مریم نورشاهی

مریم نورشاهی

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

بررسی تأثیر مصرف مکمل گلیسرولی پس از کاهش سریع وزن بر حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی کشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشتی گیران آب زدایی گلیسرول آبگیری مجدد الکترولیت-کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۹۸
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف مکمل گلیسرولی پس از کاهش سریع وزن به بازگشت حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی بود. 9 کشتی گیر داوطلب (میانگین سنی6/1±20 سال، وزن5/1±65 کیلوگرم و قد 9/3± 171 سانتی متر) انتخاب شدند. آزمودنی های این پژوهش طی سه هفته متوالی و با آرایش تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها با استفاده از سونا به مقدار 3 درصد وزن بدن آب زدایی داشتند، سپس با استفاده از یکی از سه نوع محلول الف) الکترولیت ـ کربوهیدرات؛ ب) الکترولیت – کربوهیدرات – گلیسرول و ج) آب ، 130 درصد مایع از دست رفته آبگیری شدند. حجم پلاسما، درصد جذب آب و توان هوازی (آزمون بالک) ، 30 دقیقه پیش از آب زدایی،30 دقیقه پس از آب زدایی و 16 ساعت پس از آب زدایی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مرحله آب زدایی نتایج نشان داد حجم پلاسما و توان هوازی در هر سه گروه گلیسرول، الکترولیت و کنترل به ترتیب 13 و 8 درصد کاهش یافت(05/0>p). در مرحله آبگیری، حجم پلاسما درگروه گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات 13درصد، در گروه الکترولیت 11درصد و در گروه کنترل 7درصد به طور معنی داری افزایش یافت. توان هوازی درگروه آبگیری با محلول گلیسرول- الکترولیت - کربوهیدرات نسبت به دو گروه دیگر و درصد جذب آب نیز درگروه گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات 69درصد، در گروه الکترولیت 57درصد و در گروه کنترل 50درصد به طور معنی داری افزایش یافت(5./0>p). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که آب زدایی، بر عوامل فیزیولوژیکی و عملکردی ورزشکاران تأثیر منفی دارد. مصرف مکمل گلیسرول- الکترولیت-کربوهیدرات ممکن است موجب افزایش حجم پلاسما، افزایش جذب مایع و توان هوازی به سطح قبل از آب زدایی شود.
۲.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین زیربیشینه در شرایط هایپوکسی نورموباریک و شرایط طبیعی بر آنژیوژنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Vo2max شاخص خستگی VEGF تمرینات زیر بیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۵۳
برای بررسی تأثیر هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر غلظت VEGF سرم (به عنوان مهم ترین شاخص آنژیوژنز یا رگ زایی)، 24 نفر از دانشجویان داوطلب مرد غیرورزشکار در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها براساس حداکثر اکسیژن مصرفی در سه گروه هشت نفره شامل: تمرین در شرایط هایپوکسی مطابق با ارتفاع 4200 متر، تمرین در شرایط نورموکسی و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی روی دوچرخه کارسنج برای هر دو گروه تجربی )با شدت Vo2max 75% - 55% به طور فزاینده به مدت 45 دقیقه) یکسان سازی شده بود، فقط گروه هایپوکسی تمرین را در شرایط هایپوکسی 12% انجام دادند. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته بود. خون گیری در ابتدا و انتهای هفته هشتم در حالت ناشتا انجام شد. شاخص خستگی آزمودنی ها از طریق آزمون وینگیت و VO2max از طریق دستگاه گاز آنالیزر اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی- نورموباریک تغییر معنی داری در غلظت VEGF سرم (افزایش44 درصد) و VO2max (افزایش 14%) گروه هایپوکسی، در مقایسه با دو گروه دیگر اجاد می کند. غلظت VEGF سرم در گروه نورموکسی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی یا نورموکسی هیچ تغییری در شاخص خستگی گروه ها ایجاد نکرد. بدین ترتیب، با وجوداینکه تمرینات استقامتی موجب بهبود VO2max وآنژیوژنز می شود، تمرین استقامتی در شرایط هایپوکسی می تواند این بهبود را تسریع کند.
۳.

اثر طب سوزنی همراه با رژیم غذایی و ورزش بر تغییر جرم بدن و چربی موضعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۹۴۷
هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثر رژیم غذایی و ورزش همراه با طب سوزنی به مدت دو ماه بر تغییر جرم بدن و چربی موضعی زنان بود بدین منظور 40 آزمودنی با دامنه سنی 50-25 سال که دارای چربی بیش از سی در صد بودند از میان زنانی که در اطراف محل اجرای پژوهش زندگی می کردند و مایل به همکاری در این پژوهش بودند انتخاب شدند سپس به طور تصادفی در سه گروه رژیم غذایی و ورزش ( گروه تجربی یک ) رژیم غذایی و ورزش همراه با طب سوزنی گروه تجربی دو و گروه کنترل قرار گرفتند ارزشیابی در طی دو مرحله پیش و پس آزمون بعمل آمد روش های آماری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت شامل تجزیه وتحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره لامبداویلکس بود داده های مربوط به 27 آزمودنی با میانگین در صد چربی 3+7/35 کیلو گرم که برنامه را به طور مرتب اجرا کرده بودند بررسی شدند نتایج حاصله نشان داد جرم بدن شاخص جرم بدن وجرم چربی بدن آزمودنی ها در گروه های تجربی یک ودو نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری پیدا کرده بود بین گروههای تجربی هیچگونه تفاوت معنی داری مشاهده نشد چربی دو لایه پوستی شکم و ران هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافته بود در واقع چربی از ناحیه مرکزی بدن به طور عمده کاهش یافت
۴.

بررسی تأثیر مصرف مکمل کربوهیدرات قبل از فعالیت بیشینه بر تعداد سلولهای سفید و گلوکز و هورمون کورتیزول در دختران دانشجوی ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۱ تعداد دانلود : ۹۰۱
هدف تحقیق حاضر ، بررسی تاثیر مکمل کربوهیدرات قبل از فعالیت بیشینه بر تعداد سلول های سفید ، گلوکز و هورمون کورتیزول در دختران دانشجوی ورزشکار است . بدین منظور 20 دانشجوی داوطلب رشته تربیت بدنی دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری تقسیم شدند . آزمودنی های گروه تجربی محلول کربوهیدرات را به میزان 5 سی سی و به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن قبل از فعالیت بیشینه مصرف و آزمودنی های گروه کنترل نیز به همین میزان محلول بدون کربوهیدرات استفاده کردند . نمونه های خونی به منظور بررسی تعداد سلول های سفید ، گلوکز و هورمون کورتیزول در زمان های قبل ، بلافاصله و 2 ساعت بعد از فعالیت اخذ شد . پس از تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب و در دو سطح معنی داری نتیجه گرفته شد . نتایج نشان داد اگرچه دستکاری تغذیه های دستگاه ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد ، اما مصرف مکمل کربوهیدرات به روش انتخابی در این تحقیق بر متغیرهای مورد بررسی تاثیری نداشت.
۵.

نقش جنسیت بر مقدار ژلاتینازهای سرم (MMP-2 و MMP-9) در حالت استراحت و در پاسخ به فعالیت استقامتی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت فعالیت استقامتی تخریب کلاژن ژلاتینازها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
میزان آسیب بافت تاندون در زنان متعاقب فعالیت ورزشی بیشتر از مردان است. علت این تفاوت هنوز معلوم نیست. ژلاتینازها اجزای تشکیل دهندة بافت همبند را تخریب می کنند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی نقش جنسیت بر مقدار ژلاتینازهای سرم (MMP-2 وMMP-9) در حالت استراحت و در پاسخ به فعالیت استقامتی است. 15 زن و 15مرد غیرفعال سالم در این پژوهش شرکت داشتند. 72 ساعت پس از تعیین V02 max، آزمودنی ها یک ساعت چرخ کارسنج را با شدت 70 درصد V02maxرکاب زدند. 2 میلی لیتر خون قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت، از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. MMP-2 وMMP-9 به روش الایزا اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که مقدار ژلاتینازهای سرم در حالت استراحت بین مردان و زنان متفاوت نیست. همچنین مقدار MMP-2 سرم بلافاصله بعد از فعالیت در هر دو گروه کاهش یافت، ولی مقدار این کاهش در زنان معنی دار نبود. مقدار MMP-9 سرم در هر دو گروه در پاسخ به فعالیت تغییر نکرد. همچنین تغییرات ژلاتینازهای سرم در پاسخ به فعالیت بین دو گروه متفاوت نبود. براساس یافته های این تحقیق مقدار ژلاتینازها در حالت استراحت و پاسخ آنها به فعالیت، عامل تاثیرگذار بر آسیب پذیری بیشتر بافت تاندون زنان در پاسخ به فعالیت نیست. احتمالاً عوامل ساختاری و فیزیولوژیکی دیگر در تاندون زنان عامل آسیب دیدگی بیشترباشد.
۶.

پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین مقاومت به انسولین فعالیت مقاومتی مایوکاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۰ تعداد دانلود : ۷۳۹
اخیراً نقش میوستاتین در کنترل مقاومت به انسولین مشخص شده است. هدف از این تحقیق، تعیین پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای بود. به این منظور، 12 مرد سالم داوطلب، انتخاب شدند و در دو جلسه فعالیت مقاومتی و کنترل به فاصلة یک هفته شرکت کردند. بعد از یک جلسه آشنایی با فعالیت مقاومتی و اندازه گیری 1-RM، برنامة فعالیت مقاومتی دایره ای شامل هفت حرکت با شدت 55 درصد 1-RM در 3 دور با 15 تکرار اجرا شد. در هر جلسه، نمونه های خون قبل، بلافاصله بعد، یک ساعت بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت، به منظور اندازه گیری غلظت میوستاتین، گلوکز و انسولین پلاسما جمع آوری و مقاومت به انسولین محاسبه شد. براساس نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر 4×2، زمان فعالیت تأثیر غیر معنی داری بر غلظت میوستاتین پلاسما داشت. این در حالی است که غلظت میوستاتین پلاسما بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. زمان فعالیت تأثیر معنی داری بر غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. به طوری که، غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. تعامل جلسه و زمان تأثیر غیرمعنی داری بر غلظت میوستاتین و گلوکز پلاسما و تأثیر معنی داری بر غلظت انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. بنابراین، فعالیت مقاومتی دایره ای نمی تواند تأثیر قابل توجهی بر پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین داشته باشد.
۷.

تأثیر بار کار فعالیت حاد مقاومتی بر آدیپوکاین ها و شاخص مقاومت انسولین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین مقاومت انسولین لپتین فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
هدف این تحقیق بررسی تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر غلظت هورمون های مرتبط با چاقی و مقاومت انسولینی در مردان جوان سالم است. 15 مرد سالم (سن 9/0±1/26 سال، وزن 9/1±4/74 کیلوگرم و قد 3/1±3/176 سانتی متر) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها، دو جلسه فعالیت مقاومتی سه نوبتی و پنج نوبتی را با فاصله یک هفته اجرا کردند. برنامه تمرینی جلسه سه نوبتی، سه نوبت تمرین با وزنه با 10 تکرار بیشینه بود. برای جلسه پنج نوبتی، پنج نوبت با 10 تکرار بیشینه برای هشت حرکت در نظر گرفته شده بود. هشت حرکت استفاده شده در تحقیق حاضر عبارتند از: پرس سر شانه با هالتر، بازکردن زانو، جلو بازو، خم کردن زانو (پشت پا)، کشش به پایین با دست باز (زیر بغل)، پرس سینه و اسکات. از آزمودنی ها، سه نمونه خونی (12 میلی لیتر) قبل از فعالیت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از برگشت به حالت اولیه (30 دقیقه) گرفته شد و برای تعیین غلظت آدیپونکتین، لپتین، انسولین، گلوکز، هماتوکریت و هموگلوبین تحلیل شدند. برای تعیین تأثیر بار کار فعالیت مقاومتی بر شاخص های خونی از تحلیل واریانس دوطرفه مکرر با آزمون تعقیبی بنفرونی و P<0.05 استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که آدیپونکتین، در پاسخ به هر دو جلسه، به طرز معنی داری افزایش یافت (004/0P= و9/6F2,28=) و این تغییرات، در پاسخ به دو جلسه تفاوت معنی داری داشتند (045/0P= و8/4 F1,14=). اگرچه غلظت لپتین، پس ازهر دو جلسه سه و پنج نوبتی، به طور معنی داری (017/0P= و 7/4F2,28=) کاهش نشان داد، اما تغییرات آن در پاسخ به دو جلسه فعالیت تفاوت معنی داری نداشتند (P<0.05). همچنین، مقاومت به انسولین در پاسخ به دو جلسه افزایش معنی داری (037/0P= و7/3 F2,28=) نشان داد، اما بین دو جلسه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. زمانی که داده ها، با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح شد، غلظت لپتین و آدیپونکتین در پاسخ به فعالیت مقاومتی به طرز معنی داری کاهش نشان داد و پاسخ آدیپونکتین به دو جلسه فعالیت مقاومتی، همچنان تفاوت معنی داری داشت. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که بار کار فعالیت مقاومتی تنها بر غلظت آدیپونکتین تأثیر معنی داری دارد و تغییرات هورمون های مرتبط با چاقی، در پاسخ به فعالیت مقاومتی، احتمالاً به علت پدیده جابجایی پلاسما از خون به فضای بین سلولی می باشد.
۸.

مقایسه پروتئازها ی آنژیوژنیکی مردان فعال و غیر فعال، متعاقب فعالیت ورزشی زیربیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز متالوپروتئیناز ماتریکس (MMPs) فعالیت ورزشی زیربیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۹ تعداد دانلود : ۸۱۴
هدف تحقیق حاضر، مقایسه متالوپروتئینازهای سرمی (MMPs) مردان فعال و غیرفعال در پاسخ به یک وهله فعالیت زیربیشینه بود. بدین منظور 8 مرد فعال (میانگین ± انحراف -معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 6/1±43 ml.kg-1.min-1) و 8 مرد غیر فعال (میانگین ± انحراف معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 4/1±31 ml.kg-1.min-1) فعالیت زیر بیشینه را با 50 درصد max2VO انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 2 ساعت بعد از اجرا گرفته شدند. داده ها با استفاده از اندازه های تکراری و آنوای دوطرفه بررسی شدند. فعالیت زیربیشینه، سطوح 2-MMP سرمی در گروه فعال (119/0 P=) و غیرفعال (175/0 P=) را به-طور معنی داری تغییر نداد، اما موجب افزایش معنی دار 9-MMP سرمی بلافاصله (001/0 P=) و 2 ساعت بعد از فعالیت (000/0 P=) در گروه فعال و بلافاصله (009/0 P=) و 2 ساعت بعد از فعالیت (003/0 P=) در گروه غیر فعال شد. باوجود این، نتایج نشان داد که تفاوتی معنی دار بین 2-MMP (711/0 P=) و 9-MMP سرمی (423/0 P=) بین دو گروه فعال و غیرفعال در هیچ یک از مراحل زمانی وجود ندارد. به طور کلی به نظر می رسد که پاسخ متالوپروتئینازهای آنژیوژنیکی به یک وهله فعالیت زیربیشینه در مردان فعال و غیرفعال مشابه باشد.
۹.

تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی به فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت وامانده ساز آنژیوژنز VEGF سرمی آنتی اکسیدان ویتامین آلفا دی توکوفریل استات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۷۶۵
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکمل دهی ویتامین E بر پاسخ فاکتور آنژیوژنیکی (سطوح VEGF سرم) به فعالیت وامانده ساز و بررسی ارتباط مکمل دهی ویتامین E با VEGF سرمی در مردان فعال است. بدین منظور، 30 مرد فعال (میانگین ± انحراف معیار: حداکثر اکسیژن مصرفی 54/2 ± 19/40 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) انتخاب و براساس max2VO به دو گروه مکمل (400 واحد بین المللی ویتامین E به طور روزانه) و دارونما (4/0 گرم آمیلیوم به طور روزانه) تقسیم شدند. پس از 14 روز مکمل دهی، آزمودنی های هر دو گروه فعالیت وامانده ساز (20 دقیقه فعالیت با 50 درصد max2VO و سپس40 دقیقه بعدی با 65 درصد max2VO و 5 دقیقه پایانی با حداکثر تلاش تا حد واماندگی) انجام دادند. نمونه های خونی قبل از دوره مکمل دهی، قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد اجرای وامانده ساز گرفته شدند. از آزمون های تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج، دو هفته مکمل دهی ویتامین E باعث افزایش معنی دار سطوح سرمی ویتامین E گروه مکمل نسبت به گروه دارونما شد (006/0P=). همچنین، فعالیت وامانده ساز موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بعد از اجرا در گروه مکمل (001/0P=) و دارونما (000/0P=) شد. با وجود این، بین سطوح VEGF سرمی در دو گروه مکمل و دارونما در هیچ یک از وهله های زمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (865/0P=). همچنین، بین سطوح ویتامین E و میزان VEGF سرم پایه ارتباط معنی داری وجود نداشت (221/0P=). در نهایت، به نظر نمی رسد مکمل دهی ویتامین E با دوز 400 واحد به مدت 14 روز تأثیر معنی داری بر سطوح VEGF سرمی استراحتی و VEGF ناشی از فعالیت وامانده ساز داشته باشد.
۱۲.

پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی به فعالیت زیربیشینه وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت زیربیشینه وامانده ساز آنژیوژنز VEGF سرمی مویرگ عضله اسکلتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۸۳۴
هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) به یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز و رابطه آن با VO2max در وهله های زمانی مختلف بود. به این منظور، 12 مرد فعال (میانگین 24 سال) به صورت داوطلبانه انتخاب و فعالیت زیربیشینه وامانده ساز را انجام دادند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. فعالیت موجب افزایش معنی دار VEGF سرمی بلافاصله (0001/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (0001/0p=) شد. از طرفی، همبستگی معنی د اری بین VO2max وVEGF قبل از اجرا وجود نداشت (352/0p=)، ولی بلافاصله (006/0p=) و دو ساعت بعد از اجرا (026/0p=) همبستگی معنی داری مشاهده شد. براساس یافته های این تحقیق، انجام یک وهله فعالیت زیربیشینه وامانده ساز می تواند محرکی برای افزایش فاکتور آنژیوژنیکی VEGF باشد و هرچه آزمودنی توان هوازی بیشتری داشته باشد، احتمالاً آنژیوژنز بیشتری را تجربه می کند.
۱۳.

تأثیر یک دوره مکمل دهی عصارة دارچین بر پاسخ nAChR عضلة اسکلتی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی فعالیت وامانده ساز سارکوپنیا گیرندة نیکوتینی استیل کولین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۴۸
مصرف مکمل های حاوی آنتی اکسیدان در بهبود عملکرد در دوران سالمندی اهمیت زیادی دارد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی عصاره دارچین بر پاسخ گیرندة نیکوتینی استیل کولین (nAChR)پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز در موش های صحرایی سالمند بود. 32 سر موش سالمند نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه ورزش وامانده ساز، دارچین، دارچین– ورزش و کنترل تقسیم شدند. موش ها در گروه دارچین و دارچین- ورزش mg/kg/day 200 عصارة دارچین به مدت 14 روز به صورت گاواژ دریافت کردند. در گروه ورزش و دارچین– ورزش، موش ها ابتدا با سرعت m/min 10 برای گرم کردن روی تردمیل راه رفتند و سپس هر دو دقیقه، m/min 2 به سرعت تردمیل اضافه شد تا سرعت به m/min 28 رسید. پس از بیهوشی، عضله SOL و EDL در حالت استراحت، بلافاصله و چهار ساعت بعد خارج شد. از روش هموژن کردن و سپس وسترن بلات برای شناسایی تغییر متغیرها استفاده شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح معناداری (05/0 ≥P ) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان nAChR بلافاصله و چهار ساعت بعد در عضله SOL، در همه گروه ها به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0˂ P). با وجود این در عضله EDL این افزایش معنادار نبود (05/0 ≤P). به نظر می رسد که مکمل دهی عصاره دارچین و فعالیت استقامتی، روش مناسبی برای کاهش توسعة سارکوپنیا و افزایش سنتز nAChR در افراد سالمند باشد.
۱۴.

تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش های مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی موش بالب سی ماده VEGF اندوستاتین تومور آدنوکارسینومای موشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۶ تعداد دانلود : ۸۵۸
سلول های توموری به منظور تامین اکسیژن و مواد غذایی و همچنین توسعة شبکة عروقی جدید به آنژیوژنز وابسته اند. در این میان VEGF به عنوان محرک مهم آنژیوژنز و اندوستاتین به عنوان بازدارنده، نقش اساسی در این فرایند ایفا می کنند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی بر مقدار VEGF و اندوستاتین بافت توموری در موش­های مبتلا به سرطان سینه بود. به این منظور 20 سر موش بالب ­سی ماده (5 تا 7 هفته ای) از طریق جراحی زیر جلدی تومور آدنوکارسینومای موشی سرطانی شدند. بعد از یک هفته استراحت به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند و سپس دورة تمرین مقاومتی شش هفته ای (سه جلسه در هفته با شدت 50 تا بیش از 100 درصد حداکثر قدرت جلسة قبل) اجرا شد. هر جلسه نیز شامل 6 تا 8 تکرار بالا رفتن از نردبان بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی موش ها بیهوش شده و بافت توموری آنها به سرعت فریز شد. پروتئین­های اندوستاتین و VEGF بافت توموری از طریق وسترن بلات اندازه گیری شدند. آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر مقادیر اندوستاتین، VEGF و نسبت افزایش حجم تومور وجود ندارد(05/0P≥). از آنجا که افزایش VEGF و کاهش اندوستاتین بعد از تمرینات ورزشی در عضله اسکلتی احتمالا موجب آنژیوژنز می شود، عدم تغییر این دو پروتئین در بافت توموری در تحقیق حاضر، می تواند نشان دهندة بی تاثیر بودن تمرین مقاومتی بر روند آنژیوژنز بافت تومور و رشد آن باشد. بنابراین این نوع تمرینات را احتمالا می توان به عنوان مداخله بی خطر برای افراد مبتلا به سرطان سینه تجویز کرد.
۱۶.

اثر سه دوره زمانی(5، 10، 15 ثانیه) انقباض ایستا در روش PNF بر دامنه کشش عضلات همسترینگ مردان غیر ورزشکار

۱۸.

تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله اسکلتی موش های صحرایی نر سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ال آرژنین گیرنده نیکوتینی استیل کولین فعالیت حاد وامانده ساز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۱۲۴ تعداد دانلود : ۶۹۹
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین بافت عضلات اندام عقبی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز بود. بدین منظور، 32 سر موش نر نژاد ویستار (22 ماهه،20 ± 380 گرم) آزمودنی های این پژوهش را تشکیل دادند و به طور تصادفی به چهار گروه مکمل ال آرژنین همراه با فعالیت استقامتی وامانده ساز بلافاصله ، مکمل ال آرژنین بلافاصله، ورزش و کنترل تقسیم شدند. قابل ذکر است که موش های گروه مکمل به مدت دو هفته، آب حاوی 5/2 درصد ال آرژنین را مصرف نمودند. در روز فعالیت ورزشی، رت های گروه ورزش در شرایط فعالیت وامانده ساز با سرعت 30 متر در دقیقه و شیب پنج درجه، معادل 80 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت کردند. سپس، حیوانات بلافاصله و چهار ساعت بعد از فعالیت استقامتی وامانده ساز بی هوش شدند و نمونه گیری از بافت عضله بازکننده دراز انگشتان پا و نعلی صورت گرفت. جهت بررسی داده ها نیز از تحلیل واریانس یک سویه استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان در گروه های ال آرژنین بلافاصله، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل می باشد ( 0.001 > P ). میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان نیز در گروه های فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد و گروه ال آرژنین به همراه فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است ( 0.001 > P ). به نظر می رسد مکمل دهی ال آرژنین به همراه فعالیت استقامتی می واند روش مناسبی برای کاهش سارکوپنیا با اثر گذاری بر میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین در افراد سالمند باشد.
۱۹.

تأثیر یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی با شدت بالا بر شاخص هایپوکسی و التهاب در بافت چربی موش های چاق نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوازی تداومی اینتروال فاکتور القاء کننده هایپوکسی1 فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۱ تعداد دانلود : ۳۴۷
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر یک جلسه فعالیت تداومی و تناوبی با شدت بالا بر سطوح HIF-1α و TNF-α در بافت چربی موش های چاق نر ویستار بود. آزمودنی ها شامل 30 سر موش 16 هفته ای چاق بود که به مدت هشت هفته از رژیم پر چرب استفاده کرده بودند. آزمون وامانده ساز پیش بین حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین شدت فعالیت انجام شد. سپس حیوانات به گروه های کنترل، فعالیت تداومی و HIIE تقسیم شدند. فعالیت HIIE شامل پنج وهله دو دقیقه ای با شدت vVO 2max 100% که به وسیله چهار وهله دو دقیقه ای با شدت vVO 2max 30% از هم جدا شده بودند. فعالیت تداومی شامل دویدن با شدت vVO 2max 65% بود و زمان دویدن بر اساس میزان جا به جایی در گروه تناوبی با شدت بالا محاسبه شد. مقادیر پروتئین توسط روش وسترن بلات در بافت چربی احشایی و زیر پوستی اندازه گیری و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. میزان پروتئین HIF-1α در چربی احشایی گروه تداومی نسبت به کنترل، 5/33% و در گروه HIIE 45% کاهش معنی دار داشت ( P<0.001 ). همچنین میزان پروتئین TNF-α در هردو گروه تجربی نسبت به کنترل کاهش داشت و کاهش در گروه تداومی نسبت به HIIE به طور معنی دار بیشتر بود ( P<0.001 ). با توجه به نتایج می توان گفت فعالیت ورزشی، به ویژه HIIE که انجام آن برای افراد چاق سخت یا خطرناک به نظر می آید، احتمالاً منجر به افزایش هایپوکسی و التهاب بافت چربی نشده و احتمال افزایش التهاب سیستمی و مشکلات به دنبال آن را در یک جلسه فعالیت ورزشی شدید رد می کند.
۲۰.

تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین گیرنده های نیکوتینی استیل کولین عضلة اسکلتی موش های صحرایی مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی تمرین استقامتی نیتریک اکساید پیوندگاه عصب – عضله

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۷۰ تعداد دانلود : ۵۲۲
پیوندگاه عصب عضله(NMJ) طی سالمندی تغییرات عمده ای از جمله کاهش فعالیت نیتریک اکساید سنتاز نورونی (nNOS) می یابد که در نهایت سبب تضعیف عملکرد جسمانی و بروز سارکوپنیا می گردد. هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مهار nNOS بر میزان پروتئین گیرنده های نیکوتینی استیل کولین (nAchR) بود. تولید نیتریک اکساید (NO) بوسیله دو دوز mg-1.kg-1.day -1 25 و 100 N G نیترو- L – آرژنین متیل استر ( L-NAME ) (مهارکننده nNOS)، مهار شد. 48 سر موش نر نژاد ویستار مسن (20ماهه) به صورت تصادفی به شش گروه کنترل، LNAME25,100، گروه های تمرین همراه با LNAME (Training+LNAME25,100) و گروه تمرین استقامتی (Training) تقسیم شدند. سه روز قبل از اجرای پروتکل مصرف LNAME شروع و تا زمان تشریح حیوانات این کار ادامه داشت. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 5 روز و روزی 60 دقیقه با سرعت 28 متر بر دقیقه روی نوارگردان می دویدند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بی هوش کردن حیوانات، عضله نعلی و عضله دراز انگشتان (EDL) برداشته شد. ب در عضله نعلی و EDL، مصرف LNAME (100 mg-1.kg-1.day -1) سبب کاهش معنادار پروتئین nAchR شد (P<0.05)، نتایج این پژوهش نشان داد که تمرین می تواند سبب افزایش nAchR حتی در موش-های صحرایی که LNAME مصرف کردند شود (P<0.05). با توجه به یافته های پژوهش حاضر کاهش فعالیت nNOS سبب کاهش میزان پروتئین nAchR می گردد و تمرین استقامتی نه تنها سبب افزایش میزان nAchR می شود، بلکه می تواند محرکی برای افزایش میزان nAchR ناشی از کاهش یا نبود nNOS باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان