بهزیستی ذهنی کودک؛ مروری بر تعاریف و سنجه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
۱۹۴-۱۵۵
حوزه های تخصصی:
در یک دهه اخیر، پژوهشها درباره بهزیستی ذهنی کودک به عنوان موضوع مهمی در سیاست گذاری اجتماعی و سلامت، افزایش یافته و ابزارهای زیادی برای سنجش بهزیستی ذهنی کودک بر اساس برخی نظریه ها که قابلیت تبیین این مفهوم را دارند، طراحی شده است، به طوری که انتخاب ابزار مناسب در بین شمار سنجه ها امری چالشی است. هدف اصلی این پژوهش، مرور مطالعات بهزیستی ذهنی کودک و بررسی انواع تعاریف نظری و عملیاتی و ارائه یک دستهبندی منظم از تعاریف و سنجه هاست. روش: مطالعه از نوع مرور روایتی است که اطلاعات از طریق جستجوی نظام مند در پایگاهها داده های الکترونیک در تاریخ دی ماه 1396 جمع آوری شد. مرور انتقادی منابع: مفهوم بهزیستی در چارچوب سه نظریه متمایز تعریف شده است؛ نظریه لذت گرایی، نظریه خواسته ها و نظریه مبتنی بر نیاز. دراین بین، بهزیستی ذهنی کودک در چارچوب دو نظریه نخست که به جنبه های ذهنی بهزیستی اشاره دارد مفهوم سازی شده و به معنای غلبه احساسات مثبت بر عواطف منفی و رضایتمندی کودک از زندگی اش است. ابزارهای متعدد سنجش بهزیستی ذهنی کودک را در یک دسته بندی کلی می توان به دو شکل «سنجه های کلی/سنجه های خاص» و «سنجه های تک سؤالی/سنجه های چند سؤالی» تقسیم کرد. بیشتر سنجه های بهزیستی ذهنی کودک، در کشورهای توسعه یافته و ثروتمند ساخته شده اند. پرکاربردترین سنجه های بهزیستی ذهنی کودک، انواع مقیاسهای رضایت از زندگی، شادکامی، روابط با همسالان، خانواده و دیگران و عزت نفس است. یافته ها نشان داد در پژوهشهای داخلی، بهزیستی ذهنی کودکان کم سن کمتر ارزیابی شده است. بحث: مرور منابع نشان داد بهزیستی ذهنی کودک در چارچوب نظریه های بهزیستی بزرگ سالان تعریف شده و در سنجش این مفهوم عموماً کودک به مثابه بزرگ سالی نابالغ در نظر گرفته شده است. پژوهشگران از انواع شاخصهای ترکیبی جهت سنجش ابعاد عاطفی و شناختی بهزیستی ذهنی کودکان جوامع مختلف و رده های سنی متفاوت استفاده کرده اند و اطلاعات از طریق مشارکت مستقیم کودک، گزارش والدین و گزارش مربیان جمع آوری شده است. در این راستا، مناقشاتی بر سر توان شناختی کودک و مشارکت مستقیم کودک در فرایند تحقیق وجود دارد.