سپهر صدیقی نژاد

سپهر صدیقی نژاد

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تحلیل رده شناختیِ اسم مرکّب در گونه رودباریِ قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسم مرکب رده شناسی گویش رودباری فرایند ترکیب گرایش کلی رده شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
به زعم بسیاری از زبان شناسان، بیشترِ زبان های دنیا از «ترکیب» به عنوان یکی از زایاترین فرایندهای واژه سازی به منظور گسترش دامنه واژگانی خود بهره می گیرند، مدّعایی که در مورد گویش رودباری (استان کرمان) و گونه های جغرافیایی متعدّد آن نیز صادق است. در این فرایند، همنشینیِ دو یا چند تکواژِ واژگانیِ آزاد سبب پیدایش یک واحد زبانیِ مرکّب می گردد. از آنجا که در رودباری اسامیِ مرکّبْ از بسامدِ کاربرد بسیار بالاتری نسبت به دیگر کلمات مرکّب برخوردارند، کانون توجّه پژوهش حاضر بر تحلیل اسامیِ مرکّب این گویش معطوف است. به بیان فنّی تر، پژوهش حاضر می کوشد بر پایه پیکره زبانیِ حاصل از مصاحبه و ضبط گفتار آزاد گویشورانِ مناسب، توزیع پرسشنامه، برگه نویسی و بهره گیری از شمّ زبانی، به تحلیلِ همزمانیِ اسامیِ مرکّبِ رودباری از دیدگاه رده شناختی و بر پایه سه مورد از معیارهای پیشنهادی بائِر (2009: 555-547) شامل هسته داری، ترتیب اجزای ترکیب و معنی شناسیِ ترکیب در گونه رایج در شهرستان قلعه گنج بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد رودباری همانند بیشتر زبان های دنیا، ویژگی های رده شناختیِ یکدستی نداشته بلکه از این حیث، به صورت پیوستاری عمل می کند و لذا بایستی از اصطلاح «گرایش کلّی» برای توصیف ویژگی های رده شناختیِ مورد مطالعه بهره گرفت. به طور مشخّص، گرایش کلّیِ رده شناختیِ رودباریِ امروز از منظر این سه معیارِ رده شناختی، به ترتیب به سوی اسامیِ مرکّبِ بدونِ هسته، اسامیِ مرکّبِ هسته آغازین و اسامیِ مرکّبِ برونْ مرکز است.
۲.

معرّفی پاره ای از مختصّات واجی منحصربه فرد گویش رودباری (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش رودباری همخوان روان واجگان واکه مرکب فرودین همخوان لبی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۳۳۹
«رودباری» وابسته به گروه گویش های بَشْکَرْدی و از اعضای کمتر شناخته شده خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی است که گونه های آن با چند مختصّه واکه ای و همخوانیِ منحصربه فردِ واجْگانی در جنوب استان کرمان رواج دارند؛ مختصّاتی که تاکنون مورد پژوهش دقیق زبان شناختی واقع نگردیده اند و مطالعه علمیِ آنها برپایه اصول پذیرفته زبان شناسی نوین ضرورتی بسیار بدیهی دارد. گفتنی است برخی از این مختصّات، بازمانده مختصّات واجی فارسی میانه و پاره ای دیگر نتیجه وقوع تحوّل در واجْگانِ فارسی میانه به شیوه ای خاص در این گویش اند. البتّه پژوهش حاضر می کوشد بر پایه تحلیل پیکره زبانیِ حاصل از کار میدانی و ضبط گفتار آزاد گویشوران بی سواد و سالخورده گونه رایج در شهرستان قلعه گنج، پنج مورد از آن مختصّات واجیِ بارز را از منظر زبان شناسی هَمْزمانی بررسی و معرّفی نماید. به بیان دقیق تر، این پژوهش سعی دارد با به کارگیری آزمون «جفت های کَمینه مطلق» ارزش واجیِ پنج آوای خاصِ واجْگانِ این گویش را بیازماید که عبارتند از: واکه های مرکّب فُرودین [ɪə] و [ʊə]، همخوان روانِ تَکْ زنشیِ [ɾ]، و همخوان های لبی شده [g w] و [x w] در آغازه هجا. یافته های پژوهش نشان می دهد تمامیِ آواهای مزبور در واجْگانِ گویش رودباری تمایزدهنده معنا و لذا دارای پایگاه و ارزشِ واجی اند، امّا میزان تقابل واجی آنها یکسان نیست؛ یعنی از حیث میزان تقابل واجی، آنها در امتداد یک پیوستار عمودیِ چهارجایگاهی قرار می گیرند که واکه های [ɪə] و [ʊə] مشترکاً در بالاترین جایگاه و همخوان های [ɾ]، [g w] و [x w] نیز به ترتیب در جایگاه های دوّم تا چهارم جای می گیرند.
۳.

توصیف دستگاه فعلی گویش کُرْتَه رایج در قلعه گنج (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش کرته ساختواژه تصریفی دستگاه فعلی مقولات واژنحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳
قلعه گنج و رودبارِ جنوب از شهرستان های جنوبیِ استان کرمان، خاستگاه و گستره رواج گونه های منطقه ایِ گویش کُرْتَه، از گروه گویش های بَشاگَردی و وابسته به خانواده گویش های ایرانی جنوب غربی هستند. این گویش به لحاظ جغرافیایی در نقطه مرزیِ رواج خانواده زبانی خود و محل برخورد آن با گروه گویش های بلوچیِ مکرانی، از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی واقع گردیده و علی القاعده، از حیث مختصات زبان شناختی نیز حلقه پیوند این دو خانواده زبانی محسوب می گردد. از منظری هم زمانی و براساس تحلیل پیکره زبانی مستخرج از گفتار دو زن و سه مردِ 35 تا 78 ساله و کم/ بی سوادِ کُرْتَه زبان، پژوهش حاضر می کوشد دستگاه فعلیِ گونه زبانیِ کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف نماید. برای این هدف، مقولات دستوری مرتبط با فعل شامل مقولاتِ واژنحویِ زمان دستوری، نمود، وجه، مطابقه و جهت در این گونه زبانی بررسی و توصیف شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد دستگاه فعلی این گویش از سازوکارهای واژنحویِ مجزا و متنوعی برای نمایش تمایزات مربوط به مقولات پنج گانه بالا بهره می گیرد.
۴.

مطالعه تاریخی سه جفت آوای خاص در گونه رودباریِ قلعه گنج (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش رودباری واج شناسی تاریخی واکه مرکب همخوان لبی شده همخوان لرزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۴۳۳
در جنوب استان کرمان، گونه های متعددی از رودباری به عنوان زیرشاخه گروه گویش های بَشکَردی و گویش های جدید ایرانی غربی جنوبی رواج دارند. سه جفت آوای خاص شامل جفت واکه مرکب فرودین [ʊə]-[ɪə]، جفت همخوان لبی شده [g w ]-[x w ] و جفت همخوانِ لرزشی [ɾ]-[r] در واجگان رودباری به کار می روند. پژوهش حاضر به تعیین ارزش واجی آنها در واجگان رودباری امروز، و نیز بررسی تحولات آنها از ایرانی باستان تا رودباری امروز می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد این سه جفت آوای منحصربه فرد در واجگان رودباری امروز دارای ارزش واجی اند و تحولات تاریخی آنها روندی کاملاً متمایز از زبان فارسی امروز ایران را پشت سر گذاشته است. به علاوه، در پاره ای موارد باید به زبان فرضی رودباری میانه اشاره و به بازسازی واژه های موردنظر در آن پرداخت؛ وگرنه امکان پیگیری روند تحولات تاریخی برخی از آواهای مزبور میسر نیست. همچنین نتایج پژوهش حاضر آشکار می سازد جفت واکه مرکب فرودین [ʊə]-[ɪə] فقط مختص چند گونه از بلوچی رایج در ایران نیست، بلکه واجگان گویش رودباری نیز بهره مند از آنهاست.
۵.

رده شناسی حالت نمایی و مطابقه در بشاگردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش بَشاگَردی رده شناسی زبان نظام حالت نمایی نظام مطابقه الگوی انطباق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
با تحلیل شیوه بازنماییِ نظام های حالت نمایی و مطابقه در بَشاگَردی (شمالی و جنوبی) براساس نظریه رده شناسیِ کلاسیک کامری (1978) و سپس، ارزیابی دقیق یافته ها براساس نظریه رده شناسیِ نوین زوارْت و لینْدِن بِرگ (2021)، جستار حاضر می کوشد به تبیینی نظام مند از عملکرد رده شناختیِ آن نظام ها، و نیز از الگوی کلی انطباق در این گونه ها دست یابد. در این راستا، داده های پژوهش با تکمیل پرسشنامه و گفتگو با ده گویشور بومی گردآوری و تحلیل گردیده است. براساس یافته های پژوهش، حالت نمایی و مطابقه این گونه ها در زمان غیرگذشته، به طور یکسان پیرو الگوی غالب (کاملِ) مفعولی است و الگوی کلی انطباقِ «وارونه مستقیم غیرمستقیم» را نشان می دهد. در برابر آن، حالت نمایی و مطابقه آنها در زمان گذشته، به طور یکسان تابع الگوی غالب (کاملِ) کُنایی است و الگوی کلی انطباقِ «همسان» را نشان می دهد. همچنین، ناشی از خصوصیت گذرایی فعل، این دو گونه زبانی در زمان غیرگذشته، به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) کُنایی را برای بازنمایی نظام های حالت نمایی و مطابقه، و در زمان گذشته نیز به طور یکسان الگوی تناوبیِ (کاملِ) سه بخشی را برای بازنمایی نظام حالت نمایی به کار می گیرند. با وجود این، الگوی مطابقه بَشاگَردی در زمان گذشته، فاقد هرگونه الگوی تناوبی و الگویی یکدست است.
۶.

سازه های تصریفی فعل واژگانی خودایستا در گویش کُرْتَه (قلعه گنج)

کلید واژه ها: گویش کرته ساختواژه تصریفی سازه های تصریفی فعل فعل واژگانی خودایستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۶۴
کُرْتَه از جمله گویش هایی است که گونه های آن در شهرستان های رودبار جنوب و قلعه گنج در جنوب استان کرمان رواج دارد و از منظر جغرافیای کاربرد زبان، در مرزگاه برخورد گویش رودباری، وابسته به گروه گویش های بَشکَردی (=بَشاگَردی) و متعلق به خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی، با گویش بلوچی مکرانی از اعضای خانواده زبان های ایرانی شمال غربی، واقع گردیده است. لذا به درستی می توان پیش بینی نمود که گویش مزبور از منظر ویژگی های زبان شناختی نقش حلقه اتصال این دو خانواده زبانی را ایفا می کند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی همزمانی، می کوشد سازه های تصریفی موجود در ساختمان فعل واژگانی خودایستا در گونه کُرْتَه رایج در شهرستان قلعه گنج را توصیف زبان شناختی نماید. برای این منظور، یک پیکره زبانی از طریق ضبط گفتار آزاد و گفت وگوهای 7 گویشور زن و مرد میان سال به بالا و بیسواد بومی گردآوری و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در ساختمان افعال مزبور پانزده سازه تصریفی به کار می رود که زیر سه عنوان کلی جای می گیرند: 1- ستاک (گذشته و حال) فعل؛ 2- سازه های پیش فعلی: شامل پیش بست فعلی (Ɂ)a-، پیشوندهای نفی، نهی، وجه التزامی، وجه امری و واژه بست های فاعلی پیش بستی؛ 3- سازه های پسْ فعلی: شامل پسوندهای گذشته ساز، سببی ساز، استمرارساز، نشانه صفت مفعولی، فعل ربطی اسنادی، شناسه های شخصی فاعلی،  واژه بست های عامل فاعلی و مفعولی. به علاوه، گویش کُرْتَه در نظام گذشته فعل از ساخت کُنایی دوگانه نیز بهره می گیرد. 
۷.

مقوله های واژ-نحوی اسم در بشاگردی جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسم گویش بَشاگَردی تصریف واژه بست ویژگی های واژ-نحوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۷۰
کاوش در نظام اسم بشاگردی جنوبی نشان می دهد شیوه تحقق مقوله های واژ-نحوی، این گویش را از سایر زبان ها و گویش های ایرانی متمایز می سازد. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد پنج مورد از مقوله های واژ-نحوی اسم از جمله شمار، جنس دستوری، معرفگی، حالت دستوری و مالکیت را در این گویش بررسی و به صورت زبان شناختی توصیف کند. در این راستا، پیکره زبانی مورد استناد و نیاز پژوهش به شیوه میدانی و ضبط گفتار آزاد، توزیع پرسشنامه و انجام مصاحبه با هفت گویشور مرد و پنج گویشور زن بومی، میان سال به بالا، بی سواد/ کم سواد و در محیط کاربرد طبیعی این گویش گردآوری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شیوه تحقق این مقوله های واژ-نحوی در بشاگردی، شباهت های بنیادینی با شیوه تحقق مقوله های همتای خود در فارسی معیار دارد که البته این امر بازتاب و نتیجه طبیعی خویشاوندی آن ها است. به علاوه، بشاگردی به دلیل برخورداری از ویژگی های منحصربه فرد گویشی، از راهبردهای زبانی ویژه ای برای این منظور بهره می گیرد که مهم ترین آن ها عبارتند از: 1. به کارگیری نشانه های منحصربه فرد معرفه ساز و نکره ساز؛ 2. بهره مندی از نظام حالت نمایی کنایی گسسته و واژه بست های عامل در نظام گذشته افعال متعدی ؛ 3. کاربرد واژه بست های مفعولی مجزا برای زمان های گذشته/ غیرگذشته؛ 4. بهره گیری از صورت های فعل /bit(-en)/ «داشتن» به همراه ساختار کنایی گسسته (در همه زمان ها) برای نمایش مالکیت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان