احسان سرخه ای

احسان سرخه ای

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

ارزیابی حدیث عبدالله بن بکیر در قاعده ی لاضرر به روش تحلیل فهرستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لا ضرر تحلیل فهرستی عبدالله بن بکیر اعتبارسنجی حدیث سید احمد مددی موسوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۷۷
از مهمترین مستندات قاعده ی لاضرر روایت داستان سمره بن جندب است که معتبرترین طریق آن به عبدالله بن بکیر منتهی می شود. . مستندات قاعده لاضرر به ادعای تواتر یا اعتبار، غالبا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند. در موارد ارزیابی شده تلاش شده تا روایات مربوط بر اساس روش های مرسوم رجالی تصحیح گردد. در این مقاله به روش تحلیل فهرستی به ارزیابی روایت عبدالله بن بکیر درباره قاعده ی لاضرر پرداخته می شود. تحلیل فهرستی در تقریر مختار مشتمل بر چهار مرحله بررسی رجالی و فهرستی اولیه، مطالعه فضای صدور، بررسی موضع امامان(ع) و مطالعه مرحله انتقال از حدیث به فتوا می باشد که در این پژوهش این چهار مرحله بر حدیث عبدالله بن بکیر پیاده سازی شده است. بررسی رجالی سند موجود در کافی، ضعف آن را آشکار می کند. از جهت دیگر، با بررسی فهرستی، اعتبار فهرستی در زمان تألیف کتاب کافی احراز می گردد. با تتبع حدیث در تراث اهل سنت کاملا آشکار است که فقره ی «لاضرر و لا ضرار» در فضای مدینه در قرن اول و مخصوصا در نیمه ی دوم آن شهرت داشته است. در قرن دوم، عالمان اهل سنت تلاش کردند اسناد آن را ذکر نمایند. اینان در قرن سوم، حدیث لاضرر را منقطع دانسته و از نقل آن خودداری کرده اند و در قرنهای بعد، آن را قبول کردند. با بررسی موضع اهل بیت ع نسبت به این حدیث تأیید اصل انتساب فقره ی «لاضرر و لاضرار» به رسول الله ص توسط ایشان قابل احراز است.
۲.

آسیب شناسی روشی اعتبارسنجی احادیث تأویلی معصومان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبارسنجی تأویل آسیب شناسی احادیث باطنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۰۶
احادیث معصومان (ع) مهم ترین منبع فهم معنا و مقصود آیات قرآن است. بخش مهمّی از احادیث به بیان باطن و تأویل آیات اختصاص دارد. بدون تردید، اعتبارسنجی دقیق و متقن این احادیث برای بررسی استناد آنها به معصومان(ع) و تبیین معنای باطنی و تأویل آیات مستند به آنها، ضروری است. صاحب نظران با استفاده از روش های گوناگون این اخبار را اعتبارسنجی می کنند؛ برخی سهل گیرانه و خوشبینانه به نقد و گزینش و پذیرش آنها، و برخی دیگر به استناد پدیده جعل و غلوّ، بدبینانه به نقد و ردّ احادیث تأویلی پرداخته اند. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چه اموری در حوزه روش نقد، واقع نمایی نتیجه ارزیابی را مخدوش می کند؟ این نوشتار با این پیش فرض که مقوله اعتبارسنجی یا نقد احادیث تأویلی، نوعی داوری است که می تواند واقع نما و دارای ارزش علمی باشد یا خلاف آن توصیف شود، به شناسایی آسیب ها و بیان روش های نادرست در عرصه ارزیابی این احادیث می پردازد تا از داوری نادرست درباره احادیث تأویلی پیشگیری شود. بی توجّهی به تعریف غلوّ، عدم سنجش داده های رجالیان، بی توجّهی به گزارش و اقوال مخالف، فهم ناتمام متن روایت تأویلی، بی توجّهی به قاعده «توقّف و ردّ علم» در بررسی روایات تأویلی، استناد به برخی مبانی اختلافی، همسان پنداری تفسیر و تأویل و بسندگی به «تأویل اصولی کلامی» از آسیب های روشی اعتبارسنجی احادیث تأویلی به شمار می آیند که در این مقاله تبیین شده اند.
۳.

بازخوانی تحلیلی روایات «یوم الخمیس» در صحیحین و شروح آن ها(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: یوم الخمیس وصیت هجر صحیح بخاری صحیح مسلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۳
منابع روایی اهل سنت، به ویژه صحیح بخاری و صحیح مسلم، ماجرای تلخ واپسین سفارش پیامبرa در آخرین پنجشنبه عمر شریف شان را گزارش کرده اند. عده ای از حاضرانِ در صحنه، مانع از اجرای امر رسول خداa و نوشتن وصیتی شدند که می توانست امتش را از گمراهی باز دارد. برخی از آنان به این هم بسنده نکرده و به حضرتش نسبت «هجر» دادند. با استناد به قراین مختلف، گوینده این نسبت ناورا به پیامبر خداa نمایانده شده است. برخی شارحان سعی کرده اند سرپیچی از فرمان پیامبر اعظم الهیa را توجیه کنند و نافرمانان را از این کردار زشت تبرئه کنند. پاره ای نیز با کاهش منزلت نبویa یا دگرگون نمودن معنای «هجر» خواسته اند از ناپسندی این نسبت بکاهند. این نوشتار کوشیده است با بازخوانی تحلیلی گزارش های این واقعه ناگوار که از آن به «رزیه یوم الخمیس» نام برده می شود، در دو منبع از منابع اصلی احادیث اهل سنت، رویکرد توجیهی شارحان آن ها را به نقد کشد.
۴.

تحلیل دیدگاه شیخ بهایی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متأخران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رجال علامه حلی متأخران شیخ بهایی اخباریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۳
علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است.در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سؤالات مطرح نیز بی پاسخ مانده است.از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین آن ها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تأیید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به خودی خود اشکال و انحراف تلقی نمی شود، بلکه تفاوت در پیش زمینه ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است.
۵.

تحلیل فاصله زمانی نگارش منابع حدیثی فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حدیث منابع شیعه اهل سنت فاصله زمانی نگارش حدیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
بررسی شروح و آثار پیرامونی منابع حدیثی، تأکیدی بر ضرورت شرح و حل مشکلات فهم احادیث تلقی می شود. مروری بر آثار شرح الحدیثی فریقین از وجود تفاوت معناداری در زمان آغاز تألیف چنین آثاری میان شیعه و اهل سنت حکایت می کند. بررسی آثار پیرامونی دو اثر مهم حدیثی عامه یعنی «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» از یک سو و «الکافی» و «تهذیب الأحکام» از دیگر سو نشان می دهد که عالمان امامی بسیار دیرتر از محققان عامه به نگارش آثار شرح الحدیثی این کتب مهم خود اقدام نموده اند، در حالی که این رخداد درباره «نهج البلاغه» اتفاق نیفتاده است. این مقاله در تلاش است با نشان دادن تفاوت موجود، محققان را به بررسی عوامل تأخیر امامیه در نگارش شروح متمایل نماید.
۶.

کاربرد «له روایات» در فهرست شیخ طوسی و ارتباط آن با کتب نوادر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روایات نوادر فهرست رجال شیخ طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
شیخ طوسی کتاب الفهرست را با هدف گردآوری و ارائه فهرست مصنفان و أصحاب اصول و آثار ایشان تألیف کرده است. وی در ضمن معرفی برخی از پدیدآورندگان، از عبارت «له روایات» بهره برده است. این ترکیب در الفهرست نجاشی دیده نمی شود. بررسی مفهوم این عبارت در الفهرست شیخ طوسی نشان می دهد که این اصطلاح بیشتر از سوی حمید بن زیاد و در برخی موارد از سوی ابن ولید و شیخ صدوق به کتاب شیخ طوسی راه یافته است. از مقایسه گزارش های شیخ طوسی و نجاشی در نقل از حمید بن زیاد، ارتباط معناداری بین «له روایات» و «له کتاب النوادر» به دست می آید. این مقاله با بررسی موارد کاربرد این ترکیب در الفهرست شیخ طوسی و مقایسه آن با الفهرست نجاشی، در صدد کشف ارتباط و توجیه آن و پاسخ به برخی شبهات، برآمده است.
۷.

کاربرد «حدیث» و «روایت» در فهرست و رجال پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حدیث روایت فهرست رجال قدما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
«حدیث» در لغت به هر چیز جدید گفته شده است؛ اما معمولاً این واژه در سخن و گفتار به کار می رود. «روایت» نیز در لغت به معنای جریان و نقل است؛ اما بیشتر در معنای گزارش کاربرد یافته است. این پژوهش با تکیه بر کاربردهای «حدیث» و «روایت» در نزد فهرست نگاران و قدمای رجالیان، تلاش نموده است فهمی بهتر از مقصود ایشان در گزارش شرح حال محدثان و ارزیابی آنها به دست دهد. تأکید این نوشتار بیشتر بر تبیین کاربردهای «روایت» است؛ زیرا گستردگی کاربرد روایت در باره منابع مکتوب، محور بودن آنها در روایت احادیث نمایان می سازد. بررسی استعمالات نشان می دهد که «حدیث» در معنای لغوی، درج اقوال ائمه:، گزینش آنها از دیگر آثار و در احادیث منقول از یک مؤلف در آثار دیگر به کار رفته است. «روایت» نیز علاوه بر معنای لغوی، در گزارش شفاهی احادیث، گزارش کتب دیگران و گزارش نسخه ای از یک کتاب، کاربرد یافته است.
۸.

جستاری در مفهوم «نسخه»؛ سبکی در گردآوری و گزارش احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نسخه منابع حدیثی سبک شناسی فهرست النجاشی صحیفه الإمام رضا (ع) مسند الإمام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
از «نسخه» به عنوان شیوه ای خاص از نگارش های حدیثی، تعریف قابل قبولی ارائه نشده است. دو تعریف در میان معاصران بیشتر به کار رفته است: نخست. رساله کوچکی که حاوی احکام تأسیسی بوده که امام7 آن را وضع و بر راوی املا فرموده است و دوم. کتابی مأثور از یکی از ائمه: که به خط ایشان یا منقول از خط ایشان بوده است. به نظر می رسد، تعریف هایی ارائه شده از این اصطلاح، فاقد مستندات متقن و شواهد قابل قبول در کاربرد آن در منابع کتابشناسی است. مقاله حاضر می کوشد با جست و جو در شواهد مندرج در فهرست النجاشی و روایات پراکنده برگرفته از کتب مفقود موسوم به «نسخه»، از محدثانی که چنین اثری به ایشان نسب داده شده، تعریفی قابل دفاع از این اصطلاح ارائه کند. این نوشتار همچنین به بررسی صحیفه الإمام الرضا7 و مسند الإمام الرضا7 به عنوان دو نمونه بر جای مانده از مصادیق «نسخه» می پردازد. دستاورد این پژوهش در تعریف نسخه آن است که: نسخه، روایت امام7 از نیاکان را گویند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان