محمدجواد پورعابد

محمدجواد پورعابد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۹ مورد از کل ۳۹ مورد.
۲۱.

بررسی و تحلیل حذف مقابله ای (احتباک) از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان

کلید واژه ها: قرآن تفسیر المیزان علم بلاغت احتباک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
احتباک یکی از شیوه های بیانی کلام است که با حذف قسمتی از کلام و ذکر قراینی که دلالت بر محذوف دارد، سخن را موجز و مختصر می گرداند و معانی گسترده ای را در قالبی محدود به وجود می آورد. در تفسیر آیات قرآن گاهی برای دوری از ابهام و جلوگیری از تشویش ذهن مخاطب در فهم معنای مقصود نیاز است تا سخن حذف شده ذکر شود. توجه به احتباک می تواند راهنمای ما در تشخیص صحیح محذوفات و پاسخگوی برخی از شبهات محتوایی و ناسازگاری ظاهری باشد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر تفسیر المیزان به بررسی آرایه احتباک در تفسیر قرآن پرداخته و انواع احتباک را از دیدگاه علامه طباطبایی بیان کرده و به این نتیجه رسیده است که میزان توجه و استفاده از احتباک در تفسیر المیزان کم تر از تفسیرهایی مانند روح المعانی و التحریر و التنویر است که به این آرایه توجه نموده اند و دلیل آن را می توان وجود قرینه های واضح و آشکار در جملات دارای آرایه احتباک دانست که تشخیص محذوف را آسان می کند. با این همه از انواع مختلف احتباک در این تفسیر استفاده شده و بیش ترین بسامد آن در احتباک مشترک و احتباک ضدی دیده می شود.
۲۲.

واکاوی مؤلفه های بیداری اسلامی در شعر سعید معتوق

کلید واژه ها: ادبیات معاصر بیداری اسلامی شعر عربی سعید معتوق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
شاعران معاصر برخی از سروده های خود را به مبحث بیداری اسلامی اختصاص داده اند و یکی از مسائلی که امروزه سطح گسترده ایی از فضای جهانی بخصوص کشورها و جوامع اسلامی به آن توجه ویژ ه ای دارند، شناخت دقیق ابعاد مختلف جریان بیداری اسلامی به عنوان اندیشه ای نوپا که در دهه های اخیر مطرح شده است. سعید معتوق از شاعران نوظهور معاصریست که از شعر به عنوان گونه ادبی رسا جهت بیان اندیشه ها و عقاید خود و فراگیری بیداری اسلامی و نبوغ این بیداری به عنوان آرمانی والا در جامعه خود از مؤلفه های بسیار تاثیرگذار کمک گرفته -که مبتنی بر ارزش های اصیل و تبین هویت ملی، مسیر رسیدن ملت مسلمان را به سعادت اخروی هموار می کند. این پژوهش به این مسئله پاسخ می دهد که چه مؤلفه هایی در جهت تقویت همه جانبه جنبش بیداری درتاریخ تمدن اسلامی در شعر شاعر اماراتی سعید معتوق جریان دارد. برای واکاوی این مولفه ها از روش توصیفی تحلیلی و با استناد بر مطالعات کتابخانه ای و تکنیک تحلیل و تجزیه محتوا استفاده شده است و برای پاسخ به این مؤلفه ها در قدم اول مؤلفه های بیداری اسلامی در شعر سعید معتوق و در قدم دوم انواع راهکار ها و بارزترین آن ها تبین شده است. و در قدم سوم با بهره گیری از مضامینی همچون خدا محوری، وطن خواهی، تمجید شهادت طلبی، ستیز با ستم و ستم گر، بهره گیری از نماد و تلمیحات دینی طبق اشعار شاعر و اشارات او به آیات و روایات بیان شده است وتوانسته فضای سیاسی و اجتماعی ملّتش و کشور های اسلامی را در مسیر عبودیت و بیداری و تقویت عزم و اراده آنها در مقابله با ستیز قاطع استعمارگران به خوبی به تصویر بکشد.
۲۳.

واکاوی مفاهیم تربیتی فمینیسم در رمان "سیدات القمر" (دختران ماه) اثر جوخه حارثی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فمینیسم مفاهیم تربیتی جوخه حارثی رمان سیدات القمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۲۱۲
فمینیسم، واژه ای فرانسوی به معنی طرفداری از حقوق زن است ، قدمتی به اندازه تاریخ دارد. به دنبال آن، نقد زن محور بر روی آثار ادبی، نیز شکل گرفت. جوخه حارثی، نویسنده سرشناس عمانی با رمان "دختران ماه" خود که موضوع محوری آن، سه خواهر در روستای عوافی هستند، با رویکردی واقع گرایانه از تجربه های زنانه و مشکلات آن ها در جامعه کوچک و تازه مدرنیته شده روستای عوافی در عمان می نویسد. نگارندگان در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، سعی می کنند تا با توجه به مفاهیم فمینیستی به کار رفته در رمان به تحلیل نگاه حارثی به زنان و شیوه توصیف او از وضعیت آنان پرداخته و ما در این تحقیق، به مسائل مهمی همچون: سرکوب احساس عشق، ازدواج، زایمان و مادری، تجاوز، طلاق، مردسالاری و رفتار متفاوت با دختران و پسران از بدو تولد، بررسی کنند. بیشترین مفاهیم فمنیستی در این رمان، مربوط به ازدواج ومادر شدن و عشق در میان دختران و حق انتخاب آن ها در مسائل مهم و غیر مهم زندگی شان و خشونت بر زنان و مردان است. در ضمن از تحلیل شخصیت های زنان این رمان چنین به نظر می آید که می توان آن ها را بر اساس دیدگاهشان به سه دسته؛ سنتی، کمی مدرن و مدرن تر تقسیم بندی کرد.
۲۴.

النسق الأنثوي المضمر لصوره المرأه الغجریه في روایه "لعنه کین" لفوزي الهنداوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: النقد الثقافی المضمر النسقی المرأه الغجریه فوزی الهنداوی روایه لعنه کین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
النقد الثقافی علی عکس النقد الأدبی لا یبحث عن جمالیات النص ووظائفه، کما أنه لایکترث بتناغم الجنس الأدبی وانسجامه، بل یحاول الکشف عن مضمرات النص، والمعنی الکامن خلف جمالیاته، والمخبوء تحت نمق الأحرف، ویبحث عن المعانی التی تقطن خلف النص الظاهر، لکی یبیّن مدی تأثیر التراث الممتد من أعماق التاریخ الرحب حتّی یومنا هذا. إن شأن المرأه وحقوقها اقترن بقواعد الحداثه، والأدب الحدیث انتهز هذه الفرصه للمناشده بقضیه المرأه کی تصبح هی وحقوقها من أهم القضایا المعاصره التی تتّجه إلیها أقلام الأدباء ویتطرق لها النُقّاد بحثاً عن حریتها وتأمین أمنها لحیاه کریمه. لذا هدفنا الأسّ فی هذا البحث هو أن ندرس روایه "لعنه کین" ونحلّل الأنساق الثقافیه المضمره لصوره المرأه الغجریه ونبیّن دورها فی النص الظاهر والمضمر، ونسفر عمّا یحجبه الروائی خلف مفرداته وادّعاءاته التی جاءت منمّقه بشکل نص روائی. إذ عالجنا مسأله المرأه الغجریه لأنّها قد عاشت التذبذب بین نظریات المنظرین والخلفیه الثقافیه للمجتمع العراقی، وکانت الأقوال والکتابات تختلف عمّا یشهده المرء فی الشارع العراقی. هذا البحث وفق المنهج التوصیفی-التحلیلی یسعی إلی کشف النسق المضمر فی روایه "لعنه کین" وقد اتّضح لنا من خلال دراستنا لهذه الروایه، أنّ هناک نسقین یسیطران تماماً وبشکل ملموس علی تسلسل أحداث الروایه: النسق الأنثوی حیث ظهر بصوره: المرأه فریسه الرجل الشرقی، والمرأه الأمیه والجاهله فی روایه لعنه کین، وضعف المرأه وانعدام الأمن، وجسد المرأه الشبق عند الرجل الشرقی. وکما جاء فی النتائج أنّ الروائی من خلال مخیلته من اللاوعی، کشف لنا عمّا یجول جوف نهاه ویحدق بمخیلته، وتاثیر الثقافه الذکوریه علی المجتمع العراقی والمفردات التی سبق مفهومها مصطلحها، ممّا ساعدنا علی إبداء المضمر وإظهار المکنون فی نص الروائی.
۲۵.

الوظائف التواصلیّه للصوره الفوتوغرافیّه فی روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الروایه العمانیه المعاصره الصوره الفوتوغرافیه الخطاب التواصلی زهران القاسمی روایه تغریبه القافر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
تُعدّ الصوره إحدى وسائل التعبیر فی عملیه التواصل الإنسانی. ونظراً لمکانتها المهمّه، فإنها تجعل المرسل یخضع لمدى فاعلیتها على المُرسل إلیه. وقد استطاعت الصوره الفوتوغرافیّه أن تلامس مشاعر المرسل إلیه، فهی لغه بصریه تخاطب اللاوعی وغالباً ما تجعله یقتنع بمضمونها لا إرادیاً. من هنا تورق العلاقه بینها وبین الفن الروائیّ من خلال اقتحام ملامح النص الأدبیّ المنفتح على الفنون الأخرى، حیث إنّ دمج اللغه المکتوبه باللغه البصریه المتمثله بالصوره الفوتوغرافیّه فی صیغه مُوحَّده یُلزمنا الوقوف على حقلین دلالیین یتعلّقان بالنسق البصری والنسق اللسانی، حیث تُعتبر الصوره الفوتوغرافیّه أداه داعمه للنص السردی والعکس صحیح، إذ یکمن ذلک فی أنّ أحدهما یعزّز مضمون الآخر. تقف هذه الورقه البحثیه على المواطن المکثفه للصوره المرئیه فی روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی الذی اعتمد فیها على البُعد البصری لإثراء نصه الأدبیّ ببعض مناظر القرى العمانیه کالترکیز على الجبال والودیان وبعض الأحداث المهمه فی الروایه، کی یوثّق العلاقه بینه وبین المُرسل إلیه. ویسعى هذا البحث لتبیین انفتاح تجربه القاسمی الروائیّه على الصوره البصریه کأداه تعبیریه وإظهار أهم الوظائف التی تؤدیها فی السرد الروائیّ لبیان فاعلیتها وفقاً للمنهج الوصفیّ- التحلیلیّ وبالترکیز على التداولیه لاستجلاء الوظائف التواصلیه. ویهدف هذا البحث إلى الکشف عن مدى التقارب بین لغه الصوره المرئیه والأدبیّه، وتداول خطاب الصوره الفوتوغرافیّه لتوجیه الأحداث حسب ما تقدّمه الصوره من وظائف فاعلیه ونشاط فی النص، وتقدیم رؤیه نقدیه لعلامات التواصل البصریّ. ومن أهم النتائج التی توصّلت إلیها هذه الدراسه هی أنّ الصوره الفوتوغرافیّه تمکّنت من وضع معلومات غزیره ودقیقه بین یدی المتلقی کالتوجیهات والإرشادات، وإظهار الأبعاد النفسیه للنص الروائیّ من خلال لغتها المرئیه والکشف عن الدلالات التعبیریه والخفیه لإیصال فکره معیّنه عن الشخصیات. ومن هذا المنطلق تنبثق النافذه البحثیه إلى عدّه وظائف تقوم بها الصوره البصریه فی النص الروائیّ کالوظیفه الإرشادیه والتعبیریه والسیکولوجیه والجمالیه.
۲۶.

قهرمان مسئله دار در رمان«عندما یفکر الرجل» اثر خوله القزوینی بر اساس نظریه لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
یکی از مفاهیم زاییده جامعه سرمایه داری «قهرمان مسئله دار» است که عمر آن از یک قرن تجاوز نمی کند. این مفهوم نخست، توسط گئورگ لوکاچ(Lukács) منتقد مجارستانی در قرن بیستم مطرح و با لوسین گلدمن(Goldmann) منتقد رومانیایی ادامه یافت. از نظر آن ها رابطه متقابل ساختار ادبی و اجتماعی، ادبیات را ابزار پاسخگویی به مسائل اجتماعی کرده است. در رم ان ه ای رئ الی ستی ج وام ع سرمایه داری، پای بندی برخی از افراد به اصول حقیقی آن ها را مسئله دار ساخته است. قهرمان این نوع رمان ها، که غالبا از عامه مردم است با انتقاد از جامعه فاقد ارزش های راستین به حاشیه رانده می شود. هدف از مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده است واکاوی رمان مذکور از منظر جامعه شناختی با تکیه بر مفهوم «قهرمان مسئله دار» و تطبیق آن با آراء لوسین گلدمن است. از آنجایی که رمان یاد شده دارای لایه های جامعه شناختی عمیقی است و با واکاوی آنها می توان به نقد بهتری از جامعه کویت دست یافت، ضرورت انجام چنین پژوهشی بیش از پیش نمایان می شود. دستاورد این پژوهش حاکی از آن است که محمد به عنوان قهرمان مسئله دار، به آرمان های واقعی مانند تلاش برای اصلاح مفاسد اجتماعی، احیای ارزش های راستین، احترام به عقاید مخالفان و ایستادگی در برابر توطئه های دشمنان پایبند است و با ارزش های ضمنی جامعه چون قدرت طلبی در تعارض قرار می گیرد و توانایی حل این تعارض را ندارد، و به نوعی در حاشیه ی جامعه قرار می گیرد و در نهایت این تعارض با مرگ، حذف وی از جامعه را رقم می زند.
۲۷.

واکاوی ساختار شعری ریم قیس کُبّه بر اساس نظریه جفری لیچ (مطالعه موردی هنجارشکنی معنایی و نوشتاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد ادب عربی هنجار شکنی معنایی هنجار شکنی نوشتاری الگوی لیچ ریم قیس کبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
با ظهور نظریه های مختلف در زمینه پژوهش های ادبی، پژوهشگران به واکاوی ادبیات از جنبه های گوناگون پرداخته و از رهگذر کاربست چنین نظریه هایی و تطابق آنها با متون مختلف، به ملموس و عینی ساختن نظریه ها کمک شایانی نموده اند. از جمله این نظریه ها، هنجارشکنی است که در مکتب فرمالیسم مطرح شده. هنجارشکنی در دیدگاه مکتب فرمالیسم، تعریفی از سبک تلقی می گردد، تا آنجا که  بسامد فراوان هنجارشکنی در اشعار شاعر یا نویسنده ای، سبک آن شاعر یا نویسنده را معرفی می کند. جفری لیچ یکی از شخصیت های ممتاز شکل گرای انگلیسی است که به تقسیم بندی هنجارشکنی در هشت گروه پرداخته است. علت انتخاب این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی هنجارشکنى معنایی و نوشتارى شعر ریم قیس کُبّه بر اساس نظریه جفری لیچ مى پردازد، ارتباط بسیار تنگاتنگ شعر این شاعر با تابلوهای نقاشی است؛ زیرا شعر وی به نوعی برگردان تابلوهای خواهر نقاشش به شمار می رود. رهیافت حاصل از این واکاوی بیانگر آن است که هنجار شکنی معنایی در شعر ریم قیس کبه بیشتر از طریق هم نشینی و جانشینی به وجود آمده و در موارد اندکی نیز  از راه علم بیان یا صور خیال حاصل شده است.  هنجار شکنی نوشتاری در شعر وی نیز در مواردی  چون: جدا نویسی حروف واژگان، نوشتن پلکانی و عمودی سطرهای شعری و... بوده و هدف از آن، افزون بر نقل اندیشه و احساس به خواننده، دیداری کردن شعر و تجسّم بخشیدن به مفهوم آن است.
۲۸.

ترجمه اسلوب مبالغه معدول از اسم فاعل در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد (نمونه مورد پژوهش ترجمه جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردی ترین ساختار این اسلوب، وزن های معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی، این وزن ها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمه آن در دو ترجمه جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسی های انجام شده، مشاهده شد که در ترجمه وزن های خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شده اند، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیب های تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزن ها به نوعی ابتر باقی مانده است.
۲۹.

أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع والإیقاع الخارجی للشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الشعر العربی الإیقاع العربی المقاطع العربیه المعتلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
إن البنیه الإیقاعیه تنبعث من البنیه الصوتیه والصرفیه والمعجمیه لأی لغه، کما فی اللغه العربیه، ترتبط الدراسه العروضیه بمعرفه نسج الکلمه وتوالی المقاطع الصوتیه. فدراسه المقطع الصوتی لها أهمیه بالغه فی میدان الدراسه العروضیه من حیث البناء والوزن، ولها أیضا تأثیر کبیر فی الحفاظ على اللغه. ومن المعلوم أن طاقات اللغه العربیه غیر المحدوده جعلت منها لغه موسیقیه، متوازنه ومنسجمه، فتتمیز عن غیرها من اللغات بهذه الصفه. اتخذ الإیقاع بآفاقه الواسعه اتجاهات مختلفه عند الباحثین، إلا أننا لا نجد بحثا یسلط الضوء على الفاعلیه الإیقاعیه للمعتلات وما تلعبه من دور فی لیونه الإیقاع وإثراء التشکیل الإیقاعی من هذا البعد. وعلیه، انصبت دراستنا فی موضوع الإیقاع الخارجی على کشف دور المعتلات. یهدف البحث الحالی، باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی، إلى معرفه أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع العربیه وموسیقى الشعر العربی الخارجیه ومدى فاعلیتها فی تشکیل البنیه الإیقاعیه العامه للنص وارتباط ذلک بالبعد الدلالی أحیانا. أما للکشف عن دور المعتلات فی الإیقاع الخارجی فرصدنا تلک الظواهر الإیقاعیه، حیث یکون لأحرف العله وحذفها وتبدیلها أثر بالغ فیها. فحاولنا أن ندرس أثر هذه المعتلات فی المقاطع الشعریه والقافیه وتشکیل الأوزان والبحور فی دراسه الموسیقى الخارجیه. قد تبین لنا من خلال الدراسه أن المعتلات تعد طریقا لتنظیم المقاطع التی یحتاج إلیها الشاعر فی نظمه؛ فمن أبرز میزات المعتلات وأهمها فی الشعر هو إغناء اللغه والشعر بحروف اللین لاسیما فی الأفعال، کما لوحظ أن الأشعار العربیه انمازت بهیمنه التفعیلات ذات المقاطع الطویله لاسیما المفتوحه (cvv)؛ کأنها بمثابه استراحه لغویه للشاعر والقارئ تخرج اللغه من أن تکون على وتیره واحده ممله أحیانا عند السامع.
۳۰.

أنماط الصوره السینمائیه ودلالاتها فی روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الروایه العربیه المعاصره الصوره السینمائیه زهران القاسمی روایه تغریبه القافر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
فی الآونه الأخیره استندت الروایه الحداثیه على المعطیات البصریه المأخوذه من الفنون المرئیه وخاصه الفن السابع فظهرت ملامح الصوره السینمائیه فی العمق الروائی محفوره على نطاق واسع. إنّ توظیف الصوره المرئیه فی السرد الروائی له فاعلیه عده تنعکس مؤثراتها على حرکات الشخصیات والأشیاء فی الفضاء السردی أو تأطیر المشاهد المصوّره بواسطه التقنیات المحدده. تعتبر روایه "تغریبه القافر" لزهران القاسمی من أهم الروایات التی یستخدم فیها الکاتب مفردات تتعلق باللسان السینمائی والرابط الأساسی بین هذین الحقلین هو خروج الکلمه وقفاً للآلیات الفنیه. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی_ التحلیلی للکشف عن النوافذ المشترکه بین العناصر السینمائیه والنص السردی التی تنبثق من خلالها منعطفات تضم بین دفتیها مفردات تتمیّز بکلا الفنین. ومن هذا المنطلق تهدف هذه الدراسه لتبیین مدى خضوع المفردات والفقرات الروائیه للتقنیات السینمائیه والتأکید على وظیفتی اللقطه؛ القرائیه والبصریه وانعکاس الدلالات السیمیولوجیه منهما، لذا النتائج الحاصله من هذا التقارب هی السمو بالنص الروائی نحو النص السردی فبهذا العمل قد یعطی الکاتب المتلقی الفرصه للدخول فی عالم مرئی یتبنى فکره تصویر المشهد وإخراجه. تدور محاور هذه الدراسه حول خمسه تقنیات تتقاطع مع السرد المکتوب؛ لقطه الفعل ورد الفعل ولقطه شاهد واللقطه المضافه ولقطه الکراین واللقطه الجامعه. الکلمات المفتاحیه: الروایه العربیه المعاصره، الصوره السینمائیه، زهران القاسمی، روایه "تغریبه القافر".
۳۱.

مظاهر الواقعیه النقدهه بین یکی بود یکی نبود ل محمدعلي جمال زاده وکان ما کان ل میخائیل نعیمه (دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
یکی بود یکی نبود(کان یاماکان) لمحمدعلی جمال زاده وکان ماکان لمیخائیل نعیمه هما مجموعتان من القصص القصیره التی تعتبر النظره المجهریه والنقدیه للقضایا الاجتماعیه من أهم میزاتهما. إنّ تعاصر المؤلفین فی مجتمعین متقاربین إلى حد ما، والمضامین الاجتماعیه لکلا المجموعتین وأسالیب تطرقهما إلى تلک المضامین وتشابههما فی الاسم، قد تسبّب فی تشابه المجموعتین فی مختلف الجوانب خاصه فی مجال معالجتمها النقد الاجتماعی رغم عدم وجود تواصل مباشر بین المؤلفین. یهدف البحث إلى دراسه هاتین المجموعتین القصصیتین فی مجال نقد القضایا الاجتماعیه والتعبیر عن أوجه التشابه والاختلاف بینهما فی هذا المجال ومن ثمّ إنشاء جسر بین الأدبین الإیرانی واللبنانی المعاصر فی القصه القصیره وفق المنهج الوصفی التحلیلی واستناداً إلى المدرسه الأمریکیه للأدب المقارن. خلصت النتائج إلى أنّ أحد الهواجس الرئیسه للمؤلفین فی مجموعتیهما القصصیه کان الانتقاد الشدید والواقعی للوضع الاجتماعی والذی جاء بالاعتماد على مختلف الأسالیب التعبیریه مثل النثر البسیط والعامی واستخدام الأمثال واللغه الغروتیسکیه. یتابع المؤلفان قصصهما النقدیه فی اتجاه الواقعیه متأثّرین بالکُتّاب الأوربیین لتحقیق أهدافهما المرتکزه على المجتمع والتی یمکن أن یصبّ فی تحسین وضع المجتمع.
۳۲.

المفارقات الزمنیّة في روایة «عائد إلی حیفا» (دراسة علی ضوء نظریة الترتیب الزمنيّ لجیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: المفارقات الزمنیه غسان کنفانی عائد إلی حیفا جیرار جینت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
الزمن عنصر أساسی یربط المقاطع السردیّه و الحوادث علی التسلسل الخطی للزمن فی الروایه الکلاسیکیّه، أو علی عدم التسلسل المنطقیّ للزمن فی الروایه الجدیده. فی هذا الأسلوب من السرد، للزمن إمکانیه الانفتاح علی الماضی و المستقبل من خلال الاسترجاعات و الاستباقات الزمنیّه کما استخدمهما غسّان کنفانی فی روایته «عائد إلی حیفا». فی الحقیقه، اهتمّ کنفانی بخرق الترتیب الزمنیّ و تیار الوعی وبذلک یمنح الروایه التمیّز والفراده، و یدلّ علی التشرّد و التحیّر الشخصیات بشکل فنّی. تستهدف الدراسه البحث عن وظیفه المفارقه الزمنیّه اعتماداً علی المنهج الوصفی_التحلیلی، لکی تبیّن مدی تأثیرها علی المخاطب، ودورها فی التعرّف علی الشخصیات و الحوادث. وصلت الدراسه إلی أنّ الاسترجاعات الخارجیّه وردت 31 مرّه فهی قد حظت بأوسع مجال فی خلق المفارقات الزمنیّه؛ تتمثّل الاسترجاعات بکافّه أنواعها عبر الدیالوج و استثاره ذکریات الحرب و التشرّد من خلال آلیات الحواس، اللحظه الحاضره، و الفضاء مثل الشاطئ، الشوارع، البیوت؛ هذه الاسترجاعات خاصّه بنوعیها الکامل والتکمیلی تساعد السارد على تقدیم معلومات شامله حول تشرّد الفلسطینیّ أثناء نکبه فلسطین فی عام 1947م، والحکی عمّا جرّبه النّاس من الإرهاب عبر الترحال والاغتراب طوال قرن العشرین. یأتی شخصیه سعید بالاستباق التقریری و الإیحائی 7 مرّات لتبلور الوعی فی عام 1967م. قام کنفانی بتوظیف الاستباقات الزمنیّه للتعبیر عن انتظاره للحرکه الإیجابیّه تجاه الوطن وتفاؤله بأنّ الشعب سیدفع أی ثمن فی سبیل الأهداف الوطنیّه.
۳۳.

تمثلات نسق الفحوله المضمر في روایه "تشرین" لوفاء عبدالرزاق (دراسه علی ضوء النقد الثقافي)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
یعد مفهوم النسق من المفاهیم الأساسیه التی یرتکز علیها النقد الثقافی، إذ یهتم هذا النقد بالوظیفه النسقیه فی النصوص والخطابات، ویستقصی اللاوعی النصی مقوّضاً اللغه البلاغیه التی تتراوح بین تفکیک المشاکل الاجتماعیه بلغه أکادیمیه متعالیه عن الواقع وبعیده عن المشارکه فی حلحلتها، وبین الانغلاق علی بنیه النص دون تجاوزها. وهذا النسق قد یکون فی الأغانی أو فی الأزیاء أو الحکایات والأمثال مثلما هو فی الأشعار والقصص والروایات والألحان الشعبیّه المسجّعه وغیرها من الفنون. فکل هذه العناصر ینطوی تحتها نسق ثقافی ثاوٍ فی المضمر یستقبله السامع أو الناظر أو القارئ لتوافقه الخفی مع نسق قدیم مترسخ فیه. حاولت هذه الدراسه، بالاعتماد علی المنهج التحلیلی – الوصفی وعلی ضوء النقد الثقافی الذی یبحث فی الأنساق الثقافیه المضمره، رصد وتحلیل نسق الفحوله المضمر فی روایه تشرین للروائیه العراقیه وفاء عبدالرزاق، والذی ساهم فی ترسیخ سلبیات شارکت فی بناء الشخصیّه العربیّه إذ تتجلی هذه الشخصیه فی السلوک الاجتماعی والثقافی عامه، وأیضاً لتناول بعض الأفکار والمفاهیم وطرح بعض التأمّلات. ولقد درسنا فی المحاور الفرعیه تمثلات نسق الفحوله فی روایه تشرین التی أخذت صوراً عدّه مثل: الحب، والرغبه فی التحکم، والإقصاء، وتستر الفحوله بالدین، والخوف من العار. وقد توصلت الدراسه إلی مجموعه من النتائج؛ أهمها: إنّ وفاء عبدالرزاق بوعی منها حینا، وعلی غفله منها أحیانا، جعلت الصراع القائم بین سلطه الخطاب الذکوری والتمرّد علی هذا الخطاب وراء النسق الجمالی والأدبی، فسعت إلی شحن روایتها بنسق الفحوله المضمر، لذا تعد روایتها تحتفل بالمرکزی فحسب بل صار الهامش محط أنظارها کذلک.
۳۴.

تأثیر بافت موقعیتی در معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی و سعاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی نقش گرا بافت موقعیتی معناشناسی وصف های هنری حافظ موسوی ودیع سعاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۳
از ابزارهای کارآمد زبان شناسی نقش گرا که به بررسی عوامل مؤثر در استنباط معانی می پردازد؛ بافت موقعیتی1 است که رابطه واژگان و جملات را با مصادیق خارج از نظام زبان بررسی می کند. بررسی این بافت منجر به درک معانی شگردهای ادبی از جمله وصف های هنری می گردد. وصف های هنری2 همان کاربست هنریِ صفت در کلام است که به سبب قرار گرفتن در بافت کلام ادبی، دلالت های متفاوت پیدا می کند. در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بر آن شدیم تا با توجه به نظریه زبان شناسی نقش گرای هلیدی، به معناشناسی وصف های هنری اشعار حافظ موسوی (1333ش) شاعر معاصر ایرانی و ودیع سعاده (1948م) شاعر معاصر لبنانی بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدلول های وصف های هنری اشعار دو شاعر به دو دسته تاریک و روشن قابل تقسیم است که بسامد مدلول های تاریک در اشعار به سبب ترسیم موضوعات اجتماعی بیش از مدلول های روشن است؛ اگرچه غالباً روزنه ای از امید در سراسر اشعار دو شاعر نمایان است. روایی بودن و افعالِ متناسب با آن از بارزترین ویژگی های سبکی وصف های هنری اشعار دو شاعر است. انتخاب شاعر به عنوان مشارک اصلی بندها باعث حضور مستقیم آن ها در فضای اشعار شده است. وجه اخباری در بندها پربسامد بوده و القاگر مفهوم احتمال و تداول در قالب عنصر وجهی وابسته سازی است؛ زیرا دو شاعر وصف های هنری را چون عرصه ای برای بیان شرح حال خود و جامعه برگزیده اند. .
۳۵.

تطبیق شخصیت اصلی دو داستان کوتاه «ویلان الدوله» جمال زاده و «شورتی» میخائیل نعیمه بر اساس نظریه فردنگر آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی نقد روان شناختی ادبیات آلفرد آدلر محمدعلی جمال زاده میخائیل نعیمه ویلان الدوله شورتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۱
ادبیات تطبیقی علاوه بر مطالعه رابطه ی ادبیات ملت های مختلف با یکدیگر، وارد حوزه رابطه ادبیات با دیگر علوم انسانی نیز می شود. یکی از این علوم، روان شناسی است که در دهه های نخستین قرن نوزدهم پای به عرصه ادبیات گذاشت و نوعی نقد را تحت عنوان «نقد روان شناختی ادبیات» یا «نقد روانکاوانه» پدید آورد. از جمله نظریه های کاربردی در زمینه نقد روانکاوانه، نظریه ی شخصیت فردنگر «آلفرد آدلر» روان شناس اتریشی است که جنبه اجتماعی در آن غلبه دارد و چکیده ی نهایی آن عبارت است از اینکه انسان عضو مهمی از سیستم اجتماعی است و شخصیتش در همین چارچوب شکل می گیرد. تشابهاتی میان شخصیت اصلی دو داستان «ویلان الدوله» محمدعلی جمال زاده و «شورتی» میخائیل نعیمه از منظر نقد روانکاوانه وجود دارد که زمینه تطبیقی آنها  براساس نظریه فردگرای آلفرد آدلر  را فراهم می آورد؛ بنابراین در این پژوهش با هدف شناخت هرچه بیشتر دو نویسنده و داستان های آنها، تلاش می شود شخصیت اصلی آنها با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و البته براساس نظریه ی روان شناختی فردنگر آلفرد آدلر بررسی تطبیقی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شخصیت هر دو داستان تحت تأثیر محیط و شرایط اجتماعی شکل گرفته است. تحقیق همچنین عقده ی حقارت شدید ویلان الدوله و شورتی را نشان داد که در ویلان الدوله ناشی از نازپروردگی و غفلت و در شورتی، از مشکلات جسمی و عضوی نشأت می گیرد. شخصیت دو داستان دو مسیر متفاوت را برای رسیدن به غایت نهایی دنبال می کند که در ویلان الدوله، این غایت، موفقیت و مصلحت شخصی و در شورتی، موفقیت جمعی و مصلحت اجتماعی است.
۳۶.

روش شناسی اسلوب مبالغه در ترجمه قیود منصوب در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری ساختاری کتفورد (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مبالغه کتفورد حال تمییز نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۸۴
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی، با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت به سزایی دارد؛ از سوی دیگر نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آن جا که یکی از موارد استفاده در ساختارهای نحوی، در قیود منصوبیِ حال و تمییز و مفعول مطلق است، این پژوهش کوشیده است، با روش توصیفی-تحلیلی، این ساختارها را از دل نهج البلاغه استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان مطابقت یا عدم مطابقت برابر نهادهای موجود در زبان فارسی، در برابر ساختارهای تأکیدی زبان عربی، در دو ترجمه شهیدی و فولادوند - به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از واکاوی های انجام شده در ترجمه این دو ساختار، مشاهده شد، با وجود موارد بی شماری از تمییز محول از فاعل یا مفعول، حال مؤکد و مفعول مطلقِ موجود در نهج البلاغه، با بار معنایی مبالغه، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را از زبان مبدأ به زبان مقصد به خوبی، منتقل کنند. گرچه در ارکان زبان فارسی، ساختارهای مبالغه؛ همچون زبان عربی وجود ندارد؛ اما در برخی موارد، با کمک ترکیب های مبالغه ساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود؛ ولی در مجموع، بازتاب معنای مبالغه در این ساختارهای نحوی، به نوعی ابتر باقی مانده است.
۳۷.

دور المشارکین في النص عند دیبوجراند وتطبیقاته علی النص القرآني(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: القرآن الکریم النص دیبوجراند القصدیه المقبولیه الاتساق والانسجام التداولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۴
کل نصٍّ له رساله تقوم على جملهٍ من الأهداف والمقاصد التی یمکن أن تکون ظاهراً سطحیاً أو ضمنیهً بعیده المدى؛ وعندما یتمّ إرسالها إلى المتلقّی، تخضعأو الرد. المقبولیه تتعلّق بموقف متلقّی النص وعلى حسب رأی دیبوجراند ترتبط ارتباطاً وثیقاً بمعیاری الاتساق والانسجام؛ فعلى المرسِل أن ینسج نصه متماسکاً متّسقاً لیحقّق مقاصده ولکی یلفت انتباه المتلقّی للنص، بغیه المشارکه فی فک شفرات النصّ وللحکم علی مدی التزام النص بمعیاری التماسک والاتساق؛ وبعباره أخرى یکون مقبولاً عنده أو غیر مقبول. القصدیه نبعٌ من النظریه التداولیه، ولقبول النص من جانب المتلقّی، یجب أن یراعى مقتضى الحال فی الکلام أو النص إلى جانب صحته النحویه والدلالیه؛ ولهذا یمکن أن نعدّها من الملامح التداولیه. یتناول هذا البحث وصفاً لمعیاری القصدیه والمقبولیه فی ضوء آراء دیبوجراند محاولاً تحدید أبعادهما، مع تطبیقات لهذین المعیارین من القرآن الکریم. توصّلت هذه الدراسه إلى نتائج، منها: أنّ مقبولیه النص القرآنی عند المتلقّین تکون نتیجه لتحقّق الفهم، وأن تطبیق هذین المعیارین على النص القرآنی یساعد على فهمه بشکلٍ أفضل، وإن لا یزد فهماً جدیداً.
۳۸.

تحلیل نقش های نشانه ای در دو شعر حافظ موسوی و ودیع سعاده: رویکرد امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی نقش های نشانه ای امبرتو اِکو حافظ موسوی ودیع سعاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۲
نقش های نشانه ای از دیدگاه اُمبرتو اکو (1932-2016م) نشانه شناس ایتالیایی رابطه همبسته دوسویه میان دو نقشگر بیان ومحتوا است که در بستری فرهنگی و براساس رمزگان برآمده از دانش دانشنامه ای پدید آمده است. شعر "مکالمه غیابی" از حافظ موسوی شاعر معاصر ایرانی و «إنّها الکلمات الأخیره... وها أنا أهجرها» (این آخرین کلمات است... و بدان که من آنها را رها می کنم) از ودیع سعاده شاعر لبنانی دارای لایه های فرهنگی و گفتمانی پربسامدی است که با زبانی تصویری به ترسیم اغراض این دو شاعر می پردازد. نظر به تعدد رابطه قراردادی میان بیان و محتوای این دو شعر، بر آن شدیم تا با روش توصیفی_ تحلیلی و از منظر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی شیوه های تولید نقش های نشانه ای در این دو شعر براساس نظریه نشانه شناسی اُمبرتو اکو بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهپیوستار مادی بیان و محتوای این دو شعر، شامل دگرماده های انگیخته و اختیاری با بسامدی مشترک است. فعالیت های فیزیکیِ دو شاعر برای تولید بیان، منحصر در بازشناسی، واگویه و ابداع است که محرک های برنامه ریزی شده بیشترین بسامد را دارند.
۳۹.

مظاهر التبئیر السینمائي في روایة "القنّاص" لزهران القاسمي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: السردانیه العربیه الروایه العمانیه المعاصره السینما التبئیر البصری روایه "القنّاص" زهران القاسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
التبئیر فی السردیات والمحکی السینمائی قد یعنی تحدید زاویه الرؤیه، إذ یشکّل دوراً مهمّاً فی سرد الأحداث عبر تَعدّد مظاهر البؤره، وقد یتجزّأ إلى التبئیر الصفر والتبئیر الخارجی والداخلی والأبعاد البؤریه للصور المرئیه، التبئیر فی السرد الروائی هو تحدید موقع السارد أو الشخصیه الروائیه، والزاویه التی ینقل لنا من خلالها الأحداث، أمّا السرد السینمائی فتتبنّى الکامیرا السردیه فیه وجهه نظر الشخصیات على حده، فتُنتج بعض المفاهیم والأفکار الإیدیولوجیه فی التجربه السردیه السینمائیه، کما أنّ هذه الأدوات السینمائیه تُعزز قدره المتلقی على إدراک المحکی فیصبح التبئیر أداهً درامیهً وهذا العنصر انطبق تماماً على روایه "القنّاص" لزهران القاسمی حیث وزّع زوایا النظر فی أماکن عدّه من القرى العمانیه بواسطه المنظار الذی یسجّل به بطل الروایه صالح بن شیخان زوایا الرؤیه. اعتمدت هذه الدراسه على المنهج الوصفی- التحلیلی، للوقوف على آلیات اشتغال التبئیر فی المحکی الروائی وتحدید أنواعه ومظاهره فی روایه "القنّاص" وفقاً لعناصر البناء الصوری. تهدف هذه الدراسه للکشف عن دلالات التبئیر البصری وکیفیه ایصال المتلقی لإدراک شمولی من زوایا الحکایه، وتبیین مواقع هذه الزوایا حسب الشخص السارد سواء کان الراوی للمشاهد المرئیه أو الشخصیه الروائیه. من أبرز النتائج التی توصلت إلیها الدراسه هی أنّ التبئیر السینمائی یتشکّل بتداخل الکامیرا والشخصیه السارده وتفاعل المتلقی للمشاهد المصوّره، لذا نرى أنّ السرد السینمائی له قابلیه هضم التبئیر المرئی لاعتماده على المجال الکلامی والصوری فی الروایه المذکوره، کما أنّ التعالق بین الصوره المرئیه والشخصیات السارده فی الروایه ینتجان نمطاً متنوعاً فی إیصال وسرد المعلومه، وعلى هذا الأساس یدور البحث حول محورین أساسیین هما؛ التبئیر البصری والبُعد البؤری للتبئیر.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان