ساناز عینی

ساناز عینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

مقایسه پردازش شنیداری و حافظه افراد نابینا و بینا: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینایی پردازش شنیداری حافظه نابینایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۱
یکی از مهم ترین مسائل در افراد نابینا مسئله حافظه و پردازش شنیداری آن ها است. هدف از انجام این مطالعه مروری سیستماتیک بر پژوهش های صورت گرفته در زمینه وضعیت پردازش شنیداری و انواع حافظه افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا بود. روش این پژوهش مروری سیستماتیک بود که 26 مقاله در سال های 1388-1400 و 2004-2022 در زمینه پژوهش های مرتبط با حافظه و پردازش شنیداری افراد نابینا در مقایسه با افراد بینا با استفاده از پایگاه اطلاعات Google scholar، Eric، EBSCO، Science Direct، Scopus، PubMed و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، نورمگز با کلیدواژه های نابینایی، آسیب بینایی، پردازش شنیداری، بینا و نابینای مادرزاد استفاده شد و برای بررسی های سیستماتیک انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از بین 1381 نفر 48 درصد نابینا و 715 بینا مشارکت داشتند. 30 درصد از مطالعات در زمینه حافظه کوتاه مدت، 33 درصد در زمینه حافظه شنیداری-کلامی، 15 درصد حافظه کاری، 11 درصد حافظه فضایی، 7 درصد حافظه بویایی و 4 درصد حافظه عددی، به مقایسه بین افراد نابینا و بینا پرداختند. یافته ها حاکی از این بود که در کل در حافظه کوتاه مدت و حافظه شنیداری-کلامی و حافظه کاری عملکرد افراد نابینا بهتر از افراد بینا بود. در زمینه حافظه فضایی نتایج ناهماهنگ بود و حافظه بویای افراد نابینا و بینا تفاوت معنی داری باهم نداشتند. در مورد حافظه عددی نیز عملکرد افراد بینا بهتر بود. در کل بهتر است که پژوهش های بیشتری با تمرکز بر یک نوع حافظه صورت گیرد تا تمامی جوانب آن بیشتر مشخص گردد.
۲۲.

مقایسه اثربخشی مواجهه درمانی طولانی مدت و تلفیق آن با رفتار درمانی دیالکتیکی بر بهبود رشد پس از آسیب جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جانباز رشد پس از آسیب مواجهه درمانی رفتار درمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۴۲
مقدمه: مواجهه درمانی طولانی مدت (PE) خط اول درمان برای اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان و نیروهای نظامی است؛ با این حال، PE ممکن است با ترجیحات بسیاری از بیماران مبتلا به PTSD مطابقت نداشته باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مواجهه درمانی طولانی مدت و پروتکل درمان تلفیقی DBT-PE بر بهبود رشد پس از آسیب جانبازان مبتلا به PTSD انجام گرفت. روش: روش پژوهش، آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به همراه دوره ی پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه جانبازان مبتلا به PTSD مراجعه کننده به بیمارستان روانپرشکی ایثار اردبیل در سال 1401 تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 60 جانباز مبتلا به PTSD بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه رشد و تحول پس از رخداد آسیب زا استفاده شد. گروه آزمایشی اول مواجهه درمانی طولانی مدت (10 جلسه ی 90 دقیقه ای) و گروه آزمایشی دوم درمان تلفیقی برای اختلال استرس پس از سانحه (16 جلسه) دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند.یافته ها: یافته های نتایج نشان داد مواجهه درمانی و تلفیق آن با رفتاردرمانی دیالکتیکی بر بهبود رشد پس از آسیب جانبازان مبتلا به PTSD تأثیرگذار بودند (0/01>P)؛ با این حال، تأثیر درمان تلفیقی بیشتر از مداخله دیگر بود (0/05>P). نتیجه گیری: بنابراین، با استفاده از این نتایج می توان استفاده از روش های مواجهه درمانی و تلفیق آن با رفتار درمانی دیالکتیکی را به عنوان روش های مؤثر در بهبود علائم روان شناختی مرتبط با اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان در کنار درمان های پزشکی پیشنهاد نمود.
۲۳.

بررسی ارتباط عوامل تنش زای آموزشی و شایستگی آموزشی با اضطراب مدرسه با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب مدرسه دشواری در تنظیم هیجان عوامل تنش زای آموزشی شایستگی آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
هدف از پژوهش حاضر مدل یابی علی اضطراب مدرسه بر اساس عوامل تنش زای آموزشی و شایستگی آموزشی با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجان در دانش آموزان بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان منطقه 1 شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. 240 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب مدرسه Phillips (1978)، پرسشنامه عوامل تنش زای آموزش معصومی و دشتی (1396)، شایستگی آموزشی Diperna and Elliott (1999) و دشواری تنظیم هیجان Gratz and Romer (2004) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیر عوامل تنش زای آموزشی بر اضطراب مدرسه و دشواری در تنظیم هیجان اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. همچنین اثر مستقیم متغیر شایستگی آموزشی بر اضطراب مدرسه و دشواری در تنظیم هیجان منفی معنادار است (01/0>p). نتایج مربوط به شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان می تواند میانجی روابط بین عوامل تنش زای آموزشی و شایستگی آموزشی با اضطراب مدرسه باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت با توجه به اضطراب و توانایی ضعیف برای مقابله با چالش ها در مدرسه، دانش آموزان در معرض خطر هستند و این یافته می تواند به عنوان پشتوانه پژوهشی برای مشکلات روان شناختی در نوجوانان و دانش آموزان به کار رود.
۲۴.

مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی تنظیم شناختی - هیجانی سیستم مغزی - رفتاری دانش آموزان دختر و پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه: بسیاری از رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی ناشی از اغتشاشات هیجانی حاصل از تحولات دوران بلوغ است. سلامت روانی دانش آموزان در آستانه بلوغ، ارتباط مستقیمی با عملکرد تحصیلی و فردی-اجتماعی دارد. علاوه بر آن، دختران و پسران در زمینه ادراک، شناخت، حافظه و عملکردهای عصبی تفاوت های جنسیتی آشکاری دارند. این تفاوت ها ممکن است به عوامل مختلف ژنتیکی، هورمونی و محیطی نسبت داده شود. با این حال، نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه ناهماهنگ و ناکافی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی-هیجانی و سیستم مغزی-رفتاری دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه اول در شهر حویق انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس آموزش و پرورش منطقه حویق (شهرستان تالش) در سال تحصیلی 1402- 4011 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس، به تعداد هر گروه 50 نفر، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، تنظیم شناختی-هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001) و سیستم های مغزی-رفتاری (کارور و وایت، 1994) استفاده شد که با آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در نرم افزار SPSS-24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت آماری معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در نمرات بهزیستی روانشناختی (82/12 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی مثبت (88/34 =F و 01/0 >P)، تنظیم شناختی-هیجانی منفی (97/24 =F و 01/0 >P)، سیستم بازداری رفتاری (62/14 =F و 01/0 >P) و سیستم فعال سازی رفتاری (16/9 =F و 01/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر؛ تفاوت دو جنس در بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجانی و سیستم مغزی رفتاری، می تواند باعث عملکرد و مواجهه متفاوت دانش آموزان دختر و پسر در مقابله با مشکلات دوران نوجوانی و بلوغ شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان