هدایت علوی تبار

هدایت علوی تبار

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۲۵.

الحادِ اصل موضوعی سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اومانیسم شهود انتخاب اصل موضوع الحاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴
ژان پل سارتر یکی از فیلسوفان ملحد قرن بیستم است. او با دلایل فلسفی به موضع الحادی خود نرسید بلکه دلایل روان شناختی و جامعه شناختی باعث شد تا در دوازده سالگی الحاد را، به تعبیر خودش، «شهود» کند. بنابراین الحاد سارتر در اصل غیرفلسفی و غیراستدلالی است و در فلسفه او به عنوان یک نتیجه یا نقطه پایان مطرح نمی شود بلکه نقش یک اصل موضوع یا نقطه شروع را ایفا می کند. در این مقاله برای اثبات این جنبه از الحاد سارتر سه دلیل آورده شده است.
۲۸.

پوچی زندگی بدون خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا جاودانگی معنا ارزش هدف پوچی مسیحیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۵
از نظر ویلیام کریگ، اگر خدا و جاودانگی وجود نداشته باشد جهان، زندگی نوع انسان و زندگی هر فرد، عاری از معنا، ارزش و هدف نهایی و در نتیجه پوچ خواهد بود. از آنجا که نمی توان در جهانی پوچ با خوشبختی زندگی کرد فرد ملحد چاره ای ندارد جز اینکه معنا، ارزش و هدف را به نوعی وارد زندگی خود کند. اما او حق چنین کاری را ندارد زیرا زندگی معنادار، باارزش و هدفمند در گرو ایمان به خدا و جاودانگی است. از این رو فرد ملحد یا باید زندگی عاری از خوشبختی اما سازگار با موضع الحادی داشته باشد و یا در زندگی خوشبخت باشد اما با موضع خود ناسازگار باشد. کریگ نتیجه می گیرد که مسیحیت دو شرط لازم برای زندگی معنادار، باارزش و هدفمند، یعنی خدا و جاودانگی، را تأمین می کند و به همین دلیل فرد مسیحی می تواند خوشبخت و سازگار زندگی کند. او در پایان روش هایی را برای دفاع از موضع مسیحیت در خصوص معنای زندگی ارائه می دهد.
۲۹.

این همانی شخصی میان فرد اخروی و فرد دنیوی از دیدگاه جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: این همانی شخصی معاد جسمانی بازآفرینی «بدل» فرد اخروی فرد دنیوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۴۳۸
مسئله «این همانی شخصی» از مسائلی است که هم در حیات دنیوی کاربرد دارد و هم در حیات اخروی. زیرا بر اساس مفهوم این همانی شخصی و معیارهای آن از یک سو مشخص می شود که آیا فردی که اکنون، برای مثال، هفتاد سال دارد همان فردی است که پنجاه سال پیش بیست سال داشت، و از سوی دیگر معلوم می شود که فرد اخروی همان فرد دنیوی است یا نه. متفکران معیارهای گوناگونی برای این همانی شخصی ارائه داده اند که یکی از مهم ترین آن ها «روح» است. اما از آنجا که جان هیک به روح، به عنوان جوهری غیرمادی، معتقد نیست و  انسان را واحدی روانی جسمی می داند، معیار این همانی را «بدن» در نظر می گیرد و با توجه به اینکه به معاد جسمانی و بازآفرینی بدن قائل است، برای اثبات این همانی میان فرد اخروی و فرد دنیوی باید نشان دهد که میان بدن اخروی و بدن دنیویِ آنان این همانی برقرار است. البته منظور از بدن هم جنبه های جسمی و هم جنبه های روانی انسان است که وحدتی را تشکیل می دهند. او بدین منظور سه وضعیت فرضی را مطرح می کند و بر مبنای آن ها نشان می دهد که گرچه بدن فرد در آخرت «بدل» بدن او در دنیا است، اما با این حال این همانی میان این دو بدن و، درنتیجه، میان این دو فرد برقرار است. دیدگاه هیک را متفکرانی مانند پِنِلِم، اُلدینگ، کلارک، آودی و فلو مورد انتقاد قرار داده اند و او به برخی از آنان پاسخ داده است.
۳۱.

An Analytical Approach to the Concept of Badā in Islam(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Badā Naskh the Imamites analytic theology divine omniscience the Shiites the Sunnites

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۳۴۲
The rationally and theologically analyzed meaning of Badā, as one of the most fundamental theological doctrines of the Imamites (Twelver Shiism), is not heretical but is compatible with Intellect and Narrations. The Sunnites disapprove Badā in their narrative and theological works and regard it as a heresy. On the contrary, the Imamites believe that if the real meaning of the term is clarified, which is the main purpose of the present paper, all Muslims will accept it. This paper briefly reviews the views of famous Sunnite scholars regarding Badā, and then by using analytical method discusses in detail the idea of Shiite theologians about this concept. Critical issues such as literal and technical meanings of Badā, the difference between Badā and Naskh (Abrogation), the relationship between Badā and God’s knowledge will be discussed. The article concludes that Badā is a concept compatible with the two most important sources of Islamic doctrines, that is, ‘Aql (Intellect) and Naql (Narrations); we are drawing on these two sources because of their relationship with Shiism and Sunniism as two Islamic sects.
۳۳.

مسئله خدا نزد ائونومیوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۱۳
ائونومیوس، از پیروان افراطی آریوس، دربارۀ شناخت خدا گفت: من خدا را همانگونه می شناسم که او خودش را می شناسد. او نام گرا (nominalist) بود و اعتقاد داشت که علم و شناخت فقط با نام اشیاء سر و کار دارد. نام یا دلالت بر ماهیت شئ دارد و یا صرفاً صوتی بی معناست. ائونومیوس دربارۀ نام خدا نیز گفت : همانطور که خدا نام خود را می داند من هم نام او را می دانم. نام او Agennetos (ایجاد نشده یا بی منشأ) است و این یگانه نام خداست. همة نام های بسیار دیگری که در سراسر کتاب مقدس پراکنده اند یا لفاظی های بی معنایی هستند که هیچ چیز دربارۀ خدا نمی گویند و یا صرفاً با Agennetos مترادف اند. نظر ائونومیوس در میان آباء کلیسا با مخالفت روبرو شد. از جمله، کاپادوکیایی ها با تأکید بر متن کتاب مقدس از یک سو اظهار کردند که خدا ناشناختنی است و ائونومیوس را متهم به فضولی در راز الهی کردند و از سوی دیگر اعلام کردند که خدا، آنگونه که در تار و پود تاریخ و ساختار جهان ظهور می کند، شناختنی است. بدین ترتیب انسان ها در مورد خدا در وضعیت علم و جهل قرار دارند. اینکه چگونه و چرا خدا هم شناختی است و هم ناشناختنی پرسشی بود که آباء کلیسا کوشیدند به آن پاسخ دهند.
۳۵.

مرلو – پونتی و تناقض مسیحیت

کلید واژه ها: خدای پدر تسلیم خدای پسر تغییر تناقض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
از نظر مرلو- پونتی ما در متون مسیحی و عملکرد مسیحیت در طول تاریخ با نوعی تناقض مواجهیم؛ مسیحیت گاهی به آرمان های بشری خدمت کرده است و گاهی خیانت. این تناقض در نمود بیرونی مسیحیت، ریشه در ذات درونی آن دارد یعنی اعتقاد به یک خدای درونی (خدای پدر) و یک خدای بیرونی (خدای پسر). ایمان به خدای پدر به معنای تسلیم در برابر اراده ی او و راضی شدن به وضع موجود است. انسانی که دارای چنین ایمانی است عالم را جدی نمی گیرد و به سستی و تنبلی گرایش پیدا می کند اما ایمان به خدای پسر باعث ورود انسان به تاریخ و خلق معنا و ارزش می شود انسانی که از این ایمان برخوردار است جهار را جدی می گیرد و می :وشد تا آن را تغییر دهد. مرلو – پونتی معتقد است که این تناقض نتایج اجتماعی، سیاسی و اخلاقی نامطلوبی به همراه دارد. مسیحیت از این جهت که به خدای پدر معتقد است محافظه کار است اما از این حیث کهبه خدای پسر اعتقاد دارد انقلابی است. فرد مسیحی چون به دو خدا ایمان دارد نه یک محافظه کار خوب است و نه یک انقلابی خوب؛ بنابراین فردی غیرقابل اعتماد است. مرلو – پونتی پس از رد مسیحیت به عنوان دینی الهی، در تفسیری دنیوی از دین آن را پدیده ای می داند که بر استحکام روابط میان انسان ها برای رسیدن به جهانی بهتر تأکید می کند. در پایان نظر منتقدان مرلو – پونتی بیان می شود.
۳۶.

مابعدالطبیعۀ عوام: پژوهشی در باب نقش دین در فلسفۀ شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرتور شوپنهاور خاستگاه های دین انواع دین کارکردهای دین بدبینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
آرتور شوپنهاور معمولاً فیلسوفی ملحد و پوچ انگار دانسته شده است. این نظر گرچه نادرست نیست، تأکید بیش از حد بر آن موجب غفلت از بحث های دینی در فلسفۀ او شده است. در این مقاله، خواهیم کوشید تا جنبه های گوناگون دین شناسی شوپنهاور را بررسی کنیم. بدین منظور، پس از ذکر نکات مقدماتی، به خاستگاه های دین نزد وی می پردازیم و خواهیم دید که شوپنهاور منکر منشأیی فراطبیعی برای دین است و ریشه های دین را در ملال انسان و میل او به جاودانگی جستجو می کند. سپس پیدایش ادیان تاریخی را بررسی می کنیم و روشن می سازیم که از نظر شوپنهاور همۀ ادیان در یک روند تدریجی از دو دین برهمایی و بودایی منبعث شده اند و هر چه بهرۀ بیشتری از این دو داشته باشند معقول تر هستند. در بحث از تقسیم بندی ادیان بزرگ خواهیم دید که شوپنهاور ادیان را به خوش بین و بدبین تقسیم می کند و علت گرایش او به ادیان هندی بدبین بودن آنها است. در ادامه جنبه های مثبت و منفی دین از نگاه شوپنهاور مد نظر قرار می گیرد. او اموری مانند تحجر را از معایب دین و مواردی مانند تسلی بخشی را از محاسن آن برمی شمارد. در پایان برخی انتقادها به دیدگاه های او در خصوص دین، از جمله عرفی سازی دین، مطرح می شود. مقالۀ حاضر نشان می دهد که به رغم ناسازگاری فلسفۀ شوپنهاور با آموزه های دینی، نظام فلسفی او، تا اندازه ای، متأثر از ادیان شرقی و مسیحیت زاهدانه است.
۴۰.

مسیحیت اصیل از دیدگاه کیرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت رسمی عقل جمع گرایی ساده سازی مسیحیت اصیل ایمان فردانیت رنج شورمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۵
هدف کیرکگور شناخت مسیحیت و عمل کردن بر اساس آن بود. او برای رسیدن به این هدف، ابتدا مسیحیت رسمی را رد می کند و سپس به شرح مسیحیت مورد قبول خود، یعنی مسیحیت اصیل، می پردازد. مسیحیت رسمی خود را در قالب مسیحیت دانشگاهی و مسیحیت کلیسایی نشان داده است. مسیحیت دانشگاهی، که فرد شاخص آن هگل است، از یک سو می کوشد تا آموزه های مسیحی را با براهین عقلی اثبات کند و مسیحیت را معقول سازد و از سوی دیگر در پی اثبات حقانیت مسیحیت با توسل به شواهد تاریخی است. مسیحیت کلیسایی از یک سو رویکرد جمع گرایانه به مسیحیت دارد و فرد مسیحی را قربانی می کند و از سوی دیگر مسیحیت را به نهادی اجتماعی تبدیل می کند و با فروکاستن آن به برخی شعائر و مناسک، دست به ساده سازی مسیحیت می زند. اما مسیحیت اصیل در راهی یکسره متفاوت گام برمی دارد و با کنار گذاشتن عقل، جمع گرایی و ساده سازی، به ایمان، فردانیت و رنج اهمیت می دهد و بر شورمندی تاکید می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان