وجیهه کریمی

وجیهه کریمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

واکاوی تعاملات عناصر آموزشی در اجتماعات یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی: پدیدارشناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه زیسته تعاملات عناصر آموزشی یادگیری ترکیبی یادگیری الکترونیکی یادگیری حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۹۷
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قائده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تأیید گردید. به منظور تأیید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020  انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری  و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری  تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری  و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
۲.

شیوه های ارزشیابی یادگیرندگان در آموزش الکترونیکی و پیامد آن بر اهمال کاری تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ارزشیابی تحصیلی آموزش الکترونیکی اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۲۲۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های ارزشیابی یادگیرندگان در آموزش الکترونیکی و پیامد آن بر اهمال کاری تحصیلی انجام شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر رویکردی کمی بود. جامعه آماری مشتمل بر کلیه 463 دانش آموز دوره دوم ابتدایی شهرستان سورشجان در سال تحصیلی 1400-1399 بوده که از بین آنها 210 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سولومون و راثبلوم (1984) بود که آلفای کرونباخ آن 73/0 بدست آمد. شیوه های اجراشده ارزشیابی یادگیرندگان منطبق با دیدگاه کولار و فیچر Kollar&Fischer, 2020) ) شامل شش روش بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون بونفرونی در نرم افزار Spss23 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین نمرات اهمالکاری در همه شیوه های ارزشیابی الکترونیکی تفاوت وجود دارد و این تفاوت باتوجه به سطح معناداری 05/0< p، در مورد همه شیوه های ارزشیابی الکترونیکی معنادار است. همچنین بالاترین تفاوت میانگین ها بین ارزشیابی های فرایند مدار با ارزشیابی های نتیجه مدار بود. بالاترین میانگین اهمالکاری(03/74 ) در رابطه با روش آزمون های عینی و پایین ترین میانگین در رابطه با شیوه کارپوشه الکترونیکی بدست آمد.
۳.

ارائه الگوی مفهومی کاربرد علوم انسانی؛ با هدف ارتقای کیفی این علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف پژوهش حاضر تحلیل مولفه ها و عوامل موثر بر کاربرد علوم انسانی و ارائه یک مدل مفهومی در راستای ارتقای کیفی علوم انسانی است. روش تحقیق، توصیفی پیمایشی با رویکرد آمیخته بود. در بخش کیفی، از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده گردید و با به کارگیری معیار اشباع نظری، با 20 نفر از اندیشمندان در دانشگاه های اصفهان و خوارزمی مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. جامعه بخش کمی، اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه پیام نور استان اصفهان و چهار محال بختیاری بودند که به کمک فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی گزینش شدند. اجرای بخش کمی با ابزار پرسشنامه محقق ساخته حاصل از نتایج بخش کیفی انجام گرفت. روایی و اعتبار سوالات مصاحبه با روش روایی محتوایی و ضریب توافق تایید گردید. اعتبار پرسشنامه نیز پس از بررسی محتوایی توسط صاحبنظران بخش کیفی، به کمک تحلیل عاملی تاییدی، همسانی درونی و آلفای کرونباخ(83/0) تایید گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی با استفاده از شاخص های توصیفی، تحلیل عاملی تاییدی و الگویابی معادلات ساختاری می باشد. تحلیل داده های کیفی به کمک کدگذاری و نظریه داده بنیاد، زمینه ساز ارائه الگوی نظری مشتمل بر هفت مؤلفه و شش عامل موثر، گردید. در بررسی وضع موجود از بین مولفه ها، ارزیابی پیگیر و مخاطب شناسی؛ و در بین عوامل، تداخل نگرش های سیاسی-علمی و سیاستگذاری و برنامه ریزی استراتژیک دارای بیشترین سهم در تاثیر بر کاربست علوم انسانی بودند. همچنین مطالعه ضرایب تبیین و میزان F نشانگر آن بود که در صد بالایی از واریانس متغیر ملاک کاربست علوم انسانی به وسیله متغیرهای پیش بین مدیریت حرفه ای، فرهنگ، نگرش اجتماع، سیاستگذاری و برنامه ریزی استراتژیک، قابل تبیین می باشد. بر اساس نتایج پیشنهاد می گردد که توجه به این مولفه ها و عوامل بسترساز و بنیادین در راستای بهره برداری از یافته های علمی حوزه علوم انسانی مدنظر قرار گیرد.
۴.

بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی

کلید واژه ها: ادراک از محیط یادگیری درگیری تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ادراک از محیط یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی در مقطع دوم متوسطه شهرستان مبارکه انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و در قالب الگوی تحلیل مسیر، روابط علّی میان متغیرهای پژوهش را موردبررسی قرارداد. حجم نمونه با فرمول کوکران285 نفر برآورد و با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری (سویینی و سورنسن و کمیس، 1994)، خودکارآمدی شرر (1996) و درگیری تحصیلی ریو (2012) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی، معادلات ساختاری و رگرسیون میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد، بین ادراک از محیط یادگیری با درگیری تحصیلی رابطه مستقیم معنادار، بین درگیری تحصیلی با خودکارآمدی رابطه مستقیم و بین ادراک از محیط یادگیری با خودکارآمدی رابطه غیرمستقیم وجود دارد. بر اساس نتایج درگیری تحصیلی در پیوند بین ادراک از محیط با خودکارآمدی نقش یک متغیر میانجی کامل را ایفا کرده است؛ بنابراین توجه به درگیری مثبت و سازنده عاطفی و شناختی فراگیران در محیط یادگیری تأثیری قابل توجه بر خودکارآمدی تحصیلی آن ها خواهد داشت.
۵.

بررسی تاثیر گرایش به تفکر انتقادی بر توانایی حل مساله خلاق در دانشجویان

نویسنده:

کلید واژه ها: گرایش تفکر انتقادی حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۳۴۶
دست یابی به توانمندی سازماندهی و بهره گیری از اطلاعات در حل مسائل نیازمند گرایشات و پیش بایسته هایی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرگرایش به تفکر انتقادی بر توانایی حل مسئله خلاق دانشجویان کارشناسی علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز شهرکرد در سال تحصیلی 99-1398صورت گرفته است. این تحقیق از منظر جمع آوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی – همبستگی و از حیث هدف در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. از این رو، تعداد 290 نفر از جامعه طبق جدول مورگان، به روش تصادفی به عنوان نمونه گزینش و ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه های استاندارد گرایش به تفکر انتقادی ریکتس( 2003) و پرسشنامه حل مساله هپنر( 2004) به ترتیب با آلفای کرونباخ( 92/0 و 90/0) برای آنها اجزا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، آزمون کولموگروف- اسمیرنف و همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار23spss استفاده گردید. طبق یافته ها بالاترین میزان ارتباط بین گرایش به تفکر انتقادی و توانایی حل مسئله در سطح 05/0مشاهده شد. ضرایب این ارتباط بین گرایش به تفکر انتقادی با زیر مقیاس های اعتقاد به حل مسئله و کنترل شخصی در سطح متوسط قابل تایید و بین گرایش به تفکر انتقادی و زیر مقیاس سبک گرایش- اجتناب غیر قابل تایید بود. بنابراین نتایج نشانگر آن است که افراد دارای گرایش به تفکر انتقادی مثبت از توانایی حل مسئله بهتری برخوردارند. همچنین گرایش به تفکر انتقادی، خودکارآمدی و باور فرد را نسبت به توانمندی در حل مسئله؛ و کنترل بر هیجانات و رفتار شخصی در هنگام پرداختن به مسئله ارتقاء می بخشد. ولی ارتباطی بین این گرایش با ایجاد تمایل یا اجتناب برای حل مسئله یافت نشد. از این رو، نتایج این پژوهش آموزش و تقویت تفکر انتقادی دانشجویان را به منظور موفقیت در حل مسائل زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی پیشنهاد می کند.
۶.

تحلیل و تبیین تاثیر مولفه های مدیریتی، ساختاری و نگرشی فرهنگ برتولید علوم انسانی در دانشگاه اسلامی: بررسی وضع موجود در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ تولید علم علوم انسانی دانشگاه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تبیین مؤلفه های فرهنگی (مدیریتی، ساختاری و نگرشی) مؤثر بر تولید علوم انسانی در دانشگاه اسلامی است. از آنجا که حیات نظام های دانشگاهی در گرو خلق، تکامل و تحول علمی است و ارتباط ناگسستنی علوم انسانی با عوامل فرهنگی، تولید این علوم را با پیچیدگی و دشواری همراه ساخته، ازاین رو در پژوهش حاضر با روش آمیخته تأییدی به تحلیل و تبیین مؤلفه های فرهنگی (مدیریتی، ساختاری و نگرشی) مؤثر بر تولید علوم انسانی در دانشگاه اسلامی پرداخته شده است. در بخش کیفی از نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه عمیق با 20 نفر از خبرگان مطالعات کلان علوم انسانی در دانشگاه خوارزمی تهران و دانشگاه اصفهان و در بخش کمی به منظور بررسی وضع موجود در دانشگاه پیام نور به کمک 190 نفر از اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه پیام نور استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری جمع آوری شده است. روایی محتوایی سؤالات مصاحبه و پرسش نامه توسط صاحب نظران و روایی همزمان پرسش نامه با ضرایب همبستگی در آزمون هم تراز مورد تأیید واقع شده است. همچنین پایایی سؤالات مصاحبه به کمک ضریب توافق (06/90) و پایایی پرسش نامه با آلفای کرونباخ (89/.) تأیید شده است. یافته های حاصل از مطالعات اسنادی و کیفی با روش داده بنیاد حاکی از تأثیر سه مؤلفه اصلی ساختاری، نگرشی و مدیریتی و 55 زیرمؤلفه فرهنگی بر تولید علوم انسانی در آموزش عالی است که به منظور بررسی وضعیت موجود در دانشگاه پیام نور مورد آزمون واقع شده است. نتایج ماتریس همبستگی، ضریب تعیین و میزانF، نشانگر همپوشی و قدرت تبیین بالای این سه زیرمؤلفه فرهنگی با متغیر ملاک هستند. در این بین مؤلفه نگرش فرهنگی بیشترین سهم و مؤلفه مدیریت فرهنگی کمترین سهم را در تبیین متغیر تولید علوم انسانی در دانشگاه پیام نور دارا هستند.
۷.

شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد با نگاهی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت علوم انسانی توسعه علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۴ تعداد دانلود : ۵۹۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و آزمون این عوامل در وضعیت موجود آموزش عالی صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی پیمایشی و رویکردی آمیخته، پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به صورت متوالی انجام پذیرفت. در بخش کیفی 14 نفر از صاحب نظرترین افراد به کمک روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، تعداد 245 نفر به روش تصادفی ساده از بین اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور استان اصفهان (تعداد 670 نفر) گزینش شدند. روایی سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته به روش محتوایی و هم زمان و پایایی به ترتیب با روش ضریب توافق (04/90) و آلفای کرونباخ (87/.) محاسبه گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی حاصل تحلیل رگرسیون چندگانه و شاخص های توصیفی می باشد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که 9 عامل اصلی و 33 عامل فرعی به طور کلی بر مقوله محوری مطالعه حاضر مؤثر می باشد که در قالب شرایط عِلّی، زمینه ای و میانجی قابل تبیین می باشند.
۸.

شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد با نگاهی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت علوم انسانی توسعه علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۴ تعداد دانلود : ۵۷۷
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر مدیریت توسعه علوم انسانی با رویکردی مبتنی بر نظریه داده بنیاد و آزمون این عوامل در وضعیت موجود آموزش عالی صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق توصیفی پیمایشی و رویکردی آمیخته، پژوهش در دو بخش کیفی و کمی به صورت متوالی انجام پذیرفت. در بخش کیفی 14 نفر از صاحب نظرترین افراد به کمک روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، تعداد 245 نفر به روش تصادفی ساده از بین اعضای هیئت علمی رشته های علوم انسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور استان اصفهان (تعداد 670 نفر) گزینش شدند. روایی سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته به روش محتوایی و هم زمان و پایایی به ترتیب با روش ضریب توافق (04/90) و آلفای کرونباخ (87/.) محاسبه گردید. یافته های کیفی مبتنی بر تحلیل داده ها به روش داده بنیاد و یافته های کمی حاصل تحلیل رگرسیون چندگانه و شاخص های توصیفی می باشد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که 9 عامل اصلی و 33 عامل فرعی به طور کلی بر مقوله محوری مطالعه حاضر مؤثر می باشد که در قالب شرایط عِلّی، زمینه ای و میانجی قابل تبیین می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان