Metaphorical Conceptualization in the Last Eleven Parts of the Holy Qur’an: A Cognitive and Cultural Explanation
حوزه های تخصصی:
doi:
10.37264/jiqs.v1i1.9
شماره صفحات:
۱۵۷ - ۱۸۵
دریافت مقاله
 
تعداد دانلود  : 
۸۴
آرشیو
چکیده
The present semantic research has been performed in order to provide a cognitive and cultural explanation of conceptual metaphors in parts 20 to 30 of the Holy Qur’an. Extraction of ‘types of conceptual metaphors,’ determination of ‘high frequency metaphors,’ ‘source domains’ and ‘target domains’ is the process of conducting research using the conceptual metaphor theory. The variety of concepts of ‘target’ and the functional frequency of ‘source’ concepts indicate what concepts are intended in the holy Qur’an through metaphorical conceptualization. This study provides a basis for further understanding of the worldview presented in the Holy Qur’an and the possibility of determining the behavioral patterns of religion by identifying metaphors. The results of the present study represent a septenary classification of metaphors in the ‘empirical source domain,’ containing: ‘social life,’ ‘needs of the body and its activity,’ ‘image schemas (schema-based),’ ‘elements of nature,’ ‘person,’ ‘body parts,’ and ‘similarity-based metaphors (simile)’; Among which, the highest percentage of metaphorical conceptualization in the source domain is in ‘social life’ and the lowest one is in the domain of ‘person.’ Considering the fact that most of the human knowledge is about the elements and subdomains of ‘social life,’ Qur’anic sources in this domain have played the major role in abstracting the cultural and doctrinal concepts of religion and organizing Islamic religious experiences using the sources of this field and have been used as customary (conventional) and practical models. Accordingly, Qur’anic metaphors lead to the formation of cultural and cognitive patterns, and the ‘monotheistic belief system’ (Qur’anic) directs human bodily experiences in metaphorical conceptualization, and this ‘Qur’anic worldview’ can be seen as an Islamic cultural and cognitive model in the Qur’anic metaphorical schema.مفهوم سازی استعاری در یازده جزء قرآن کریم: تبیینی شناختی و فرهنگی
پژوهش معنی شناختی حاضر به منظور ارائه تبیینی شناختی و فرهنگی بر استعاره های مفهومی در جزء های 20 تا 30 قرآن مجید به انجام رسیده است. استخراج «انواع استعاره های مفهومی»، تعیین «استعاره های پربسامد»، «حوزه های مبدأ» و «حوزه های مقصد» روند انجام پژوهش با استفاده از نظریه استعاره مفهومی می باشد. تنوع مفاهیم «مقصد» و بسامد کاربردی مفاهیم «مبدأ» نشان می دهند، قرآن مجید در خصوص چه مفاهیمی قصد معنی افزایی از طریق مفهوم سازی استعاری را داشته است. این بررسی زمینه ای برای درک بیشتر جهان بینی ارائه شده در قرآن مجید و امکان تعیین الگوهای رفتاری دین با شناسایی استعاره ها را فراهم می آورد. نتایج تحقیق حاضر نمایانگر طبقه بندی هفت گانه از استعاره ها در «حوزه تجربی مبدأ» مشتمل بر: «زندگی اجتماعی»، «نیازهای بدن و فعالیت آن»، «طرحواره های انگاره ای (طرحواره بنیاد)»، «عناصر طبیعت»، «شخص» ، «اعضای بدن»، و «استعاره های شباهت بنیاد (تشبیهی)» است؛ که از آن میان بیشترین درصد مفهوم سازی استعاری در حوزه ی مبدأ «زندگی اجتماعی» و کمترین آن در حوزه ی «شخص» است. با در نظر داشتن این نکته که بیشترین شناخت بشر از عناصر و زیرحوزه های «زندگی اجتماعی» است، مبادی قرآنی نیز در این حوزه بیشترین نقش را در انتزاع زدایی مفاهیم فرهنگی و اعتقادی دین داشته اند و تجارب دینی اسلامی را با استفاده از مبدأهای این حوزه سامان داده و به عنوان الگوهایی عرفی (قراردادی) و عملی به کار برده اند. بر این اساس، استعاره های قرآنی به تشکیل الگوهای فرهنگی و شناختی می انجامند و «نظام اعتقادی توحیدی» (قرآنی) به تجارب بدن مند بشر در مفهوم سازی استعاری جهت داده، و این «جهان بینی قرآنی» به صورت الگویِ فرهنگیِ اسلامی و شناختی در طرحواره استعاری قرآن قابل مشاهده است.
استعاره های مفهومی قرآنی ،مفاهیم سطح پایه ای ،طرحواره انگاره ای ،مجاز مفهومی قرآنی ،استعاره شباهت بنیاد،