آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

از مهمترین مستندات قاعده ی لاضرر روایت داستان سمره بن جندب است که معتبرترین طریق آن به عبدالله بن بکیر منتهی می شود. . مستندات قاعده لاضرر به ادعای تواتر یا اعتبار، غالبا مورد ارزیابی قرار نمی گیرند. در موارد ارزیابی شده تلاش شده تا روایات مربوط بر اساس روش های مرسوم رجالی تصحیح گردد. در این مقاله به روش تحلیل فهرستی به ارزیابی روایت عبدالله بن بکیر درباره قاعده ی لاضرر پرداخته می شود. تحلیل فهرستی در تقریر مختار مشتمل بر چهار مرحله بررسی رجالی و فهرستی اولیه، مطالعه فضای صدور، بررسی موضع امامان(ع) و مطالعه مرحله انتقال از حدیث به فتوا می باشد که در این پژوهش این چهار مرحله بر حدیث عبدالله بن بکیر پیاده سازی شده است. بررسی رجالی سند موجود در کافی، ضعف آن را آشکار می کند. از جهت دیگر، با بررسی فهرستی، اعتبار فهرستی در زمان تألیف کتاب کافی احراز می گردد. با تتبع حدیث در تراث اهل سنت کاملا آشکار است که فقره ی «لاضرر و لا ضرار» در فضای مدینه در قرن اول و مخصوصا در نیمه ی دوم آن شهرت داشته است. در قرن دوم، عالمان اهل سنت تلاش کردند اسناد آن را ذکر نمایند. اینان در قرن سوم، حدیث لاضرر را منقطع دانسته و از نقل آن خودداری کرده اند و در قرنهای بعد، آن را قبول کردند. با بررسی موضع اهل بیت ع نسبت به این حدیث تأیید اصل انتساب فقره ی «لاضرر و لاضرار» به رسول الله ص توسط ایشان قابل احراز است.

Evaluation of the hadith of Abdullah Ibn Bokir on the "La Dharar" rule by list analysis method

One of the most important documents of the "La Dharar" rule is a narration that includes the story of Samra ibn Jundab, the most authoritative report of which has been narrated by Abdullah ibn Bokir. The documents of this narrative are often not evaluated for claiming their frequency or validity. In the evaluated cases, attempts to correct the documents by the Rajali method have become common. This article evaluates the narration of Abdullah Ibn Bakr in the rule of no harm by means of list analysis. A thorough examination of the document in Kafi reveals the weakness of its transmission medium. On the other hand, by examining a list, the validity of the list is sufficient at the time of writing the book. Following the hadith in the Sunni heritage, it is quite clear that the phrase "no harm and no harm" was known in Medina in the first century and especially in the second half. In the second century, with the beginning of the compilation of hadith, Sunni thinkers sought to document the hadith harmless and tried to cite its documents. In the third century, by examining the documents and refining and correcting them, the Sunni hadith scholars considered the harmless hadith to be interrupted and refused to quote it. In the following centuries, the memorizers of the Sunni hadith tried to accept the hadith according to other documents and considered it "good".

تبلیغات