وضعیت جاری ارزشیابی برنامه های درسی دوره آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزشیابی برنامه های درسی یکی از اجزای مهم در طراحی برنامه های درسی و اجرای آن است، برنامه هایی که به درستی مورد ارزشیابی قرار بگیرند در زمینه رسیدن به اهداف خود موفق تر خواهند بود. هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود ارزشیابی برنامه های درسی دوره ابتدایی است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی دوره ابتدایی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با ده نفر از معلمان، هفت نفر از سرگروه های آموزشی دوره آموزش ابتدایی، شش نفر از مدیران مدارس ابتدایی و هشت نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان در رشته علوم تربیتی – برنامه ریزی درسی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده ی بیست و یک مفهوم محوری و نه مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل ارزشیابی نامتوازن برنامه های درسی به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (مشتمل بر محورهایی چون؛ ضعف سواد طراحی ارزشیابی برنامه ریزان درسی،تقلیل گرایی در ارزشیابی، ضعف سواد سنجش و ارزشیابی مجریان و کمیت گرایی در ارزشیابی)، عوامل زمینه ای (مشتمل بر محورهایی چون؛ سازمانی، مدرسه ای و کلاسی)، عوامل راهبردی (مشتمل بر محورهایی چون تغییر رویکرد ارزشیابی برنامه های درسی، تخصص محوری در اجرای ارزشیابی و شبکه سازی در حوزه طراحی ارزشیابی برنامه درسی) شرایط مداخله ای تسهیل گر(مشتمل بر محورهایی چون توسعه حرفه ای معلمان، تقویت دیدگاه انتقادی به برنامه درسی و حمایت و پشتیبانی سازمانی)، شرایط مداخله گر محدودکننده(مشتمل بر محورهایی چون موانع فردی، اجرایی و فرهنگی – ساختاری) و راهبردها و پیامد (کاهش اثربخشی و کارایی برنامه درسی) سازمان یافت.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت وضعیت ارزشیابی برنامه های درسی در دوره ابتدایی در سطوح سه گانه برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده مطلوب نیست و ضرورت توجه به بهبود سواد سنجش و ارزشیابی معلمان و برنامه ریزیان درسی در این زمینه لازم است.