آسیب شناسی روشی اعتبارسنجی احادیث تأویلی معصومان(ع) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
احادیث معصومان (ع) مهم ترین منبع فهم معنا و مقصود آیات قرآن است. بخش مهمّی از احادیث به بیان باطن و تأویل آیات اختصاص دارد. بدون تردید، اعتبارسنجی دقیق و متقن این احادیث برای بررسی استناد آنها به معصومان(ع) و تبیین معنای باطنی و تأویل آیات مستند به آنها، ضروری است. صاحب نظران با استفاده از روش های گوناگون این اخبار را اعتبارسنجی می کنند؛ برخی سهل گیرانه و خوشبینانه به نقد و گزینش و پذیرش آنها، و برخی دیگر به استناد پدیده جعل و غلوّ، بدبینانه به نقد و ردّ احادیث تأویلی پرداخته اند. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که چه اموری در حوزه روش نقد، واقع نمایی نتیجه ارزیابی را مخدوش می کند؟ این نوشتار با این پیش فرض که مقوله اعتبارسنجی یا نقد احادیث تأویلی، نوعی داوری است که می تواند واقع نما و دارای ارزش علمی باشد یا خلاف آن توصیف شود، به شناسایی آسیب ها و بیان روش های نادرست در عرصه ارزیابی این احادیث می پردازد تا از داوری نادرست درباره احادیث تأویلی پیشگیری شود. بی توجّهی به تعریف غلوّ، عدم سنجش داده های رجالیان، بی توجّهی به گزارش و اقوال مخالف، فهم ناتمام متن روایت تأویلی، بی توجّهی به قاعده «توقّف و ردّ علم» در بررسی روایات تأویلی، استناد به برخی مبانی اختلافی، همسان پنداری تفسیر و تأویل و بسندگی به «تأویل اصولی کلامی» از آسیب های روشی اعتبارسنجی احادیث تأویلی به شمار می آیند که در این مقاله تبیین شده اند.Methodological Pathology of Validating the Interpretive Hadiths of Imams (AS)
The hadiths of Imams (AS) are the most important source for understanding the meaning and purpose of the verses of the Qur’an. An important part of the hadiths is devoted to the inner expression and interpretation of verses. Undoubtedly, accurate validation of these hadiths is necessary to examine their attribution to the Imams (AS) and to explain the esoteric meaning and interpret the verses. Experts validate this reports in a variety of ways; Some have simply and optimistically criticized, selected and accepted them, while others, based on the phenomenon of forgery and exaggeration, have pessimistically criticized and rejected the interpretive (esoteric) hadiths. This study aims to answer the question of “what matter in the field of critique method dose distort the realism of the evolutional result?” Assuming that the category of validation or critique of interpretive hadiths is a kind of judgment that may be realistic and of scientific value or otherwise described, this article identifies the harms and expresses incorrect methods in evaluating these hadiths to prevent misjudgment of interpretive hadiths. Ignorance of defining exaggeration, failure to measure the data of rijāl scholars, indifference to opposing sayings and reports, incomplete understanding of the text of the interpretive narrations, disregard of the rule of “stopping and rejecting knowledge” in the study of interpretive narrations, citing some principles of difference, supposing the interpretation and commentary as similar, and relying only on “theological-principle interpretation,” are among the methodological defects of the validation of interpretive hadiths that are explained in this article.