پژوهشی تطبیقی در چند باور عامیانه ایلام و انعکاس آنها در متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
باورهای عامیانه که ریشه در اساطیر، آیین ها و معتقدات بشر ادوار کهن دارند، در نواحی مختلف ایران، از جمله ایلام با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله، حضور دارند. تحقیق در سابقه باورها و سنن عامه، ما را با گوشه هایی از ذهنیت مردم در ادوار کهن آشنا می کند. به سبب سیطره سنت شفاهی بر ادبیات و فرهنگ ایلام و عدم کتابت آثار در روزگاران کهن، نمی توان در باب ریشه و قدمت آیین ها و باورهای این ناحیه، تحقیقی اطمینان بخش عرضه کرد. یکی از راه های تحقق این امر، جستجو در آثار کهن ادبیات فارسی و نشان دادن موارد همسان و مشابه در این متون است. بیان این اشتراک به این معنی نیست که آیین ها و باورهای عامیانه ایلام از رهگذر متون کهن ادبیات فارسی در این ناحیه رواج یافته است؛ بلکه به منظور نشان دادن ریشه و قدمت این امور در زمان های کهن است. باورها و آیین هایی که از روزگاران کهن کمابیش به صورت یکسان در نواحی مختلف ایران رواج داشته، در خراسان و آذربایجان و فارس به متون کهن راه یافته؛ اما در ایلام در آن عهد، ثبت و ضبط نگشته است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آیین ها و باورهایی چون: کارد و کفن برگرفتن به نشانه طلب عفو، خجسته انگاشتن مهره فیروزه، آواز بی هنگام خروس و دلالت آن، جَستن چشم و معنای رمزی آن، تقدس درخت و همسان پنداری آن با انسان، بانگ زاغ و مرغوا و نظایر آنها، ریشه در ژرفای روزگاران بسیار کهن دارد و حاکی از استمرار فرهنگی دیرپا با عناصری مشخص در ایلام است.