عبدالله صلواتی

عبدالله صلواتی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۳ مورد از کل ۷۳ مورد.
۶۱.

مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع مرگ مرگ ارادی سلوک عملی تحلیل عرفانی تحلیل روانشناختی سیدحیدر آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
این پژوهش به بررسی مرگ ارادی و اقسام آن از دیدگاه سیدحیدر آملی پرداخته است و سعی شده با تحلیل عرفانی و روانشناختی، گونه های مرگ ارادی را تبیین نماید. بعقیده نگارندگان، هریک از اقسام مرگ ارادی نوعی سلوک عملی محسوب میشوند. قدر مشترکی میان همه مرگها وجود دارد که عبارتست از فاصله گرفتن از تعلقات اینجهانی. پرسش اصلی آنست که چگونه میتوان تحلیلی عرفانی و روانشناختی از انواع مرگ بروایت سیدحیدر آملی ارائه داد؟ بر این اساس، دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشترکی میان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اینجهانی و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع این فاصله گرفتنها میتواند متفاوت باشد؛ گرسنگی، پوشیدن لباسهای خاص و ... همه اینها میتوانند ما را از تعلقات اینجهانی دور کنند. 2) دستاورد دیگر این پژوهش، تحلیل عرفانی و روانشناختی مرگ ارادی است؛ مثلاً مرگ سبز بمعنای پوشیدن لباس کم ارزش است و بنابرین با نپوشیدن لباسهای غرورآمیز و اشرافی، سالک به مرگ ارادی میتواند بمیرد. رنگ سبز نماد تعادل و پایداری است و سالک با مرگ ارادی و از بین بردن نفسانیات، در خود به تعادل و جاودانگی دست پیدا میکند.
۶۲.

تبیین مراتب و عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر آرای فلسفی، قرآنی و عرفانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی مراتب هستی اسماء و صفات الهی امر و خلق فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۵۹
در مقاله حاضر سعی بر این است تا نظر علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف متأله، مفسر بزرگ و آشنا با گستره اندیشه و مبانی عرفان اسلامی معاصر در باب مراتب و عوالم هستی و ارتباط آن با اسماء و صفات الهی و عالم امر و خلق مورد بررسی و اعتقادات فلسفی، قرآنی و عرفانی وی مورد مداقه قرار گیرد. آنچه از مطالعه آثار علامه طباطبایی به دست می آید این است که وی در تقسیم بندی مراتب عالم دارای دست کم سه دیدگاه فلسفی، قرآنی و عرفانی بوده است و با توجه به هر کدام از این سه دیدگاه، تقسیم بندی جداگانه ای انجام داده است. وی در آثار فلسفی خود از سه عالم سخن می گویند: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده و مادیات؛ نیز در تفسیر المیزان که با روش تفسیری آیه به آیه انجام گرفته است موجودات و عوالم هستی را به عالم امر و عالم خلق تقسیم نموده است اما در دیدگاه مبتنی بر آموزه های عرفانی، از عالمی که از لحاظ مرتبه وجودی مقدم بر همه عوالم فلسفی است یعنی عالم اسماء و صفات بحث کرده است. لذا مراد نگارنده بر این است تا علاوه بر تبیین دقیق این سه دیدگاه، همخوانی یا عدم همخوانی این دیدگاه ها را مشخص و دیدگاه قرآنی و عرفانی وی را با دیدگاه فلسفی مورد تطبیق و بررسی قرار دهد. روش کار در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
۶۳.

استعاره مفهومی سلول برای اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره مفهومی سلولهای بنیادی استعاره مفهومی سلول استعاره اخلاقی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
استعاره ها در رویکرد جدید به دلیل ظرفیت های درونی همانند برجسته سازی و تنوع نگاشت ها از حوزه های منبع، امکان فهم اخلاقی و زیست اخلاقی بهتری را برای ما فراهم می کنند. به تعبیر برخی، استعاره ها نه منحصر در استعاره های متعارف هستند و نه صرفاً امر شناختی، بلکه ما برای تفکر عمیق و ملاحظات فرهنگی سنجیده، نیازمند استعاره های پیچیده و نامتعارف هستیم. از سویی دیگر، سلول های بنیادی ویژگی های فوق العاده ای برای حوزه منبع در استعاره نامتعارف و پیچیده اخلاقی دارند. از این رو، نگارنده، از استعاره مفهومی سلول برای اخلاق بهره برده است. پرسش اساسی این جُستار این است: استعاره مفهومی سلول در اخلاق چه زوایایی از اخلاق را برای ما برجسته می کند؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: 1. استعاره مفهومی سلول برای اخلاق، برخلاف اکثر استعاره های اخلاقی که استعاره های ساده و متداولی هستند و طبیعتاً قدرت کمتری برای زیست اخلاقی دارند، استعاره ای پرتوان، نامتعارف و پیچیده ای است که بخوبی می تواند از عهده تحلیل مراتب اخلاق برآید؛ 2. استعاره یادشده در اخلاق، پدیدارهای اخلاقی شکل گرفته و تمایزیافته در محیط دین و عرفان را به رسمیت می شناسد؛ 3. در پرتو استعاره سلولی اخلاق، تفاوت عملکرد اخلاقی در موقعیت ها و کنشگران اخلاقی مختلف بهتر تبیین می شود؛ 4. این استعاره، برخلاف دیگر استعاره ها، آیدوس اخلاق را برجسته می کند نه یک ویژگی یا چند ویژگی اخلاقی را.
۶۴.

انگاره سازی معلم ثانی درباره نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نبوت انگاره وحی سبب اول عقل فعال رئیس اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۶۸
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را درباره جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته شده دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن ها کرده و به انگاره سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه درباره این مسئله انگاره سازی کرده است؛ درضمن، این انگاره جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینه فاضله و با قید علی الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این همانیِ فیلسوف علی الاطلاق و رئیس اول، این همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می شود و چالش پیش آمده درباره پایین آوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می رود.
۶۵.

نظریه سلولی اخلاق با تأکید بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظریه سلولی اخلاق نسبی گرایی اخلاقی فطرت دین علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۴۵
  در تئوری های متنوعی که در حوزه فرااخلاق مطرح است، اصول اخلاقی در یکی از دو راهیِ جهان شمولی یا جهان ناشمولی قرار می گیرد. اما نگارنده در این جستار تلاش کرده تا راه سومی باز کند؛ راه سومی که در آن، اخلاق به مثابه سلولی زنده تلقی شده مشتمل بر هسته و سیتوپلاسمی که بحسب حضورشان در بافت (=دین) و سیستم خاص (=زیست بوم و زیست نوع انسانی)، ظهور مصداقی متفاوتی پیدا می کند؛ البته این سلول اخلاقی در همه بافت ها و سیستم ها هسته سخت غیرفروکاهشیِ جهان شمول دارد، اما این هسته بحسب دین و زیست بوم های متفاوت و زیست نوع های مختلف، ظهور متفاوت پیدا کرده؛ ظهوری که قدر مشترکی با هسته اولیه و تفاوتهایی با آن دارد؛ هسته های جدید، بحسب مفهوم و فضایل چهارگانه و عینیت آنها مشترک با هسته اولیه و بلحاظ مصادیق جدیدش، هویت غیرجهان شمول دارد و متفاوت با هسته اولیه است؛ همانند سلول زنده که در بافت ها و اندام های مختلف، ظهور و کارکردهای آن تغییر می یابد. بنابراین پرسش پایه این جستار عبارت است:  چگونه می توان اخلاق را از دیدگاه علامه طباطبایی هم جهان شمول و هم وابسته به زیست بوم و زیست نوع و غیرجهان شمول دانست؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: نظریه سلولی مستنبط از علامه طباطبایی سه هسته متنوع دارد که اخلاق بحسب هسته نخست، جهان شمول و غیرفروکاهشی است، اما بلحاظ مصادیق متفاوت هسته دوم و سوم، غیرجهان شمول، یعنی، منطقه ای، گروهی و گاهی شخصی است. گفتنی است: نظریه اخلاقی یاد شده بحسب هسته سخت یک و دو هیچ یک از مختصات و الزامات نسبی گرایی اخلاقی را واجد نیست. همچنین، رفتار هایی که در نظریه های اخلاقی رایج از مصادیق کارهای افراطی است در نظریه سلولی، می تواند برای گروهی، رفتار افراطی و برای طیفی دیگر متعالی و ضروری باشد. 
۶۶.

استنباط مدل های گوناگون یقین با نظر به امکانات درونی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یقین یقین معرفت شناختی یقین فلسفی یقین عینی یقین پیشاتأملی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۵۳
در معرفت شناسی معاصر مدل های گوناگونی از یقین مطرح شد: همانند یقین روان شناختی، یقین معرفت شناختی، یقین اخلاقی، و یقین عینی و ذهنی. در این جستار سعی می شود بر پایه مدل های یقین در معرفت شناسی معاصر و امکانات درونی فلسفه ملاصدرا، مدل هایی از یقین در حکمت متعالیه استنباط و عرضه شود. بنابراین، پرسش پایه این جستار به این قرار است: چه مدل هایی از یقین در فلسفه ملاصدرا استنباط پذیر است؟ دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: یکم. برحسب تطورات فکری ملاصدرا، هفت مدل از یقین در فلسفه ملاصدرا  استنباط پذیر است که عبارت اند از: یقین معرفت شناختی، یقین فلسفی یک، یقین فلسفی دو، یقین شهودی تام، یقین اخلاقی و روان شناختی، یقین عینی و ذهنی، یقین پیشاتأملی؛ دوم. می توان ملاصدرا را در فقره یقین به اعتباری برون گرا و به لحاظی درون گرا دانست؛ سوم. یقین پیشاتأملی به مثابه بنیان همه مدل های یقین در فلسفه ملاصدراست. یعنی بدون یقین پیشاتأملی هیچ یقینی شکل نمی گیرد. این پژوهش مسبوق به سابقه نیست
۶۷.

رهیافتی به ذهن مندی در علم النفس فخرالدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس ذهن ذهنمندی فخر رازی حالات ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۳
فخررازی متکلم شهیر مسلمان، آراء قابل توجهی در بحث علم النفس فلسفی دارد. او نفس را جوهری مغایر بدن می داند، و تعدادی از حالات نفسانی و برخی ویژگی های آنها را نیز بررسی کرده است. پژوهش حاضر به این پرسش می پردازد که حالات و کیفیات نفس از دیدگاه فخر رازی با ذهنمندی در فلسفه ذهن معاصر چه نسبتی دارند؟ از این رو ابتدا رابطه ی حالات ذهنی با یکدیگر را در فلسفه ی ذهن مشخص کرده و بر این اساس، آرای فخر درباره ی حالات و کیفیات نفس بررسی می گردد. او با نقد تعاریف ابن سینا از درد و لذت، به نکات ارزشمندی که امروزه در فلسفه ذهن معاصر مطرح است اشاره کرده است. حاصل این پژوهش این است که برخی از شباهت ها در آراء فخر رازی با ذهنمندی معاصر یافته شد از جمله این که او به کیفیت پدیداری حالات احساسی و ادراکی در آرائش اشاره کرده و همواره تلاش برای اثبات این ویژگی داشته است. او همچنین به علم که از حالات شناختی است، توجه کرده و به نظر می رسد با طرح نظریه ی اضافه، حالت توجه آگاهانه ای را که برای نفس حاصل می شده، مورد نظر داشته است. در این جستجو به برخی اختلافات نیز اشاره می شود از جمله این که او به ویژگی ها و چگونگی حصول دیگر حالات شناختی همچون قصد، آرزو، میل داشتن و ... نپرداخته است و مفهوم حیث التفاتی در فلسفه ی ذهن با نظریه ی اضافه ی فخر تفاوت دارد. همچنین رویکرد فخر رازی و ذهنمندی معاصر از دو جهت با یکدیگر متفاوت هستند: 1- پیش فرض های فخر رازی و فلسفه ی ذهن معاصر در نفس داشتن تفاوت دارد. 2- به دلیل چارچوب تاریخی، هدف او در طرح این مباحث، پاسخ به مسائل متفاوت از مسائل فلسفه ی ذهن معاصر بوده است.
۶۸.

تبیین ضرورت های سه گانه انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان کامل ضرورت وجودی ضرورت سلوکی ضرورت معرفتی ابن عربی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۱
شناختن انسان کامل و پی بردن به ابعاد وجودی او جهت پیروی از وی در امور از گذشته همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است. این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. نگارندگان در این تحقیق قصد دارند تا به تبیین ضرورت های سه گانه انسان کامل از دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی بپردازند. پرسش اساسی این پژوهش آن است که ضرورت وجود انسان کامل از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن عربی چیست؟ ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. در این پژوهش نخست مراتب وجود از دیدگاه علامه مورد بررسی قرار می گیرد و توجه ویژه ایشان به عالم اسمای الهی تبیین می شود. ابن عربی و علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می دانند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است. ابن عربی براساس رویکرد علم الاسمایی خود به تبیین رابطه حق، انسان کامل و عالم می پردازد. از دیدگاه ابن عربی، انسان کامل نزدیک ترین تجلی به خدا محسوب می شود و می گوید انسان کامل واسطه فیوضات حق به ممکنات است. علامه نیز ولیّ خدا را کسی می داند که به مقام ولایت الهی رسیده است و انسان ها از او تبعیت می کنند. رویکرد علامه در مورد این موضوع به آیات قرآن و اصول و مبانی عقلی استوار است. یکی از دستاوردهای این پژوهش آن است که نگارندگان علاوه بر ضرورت وجودی انسان کامل، که غالباً محور مباحث ضرورت وجود انسان کامل در عالم پیرامون این موضوع بحث می شود، در مورد ضرورت سلوکی و ضرورت معرفتی نیز پرداخته اند و هر یک از ضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل در عالم هستند.
۶۹.

معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت نزد علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ولایت معناشناسی ولایت وجودشناسی ولایت کارکرد ولایت انسان کامل علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۲۷
نظریه انسان کامل از دیرباز همواره مورد توجه و علاقه اندیشمندان بزرگ بوده است و این موضوع یکی از مهم ترین ارکان عرفان اسلامی است. انسان کامل،ویژگی های متعددی دارد واز مهم ترین ویژگی ها،خصیصه ولایت است. دراین جستاردرصددیم تا ولایت انسان کامل راازدیدگاه علامه طباطبایی بررسی کنیم و پرسش اساسی این پژوهش آن است که معناشناسی، وجودشناسی و کارکردهای ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی چیست؟ از دیدگاه علامه فقط خدا ولایت دارد و تنها ولی، خداوند است و به این دلیل به نظر او ولیّ خدا به کسی گفته می شودک به مقام ولایت الهی رسیده باشد. ضرورت انسان کامل تنها برای عالم انسانی نیست، بلکه ضرورتش برای کل عالم است، یعنی انسان نه تنها برای طی مراتب کمال به انسان کامل نیاز دارد، بلکه کل عالم برای بقا و حفظش نیاز به انسان کامل دارد. علامه هر یک از موجودات عالم را اسمی از اسمای الهی می داند که در میان آن ها «انسان» جامع جمیع همه اسمای الهی است.  دستاوردهای این پژوهش عبارت است از: 1. نگارندگان علاوه برضرورت وجودی انسان کامل که غالباً محو مباحث ضرورت وجود انسان کامل درعالم پیرامون این موضوع بحث می شود، به ضرورت سلوکی وضرورت معرفتی انسان کامل نیز پرداخته اند وهریک ازضرورت های سه گانه دلایلی جهت اثبات ضرورت وجود انسان کامل درعالم هستند. 2. علامه طباطبایی درکتاب المیزان به تبیین چهارقسم ازاقسام ولایت پرداخته است که عبارتنداز: ولایت تکوینی خداوند، ولایت تشریعی خداوند،ولایت تشریعی پیامبر(ص) و ولایت تشریعی علوی. 3. نگارندگان دو کارکرد کلامی و معرفتی ولایت را از آثار علامه طباطبایی استنباط نموده اند.
۷۰.

نظریه ترکیبی برون گروی-درون گروی توجیه از دیدگاه ویلیام آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجیه معرفت برون گروی در توجیه درون گروی در توجیه آلستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۳
یکی از مناقشاتی که همواره در توجیه باورهای معرفتی وجود داشته است، مسأله برون گروی و درونگروی در توجیه است، گروهی از فیلسوفان به برون گروی و برخی به درونگروی معتقدند، آلستون در این زمینه مسأله توجیه را کنار می گذارد و به جای آن، به مباحث معرفتی می پردازد. پرسش اصلی این است: آلستون چه دیدگاهی درباره توجیه دارد؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- آلستون با تحلیل برون گروی و درونگروی در توجیه باورها، معتقد است برای توجیه آنها به هر دو حالت نیاز است. 2- از دیدگاه وی لازمه توجیه، درجه ای از آگاهی است. 3- و اینکه دقیقاً به چه چیزی باید دسترسی داشت و این دسترسی به چه درجه ای باید باشد، آنچه بدان دسترسی داریم و در حکم توجیه گر است، دارای دو بعد درون گرایانه و برون گرایانه است، یعنی توجیه گر از یک منظر در حکم مبنای باور است (بعد درون گرایانه) و از منظر دیگر در حکم مودی به صدق (برون گرایانه) است.
۷۱.

امکانات درونی قلب برای رویکرد پدیدارشناختی با تأکید بر مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قلب عقل پدیدارشناسی تجلی ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۵
در میراث عرفانی بطور عام بیشتر به هویت و کارکرد شناختی و سلوکی قلب توجه می شود و منزلت قلب فراتر از عقل و فروتر از روح و زمانی پایین دست فؤاد معرفی می شود و قلب در لطائف سته یا سبعه یا ثمانیه، در کنار لطائف دیگر قرار می گیرد. اما ابن عربی از خصیصه وجودی قلب با عنوان تقلب در صور و تجلیات یاد می کند و این پژوهش  با تأکید بر این خصیصه در پی ترسیم  ظرفیت های درونی قلب برای نگاه پدیدارشناسانه است و سعی دارد با استفاده از پدیدارشناسی به روایت ون منن و افزودن نگرش وجودی بدان به این پرسش اساسی پاسخ دهد؛ چگونه می توان از ظرفیت درونی قلب در عرفان ابن عربی برای تأملات پدیدارشناختی وجودی بهره برد؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: یکم. قلب همان لب و عصاره وجود آدمی است و به دلیل اطلاق و تقلبش پذیرای صور و تجلیات گوناگون است و مراد از این تقلب، تقلب وجودی شهودی است. به این اعتبار، قلب، ظرفیت خوبی برای تقویت نگاه پدیدارشناسانه با مؤلفه هایی چون حیرت، تعلیق، التفات و نما دارد و کمک می کند تا پرونده تأمل درباره حقیقت و شناخت آن همچنان مفتوح باشد؛ دوم. قلب با مواجهه حضوری اش با اسما و صفات، و به تعبیری مواجهه پیشاتأملی اش، ظرفیت قدرتمندی را برای تأملات پدیدارشناسانه وجودی فراروی عقل، به عنوان یکی از شئون قلب، قرار می دهد.
۷۲.

توجیه پذیری تجربه حسی و تجربه دینی در نظام فکری آلستون؛ مناقشات و پاسخ ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه حسی تجربه دینی توجیه معرفت آلستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۶
آلستون با تمایز دو دیدگاه توجیهی تجربه حسی؛ یعنی دیدگاه توجیهی مستقیم و غیر مستقیم بر این باور است که تجربه حسی متعلقات خودش را به صورت مستقیم توجیه می کند؛ یعنی در تجربه حسی ما مستقیما با عین خارجی در ارتباطیم. آلستون به تبع تجربه حسی، تجربه دینی را نیز از همین سنخ می داند و در نتیجه بر این باور است تجربه دینی نیز مستقیم متعلق خودش را توجیه پذیر می کند. با توجه به دیدگاه آلستون در باب توجیه پذیری تجربه حسی و تجربه دینی، چه اشکالات و مناقشاتی در این زمینه مطرح است؟ از دیدگاه آلستون با توجه به تشابهات موجود میان ادراک حسی و ادراک دینی، تجربه حسی و تجربه دینی هر دو از یک ماهیت در نقش معرفتی و توجیهی خودشان برخوردارند، اما در این زمینه مناقشاتی مطرح شده است که به آنها پاسخ داده شده است، مناقشاتی مانند: تجربه حسی نمی تواند هیچ باوری را به طور مستقیم توجیه کند. بنا بر نظریه پدیدار، تجربه های حسی ما برخی باورهای ما را به طور مستقیم توجیه می کند. کسی که قبلا هیچ گونه تجربه ای از خداوند نداشته است، چگونه می فهمد که متعلق ادراک او خداوند است؟
۷۳.

بررسی رأی ابن سینا و خواجه نصیرالدین توسی در «علم و غایت قوای طبیعی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا خواجه نصیرالدین توسی قوای طبیعی علم فاعل های طبیعی غایت قوای طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
فخررازی در شرح خود بر اشارات مسئله علم و غایت داشتن قوای طبیعی را مورد اشکال قرار می دهد. خواجه نصیر الدین توسی در پاسخ به او دو نکته ذکر می کند. اول) غایت مقتضای ذات طبیعت است. دوم) قوای طبیعی شعورٌ مایی دارند. یافته های ما در این تحقیق نشان می دهد به کار بردن تعبیر شعورٌ ما برای قوای طبیعی در حکمت مشا اختصاص به خواجه نصیر دارد و در آثار ابن سینا یافت نمی شود. درباره پاسخ های این دو فیلسوف به مسئله علم و غایت قوای طبیعی نیز می توان گفت ابن سینا در مسئله علم و غایت قوای طبیعی سخن واحدی ندارد. او در الهیات شفا، فاعل های جسمانی را فاقد ادراک و اراده می داند که فعل یکنواخت دارند. اما در نمط هشتم اشارات به وجود شوق و عشق طبیعی یا ارادی برای اشیا جسمانی قائل است. در طبیعیات شفا اگرچه مجموع طبیعت را غایتمند خوانده اما شوق هیولی به صورت را رد می کند. در رساله درباره عشق برای هیولی، صورت و اعراض عشق غریزی و فطری ثابت می کند. خواجه توسی نیز اگرچه غایتمند بودن مجموعه طبیعت را پذیرفته است اما درباره وجود شعورٌما برای قوای طبیعی توضیحی ارائه نمی کند. براساس استنباط ما، آنچه این دو فیلسوف به عنوان غایت قوای طبیعی مطرح کرده اند به ماینتهی الیه الحرکه شبیه تر است تا مابه الحرکه، همچنین می توان غایت را به مبادی عالیه قوای طبیعی نسبت داد تا فاعل های جسمانی؛ سیر به سوی معشوق حقیقی، از نگاه ابن سینا ذاتی همه موجودات ولو بدون علم و اراده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان