بخشید؟ هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی هیپنوتیزم درمانگری شناختی بر کاهش تنیدگی ادراک شده بیماران دچار ام اس بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 236 بیمار دچار ام اس از نوع عودکننده - فروکش کننده مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی مغز و اعصاب واقع در شهر تهران در بازۀ زمانی دی 1396 تا خرداد 1397 بود. بدین منظور 30 نفراز این جامعه با روش نمونه گیری در دسترس بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش وگواه گمارده شدند. پرسشنامه تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) توسط آزمودنی های هردوگروه در مراحل قبل، بعد از مداخله و پیگیری کامل گردید. درمان انفرادی در 8 جلسه یک ساعته هفتگی بر اساس پروتکل اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی برکاهش تنیدگی ادراک شدۀ بیماران دچار ام اس (محقق ساخته، 1397) به گروه آزمایش ارائه و داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که اجرای هیپنوتیزم درمانگری شناختی منجر به کاهش معنادار میانگین نمرات مؤلفه های تنیدگی ادراک شده منفی، مثبت و تنیدگی ادراک شده کل درگروه آزمایش شده است (0/01> p ). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر هیپنوتیزم درمانگری شناختی روش مؤثری برای کاهش پایدار تنیدگی ادراک شده در بیماران دچار ام اس است.
۴۴.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکنترل خشم نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش گروهی ذهن مشفق آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل خشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم متوسطه دوم شهر کرج در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل خشم نواکو (AI) (1994) بود. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 5/1ساعته و مداخله آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طی10 جلسه 5/1 ساعته انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش گروهی ذهن مشفق و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان موثر است (05/0>P). همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم نوجوانان دختر موثر می باشند.
۴۵.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی شناختی - رفتاری توانبخشی شناختی رایانه ای عملکرد خواندن نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان