علیرضا ایلدرمی

علیرضا ایلدرمی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ملایر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۲۱.

برآورد دبی حداکثر سیلاب، ظرفیت انتقال و رسوب حوضه آبریز سنقر با استفاده از دو مدل GIUH و WinTR-55(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدروگراف فرسایش و رسوب سرعت جریان ضریب مانینگ حوضه آبریز سنقر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
در یک حوزه آبریز بین وقایع هیدرولوژیکی نظیر جریان های سیلابی با ساختار ژئومورفولوژیکی حاکم بر آن ارتباط منطقی وجود دارد. هدف این تحقیق محاسبه دبی اوج هیدروگراف و وضعیت انتقال و رسوب با استفاده از دو مدل GIUH و WinTR-55 در حوزه آبخیز سنقر از زیرحوزه های کرخه است . ابتدا حوزه به 8 زیر حوزه و چهار Reach تقسیم و سپس پارامترهای از قبیل مساحت، نسبت انشعاب، نسبت طول، سرعت جریان، عرض کف آبراهه، شیب آبراهه، جنس و طول مسیرجریان، ضریب زبری مانینگ، شیب کناره ها و مقاطع آبراهه، نوع جریانات، بارندگی 24 ساعته در هر زیر حوزه تعیین و مقادیر دبی اوج هیدروگراف محاسبه گردید. نتایج نشان داد که مقادیر دبی اوج محاسباتی توسط مدل GIUH به میزان 52/6 درصد بیشتر از مقادیر دبی اوج محاسباتی توسط مدل WinTR-55 می باشد. نتایج نشان داد که در زیرحوزه های S1 و S2 S6 و S8 بعلت کوهستانی بودن و افزایش شیب و سرعت جریان، ظرفیت انتقال رسوب بالا رفته و فرسایش فعال می باشد. در زیرحوزه های S3 و S4 و S5 S7 به دلیل شیب کم و کاهش سرعت جریان ظرفیت انتقال پایین و رسوبگذاری اتفاق افتاده است. همچنین مقادیر RMSE و R2 محاسبه شده برای هر دو مدل نشان داد که مدل WinTR-55 نسبت به مدل GIUH دقت و کارایی بالاتری در برآورد دبی اوج حوزه دارد.
۲۲.

بررسی انتقال رسوب و تغییرات بستر رودخانه یلفان سداکباتان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودخانه آبشینه شبیه سازی عددی مدل GSTARS 2.1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
مدل های ریاضی یکی از ابزارهای مهم برای پیش بینی مقدار رسوبگذاری در بستر رودخانه ها و مخازن سد هستند که بر معادلات حاکم بر پدیده های مؤثر در انتقال، توزیع و  انباشت رسوب مبتنی می باشند. هدف از این تحقیق بررسی اتتقال رسوب و تغییرات پروفیل بستر در راستای طولی و عرضی در رودخانه یلفان سد اکباتان با استفاده از مدل 2/1    GSTARS می باشد . بررسی تغییرات مقاطع 1، 2و 3 با نتایج حاصل از شبیه سازی مدل نشان می دهد که دارای مطابقت قابل قبولی می باشد و نشان می دهد که در مقطع 4 مقدار فرسایش نسبت به مقاطع قبل افزایش و در مقاطع پایین دست رسوبگذاری افزایش یافته است. به طوری که میزان تغییرات مقاطع عرضی رودخانه از بالا به طرف پایین دست تقریبا هم سو و هم راستا با نتایج مدل بوده و میزان خطای محاسبه شده نیز این نتیجه را تأیید می نماید . نتایج حاصل از بررسی خط القعر درمدل بیان کننده افزایش میزان رسوبگذاری به طرف پایین دست و بالا بودن میزان فرسایش و کف کنی در بستر رودخانه در بالا دست می باشد . مقادیر ضریب همبستگی وضعیت فرسایش و رسوبگذاری محاسبه شده توسط مدل 2.1   GSTARS در مقاطع شبیه سازی شده طی مراحل کالیبراسیون و صحت سنجی 72/0و این مقدار برای پروفیل طولی رودخانه 53/0 به دست آمد که در حد قابل قبولی می باشند. بررسی ها نشان می دهد که مدل حجم رسوب انتقالی را برابر 36/1 میلیون متر مکعب برآورد کرده و نزدیکی آن با مقدار اندازه گیری شده به میزان 42/1 میلیون متر مکعب نشان داد که معادله یانگ در مدل Gstars 2/1 نتایج قابل قبولی ارائه کرده است، بنابراین پیشنهاد می شود به منظور اطمینان و کارایی بیشتر نتایج حاصل از اجرای مدل های شبه دو بعدی، نتایج حاصل با استفاده از مدل های دیگر مانند River intake نیز ارزیابی و اجرا شود.
۲۳.

امکان سنجی ایجاد کمپ اکوتوریستی تفرجگاه بالخلی بولاغی شهر گرماب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوکمپ اکوتوریسم مکان یابی بالخلی بولاغی AHP و SWOT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۲۱
 امروزه، بررسی و شناخت مکان های مستعد برای کاربری اکو توریسم یکی از موضوعات مهمی است که موردتوجه برنامه ریزان صنعت توریسم قرار گرفته است. استفاده از منابع طبیعی به عنوان جاذبه های گردشگری بدون آسیب رساندن به آن، مقوله ای ایده آل در راستای توسعه پایدار است. هدف از این پژوهش، بررسی و امکان سنجی ایجاد کمپ اکو توریستی تفرجگاه بالخلی بلاغی شهر گرماب در شهرستان خدابنده استان زنجان بوده است. جامعه آماری این تحقیق حدود 300 نفر از بازدیدکنندگان در ماه و جمعاً در سال 3600 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری 255 نفر محاسبه شد. در این پژوهش سعی شد با استفاده از اطلاعات حاصله از طریق پرسشنامه به روش تصادفی ساده و روش تجزیه وتحلیل مدل SWOT و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار ARC GIS مکان های مستعد جهت اکو کمپ در منطقه شناسایی شود. نتایج حاصله از تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که تنها 4/0 درصد از مساحت شهرستان خدابنده برای استقرار کمپ های اکو توریستی بسیار مطلوب است. این موضوع نشان داد که منطقه موردمطالعه ازلحاظ استقرار کمپ های گردشگری با محدودیت های قابل توجهی روبرو است، به طوری که تنها 17/2 درصد از مساحت شهرستان دارای وضعیت مطلوب در این پهنه واقع شده است. این در حالی است که نتایج به دست آمده از تحلیل مدل SWOT نشان داد که مجموع امتیاز وزنی عوامل درونی 71/3 و مجموع امتیاز عوامل بیرونی 12/3 برای منطقه بالخلی بولاغی است که بررسی های حاصله با توجه به امتیاز وزنی راهبرد منطقه موردمطالعه نشانگر راهبرد تهاجمی است که این موضوع بیانگر استفاده برنامه ریزان از نقاط قوت و فرصت برای توسعه گردشگری منطقه موردمطالعه است.
۲۴.

تأثیر تغییرکاربری اراضی و توسعه ی فیزیکی شهر بر تغییرات رواناب سیلاب شهری با استفاده از روش NRCS-CN (مطالعه موردی: شهر اسدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روابط بارش رواناب مدل سازی هیدرولوژیک رواناب سطحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
تغییر کاربری اراضی یک چالش هیدرولوژیک در آبخیزداری شهری است که با تأثیر بر رواناب سطحی روش های مدیریت مناب ع آب را تغییر م ی دهد. تکنیک های سنجش از دور و استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند به بهبود و تسریع در مطالعات منابع طبیعی و مدیریت حوزه های شهری بیانجامد. در این تحقیق رابطه ی مقادیر گسترش شهری و رواناب حوزه با استفاده از مدل سازی هیدرولوژیک، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور بررسی شد. ابتدا برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی شهرستان اسدآباد از داده های رقومی سنجنده های TM و ETM+ ماهواره ی لندست های 5 و 7 ماه اردیبهشت در سال های 1992، 2002، 2014 استفاده شد. برای طبقه بن دی نظارت شده از روش حداک ثر احتمال و برای برآورد رواناب سطحی، روش سرویس حفاظت منابع ملی  (NRCS-CN)استفاده شد. سپس نقشه های کاربری اراضی، شماره منحنی و ارتفاع رواناب محاسبه و ترسیم شد. نتایج نشان داد که با افزایش مساحت کاربری شهری از سال 1992 تا 2014 به میزان 95/4  درصد و تغییرات رواناب سطحی تا 8/15 درصد افزایش داشته است. که حجمی معادل 350 مترمکعب خواهد بود که این حجم رواناب در یک شهر کوچک قابل ملاحظه و بعضاً خطرناک است. 
۲۵.

تأثیر تغییر مقاطع عرضی بر طغیان و ظرفیت انتقال رسوب رودخانه آبشینه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفولوژی فرسایش و رسوبگذاری HEC-RAS آبشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۳۵۳
امروزه تحلیل و شبیه سازی طغیان و انتقال رسوب با مدل های مهندسی رودخانه کاربرد فراوانی در هیدرولیک جریان دارند. هدف از این تحقیق، شبیه سازی تأثیر تغییر شکل هندسی مقاطع عرضی -رودخانه آبشینه همدان بر فرآیندهای جریان و انتقال رسوب با استفاده از نرم افزار SMADA و شبیه-سازی هیدرولیکی رودخانه با مدل HEC-RAS می باشد. بررسی ها نشان می دهد که تغییرات عرضی رودخانه آبشینه به تغییرات مکانی الگوی کنش (فرسایش و رسوب گذاری) نسبت داده می شود که به دلیل تکرار و فراوانی وقوع سیلاب های منفرد و بزرگ می باشد. همچنین به دلیل فرآیند فرسایش، افزایش سرعت آب و شیب زیاد، مقاطع عرضی بالا دستV شکل بوده و مقاطع میانی به دلیل فرآیند فرسایش و رسوبگذاری به شکلU و در انتهای مسیر به دلیل وجود سد اکباتان و باز شدگی بستر فرآیند انباشت رخ می دهد. نتایج حاصل از مدل HEC-RAS نشان می دهد که مقدار ظرفیت انتقال رسوب با رواناب و سرعت جریان رابطه مستقیم داشته و میزان رسوب از مقدار دبی و بارش تأثیر می-پذیرد و بیانگر این است که در مقطع عرضی از دوازده کیلومتری پایین دست تا مقطع عرضی موجود در نزدیکی سد، میزان جریان رسوب نمی تواند از بستر رودخانه و کناره ها طغیان کند لذا خطری برای مناطق حاشیه رودخانه در پی نخواهد داشت. اما در مقطع عرضی هشت کیلومتری پایین دست حوضه میزان دبی عبوری و رسوب از ظرفیت این مقطع بالا بوده و برای جلوگیری از انباشته شدن رسوبات و بالا آمدن بستر و طغیان رودخانه در این بازه، باید مدیریت لازم و ساماندهی مهندسی رودخانه انجام گیرد.
۲۶.

تأثیر تغییر اقلیم بر روند نوسانات دبی حوضه ی آبخیز گرگانرود-قره سو با استفاده ازمدل های گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سناریو های اقلیمی نوسانات دبی شبکه ی عصبی حوضه ی گرگانرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
                                              پیش بینی های اقلیمی نشان می دهد که افزایش غلظت گازهای گلخانه ای سبب تغییر در چرخه ی هیدرولوژیکی خواهد شد. هدف از این تحقیق ارزیابی تأثیر تغییر اقلیم بر دبی در حوضه ی آبخیز گرگانرود - قره سو در استان گلستان می باشد. در این مطالعه از آزمون های ناپارامتری جهت آنالیز روند و همبستگی در سری های زمانی پارامترهای اقلیمی و هیدرولوژیکی در دوره ی پایه استفاده گردید. سپس داده های دو مدل گردش عمومی جو HadCM3 و ECHAM4 با به کارگیری مدل LARS-WG طبق سه سناریوی A2، B1 و A1B برای منطقه ی مورد مطالعه طی دوره ی 2030-2011 ریزمقیاس گردید و از مدل شبکه ی عصبی پرسپترون چندلایه در مقیاس روزانه برای شبیه سازی دوره ی پایه ی 2008-1987 استفاده شد. دبی خروجی از حوضه برای سه سناریو در دو مدل HadCM3و ECHAM4 در دوره ی 2030-2011 تولیدگردید. نتایج نشان داد که دبی در دو ایستگاه تمر و اراز کوسه واقع در حوضه ی مورد مطالعه کاهش یافته است که در هیچ کدام از دو ایستگاه این کاهش معنی دار نیست. به علاوه تغییرات دمای حداقل و بارش تأثیر بیشتر و معنی داری را بر تغییرات جریان رودخانه ی حوضه داشته است. نتایج حاصل نشان دهنده ی کاهش دبی در تمام سناریوهای ذکر شده دو مدل گردش عمومی جو در دوره ی آینده نسبت به دوره ی پایه خواهد بود.
۲۷.

تحلیل پتانسیل های طبیعت گردی شهرستان لنجان و عوامل مؤثر بر توسعه آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: گردشگری طبیعت گردی شهرستان لنجان جاذبه های طبیعی برنامه ریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
گردشگری به عنوان یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصرحاضر، نقش مهمی در توسعه پایدارمحلی ایفا می-کند. امروزه نهادهای متولی صنعت گردشگری در سراسر دنیا به امورگردشگری در طبیعت و در ورای آن لزوم حفاظت محیط زیست بیش از هر زمان دیگری اذعان دارند. براین اساس شناخت پتانسیل های طبیعی مناطق و برنامه ریزی توسعه آن ها برای جذب اکوتوریست و بالا بردن سطح توسعه در مناطق از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شهرستان لنجان به دلیل جاذبه های طبیعی نظیر آبشارشاه لولاک، دهکده ساحلی زاینده رود، گردنه رخ، دریاچه قایق رانی حسین آباد و برخورداری از آب و هوای مناسب می تواند نقش مهمی در جذب گردشگر داشته باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی جاذبه های طبیعت گردی شهرستان لنجان، برنامه ریزی و ارائه راه کارهای مناسب برای توسعه گردشگری به ویژه طبیعت گردی است. در این مطالعه که با استفاده از پرسش نامه تنظیم شده است، با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی ضمن مطالعات کتابخانه ای، با پرسش از تعدادی از گردشگران داوطلب در مناطق طبیعت گردی شهرستان لنجان پتانسیل های طبیعت گردی این شهرستان بررسی شد و سپس از نرم افزار SPSS و آزمون هایی مانند یومان ویتنی، کروسکال والیس، آزمون همبستگی پترسون و نکویی برازش برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که توانمندی های طبیعت گردی منطقه بیشتر از دیگر جاذبه های گردشگری منطقه است. عدم شناخت پتانسیل های طبیعی منطقه در عدم توسعه طبیعت گردی موثر بوده است. هم چنین برنامه ریزی توان های اکوتوریستی شهرستان می تواند در توسعه آن موثرباشد.
۲۸.

مدلسازی تغییر مورفولوژی زمین لغزش با استفاده از مدل فلوئنت (مطالعه موردی دامنه شمالی الوند همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش شاخص های مورفومتری مورفولوژی مدل فلوئنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۸۴
با بررسی تغییر مورفولوژی و سرعت جابجایی زمین لغزش ها می توان میزان ناپایداری دامنه ها را مشخص نمود. هدف از این بررسی، مدلسازی سرعت جابجایی و تغییر مورفولوژی زمین لغزش مریانج در دامنه های شمالی الوند همدان با استفاده از شاخص های مورفومتری،  مدل پیش پردازندهGAMBIT   و مدل محاسبه گر FLUENT است. ابتدا  ابعاد لغزش ها اندازه گیری و ضریب تغییر شکل عرضی، طولی و تغییر شکل زمین لغزش ها بررسی و سپس خواص سیال شامل مقدار چگالی و ویسکوزیته مواد لغزشی با نمونه گیری و انجام آزمایشات مکانیک خاک محاسبه و بر اساس شیب و  اعداد رینولدز سرعت و نحوه تغییر مورفولوژی زمین لغزش برای زمان های 0، 50 و 100 ثانیه  اندازه گیری و محاسبه شد. نتایج بررسی شاخص های مورفومتری نشان داد که زاویه شیب و آب بر گسترش جانبی و تغییر شکل عرضی مواد لغزش یافته تأثیر فراوان دارد. بررسی های مربوط به تحول مورفولوژی لغزش نشان می دهد که در لغزش ابتدا تغییرشکل طولی خیلی ضعیف و سپس تغییر شکل عرضی ضعیف رخ داده است. نتایج حاصل از محاسبه معادلات رینولدز در مدل فلوئنت نشان می دهد که نحوه حرکت اولیه و جداسازی توده لغزشی تحت تأثیر  نیروی ثقل و شیب در نخستین ثانیه های حرکت به شکل طولی  و در ثانیه 50 به شکل نه چندان عرضی و بعد از گذشت زمان و با کاهش اثر نیروی ثقل و شیب در ثانیه 100 به شکل  کاملا عرضی و جانبی می باشد. نتایج حاصله نشان داد که هر چقدر ویسکوزیته توده لغزشی بیشتر باشد تشکیل پیشانی قارچی شکل با شدت بیشتری را می دهد و با افزایش نرخ جریان ورودی سیال حجم توده لغزشی و تغییر مورفولوژی آن افزایش وگسترش جانبی توده نیز در پایین دست بیشتر می شود. همچنین نتایج حاصل از بررسی مدل فلوئنت و میدانی با نتایج حاصل از شاخص ها کاملا منطبق می باشد.
۲۹.

بررسی تأثیر تغییرکاربری اراضی و اقلیم بر رواناب حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل SWAT (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم حوضه ی گرین رواناب کاربری اراضی مدل SWAT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیده ی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب س طحی حوضه ی آبخیز م ی تواند به مدیریت چالش های منابع آب و برنامه ریزی صحیح و مدیریت حوضه های آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. ب رای پیش بینی کاربری اراضی حوضه ی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سال های 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA  مارکوف استفاده و نقشه ی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی داده های بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجی های مدل HADCM3 جهت پیش بینی اقلیم آتی حوضه ی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحله ی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیش بینی متغیرهای مورد بررسی در حوضه ی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج به دست آمده نشان می دهد با ثابت ماندن روند تغییرات دوره ی پایه در سال های 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده می شود که در اکثر ماه های سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دوره ی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب می گردد. در نهایت نتایج نشان  داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دوره ی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد می شود. 
۳۰.

مقایسه اثر تغییر کاربری اراضی و اقلیم بر رواناب یک حوضه آبخیز کوچک کوهستانی (مطالعه موردی :حوضه آبخیز گرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم حوضه گرین رواناب کاربری اراضی مدل SWAT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۷۱
در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب یک حوضه کوهستانی برف گیر در زاگرس مرکزی از مدل هیدرولوژی SWAT استفاده شد. کاربری اراضی حوضه آبخیز گرین در سال 1986 از اداره منابع طبیعی همدان استخراج و در سال های 2000 و 2014 از تصاویر ماهواره لندست 8 تهیه شد. نقشه کاربری اراضی در سال 2042 با استفاده از مدل مارکوف و CA مارکوف پیش بینی شد. برای پیش بینی اقلیم آینده از مدل HadCM3 استفاده شد و خروجی های آن با مدل LARS-WG ریزمقیاس نمایی شد. با توجه به ضریب نش - ساتکلیف، ضریب تبیین، P-factor، و R-factor به دست آمده در مرحله واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0، 60/0، 47/0، و 09/0) و مرحله اعتبارسنجی (به ترتیب برابر با 71/0، 72/0، 59/0، و 02/0)، این مدل دارای کارایی قابل قبولی است. نتایج نشان می دهد که این منطقه تا سال 2042 شاهد افزایش 28/2درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2درصدی مساحت مرتع، روند کاهشی میانگین بارش ماهانه و روند افزایشی میانگین دما خواهد بود. همچنین، کاهش میزان رواناب ناشی از تغییر کاربری اراضی (5/6درصد) نسبت به اثر تغییر اقلیم در این حوضه کوهستانی (7/10درصد) کمتر است.
۳۱.

تأثیر شدت فرسایش بادی و بیابان زایی در تخریب زیستگاه منطقه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی مناطق بیابانی بیابان بیابان زایی الگوی IRIFREA منطقه قهاوند همدان ارزش زیستگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۴۱۰
بررسی فرسایش بادی در مناطق بیابانی و کاهش ارزش زیستگاه های واقع در آنها، موضوعی است کهکمتر بررسی شده است؛ ازاین رو،توجه به اهمیت گونه های جانوری و تشریح رابطه علمی بین میزان فرسایش بادی و وضعیت زیستگاه های مناطق بیابانی از اهداف اصلی پژوهش حاضر هستند. به این منظور، ابتدا منطقه بیابانی قهاوند در شرقی ترین بخش استان همدان انتخاب و با بررسی عوامل نه گانه مؤثر بر فرسایش بادی شامل سنگ شناسی، شکل اراضی و میزان پستی و بلندی، سرعت و وضعیت باد، بافت خاک و پوشش غیرزنده سطح خاک، نوع و پراکنش نهشته های بادی و مدیریت اراضی بر اساس الگوی IRIFR.E.A، هفت واحد کاری شامل دشت ریگی دانه متوسط (مخروط افکنه)، تپه های تثبیت شده، دشت رسی، پهنه های نمکی دانه ریز یا پف کرده، تپه های فعال، اراضی تغییر کاربری یافته و روستایی تعیین و نقشه واحدهای کاری ژئومورفولوژی تهیه شد. برای ارزیابی شدت فرسایش بادی در هر یک از واحدهای کاری، عوامل نه گانه مؤثر در فرسایش بادی امتیازدهی شدند و نقشه هم فرسای منطقه تهیه شد. گونه های جانوری منطقه بر اساس مشاهده های میدانی و بررسی گزارش های موجود مشخص شدند و ارزش تقریبی هر یک از زیستگاه های منطقه بر اساس سه عامل متغیر غذا، آب و امنیت (تأثیرهای انسانی) و با استفاده از پرسش نامه و نظرهای کارشناسان شناسایی و با روش دلفی ارزش گذاری شد. سپس بررسی ها با تعیین همبستگی ارزش هر یک از زیستگاه های جانوری با میزان متوسط فرسایش بادی در آن زیستگاه انجام شدند. نتایج نشان دادند بیشترین امتیاز به تغییر کاربری اراضی و پهنه های نمکی دانه ریز یا پف و کمترین امتیاز به اراضی روستایی مربوط است. همچنین مشخص شد 04/7 درصد منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و بسیار شدید قرار دارد. نتایج بررسی ها نشان می دهند همبستگی خطی معکوس  و همبستگی لگاریتمی (ln) معکوس  بین میزان فرسایش بادی (wes) و ارزش زیستگاه (WH) وجود دارد؛ به این معنا که عوامل مؤثر در افزایش میزان فرسایش بادی بر کیفیت زیستگاه دارای تاثیر همبستگی معنادار و معکوس هستند و متناسب با اندازه خود از ارزش زیستگاه می کاهند؛ به طوری که با افزایش میزان فرسایش بادی در منطقه، منابع آب، غذا، پوشش گیاهی و امنیت از بین می روند یا محدود و موجب مهاجرت و کاهش تنوع گونه و تخریب زیستگاه می شوند.
۳۲.

فرسایش پذیری سازندهای زمین شناسی با استفاده از تحلیل بعد فرکتال شبکه زهکشی (مطالعه موردی: دامنه های شمالی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم زهکشی سازند زمین شناسی فرکتال ژئومورفولوژی کمی همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۳۹
سیستم شبکه هیدروگرافی تابعی از عوامل سنگ شناسی (سختی، نفوذپذیری، کیفیت و کمیت درزه ها و شکاف ها) و عوامل ساختمانی (وضعیت امتداد و شیب لایه ها، وجود یا عدم وجود گسل و ...) است. بنابراین مشخصات آبراهه های (جهت جریان، تراکم، نوع و شکل) تابعی از وضعیت سنگ و ناهمواری های  هر منطقه می باشد. در این بررسی ابتدا 4 سازند زمین شناسی شامل، گرانیت الوند، هورنفلس کلریت دار، سنگ آهک مارنی و شیست استرولیت دار انتخاب شد و در هر سازند یک پلات 2 در2 کیلومتری به صورت تصادفی - سیستماتیک  در هر سازند نصب و جهت بررسی شبکه زهکشی  از روش استرالر و مقایسه بهتر از بعد فرکتال نیز استفاده شده است. همچنین به منظور بررسی فرسایش پذیری سنگ ها و نقش آنها در تخریب سازند های دامنه شمالی توده کوهستانی الوند، مقاطع میکروسکپی با نمونه گیری از سنگ های گرانیت، شیست و هورنفلس انجام شد. نقشه فرسایش پذیری تهیه و با نتایج حاصل از بعد فرکتال و شبکه زهکشی مقایسه گردید. بررسی مقایسه ارقام فرکتال به دست آمده از پلات های 4 سازند نشان داد که بیشترین مقدار عدد بعد فرکتال معادل 33/1 و 31/1 به ترتیب مربوط به سازندهای هورنفلس کلریت دار و سنگ آهک مارنی می باشد که از تراکم زهکشی و همچنین توان فرسایشی بالاتری در منطقه برخوردار است. همچنین سازندهای شیست استرولیت دار با عدد فرکتال 27/1 در رتبه بعدی از نظر مقاومت به فرسایش قرار داشته و نهایتا سازندهای گرانیت الوند با کمترین مقدار عددی بعد فرکتال که معادل 22/1 و کمترین تراکم آبراهه به عنوان مقاوم ترین واحد سنگی یا سازند در منطقه همدان شناخته شده اند. به طور کلی نتایج نشان داد که با افزایش بعد فرکتال، همراه با پارامتر شبکه زهکشی، فرسایش پذیری سازند های زمین شناسی نیز افزایش می یابد. به علاوه نتایج حاصله از بررسی کانی شناسی مقاطع میکروسکپی نشان می دهد که سنگ های گرانیتی فرسایش پذیری کمتری نسبت به شیست، هورنفلس و آهک و مارن در مقابل فرسایش دارد.
۳۳.

اثر تغییر کاربری اراضی و خشک سالی بر رواناب حوضه ی زاگرس مرکزی (مطالعه ی موردی: حوضه ی تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی هیدروگراف SPI مدل بارش و رواناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
تغییر کاربری اراضی در آبخیزداری یک از عوامل مؤثر هیدرولوژیکی در تغییر رواناب سطحی و روش های مدیریت منابع آب است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر کاربری اراضی و خشک سالی بر رواناب حوضه ی آبخیز تویسرکان همدان در زاگرس مرکزی در سه دوره ی زمانی 1370، 1382 و 1394 (دوره ی 25 ساله) با استفاده از مدل سازی هیدرولوژیک رابطه ی بارش-رواناب (IHACRES) است. برای تهیه و بررسی نقشه ی کاربری اراضی از داده های رقومی سنجنده های TM و ETM+ و نرم افزار Arc Gis 9,3 و نیز برای محاسبه ی خشک سالی از شاخص SPI   با مدل DIP و از دوره ی زمانی سالانه به عنوان یک سیکل متداول هیدرولوژیک استفاده شد. نتایج بررسی شاخص خشک سالی 3 و 12 ماهه در دوره ی 25 ساله نشان داد که بیش تر سال ها در سه طبقه ی مرطوب ملایم، خشک سالی ملایم و بسیار شدید قرار می گیرد و دارای نوسانات شدید هیدرولوژی است. بررسی ها نشان می دهد که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در بازه ی زمانی 25 ساله در عرصه های منابع طبیعی به ویژه در مراتع، تحت تأثیر پدیده ی خشک سالی رخ داده و کاهش این عرصه همراه با نوسانات خشک سالی در طول زمان باعث افزایش حجم رواناب شده است. نتایج حاصل از واسنجی رواناب شبیه سازی در مدل بارش و رواناب، بیانگر کارایی قابل قبول مدل بوده و بررسی هیدروگراف حوضه در سه مقطع زمانی 1370، 1382 و 1394 (دوره ی 25 ساله) نشان می دهد که رواناب در حوضه دارای روند افزایشی است که علت آن خشک سالی نه چندان محسوس، تغییر کاربری اراضی قابل توجه و افزایش بارندگی در برخی سال ها است؛ لذا پیشنهاد می شود به منظور مدیریت منابع آب وخاک، طرح جامع کنترل و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی و آمایش سرزمین در حوضه ی آبخیز تهیه گردد.
۳۴.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل LNRF (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبریز قمرود- الیگودرز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش شاخص حمل رسوب آبراهه شاخص رطوبت توپوگرافی گسل LNRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۹ تعداد دانلود : ۵۲۰
شناخت نواحی دارای پتانسیل لغزش و پهنه بندی آنها یکی از گام های اساسی در مدیریت مخاطرات محیطی و کاهش خسارت های ناشی از این پدیده محسوب می شود، چرا که ای ن پدی ده موج ب هزینه های مالی و جانی، تخریب خاک و اراضی و افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. در این پژوهش جهت نیل به پهنه بن دی خط ر زم ین لغزش در حوضه آبریز قمرود- الیگودرز و تشخیص عوامل مؤثر در زمین لغزش از مدل LNRF و تکنیک GIS استفاده شده است. به این منظور لایه های مؤثر در زمین لغزش شامل: کاربری اراضی، لیتولوژی، بارندگی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب آبراهه و شاخص رطوبت توپوگرافی تهیه و رقومی شدند. سپس از قطع دادن متغیرهای مستقل و وابسته، میزان زمین لغزش در هر طبقه از معیارها محاسبه گردید. سپس براساس روابط موجود در مدل LNRF وزن دهی هر یک از طبقات صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین سطح لغزش در سازندهای در بردارنده واحدهای مارن گچی و ماسه ای، شیل کربناته با میان لایه هایی از ماسه سنگ، شیل توفی و توف سبز و در طبقات شیب 20-5 درصد و در جهت شمالی به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر طبقات کاربری مرتع و کشاورزی، طبقات فاصله از آبراهه 600-0 متر و بارش 300-266 میلی متر بیشترین ناپایداری ها را به خود اختصاص داده است. همچنین طبقات 10-5/7 شاخص رطوبت توپوگرافی و طبقات بیشتر از 12 شاخص حمل رسوب آبراهه بیشترین حساسیت به زمین لغزش را نشان داده اند. همچنین در این منطقه میزان وقوع لغزش با فاصله از گسل ها رابطه مستقیم داشته است و نشان دهنده عدم تأثیر این گسل ها در وقوع لغزش در منطقه بوده است. انتظار می رود که بر پایه این نتایج، بهترین برنامه ریزی برای حوضه آبریز قمرود- الیگودرز به ویژه در راستای احداث سازه هایی نظیر راه های ارتباطی، ساخت و ساز های مسکونی و تأسیسات به منظور کاهش هزینه های محیط زیستی و اقتصادی صورت پذیرد.
۳۵.

بررسی تأثیر تغییرکاربری اراضی و اقلیم بر رواناب حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل SWAT (مطالعه ی موردی :حوضه ی گرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم حوضه ی گرین رواناب کاربری اراضی مدل SWAT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیده ی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سطحی حوضه ی آبخیز می تواند به مدیریت چالش های منابع آب و برنامه ریزی صحیح و مدیریت حوضه های آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. برای پیش بینی کاربری اراضی حوضه ی گرین از تصاویر ماهواره لندست سال های 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA  مارکوف استفاده و نقشه ی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریز مقیاس نمایی داده های بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجی های مدل HADCM3 جهت پیش بینی اقلیم آتی حوضه ی گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به  دست آمده در مرحله واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله ی اعتبارسنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیش بینی متغیرهای مورد بررسی در حوضه ی آبخیز مورد  مطالعه است. نتایج به دست آمده نشان می دهد  با ثابت ماندن روند تغییرات دوره ی پایه در سال های 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده می شود که در اکثر ماه های سال در دوره ی آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دوره ی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهایA2  و B2 موجب کاهش میزان رواناب می گردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دوره ی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد می شود.
۳۶.

پتانسیل تأثیر تغییر اقلیم بر جریان رودخانه در حوضه ی آبخیز همدان – بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم حوضه ی آبخیز همدان - بهار رواناب سطحی سناریوهای انتشار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
در حال حاضر تغییر اقلیم موجب بر هم خوردن چرخه ی هیدرولوژیکی زمین به ویژه توزیع زمانی و مکانی آن شده است، لذا بررسی و پیش بینی تغییرات آن بسیار مهم می باشد. در مطالعه ی حاضر اثر تغییر اقلیم بر میزان بارش، دما و رواناب در سه زیرحوضه از حو ضه ی آبخیز همدان- بهار مورد بررسی قرار گرفت. از مدل WETSPASS، جهت برآورد رواناب و از مدل LARS-WG به منظور پیش بینی متغیرهای اقلیمی در طی ۲۰۴۳ - ۲۰۱۴ استفاده شد. نتایج نشان داد مدلHadCM3  با بیشترین ضریب وزنی و کمترین خطا بیشترین کارایی را در شبیه سازی بارش و دما برای منطقه ی مطالعاتی دارد. طبق نتایج ریزمقیاس نمایی، در دوره ی آتی میانگین دمای حداقل و حداکثر به ترتیب حدود 22/1 و 9/0 درجه سانتی گراد افزایش و مجموع بارش حدود ۸ درصد کاهش می یابد. نتایج بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر هیدرولوژی آینده ی حوضه نشان داد، حجم رواناب برای هر سه زیرحوضه تحت سناریو ی A2 کاهش و تحت سناریو ی  B1برای زیرحوضه ی شماره ی ۱ و ۲ کاهش و برای زیر حوضه  ۳ افزایش خواهد یافت. مجموع رواناب ورودی به دشت تحت سناریو A2، ۳۶درصد کاهش و تحت سناریو B1، ۸ درصد افزایش خواهد یافت، که تغییرات سیستم منابع آب حوضه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. نکته ی قابل توجه کاهش بارش در فصول زمستان و بهار و بر هم خوردن توزیع زمانی بارش و افزایش دما است،که همراه با تغییر کاربری اراضی می تواند تأثیر منفی قابل توجهی در آینده مدیریت منابع آب داشته باشد. بنابراین پیشنهاد می شود، در برنامه ریزی آینده منابع آب مورد توجه واقع شود.  
۳۷.

ارزیابی شدت فرسایش بادی با بهره گیری از مدل IRIFR.E.A (بررسی موردی: دشت قهاوند همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی واحد کاری ژئومورفولوژی مدل IRIFR.E.A(اریفر) دشت قهاوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۳۳۲
بیابان زایی در اثر شدت فرسایش بادی به معنی کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژی زمین است که به صورت طبیعی یا مصنوعی با فعالیت انسان رخ می دهد. تاکنون روش های متنوع و زیادی جهت برآورد میزان فرسایش بادی در سراسر دنیا توسط کارشناسان مختلف ارائه شده است. به دلیل منطبق نبودن مدل های ارائه شده توسط کارشناسان سایر کشورها با شرایط اقلیمی ایران، در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A تدوین و ارائه گردید. لذا دشت قهاوند در استان همدان که تخریب منابع تولید در این چند دهه به آن چهره ای بیابانی داده است، جهت بررسی انتخاب گردید منطقه مورد مطالعه در زون سنندج-سیرجان و به موازات زون زاگرس قرار گرفته و به شدت دگرگون و فعالیت ماگماتیسم در آن حاصل شده است. هدف از این بررسی، ارزیابی شدت فرسایش بادی و تهیه نقشه آن با استفاده از مدل IRIFR.E.A است. ابتدا هفت واحد کاری ژئومورفولوژی بر اساس ویژگی های، زمین شناسی، خاکشناسی، پوشش گیاهی و آب و هواشناسی کاربری اراضی تعیین گردید. سپس عوامل 9گانه مؤثر در فرسایش بادی بر پایه مدل مذکور در هفت واحد کاری ژئومورفولوژی، ارزش گذاری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که بیش ترین امتیاز مربوط به تغییر کاربری اراضی و پهنه های نمکی دانه ریز یا پف کرده می باشد، و کم ترین امتیاز مربوط به اراضی روستا است. هم چنین با توجه به بررسی های به عمل آمده از کل منطقه مشخص شد که، 04/7 درصد از منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و خیلی شدید قرار دارد.
۳۸.

ارزیابی خشک سالی و تغییر اقلیم در دوره ی آتی با استفاده از مدل های گردش عمومی جو (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گرگان رود-قره سو - ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل های گردش عمومی جو ریزگردانی مدل LARS–WG خشک سالی اقلیمی شاخص های خشک سالی حوضه ی گرگان رود- قره سو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۷
پیامدهای ناشی از تغییر اقلیم، به ویژه در اثر افزایش گازهای گلخانه ای طی سال های اخیر مشکلات زیادی را همراه داشته که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بخش های مختلف جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از مهم ترین این پیامدها افزایش وقوع بلایای جوّی- اقلیمی نظیر سیل، خشک سالی، چرخندهای حارّه ای، بالا آمدن سطح آب دریا، توفان گردوغبار و ... است که شایع ترین آن ها در ایران وقوع سیل و خشک سالی است. در این مطالعه، سعی شده با استفاده از خروجی های مدل های GCM (دو مدل hadCM3 و ECHAM4) و ریزگردانی آن ها به کمک مدل آماریLARS–WG، داده های بارش برای دوره ی آتی و به مدت 20 سال طی دوره ی2030 -2011  تولید گردد. سپس با استفاده از این داده ها، وضعیت خشک سالی حوضه ی آبخیز گرگان رود- قره سو به کمک شاخص های خشک سالی (SPI،PN، ZSI) طی این دوره موردبررسی و ارزیابی قرار گیرد. هم چنین خشک سالی های دوره ی پایه به مدت 20 سال (1989- 2008) با استفاده از شاخص های مذکور ارزیابی و فراوانی خشک سالی ها و شدت آن ها با دوره ی آتی مقایسه شود. نتایج حاصل از این پژوهش، ضمن تأیید هم خوانی این شاخص ها جهت بررسی وضعیت خشک سالی، نشان دهنده ی آن است که طی سال های آینده شرایط خشک سالی دارای افزایش نسبی، نسبت به دوره ی پایه است که این مسئله، وقوع تغییر اقلیم در منطقه را تأیید می کند؛ از طرفی الگوی زمانی بارندگی تغییر یافته و با کاهش بارندگی ها در فصل زمستان می تواند مشکلاتی را در دوره های آتی کم آبی و کاهش ذخیره ی آب و تشدید خشک سالی را به وجود آورد.
۳۹.

بررسی تغییرات مورفولوژی رودخانه و نقش آن در فرسایش و رسوب گذاری با استفاده از HEC-RAS (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد – دوآب ویسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنالیز حساسیت مدل HEC-RAS مورفولوژی رودخانه ظرفیت انتقال رسوب رودخانه خرم آباد دواب ویسیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۵۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۵۲
تغییرات مورفولوژیک رودخانه ها از مهم ترین عوامل مؤثر در فرآیندهای ژئومورفولوژیک چرخه فرسایش می باشند. هدف از این تحقیق، مطالعه تغییرات مورفولوژی رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان و بررسی عوامل مؤثر در تغییر شکل هندسی و ایجاد روابط بین آن ها است. به منظور برآورد دبی با دوره بازگشت های مختلف از نرم افزار SMADA جهت برازش داده ها استفاده شد. پس از واردکردن داده های هندسی و جریان، شرایط مرزی برای بازه بالادست، هیدروگراف جریان و برای بازه پایین دست، منحنی سنجه تهیه شد. در طول مسیر رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان، چهار نمونه از مصالح بستر و کناره های رودخانه برداشت و تغییرات دانه بندی رسوبات، وضعیت شیب و اتصال شاخه های فرعی مهم به رودخانه اصلی تعیین و نمونه ها برداشت و آزمایشات دانه بندی صورت گرفت . داده های رسوب به نرم افزار وارد و از رابطه (Ruby) در تعیین سرعت سقوط و انتقال رسوبات و دمای آب استفاده شد. به منظور بررسی ارتباط بین داده های هندسی و هیدرولیکی از خروجی مدل هیدرولیکیHEC-RAS ، به بررسی تناسب روابط رگرسیونی خطی ساده، درجه 2، درجه3 و نمایی پرداخته شد. با تعیین میزان همبستگی بین متغیرها، روابط رگرسیونی، با استفاده از نرم افزار SPSS ، از بین روابط تعیین شده بین دو متغیر) متغیر وابسته و مستقل) رابطه ای که بیش ترین ضریب تعیین، کمترین خطای استاندارد و کمترین سطح معنی داری را داشت به منزله رابطه مناسب انتخاب شد. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد که ظرفیت حمل رسوب در بازه موردمطالعه رودخانه خرم آباد - دوآب ویسیان متغیر می باشد. مقادیر رسوبات محاسبه شده به وسیله رابطه ایکرز- وایت به عنوان مناسب ترین رابطه نشان داد از بین متغیرهای مستقل ظرفیت رسوب بیش تر به دبی جریان وابسته است. اندازه ذرات رودخانه موردمطالعه مشخص شد که در بازه اول (ایستگاه چم انجیر)، رسوب گذاری، در بازه دوم (بین دو ایستگاه)، فرسایش و در بازه سوم (ایستگاه دوآب ویسیان)، نیز رسوب گذاری رخ می دهد.
۴۰.

ارزیابی شاخص NDSI در پایش خشکسالی به کمک تکنیک سنجش از دور ( مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان اصفهان سنجش از دور سنجنده Modis شاخص NDVI خشکسالی هواشناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۴۱۳
موضوع خشکسالی در مطالعات منابع آب اهمیت زیادی دارد. شاخص هایخشکسالیهواشناسیمستقیماًازرویداده هایهواشناسینظیربارندگیمحاسبهمی شوند درصورتفقدانداده هایمذکور،درپایشخشکسالیمفیدواقع نخواهندشد.لذاتکنیکسنجشازدورمی تواندابزاریمفیددرپایشخشکسالیبهشماررود. دراینتحقیقبااستفادهازتصاویرماهواره ایسنجنده MODIS روندتغییراتشاخصنرمالشدهپوششگیاهی استان اصفهان برای سال های 2000 تا 2008 بررسی شد. شاخص NDVIعلاوه بر پوشش گیاهی طبیعی برای پایش خشکسالی به ویژه خشکسالی زراعی نوع دیم هم می تواند مؤثر باشد. بادرنظرگرفتناینشاخص،پوششگیاهیمنطقه به4گروهطبقه بندی شد ومساحتهرکدامازطبقاتنیزمحاسبهشد.درنهایتدوشاخص SPI و NDVI موردمقایسهقرارگرفت. نتایجحاصل ازمحاسبه شاخص SPI حاکی از وقوع خشکسالیشدید در سال 2008 و خشکسالیمتوسطبه ترتیب در سال های2000 و 2001 دراستاناصفهان است. محاسبهشاخص NDVI دراینسهسالنیزنشاندادکهمیزانپوشش گیاهیضعیفبهطورقابلمحسوسیافزایشیافته است. با این حال نتایج حاصل از اثر تغییرات بارندگی بر روی شاخص NDVI نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و خشکسالی کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد. برای سال 2006 علی رغم اینکه بارش بیشتر از سال های قبل و بعد و بیشتر از میانگین بارش استان بوده، اما براساس نتایج شاخص NDVI این سال همراه با خشکسالی کشاورزی (کاهش ارزش شاخص NDVI) بوده و برعکس در سال های 2002 و 2004 که بارش کمتر از سال 2006 رخ داده اما شرایط دیم و مرتع بهتر از سال 2006 بوده و همچنین در سال 2003 با اختلاف 2 میلیمتر بارش در سال 2002، مقدار شاخص NDVIکاهش زیادی یافته است. نتایج این تحقیق ضرورت تعریف نمایه ای که همه این موارد را بیان کند دوچندان می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان