ارزیابی و کاهش فاصله گفتمانی سازمان های فرهنگی و مخاطبان بر اساس راست مغزی- چپ مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راست مغزی- چپ مغزی از مباحث میان رشته ای است که در این مقاله برای بررسی فاصله راهبردی سازمان فرهنگی با مخاطبان، مورد استفاده قرار گرفته است. پرسش مقاله حاضر این است که چه رابطه ای بین راست مغزی- چپ مغزی و مدیریت سازمان های فرهنگی وجود دارد؟ فاصله گفتمانی سازمان با مخاطب چگونه به دست می آید و چگونه می توان این فاصله را برای ایجاد تفاهم بیشتر مدیریت کرد؟ روش این تحقیق توصیفی و نوع آن ترکیبی است. این تحقیق در یک پژوهشگاه معتبر فرهنگی انجام شده و طی آن بر اساس پرسشنامه نوع و شدت راست مغزی و چپ مغزی در محیط بیرونی و درونی سازمان (مخاطبان و منابع انسانی سازمان) بررسی و اندازه گیری شده است. با محاسبه مقایسه میانگین ها، فاصله میان شدت راست مغزی و چپ مغزی در سازمان و مخاطبان استحصال و بر اساس آن مدل فاصله گفتمانی طراحی و روند ایجاد و مدیریت تفاهم پیشنهاد شده است. یافته تحقیق آن بوده که محیط سازمان از خصوصیات راست مغزی بالا و درون سازمان از خصوصیات چپ مغزی بالاتری برخوردارند. بر این اساس مدیریت سازمان باید در درون سازمان از راهبرد برنامه ریزی و در محیط آن از راهبرد کارسالارانه استفاده کند. در درون سازمان در جذب افراد خلاق کوشیده، در بالابردن سطح توانایى خلاقیت افراد با استفاده از روش هاى تشویق و تنبیه و شیوه هاى مدیریت مشارکتى و غیره، تلاش کند. در رابطه با محیط نیز براى نزدیک کردن فاصله، مخاطبان خود را تفکیک کرده، براى هر گروه از راست مغز و چپ مغز، با توجه به نیازهاى دیگر سنى و تحصیلى و غیره محصولات متناسب پیش بینى و برنامه ریزى کرده و فاصله باقیمانده را با تبلیغات و لحاظ کردن روش های دوسویه مناسب پر کند.