پرویز کریمی ثانی

پرویز کریمی ثانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

اثربخشی الگوی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر کیفیت زندگی زناشوئی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی زناشویی الگوی راهنمایی و مشاوره قبل از ازدواج رویکرد چند بعدی بومی نگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره قبل از ازدواج
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۱۴۳۸ تعداد دانلود : ۹۵۱
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی الگوی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر کیفیت زندگی زناشوئی است.جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز بهداشت تبریز بودند که بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. 12 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه کنترل بطور تصادفی قرار داده شد. ابزار مورد استفاده برای سنجش، پرسشنامه رضایت زناشوئی انریچ بود. روش مورد استفاده روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از شاخص های توزیع فراوانی و میانگین و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی آموزشی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر بر بهبود ابعادی نظیر رضایت زناشویی، ابعاد و موضوعات شخصیتی، ارتباطات، حل تعارض، مسایل مالی، اوقات فراغت، ارتباط با خانواده اصلی و دوستان، نقش های همسری و جهت گیری مذهبی و معنوی تاثیر معناداری دارد. اما بر روابط جنسی و تربیت فرزند تاثیر معناداری نداشت. با توجه به ارتباط تعاملی و در هم پیچیده مسائل فردی، زناشوئی و فرهنگی – اجتماعی، جهت ارتقاء کیفیت زندگی زناشویی می توان از الگوی آموزشی راهنمائی و مشاوره قبل از ازدواج تدوین شده مبتنی بر رویکرد چند بعدی بومی نگر در دوره های مشاوره قبل از ازدواج استفاده نمود.
۳.

رابطه سبک های دلبستگی و سبک های فرزندپروری با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سلماس

کلید واژه ها: دانش آموزان سبک های دلبستگی سبک های فرزندپروری فضای مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۰ تعداد دانلود : ۴۰۲
پیش زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی مجازی از جدیدترین حوزه های فناوری اطلاعات هستند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های فرزندپروری با میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان سلماس بود. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان سلماس می باشد که تعداد آن ها 3700 نفر می باشد. بر اساس جدول مورگان 352 دانش آموز شامل 1700 دانش آموز دختر و 2000 نفر دانش آموز پسر دوره متوسطه (دوم، سوم و چهارم) به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه فضای مجازی (محقق ساخته)، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بوری پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که سبک های فرزندپروری سهل گیرانه (0/82) و مستبدانه (0/86) دارای ارتباط مثبت معنی داری با استفاده بیشتر از فضای مجازی دارند (0/01) ولی سبک مقتدرانه دارای ارتباط معنی داری نبود (0/16). دلبستگی ناایمن اجتنابی (0/28) و دوسوگرا (0/33) ارتباط مثبت معنی داری با استفاده بیشتر از فضای مجازی دارند (0/01) ولی سبک ایمن ارتباط معنی داری نشان نداد (0/15). بحث و نتیجه گیری: آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک های مستبدانه، آسان گیر، اجتنابی و مقتدرانه 76 درصد از واریانس استفاده از فضای مجازی را تبیین می کنند.
۴.

مقایسه ی سبک زندگی و میزان سرسختی زنان بعد از طلاق در ایران (تبریز) و زنان ایرانی مقیم فنلاند (هیلسینکی)

کلید واژه ها: سبک زندگی سرسختی روان شناختی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۴۹۳
مقدمه: سبک زندگی از متغیرهای مشترک در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی است که مرتبط با مفاهیم سلامت روان است. هدف: این پژوهش به بررسی مقایسه ی سبک زندگی و میزان سرسختی زنان بعد از طلاق در ایران (تبریز) و زنان ایرانی مقیم فنلاند (هیلسینکی) می پردازد. روش: نمونه مورد بررسی شامل 100 نفر از زنان مطلقه 50 زن واقع در ایران (تبریز) و 50 زن واقع در فنلاند (هیلسینکی) انتخاب گردیدند. در این مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس نسبت جمعیت زنان مطلقه انتخاب شدند. این پژوهش از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرسختی کوباسا و پرسشنامه سبک زندگی ( LSQ ) استفاده شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون T (برای فرضیه هایی که فقط با یک مؤلفه مقایسه شده اند) و آزمون MANOVA (برای فرضیه هایی که بیش از یک مؤلفه مقایسه شده اند) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج آزمون T و آزمون MANOVA نشان داد که متغیرهای سبک زندگی ( F=3/17, Sig =0/03 ) و سرسختی ( F=3/04, Sig =0/04 ) تفاوت معنی داری با هم دارند. نتیجه گیری : از نتیجه گیری پژوهش چنین برمی آید که سبک زندگی پذیرنده احساسات توأم با سرسختی می تواند به عنوان یک عامل حمایتی در برابر استرس ها و به ویژه استرس طلاق عمل کند.
۵.

تأثیر آموزش کمک های روان شناختی اولیه بر بهبود علائم چند وجهی درد و سبک مقابله با استرس در زنان مبتلا به بیماری ام اس

کلید واژه ها: سبک های مقابله با استرس کمک های روان شناختی اولیه چندوجهی درد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۵۸۲
مقدمه: زنان بیمار مبتلا به بیماری ام اس به دلیل وجود استرس و درد نیاز به کمک های مختلفی در زمان درمان جسمی و روانی دارند. هدف : پژوهش حاضر برای تعیین اثربخشی آموزش کمک های روان شناختی اولیه بر بهبود علائم چندوجهی درد و سبک های مقابله با شرایط پراسترس در زنان مبتلا به ام اس انجام شد. روش : طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن 30 زن مبتلا به بیماری ام اس به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه چند وجهی درد ( MPI ) و پرسشنامه مقابله با شرایط پراسترس اندلر و پارکر ( CISS ) را تکمیل کردند. درمان شامل آموزش کمک های روان شناختی اولیه بود که به مدت 8 جلسه برگزار شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که آموزش کمک های روان شناختی اولیه بر بهبود علائم چندوجهی درد ( P<0/05 ) و سبک های مقابله با استرس در زنان مبتلا به ام اس ( P<0/01 ) مؤثر است. نتیجه گیری : با استفاده از آموزش کمک های روان شناختی اولیه می توان علائم چندوجهی درد و سبک های مقابله با استرس در زنان مبتلا به ام اس را بهبود بخشید.
۶.

بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر

کلید واژه ها: روان درمانی کوتاه مدت خود مهارگری با جهت گیری مذهبی پرخاشگری ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
پرخاشگری و ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رفتاری بسیار جدی و نگران کننده در  نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگوئی هیجانی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان شبسترمی باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان شبستر شامل می شود که به روش نمونه گیری دردسترس بر روی تعدادی از آنها پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(AQ-29/4)و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) اجراء گردید. پس از مشخص شدن دانش آموزانی که پرخاشگری و ناگویی هیجانی بالایی داشتند 24 نفر انتخاب و بصورت تصادفی، 12 نفر درگروه آزمایش و 12 نفر دیگر نیز در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خودمهارگری با جهت گیری مذهبی قرار گرفتند. سپس از دو گروه ذکر شده پس آزمون گرفته شد. یافته ها : داده ها با استفاده از آزمون مانوا و تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شد و نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی بر مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان شبستر بود موثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت روان درمانگری کوتاه مدت آموزش مبتنی بر خود مهارگری با جهت گیری مذهبی موجب مهار پرخاشگری و ناگویی هیجانی دانش آموزان می شود.
۷.

بررسی اثربخشی زوج درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر سرخوردگی و تعهد زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: زوج درمانی تحلیل رفتار متقابل سرخوردگی زناشویی تعهد زناشویی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۴۹۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر کاهش سرخوردگی زناشویی و بهبود تعهد زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی انجام شد.روش: پژوهش در چارچوب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل اجرا شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان مهاباد در نیمه دوم سال 1398 بودند؛ به این منظور 30 زوج، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر کدام 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک بار) زوج درمانی به شیوه تحلیل رفتار متقابل را دریافت کرد؛ اما گروه کنترل آموزشی ندید. جمع آوری داده ها به وسیله مقیاس سرخوردگی زناشویی (کایزر، 1993) و پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی ، براتی و بوستانی پور، 1387) بودند. داده ها با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، شغل، تحصیلات، تعداد فرزندان، مدت ازدواج و قصد طلاق تفاوت معناداری نداشتند (5/0<P). همچنین، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد تفاوت معنادار بین دو گروه در متغیرهای سرخوردگی و تعهد زناشویی و خرده مقیاس های مربوط به آنان با در نظر گرفتن زمان بندی ها (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد (05/0>P). نتایج در مرحله پیگیری پس از دو ماه نیز حفظ شد (05/0>P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج، خانواده درمانگران و زوج درمانگران می توانند از روش تحلیل رفتار متقابل در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود مشکلات و تعارضات زناشویی استفاده کنند.
۸.

تعیین اثر بخشی آموزش تاب آوری بر کاهش گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران

کلید واژه ها: آموزش تاب آوری گرایش به مصرف مواد اعتماد به نفس دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۱
پیش زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش تاب آوری بر گرایش به سوء مصرف مواد و افزایش اعتماد به نفس انجام شد. مواد و روش کار : روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای 40 نفری از میان دانش آموزان (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه و انتصاب تصادفی آن ها به گروه های آزمایشی و گواه، از هر دو گروه در یک زمان پیش آزمون انجام شد. پس از آن تاب آوری را در دوازده جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده و پس از پایان این مدت به منظور مقایسه اثر این مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه گرایش به مواد افیونی، مقیاس تاب آوری کونور – دیویدسون و آزمون عزت نفس آیزنک استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس به وسیله SPSS استفاده شد یافته ها : یافته ها نشان داد مقدار F بدست آمده در منبع تغییرات گروه، در سطح (0.05 p< ) در راستای آموزش تاب آوری برای تمامی فرضیات معنی دار بوده است . بحث و نتیجه گیری : آموزش تاب آوری بر افزایش تاب آوری، اعتماد به نفس و کاهش گرایش به مواد بطور معناداری اثربخش بوده است همچنین آموزش تاب آوری بر کاهش انتظارات منفی کلی و افزایش تغییرات انتظاری مثبت در خود و نفوذ در دیگران و افزایش انتظارات مثبت اندیشی و روانی در دانش آموزان به طور معناداری اثربخش بوده است.
۹.

رابطه بین میزان استفاده از رسانه، سلامت اجتماعی و نگرش به حجاب در بین دانش آموزان تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نگرش به حجاب میزان استفاده از رسانه ها سلامت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین میزان استفاده از رسانه، سلامت اجتماعی و نگرش به حجاب است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه ناحیه 3 شهر تبریز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش حاضر جزء تحقیقات همبستگی می باشد. به منظور اندازه گیری متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه نگرش به حجاب، سلامت اجتماعی کییز و سوالات محقق ساخته مربوط به میزان استفاده از رسانه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بکار برده شد. یافته ها نشان داد که : 1) میزان استفاده از رسانه ها و نگرش به حجاب بر تقویت ارزش های فرهنگ حجاب و عفاف تأثیر معنادار ندارد. 2) سلامت اجتماعی، بر تقویت ارزش های فرهنگ حجاب و عفاف تأثیر معناداری دارند. ضریب همبستگی بین سلامت اجتماعی و نگرش به حجاب 35/0 بود و سطح معناداری 99 درصد بوده است. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که میزان استفاده از رسانه ها 2/0 درصد واریانس نگرش به حجاب را پیش بینی می کند، اما میزان استفاده از رسانه ها و سلامت اجتماعی مشترکا 1/12 درصد واریانس نگرش به حجاب را تبیین می کنند.
۱۰.

تأثیرآموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر قلدری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزش اخلاقی استدلال اخلاقی قلدری نوجوانان انتظام اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۶۷
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش انگیزش و استدلال اخلاقی بر ابعاد قلدری نوجوانان انجام پذیرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با یک گروه آزمودنی و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان قلدر دوره اول متوسطه می شود که در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه پژوهش، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، روش غربالگری و پرسشنامه ایلی نویز بهره برده شد و بر این اساس تعداد 30 نفر از دانش آموزانی که بالاتر از نقطه برش آزمون ایلی نویز را کسب کرده بودند، به عنوان نمونه دانش آموزان قلدر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه آزمایش، به مدت ده جلسه دوساعتی تحت آموزش بسته آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی قرار گرفت و گروه کنترل، آموزش های روزانه مدرسه را دریافت نمود. هر دو گروه پرسشنامه های قلدری ایلی نویز را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که اثربخشی آموزش استدلال و انگیزش اخلاقی برای هر سه خرده مقیاس با مقدار F و سطح معناداری، شامل قلدری (553/8=F، 002/0=α)، زدوخورد (381/4=F، 024=α) و قربانی (437/3=F، 049/0=α) (05/0 ) معنا دار است. بنابراین، آموزش و نهادینه نمودن انگیزش و استدلال اخلاقی نقش مهمی در پرهیز افراد از رفتارهای هنجارشکن، ضد نظم، پرخاشگرانه و قلدری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان